eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•تنها چو حیدرم.. و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── گر چه گره گشایم و موسی بن جعفرم من صدها گره فتاده به کارم که مضطرم کنج قفس عدد نفسم را بریده است چون گل شکسته ساقه ام و کرده پرپرم تصویر مانده زیر عبا وقت سجده ام خون جای اشک میرود از دیده ی ترم قعر سجون سرایم و مانوس با بلا با دست بسته بی کسم و تنها چو حیدرم سر بی عمامه...پای برهنه...رخم کبود یا رب ببین یهود چه آورده بر سرم از ارتباط صورت و زانو، من آگهم از چه میان کوچه زمین خورد مادرم هم بر عبا و صورت من جای پای او... از بس که زیر پایت ،جسمم بَرند گر صحبت از مخلص الاشجار می کنند تا سینه بین خاک فرو کرد پیکرم .‌ «وای...آقاجانم....وای» چون ساعد. چون استخوان ساق.. من از ضربه تا شده .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
مداحی_آنلاین_تنها_چو_حیدرم_حاج_منصور_ارضی.mp3
1.18M
|⇦• تنها چو حیدرم... و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حاج منصور ارضی
. |⇦•آهسته گذارید... و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام میرباقری ●━━━━━━─────── "السلام علیک یا ابا الحسن یا موسی بن جعفر ایها الکاظم یا بن رسول‌الله یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه" آهسته گذارید روی تخته تنش را تا میخ اذیت نکند پیروهنش را (تا میخ در آزرده نسازد بدنش را) اصلاً بگذاريد رويِ خاک بماند زشت است بيارند غلامان بدنش را اين مرد الهی مگر اولاد ندارد بُردند چرا مثل غريبان بدنش را اين هفت كفن روضه‌ِ گودال حسين است ای كاش نيارند برايش كَفَنش را نه پيروهنی داشت حسين نه كفنی داشت مديون حصيرند مرتب شدنش را *سالها در زندان بود اونم چه زندانی "الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ. وظُلَمِ الْمَطَامِیرِ ذِی السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُیُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَیْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ "نمیدونم چه شده بود تو این زندان آخر، زندان سندی ابن شاهک گفتن لحن حضرت تغییر کرد.."يا مُخَلِّصَ الشَّجَرِ مِنْ بَيْنِ رَمْلٍ وَ مآءٍ وَ طین وَ يا مَخَلِّصَ الْوَلَدِ مِنْ بَيْنِ مَشيمَةٍ وَ رَحِمٍ خَلِّصْنِي مِنْ حبس هَارُون‏" دعای حضرت مستجاب ش به محبین و شیعیان حضرت وعده آزادی آن حضرت را داده بودند جلو درب زندان منتظر هستند امامشان آزاد بشه. دیدند درب زندان باز شد چهار غلام بدنی را رو تخت پاره ای گذاشتندخدا ازشون نگذره یکی مقابل این بدن صدا میزنه "هذا اِمامُ الرّافِضَهِ" غریبانه بدن را می‌بردند.ولی والی بغداد متوجه شد دستور داد گفت: اگر این بدن از بنی هاشم نیست چرا در مقابر قریش دفن می‌کنند اگر از بنی هاشمه چرا غریبانه تشیعش می‌کنند؟ گفتند این بدن موسی ابن جعفر سلام الله علیه.دستور داد گفت: باید احترام بشه تجلیل بشه ..سه روز بدن رو جِسر بغداد ماند. ولی مردم احترام کردنند گل باران کردنند این بدن را تشییع شد.با غل و زنجیرحضرت رو به خاک سپردند ولی گفتن هفت کفن قیمتی بر بدن حضرت پوشاندند. "صل الله علیک یا ابا عبدالله "یه جوری به بدن هجوم برده بودنند هر چی داشتند از نیزه و شمشیر و سنگها که دیگه به اندازه نگین انگشتر جای سالم در این بدن باقی نمانده بود. یا بقیه الله خدا لعنتشان کنه چه داغی بر دل شما نشاندند تازه رو کرد به دورو وریاش" مَن ینتَدِبُ لِلحُسَینِ" یه جوری بر این بدن با اسب تاختند خواهرش بدن را نشناخت‌ .بی حرمتی بالاتر، اجازه ندادند این بدن را دفن کنند "مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ" نزدیک بود.نزدیک بود امام سجاد برای این مصیبت قالب تهی کند وقتی عمه اش سوال کرد ما لي أراك تجود بنفسك يا بقيّة جدّي؟ فرمود: عمه جان مگر این بدن ولی خدا نیست مقابل آفتاب؟ وقتی حضرت آمد برای دفن این بدن نوبت به بدن سیدالشهدا رسید فرمود: بنی اسد شما کنار برید لازم نیست منو کمک کنید هستند منو کمک می کنند فرمود: فقط شما برید یه پوریا بیاورید یه جوری این بدن با خاک و شن آغشته شده بود . "المرمل بالدما"خون و خاک با هم آغشته شده بود* کفنی زخون و کفنی داشت ز خاک تا نگویند حسین ابن علی بی کفن هست * گفتند یه جوری این حصیر را زیر بدت قطعه قطعه موج داد. بدن قطعه قطعه را تو حصیر جمع کرد خودش بدنو به خاک سپر روی قبر یه جمله با انگشت نوشت یا بقیه الله "هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ علی بن ابی طالب الذی قَتَلوه عَطشانا"* از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
روضه خانگی - امام کاظم(ع) - 1802.mp3
7.55M
|⇦• آهسته گذارید... و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد حجت الاسلام میرباقری
6_144279017840373426.mp3
6.34M
🎤•| |• مثل بچه مرده ها گریه کنید میخواهم از رباب و دخترش بگم این دفعه مصیبت رقیه رو میخواهم از زبون مادرش بگم دخترم مثل علی اصغر برات مادری کردم رفتی و چادر خاکی تو رو روسری کردم تیر سه شعبه بود از گلو بزرگتر از صورت تو دست عدو بزرگتر الهی که براتون بمیره مادر روز و شب باید که خون گریه کنم گریه کنم گریه کنم من برا کدومتون گریه کنم گریه کنم گریه کنم برا آخرین ستاره حسین گریه میکنن همه آسمونا نامسلمونا نذاشتن که تو رو ببرم قبرستون مسلمونا دخترم مثل علی اصغر برات میزنم ناله بمیرم حتی تو رو غسل نداد زن غساله یادمه که رسیدن به پشت خیمه روضه نبش قبر و خنده و گریه الهی پیدا نشه قبر رقیه روز و شب باید که خون گریه کنم گریه کنم گریه کنم من برا کدومتون گریه کنم گریه کنم گریه کنم لا اقل تو دیگه از پیشم نرو میدونم خیلی کتک زدن تو رو مثل زینب و غروب قتلگاه بوسه میزدی رگ بریده رو الوداع سلام من رو برسون به علی اصغر و السلام تیر خلاص روضته غارت معجر پری دیگه برا پر زدن نداری حتی یه جای سالم به تن نداری تو هم شبیه بابات کفن نداری روز و شب باید که خون گریه کنم گریه کنم گریه کنم من برا کدومتون گریه کنم گریه کنم گریه کنم
با آن صدای خسته و اشک مثالی اش گردیده باز همدم طفل خیالی اش این روضه زنانه جگر پاره میکند دارد رباب صحبت گهواره میکند یادش بخیر قِل زدن و خنده کردنت یادش بخیر بوسه پیوسته بر تنت وقتش رسیده بود که دندان در آوری با خنده ات از این دلم ای جان در آوری یادش بخیر موقع قنداقه بستنت یادش بخیر دفعه اول نشستنت میخواستم که شانه زنم تازه موی تو مادر صدا زنیم و بیایم به سوی تو همواره بود در بغلم جای خواب تو طاقت نداشتم به خدا اضطراب تو بابا که میرسید لبت بود و بوسه هاش یادش بخیر بال و پری می زدی براش گفتم که راه میروی و ذوق من بپاست افسوس,روزگار برایم چنین نخواست تنها رباب را فقط این غصه کرده پیر با تیر کی گرفته کجا کودکی ز شیر حالا فقط خیال تو مانده برای من یاد لبت شده سبب گریه های من مظلومِ بی دفاع من ای طفل بی زبان جای تو هست در بغل من نه بر سنان تو رفتی و سپردمت ای غنچه بر خدا شش ماهه ام فدای سرت روی نیزه ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای طفل شیرخواره ی من،یاس پرپرم با دیدن سرت،سر نی سوخت حنجرم شرمنده ام که بی تو کمی آب خورده ام این آب آتشی شده بر قلب مضطرم حالا که شیر آمده در سینه ی رباب از چه به روی نیزه نشستی برابرم این نیزه ها توان سر کوچکت نداشت نیزه بزرگ تر ز سرت،خاک بر سرم آندم که حرمله به تنم تازیانه زد از روی نیزه داد زد ای وای مادرم
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات چه زود این همه تغییر کرد آب فرات چه کرد با جگر تشنه‌ها؟ نمی‌دانم رباب را که زمین گیر کرد آب فرات رباب را چقدر در حرم خجالت داد همان دو لحظه که تأخیر کرد آب فرات سفید شد همۀ گیسویش یکی به یکی عروس فاطمه را پیر کرد آب فرات همان که آبرویت را ز گریه‌اش داری سه شعبه در گلویش گیر کرد آب فرات دو قطره آب ندادی و شاه عطشان را چقدر حرمله تحقیر کرد، آب فرات! دوباره آب رسید و دوباره شیر آمد ولی چه سود، کمی دیر کرد آب فرات تمام اهل حرم تشنه، اسب‌ها سیراب سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
رباب بودی با گریه رَبِّ آب شدی در این یکی دوسه ماهه چقدْر آب شدی بجای جعده شدی هدیه بر بنی الزهرا دعای فاطمه بودی که مستجات شدی بنا نبود که جلوه کنی در این عالم کنار نور عقیله تو در حجاب شدی زبسکه خاک سرت ریختی زداغ حسین ترک ترک شده همرنگِ با تراب شدی عروس فاطمه بودی که رفتی از یثرب همین مدینه !!!کنیز حرم خطاب شدی زگریه زیر دو چشمت شیار افتاده بیاد لب لبِ ششماهه ات کباب شدی چنان حسین عوض گشته شکل صورت تو زبسکه سوخته در زیر آفتاب شدی دمی که  حنجرِ پاشیده را بغل کردی توهم زخون گلوی علی خضاب شدی به دست ِ خالی و لالایی تو خندیدند به روی ناقه تو یک لحظه غرق ِ خواب شدی زنی مقابل تو شیر داد؛ طفلش را چقدر یادعلی اصغرت عذاب شدی میان طشت، خجالت کشید از تو حسین دمی که وارد آن مجلس شراب شدی اشاره کرد یکی بر سکینه دختر تو برای حفظ امانت در اضطراب شدی عروسِ حضرت زهرا زمانه با تو چه کرد به شهر شام زنِ خارجی خطاب شدی
لالا بر آن که خواب ندارد چه فایده ماندن بر آن که تاب ندارد چه فایده گیرم تو را حسین بگیرد، بغل کند وقتی دو قطره آب ندارد چه فایده احساس مادری به همین شیر دادن است آری ولی رباب ندارد چه فایده انداخته حِرز، اگر چه به گردنت تا صورتت نقاب ندارد چه فایده پرسش نکن سه شعبه برایم بزرگ بود وقتی کسی جواب ندارد چه فایده با چه سر تو را به نی بند می کنند زلفی که پیچ و تاب ندارد چه فایده
بدون معجر هم می‌کند حجاب رباب ز نور فاطمه دارد به خود نقاب رباب کدام قافیه خوب است شعر مرثیه را بدون وقفه دلم داد زد رباب رباب ز داغ سینه‌ی خشکیده از عطش بی شک تمام عمر به خود می‌دهد عذاب رباب به التماس، اباالفضل زیر لب می‌خواند به گوش مشک علی و به گوش آب رباب از آن زمان که به دنبال آب رفته حسین ندیده است علی را مگر به خواب رباب پس از امام که مانده‌ست پیکرش بر خاک نشسته است فقط زیر آفتاب رباب نجات بخش حسین است از جفای یزید چه کرده است در آن مجلس شراب رباب به گوش او نرسد کاش گریه‌ی نوزاد که از صداش میوفتد به اضطراب رباب