eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•رسید روضه.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾• رسید روضه به اینجا که مادر افتاد و میان آن همه نامرد آخر افتاد و دری که سوخته از ازدحام کنده شد و به روی قامت زهرای اطهر افتاد و *در روی زهراست .حالا چهل نفر می‌خوان برن تو خونه از کجا باید رد بشن ؟بعضیا نوشتند میدونستن زهرا پشت دره، هی روی در فشار می آوردن..* هجوم و کوچه ی باریک و آن همه نامرد مسیر رفتنشان بر همان در افتاد و کشان کشان ز درِ خانه مرتضی می رفت و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و از در که اومدن آقا رو ببرند بیرون، دید اوضاع زهرا خیلی وخیمه عباش رو انداخت رو فاطمه..چکارها که این عبا نکرده ..یه جا سراغ دارم عباش رو روی زمین پهن کرد تکه های علی رو کنار هم گذاشت..* کشان کشان ز در خانه مرتضی می‌رفت و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و رسید بعد؛ مغیره، غلاف را برداشت میان کوچه به دنبال مادر افتاد و *خبر دارید اوضاع مادرتون چجوری بوده همه روضه حضرت زهرا همین یه مصرع هست:* میان بستر خون داشت دست و پا می زد گلی ز غنچه و غنچه ز گل جدا شده بود تمامی بدنش غرق ردّ پا شده بود *اصبغ بن نُباته میگه : خانمم نصف شب صدام زد .گفتم چی شده ؟گفت پاشو، گفتم پاشم چیکار کنم؟ گفت مگه صدای گریه رو نمیشنوی؟ گوشم رو تیز کردم دیدم از خونه آقام علی داره صدای گریه میاد .گفتم چرا می‌شنوم. گفت خب پاشو ...گفتم خانم بخواب .اونا مادر مرده هستند حق دارن گریه کنند .علی زنش مرده خب حق داره گریه کنه .دختر پیغمبر بوده .گفت تو مادر نیستی بفهمی. من مادرم..صدای گریه بچه اذیتم می‌کنه .. اصبغ پاشو الان وقت خواب نیست آقامون علی تنهاست .میگه آماده شدم رفتم در خونه مولا ..در خونه مولا رو زدم .علی اومد دم در، در رو باز کرد ...علی را نگاه کن .سرش پایینه؛اصبغ حلالمون کن آقا این چه حرفیه ؟ تا زهرا بود زهرا گریه میکرد شما آسایش نداشتید .حالا بچه هاش دارن گریه می کنند .ما رو حلال کن ..ما رو ببخش.آقا نفرمایید این چه فرمایشیه می کنید ؟! خانمم صدام زده گفته اگه کاری از دست ما برمیاد ،اگه من میتونم بیام خونه بچه ها رو آروم کنم بگید. اگه خود من میتونم کاری کنم بگید ...من نیومدم گلایه کنم آقاجان..دیدم علی نشست تو آستانه ی در اصبغ! یه شب من گریه میکنم بچه ها می‌ریزند دورم آرومم می کنند.یه شب حسن گریه می‌کنه من و زینب وام کلثوم و حسین آرومش میکنیم ..یه شب زینب گریه می‌کنه من و حسن وحسین و کلثوم آرومش میکنیم .اما امشب حسین داره گریه می‌کنه بهانه ی مادر گرفته.. مادر مادر می‌کنه..حسین که گریه می‌کنه همه ا مون با حسین گریه میکنیم.. «صلی الله علیک یا مظلوم حسین» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•خودش نوشت... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خودش نوشت،خودِ قاتلش نوشت از آتیش و هیزم و درِ بهشت خودش نوشت،به معاویه نوشت از میخ و پهلویِ مادرِ بهشت خودش نوشت،خود قاتلش نوشت کاری کردم با تازیونه دستش بیفته در کمی واشه... کاری کردم پشت در افتاد یه جوری زدم، نتونه پاشه کاری کردم تا آخرعمر این صحنه یاد مرتضی باشه... خودش نوشت،خود قاتلش نوشت رفته و حالا تو کوچه اومده حسن نگفت، چی میدونه چی شده روی چادر چرا جای لگده.. *چی کار کرد تو کوچه؟ کی میدونه؟ تو‌ مقاتل اون چیزی که امام حسن دیده رو کسی نتونسته بنویسه ...فقط به ما گفتند به صورت مادرمون سیلی زدند...* کاری کرده هم چشم زهرا هم چشم حسن سیاهی میره *اصلا مگه میشه...؟!تا حالا شنیده بودید که یکی رو بزنند بعد از سه ماه بمیره؟ * کاری کرده مادر از پسر برا پاشدن کمک می گیره... کاری کرده کریم عالم تو بچگی از زندگی سیره.‌‌.. بد زدنت، جلو چشای حسنت... ناحله الجسم شدی و چقدر می لرزه بدنت... «ناله بزن یا زهرا....» ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Shab12Ramazan1397[02].mp3
9.64M
حاصلم بار گناه است، الهی العفو سینه ام خسـته ی آه اسـت الهی العفو حـاصـلم بـار گنـاه اســت الهی العفو خجلت و شرمم از آن است که با موی سفید نامه ام جمله سیاه است الهی العفو وای از آن روز که هر عضو تنم بر گنهی در حضور تو گواه است الهی العفو پشــتـم از بار گنه خم شده و باز مرا بـه عـطای تو نـگاه است الهی العفو بـارم از اول ره بـوده گــنـه روی گـنـه وای مــن آخـر راه اسـت الهی العفو آنچه آورده ام امـشـب بـه در خانه تو گــریه و نـاله و آه اسـت الهی العفو گنه از کوه فزون است و توانایی من کمتر از یک پر کاه است الهی العفو گر مجسم کنی انبوه گناهانم را همچنان فوج سپاه است الهی العفو بار سنگین و فضا تیره ز دود گنهم پیش رویم همه چاه است الهی العفو یأس بر دل ندهـد راه و نگــردد نومـید آنکه را چـون تو اله است الهی العفو با هه جرم و خطا روز جزا «میثم» را به عطای تو نگاه است الهی العفو شاعر: غلامرضا سازگار
1.02M
زبانحال حضرت زینب (س) ✍ بانوای: ئولورم گل آغلا بیر آز منه سنه من چوخ آغلامیشام حسین آنامین او قانلی امانتین سینم اوسته ساخلامیشام حسین داریخوب بو آخر عمریده اؤرگیم آنام جانی شامیده الیم آشنالره چاتمادی منی یاد ائدن هانی شامیده باجیوین سینوب باشی کوفه ده یارامین آخوب قانی شامیده یارالی باشا نه حنا قویوب نه هوروب داراخلامیشام حسین آنام اوغلی عشق و محبتون هله جان و خون و رگیمده دی بیلن اولسا قرمزی خطیلن یازیلوب آدون اورگیمده دی منی چوخ دوگوبله سنه گوره یئری قمچینین بیلگیمده دی نه بیلور فلک بو الیمله من نچه یاره باغلامیشام حسین دئمورم سنه قوشولوب گله ایکی نازدانه بالام گرک اولاری گتورمه که گلسه لر باشیمی اشاقه سالام گرک سنه عاشقم من ئولنده ده بالا حسرتینده قالام گرک که یر آچماز آیری محبته بو اورک که داغلامیشام حسین نچه یول ئولوب دیریلم اگر اورگیم نشان اولا داغلارا آلیشوب یانام کولومی فلک سؤورا سپه اوجا داغلارا گنه آرزو ائدرم دگه دوداقیم او قانلی دوداغلارا بو هوسله شامه کیمی گزوب یریوی سراغلامیشام حسین بو خمیده قد باجیوین گرک هدفی جوانلارا درس اولا بو رویه مکتب عشقیده هامی قهرمانلارا درس اولا گئده کربلاده کی گلشنی گوره باغبانلارا درس اولا نه خزانه گللری وئرمیشم نه باغون ایاخلامیشام حسین من او زینبم که بو شهریده علم قیامی اوجاتمیشام یوخودان بو خلقی اویاتماقا گجه لر خرابه ده یاتمیشام باشیم اهل شامه اگلمیوب دانیشوب حماسه یاراتمیشام یتش ایندی دادیمه هاردا گور دیزیمی قوجاخلامیشام حسین
1.77M
💧زبانحال زینب(س) در قتلگاه💧 بانوای: شاعر: قارداش یاسوندا نظم جهان بَرهَم آغلیار سُکّان عَرشه نَصب اولونان پرچم  آغلیار غم چَترینی آچوبدی فلک بو مکانیده درد آغلیار بو حالووَه قارداش غم آغلیار اولمازسنون کیمی اوروج اَلده ئولن اَخا آدون گلنده ، مَحرم  و نامَحرم  آغلیار آخر  وداعووِین  هَله ده داغی سینه دَه داغلار بو نسگیلونده سنه هردَم آغلیار کرب و بلایه گلسه اگر قاره بیر  دومان گوز یاشیمه باخاندا  اودا نَم نَم  آغلیار دور  باخ  رَشیده زینبوون  روزگارینه ایندی اولوبدی گور نجه قَدّی خَم آغلیار کرب وبلاده قالماقا یوخ قسمتیم حسین داغ داش اولار بو یولدا منه هَمدم آغلیار قوی تاپشوروم جَنازووِی صُبحون نَسیمینه عطرون یایلسا گُلشن اَرا  شبنم  آغلیار قاره یل اَسدی توز بورودی گُل جنازووی باغلانمیان  یارالارووا  مَرهم   آغلیار لیلایلن  رباب  یانان  خیمه گاهیده اوغلی ئولنلرون سنیچون باهم آغلیار (نادر)یازاندا خون دلیله بو نوحه نی گوردی که اَلده خامه دوتوب ماتم آغلیار
|⇦•رسید روضه.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رسید روضه به اینجا که مادر افتاد و میان آن همه نامرد آخر افتاد و دری که سوخته از ازدحام کنده شد و به روی قامت زهرای اطهر افتاد و *در روی زهراست .حالا چهل نفر می‌خوان برن تو خونه از کجا باید رد بشن ؟بعضیا نوشتند میدونستن زهرا پشت دره، هی روی در فشار می آوردن..* هجوم و کوچه ی باریک و آن همه نامرد مسیر رفتنشان بر همان در افتاد و کشان کشان ز درِ خانه مرتضی می رفت و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و از در که اومدن آقا رو ببرند بیرون، دید اوضاع زهرا خیلی وخیمه عباش رو انداخت رو فاطمه..چکارها که این عبا نکرده ..یه جا سراغ دارم عباش رو روی زمین پهن کرد تکه های علی رو کنار هم گذاشت..* کشان کشان ز در خانه مرتضی می‌رفت و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و رسید بعد؛ مغیره، غلاف را برداشت میان کوچه به دنبال مادر افتاد و *خبر دارید اوضاع مادرتون چجوری بوده همه روضه حضرت زهرا همین یه مصرع هست:* میان بستر خون داشت دست و پا می زد گلی ز غنچه و غنچه ز گل جدا شده بود تمامی بدنش غرق ردّ پا شده بود *اصبغ بن نُباته میگه : خانمم نصف شب صدام زد .گفتم چی شده ؟گفت پاشو، گفتم پاشم چیکار کنم؟ گفت مگه صدای گریه رو نمیشنوی؟ گوشم رو تیز کردم دیدم از خونه آقام علی داره صدای گریه میاد .گفتم چرا می‌شنوم. گفت خب پاشو ...گفتم خانم بخواب .اونا مادر مرده هستند حق دارن گریه کنند .علی زنش مرده خب حق داره گریه کنه .دختر پیغمبر بوده .گفت تو مادر نیستی بفهمی. من مادرم..صدای گریه بچه اذیتم می‌کنه .. اصبغ پاشو الان وقت خواب نیست آقامون علی تنهاست .میگه آماده شدم رفتم در خونه مولا ..در خونه مولا رو زدم .علی اومد دم در، در رو باز کرد ...علی را نگاه کن .سرش پایینه؛اصبغ حلالمون کن آقا این چه حرفیه ؟ تا زهرا بود زهرا گریه میکرد شما آسایش نداشتید .حالا بچه هاش دارن گریه می کنند .ما رو حلال کن ..ما رو ببخش.آقا نفرمایید این چه فرمایشیه می کنید ؟! خانمم صدام زده گفته اگه کاری از دست ما برمیاد ،اگه من میتونم بیام خونه بچه ها رو آروم کنم بگید. اگه خود من میتونم کاری کنم بگید ...من نیومدم گلایه کنم آقاجان..دیدم علی نشست تو آستانه ی در اصبغ! یه شب من گریه میکنم بچه ها می‌ریزند دورم آرومم می کنند.یه شب حسن گریه می‌کنه من و زینب وام کلثوم و حسین آرومش میکنیم ..یه شب زینب گریه می‌کنه من و حسن وحسین و کلثوم آرومش میکنیم .اما امشب حسین داره گریه می‌کنه بهانه ی مادر گرفته.. مادر مادر می‌کنه..حسین که گریه می‌کنه همه ا مون با حسین گریه میکنیم.. «صلی الله علیک یا مظلوم حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
4_5791840630757921063.mp3
21.14M
|⇦رسید روضه...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•خودش نوشت... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خودش نوشت،خودِ قاتلش نوشت از آتیش و هیزم و درِ بهشت خودش نوشت،به معاویه نوشت از میخ و پهلویِ مادرِ بهشت خودش نوشت،خود قاتلش نوشت کاری کردم با تازیونه دستش بیفته در کمی واشه... کاری کردم پشت در افتاد یه جوری زدم، نتونه پاشه کاری کردم تا آخرعمر این صحنه یاد مرتضی باشه... خودش نوشت،خود قاتلش نوشت رفته و حالا تو کوچه اومده حسن نگفت، چی میدونه چی شده روی چادر چرا جای لگده.. *چی کار کرد تو کوچه؟ کی میدونه؟ تو‌ مقاتل اون چیزی که امام حسن دیده رو کسی نتونسته بنویسه ...فقط به ما گفتند به صورت مادرمون سیلی زدند...* کاری کرده هم چشم زهرا هم چشم حسن سیاهی میره *اصلا مگه میشه...؟!تا حالا شنیده بودید که یکی رو بزنند بعد از سه ماه بمیره؟ * کاری کرده مادر از پسر برا پاشدن کمک می گیره... کاری کرده کریم عالم تو بچگی از زندگی سیره.‌‌.. بد زدنت، جلو چشای حسنت... ناحله الجسم شدی و چقدر می لرزه بدنت... «ناله بزن یا زهرا....» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
4_6050874832843707998.mp3
19.32M
|⇦خودش نوشت...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
|⇦•کسی در سن هجده سالگی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی‌گیرد کسی در خانه اش از مَحرَم خود رو نمی‌گیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمی‌خواهد و تا برخواست از جا دست بر زانو نمی‌گیرد ولی زهرای من این روز ها یک دست بر پهلو و دست دیگرش را هم به روی گونه می‌گیرد نمی بینم که بنشاند به زانو کودکانش را بغل می گیرد اما یاری از بازو نمی‌گیرد به دستی میکِشد بر گیسوی طفلان خود شانه به دست دیگر اما موج را از مو نمی‌گیرد : محمدحسین ملکیان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Shab1Fatemieh2-1402[02].mp3
4.16M
|⇦کسی در سن هجده سالگی...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: 📚کفایه الأثر، ص 199
AUD-20220914-WA0002.
2.52M
. 📋 پره پرواز تا حرم بازه ✔️ / حاج محمود کریمی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پره پرواز تا حرم بازه برا هر کس که غمی داره خوبه هر شب کربلا اما شب جمعه عالمی داره پره دل تنگیام وا شد امید و نور پیدا شد دوباره پر بزن با من حرم از دور پیدا شد مادرای شهدا امشب کنار خاک شهیداشون شهیدا هم تا سحر امشب همه جمع اند دور اقاشون دل من روشن اخر یه روز ینوبتم میشه به حق این شب جمعه شهادت قسمتم میشه شب جمعه گنبد ارباب پره نوره مادرش زهراست تا سحر زهرا میشه مهمون توی مهمون خونه عباس امید ما ابالفضل دل ما مست عباس به خدا توی این عالم همه چی دست عباس ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
شبای جمعه که می‌شه دلا بهونه می‌گیره هر کی میاد سر یه قبر ازش نشونه می‌گیره یکی سر قبر پدر یکی کنار مادرش یکی کنار خواهر و یکی پیش برادرش اما یه مادر، غمگین و آرام میاد کنار شهید گمنام آه و واویلا یه جعبه خرما برای، فاتحه خونی میاره آروم میاد می‌شینه با، سر روی سنگش می‌ذاره می گه تو جای بچه‌می، گوش بده به حرفای من از بس که اینجا اومدم، درد اومده پاهای من آخر نگفتی، کسی را داری یا که مثل من، بی کس و کاری آه و واویلا ───┤ ♪♭ ├─── مگه تو مادر نداری برای تو گریه کنه غروب پنج شنبه بیاد به قبر تو تکیه کنه غصه نخور من مادرت منم همیشه یاورت نمی‌ذارم تنها بشی مدام میام بالا سرت از تو چه پنهون یه بچه دارم چند ساله از اون خبر ندارم آه و واویلا آخ که دلم برات بگه، از پسرم یه خاطره لحظه جبهه رفتنش ساعتی که می‌خواست بره از اون لباس خاکی و از اون کلام آخرش هر قدمی می‌رفت جلو نگاه می‌کرد پشت سرش دیگه نیومد رفت ناپدید شد چشام به درب خونه سپید شد آه و واویلا دیگه از اون روز تا حالا منتظر زنگ درم بس که دلم شور می‌زنه نصف شب از خواب می‌پرم کاش که بود و نگاه می‌کرد یزید سرش رفت بالادار سزای اعمالش رو دید لکه ننگ روزگار من مطمئن الان اگر بود سرگرم شادی از این خبر بود آه و واویلا ───┤ ♪♭ ├─── اون شبی که نشون می‌داد صدام چشاشو بسته بود رفتم تو فکر روزی که دل ما رو شکسته بود روزایی که می‌خندید و خونه ها رو خراب می‌کرد روزایی که با توپ و تانک دل ما رو کباب می‌کرد روزایی که مثل یه گرگ ما رو تو غم سهیم می‌کرد روی گلا پا می‌گذاشت بچه‌ها رو یتیم می‌کرد روزایی که نمک می‌ریخت رو زخم داغ پدرا داغ برادر می‌گذاشت رو جیگر برادرا الحمدلله دعام اثر کرد سوی جهنم عزم سفر کرد شهید گمنام بسه دیگه خسته شدی دوباره خیلی حرف زدم با اینکه قول داده بودم امّا بازم گریه شدم خدانگهدار پسرم فعلاً ازت جدا می‌شم شاید مسافرم بیاد زشته تو خونه نباشم با صد امید و آرزو مادر مفقود الاثر بلند شد از کنار قبر، شاید براش بیاد خبر چند سال مادر کارش همینه خبر نداره بچه‌ش همینه
373.7K
کربلایی جواد سالمی زاده ‍ مناجات باامام حسین قبل شروع زیارت عاشورا بااشک دیده اومدم اگرچه نوکری بدم تورابه جان مادرت مکن ازاین خونه ردم ازکوچیکی تابه حالا گدای این خونه منم تموم دلخوشیم اینه برای توسینه زنم حسین من.حسین من/۴/ تموم افتخاره من عشق تواعتباره من بانگاهت که وامیشه هرگره ای زکاره من اگرتورارهاکنم بگوکجابرم حسین نمیشوم نمیشوم زدرگهت جداحسین حسین من.حسین من
. یارجوانم رفته ای زدستم یا فاطمه بودی تمام هستم ای سوره ی کوثر ای لاله ی پرپر زینب زند ناله مادر مرو مادر یافاطمه یافاطمه مرو زهرا زهرا بیمارمن آخرشفاگرفتی جان دادی و جان مرا گرفتی بشکسته پهلویت شدارغوان رویت کشته مرا زهرا این زخم بازویت یافاطمه یافاطمه مرو زهرا زهرا شمع شب تارم خدانگهدار تنها طرفدارم خدانگهدار پشت وپناه من ای تکیه گاه من بودی علمدارم تنها سپاه من یافاطمه یافاطمه مرو زهرا زهرا اجرا:کربلایی سعیدشعبانی🎤 ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
🔸عُمریه اسم تو وِرد لبمه 🔸میشه یکبار بزنی صِدام فقط؟! 🔹جون مادرت بیا قبول بکن 🔹یه شب جمعه حرم بیام فقط 🔻لهجه ی عراقیه اذون صحن 🔺میپیچه دوباره تو سرم صدات 🟤شور روضه ی شب جمعه ی تو 🟤انقده شیرینه که نگم برات 💠مست تربت مزار تو شدن 💠می خاکیه حرم رو چشیدن ♻️جبرییل کربلای تو شدن ♻️تا باب القبله ی تو پر کشیدن 🔅جز رسیدن روبروی ضریحت 🔅پدرم خواهش دیگه ای نداشت ◀️سربلندیشو تو تضمین میکنی ◀️هرکسی پا تو سراشیبت گذاشت 🟠یادمه اون قدیما به زائرت 🟠دهمون تو بقچه باوراشو داد ♨️تا بیاد نذر سه سالتون بشه ♨️مادرم گوشواره دختراشو داد ✳️میگن آقا که فقط دهاتیا ✳️اومدن جسم تورو جمش کنن 😭بدنی که انسجام هستی بود 😭دلشون اومد که درهمش کنن 🔰سپر و شمشیر و خوودت جای خود 🔰کهنه پیرهن تنت رو بردنش 💢حیف اون جسم مطهرت نبود 💢که به یک کهنه حصیر، سپردنش 💔 🔻 🔺
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین دل من با غمِ عشقت شده درگیر، حسین داده دنیای مرا عشقِ تو تغییر، حسین مادرم نذرِ تو کرده است جوانیِ مرا تا که یک روز به پای تو شوم پیر، حسین مثلِ اصحابِ تو قطعا به سعادت برسم بسپارم به تو گر رشته ی تقدیر، حسین یک نگاهِ تو چه ها کرد به احوالِ زُهِیر عجبا، یک نگه و این همه تاثیر، حسین رحمتِ واسعه بودن صفتی در خورِ توست که شده عشقِ تو این قدر جهان گیر، حسین خالصم کن که شوم عابسِ دیوانه ی تو کمکم کن بِدَرم جامه ی تزویر، حسین گریه در بزمِ عزای تو کند پاک مرا قطره ای اشک شده مایه ی تطهیر، حسین قتلگاه و تل و یک خواهر و شمر و سر تو زده آتش به دلم این دو سه تصویر، حسین بس که انوارِ خدا از تن تو می تابید سجده کردند به تو نیزه و شمشیر، حسین وقتِ غارت شد و انگشتر تو رفت که رفت زینب آمد به سراغِ تو ولی دیر، حسین آمد و دید که قرآن به زمین افتاده سوره فجر چگونه شده تفسیر، حسین! خواهرت بعد تو با رنجِ اسارت چه کند؟ زینبت بی تو شد از دارِ جهان سیر، حسین
شده ست آینه ی حیّ لایموت، صفاتش کسی که خورده لب خضر هم به آب حیاتش حياتش به غیر او که جمالش إذا تَنَفّسِ صبح است کدام نور به خورشید میرسد برکاتش؟ بگو به کعبه عقب تر بایستد که تنِ طور به لرزه آمده روزی مقابل جلواتش میاید او که جهان روزه ی سکوت بگیرد به زیر سایه ی نهج البلاغه ی کلماتش ربیع الاول و آخر...تمام سال بهار است اگر که ریشه دواند به فصل ها نفحاتش کسی که گفت امام ششم به او "لَخَدِمتُه" به راستی که محال است وصف کردن ذاتش در الغدیر شریک است طبق قولِ امینی کسی که بوی "وَعَجّل" میاید از صلواتش مسعود یوسف پور آنقدر با تیغهاشان  سر زمین انداختند پای  سرها چندتا پیکر زمین انداختند این جماعت رحم در دلهایشان انگارنیست در بر دلدارها دلبر زمین انداختند بعد ذبح کودک  تشنه به دست حرمله صید را کشتند  و بال و پر زمین انداختند خنجر کند و دل سنگ و هجوم ضربه ها رگ رگ خشکیده ی حنجر زمین انداختند با دم  شمشیرها اجر رسالت شد ادا هر کجا بوسید پیغمبر زمین انداختند‌ تا سر خورشید  بر نی رفت اهل آسمان سیل اشک از  چشمهای  تر زمین انداختند هر کسی اندازه وسعش از این پیکر ربود غارتش کردند و یک  پیکر زمین انداختند خیمه ها نا امن شد از بعد آنکه لشکری دسته جمعی ساقی لشگر زمین انداختند آستین پاره شد جای حجاب و پوشیه وقت غارت چادر و  معجر زمین انداختند کوفه و شام و خرابه مجلس شوم یزید یک پدر را پیش یک دختر زمین انداختند خیزران میخورد بر لبها و با هر ضربه ای  چند دندان پای تشت زر زمین انداختند عبدالحسین میرزایی شمر می ترسید و لرزان خارج از گودال شد مادری نالید و یک عالم دگرگون حال شد زینت دوش نبی در زیر سم اسبها بی کفن افتاده بود و پیکرش پامال شد دختری خوابش گرفت و خیمه اش اتش گرفت دخترک در خیمه جا ماند و زبانش لال شد کربلا تا شام ما با کرب نی همراه بود شهر شام اما زما زیبنده استقبال شد سنگ بود و فحش بود و ناسزا و ناروا شهرشان با هلهله مملو ز قیل و قال شد ابراهیم میرزایی چشمهای من شد از حال پر از تشویش، تر از تو دلگیرم ولی گویا تو از من بیشتر مُرّ قانون تو تازه سر به راهم کرده بود عافیت کرده مرا هم مصلحت اندیش تر مدتی تنگ هوای روضه های هیئتم گرچه دلریشم، از این حس خودم دلریش تر قلب من مات تو شد، چشمم به عکس گنبدت ظاهراً هستند چشم و دل به هم، هم کیش تر خواب دیدم در حرم دارم صفایی میکنم خواب بود، اما دلم افتاد از من پیشتر کفشهایم را به کشوانیه دادم سوختم گونه ام شد از همان بحبوحه ی تفتیش، تر روضه میخواندم سرازیری باب القبله ات روضه می خواندم که زهرا را کنم راضیش تر مادرت گودال آمد، خورد با زانو زمین دید رگهای تو افتاده به دست نیشتر مظاهر کثیری نژاد یا سَیِّدُالشَّهید، عزیزِ خدا، حسین ای نورِ چشمِ حضرتِ خَیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیرِ تو بیگانه می شود آنکس که با غمِ تو شَود آشنا، حسین اعجازِ چشمِ توست، به ما داده آبرو آقا شود، به اذنِ تو اینجا گدا، حسین محکم گِره بزن دلِ ما را به زُلفِ خویش ای دستگیرِ در گُنَه اُفتاده ها، حسین آتش برای اهلِ جهنَّم شود بهشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ "حسین" آقا، قسم به روزِ جدایی زِ خواهرت ما را مکن دَمی زِ غمِ خود جدا، حسین گودالِ قتلگاهِ تو شد بارگاهِ تو ای کشته ی فِتاده به صَحرا رها، حسین تنها دعای سینه زنِ تو شهادت است بی سر کنارِ کشته ی من هم بیا، حسین رضا رسول زاده