eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
364 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab11Moharram1402[03].mp3
18.92M
از دل زینب ای وای از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای.
. خدایا داره می ره پیغمبرم پشت سرش دست به دعا می برم یواش برو ای تموم زندگیم جون به لبم کردی علی اکبرم بچه بزرگ نکردم آسون خدا قربون اون قد و بالات شم بابا برو به خیمه عمه آروم بشه اذان بگو موذن کربلا بی تو نفس کشیدنم سخت میشه نرو که دل بریدنم سخت میشه تو تشنه ای تشنه تر از تو بابا برای تو جنگیدنم سخت میشه صدام بکن نزار هراسون بشم چیزی بگو علی پریشون نشم داغ جوون میشکنه و می کشه جووون نزار که بی جون بشم بچه بزرگ نکردم اینجور بشه اینجوری از چشای من دور بشه اکبر بره علی اصغر بیاد بین هزار تا نیزه محصور بشه نمیشه باورم صدات قطع بشه بسته چشماتو نگات قطع بشه من اهل نفرین بودم ای عمر الهی نسل بچه هات قطع بشه باید تو رو از رو خاکا جمع کنم از جلو چشم عمه ها جمع کنم اگه رو دستم ببرم می ریزی باید تو رو روی عبا جمع کنم علیه السلام    ۱۴۰۳/۴/۲۳ .
. .. علیه_السلام سربند مهدوی: دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 بیا جدّت تو را خوانده کنار پیکر اکبر ببین که لاله ی لیلا شده از کینه ها پرپر بیا دیگر برس آقا به داد حضرت لیلا بیا تا که نبیند او گلش را بر سر نی ها به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸 چه آمد بر سرت اکبر جوان ارباً اربایم کلامی بر زبان آور که من در فکر لیلایم تو را من روبروی او به روی این عبا چیدم نشانه از تن تو در تمام کربلا دیدم رسیده جان من بر لب به فریادم رسید زینب علی اکبر..... 🌸 جوانان بنی هاشم بیایید ناتوانم من شدم پیر و زمین گیرم میان خنده ی دشمن ببینید که شکسته شد عصای پیری لیلا بمیرم دیده او اینجا تن صد پاره ی او را نمانَد زنده او دیگر به نی بیند سر اکبر علی اکبر..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 👇
. ✍عبدالسلام بن صالح هروی می گوید: به امام رضا (ع) عرض کردم: نظرتان درباره حدیثی از امام صادق (ع) که فرمودند: "وقتی قائم (عج) قیام کند، فرزندان قاتلان حسین (ع) را به جرم پدرانشان خواهد کشت" چیست؟ امام (ع) فرمودند: چنین است که می گویند. پرسیدم: در این صورت معنای آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ» (هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد) چه خواهد بود؟ فرمودند: خداوند در تمام گفته هایش صادق است؛ اما فرزندان قاتلان حسین (ع) به اعمال پدرانشان خشنودند و به آن می بالند و هر کس به کاری راضی باشد، همانند کسی است که آن را انجام داده است. اگر کسی در مشرق عالم کشته شود و دیگری در مغرب عالم به این قتل رضایت دهد، وی نزد خداوند شریک قاتل است. قائم (عج) پس از قیام، آن فرزندان را که به جنایت پدرانشان خوشنودند، خواهد کشت. 📚 چشمه حکمت رضوی (گزیده عیون اخبار الرضا) ص 240 📚 ┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅┅ نکند بگوییم ما را با غزه و لبنان و ... چه کار!!! هر کس به کاری راضی باشد، همانند کسی است که آن را انجام داده است. اگر کسی در عالم کشته شود و دیگری در عالم به این قتل رضایت دهد، وی نزد خداوند شریک قاتل است. .
12.mp3
16.13M
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ هر کی نیومد ضرر کرد ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا! قیامتم ما رو از چشمت نینداز فرمود جلوتر از گریه‌کنام وارد بهشت نمیشم به به چه مدالی به ما میدند ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی قراره در معیت حسین بریم اونا تیرش رو خوردند ما فقط گریه‌اش رو کردیم، مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که وَصَلَ فَاطِمَةَ هم از مادرم صله میگیره هم متصل به مادرم میشه وقتی مهلت گرفت صدای طبل و دهل راه افتاد اومد کنار خیمه داداش دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه اُف بر تو باد روزگار یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ... شمیشرش رو داشت تمیز میکرد یه لحظه متوجه نشد زینب آمده گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش، فرمود آره خواهرم این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند همین امشب گفت لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ! کاش اصلا من به دنیا نمی‌اومدم هنوز که چیزی ندیدی... بعد اینجا سه تا کار کرده، دل حسین رو به هم ریخت خواهر اولین کاری که کرد شروع کرد با سیلی به صورتش زدن دومین کاری که کرد گریبانش رو پاره کرد سومی کاری که کرد دیدند زینب با صورت به زمین خورد الله اکبر ابی‌عبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر، به هوشش آورد، آرومش کرد این مال اول شب بود آخرای شبم اومد دوباره تو خیمه‌ی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي خواهرم چه میکنی فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو، اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه یعنی میخواد بگه من لالایی نمیخوام آب میخوام هان... یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی اولین باری که حسین زبون بچه‌اش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه خواهرم بده این بچه رو دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه، کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو... حسین... ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
روضه_حجت_الاسلام_میرزامحمدی_شب_دهم.mp3
3.44M
بریم کربلا معطلت نکنم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
بریم کربلا معطلت نکنم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وقتی از دشمن امشب مهلت گرفت فرمود عباس جان، امشب رو مهلت بگیر من عاشق نمازم، عاشق تلاوت قرآن و دعا و استغفار هستم، همه برگشتند تو خیمه‌هاشون اما زین العابدین فرمود عمه جانم از خیمه اومد بیرون آمد نزد ابی‌عبدلله داداش این اشعاری که الان خوندی این زبان قال کسیه که یقین داره میکشنش فرمود بله خواهرم یه لحظه الان خوابم برد پیغمبر و بابام علی رو دیدم فرمودند حسین بیا، ما منتظر توئیم بیا دلمون برات تنگ شده... فقط همینو اشاره کرد دیگه نگفت فردا منو قطعه قطعه میکنند نگفت فردا زیر سم مرکب میبرند نگفت سرم رو به نیزه میزنند نگفت لباسامو به غارت میبرند فقط گفت آری خواهرم کشته میشم نوشتن تا زینب این رو شنید چنان با سیلی به صورت زد لَطَمَتْ وَجْهَها..فَغُشیَت... نمیدونم چه سرّی بود، تا لطمه زد با صورت خورد زمین از حال رفت وَ خَرَّت مَغشِیَّةً عَلیها جلو چشم ابی‌عبدلله، نمیدونم این خاطره‌ی مادر زنده شد یا نه بلافاصله اومد خواهر رو به هوش آورد به قول ما قربون صدقه‌ی خواهر رفت دست رو قلب زینب گذاشت بلکه بتونه آرومش کنه اما مگه میشه این خواهر رو آروم کرد، گفت داداش تازه فهمیدم مادرم از دنیا رفته، تازه فهمیدم بابام علی رو از دست دادم میخوام بگم حسین جان اینجا هرجور بود تا صبح خواهرت رو آروم کردی کاش فردا شبم بودی و زینبت رو آروم میکردی یا صاحب الزمان شما فرمودی من از اینجا به بعد خون گریه میکنم برا اسارت عمه‌جانم زینب این زینب همون خانمی که وقتی تا ساعتی قبل آمد تا مقتل علی اکبر شما صورت رو صورت علی گذاشته بودی تا صدای نفس نفس‌های خواهرت رو شنیدی بدن جوانت رو رها کردی، نزاشتی یه لحظه هم بین نامحرم بمانه آخ نبودی ببینی از فردا نامحرم دورش حلقه میزنند یا صاحب الزمان وقتی میخواست سوار ناقه بشه سنان میگه عمرسعد به خود من دستور داد گفت همه‌ی لشکر رو ، دور زن و بچه احاطه کنید، میخواد بچه‌ها رو سوار کنه یه نگاه کرد دید هزاران چشم نامحرم داره ناموس حسین رو میبینه یه فریاد حیدری زد، اَما تَستَحیُون مِنَ اللّه وَ رَسولِه.... نانجیبا ما دختر پیغمبریم حالا که چراغ خاموش شد بعضیا راحت‌تر میتونن گریه کنند منم ادامه میدم آخ بمیرم از اینجا دیگه نامحرما هی دور زن وبچه حلقه میزدند یه اشاره کنم شاید دیگه زنده نباشیم، اون روضه‌ی ماه صفر رو بخوانیما تا رسیدن به دروازه‌ی شام... یا صاحب الزمان مرحوم محدث قمی مینویسد پانصد هزار نفر به تماشا آمدند دم دروازه‌ی شام یه نگاه کرد دید سر بریده چشمان رو روی نیزه میبنده گفت یٰا اَخا اُنظُر اِلَینا... تو دیگه چشماتو نبند اونایی که باید چشماشونو ببندند خیره خیره دارن به من نگاه میکنند آی حسین... ==================== متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حضرت علی اکبر(ع) شب هشتم محرم(2) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ما بَقیتُ وَ بَقِی اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِی بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. ♦️بی سبب نسیت چنین معرکه بر پا شده است ♦️وسط خیمه ی ما روضه مهیا شده است ♦️دست دشمن چه قَدَر نیزه و تیغ و تیر است ♦️هر کدامش به طریقی به تنت جا شده است ♦️پیرمردی که عصایش به سرت می کوبید ♦️به هوای سر تو از سر جا پا شده است ♦️ساربان هم که طمع کرده به تو خاتم من ♦️ناگهان در وسط معرکه پیدا شده است ♦️هفتمین دفعه که من یا ولدی می گویم ♦️چشم اگر باز کنی قدّ منم تا شده است ♦️از پراکندگی پیکر تو معلوم است ♦️بند بند تو ز سر تا نوک پا وا شده است ♦️مادرت کو که ببیند پسران خود را ♦️همه ی دشت پر از اکبر لیلا شده است ⬅️شب هشتم ماه محرم دلها رو روانه کنیم کربلا کنار شش گوشه ابا عبدالله پایین پای امام حسین دست توسل بزنیم به درگاه جوان امام حسین گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی بخاک فتادم گهی زجای پریدم [دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم] علی جانم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم دنبال علی راه افتاد از شیخ جعفر شوشتری نقل شده حسین به احتضار افتاد گفتن مانند محتضر چشمای حسین تو حدقه دور می خورد خدایا تو شاهد باش بر این قوم کسی رو به میدان می فرستم اشبه الناس خلقا و خلقا برسول الله هر وقت مشتاق می شدیم به چهره پیغمبر نگاه کنیم نگاه به چهره علی اکبر می کردیم برای بعضیا تانی می کرد اجازه نمی داد اما تا علی آمد اجازه داد چه غوغایی شد تو خیمه لحظه وداع علی خواهرا عمه ها همه دور علی رو گرفتن طبق برخی نقل ها آمد فرمود علی رو رها کنید علی من غرق در ذات خدا است علی اکبر امام حسین وارد میدان شد مردم! :انا علی ابن الحسین بن علی مثل جدش امیرالمومنین به هر طرف لشگر که حمله می کرد لشگر و به هم می زد همه از جلوی علی فرار می کردن آرایش جنگی دشمن به هم می خورد اما یه وقت حسین یه ناله ای شنید یا ابتاه علیک منی السلام بابا دیگه نگران تشنگی و لبای خشک من نباش این رسول خدا با کاسه بهشتی آمده گفتن برا بعضیا با عجله میومد اما از مقتل شیخ حر عاملی نقل می کنن تا نزدیک بدن علی شد گفتن سقط من الفرس از روی اسب به زمین افتاد آرام آرام روی زانو خودشو رسوند به علی فجلس علی التراب یه نگاهی به بدن علی کرد اما عجب بدنی آخه نوشتن تا او ملعون ضربه رو زد علی خودشو انداخت روی اسب اسب گویا آموزش دیده بود باید علی رو برمی گرداند به خیمه اما خون جلوی چشما اسب رو گرفت مرکب به جای اینکه علی رو به خیمه ها برگردونه.. رفت وسط لشکر دشمن. چه کردند با علی اکبر.. حالا میخواهی ناله بزنی بسم الله.. انشاالله داغ جوان نبینی دور تا دور علی اکبر رو گرفتند.. یکی با شمشیر میزنه...یکی با نیزه میزنه یکی با سنگ میزنه... بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کردند.. ابی عبدالله سریع خودش رو رسوند.. کنار بدن علی جانش.. ولی دیگه پاها رمق نداره. روی زمین نشست.. دید جوونش رو قطعه قطعه کردند.. خدایا حالا حسین چکار کنه.. سر علی رو به دامن گرفته..دلش آرام نشد هی صدا میزنه.. ولدی علی.. دید جواب نمیده.. دوباره صداش زد.. ولدی علی.. علی جواب نمیده.. دلش طاقت نیاورد.. سر رو به سینه چسباند دلش طاقت نیاورد. یدفعه دیدند.. ابی عبدالله صورت به صورت علی جانش چسباند.. هی صدا میزنه. عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان بابا.. اُف بر این دنیا بعد از تو علی.. حالا حسین میخواد علی جانش رو به سمت خیمه ها ببره.. هرکاری کرد دید رمق در بدن نداره.. یه نگاه به سمت خیمه ها..صدا زد 🔸جوانان بنی هاشم بیاید 🔸علی را بر در خیمه رسانید 🔸خدا داند که من طاقت ندارم 🔸علی را بر در خیمه رسانم حسین آرام جانم..حسین روح و روانم الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون التماس دعا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
4_5845673007816642661.mp3
896.9K
❣﷽❣ 🌸 🍃 🌸 استخاره کردم امشب 🍃 ای صفای قلب زارم ای که یار مه لقایی / یوسف اهل ولایی ثانی روی پیمبر / حیدر کرب و بلایی منم خاک درت ، غلام و نوکرت به قربان تو و ، پدر و مادرت 🌸علی اکبر مدد ای که عشق عالمینی / دلبر و یار حسینی تو عزیز جان لیلا / نور چشم زینبینی فدای تو منم ، گدای تو منم غلام و نوکر ، سرای تو منم 🌸علی اکبر مدد کربلای تو بهشتم / مهر تو عین سرشتم اسم زیبایت علی جان / روی این دلم نوشتم تو جان حیدری ، عزیز مادری شفیع ما همه ، به روز محشری 🌸علی اکبر مدد روی تو شبه پیمبر / اسم تو علی اکبر بین هر چی مه جبینه / روی ماهت کرده محشر گل پیغمبری ، یگانه دلبری به خوبان جهان ، همه تاج سری 🌸علی اکبر مدد تو که کعبه ی صفایی / قبله گاه اولیایی آخرین منجی عالم / کی شود مولا بیایی الا یا مهدیا ، تویی مشکل گشا یگانه منجی و ، طبیب درد ما 🌸ابا صالح بیا (محمد مبشری) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈