eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Mohammadmahdi Ghayoorpoor - Masalan Toro Tab Midam (1).mp3
3.79M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ لالایی گلم ، تشنه یه جرعه آب علی ....😭 حضرت علی اصغر(ع) علیه السلام
1. معلومه از حال و.mp3
7.12M
سلام الله علیها معلومه از حال و روز پریشونم من بیشتر از اینا زنده نمیمونم این ساعت آخر چشمای بارونی خوب آرومم کرده پیراهن خونی مگه زینب میشه یادش نباشه سفر پُر غم اون سالو بگو یک روز بگو یک شب مگه میشه فراموش کنه گودالو ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم (3) ... میدیدم از بالا پایین گودالی از بس زمین خوردی زخمی و بی حالی میرفتی از خیمه خیلی گرسنت بود چیزی نمیگفتی با اینکه تشنت بود لب دِشنه ، لب تشنه ، شنیدم که جوابت رو سنان داده شنیدم نَه خودم دیدم چقدر نیزه به حلقوم تو افتاده ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم (3) ... باد مخالف بود دور حرم پیچید چشمای نامَحرم حال منو میدید دلگیرم از شمر و خولی که همدستن اصلاً خبر داری دست منو بستن منو بُردن اسیری و اسیری چه بلایی سرم آورده دلم خونه از اون بزمی که لبهای تو چوب خیزران خورده ... حسین جانم ، حسین جانم ، حسین جانم (3) ...
Shab11Moharram1402[03].mp3
18.92M
از دل زینب ای وای از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای.
. خدایا داره می ره پیغمبرم پشت سرش دست به دعا می برم یواش برو ای تموم زندگیم جون به لبم کردی علی اکبرم بچه بزرگ نکردم آسون خدا قربون اون قد و بالات شم بابا برو به خیمه عمه آروم بشه اذان بگو موذن کربلا بی تو نفس کشیدنم سخت میشه نرو که دل بریدنم سخت میشه تو تشنه ای تشنه تر از تو بابا برای تو جنگیدنم سخت میشه صدام بکن نزار هراسون بشم چیزی بگو علی پریشون نشم داغ جوون میشکنه و می کشه جووون نزار که بی جون بشم بچه بزرگ نکردم اینجور بشه اینجوری از چشای من دور بشه اکبر بره علی اصغر بیاد بین هزار تا نیزه محصور بشه نمیشه باورم صدات قطع بشه بسته چشماتو نگات قطع بشه من اهل نفرین بودم ای عمر الهی نسل بچه هات قطع بشه باید تو رو از رو خاکا جمع کنم از جلو چشم عمه ها جمع کنم اگه رو دستم ببرم می ریزی باید تو رو روی عبا جمع کنم علیه السلام    ۱۴۰۳/۴/۲۳ .
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا جدّت تو را خوانده کنار پیکر اکبر ببین که لاله ی لیلا شده از کینه ها پرپر بیا دیگر برس آقا به داد حضرت لیلا بیا تا که نبیند او گلش را بر سر نی ها به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چه آمد بر سرت اکبر جوان ارباً اربایم کلامی بر زبان آور که من در فکر لیلایم تو را من روبروی او به روی این عبا چیدم نشانه از تن تو در تمام کربلا دیدم رسیده جان من بر لب به فریادم رسید زینب علی اکبر..... 🌸 جوانان بنی هاشم بیایید ناتوانم من شدم پیر و زمین گیرم میان خنده ی دشمن ببینید که شکسته شد عصای پیری لیلا بمیرم دیده او اینجا تن صد پاره ی او را نمانَد زنده او دیگر به نی بیند سر اکبر علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. ✍عبدالسلام بن صالح هروی می گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: نظرتان درباره حدیثی از امام صادق (ع) که فرمودند: "وقتی قائم (عج) قیام کند، فرزندان قاتلان حسین (ع) را به جرم پدرانشان خواهد کشت" چیست؟ امام (ع) فرمودند: چنین است که می گویند. پرسیدم: در این صورت معنای آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ» (هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد) چه خواهد بود؟ فرمودند: خداوند در تمام گفته هایش صادق است؛ اما فرزندان قاتلان حسین (ع) به اعمال پدرانشان خشنودند و به آن می بالند و هر کس به کاری راضی باشد، همانند کسی است که آن را انجام داده است. اگر کسی در مشرق عالم کشته شود و دیگری در مغرب عالم به این قتل رضایت دهد، وی نزد خداوند شریک قاتل است. قائم (عج) پس از قیام، آن فرزندان را که به جنایت پدرانشان خوشنودند، خواهد کشت. 📚 چشمه حکمت رضوی (گزیده عیون اخبار الرضا) ص 240 📚 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ نکند بگوییم ما را با غزه و لبنان و ... چه کار!!! هر کس به کاری راضی باشد، همانند کسی است که آن را انجام داده است. اگر کسی در عالم کشته شود و دیگری در عالم به این قتل رضایت دهد، وی نزد خداوند شریک قاتل است. .
12.mp3
16.13M
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ هر کی نیومد ضرر کرد ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا! قیامتم ما رو از چشمت نینداز فرمود جلوتر از گریه‌کنام وارد بهشت نمیشم به به چه مدالی به ما میدند ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی قراره در معیت حسین بریم اونا تیرش رو خوردند ما فقط گریه‌اش رو کردیم، مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که وَصَلَ فَاطِمَةَ هم از مادرم صله میگیره هم متصل به مادرم میشه وقتی مهلت گرفت صدای طبل و دهل راه افتاد اومد کنار خیمه داداش دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه اُف بر تو باد روزگار یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ... شمیشرش رو داشت تمیز میکرد یه لحظه متوجه نشد زینب آمده گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش، فرمود آره خواهرم این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند همین امشب گفت لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ! کاش اصلا من به دنیا نمی‌اومدم هنوز که چیزی ندیدی... بعد اینجا سه تا کار کرده، دل حسین رو به هم ریخت خواهر اولین کاری که کرد شروع کرد با سیلی به صورتش زدن دومین کاری که کرد گریبانش رو پاره کرد سومی کاری که کرد دیدند زینب با صورت به زمین خورد الله اکبر ابی‌عبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر، به هوشش آورد، آرومش کرد این مال اول شب بود آخرای شبم اومد دوباره تو خیمه‌ی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي خواهرم چه میکنی فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو، اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه یعنی میخواد بگه من لالایی نمیخوام آب میخوام هان... یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی اولین باری که حسین زبون بچه‌اش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه خواهرم بده این بچه رو دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه، کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو... حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_دهم.mp3
3.44M
بریم کربلا معطلت نکنم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
بریم کربلا معطلت نکنم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان، امشب رو مهلت بگیر من عاشق نمازم، عاشق تلاوت قرآن و دعا و استغفار هستم، همه برگشتند تو خیمه‌هاشون اما زین العابدین فرمود عمه جانم از خیمه اومد بیرون آمد نزد ابی‌عبدلله داداش این اشعاری که الان خوندی این زبان قال کسیه که یقین داره میکشنش فرمود بله خواهرم یه لحظه الان خوابم برد پیغمبر و بابام علی رو دیدم فرمودند حسین بیا، ما منتظر توئیم بیا دلمون برات تنگ شده... فقط همینو اشاره کرد دیگه نگفت فردا منو قطعه قطعه میکنند نگفت فردا زیر سم مرکب میبرند نگفت سرم رو به نیزه میزنند نگفت لباسامو به غارت میبرند فقط گفت آری خواهرم کشته میشم نوشتن تا زینب این رو شنید چنان با سیلی به صورت زد لَطَمَتْ وَجْهَها..فَغُشیَت... نمیدونم چه سرّی بود، تا لطمه زد با صورت خورد زمین از حال رفت وَ خَرَّت مَغشِیَّةً عَلیها جلو چشم ابی‌عبدلله، نمیدونم این خاطره‌ی مادر زنده شد یا نه بلافاصله اومد خواهر رو به هوش آورد به قول ما قربون صدقه‌ی خواهر رفت دست رو قلب زینب گذاشت بلکه بتونه آرومش کنه اما مگه میشه این خواهر رو آروم کرد، گفت داداش تازه فهمیدم مادرم از دنیا رفته، تازه فهمیدم بابام علی رو از دست دادم میخوام بگم حسین جان اینجا هرجور بود تا صبح خواهرت رو آروم کردی کاش فردا شبم بودی و زینبت رو آروم میکردی یا صاحب الزمان شما فرمودی من از اینجا به بعد خون گریه میکنم برا اسارت عمه‌جانم زینب این زینب همون خانمی که وقتی تا ساعتی قبل آمد تا مقتل علی اکبر شما صورت رو صورت علی گذاشته بودی تا صدای نفس نفس‌های خواهرت رو شنیدی بدن جوانت رو رها کردی، نزاشتی یه لحظه هم بین نامحرم بمانه آخ نبودی ببینی از فردا نامحرم دورش حلقه میزنند یا صاحب الزمان وقتی میخواست سوار ناقه بشه سنان میگه عمرسعد به خود من دستور داد گفت همه‌ی لشکر رو ، دور زن و بچه احاطه کنید، میخواد بچه‌ها رو سوار کنه یه نگاه کرد دید هزاران چشم نامحرم داره ناموس حسین رو میبینه یه فریاد حیدری زد، اَما تَستَحیُون مِنَ اللّه وَ رَسولِه.... نانجیبا ما دختر پیغمبریم حالا که چراغ خاموش شد بعضیا راحت‌تر میتونن گریه کنند منم ادامه میدم آخ بمیرم از اینجا دیگه نامحرما هی دور زن وبچه حلقه میزدند یه اشاره کنم شاید دیگه زنده نباشیم، اون روضه‌ی ماه صفر رو بخوانیما تا رسیدن به دروازه‌ی شام... یا صاحب الزمان مرحوم محدث قمی مینویسد پانصد هزار نفر به تماشا آمدند دم دروازه‌ی شام یه نگاه کرد دید سر بریده چشمان رو روی نیزه میبنده گفت یٰا اَخا اُنظُر اِلَینا... تو دیگه چشماتو نبند اونایی که باید چشماشونو ببندند خیره خیره دارن به من نگاه میکنند آی حسین... ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی