eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5992457024145719832.mp3
5.34M
|⇦•صاحب عزا شمایی... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خونِ دل، دریاست، می‌دانم که می‌آیی
|⇦•صاحب عزا شمایی... مناجات وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نگاه رحمتت بر ماست؛ می‌دانم که می‌آیی ز اشک دوستان پیداست؛ می‌دانم که می‌آیی گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا تو تنها و علی تنهاست می‌دانم که می‌آیی به گوش شیعه از پشتِ در آتش‌زده گویی صدای نالۀ زهراست می‌دانم که می‌آیی *فقط نه ما و خلق عالم منتظر شما هستیم، بلکه ماردت زهرا بین در و دیوار منتظر شماست آقا... کاش امشب ما و شما کنار قبرستان بقیع بودیم قبرستان بقیع رو از اون غربت در می آوردیم با این ناله ها و اشکها...* هنوز آیات قرآن از لب جدّت به نوک نی به گوش زینب کبراست، می‌دانم که می‌آیی یابن الحسن... *آقا ما که نمیدونیم شما الان کجایی قربونت برم، اما شما که میدونی یه عده از عاشقان شما الان دور هم یه گوشه نشستن دارن گریه می کنن بر جد شما، یه سری هم به ما بزن آقا...* به یاد آب‌ آب تشنگان، چشم محبانت ز اشک و خونِ دل، دریاست، می‌دانم که می‌آیی هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد به چشم خون‌فشان ماست می‌دانم که می‌آیی یابن الحسن کجایی صاحب عزا شمایی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
❣﷽❣ ⚫️ 🔴 🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات 🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات 🌾برای سید سجاد آن امام همام 🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات 🔸در بین مناجات برای حاجات 🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی 🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات (دعای فرج) الله_یاحجة_الله_علی_خلقه.... ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین گفتم منم در میزنم گفتی به تو سر میزنم من هم مکرر می زنم تا بنگرم احسان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین (یااباعبدالله) بی زادم و بی عائله آید به یادم قافله من میدوم با هروله چشمم به قرص نان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین ⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن... انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم.... آقای که سالیان سال گریه میکرد.... امام سجاد شهید زنده کربلا است... امام منظره های زیادی رو دیده... میدونی برا که داری گریه می کنی.... برا اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده.... لبهای خشک شش ماه رو دیده.... گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده.. برا آقایی گریه می کنی که قبرش تو بقیعه ولی دلش کربلاست.... آقایی که قبرش زائر نداره... بارگاه نداره .... غریبه 3 . .... ⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ... ⬅️زبان امام سجاده.... شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند ..... یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن...... انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن...... ▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد ▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد (چه غوغایی بود) ▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد ( یا صاحب الزمان) ▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد ⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا..... اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند... ▪️ کافران را جا به کرسی داده بود ▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد... آی یهودیا .... اینا همونایی هستن که باباشون باباهای شما را کشته، روز روز تلافیه ... (امام سجاد میفرماین) دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه... خاکستر به سرما ریختن.... ( یا اباعبدالله) امام سجاد می‌فرماین... آتش به سر ما اهل بیت ریختن... من دستام به زنجیر بسته بود... یکی از آتش ها عمامه ام افتاد... عمامه ام سوخت ...سرم سوخت... 🔘امان امان... از دل امام سجاد... ⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن... آقایی که 30 یا 35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد.... بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد... گوسفند میدید دارن سر می‌بُرن گریه میکرد.... قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوان جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن.... (سوز/اوج) صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه… (گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم) شروع کرد گریه کردم صدا زد … یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ... لب تشنه سر از بدن بابای غریبم حسین جدا کردند… ✨من داغ خواهر دیده ام ✨داغ برادر دیده ام ✨دیدم که سیلی خورده بود ✨کُنج خرابه مُرده بود 💥ای وای دلم ای وای دلم 💥بر نوک نِی باشد گُلم ✨من داغ اکبر دیده ام ✨ من داغ اصغر دیده ام ✨با ناله های یا ربَم ✨من همنوا با زینبم ✨آنقدر مرا کتک زدند ✨بر زخم من نمک زدند ✨ رقیه را کتک زدند 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نی باشد گُلم ⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا ⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن... اما این بدنها رو نمیشناسند .... چون بدن رویا از سر میشناسن یا از لباس.... امان امان … یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید من این بدنهارو خوب میشناسم... این بدن بُریره... این بدن زُهیره... این بدن عموم ابالفضله... این بدن بابای غریبم حسینه... یه وقت صدا زد... 💔بنی اسد بیایید 🖤کفن با خود بیارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین کفن ندارد 💔لاله و گُل بیارید 🖤سر قبرش گذارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین مادر ندارد ۲ به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین… 🔻🔺 ⬅️هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)➡️
این چهل روز عدو سنگ به ما زد، بد زد هر که آمد غم من دید، مرا زد، بد زد شد چهل روز نه، انگار چهل سال گذشت غمت آتش به دل ارض و سما زد، بد زد نرود از نظرم صحنه‌ی گودال حسین هر که دور از بدنت بود، جدا زد، بد زد پیش چشمان ترم حلقه به دور تو زدند پیرمردی به تنت آه عصا زد، بد زد من خودم از روی تل دیدم و فریاد زدم شمر بر پهلوی تو ضربه‌ی پا زد، بد زد تا درآورد عدو جسم علی را از خاک سر او را به سر نیزه که جا زد، بد زد یک شب از ناقه زمین خورد یتیم تو حسین زجر آمد چقدر طفل تو را زد، بد زد نشود قسمت کافر لگد زجر ای کاش که از آن ضربه عزیز تو صدا زد: بد زد سر بازار به ناموس تو می‌خندیدند خصم دانی که چرا طعنه به ما زد؟ بد زد دشمنی داشت عدو با علی از بدر و اُحد که نوامیس تو را در همه جا زد، بد زد
ae993ada707717f1b2a608e2822b984d.mp3
9.78M
پاشو اباالفضل که دیگه حتی درآوردی اشک آبو پاشو اباالفضل طفل رباب هم زده قید مشک آبو پاشو اباالفضل میدونم اومدی کمک حال رباب شی ولی چجوری حتی شده خودت هم از خجالت آب شی خجالتم نده داداش چی سرم اومده داداش گریه نکن گریه واسه یه پهلوون بَده داداش من موندم و تنی که پاره پاره شد قرص قمر چطور قد ستاره شد سقای تشنه لب پاشو اباالفضل سکینه چند ساعته که چشم انتظاره دلت شکسته همین الآن دعا بکن بارون بباره پاشو اباالفضل که پا نشی باید روی خاکا بشینم راضی نشو که برم به خیمه اشک زینبو ببینم قمر من سوسو زدی دم فرات زانو زدی تو بودی اون دریایی که به رودخونه رو زدی یادت بمونه موج دل فرات عباسمو زمین زدن جلو چشات سقای تشنه لب پاشو اباالفضل مگه تو قول نداده بودی به رقیه فقط دعا کن که نرسه دست یهودی به رقیه پاشو اباالفضل که میزنن رنگ کبودی به رقیه که دخترای حرمله میکنن حسودی به رقیه تموم آرزوش تویی خوش بحالش عموش تویی خسته که میشه اون که میگیره اونو به دوش تویی رفته تو خیمه ها چادر سرش کنه گره معجرو محکم ترش کنه سقای تشنه لب.
روضه ی گودال قتلگاه بنگریدازعرش پیغمبر به گودال آمده دخترش صدیقۀ اطهر به گودال آمده قدخمیده فاطمه باچشم گریان ناله زد باسر بشکسته اش حیدر به گودال آمده میزنددرگوشه ی مقتل حسینش دست وپا بهردیدارحسین مادر به گودال آمده زخم های پیکرش ازحد فزون تر گشته بود قدخمیده سوره ی کوثر به گودال آمده کیست اینجا زیرخنجرها بریده حنجرش شمرملعون بهرآن حنجر به گودال آمده تیرباران پیکر مجروح شاه عالم است بهردیدارسری خواهربه گودال آمده اینچنین خم گشته زینب در کنار علقمه خواهر عباس نام‌آور به گودال آمده بهرانگشتربریده ساربان انگشت او فاتل خون علی‌اکبر به گودال آمده شاه را دربین مقتل پاره پاره کرده اند قاتل خون علی‌اصغر به گودال آمده کاش(مجنون)درمیان روضه هایت جان دهد قدخمیده نوکری مضطر به گودال آمده ---------------------- آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی.
enc_17016014501183636515239.mp3
6.81M
گودال...وقتلگاه روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده بر روی اسرارش خدا پرده کشیده از راه می‌آید زنی قامت خمیده لب می‌گذارد روی حلقوم بریده فریادهای یا بنی پا بگیرد حیدر بیاید بازوی زهرا بگیرد روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد گیسوی خود را ریخته روی گلویش مادر بود اینگونه شکل گفتگویش گوید بنی، یا بنی، یا بنی برخیز آمد مادرت زهرا، بنی دیدم خودم در عصر عاشورا، بنی افتاده بودی زیر دست و پا، بنی من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5816859365012935643.mp3
4.11M
‍ 🎧 پسر فاطمه تنهاست میان گودال امان از گودال 🎤 حاج محمدرضا بذری (ع) پسر فاطمه تنهاست میان گودال            امان از گودال(3) خواهرش دید که شد پیکر پاکش پامال    امان از گودال (3) مادرش در پی آن راس به نی شد بی  حال   امان از گودال(3) وقت غارت شد و بردند ز طفلان خلخال            امان از گودال(3) آآآآه   (قتیل العریان)۳ ------------------------------------------------ دشمنان حلقه زدند دور عزیز حیدر    امان از خنجر(3) خواهرش بر روی تل خاک بریزد بر سر    امان از خنجر(3) شمر دون آمده تا تیغ کشد بر حنجر    امان از خنجر(3) مادرش دید خدا نیست سرش بر پیکر    امان از خنجر(3) آآآه  بگرید مادر   آآآه   گلش شد پرپر   آآآه   گلش شد پرپر آآآآه         قتیل العریان، قتیل العریان، قتیل العریان ------------------------------------------ بدتر از کرب و بلا هست خدا روضه شام  امان از دشنام(3) می زنند سنگ به زینب همه جا از سر بام    امان از دشنام(3) نانجیبان به علی لعن بگویند مدام      امان از دشنام(3) بدترین روضه زینب شده آن بزم حرام   امان از دشنام(3) آآآه     حتیک الاحرام ،  حتیک الاحرام ،  حتیک الاحرام  آآآآه         قتیل العریان، قتیل العریان، قتیل العریان (ع) .
03- zamineh.mp3
6.67M
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی رضا غیاثی ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی رضا غیاثی ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کارم شده چهل سال/دعا و گریه زاری دعا شده بهونه/مگه خبر نداری؟! یه نیمه روزی کشتن/تو کربلا بابامو همه برادرامو/عموی باوفامو سراشونو بریدن و_رو نیزه ها کشیدن و با نعل تازه ای خدا_روی اونا دویدن و دیدم که میبرید سر و دیدم زجه ی مادر و دیدم هجوم لشکر و خنجر به حنجر       بابا رسیده بود سر روی دامنه   قامت خمیده بود (مظلوم ابالشهید) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کارم شده چهل سال/گریه برای شیرخوار به این بهونه لعنت/به حرمله هزار بار دیدم که اون دو ملعون/بهم اشاره کردن سه شعبه چاره کردن/گلوشو پاره کردن شاهد قبر کوچیکی_تو کربلا منم منم شاهد راس کوچیکی_رو نیزه ها منم منم دیدم که میکشم عذاب دیدم که دارم اضطراب دیدم شکایت رباب گهواره خالی و    نجوای لای او در بین ازدحام    مُردم برای او (مظلوم اخالشهید) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کارم شده چهل سال/گریه واسه اسارت یادم نمیره بزمه/حرامی و جسارت کوچه به کوچه رفتم/محله ی یهودی از اونجا یادگاری/دارم فقط کبودی چشای بی حیا بود و_خنده ی شامیا بود و سر بابامو میدیدم_که زیر دست و پا بود و دیدم که میکشم عذاب دیدم سر به خون خضاب دیدم بزم می و شراب میزد به لعل گل     با چوب خیزران لعلی که بوسه زد    جدم نبی بر آن (مظلوم ابالشهید)
🏴 🏴 ✍شاعر :اسماعیل تقوایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بیمار دشت، کرببلایم، بر درد هجران، من مبتلایم بعد چهل سال، از آن مصیبت، لحظه ی مرگم، اندر نوایم ابتا مظلوم، ابتا مظلوم، ابتا مظلوم، ابتا مظلوم٢ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تا که می دیدم، طفل شش ماهه، می کردم یاد، علیِ اصغر هرگه می دیدم، رعنا جوانی، گریان می کردم، یاد برادر ابتا مظلوم.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ روز عاشورا، دیدم گلهای، باغ مصطفی، گردیده، پرپر دیدم گرفته، در بغل عمه،پیکر بابا، پیکری بی سر ابتا مظلوم.... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ خیمه ها دیدم، آتش گرفته،ناتوان بودم، هنگام غارت در غل وزنجیر،رو سوی کوفه، همره عمه، رفتم اسارت ابتا مظلوم... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وای من از شام، از آن جسارت،بر رأس بابا، زنها وطفلان رأس پدر دید،جان را فدا کرد،در آن خرابه، رقیه نالان ابتا مظلوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
314.7K
🏴 🏴 ✍شاعر :وحید محمدی سال ۱۴۰۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سجاده نشینِ گریه، عمرش شد عجینِ گریه آخه ارث موندگارِ، زین العابدینه گریه تاب و تبش گریه بود روز و شبش گریه بود وسعت صحن چشاش هر وجبش گریه بود آب دید گریه کرد، مهتاب دید گریه کرد هر جا شیرخواره یا، قصاب دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ داغ کربلا رو دیده، اشک عمه ها رو دیده داغ گوشه ی خرابه، شامِ پر بلا رو دیده غصه ی زخم زبون زخم لب و خیزرون کشته آقا رو غمِ انگشتر و ساربون تیر دید گریه کرد، شمشیر دید کرد بازار رفت غصه خورد، حصیر دید گریه کرد ای، غریب آقام آقام آقام ۷ مرداد ۱۴٠۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-32563456_657911406.mp3
9.34M
🏴 🏴 🎤مداح :حاج غلام حسین مردانی ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
🏴 🏴 🎤مداح :حاج غلام حسین مردانی ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یادم نمیره،مصیبتای کربلا یادم نمیره،اسارت تا شام بلا یادم نمیره،سر بابام رو نیزه ها یادم نمیره،به ما زدن سنگ جفا برای من سخت تر از کربلا،شام بود مصیبتش بیشتر از کربلا،شام بود اونجا مَردُم به دور ما حلقه زدن شادی میکردن و همه میرقصیدن مارو به همدیگه نشون میدادن و مسخرمون میکردن و میخندیدن امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یادم نمیره،زخم زبون،کنایه ها یادم نمیره،سیلی زدن به دخترا یادم نمیره،سر بابام رو زیر پا یادم نمیره،نگاهشون به معجرا یادمه که بستن به دست و پام زنجیر با طعنه میکردن ماهارو هی تحقیر مونده هنوز روی تنم کبودیا که یادگاری از غم اسارته زدن با تازیونه من رو بین راه مثه بابام تنم پر از جراحته امون از سنگ روی بام زخمام نداره التیام امون از شام ای امون از شام۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یادم نمیره،بزم یزید بی حیا یادم نمیره،جام می و طشت طلا یادم نمیره،چشمای هیز شامیا یادم نمیره،محله ی یهودیا بردن مارو اونجا از وسط بازار خواستن که بفروشن ماهارو به اغیار اونجا شنیدم از زبون عده ای حرف کنیز و قلبمو همین شکست از اون طرف دیدم عمو رو نیزه ها با دیدنِ این صحنه ها چشاشو بست امون از دیده ی عوام امون از مجلس حرام امون از شام ای امون از شام۲
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تمام عمر با گریه عجین بود تمام عمر هرلحظه حزین بود سِلاحش گریه بوده در نبردی که در راهِ دفاع از جانِ دین بود سبک‌تر از فرشته، بال می‌زد پر پرواز او، اشک وزین بود نشان مهربانی با ضعیفان به روی شانه‌هایش چون نگین بود دعاهایش برای اهل تقوا همیشه اوّلین و آخرین بود صحیفه، شرح الفت با خدا و فرار از دست ابلیس لعین بود امیرِ نَفْس، در بالاترین وجه سرآمد بر تمام مؤمنین بود غلامش إذن باران داشت وقتی که او در عرش، سجّاده‌نشین بود ملائک، مستمندان نگاهش امام آسمان‌ها و زمین بود قنوتش، وصلِ عرش و فرش می‌کرد جهان در دست زین‌العابدین بود چهل‌ سال آه، جانِ نازنینش دچار زخم‌های سهمگین بود شهیدِ زخم عاشوراست مولا شهیدِ روضه‌ی باباست مولا چهل‌سال است آقا داغ‌دار است چهل‌سال است چَشمش بی‌قرار است چهل‌سال است که تقویمِ این مرد تمامِ فصل‌هایش بی‌بهار است ستون آسمان و جانِ دنیا ولی در تنگ‌نای روزگار است پس از کرب‌وبلا و قتلگاهش همیشه چَشم‌هایش اشکبار است هنوز از هتک‌ حرمت در اسیری دچار زخم‌های بی‌شمار است عبورش از دلِ بازار، سخت است چه رنجی در ضمیرش، یادگار است *به امام سجاد گفتن آقا مختار خروج‌ کرده قتله ی کربلا رو داره میگیره به سزای عملشون میرسونه. فرمود: بگید ببینم از حرمله چه خبر؟ هرموقع او رو‌گرفتن به من اطلاع بدید ما از عزا دربیاییم...* چهل‌سال است خود را می‌کشاند شهید زنده‌ی چشم‌ِ انتظار است گذشته سال‌ها امّا هنوزم شبیه روز اوّل، داغ‌دار است برایش آب و نان و خاک، روضه‌ است همان‌گونه، حصیر و گوشواره است اسیر کوفه‌ای شد که برایش علی‌ کشتن به‌ نوعی افتخار است ندیده تاکنون چَشمانِ غیرت از این‌ها بانویی را در اسارت *امام سجاد علیه السلام تو بازار تشریف میبردن دید یه قصابی میخواد گوسفندی رو ذبح‌کنه. به قصاب فرمود:بگید ببینم آیا به این‌حیوان آب دادین یا نه؟ آری آقاجان!رسم دین ماست شما یاد ما دادین. آری این ذبح سیراب شده .آقا شروع کرد ناله زدن.قصاب گفت آقا من حرف بدی زدم؟حضرت فرمود:نه! بابای غریبم‌ رو با لب تشنه شهید کردن...
زمزمه وزمینه شهادت حضرت رقیه،سبک(تا مشکتو تو آب زدی. منتطرم تا که بیای، سر روی زانوت بذارم رو صورت قشنگ تو، من گل بوسه بکارم دل من رو توی ویرونه غم گرفته میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته به حال این دختر تنها وغریبت میدونم قلب تموم عالم گرفته بابا جون،.. بابا جون.. باباجون.. بابا جون۲ ___________________ اومدی بابا با سرت، به دخترت سر بزنی اومدی تا خرابه رو، نقشی ز حیدر بزنی بیا بگم من براتو درد دلامو بزارم روی لبای، خونیت لبامو بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته بگم که عمه همیشه داشته هوامو باباجون.... ____________________ گوشواره هامو بردنو، ببین گوشم پاره شده دختر نازت باباجون، اسیر و آواره شده رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته مارو چرخوندن توی شام با دست بسته بابا جون... __________________________ حالا که اومدی پدر،دخترتم همرات ببر از بسکه سختی کشیدم، اومده طاقتم بسر نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی زبعد تو شد بهار عمرم خزانی دلم میسوزه برای عمه باباجون . تو این سختی ها شده عمه قد کمانی بابا جون... شعر:اسماعیل تقوایی
زمزمه شهادت رقیه بنت الحسین(ع)سبک دامن کشان رفتی شدکنج ویرانه، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا، دلم تنگ بابا دیدیم به رؤیایم، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا، که آمد به اینجا زده آتش هجر بر تن زارم به دست دشمن او گرفتارم، گرفتارم، گرفتارم من سه ساله دخترم، ولی موسپید، ولی مو سفپید، ولی موسپید تازیانه خورده ام، زقومی پلید، زقومی پلید، زقومی پلید ______________________ یکدم بیا بابا، به دیدار دختر، به دیدار دختر، به دیدار دختر دل گشته بی طاقت، برای تو دلبر، برای تو دلبر، برای تو دلبر بیا سر بر زانویت گذارم من، اگر بینم تو را، غم ندارم من، ندارم من، ندارم من بی تو شد به من جفا، بیا ای پدر، بیا ای پدر، بیا ای پدر تو بیا وبا خودت، مرا هم بیر، مرا هم ببر، مرا هم ببر _________________________ بابای من آمد، به دلداری من، به دلداری من، به دلداری من تا با سری بی تن، کند یاری من، کند یاری من، کند یاری من سرش را همچو یک گل ببویم من به اشک دیدگانم بشویم من، بشویم من، بشویم من جان من شود پدر، فدای سرت، فدای سرت، فدای سرت مانده پس کجا پدر، تن وپیکرت، تن وپیکرت، تن وپیکرت سعر:اسماعیل تقوایی
|⇦•قلب ما از تو غم عشق .. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ قلب ما از تو غم عشق تقاضا دارد چشم ما نیز فقط گریه تمنا دارد قدر بال مگسی گوهر اشک غم تو قیمتی بیشتر از گوهر دریا دارد هرکه در بزم عزای تو قدم بگذارد زیر پایش پرِ جبریل امین را دارد غیر آغوش تو هرجا بروم نا امن است روضه ات امن ترین جاست که دنیا دارد آی مَردم به خدا تربت قدسی حسین اثرِ بیشتری از دم عیسی دارد نیستم در پی درمان مگر از دست حسین عبد هنگام بلا چشم به مولا دارد مرگ از زندگی بی تو سزاوار تر است گذر عمر به همراه تو معنا دارد پدرم نوکری آموخت به من روحش شاد بهترین ارثیه را طایفۀ ما دارد ظاهرش سرخ و کبود است اگر سینۀ ما سند نوکریِ ماست که امضا دارد سر شکستن وسطِ روضۀ تو چیزِ کمی‌ست عاشق از داغ تو گر جان بدهدجا دارد .. دورِ گودال همه محو تماشا بودن آه از این قوم مگر قتل تماشا دارد !! کاش تنها به مصافِ سر تو می آمد خنجرِ شمر نظر بر همه اعضا دارد بی ادب بود که با چکمه به گودال آمد مقتل تو چه کم از عرشِ معلی دارد یتیمانِ امام حسن رو مثه بچه‌هاش بزرگ می کرد و تمرین میداد .. اباالفضل علیه السلام شمشیر زدن یادش میداد .. همه او را آماده کردن برا کربلا .. گفت قاسمم، فردا به بلای عظیمی گرفتار میشی .. بمیرم برات .. هر کاری کرد اذنِ میدان بگیره عمو قبول نکرد .. اومد تو خیمه نجمه خانم .. عزیزم چی شده اینجور داری زار زار گریه می کنی .. فرمود عمو اجازه نمیده .. فرمود الان بهت سندی رو نشان میدم که اجازه بده .. ساروق بسته ای رو باز کرد دست خطِ امام حسن رو آورد .. خوشحال با عجله رفت خدمت ابی عبدالله .. انقدر با ادب بود، اول دست عمو رو بوسید گفت عموجان این دست خطِ بابامِ .. روایت داره وقتی نگاه کرد امام حسین دست خطِ برادر رو شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. ای غریب مدینه .. ابی عبدالله فرمود آمادۀ میدان کنند قاسم رو .. هر چی گشت خانم زینب زرهی اندازه نشد به تنِ قاسم .. دستمال سر رو براش تحت الحنک بست از بس که زیبا بود .. می گفت می ترسم چشمش بزنن .. واردِ میدان شد ( شنیدید ..) تا شروع کرد رجز خواندن إن تَنکرونی فأنا ابنُ الحسنِ سِبطُ النَّبیِّ المُصطفی المؤتَمَن هـذا حسینٌ کالاَسیر .. ازرق شامی از بزرگانِ لشکرِ دشمنِ با همه بچه هاش اومده کربلا .. دونه دونه بچه هاش رو به درک واصل کرد .. آخرالامر خودش اومد تو میدان .. تا اومد تو میدان حضرت فرمود تو یل این لشکری؟! انقدر بی عرضه ای بندِ چکمه هات رو نبستی اومدی وسط میدان .. سرش رو انداخت پایین نگاه کنه به کفشش چنان با شمشیر زد ازرق شامی به درک واصل شد .. ابی عبدالله فرمود نجمه خانم دعاش کن .. شنیدید دوره‌ش کردن .. اول کاری که کردن با نیزه دوره ش کردن از رو اسب به زمین افتاد .. تنها بدنی که جان داشت و زیرِ سم مرکب ها رفت .. یه مرتبه صدا زد عمو به دادم برس .. روایت میگه مثه بازِ شکاری حضرت خودش رو رسوند به بدنِ قاسم .. دید این کاکل و موی قاسم رو قاتل گرفته .. داره با خنجر سر رو جدا میکنه .. با شمشیر زد دستِ قاتل قطع شد .. قاتل با همون حالش قومش رو صدا زد ریختن دورِ ابی عبدالله .. یه وقت دید به آقایی از زیرِ سم اسب داره صدا می زنه عمو استخوان هام شکست .. مهتابی درخشان شد عازم به میدان بر پیشانی او سربندِ حسن جان با ان تنکرونی شير انقلاب است شاگرد ابالفضل پور بوتراب است ای جانم حسن جان .. نقش بازوی او الله ُمع الحق افتاده به پایش بی سر جسم ازرَق چون شیر جمل او چرخانده چو شمشیر ار عرش الهی زهرا گفته تکبیر ای جانم حسن جان .. زیرِ سم مرکب کم کم قد کشیده می آید صدایش بریده بریده بس که پا کشیده روِ خاکِ صحرا زنده کرده داغِ بی تابی زهرا ای جانم حسن جان ..
حاج منصور ارضی شب ششم محرم-Segment 1.mp3
17.96M
|⇦•قلب ما از تو غم عشق .. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم به نفس استاد حاج منصور ارضی •✾