#کوفه
السلام علیک یا صاحب الزمان......
در این زمانه که عادی شده است نامردی
همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی
شبانه روز مرا بین معصیت دیدی
دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی
سرم نرفته به زیر علامت احدی
که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی
حرام باد به من دلخوشی این دنیا
غریب ماندی و دنبال یار می گردی
مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن
تباه گشته ام از دست درد بی دردی
نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال
قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی
فقط تو گریه کن زینبی و با گریه...
دل مرا به بکا بر عقیله پروردی
قدیمیا اینجوری میگفتند:
گفتن آقاجان...... فرموده اید لَاَندُبَنّک صَباحاً وَ مَساءً ...... حَتّی بَدَلَ الدّموعِ دَماً....... یاجدّاه....... صبح و شب برات خون گریه میکنم...... برای کدوم مصیبت سیدالشهدا خون گریه میکنید؟.....برای مصیبت علی اکبر؟..... فرموده باشند نه......اگه علی اکبر هم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد.......برای مصیبت عباس؟.......نه.......
اگه عباس هم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد....... پس کدوم مصیبته که شما براش خون گریه میکنید؟........فرموده باشند: برا مصیبت اسارت عمه جانم زینب.......
فقط تو گریه کن زینبی و با گریه...
دل مرا به بکا بر عقیله پروردی
صدای گریه ی زینب هنوز می آید
میان خنده ی اوباش پست و ولگردی
کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم
عقیله مانده بدون کفیل و همدردی
این روزا حال زینب توی زندان کوفه چگونه ست؟.......... این روزا هیچکی به زینب سری نمیزنه.........فقط کنیزا میان به ملاقات حضرت..........
گفت حسین!.......
دگر پایان ندارد دردِ من هجرانِ من ای داد
تو را کم دارد این مَحبَس تو را زندانِ من ای داد
تو رفتی شام و ما ماندیم در زندان کنارِ هم
شده آب از فراقِ تو تنِ بی جانِ من ای داد
به جایِ مجلسِ دَرسَم عجب بد مجلسی دارم
تماشاچیِ من هستند شاگردانِ من ای داد
یتیمت بِینِ راه از ناقهاش اُفتاد بد اُفتاد
ببین از درد خوابیده رویِ دامان من ای داد
سرم بر چوبِ محمل خورد تا مثلِ سرت باشد
چه میشد میشکست از سنگ هم دندانِ من ای داد
تنورِ خانهی خولی برای پُخت روشن بود
وگرنه کم نمیشد از سرت سامانِ من ای داد
به ما خرما و نان دادند قدری چادر و روبند
به من خیرات میشد بارِ نخلستانِ من ای داد
حرامی با غضب میزد قضیبی" را به روی تو
زد و پاشید از هم صفحهی قرآنِ من ای داد
رُبابت دید اُفتادی بغل کردت در آغوشش
نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد...
زنهارو توی یه خونه کنارمسجد زندانی کردند.......بعضی از این زنها از اهالی کوفه بودند(مثل زن زهیر وعابس و علی بن مظاهر و.....) .......فامیل و «کس وکار»شون میومدند وساطت میکردن و آزادشون میکردن ومیرفتن «خونه»هاشون...........الوقایع و الحوادث مینویسه .........دختربچه از عمه جانش پرسید:عمه جان......... این زنهاکه توی این مدت بامابودند یکی یکی کجامیرن؟ .........فرمود: عزیزدلم اینها«کس وکار»شون میان و آزادشون میکنن و میرن «خونه»هاشون..............یه سوال کرد که دلا رو میسوزونه.........گفت عمه جان مگه ما«کس وکار»نداریم؟ ........مگه ما «خونه» نداریم؟........
برای این خانم خیلی سخته توی «شهر پدرش» غریب باشه............توی شهری که «پدرش» لب تر میکرد هزارتا فدایی حاضربودن براش جون بدن.......... اما دخترش یه دونه یار هم نداره..............
گریز:
یه خانم دیگه رو هم میشناسم توی «شهرپدرش» غریب بود.......یه خانمی که چهل شب رفت درِ خونه ی مهاجر و انصار اما یه نفرهم نیومدکمکش کنه. ........
من بضعه ی پیمبر و یک تن از این همه
دم از سفارشات پیمبر نمیزند........
.
یازهرا.......
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
۲👇
3.9M
۲
#خروج_اسرا_ ازکوفه🥀
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان 🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
جمعه ۱۳محرم ۱۴۰۳
امضا کنید: کارزار اعتراض به تفرقهافکنی آقای ظریف بین ادیان در موضوع انتخاب کابینه
https://www.karzar.net/140179
ديرراهب داداشي.mp3
7.81M
روضه
#ترکی بسیار جانسوز😭😭😭🏴💔💔
#کربلایی_علی_داداشی🎤🥀
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
روضه دفتری هفتم امام حسین(ع)
سینه ی غم داران چوشمع سوزان است
خون شده دل یاران هفتم شهیدان است
اشکِ لاله ها رنگین،قلبِ لاله ها خونین
راس لاله های دین روی نیزه تابان است
◾دلتو ببر کربلا ان شاءالله کربلا این روضه رو بخونیم ،امشب شبِ هفتمِ امام حسین و شهدای کربلاست، هفت شبه که رقیه بابا نداره هفت شبه که زینب بی برادر شده، هفت شبه که رباب علی اصغر نداره، آی جوون دارا الان هفت شبه که لیلا بی علی اکبر شده، آی داغ دیده ها کجای مجلس نشستین، بیاین امشب با بی بی زینب و رقیه هم ناله بشیم،آی کربلائیا روز هفتم که میشه دختر میاد کنار قبر باباش، خواهر میاد کنار قبر برادرش دسته گل میارن عکس بابا رو میارن زیر بغلای خواهرا و دخترا رو میگیرن احترام میکنن و تسلا میدن ، عزاداری میکنن اما بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله الان آواره ی بیابونا هستن ، سر حسین بالای نیزه هاست بدنش تو کربلا به هر بهانه ای کتکشون میزنند ، آب میخوان کتک میزنند، غذا میخوان کتک میزنند ، بهانه ی بابا می گیرن کتکشون میزنن😭😭😭الهی غریب تو مجلس ما نباشه الهی هیچ وقت گرفتار نشی ، الهی هیچ وقت بی کس نشی چی کشیدند یتیمان حسین، چی کشید بی بی زینب، بیایین امشب با اشکِ چشماتون مرهم بزارید رو قلب داغدار بی بی فاطمه ی زهرا س ، ان شاءالله روزی که همه ی چشمها گریانند چشم شما گریان نباشه امروز هر روضه ای رو میشه خوند، بزار روضه ی عطش رو بخونم و التماس دعا، هِلال ابن نافع میگه صدای العطش حسین شنیدم رفتم ظرفی رو آب کردم گفتم ببرم دم آخر حسین فاطمه رو سیراب کنم، یه مرتبه دیدم شمر داره از قتلگاه بیرون میاد، صدا زد هِلال کجا میری و آب برای کی میبری، گفتم صدای العطش حسین فاطمه رو شنیدم براش آب آوردم گفت هلال برگرد من حسینو سیرابش کردم، گفتم نانجیب تو که آبی نداشتی ، میگه دیدم دامنش رو کنار زد سرِ بریده ی حسینو دیدم😭😭😭 میگه دیدم شمر داره میلرزه گفتم نانجیب تو که کار خودتو کردی دیگه چرا میلرزی، صدا زد هِلال همین که داشتم سر حسینو از بدن جدا میکردم یه مرتبه دیدم صدای یه مادری میاد از گوشه ی قتلگاه هی میگه آخ غریب مادر حسین، عزیز مادر حسین😭😭😭
هر کجای مجلس نشستی ارباب بی کفن رو صدا بزن یا حسییییین، یا حسیییییین
الا لعنة الله علی القوم الظالمین #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
🕊﷽🕊
#شب_هفت_امام حسین(ع) دشتی
فدای چشم چون دریای زینب
بمیرم واسه ی غمهای زینب
شب هفتم سر قبر حسینش
چقدر خالیه امشب جای زینب
شب هفتم شده زینب کجایی
سر قبر حسین خود بیایی
شب هفتم کنار قبر سقا
بگو ام البنین داد از جدایی
یه گوشه زار و تنهایی رقیه
گرفته ذکر بابایی رقیه
به یاد اصغر شیرین زبونش
داره میخونه لالایی رقیه
بگو پس نور چشمای ترت کو
بگو شبه پیمبر اکبرت کو
نه حر موند و نه عبدالله و قاسم
ابالفضل ،ساقی آب آورت کو
شب هفتم شد و قلبم کبابه
همه دنیا به چشم ما سرابه
امون از داغ طفل شیرخواره
که حالش از همه بدتر ربابه
میسوزونه غمت از ما پر وبال
چه سخته همسفر با قوم دجال
تو بیداری که پیش شمر و زجرم
تو خوابم میرم هرشب بین گودال
شب هفتم گرفتم روضه ی سر
امان از ناله ی پر سوز خواهر
اسیر شمر بودم من اگر که
نبودم مجلس ختمت برادر
بنال ای دل از این غم بی شماره
ندارد اسمانم یک ستاره
شب هفتم شده شیون کن ای دل
به یاد آن گلوی پاره پاره
✍حسین کریمی
#شب_هفتم_امام_حسین_ع
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
https://eitaa.com/eetazeinab
شب هفتم امام حسین ع🌴🍃
سبک: کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم
داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم
در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش
فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم
کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت
یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت
بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت
نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدایست بیا گریه کنیم ۳😭
مگر امشب شب هفتِ گل زهرا نَبُود
یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود
راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود
عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جداییست ..بیا گریه کنم ۳
حسین جانم حسین جانم...حسین جان 😭
بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء
کف زنان خنده کنان در بر چشم اُسرا
خاندان شهدا بر سر بازار چرا
که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدایی شام جدایست بیا گریه کنیم
حسین جانم حسین جانم حسین جان😭
کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است
بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است
تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است
گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم😭
کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید
بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید
بانوان را به چنین حال تماشا نکنید
که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم
هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم😭
حسین جانم حسین جانم حسین جان
برای سلامتی و ظهور امام زمان مهدی
عج الله ان شاءالله
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5985300474759221351.mp3
8.46M
#تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین
#زمزمه _امام حسین
#زمینه
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
▪️ #روضه_امام_حسین_ع
▪️ #زمزمه_امام_حسین_ع
▪️ ◾️▪️▪️▪️▪️▪️
تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین
لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین
نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف
نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین
هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد
من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین
روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن
از طفولیت گدای این درت هستم حسین
من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه
دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین
زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی
من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#لبیک_یاحسین_جانم 😭😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
Hamdi Alimi - Dobare Moztaram 128 (MusicTarin).mp3
6.01M
#مداحی #نوحه ، حمید علیمی
دوباره مضطرم؛ حرم حرم حرم…
الهی کم نشه؛ یه لحظه سایه ات از سرم
یه رحمی مادرت کنه، به اشکِ مادرم منم بیام حرم… منم بیام حرم…
دوباره مضطرم؛ حرم حرم حرم…
آقا دلم پر از شکایته؛ امیرِ سر جدا… دلم گرفته و می خوام بیام کربلا
بیام و آبرو بخر؛ به حقِ مادرت
ببین تو اشک و التماسِ نوکروُ آقا
دوباره بغضِِ تو گلو
بازم خیالِ آرزو
تا چشم بهم زدم؛ حرم دوباره اومد روبروم! اومد دوباره روبروم…
امیرِ کربلا حسین… امیر کربلا حسین…
به جونِ مادرت
آقا فدا سرت؛ اگه می خنده عالمی به حالِ نوکرت!
اگه برام حرم نرفتن مقدره؛ آقا فدا سرت
تویی فقط تموم دلخوشیه، نوکرات
هوای شورِ مستی؛ هوای روضه هات
ولی بیا حاجت من و بکن روا؛ پیاده اربعین بیام دوباره کربلا
زیاده از سرم، همین که مادر شما
لیاقتم داده؛ بیام بازم میونِ روضه ها
امیر کربلا… امیر کربلا…
بریده سر ز تن؛ شهیدِ بی کفن
آقا بمیره از غریبیه تو، سینه زن
آقا برات نذاشتن حتی کهنه پیراهن
شهیدِ بی کفن… شهید بی کفن؛ غمات غمای نوکره
داره میبینه خواهرت، که شمر با خنجره
یه نانجیب؛ داره سری به نیزه می بَره
صدای ناله ای میاد؛ صدای مادره…
غریبِ مادر… غریب مادر…
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
💫#بسم_الله_الرحمن_الرحیم💫
مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘
http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e
💠🍃💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
💠🍃💠
کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6
💠🍃💠
#گلچین_مولودی_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c
💠🍃💠
کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها)
http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c
💠🍃💠
عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها
https://eitaa.com/arosikhani/yazinab
آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات
@Gomnam1038
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
💠🍃💠
🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
Shabe 05 Moharam 91 - Mogaddam 3 (BeynilHarameyn) - [Rasekhoon.Net].mp3
7.06M
عمه راضی نشو آروم بگیرم...
#کربلائی جواد مقدم
عمه راضی نشو آروم بمونم نگو خیمه بمون،من نمی تونم
ته گودال قتلگاه نگاه کن قاتل افتاد به جون عمو جونم
دیدی آخرش، عمه ریختن رو سرش عمه
پیش مادرش عمه وای وای وای
پاشید پیکرش عمه،اما بد ترش عمه
وای از حنجرش عمه ،وای وای وای
[(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)]
(مارو تویه دل کویر آوردن این همه نیزه و شمشیر آوردن)
چقدر جمعیت دور یه گودال عمو جونم رو تنها گیر آوردن
شاه بی سپاه،ای وای چکمه ی سیاه،ای وای
خنجر و نگاه ای وای وای وای وای
بعد از قتلگاه ای وای میفتن به راه ای وای
سمت خیمه گاه ای وای،وای وای وای
[(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)]
دورتا دورم همه نیزه به دستن با لگد استخوون ها مو شکستن
خیلی سخته برام زنده بمونم ببینم دستای عمه مو بستن
به دستت طنا ب ای داد،محمل بی رکا ب ای داد
گریه ی ربا ب ای داد،وای وای وای
می کشم عذاب ای داد،شامو اضطراب ای داد
مجلس شراب ای داد،وای وای وای
[(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)]
امان از دل زینب💔
😭😭😭😭😭
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
👆 🍃 نوحه زبانحال حضرت زیـــنب (س) با زُلجنا در روز عاشورا😔 👆
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اَیا اَسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی😩
زِ چشمانت اشکِ میریزد
مضطرِب حالو دِل پریشانی😩
آیا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
بیا مرکب کاکُلَت بوسم
عنبرافشانم من به روی تو (۲)
که می آید بویِ مولایم
از سراپای وُ رویِ مویِ تو😩
سراسیمه آمدی خیمه
تا که زینب را دِل بسوزانی (۲)😩
اَیا اَسبِ غرقِ اندر خون
زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشکِ میریزد
مضطرب حالو دِل پریشانی
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
سویِ خیمه باز وُ برگشتی
گویی اِی زینب خاکِ بر سر کن (۲)
اسیری را باشِ آماده
ناله از داغِ شِش برادر کن😩
فِدایت ای اسبِ بی صاحِب
این چنین داری شور وُ افغانی
آیا اسبِ غرق اندر خون
زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چِشماست اشک میریزد
مُضطرب حالو دِل پریشانی
ایا اسب غرق اندر خون زلجنا امروز از چه گریانی
آیا اسبِ با وفا برگو نوگلِ زهرا را کجا بردی (۲) 😩
نیاوردی از رو او را سرورِ ما را تو کجا بردی (۲)
یقین رفته صاحِبَت از دست (۲)
این چنین زاروُ ماتِ وُ حیرانی
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشکِ میریزد
مضطرب حالو دِل پریشانی
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی (۲)
سرت را اِی نازنین مرکب
از چه با حسرت افکنی پایین (۲)
مگر داری تو خجالت از
روی اطفالِ مضطر وُ غمگین (۲)
حسیـــــن آیا اندر این صحرا
با لبِ عطشان گشته قربانی (۲)
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشکِ میریزد
مضطرب حالو دِل پریشانی
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
سرت را اِی نازنین مرکب
از چه با حسرت افکنی پایین (۲)
مگر داری تو خجالت از
روی اطفالِ مضطر وُ غمگین
حسیـــــن آیا اندر این صحرا
با لبِ عطشان گشته قربانی (۲)
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشکِ میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
فَرَس برگو در کجا دیدی
از فرازِ تو بر زمین افتاد (۲)
که تو سر بر زمین کوبی
بی کسی هر دَم ناله وُ فریاد (۲)
رِکارت را بوسم اِی مرکب
چون عزادارِ آن سلیمانی (۲)
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
بگو آیا کوفیان از کين
تشنه لب کشتن مهرِ ایمان را
و یا دادن آن ستمکاران قطره ی آبی تازه مِهمان را
بّوَد پیدا زاشکِ چشمانت
تشنه شد مقتول
نورِ یزدانی (۲)
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشک میریزد مظطرِب حالو دِل پریشانی
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
نمیگفتن این حسیـــــن باشد
زیبِ آغوش وُ دوشِ پیغمبر (۲)
نگفتن این تشنه لَب باشد
نوگلِ زهرا حجتِ داور (۲)
نَبود آیا اندر این لَشکر
یک نفر انسان یا مسلمانی (۲)
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی (۲)
زِ چشمانت اشکِ میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی
ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
سرت را اِی نازنین مرکب از با حسرت افکنی پایین (۲)
مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ
مضطر وُ غمگین
حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ گشته قربانی (۲)
ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی
آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ بهر این خون چه اِی مرکب
بر سر وُ روی وُ یالو برداری (۲)
معلمی خونِ دلدارت جایه ات امروز از نفر جاری
زند بر سر اندر این ماتم
در دلش برپا
گشته طوفانی (۲)
ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی
ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
التماس دعا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀#نوحه سینه زنی
ای اسب خونین یال من
ذوالجناح من
کم گریه کن بر حال من
ذوالجناح من
😭😭😭
حیرت مکن از سر نوشت عجیب من
ای مرکب فرخ پی و ای نجیب من
آتش به جانت می زند سوزعاشورا
خون تا رکابت می رسد روز عاشورا
در لیله الاسرای من ای براق من
ریزد به فرقت خاک غم از فراق من
وقتی نشیند دخترم بر سر راهت
آتش مزن بر جان او از سوز آهت
ذوالجناح من
هر کشته را من دیده ام دیدی ای مرکب
با من گل خون و شرف چیدی ای مرکب
ذوالجناح من ذوالجناح من
ذوالجناح من ذوالجناح من
از بارش تیر ستم پر درآوردی
از قتلگاه عاشقان سردرآوردی
ذوالجناح من ذوالجناح من
ذوالجناح من ذوالجناح من
از اشک و خون یک دسته گل روی زین بگذار
این پیکر صدپاره را بر زمین بگذار
ذوالجناح من ذوالجناح من
بعد از شهادت قاصد داغ من هستی
تو شاهد بی آبی باغ من هستی
ذوالجناح من ذوالجناح من
وقتی به خیمه می روی تنهای تنها
غوغا کند از شیهه ات شیون زنها
ذوالجناح من ذوالجناح من
خواهی اگر آرامش قلب سکینه
برگرد و با دندان بکش تیر از این سینه
ذوالجناح من ذوالجناح من
جایی مرو امشب از این لاله گون صحرا
تا بشنوی بوی خوش مادرم زهرا
ذوالجناح من ذوالجناح من
ای اسب خونین یال من ذوالجناح من
😭😭😭
✍شاعر
🎤مداح:علی اکبراسفندیار
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5893439666987729755.mp3
3.22M
۶ ۱
با برادر رفته بودم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با دلاور رفته بودم بی دلاور آمدم
(شد چو زینب وارد شهر مدینه)
(گاه بر سر می زد و گاهی به سینه)
در بقیع آن مخزن گنج و دفینه
درد دل دارد بسی آن بی قرینه
کای خدا از غم کبابم
نیست دیگر صبر و تابم
غم شده جام شرابم
صاحب چشمی پرآبم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
چون سفیری غصّه آور از ره غم
آمده با کوله بار درد و ماتم
رو به سوی مرقد پرشور خاتم
نالد از جور و جفای پور آدم
ای محمد کن نگاهم
بشنو از دل سوز و آهم
در فراق شمس و ماهم
بنگر این شال سیاهم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
**
سایه ساری از سرش رفت در غریبی
سر بریدند لاله هایش بی حبیبی
زین سفر جز غم نبرد آخر نصیبی
داغ طفل نو نهال نا شکیبی
باغ سبزم شد خزانی
آمدم قامت کمانی
دیدگان خونفشانی
سینة دل ناگرانی
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5994486284523929940.mp3
4M
#تحلیل_مداحی
#حضرت_رقیه س
#استاد_حاج_محمد_نوروزی
تحلیل #دکتر_محمد_فراهانی
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
#موضوع : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#متن_روضه 👇
شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان
به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم
بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا
عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم
اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم
گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم
خم ابروی تو محراب نمازم شده است
جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم
همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم
شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم
چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد
تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم
رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه
من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم
ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید
چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم
یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم
نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم
لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او
ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم
#نکات 👇
توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
❁﷽❁
روضه ی ام حبیبه
۱۳محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا مولاتی
یا بنت امیرالمومنین
زینب طلوع بود ولی ابتدا نداشت
زینب غروب بود ولی انتها نداشت
زینب رسول بود ولی مصطفی نشد
شهر نزول بود اگرچه حرا نداشت
زینب اگر نبود کسی فاطمی نبود
زینب اگر نبود کسی مرتضی نداشت
چه مقامی داره زینب، بیخود بهش نمیگن عقیله بنی هاشم
زینب اگر نبود حسینی نمی شدیم
زینب اگر نبود زمین کربلا نداشت
زینب هر آنچه گفت تماما حسین بود
اصلا به غیر نام حسین اعتنا نداشت
زینب اگر نبود مسلمان نداشتیم
باور کنید ذکر حسین جان نداشتیم 1
خانم جان....
بی بی جانم
من زینبم من زینب غم پرورم ام حبیبه
یه همچین روزایی قافله ی اسرا رو وارد بر کوفه کردن، یه کنیزی داشت بی بی زینب بنام ام حبیبه، بعضیا میگن این دختر بچه ای بود ام حبیبه، بیماری داشت، باباش آورد این بچه رو در خونه ی امیرالمومنین، گفت آقاجان این بچه بیماره، شما یه عنایتی بکنید شفا پیدا کنه، امیرالمومنین فرمود حسینم بیاد یه دستی رو سر این بچه بکش، این بچه شفا پیدا کنه، ام حبیبه شفا گرفت به دست مبارک آقامون سیدالشهدا، باباش گفت من نذر کردم حالا که شفا گرفته این بچه در خونه ی شما کلفتی کنه، خادمی کنه، ام حبیبه پای درس زینب کبری تربیت شده حالا تو کوفه برا خودش کسی شده ، برو بیایی داره کنیز و کلفتی داره اما دلش برا زینب کبری تنگه، یه نذری کرده هر موقع کاروانی از اسرا وارد کوفه میشن ام حبیبه میاد برای این اسرا غذا میاره، نیازشونو برآورده میکنه به این نیت که یبار دیگه زینبو ببینه، حالا شنید یه قافله ای از اسرا وارد کوفه شدن ، کنیزشو صدا زد برو برا این اسرا غذا ببر، شنیدم لابلاشون بچه های کوچیک هست حتما این بچه ها گرسنه ند، کنیزه اومد نان و خرما بین این اسرا تقسیم کنه ام کلثوم، غذا رو برگردوند فرمود بر ما صدقه حرامه، اومد خبر داد ام حبیبه، از من چیزی نگرفتن، سراسیمه خودش رو رسوند اومد جلو سوال کرد بزرگ شما کیه؟ همه با دست زینب رو نشون دادن اومد جلو محمل زینب گفت خانم جان، اول به شما بگم اینا صدقه نیست اینا نذریه، خانم پرسید برا چی نذر کردی؟ گفت من یه خانمی دارم تو مدینه اسمش زینبه ، خیلی ساله ندیدمش، بی بی فرمود تو مدینه زینب زیاده، کدوم زینبو میگی، صدا زد خانم جان، زینب دختر علی رو میگم، بی بی صدا زد ام حبیبه سرتو بالا بگیر نذرت قبول شد من زینبم، یه نگاهی کرد به بی بی، نشناخت، سؤال کرد خانم اون زینبی که من میشناختم آنقدر پیر نبود آنقدر شکسته نبود، بی بی صدا زد حق داری ام حبیبه، جات خالی بود کربلا، تا اسم کربلا اومد گفت نه شما نمیتونی زینب باشید اون زینبی که من میشناختم یه برادری داشت بنام حسین، هیچ موقع از برادرش جدا نمیشد، خانم حسین کجاست؟ تا اينو گفت صدای گریه ی زینب بلند شد ام حبیبه سرتو بالا بگیر، این سری که بالای نیزه هست سر برادرم حسینه، آی حسینیا
من زینب غم پرورم ام حبیبه
ببین چه آمد بر سرم اُمّ حبیبه
حق داشتی نشناختی که زینبم من
شد پیر بانوی حرم اُمّ حبیبه
باور نمیکردی ببینی بی حسینم
من هم نمیشد باورم اُمّ حبیبه
این سر که بر نی میکند قرآن تلاوت
باشد سر برادرم اُمّ حبیبه
هجده عزیزم را به خاک و خون کشیدند
از اصغرم تا اکبرم اُمّ حبیبه2
هر جا نشستی ناله بزن
یا حسین...
1 ✍علی اکبر لطیفیان
2✍ عبدالحسین میرزایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_ام_حبیبه_۱۳محرم
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه•° #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#این_دل_دوباره_داره_حال_و_هوای_زینب_
امشب دلم گرفته از غصه های زینب
سینه زن حیرونه حیرونه حیرونه
چشمامون بارونه بارونه بارونه
نوکرت میخونه میخونه میخونه
ای پریشان زینب ، ای پریشان زینب
نه باور ندارم عمه سادات و اسارت
نه باور ندارم عمه سادات و جسارت
نه باور ندارم
عمه جانم عمه جانم عمه جان نیمه جانم
عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم
عمه جانم عمه جانم عمه جان نگرانم
عمه جانم عمه جانم عمه ی نفس بریده
عمه جانم عمه جانم عمه ی خوشی ندیده
ای پریشان زینب ، ای پریشان زینب
بال و پر وجودش از غصه گُر گرفته
بال و پر وجودش در خیمه گُر گرفته
از بین آتش و دود آید صدای زینب
از کربلا به کوفه از صبح کوفه تا شام
بگذاشت تازیانه پا جای پای زینب
نفسم محبوسه محبوسه محبوسه
روضه هاش کابوسه کابوسه کابوسه
صحبت از ناموسه ناموسه ناموسه
نه باور ندارم دستای زینب رو ببندند
ای حسین......
ای پریشان زینب ، ای پریشان زینب
پیراهن حسین را از او جدا نسازید
این کهنه یادگاری مانده برای زینب
زینب و آزار و آزار و آزار و
کوچه و بازار و بازار و بازار و
مجلس اغیار و اغیار و اغیار و
نه باور ندارم زینب مضطر شده باشه
نه باور ندارم .....
نه باور ندارم زینب مضطر شده باشه
نه باور ندارم حرف از معجر شده باشه
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها