eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها http://eitaa.com/joinchat/2049966102C1b8f128de6 آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
روضه ی خروج اسرا از کوفه السلام علیک یا جبل الصبر..... شعر مناجات با امام زمان (عج) و اسارت آل الله ای عمه جان! برای تو خون گریه می‌کنم از سوز ماجرای تو خون گریه می‌کنم با یاد غصه های تو از حال می‌روم با یاد غصه های تو خون گریه می‌کنم داغ اسیری ات کمرم را شکسته است بستند ، دست و پای تو خون گریه می‌کنم حتی خدا برای تو روضه بپا کند با روضه ی خدای تو خون گریه می‌کنم تو زار می‌زنی ز فراق حسین و ، من ... از سوزِ های های تو خون گریه می‌کنم بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ... از "وا محمدای" تو خون گریه می‌کنم هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ... هر صبح و شب برای تو خون گریه می کنم ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا از داغ کربلای تو خون گریه می‌کنم از داغ همسفر شدنت با حرامیان ... می‌میرم ، از عزای تو خون گریه می‌کنم تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم. رضا قاسمی  الکامل فى التاریخ: «وقتی اهلبیت توی کوفه توو حبس بودند،........ سنگى افتاد توی زندان که نوشته اى به آن گِرِه زده بودند ........ توش نوشته بود: پیک، خبر شما را براى یزید برده است و فلان روز مى رسه و فلان روز بر مى گرده......... اگر صداى «اللّه أکبر» شنیدید، یقین کنید که کشته مى شید و اگر نشنیدید در امان هستید......... دو سه روز قبل از اومدن پیک سنگى که توش نوشته اى بود، انداخته شد که مى گفت: «وصیت کنید که نزدیکه پیک برسه». ........ولی پیک اومد و فرمان یزید اومد که اسرا رو به شام بفرستید.» حالا کاروان می خواد از کوفه خارج بشه...... کوفه! دیدی؟ زینب آمد زیر و رویت کرد و رفت با کلامی آتشین بی آبرویت کرد و رفت دیدی آخر اول دروازه ات با خطبه ای تا قیامت لال از هر گفتگویت کرد و رفت گرچه بستی دست و راه چاره از هر سو به او آمد و بی چاره از هر سمت و سویت کرد و رفت او فقط با موجی از طوفان اقیانوس خود درهَمَت کوبید و در حیرت فرویت کرد و رفت کوه را می‌خواستی با سنگباران بشکنی او شکستت داد و رسوا کو ب کویت کرد و رفت هم تو را توبیخ کرد و هم همه تاریخ را با خبر از خُلقِ خَلقِ کینه جویت کرد و رفت . دستور داد سرهای مطهر رو به نیزه ها زدند...... اول کاری که کرد این بود: ............به دست و پا و گردن مبارک امام سجاد غل و زنجیر انداخت...... زن و بچه ها رو سوار شترهای بی جهاز کرد...... مثل اسیران کفار و روم........ به هر قبیله ای تعدادی سر داد....... به هر کسی یه مسئولیتی داد......‌ مخفر بن ثعلبه رو مسئول سرهای مطهر کرد...... به شمر گفت تو فرمانده ی هزار سوار هستی..... به هر کی یه چیزی گفت و دستوراتی داد...... اما آی مردم....... به یه نفر یه مسئولیتی داد که حتی شنیدنش هم جیگر همه رو آتيش میزنه....... میدونید چی بود؟........ به زجر گفته شد هرکی از قافله جا موند "تو" باید بری دنبالش........ کاش این مسئولیت رو به کس دیگه ای میدادن.....‌‌‌... حضرت رقیه: گفت بابا: زمزمه:(تو رو بدون احترام یزید برامون آورده) دنبالم اومدش......با حرفای بدش.... کشید موهام و هردفعه.... گفتم: نزن! زدش.... ببین کبودیم و......دندون خونیم و..... نبودی زجر ازم گرفت.....شیرین زبونیم و..... و ادامه روضه حضرت رقیه..... نوحه خروج اُسَرا از شهر کوفه: ما،می رَویم به شامِ غمها در تو شد بر ما سِتَم ها هلهله در مَلَأِ عام آتش و خاکستر از بام ما و شَکیبایی،دشمن و رُسوایی نبود امّا این،رَسم پذیرایی کوفه خداحافظ... ای،شهر غم در تو چه ها شد در تو بر عترت جفا شد وای از خندهٔ اغیار ازدحامِ سرِ بازار در ظلمتِ خاکت،گشتیم زندانی شد رزق آلُ الله،رنج و پریشانی کوفه خداحافظ... دور،باد از همه محبّین خِصلت و مَرام کوفه تا قیامت هست بر جا ذلّتِ مُدام کوفه پای ولی هستیم،در راه خوش عَهدی هستیِ ما باشد،فداییِ مَهدی یا مَهدی یا مَهدی... "مهدی معصومی " 🎤 https://eitaa.com/eetazeinab
السلام علیک یا صاحب الزمان...... در این زمانه که عادی شده است نامردی همیشه از سر رحمت مرا دعا کردی شبانه روز مرا بین معصیت دیدی دلت شکست، به رویم ولی نیاوردی سرم نرفته به زیر علامت احدی که بر سرم، همه ی عمر سایه گستردی حرام باد به من دلخوشی این دنیا غریب ماندی و دنبال یار می گردی مرا مریضِ بدون علاجِ عشقت کن تباه گشته ام از دست درد بی دردی نگو که از قلم افتادم اربعین، امسال قسم به فاطمه اشک مرا در آوردی فقط تو گریه کن زینبی و با گریه... دل مرا به بکا بر عقیله پروردی قدیمیا اینجوری میگفتند: گفتن آقاجان...... فرموده اید لَاَندُبَنّک صَباحاً وَ مَساءً ...... حَتّی بَدَلَ الدّموعِ دَماً....... یاجدّاه....... صبح و شب برات خون گریه میکنم...... برای کدوم مصیبت سیدالشهدا خون گریه میکنید؟.....برای مصیبت علی اکبر؟..... فرموده باشند نه......اگه علی اکبر هم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد.......برای مصیبت عباس؟.......نه....... اگه عباس هم بود برای این مصیبت خون گریه میکرد....... پس کدوم مصیبته که شما براش خون گریه میکنید؟........فرموده باشند: برا مصیبت اسارت عمه جانم زینب....... فقط تو گریه کن زینبی و با گریه... دل مرا به بکا بر عقیله پروردی صدای گریه ی زینب هنوز می آید میان خنده ی اوباش پست و ولگردی کجاست ساقی لشگر، کجاست ماه حرم عقیله مانده بدون کفیل و همدردی این روزا حال زینب توی زندان کوفه چگونه ست؟.......... این روزا هیچکی به زینب سری نمیزنه.........فقط کنیزا میان به ملاقات حضرت.......... گفت حسین!....... دگر پایان ندارد دردِ من هجرانِ من ای داد تو را کم دارد این مَحبَس تو را زندانِ من ای داد تو رفتی شام و ما ماندیم در زندان کنارِ هم شده آب از فراقِ تو  تنِ بی جانِ من ای داد به جایِ مجلسِ دَرسَم عجب بد مجلسی دارم تماشاچیِ من هستند   شاگردانِ من ای داد یتیمت بِینِ راه از ناقه‌اش اُفتاد بد اُفتاد ببین از درد خوابیده  رویِ دامان من ای داد سرم بر چوبِ محمل خورد  تا مثلِ سرت باشد چه می‌شد می‌شکست از سنگ هم  دندانِ من ای داد تنورِ خانه‌ی خولی برای پُخت روشن بود وگرنه کم نمی‌شد از سرت سامانِ من ای داد به ما خرما و نان دادند قدری چادر و روبند به من خیرات می‌شد بارِ نخلستانِ من ای داد حرامی با غضب میزد قضیبی" را به روی تو زد و پاشید از هم صفحه‌ی قرآنِ من ای داد رُبابت دید اُفتادی  بغل کردت در آغوشش نشد افسوس یک لحظه سرت مهمان من ای داد... زنهارو توی یه خونه کنارمسجد زندانی کردند.......بعضی از این زنها از اهالی کوفه بودند(مثل زن زهیر وعابس و علی بن مظاهر و.....) .......فامیل و «کس وکار»شون میومدند وساطت میکردن و آزادشون میکردن ومیرفتن «خونه»هاشون...........الوقایع و الحوادث مینویسه .........دختربچه از عمه جانش پرسید:عمه جان......... این زنهاکه توی این مدت بامابودند یکی یکی کجامیرن؟ .........فرمود: عزیزدلم اینها«کس وکار»شون میان و آزادشون میکنن و میرن «خونه»هاشون..............یه سوال کرد که دلا رو میسوزونه.........گفت عمه جان مگه ما«کس وکار»نداریم؟ ........مگه ما «خونه» نداریم؟........ برای این خانم خیلی سخته توی «شهر پدرش» غریب باشه............توی شهری که «پدرش» لب تر میکرد هزارتا فدایی حاضربودن براش جون بدن.......... اما دخترش یه دونه یار هم نداره.............. گریز: یه خانم دیگه رو هم میشناسم توی «شهرپدرش» غریب بود.......یه خانمی که چهل شب رفت درِ خونه ی مهاجر و انصار اما یه نفرهم نیومدکمکش کنه. ........ من بضعه ی پیمبر و یک تن از این همه دم از سفارشات پیمبر نمیزند........ . یازهرا....... ۲👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امضا کنید: کارزار اعتراض به تفرقه‌افکنی آقای ظریف بین ادیان در موضوع انتخاب کابینه https://www.karzar.net/140179
روضه دفتری هفتم امام حسین(ع) سینه ی غم داران چوشمع سوزان است خون شده دل یاران هفتم شهیدان است اشکِ لاله ها رنگین،قلبِ لاله ها خونین راس لاله های دین روی نیزه تابان است ◾دلتو ببر کربلا ان شاءالله کربلا این روضه رو بخونیم ،امشب شبِ هفتمِ امام حسین و شهدای کربلاست، هفت شبه که رقیه بابا نداره هفت شبه که زینب بی برادر شده، هفت شبه که رباب علی اصغر نداره، آی جوون دارا الان هفت شبه که لیلا بی علی اکبر شده، آی داغ دیده ها کجای مجلس نشستین، بیاین امشب با بی بی زینب و رقیه هم ناله بشیم،آی کربلائیا روز هفتم که میشه دختر میاد کنار قبر باباش، خواهر میاد کنار قبر برادرش دسته گل میارن عکس بابا رو میارن زیر بغلای خواهرا و دخترا رو میگیرن احترام میکنن و تسلا میدن ، عزاداری میکنن اما بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله الان آواره ی بیابونا هستن ، سر حسین بالای نیزه هاست بدنش تو کربلا به هر بهانه ای کتکشون میزنند ، آب میخوان کتک میزنند، غذا میخوان کتک میزنند ، بهانه ی بابا می گیرن کتکشون میزنن😭😭😭الهی غریب تو مجلس ما نباشه الهی هیچ وقت گرفتار نشی ، الهی هیچ وقت بی کس نشی چی کشیدند یتیمان حسین، چی کشید بی بی زینب، بیایین امشب با اشکِ چشماتون مرهم بزارید رو قلب داغدار بی بی فاطمه ی زهرا س ، ان شاءالله روزی که همه ی چشمها گریانند چشم شما گریان نباشه امروز هر روضه ای رو میشه خوند، بزار روضه ی عطش رو بخونم و التماس دعا، هِلال ابن نافع میگه صدای العطش حسین شنیدم رفتم ظرفی رو آب کردم گفتم ببرم دم آخر حسین فاطمه رو سیراب کنم، یه مرتبه دیدم شمر داره از قتلگاه بیرون میاد، صدا زد هِلال کجا میری و آب برای کی میبری، گفتم صدای العطش حسین فاطمه رو شنیدم براش آب آوردم گفت هلال برگرد من حسینو سیرابش کردم، گفتم نانجیب تو که آبی نداشتی ، میگه دیدم دامنش رو کنار زد سرِ بریده ی حسینو دیدم😭😭😭 میگه دیدم شمر داره میلرزه گفتم نانجیب تو که کار خودتو کردی دیگه چرا میلرزی، صدا زد هِلال همین که داشتم سر حسینو از بدن جدا میکردم یه مرتبه دیدم صدای یه مادری میاد از گوشه ی قتلگاه هی میگه آخ غریب مادر حسین، عزیز مادر حسین😭😭😭 هر کجای مجلس نشستی ارباب بی کفن رو صدا بزن یا حسییییین، یا حسیییییین الا لعنة الله علی القوم الظالمین https://eitaa.com/eetazeinab
🕊﷽🕊 حسین(ع) دشتی فدای چشم چون دریای زینب بمیرم واسه ی غمهای زینب شب هفتم سر قبر حسینش چقدر خالیه امشب جای زینب شب هفتم شده زینب کجایی سر قبر حسین خود بیایی شب هفتم کنار قبر سقا بگو ام البنین داد از جدایی یه گوشه زار و تنهایی رقیه گرفته ذکر بابایی رقیه به یاد اصغر شیرین زبونش داره میخونه لالایی رقیه بگو پس نور چشمای ترت کو بگو شبه پیمبر اکبرت کو نه حر موند و نه عبدالله و قاسم ابالفضل ،ساقی آب آورت کو شب هفتم شد و قلبم کبابه همه دنیا به چشم ما سرابه امون از داغ طفل شیرخواره که حالش از همه بدتر ربابه میسوزونه غمت از ما پر وبال چه سخته همسفر با قوم دجال تو بیداری که پیش شمر و زجرم تو خوابم میرم هرشب بین گودال شب هفتم گرفتم روضه ی سر امان از ناله ی پر سوز خواهر اسیر شمر بودم من اگر که نبودم مجلس ختمت برادر بنال ای دل از این غم بی شماره ندارد اسمانم یک ستاره شب هفتم شده شیون کن ای دل به یاد آن گلوی پاره پاره ✍حسین کریمی https://eitaa.com/eetazeinab
شب هفتم امام حسین ع🌴🍃 سبک‌: کربلا منتظر ماست بیا تا برویم هفتمین روز جدائی است بیا گریه کنیم داغ گلهای خدائی است بیا گریه کنیم در شب هفتم گلهای به خون خفته خویش فاطمه کرببلائی است بیا گریه کنیم کس چه داند که در این شب به اسیران چه گذشت یا به زینب زغم داغ شهیدان چه گذشت بر یتیمان حسین از غم هجران چه گذشت نوبت عقده گشائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدایست بیا گریه کنیم ۳😭 مگر امشب شب هفتِ گل زهرا نَبُود یاکه در کوفه چنین رسم خدایا نَبُود راه تسکین یتیمان سر بابا نَبُود عجبا این چه عزائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جداییست ..بیا گریه کنم ۳ حسین جانم حسین جانم...حسین جان 😭 بر سنان رأس شهیدان شده فانوس عزاء کف زنان خنده کنان در بر چشم اُسرا خاندان شهدا بر سر بازار چرا که به پا شور و نوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدایی شام جدایست بیا گریه کنیم حسین جانم حسین جانم حسین جان😭 کوفه را کشتن مهمان روش زندگی است بر یتیمان وی،آزار برازَندگی است تسلیت،کعب نی وسیلی و آوارگی است گریه بردرد دوائی است بیا گریه کنیم😭 کوفیان در بر ما این همه غوغا نکنید بهر همدردی ماهلهله بر پا نکنید بانوان را به چنین حال تماشا نکنید که عجب حال و هوائی است بیا گریه کنیم هفتمین شام جدائی است بیا گریه کنیم😭 حسین جانم حسین جانم حسین جان برای سلامتی و ظهور امام زمان مهدی عج الله ان شاءالله
4_5985300474759221351.mp3
8.46M
ابد من زیر دین مادرت هستم حسین _امام حسین ▪️ ▪️ ▪️ ◾️▪️▪️▪️▪️▪️ تا ابد من زیر دین مادرت هستم حسین لطف زهرا بوده الآن نوکرت هستم حسین نوکرت عباس باشد،میکنم این اعتراف نوکرت نه ، من سیاهی لشگرت هستم حسین هرکسی را عشق لیلایی به صحرا میکشد من که سرگردان کوی اکبرت هستم حسین روسیاهم خوب میدانم ولی ردم مکن از طفولیت گدای این درت هستم حسین من نمیفهمم چه شد بر جسم تو در قتلگاه دائماً در فکر رأس و پیکرت هستم حسین زینبت که پیر شد آنجا به روی تل،ولی من به فکر زخم گوش دخترت هستم حسین 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 😭😭😭 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری
Hamdi Alimi - Dobare Moztaram 128 (MusicTarin).mp3
6.01M
، حمید علیمی دوباره مضطرم؛ حرم حرم حرم…  الهی کم نشه؛ یه لحظه سایه ات از سرم  یه رحمی مادرت کنه، به اشکِ مادرم منم بیام حرم… منم بیام حرم…  دوباره مضطرم؛ حرم حرم حرم…  آقا دلم پر از شکایته؛ امیرِ سر جدا… دلم گرفته و می خوام بیام کربلا بیام و آبرو بخر؛ به حقِ مادرت ببین تو اشک و التماسِ نوکروُ آقا دوباره بغضِِ تو گلو  بازم خیالِ آرزو  تا چشم بهم زدم؛ حرم دوباره اومد روبروم! اومد دوباره روبروم…  امیرِ کربلا حسین… امیر کربلا حسین… به جونِ مادرت آقا فدا سرت؛ اگه می خنده عالمی به حالِ نوکرت!  اگه برام حرم نرفتن مقدره؛ آقا فدا سرت تویی فقط تموم دلخوشیه، نوکرات هوای شورِ مستی؛ هوای روضه هات  ولی بیا حاجت من و بکن روا؛ پیاده اربعین بیام دوباره کربلا زیاده از سرم، همین که مادر شما لیاقتم داده؛ بیام بازم میونِ روضه ها  امیر کربلا… امیر کربلا… بریده سر ز تن؛ شهیدِ بی کفن آقا بمیره از غریبیه تو، سینه زن  آقا برات نذاشتن حتی کهنه پیراهن شهیدِ بی کفن… شهید بی کفن؛ غمات غمای نوکره  داره میبینه خواهرت، که شمر با خنجره یه نانجیب؛ داره سری به نیزه می بَره صدای ناله ای میاد؛ صدای مادره…  غریبِ مادر… غریب مادر…
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫💫 مجموعه کانالها و گروه مادحین و ذاکرین ولایتمدار حضرت زینب سلام الله علیها ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ ⚘لینک دعوت به گروه اشعار وروضه حضرت زینب(سلام الله علیها)⚘ http://eitaa.com/joinchat/1548484627Cc108c80f9e 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f 💠🍃💠 کانال اشعار مناجاتی همراه باصوت امام زمان عج https://eitaa.com/joinchat/1169883173C0eef1e04a6 💠🍃💠 http://eitaa.com/joinchat/1591017491C4e1047a90c 💠🍃💠 کانال ختم خوانی یا زینب(سلام الله علیها) http://eitaa.com/joinchat/1358299167C1f58d7c92c 💠🍃💠 عروسی خوانی یا زینب سلام الله علیها https://eitaa.com/arosikhani/yazinab آیدی مدیر جهت پیشنهاد وانتقادات @Gomnam1038 💠🍃💠 🌺🍃دوستانتان را به گروه دعوت کنید اجرتون با حضرت زینب سلام الله علیها🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Shabe 05 Moharam 91 - Mogaddam 3 (BeynilHarameyn) - [Rasekhoon.Net].mp3
7.06M
عمه راضی نشو آروم بگیرم... جواد مقدم عمه راضی نشو آروم بمونم نگو خیمه بمون،من نمی تونم ته گودال قتلگاه نگاه کن قاتل افتاد به جون عمو جونم دیدی آخرش، عمه ریختن رو سرش عمه پیش مادرش عمه وای وای وای پاشید پیکرش عمه،اما بد ترش عمه وای از حنجرش عمه ،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] (مارو تویه دل کویر آوردن این همه نیزه و شمشیر آوردن) چقدر جمعیت دور یه گودال عمو جونم رو تنها گیر آوردن شاه بی سپاه،ای وای چکمه ی سیاه،ای وای خنجر و نگاه ای وای وای وای وای بعد از قتلگاه ای وای میفتن به راه ای وای سمت خیمه گاه ای وای،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] دورتا دورم همه نیزه به دستن با لگد استخوون ها مو شکستن خیلی سخته برام زنده بمونم ببینم دستای عمه مو بستن به دستت طنا ب ای داد،محمل بی رکا ب ای داد گریه ی ربا ب ای داد،وای وای وای می کشم عذاب ای داد،شامو اضطراب ای داد مجلس شراب ای داد،وای وای وای [(وای عموم غریبه وای عموم غریبه وای عموم غریبه)] امان از دل زینب💔 😭😭😭😭😭
👆 🍃 نوحه زبانحال حضرت زیـــنب (س) با زُلجنا در روز عاشورا😔  👆 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اَیا اَسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی😩 زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرِب حالو دِل پریشانی😩 آیا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی بیا مرکب کاکُلَت بوسم عنبرافشانم من به روی تو (۲) که می آید بویِ مولایم از سراپای وُ رویِ مویِ تو😩 سراسیمه آمدی خیمه تا که زینب را دِل بسوزانی (۲)😩 اَیا اَسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی سویِ خیمه باز‌ وُ برگشتی گویی اِی زینب خاکِ بر سر کن (۲) اسیری را باشِ آماده ناله از داغِ شِش برادر کن😩 فِدایت ای اسبِ بی صاحِب این چنین داری شور وُ افغانی آیا اسبِ غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چِشماست اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زلجنا امروز از چه گریانی آیا اسبِ با وفا برگو نوگلِ زهرا را کجا بردی (۲) 😩 نیاوردی از رو او را سرورِ ما را تو کجا بردی (۲) یقین رفته صاحِبَت از دست (۲) این چنین  زاروُ ماتِ وُ حیرانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی (۲) سرت را اِی نازنین مرکب از چه با حسرت افکنی پایین (۲) مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ مضطر وُ غمگین (۲) حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ عطشان گشته قربانی (۲) آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی سرت را اِی نازنین مرکب از چه با حسرت افکنی پایین (۲) مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ مضطر وُ غمگین حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ عطشان گشته قربانی (۲) ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشکِ میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی فَرَس برگو در کجا دیدی از فرازِ تو بر زمین افتاد (۲) که تو سر بر زمین کوبی بی کسی هر دَم ناله وُ فریاد (۲) رِکارت را بوسم اِی مرکب چون عزادارِ آن سلیمانی (۲) آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی بگو آیا کوفیان از کين تشنه لب کشتن مهرِ ایمان را و یا دادن آن ستمکاران قطره ی آبی تازه مِهمان را بّوَد پیدا زاشکِ چشمانت تشنه شد مقتول نورِ یزدانی (۲) ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مظطرِب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی نمی‌گفتن این حسیـــــن باشد زیبِ آغوش وُ دوشِ پیغمبر (۲) نگفتن این تشنه لَب باشد نوگلِ زهرا حجتِ داور (۲) نَبود آیا اندر این لَشکر یک نفر انسان یا مسلمانی (۲) ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی (۲) زِ چشمانت اشکِ میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی سرت را اِی نازنین مرکب از با حسرت افکنی پایین (۲) مگر داری تو خجالت از روی اطفالِ مضطر وُ غمگین حسیـــــن آیا اندر این صحرا با لبِ گشته قربانی (۲) ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی آیا اسب غرق اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ بهر این خون چه اِی مرکب بر سر وُ روی وُ یالو برداری (۲) معلمی خونِ دلدارت جایه ات  امروز از نفر جاری زند بر سر  اندر این ماتم در دلش برپا گشته طوفانی (۲) ایا اسبِ غرقِ  اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی زِ چشمانت اشک میریزد مُضطرب حالو دِل پریشانی ایا اسبِ غرقِ اندر خون زُلجنا امروز از چه گریانی 🌴🌴🌴🌴🌴🌴 التماس دعا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 سینه زنی ‍ ای اسب خونین یال من ذوالجناح من کم گریه کن بر حال من ذوالجناح من 😭😭😭 حیرت مکن از سر نوشت عجیب من ای مرکب فرخ پی و ای نجیب من آتش به جانت می زند سوزعاشورا خون تا رکابت می رسد روز عاشورا در لیله الاسرای من ای براق من ریزد به فرقت خاک غم از فراق من وقتی نشیند دخترم بر سر راهت آتش مزن بر جان او از سوز آهت ذوالجناح من هر کشته را من دیده ام دیدی ای مرکب با من گل خون و شرف چیدی ای مرکب ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من از بارش تیر ستم پر درآوردی از قتلگاه عاشقان سردرآوردی ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من ذوالجناح من از اشک و خون یک دسته گل روی زین بگذار این پیکر صدپاره را بر زمین بگذار ذوالجناح من ذوالجناح من بعد از شهادت قاصد داغ من هستی تو شاهد بی آبی باغ من هستی ذوالجناح من ذوالجناح من وقتی به خیمه می روی تنهای تنها غوغا کند از شیهه ات شیون زنها ذوالجناح من ذوالجناح من خواهی اگر آرامش قلب سکینه برگرد و با دندان بکش تیر از این سینه ذوالجناح من ذوالجناح من جایی مرو امشب از این لاله گون صحرا تا بشنوی بوی خوش مادرم زهرا ذوالجناح من ذوالجناح من ای اسب خونین یال من ذوالجناح من 😭😭😭 ✍شاعر 🎤مداح:علی اکبراسفندیار
4_5893439666987729755.mp3
3.22M
‍ ۶ ۱  با برادر رفته بودم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با دلاور رفته بودم بی دلاور آمدم (شد چو زینب وارد شهر مدینه) (گاه بر سر می زد و گاهی به سینه) در بقیع آن مخزن گنج و دفینه درد دل دارد بسی آن بی قرینه کای خدا از غم کبابم نیست دیگر صبر و تابم غم شده جام شرابم صاحب چشمی پرآبم تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم چون سفیری غصّه آور از ره غم آمده با کوله بار درد و ماتم رو به سوی مرقد پرشور خاتم نالد از جور و جفای پور آدم ای محمد کن نگاهم بشنو از دل سوز و آهم در فراق شمس و ماهم بنگر این شال سیاهم تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم ** سایه ساری از سرش رفت در غریبی سر بریدند لاله هایش بی حبیبی زین سفر جز غم نبرد آخر نصیبی داغ طفل نو نهال نا شکیبی باغ سبزم شد خزانی آمدم قامت کمانی دیدگان خونفشانی سینة دل ناگرانی تاج بر سر رفته بودم  شال بر سر آمدم با برادر رفته بودم بی برادر آمدم.
4_5994486284523929940.mp3
4M
س تحلیل روضه حضرت رقیه سلام الله علیها : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇 شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم خم ابروی تو محراب نمازم شده است جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم 👇 توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.