eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
69274_13991024183449_3706575.mp3
3.71M
من علی مظلومِ خانه نشینم آمده ام بر قبرت لاله بچینم واویلا واویلا. یا زهرا یازهرا از بس که نالیده ام بر تو آهسته راه گلوی من از گریه شد بسته واویلا واویلا. یا زهرا یازهرا من نخل خشکیدهٔ بی بر و برگم خون گریم از داغ یار جوانمرگم واویلا واویلا. یا زهرا یازهرا مغیره حق پیمبر را ادا کرد با تازیانه تو را از من جدا کرد واویلا واویلا. یا زهرا یازهرا قرآن من بعد تو کوثر ندارد حسین من بعد تو مادر ندارد شهر مدینه شده بیت الاحزانم چگونه من بعد از تو زنده بمانم واویلا واویلا. یا زهرا یا زهرا
༺༺༻༻༻ *«بســــــمه تعالـــی»* *«روضه پنج تن علیه السلام»* ༺༺༻༻ به وقت عاشقی، میخوانم امشب بسم ربّ الـمهـدی زهرا، عزیز حضرت طاها به نام حضـرت طاها،به نام نامی پیغمبر خاتم، امیـــر عالم وآدم به نام حضرت مولا، امیرالمـوئمنیـــن، شاهـنشـه والا، به قدرو کـوثرو طاها، به نام حضرت زهرا، فاطمه ام ابیــــها سیدة النسا‌العالمیـن. به دستان کریم مجتبــی وبه نام نامــــی آقای دشت نـــیـنوا، که امضا گردد این شعر کیمیا به نام پنج تن حالا، ༺༺༻༻ *ان شاءالله مجلـس حضرت زهرا بِــیَــنَـن مجلس اولا، نظری اولا، عنایتی اولا، حاجـتلریـمیـز روا، دعالریمیـز مستـجاب اولا،* ༺༺༻༻ *السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله صلوات الله علیه* *السلام عیلک یاامیرالموئمنیـن یاعلی بن ابیطالب ع* *السلام علیکِ یافاطمة الزهرا، سیدةالنساالعالمین* *السلام علیک یاابامحمد یاحسن بن علی یامظلوم* *السلام علیک یاسید الشهدا یامظلوم یا حسبن بن علی ایها الشباب اهل جنة* ༺༺༻༻ شمس دین غروب ایلین زمان دوره سین آلوبدی ستاره لر برج عصمتین بدری فاطمه مجتبی کیمی ماهپاره لر سس سسه ویروب ایتدیلر نوا بال و پر شکسته هزاره لر وای بابا دیوب گوزیاشین توکر گل یوزه شه کربلا بوگون ༺༺༻༻ *«ناگهان قاپو دوگولدی»* *«گئت قزیم آچ قاپونی مهماندی عزرائیل منه»* قاپی دوگولدی گیدوب گلدی آچدی فاطمه اول جلالتلی قاپونی گوروبدی بیر عرب آماده اولوپ عرض حاجتینه جهانِ جسمینی ترک ایتدی روحِ پیغمبر یومولدی نرگس مخموری تک ،گوزل گوزلر علی اگلدی دوداقلارینی قویوب گوزینه صورا عباسینی چکدی او حضرتین یوزینه سرشگ حسرتیلن دولدوروب گوزین چکوب آه دئدی قوتاردون اوزون ایندی یا رسول الله سنوبدی سّد دلیم داشلانور جماله سئلیم دیزیمده قالمادی طاقت عم اوغلی سیندی بلیم بو سیل خونـیــــدی دیلدن جماله باغلــــیورام شکسته دیل قیزون اوخشور سنی، من آغلیورام غرض اینکه ائیتدیگین وصیت نظرلردن دوشجاخ فدک اوسته فاطمه نین سینسی اودان یاناجاخ درگه آل رسوله اوت سالیپ قوم ظلم عزرائیل اذن ایستیـن درگهیوی یاندیراجاخ ༺༺༻༻ *زهرا دیـور باباجان* نه روا مجلس شورا قـورالار رأی آلوپ درگهیـــمی یاندیرالار نیلمیشدیم آی بابا، منه کوچه ده سیلی ویرالار چون یاندی قاپی بیتیده غم ناله سی گلدی ظلم عرشه چاتوپ، عرشیده ماتم سسی گلدی یاندوخجا قاپی توسدو داغیلدی گوی اوزونده مظلوم امامین باشینا غم سایه سی گلدی غمون عـلینی ایلدی غم آشناسی فاطمه گتوردی تنگه سیـنمی سینون یاراسی فاطمه نه اولدی دردیوه دوا نه قالدی محسنون سنه الیم بئلیمده قالدی ای الیم عصاسی فاطمه ༺༺༻༻ گلدی اووقت اولدی که کوفَــده سس دوشدی محرابیده بیــــر باش یارالاندی طبیب عالمه بستر سالیندی پرستاری کمکـسیـز زینب اولدی اولدی بابا جان زینبیوین غصه نصیبی احوالیـوه یانام یاره ویـن یوخدی طبیبی یوردو بو غریبلیک سنی ای کوفه غریبی قویدون آتاسیز زینبی ماه رمضــاندا سن ملاقات ائدوسن خالق سبحانـی بابا بس کیمه تاپشوروسان زینب نالانی بابا بولوسن یوخدی آنام قلبیمی آرام ایلیه آتاسیز قویما قیزون زینب نالانی بابا ༺༺༻༻ لبالب ائتدی ساقی زمانه زهر ساغرین که پاره پاره زهریله ائدوب حسن جگرلرین نصف شبیدی یاتـمیـشیـدی اهل مدیــنه بیـرفاجعه اولدی که اوایش تازه دن اولماز مظلوم آقا آهیله همان کـوزه نی گوتدی سو ادینه عالمده بئله زهر ایــچن اولماز ایشجک دیدی زینب جگریم گل اوتا دوندی قارداشه باجی اولماسا تســکیـن ویرن اولماز هئچ کیمسه غریبلیکده امام حسن اولماز آند اولسون حسینه بیله مظلوم اولن اولماز *دئدی حسین، قارداش* سن باخوب بو طشته یانما، توکمه چوخ اشک بصر من باخوب بوطشته یانّام، سالّام آفاقه شَـرر سن گورورسن طشت ایچینده لخته خون جگر اما من بیــر کسیـک باش، قانـلی لب دندانـی قارداش آغلاما ༺༺༻༻ اولسون سلام فاطمه بوسه ووران باشا نوک جداده شام یولوندا دوران باشا یاامام زمان عذر ایستورم آقاجان سن دی تامنده دیــــوم اولسون سلام آلنینی داش سیندیران باشا اولسون سلام مجلس ابن زیادیده طشت طلا ایچینده قانلی گوزیــن آچیپ اوسرایه باخان باشا حسین قارداش نه باخان وار پوزولان حالیمه نه گوز یاشیما یوخدور کمگیـــم چاتمور الیم حیف ابالفضل قارداشیـما سسلورم داده گله قمچی ویریلار باشیــما یدی قارداشی اولن زینب غم دیده منم قلبی قانلان دولی ال باشدا حسینیم دینم حسیــــــن ۳ ༺༺༺༻༻༻ روح اطهر پنج تن آل عبایه صلوات
Hame-Madar-Daran.mp3
7.01M
دانلود مداحی همه مادر دارن من ندارم - فاطمیه - مهدی حسینی همه مادر دارن من ندارم مداحی مهدی حسینی - شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها - همه مادر دارن من ندارم - سال ۱۴۰۱ همه مادر دارن من ندارم سایه ی سر دارن من ندارم همه می گن زهرا سیلی خورده همه باور دارن من ندارم مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه رو سر این خونه بارونه دل علی خونه بارونه چشمای. خیس ما مهمونه بارونه آه و واویلا واویلا واویلا واویلا .... همه طاقت دارن من خواب ندارم راحت دارن من راحت نیستم زخمای پهلو می گن انگار عادت دارن من ندارم چه جور دلم میاد بگم چشمای مادرم شده کبود تو کوچه ها داد می زدم کمک کنید ولی کسی نبود بغض گلوی من پنهونه کی حال و روزم رو می دونه همه اینا یادم می مونه بارونه آه و واویلا واویلا. واویلا واویلا ........ خوشی دیدن مردم ما ندیدیم هرچی طعنه بودو ما شنیدیم سر حالن مردم بی خیالن همه ی دردا رو ما کشیدیم چیکار کنم دلم پره هیچ کی نگفت اینا گناه دارن یکی نگفت حیا کنید یه بچه ی کوچیک تو راه دارن بابام تو این شبها حیرونه محسنشو کشتن گریونه با گریه لالایی می خونه بارونه آه و واویلا واویلا واویلا واویلا .... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ (مداحی عربی) اشعار منسوب به حضرت ام البنین (سلام الله علیها) لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ واى بر تو مرا ديگر مادر پسران مخوان كه مرا به ياد شيران بيشه‏ ام می ‏اندازى كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ چهار پسر که مانند عقاب های کوهسار بودند و با بريده شدن رگ حيات يكى پس از ديگرى به مرگ پيوستند تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ بر سر نعش آن ها نیزه ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاك افتادند يَا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ اى كاش می ‏دانستم آیا چنان که خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است
مصیبت هایم امشب جان گدازه-حاج محمود کریمی -دشتی.mp3
4.11M
🍂روضه دشتی ،،،آقای کریمی ،،جانسوز 😭😭😭 🍂حضرت زهرا سلام الله علیها مصیبت هایم امشب جان گدازه که مانده روی دستم یک جنازه نبیند کاش زینب روی دوشم ز تابوت بریزد خون تازه به یاد لرزه های پیکر تو گرفته لرزه پای شوهر تو به قبرت خاک می ریزم ولیکن بریزد خاک بر سر دختر تو خدا داند دلم خون گریه می کرد به عالم دشت و هامون گریه می کرد ندیدم زخم پهلو را در آن شب ولی دیدم کفن خون گریه می کرد الهی دخترت زینب بمیرد ببین تنهایی ام را ای عزیزم الهی از کنارت برنخیزم خودم با دست خود خاکت نمودم چه خاکی بعد تو بر سر بریزم الا ای چاه یارم را گرفتند گلم،باغم بهارم را گرفتند میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند کمی از غسل زیر پیرهن ماند کمی از خون خشک بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند
1_14770410263.mp3
4.32M
ای جانسوز (دشتی) پرسوز ⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭⚫️😭😭😭⚫️⚫️😭😭  آرزومه ای خدا،پرواز از این خونه كنم قبل رفتن گیسوی،زینبم و شونه كنم می روم از این دنیا می شود علی تنها من میگم رفتنیم،زینب میگه بازم بمون ای پرستو بمون و ،بازم برای من بخون می روم از این دنیا می شود علی تنها تا پای جون دادنم،من واسه جونت سپرم تار مویی نشه كم،از سر تو تاج سرم بشكند اگر دستم یاور علی هستم بین زهرا و علی،آتش در فاصله شد محسنم اصغر شد و ،دومی هم حرمله شد می كشه منو آخر داغ غربت حیدر دشمن هیزم آورده فاطمه مگه مُرده 😭😭😭😭😭
💔ننه زهرا💔.mp3
3.38M
🥀ننه زهرا قرارم باش.. همه رفتن کنارم باش.. خوشی روزگارم باش دلم غمینه..):🥀 اومدی سایه رو سرم شدی دیدی بی بال و پرم پرم شدی مهربونیت با همه فرق میکنه مهربون بودی که مادرم شدی منو صدا بزن به جای گریه هام ترکی صدات کنم آنام آنام آنام ننه زهرا زمین خوردم ننه زهرا کم آوردم ننه زهرا اگه مردم بیا کنارم سر مزارم من تو رو دارم ننه زهرا ... میشه من رو پسرم صدام کنی خوبه هر چی گره هست تو وا کنی با همون دستی که بالا نمیاد میشه واسه پسرت دعا کنی وصله چادرت منم منم منم فدات جوونیمو جوون ننه ننه ننه زهرا قرارم باش همه رفتن کنارم باش خوشی روزگارم باش دلم غمینه من عهده دارم ام البنینه ننه زهرا ... 🥀یا صدیقه الشهیده🥀 🥀︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵🥀
YEKNET.IR - roze - fatemie 2 - 1401 - karimi.mp3
1.28M
روضه حضرت زهرا(س) من و مادر و کوچه و اضطراب 🔊 🏴 🎙 یاحضرت زهرا سلام الله علیها💚
مداحی_آنلاین_نماهنگ_دلتنگ_یار_مرتضی_باب.mp3
5.16M
فکر می‌کنی خبر ندارم چی شده زهرا فکر می‌کنی علی نمیدونه سیلی خوردی 🔊 🏴 🎙 یاحضرت زهرا سلام الله علیها💚
هیئت سفیران زینب(س)... .mp3
4.91M
🏴 🎤•| |• حتی اگر که حق حتی اگر که نور چشمی نبیندش محروم میشود حتی اگر امام حتی اگر علی اُمت جفا کند مظلوم میشود علی آری علی حتی علی تنهاست بی مردم ولی در خواب گمراهی بماند بی علی مردم ای نهضت بیداری یا فاطمه الزهرا در بطن زمان جاری یا فاطمه الزهرا هر چند به تنهایی یا فاطمه الزهرا تو اُمت مولایی یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا ... میزان اگر علی ست تحت ولایتش دنیا و آخرت آباد میشود مولا اگر که او ست هر کس که با علی ست از بند هرچه هست آزاد میشود اگر دستان مردم بود نمیشد دسته او بسته اگر پهلو اگر بازو ولی زهرا نشد خسته ای قله حق خواهی یا فاطمه الزهرا تو دست یداللهی یا فاطمه الزهرا ای خطبه طوفانی یا فاطمه الزهرا حق هستی و میمانی یا فاطمه الزهرا یا فاطمه الزهرا ...
گریهٔ برای فاطمه 😭 "افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است برکت این زندگی از روضه های فاطمه است درس توحیدم بوَد زهرا شناسی، زین سبب می پرستم آن خدایی که خدای فاطمه است منکر این روضه ها! بشنو که گفته رهبرم روزی یک سالِ کشور در عزای فاطمه است چشم دل واکردم و دیدم که قرآنِ خدا آیه هایش یک به یک مدح و ثنای فاطمه است هیچ کس با پای خود در مجلس روضه نرفت هرکجا روضه بوَد، مهمانسرای فاطمه است گرچه باشد قبر او بین قلوب شیعیان عالم امکان ولی دولتسرای فاطمه است خلقت جنت برای شیعه ی حیدر بود نار، جای منکرین بی حیای فاطمه است بین قبرم دو ملک تا سینه ام را بو کنند پیش خود گویند:«به به، این گدای فاطمه است» روز محشر سینه زن هایش شفاعت می کنند این شفاعت برکتِ شال عزای فاطمه است نیست ذکری برتر از ذکر شریف فاطمه افضل الاعمال من گریه برای فاطمه است مهدی علی قاسمی
_حضرت_زهرا_س می آید از ره منزل به منزل من باغبانی افسرده حالم در هجر یک گل بشکسته بالم نقش گل بین آن در ودیوار تا ابد باشد نقش خیالم مظلومه زهرا، مظلومه زهرا وای از آن میخ وپهلوی زهرا(س) غنچه اش پرپر،آه و واویلا دستان بسته کردم نظاره در اوج غربت،گریان وتنها مظلومه زهرا، مظلومه زهرا از برم رفتی یار جوانم تنها شدم من،ای مهربانم گو چه سازم با ناله ی طفلان ناتوان از این بار گرانم مظلومه زهرا، مظلومه زهرا آه از زمانه، با من چه کردست بعد تو قلبم،محمل دردست گرمی ونور کاشانه بودی بی تو خانه ام تاریک وسردست مظلومه زهرا، مظلومه زهرا غسل ودفن تو بوده شبانه آه از آن تشییعِ مخفیانه درد سنگینی، باشد برحیدر دخت پیمبر،شد بی نشانه مظلومه زهرا، مظلومه زهرا شاعر : اسماعیل تقوایی
روضه حضرت زهرا ع کاش حنانه من لب به سخن باز کند گره از کار منو بند کفن باز کند دست از جان خود م شستم و او را شستم ترسم این بود که این زخم دهن باز کند خاطرم هست پرش را سپرم کرد مگر ریسمان لااقل از گردن من باز کند تازه دیدم ورم بازوی او را اما کاش آغوش خودش را به حسن باز کند صدا زد بچه های زهرا امشب آروم آروم گریه کنید دیدن بچه ها استینا شونو تو دهانشون گرفتند . بابا میخواد مادر رو غسل بده صدا زد اسما بیا تو آب بریز من بدن زهرا رو از زیر پیراهن غسل بدم . اسما میگه گفتم چشم آقا بچه ها دارند نگاه می‌کنند. اسما میگه من شروع کردم آب ریختن .علی شروع کرد بدنو از زیر پیراهن غسل دادن اول تا معجرشو باز کرد یه وقت دیدند علی شروع کرد گریه کردن .خانم ۱۸ ساله موهاش سپید شده ....... اسما میگه من آب می‌ریختم. علی با یه حالی بدنو غسل میداد . آقایی که فرمود بچه ها آروم گریه کنند دیدن دست از غسل کشید صورت به دیوار گذاشت بلند بلند گریه میکنه. الهی قربونت برم آقا جان فرمودی بچه ها آروم گریه کنند خودت داد میزنی ؟ فرمودند همچین که بدنو غسل میدادم دستم رسید به بازوی ورم کرده آخه غلاف گر چه سنگینه اما بدون قنفذ یه بار به بازو نزد اینقدر به بازو زد تا زهرا از حال رفت ..... الهی من بمیرم برا اون بچه هایی که نگاه می‌کردند..... الهی من بمیرم برا اون بچه هایی که بهم روضه میخوندنو گریه می‌کردند.... دو چشمش بسته اما درد دارد یقینا بیش از اینها درد دارد آخ بریز آب روان بر سنگ غسلش ولی آرام اسما درد دارد خدا داند دلم خون گریه میکرد به حالم دشت و هامون گریه میکرد ندیدم زخم پهلو را در آن شب ولی دیدم کفن خون گریه میکرد
‍ روضه  شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ای خاک بقیع بر کف،بهرت گهر آوردم سرمایه ي عمرم را،باچشم تر آوردم *میخواد بدن فاطمه شو دفن کنه.علی القاعده احتیاج به دونفر داره.یکی باید وارد قبر بشه.یکی باید بدن رو سرازیر درقبر کنه،فاطمه محرمی  جز علی نداره،همین که بدن فاطمه شو سرازیر درقبر کرد.* که ناگه از لحد نوری بر آمد نمایان دستی از پیغمبر آمد *دوتا دست شبیه به دستای پیغمبر بیرون  آمد.کنایه از اینکه علی جان،امانتم رو رد کن. زهرا جانم... اگر بدن فاطمه رو بلافاصله برداشت علی ِ مرتضی، غسل داد.کفن کرد.دفن نمود.اما...،بدن میوه ی دلش كربلا سه روز و دوشب روی خاک ماند.بدون غسل وکفن.نه...نه...،بدون کفن نبود.* کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون تانگویند حسین بن علی بی کفن است
. عمّار می‌گوید: به خانه آقا و مولایم امیرالمومنین رفتم و از ایشان اجازه‌ ورود گرفتم. به من اجازه فرمودند و داخل شدم. ایشان را در حالی که محزون و اندوهگین نشسته بودند، یافتم و حسن در سمت راست و حسین در سمت چپ ایشان نشسته بودند. گاهی به حسین علیه‌السلام نگاه می‌کرد و می‌گریست و گاهی به حسن علیه‌السلام. هنگامی‌که به حال او و فرزندانش نظاره کردم از خود بیخود شده، اشک‌هایم جاری شد و به شدت گریستم. هنگامی‌که آرام شدم عرضه داشتم: اجازه سخن به من می دهید فرمود: بگو ای ابا الیقظان! عرضه داشتم: شما امر بر صبر کردن در مصیبت می نمایید. پس این اندوه طولانی (در این مصیبت) چیست؟ در حالی که شیعیان شما به خاطر خانه‌نشینی و غیبت شما آرام ندارند و این امر بر آن‌ها سخت است. می‌گوید حضرت به من نگاه کرده و فرمود: ای عمّار! همانا مصیبت کسی که من از دست داده ام بسیار سخت است. من رسول خدا را با از دست دادن فاطمه از دست دادم. او برای من موجب آرامش و تسلیت بود. هنگامی‌که سخن می‌گفت در گوش من صدای رسول خدا می پیچید و هنگامی‌که راه می رفت مثل رسول خدا راه می‌رفت و من درد فراق را جز با دوری او احساس نکردم و چه بزرگ است مصیبتی که به من رسیده است. هنگامی‌که او را در جایگاه غسل قرار دادم، فهمیدم که استخوانی از پهلوی او شکسته است و پهلویش از ضربه تازیانه ها سیاه شده و او آن را از من مخفی می نمود که می ترسید مبادا اندوه من بیشتر شود و به حسن و حسین نمی نگرم مگر اینکه اشک راه گلویم می گیرد و به زینب گریان نگاه نمی‌کنم مگر اینکه دلم به حال او به رقّت در می آید. سپس حضرت با عمار از منزل خارج شدند و شیعیان به یکدیگر بشارت آن را دادند. 📚منابع: انوار العلومة، ص ۲۱۴ 👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳۰
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد خواستم من هم بگیرم دست بابا را نشد مادرم او را گرفت و تازیانه پشت هم، هی فرود آمد، ولی دستان مادر وا نشد دست مادر آخرش واشد، نمیگویم چطور اینقدر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد من فقط دیدم، چرا افتاد مادر، پا نشد حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود هر چه ماندم منتظر، فردا وفرداها ... نشد هر چه گشتم کوچه را، فردا و فرداها ... نبود هر چه گشتم گوشواره آخرش پیدا نشد من عصای پیری مادر شدم در کودکی پیر هجده ساله، جز با تکیه بر من، پا نشد آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی آری، آن قامت به جز در پای یکتا، تا نشد تا که مادر رفت، انگار از پدر چیزی نماند در جهان هرگز امیری این قدر تنها نشد پیش زینب بغض هایم در گلویم گیر کرد خواستم زاری کنم، پیش حسین، اما نشد چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد خون نشد پاک آخرش از برگ لاله، هر چقدر ریخت بر دست علی آب روان، اسماء، نشد شاعر : قاسم صرافان ====================
مستند 🔸🔶《السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ(ص) السَّلامُ عَلَيْكِ يَا اُمَّ الاَئِمَّة النُجَبَاء، السَّلاَمُ عَلَيْکِ يَا فَاطِمَهَ الزَهرَاء(س)》🔶🔸 ✅هنگامی که دخت گرانمایه پیامبر اکرم(ص)، فاطمه زهرا(س) را به خانه امام علی(ع) می بردند، پیامبراکرم(ص) پیشاپیشِ مرکب و «جبرائیل» سمت راست و «میکائیل» سمت چپ و هفتاد هزار فرشته از پی مرکب ایشان حرکت می کردند. آنگاه حضرت(ص) به سلمان دستور داد تا زمام آن مرکب را برگیرد و حرکت کند. خود آن بزرگوار نیز به همراه آنان حرکت کرد و نیز مردان هاشمی همگی در رکاب بانوی دوسرا فاطمه زهرا(س) بودند و پیامبر(ص) دستور داد دختران عبدالمطلب و بانوان مهاجر و انصار به همراه عروس بهشت، حرکت کنند و همسران پیامبر(ص) نیز پیشاپیش قافله و مرکب عروس حرکت می کردند. تا جایی که سلمان می گوید : در مدینه، چنین عروسیّ به این جلالت و شکوه سابقه نداشت. سپس وقتی کاروان به درب خانه امیرالمومنین(ع) رسید، حضرت رسول اکرم(ص) دستِ امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) را گرفت و از جمعیت حاضر فاصله داد. 《..وَ کَشَفَ الرِداءَ عن وَجهِها حَتّی رَآهَا عَلیُّ(ع) ثُمَّ اَخَذَ يَدَها فَوَضَعَها فی يَدِ عَلیِّ(ع)》 ♦️حضرت(ص) پرده از چهره فاطمه(س) برداشت و علی(ع) چهره فاطمه(س) را دید و دست دخترش را در دستان حضرت علی(ع) گذاشت.(۱) سپس فرمود: 《اَبَاالْحَسَن!ِ وَللهِ هذِهِ وَدیعَةُ اللهِ وَ وَدیعَةُ رَسُولِهِ عِنْدَکَ..》 ♦️ای علی(ع)! به خدا قسم، فاطمه(س) امانت الهی و امانت رسول(ص) او در نزد توست.(۲) 🏴اما طولی نکشید که اول مظلوم عالم، با اینکه کوهی از صبر و استقامت بودند اما در فراق زهرای مرضیّه تاب و توانش به سر آمد و با آهی جانکاه، هنگام دفن فاطمه(س) خطاب به پیامبر خدا(ص) عرضه داشت: 《..ولِقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ(س)》 ♦️امانتی كه به من سپرده بودی، برگردانده شد و به صاحبش رسید، و آنچه در گرو من بود، از من ربوده شد.(۳) 📝شعر : بدون یار شدم، رفت آن که یارم بود، همان که وقت غم و غصّه غمگسارم بود، مرا به تیغ نیازی نبود تا او بود، به ذوالفقار چه حاجت، که ذوالفقارم بود، منم پیمبرِ بعد از پیمبر خاتم، که گریه، وحی من و چاه کوفه، غارم بود، سکوت کردم و آهی کشیدم آن وقتی، که در نماز پسین، دومی کنارم بود! طالبی 📚منابع: ۱)امالی شیخ طوسی، ص۴۲، مجلس دوم ۲)بحار الانوار مجلسی، ج۲۲، ص۴۸۴ ۳)اصول کافی کلینی، ج۱، ص۴۵۹ ====================
پشت دربِ خانه‌ای که خادمش جبریل بود همسرِ شیرِ خدا بال و پرش آتش گرفت ... (س)🥀 💔
هیئت سفیران زینب(س)... ..mp3
5.2M
🏴 🎤•| |• گرچه از وصف تو شاهد با دل و جان مینویسه از تو گفتن کار ما نیست از تو قرآن مینویسه نور رستاخیز گوهر قرآن نعمتی که از تو گفته کوثر قرآن راه پیغمبر با تو کامل شد تا به دنیا اومدی این آیه نازل شد انا اعطیناک الکوثر ولی وای از دل پیغمبر انا اعطیناک الکوثر آخ خجالت زده شد حیدر انا اعطیناک الکوثر فضه دید چی شده پشت در انا اعطیناک الکوثر دید که زنده زنده سوخت آخر فضه فضه فضه خذینی کار زنونه است جمع کن هر چی میبینی فضه فضه فضه خزینی لگداشون کار سقط جنینه انا اعطیناک الکوثر مادر مادر ... شعله ها پر کردن آخر کاسه صبر علی رو خواست بسوزونه مغیره کوثر و قدر علی رو کافرای شهر آیه سوزوندن پیش چشمای در و همسایه سوزوندن سوخت و سوخت حیدر محسنم همراهش رد شدن از روی قرآن چهل نفر اوباش انا اعطیناک الکوثر میزدن زنو جلو شوهر انا اعطیناک الکوثر یکی سیلی زد با انگشتر انا اعطیناک الکوثر میرسه به کربلا این شر انا اعطیناک الکوثر شعله و موی سر دختر انا اعطیناک الکوثر مادر ...
4_5947407786487846536.mp3
510K
عزیز من از زندگی نا امیده زمان خداحافظی ها رسیده خداحافظ ای ناامید از جوونی جوون شکسته پر قد کمونی حلالم کن ای یاس نشکفته پر پر حلالم کن ای یار پر درد حیدر خداحافظ ای یاس هجده بهارم پس از تو امیدی به دنیا ندارم برا حفظ جونِ منِ بی طرفدار با خون یادگاری نوشتی رو دیوار صدات مثله دستات می لرزه عزیزم ببین با چه حالی برات اشک می ریزم خداحافظ ای دست و بازوی خسته خداحافظ ای یار ابرو شکسته خداحافظ ای یار پهلو گرفته خداحافظ ای محرمِ رو گرفته می ری از پیش من تو با روی زخمی می مونم من و غسل پهلوی زخمی برو اما یادت باشه ای حبیبه علی بی تو تا آخر عمر غریبه اونی که توو قلبش ز من کینه داشته ردّ پنجه شو زیر چشم تو کاشته