#دو_بیتی_صلوات
#امام_علی_ع
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
به علی فاتح خیبر صلوات
به علی شافع محشر صلوات
به علی همسر والای بتول
به علی ساقی کوثر صلوات
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
آن ناد علی سینجلی را صلوات
آن شیر خدا شاه ولی را صلوات
بفرست اگر شیعه ی مخلص هستی
پیوسته ز جان و دل علی را صلوات
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
بر صاحبِ ذوالفقار و حیدر صلوات
آن شیر شجاع و میرِ لشکر صلوات
ســـــردارِ نبی؛ وصیِّ پیغمبـــرِ مــا
برجمله بشر، امیر و رهبر صلوات
•-
ای شیعه مکن وحشت قبر و سکرات
تا حضرت مرتضی است کشتی نجات
در وقت سوالشان بگو با دو ملک
من شیعه ی حیدرم به حیدر صلوات
•-----
ای شیعه بگو بلند و ممتد صلوات
تا که بشود راه بلا سد، صلوات
بر احمد و زهرا و علی و حسین
بر پنج تن آل محمد صلوات
•--
بر قامت باوقار حیدر صلوات
بر عزت و اقتدار حیدر صلوات
از محضر او اگر نجف میطلبی
خواهی بروی کنار حیدر صلوات
صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
التماس دعا
•#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
◾#دودمه های
◾#شهادت
◾️#امام_علی_ع
•--
◾بنداول
با زبان روزه حیدر میرود در قتلگاه
میکند زینب نگاه (۲)
◾بنددوم
کشتهگردد بین محرابدعا در صبحگاه
میکند زینب نگاه (۲)
◾دو دمه های
◾شهادت حضرت علی (ع)
◾بنداول
حیدر یون در نماز صبح حیدر کشته شد
صورت نورانیش از خون سر آغشته شد
آه واویلا علی (۲)
◾بنددوم
ناله فزت و رب الکعبه میآید بگوش
ضربتی زد ابن ملجم نورحیدر شدخموش
آه و واویلا علی(۲)
◾دو دمه ی سینه زنی
◾شب بیست و یکم
◾بنداول
یاعلی بنگر طفلان یتیم کوفه را
کرده غوغایی به پا (۲)
◾بنددوم
شیر آوردن برایت یا علی مرتضی
کرده غوغایی به پا (۲)
#مرتضی_محمودپور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5891172053104459942.ogg
زمان:
حجم:
163.4K
#زمزمه
#واحد
#نوزدهم_رمضان
#زمزمه_شهادت_امام_علی_ع
•----
چشمای حیدر امشب خیره به آسمونه
دلخسته از فراق زهرای قد کمونه
صبرش دیگه سر رسیده
از غصه دیگه بریده
از وقتی بی زهرا شده
از دنیا خیری ندیده
😭علی غریبه بخدا
برای آخرین بار از لابلای نخلا
میاد صدای گریه ش از دل چاه صحرا
پر غم دل بی تابشه
دل علی در تپشه
آخه علی از فاطمه
هنوز خجالت می کشه
😭علی غریبه بخدا
همه دعا بخونید که بی سحر شه امشب
دل همه گرفته دلشوره داره زینب
زینب میگه ای پدرم
من از دلت با خبرم
امروز به مسجد نرو تا
کم نشه سایه ت از سرم
😭علی غریبه بخدا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@MaddahionlinYEKNET.IR - monajat - shabe 16 ramezan 1402 - karimi.mp3
زمان:
حجم:
2.23M
نگاه رحمتت بر ماست
میدانم که میآیی
#مناجات🔊
#ماه_رمضان🌙
#محمود_کریمی🎙
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_سلام_ای_راه_نجاتم_نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
9.86M
سلام ای راه نجاتم
سلام ای چراغ راهم
#مناجات🔊
#ماه_رمضان🌙
#سید_رضا_نریمانی🎙
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@Maddahionlinمداحی آنلاین - نمانده هیچ به جز آه سرد و چشم تر از من - سلحشور.mp3
زمان:
حجم:
5.4M
نمانده هیچ ...
به جز آه سرد و چشم تر از من
#مناجات🔊
#ماه_رمضان🌙
#مهدی_سلحشور🎙
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_آمدم_ای_بنده_نواز_حاج_سعید_حدادیان.mp3
زمان:
حجم:
7.84M
آمدم آمدم ای بنده نواز
با تو امشب کنم راز و نیاز
#مناجات🔊
#ماه_رمضان🌙
#سعید_حدادیان🎙
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•مگه یادم میره...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده #شب_شانزدهم_ماه_مبارک_رمضان به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*تا حالا برا هممون اتفاق افتاده اگر جایی اتفاق بدی برامون بیفته از اون خیابون، کوچه، از اون محل هر موقع رد بشین تا قیامت اون لحظه از ذهن ما بیرون نمیره .. از تو کوچه که رد می شد می گفت باز هم... همه زیر بغلاشو میگرفتند..
چی شد چرا دوباره نشستی؟ آقاجان میگفت:*
باز هم خاطراتم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن کوچهٔ غم ها افتاد
*امام صادق علیه السلام فرموده:برا روضه مادر ما بلند بلند گریه کنید. اینو می گم یه وقتی کسی حواسش پرت نباشه حتی اگه می تونی اداشو دربیاری، دربیار چون هیچکی برا مادر نمی تونست بلند گریه کنه تا می آمدند داد بزنن مولا می گفت: جانِ من آروم گریه کنید. امام حسن آستین به دهن میگرفت هی نیمه شب از خواب بلند می شد می گفت مادرمو نزن..*
«مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر »
یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم
به سرم سایه ای از غربت بابا افتاد
کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا افتاد
آن چنان زد که ره خانه خود گم کردیم
آن چنان زد که رخساره ی گل جا افتاد
*هی مولا می گفت زهرا جانم !چرا روتو از من میگیری؟ امام حسن صداش بلند میشد فقط من می دونم.. یه روضه خونی می گفت: فضه نه از سر بی معرفتی نه.. گفت چند روزی برم که طاقت دیدن اشک هاشون رو ندارم. مولا دید که فضه بار و بندیل بسته داره میره سپرده به خادمه های دیگه فرمود: فضه تو دیگه داری کجا میری؟ تو این مدینه مگه نمی بینی جواب سلام منم نمیدن تو یادگار فاطمه ای برا من تو یه لحظه ای با فاطمه بودی منم نبودم. گفت: آقاجان! هر کاری می کنم دیگه دلم آروم نمیشه به خدا ..همه به من میگن بچه کوچیک تر رو آروم کنی سخت تره اما به خدا من هم زینب و آروم کردم دیگه گریه نمی کنه مراعات میکنه هم حسین آروم شده همه اهل خانه آرام شدن.. اما می بینم باز حسن نصف شب از خواب بلند میشه هی فریاد میزنه. میگم خواب بد دیدی قربونت برم؟ میگه حالا میتونم حرف بزنم ..فضه تو کوچه نبودی مادرمو جلو من زدند. مادرم گفت حسن جان! این راز بین من و تو بمونه...*
یا رب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
داغی که گیسوان حسن را سفید کرد
*من میگم این که اون روضه رو امام حسن دید جای خود اما این که این راز و نگه داشت امام حسن رو پیر کرد. امیر المومنین لحظه غسل بی بی هی تا قبل به همه می گفت آروم آروم گریه کنید زهرای من وصیت کرده کسی متوجه نشه اما دیدن یه لحظه دست از غسل کشید. سرگذاشت رو دیوار آی فاطمه... داره بلند بلند گریه می کنه.. دیدن صدا امام حسن بلند شد. گفت: الان فهمید من برا چی داد می زدم نصف شبا هی دست بابا رو میگرفت می برد تو کوچه های مدینه میگفت: این رد خون رو، رو دیوار می بینی بابا؟!...*
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه میزد
گردیده بود همدست قنفذ با مغیره
این با غلاف شمشیر او با تازیانه میزد
« وای مادرم مادرم مادرم..»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ماه_مبارک_رمضان
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها