eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
331 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
PTT-20220526-WA0354.opus
572K
⚘گمنام⚘: *اشعار شهادت امام صادق لطیفیان* @eetazeinab آسمان است و زمین دور سرش می‌گردد آفتاب است و قمر خاک درش می‌گردد این قد و قامت افتاده درخت طوباست این محاسن به خدا آبروی دین خداست این حرم خانه‌ زهراست خجالت بکشید این حسینیه دنیاست خجالت بکشید شعله پشت حرم فاطمه زاده نبرید پسر فاطمه را پای پیاده نبرید می‌بریدش، ببرید از وسط مردم نه هر چه خواهید بیارید ولی هیزم نه آی مردم بگذارید عبا بردارد پیرمرد است و خمیده ست عصا بردارد از مسیری ببریدش كه تماشا نشود چشمی از این در و همسایه به او وا نشود اصلاً این مرد مگر پای دویدن دارد؟! پیرمردی كه خمیده ست كشیدن دارد؟! بگذارید لبش یاد پیمبر بكند وسط شعله كمی مادر مادر بكند شعله تازه به چشمان غمینش نزنید آسمان است و در این كوچه زمینش نزنید شاید این كوچه همان كوچه زهرا باشد شاید آن كوچه باریک همین جا باشد شاید این كوچه همان جاست كه زهرا افتاد گر چه هم دست به دیوار شد اما افتاد این قبیله همگی بوی پیمبر دارند در حسینیه خود روضه مادر دارند با مداحی: ⬇️⬇️ استاد🎤
هدایت شده از ⚘️گمنام⚘️
PTT-20220526-WA0353.opus
206.1K
نوحه شهادت امام صادق علیه السلام 🎤 بنددوم✅
در مدینه بینِ کوچه بهرِ مادر ناله کردم.mp3
3.27M
💠فایل کامل صوتی : در مدینه در مدینه بینِ کوچه بهرِ مادر ناله کردم چشم خود را با سرشکم منزل صد ژاله کردم یاد مادر کرده پیرم کوچه را در بر بگیرم همچو زهرا مادر خود از خدا خواهم بمیرم سید المظلوم سید المظلوم سید المظلوم حضرت صادق 🔸با نوای: على فانى
منم کسی که بی سر و سامونه.mp3
7.4M
💠فایل کامل صوتی : مداحی شهادت امام صادق علیه السلام @eetazeinab منم کسی که بی سر و سامونه دلم مثله بقیع تو ویرونه الآن سر مزار تو کی میخونه این علت حرارت اشکامه تو کوچه بی عبا و بی عمامه میبردنت یکی نگفت این اقامه بین قفس تو حسرت آزادی آقام رو دامن زهرا که می افتادی داشتی مثله جدت حسین جون میدادی حسین من حسین من یا مولا 🔸با نوای: حاج محمود کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قافله عزا و ماتم شهادت امام جعفر صادق علیه السلام🏴 امروز جمعه ساعت ۱۶⬇️⬇️⬇️ ■مسیر _چهار راه آبشار _ بطرف سی سه پل ■
⚘گمنام⚘: در اسیر دام تو هر کس نشد ، گرفتار است و از کمند تو هر کس که جَست از ما نیست "غلام دولت آنم که پایبند رضاست" کسی که از سر کوی تو رَست از ما نیست کبوتری که نشد جلد دانه و دامت - و غیر بام تو جایی نِشست از ما نیست امیر عشق ؛ ز حبل المتین گیسویت کسی که رشته ی خود را گُسست از ما نیست قسم به حرمت نانی که خوردم از کرمت هر آنکسی که نمکدان شکست از ما نیست مباد خاطرت آزرده حضرت سلطان رعیتی که شکر خورده است از ما نیست شاعر:
⚘گمنام⚘: بسم الکریم... مَن هوَ إحسانُه قَدیم ما را نگار، کرد به میخانه اش مقیم بوی لباس خونی ارباب می رسد صوت حزین مادر سادات.... بگذریم من آمدم که با همه ی روسیاهی ام راهم دهید با همه ی پرگناهی ام اصلا خودت بگو که چه خاکی بسر کنم؟! یک روز اگر برانی و من را نخواهی ام اشکم چکید و سنگ دلم را لطیف کرد نام حسین شغل مرا هم شریف کرد غفلت زده به ماه عزا آمدم ولی... ... زهرا رسید و کار مرا هم ردیف کرد از سوی فاطمه که به سائل نظر شود چشمش میان روضه ی ارباب تر شود عاشق اگر که گشنه بخوابد عجیب نیست هیهات بی حسین شب ما سحر شود ازخاک قتلگاه برایم بیاورید در روضه اشک و آه برایم بیاورید پرچم بیاورید، کتیبه بیاورید پیراهن سیاه برایم بیاورید من ماتِ ماتم تو بمانم مرا بس است در راه محکم تو بمانم مرا بس است ثروت، مقام، شهرت دنیا نخواستم در زیر پرچم تو بمانم مرا بس است فریاد و بحث ماست فقط مکتب حسین استاد درس ماست فقط زینب حسین با لعن بر یزید فقط آب می خوریم لب تشنه می شویم به یاد لب حسین آقا اگر نبود شفیقی نداشتیم سوی خدای خویش طریقی نداشتیم "نعم الامیر" ما شده "نعم الرفیق" ما آقا اگر نبود رفیقی نداشتیم بی نام یار، نار گلستان نمی شود بی کربلا بهشت که رضوان نمی شود صد بار گفته ایم که ذکری برای ما مثل حسین موجب غفران نمی شود محمدجواد شیرازی *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
. السلام عليك يا صاحب الزمان ای معنی و ترجمان به " قرآن "ِ خدا! ای روحِ " مفاتیح "! جهانشاه! بيا دیباچه‌ی کاملِ " کتابُ التّوحيد "! سرتيم ِ حفاظتِ تو خضر و عيسىٰ ای خاتَم ِ اوصیاء! ای کوکبِ آل! ای " مُنتَخَبُ الاَثَر " به آثار هُدىٰ! ای وارث مصطفىٰ و "موعود غدیر "! مضطرّ ِ ظهور تو بُوَد كرب و بلا ای " مهدی موعود "! ز " مِکیال "ِ دعا... آبی برسان بر لبِ عطشانِ وِلا ای " آب حیات "! تشنه کامان توییم در معرض ِ مرگیم ز هجرانت، ما ای جانِ " اُصولِ دين "! به فرياد بِرَس در چاه ضلالت اند اهلِ دنيا " آن سوی شب " ِ سِیَه، پگاهیست سفید ای صبح قریب! کی نمایی سیما؟ محتاج " ظهور نور " ِ تو عالمیان مسکین طلوع فجر تو پنجره ها در دست تو " پرچم ِ هدايت " باشد داری به بهشت بر سرِ دست، لوا تو مظهرِ امروزِ " کمالُ الدّينـ... " ی مصداق تمام نعمتی ای آقا! ای " زنده‌ی روزگار... "! ما را دریاب درهای فرج را به روی ما، بِگُشا... تا مفتخر از خدمتِ جانانه شویم در " جامعه‌ی مهدوی " ات، یا مولا! راهِ تو به سوی صبح، " تنها راه " است شب، حاصلِ پیروی بُوَد از اعدا از پرده، درآی‌‌‌ْ " آفتاب مهر "! و... ما را به خودت وصل نما مولانا! ما را که به بازار جهان، گمشده ایم... سرخوش ز " شمیم آشنایی " بنما ما " چشم به راه... "ِ تو و رجعت هستیم ای " مهدیِ مُنتظَر "! کجایی تو کجا؟ با " جرعه ای از جام ولا " كُن سيراب... جانهای به لب رسیده را در صحرا تو یَمّی و ما کم ز نَمی، در نزدت... ما " قطره " ی ناچیز و تو هستی دریا در هجر تو گریان و حزین می‌خوانیم... ما خط به خط ِ " غيبتِ نُعمانى " را هر خسته دلی که " شوق مهدی " دارد... دارد به لبش: مُنجىِ عالَم! ز در آ " آثار دعای بر فرج " بی حدّ است در قلّه ی طاعات بُوَد امر دعا با تو ز " حکایتِ عطش " بايد گفت گردیده زمین، در طلبت، تشنه سَرا " بی تابیِ يخ فروش " گشته حالش... هر کس که شده در طلبت نغمه سُرا از فیض ِ" نگاه تو " گدای تو شدیم ور نه، نَبُوَد قبله‌ی زشتی، زیبا ای " یوسفِ زهرا "! به تو داريم نياز فرياد زده تو را در آتش، زهرا تو ذکر حسین و " فتحِ خون " اَش بودى آن لحظه که سر از بدنش گشت جدا بهر قَدَمت حضرتِ " نَجمُ الثّاقب "! گسترده شده فرش ز خون شهدا مُحتاجِ " ...حکومت جهانیّ " ِ توييم بِشْتاب نجات‌بخش! بِشْتاب شها! سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ . در هر بیت اسم یا اسمهایی از کتاب های در حوزه ی مهدویت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
510.3K
• ﷽ • سبک:شور متن:این روزا بد جوری در همم... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 این روزا بدجوری درهمم دنبال درمون و مرهمم نمیدونه هیچکی حالمو دل نگرون محرمم دلواپسم آقا محرمو نبینم دلواپسم میون روضه ها نشینم دلواپسم فکر روزای اربعینم اگه یه وقت مُردم برس به فریادم تو خونه‌ی قبرم بیا نما شادم بدون تو هیچکی نمیخوره دردم زیرِ لَحَد دوره سر تو میگردم آقام حسین جانم آقام حسین جانم ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ داشتی هوامو تو زندگیم تویی رفیق همیشگیم با تو حسین جان شد سپری همه‌ی دوران بچگیم الا حسین نمیخوره کسی درد من الا حسین فایده نداره عاشق شدن الا حسین به کس دیگه ای رو زدن یه عمره که سایه روی سرم داری مطمئنم هیچ وقت تنهام نمیزاری اگه بدی کردم به روم نیاوردی یک کلمه میگم خیلی حسین مردی آقام حسین جانم آقام حسین جانم اجرای سبک:⬇️⬇️ 🎤 @eetazeinab
روضه عرفه روضه عرفه * میرزا محمدی** الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ *من که با پایِ خودم نیومدم … حالا که خودت منو کشوندی آوردی دستمو بگیر …* حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى وَ نِعْمَ النَّصیر *همین اولِ دعا میگم:امیری حسین و نِعمَ الامیر ..تا عمر داریم به نسخۀ امام رضا عمل می کنیم،فرمود إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ،اگه بخوام با تو هم مناجات کنم خودشون دستور دادن اول بر ابی عبدالله گریه کنم … اصلاًما بدونِ گریۀ بر اربابمون بلد نیستیم با تو مناجات کنیم،امیری حسین و نعمَ الامیر .. . چه قدر خوب میشه دمِ مردنم آقا به ما بگه عجب گدایِ خوبی داره میاد دیدنِ من … هرکی میخواد خودشو معطر کنه به قولِ امام رضا فرمود بویِ بدّ گناهان آبروتونو برده … هر کی میخوادبویِ گناها آبروشو نبره نزد ملائکه و اولیاء الهی استغفار کنه … حضرت رضا فرمود : تَعَطروا بِالاِسْتِغْفار …* أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ … *کِی میخوای این دلِ مردۀ منو زنده کنی؟ أَمَاتَ قَلْبِی عَظِیمُ جِنَایَتِی من با گناه کاری کردم که دلم بمیره … فَأَحْیِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ … اگه تو امروز روتو به ما برنگردونی ، تمومه … الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏ حاجیا اونجا دارن لَبِیک میگن .. اما امروز خدا به شما لبیک میگه … حضرت صادق فرمود هر بندۀ مومنی که خدا رو با این اسمُ لقب صدا بزنه (یا ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ‏) بلافاصله ندا میاد لبیک … چی میخوای بندۀ من …؟ دستِ گداییت رو بیار بالا اولِ دعا ، آخر دعا همۀ خواسته ام اینه :الهی العفو …..   پاک است خدا ولی گدا آلوده دیدن همه رویِ مرا آلوده هرچند که نیست مثلِ ما آلوده فرمود بیا بیا بیا آلوده فرمود بیا که آمدم ،پس لبیک امروز که میهمان شدم پس لبیک   *خوش به حالتون که شماها راحت میتونید گریه کنید،حاجیا دورِ کعبه طواف میکنن و میگن لَکَ لبیک،کی میشه ما دورِ آقامون طواف کنیم و بگیم لبیک …*   ما آمده ایم اهلِِ خدا برگردیم ما سنگ شدیم طلا برگردیم جا هست برایِ همه یا برگردیم وقتی کرمت هست چرا برگردیم در وا نکنی آبرویم میریزد اعطا نکنی آبرویم میریزد   *مردم به یه امیدی به ما التماسِ دعا گفتن*   من غافلُ بی عار نبودم هرگز من این همه بیمار نبودم هرگز اینقدر گرفتار نبودم هرگز ای کاش گنهکار نبودم هرگز در باز کن عبدِ نگران آمده است جاماندۀ ماهِ رمضان آمده است این عدۀ تحبس الدعا پس چه کنند؟ گر جود نیاری فقرا پس چه کنند بی لطفِ تو این چند گدا پس چه کنند این کرببلا نرفته ها پس چه کنند …   *ندیدنش یه دردِ اما دیدنش هزار دردِ …*   ما طیفِ حسینیم حسنی عبدِ توایم ما را بزنی یا نزنی عبدِ توایم …   *اگه از درِ خونتم برونی دیگه نمیرم،یه سالِ منتظرِ نشونیِ عرفه بودم*   روزِ عرفه زجنسِ شبهایِ خداست از حیثِ اجابت حرمِ کرببلاست هنگامِ ملاقاتِ گدا با مولاست رمزِ به خدا رسیدنش یازهراست روزِ عرفه روزِ حسینی شدن است روزِ غمُ غصه بر شه بی کفن است سوگند به چشمانِ ترِ اربابم سوگند به میرِ لشگرِ اربابم سونگ به زیرِ حنجرِ اربابم تا روزِ حساب نوکرِ اربابم امروز سر خان حسین آمده ام امروز به احسانِ حسین آمده ام   *چقدِ امروز گریه کرد برا مسلم ابن عقیل،مثلِ دیروزی همه بارِ سفرشونو بستن،مشکاشونو تو مکه پرِ آب کردن برن سمت عرفات و مشعرُ منا … اما دیدن یه حاجی دستِ زنُ بچه شو گرفته … از مکه داره میره بیرون …. کجا داری میری …دستِ گداییت رو بیار بالا،بدونِ اشک الهی العفو بی نمکه پیغمبر فرمود هر وقت بندۀ مومنی دستِ گداییش رو اونقده بالا بیاره درِ خونۀ خدا که از سرُ گردنش بالاتر بیاد،خودِ خدا به ملائکه میگه من حیا میکنم این دستا رو دستِ خالی برگردونم … بینِ این حاجی و اون حاجی،شباهت ها و تفاوت هایی هست ، حاجی ها آخرین عملی که انجام میدن حَلق میکنن،مویِ سرشونو میتراشن … این حاجی هم همین کار و کرد …او به جایِ موی سر ، سر میدهد… بالحسین الهی العفو . ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
532.9K
بن_عقیل_ع ✍ کربلایی امیرحسین یعقوبیان🎤 تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا بياي و با هم بخونيم "حسين من كوفه نيا" كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت
تویی کعبه و ما همه در مطاف به گرد تو هستیم گرم طواف به سوی تو باید سرازیر شد که باید فقط پای تو پیر شد طواف تو بر مرد و زن واجب است به  وصف تو پرداختن واجب است تو هستی یدالله در آستین عزیز دل سیدالسجادین بنازد به تو هم حسن هم حسین شود مسندت زانوی زینبین ندارد همانند تو مادرت دلیری شبیه عمو اکبرت کنار تو کی عمه جان خسته بود ؟ رقیه به تو سخت دل بسته بود گره ها به دستان تو وا شده به الطاف تو کور بینا شده حلاوت به بار عنب داده ای به خشکیده نخلی رطب داده ای اباجعفر الحاضر الذاکری ابوالصادق الخاشع الصابری به هر محفلی صحبت "تذکره" ست فقط نام تو زینت "تذکره" ست به دیوان خود گرچه بسیار گفت کم از قدر و شان تو "عطار" گفت تجلی فاروق اعظم تویی شکافنده ی علم عالم تویی به دست تو دین خدا پا گرفت فقاهت به لطف تو معنا گرفت چه علم " حدیث " و چه علم " کلام " فقط از تو داریم و بس ؛ والسلام بنازم به آیین حق محورت که شد کرسی درس تو سنگرت جهان را هدایتگری کرده ای تو اسلام را رهبری کرده ای جهاد تو  تبیین دین بوده است نجات همه مسلمین بوده است به غیر از تو که پاسخ نغز داد ؟ به هر پرسش " جابربن زیاد" فقط ذکر حق از لسانت شنید اسیر دمت "جابر بن یزید " " زراره " زر از گرد راهت گرفت " اَبان " وام ها از نگاهت گرفت به فضل " فُضَیل" و " بُرَید " ات قسم مگر من به کنه شما می رسم ؟؟ " ابوحمزه " ات هم دعایم کند مرا عاقبت باخدایم کند رسیدم مرا هم " کمیت" ام کنی فقط شاعر اهل بیتم کنی من از قوم "راوندیه" نیستم من از فرقه ی "زیدیه" نیستم توجه نکردم  به نامی دگر به جز تو ندارم امامی دگر تو پنجم امام مبین منی همه اعتقاد و یقین منی قلم ذوالفقار قیام تو بود چه آوازه ای در کلام تو بود بنازم کمالات ارزنده ات "هشام بن عبدالملک " بنده ات سلاح ات روایات کوبنده ای کلام تو شد تیغ برنده ای بزرگان دین وامدار تواند همه نقطه ای بر مدار تو اند احادیث تو بهترین رهنماست بدهکار تو "سیدمرتضی "ست رضای خدا جز رضای تو نیست پیام تو سرمشق "سیدرضی" ست کسی تشنه ی پای بوسی شود به پابوسی ات "شیخ طوسی" شود به هر مجلسی "مجلسی" مست توست بحار کرم در کف دست توست دل رهرو ات را جلا داده ای به "شیخ بهایی" بها داده ای به یاری تو فتح شد باب ها تویی مرشد راه "نواب" ها تراز اصول "کلینی" تویی مراد و امام "خمینی" تویی به تو رو زدم روسپیدم کنی به محراب مسجد شهیدم کنی چه گویم از آقایی ات ای جناب؟ گدا را "گدا" هم نکردی خطاب اراده کنی زشت زیبا شود گدای تو هرکس شد آقا شود گدایت رسیده عطا می کنی ؟ مرا راهی کربلا می کنی ؟ همان که بخواهی همان می شوم شب رفتنت روضه خوان می شوم شنیدم ‌که در خیمه مضطر شدی تو گهواره جنبان اصغر شدی غم و غصه در کودکی دیده ای به نیزه سر کوچکی دیده ای لباس اسارت به تن داشتی رد کعب نی بر بدن داشتی دو دفعه معطل شدی شهر شام تو هم سنگ ها خوردی از پشت بام شنیدی همه حرف بد می زدند به طفل سه ساله لگد می زدند به اجبار شمر و سنان رفته ای تو به بزم نامحرمان رفته ای فقط ظلم از این و آن دیده ای رجز خواندن خیزران دیده ای تو دیدی در آن ساعت واپسین سر از طشت افتاد روی زمین شاعر:
ستم روزگار یادش هست غم لیل و نهار یادش هست دیده ی اشکبار یادش هست آنهمه قلب زار یادش هست روضه‌ی بی شمار یادش هست نیمه جان بین بستر افتاده  باز تب کرده مضطر افتاده به لبش ذکر مادر افتاده یاد یک جای دیگر افتاده چادر پرغبار یادش هست زهر کرده اثر به اعضایش ناتوان دست و بی رمق پایش ترک افتاده است لبهایش العطش العطش شد آوایش لب زخمی یار یادش هست پیر بود و خمیده قامت بود خانه اش کل سال هیات بود به تنش ردی از جسارت بود قاتلش روضه‌ی اسارت بود لحظه های فرار یادش هست سالها قلب بی قراری داشت گله ها از شتر سواری داشت با رقیه چه روزگاری داشت.. با غمش آه و گریه زاری داشت آبله بود و خار یادش هست همه ی عمر خود پریشان بود یاد جدش همیشه گریان بود آی مردم حسین عطشان بود آبروی قبیله عریان بود یک تن و ده سوار یادش هست عمه هایش چقدر ترسیدند کوچه های شلوغ را دیدند مست ها آمدند رقصیدند به سر روی نیزه خندیدند زینب بی قرار یادش هست شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا