.
#واحد
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#سربند_امام_حسین
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
****
#حضرت_علی_اصغر_واحد
میپاشم خونش و سمت آسمون
ای خدا ببین چی اومد به سرم
آخه از فرات چیزی کم نمیشد
می دادن یه جرعه آب به اصغرم
تو دست و پا زدی و من مُردم
پر خون شدی و خون دل خوردم
نمیدونی چها کشیدم تا
این تیر و از گلوت در آوُردم
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
......
حرمله آخر من و بیچاره کرد
بین میدون و حرم آواره کرد
گلوی از برگ گل نازک ترو
با تیر سه شعبه پاره پاره کره
حرمله از غصه من و پیر کرد
شیرخواره من و چه جور سیر کرد
ببین چه کرد با گلوی طفلم
تیری که عباس و زمینگیر کرد
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
.......
زبانحال حضرت رباب
عروس فاطمه ام که مثل اون
داغ شش ماهه به روی دلمه
اون ندید محسنش و دیگه ولی
سرتو مقابل محملمه
تو رو زدن رو دستای بابا
محسن و در بین در و دیوار
نشون بده گلوت رو به محسن
بگو که تیر بدتره یا مسمار
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
#عبدالحسین ✍
👇
4_5879635178241920758.mp3
1.32M
.
#واحد
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#سربند_امام_حسین
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
****
#حضرت_علی_اصغر_واحد
میپاشم خونش و سمت آسمون
ای خدا ببین چی اومد به سرم
آخه از فرات چیزی کم نمیشد
می دادن یه جرعه آب به اصغرم
تو دست و پا زدی و من مُردم
پر خون شدی و خون دل خوردم
نمیدونی چها کشیدم تا
این تیر و از گلوت در آوُردم
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
......
حرمله آخر من و بیچاره کرد
بین میدون و حرم آواره کرد
گلوی از برگ گل نازک ترو
با تیر سه شعبه پاره پاره کره
حرمله از غصه من و پیر کرد
شیرخواره من و چه جور سیر کرد
ببین چه کرد با گلوی طفلم
تیری که عباس و زمینگیر کرد
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
.......
زبانحال حضرت رباب
عروس فاطمه ام که مثل اون
داغ شش ماهه به روی دلمه
اون ندید محسنش و دیگه ولی
سرتو مقابل محملمه
تو رو زدن رو دستای بابا
محسن و در بین در و دیوار
نشون بده گلوت رو به محسن
بگو که تیر بدتره یا مسمار
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
#عبدالحسین ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5879635178241920758.mp3
1.32M
.
#واحد
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#سربند_امام_حسین
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
****
#حضرت_علی_اکبر_واحد
یه جوون حاصل عمر پدره
حاصل خون دل یه مادره
هر غمی یه اثری داره ولی
اثره داغ جوون رو جگره
اقای ما اگه دلش میسوخت
دلش برای پسرش میسوخت
داغ علی طوری سوزوندش که
آبم میدادن جگرش میسوخت
ولدی یا ولدی ____ ای علی جان
......
هر چی میبوسمت آروم نمیشم
چه کنم ای پسرم من پدرم
تا که جسم پاره پاره تو دیدم
تکه تکه شد تموم جگرم
خوش قد و بالا ی حرم بودی
فدات بشم چه ریز ریزی تو
میخوام تورو بغل کنم اما
دست می زنم بهم میریزی تو
ولدی یا ولدی ____ ای علی جان
.....
چی شده چشاتو وا نمیکنی
چرا باباتو نگاه نمیکنی
هر چقدر که التماست میکنم
یه بارم بابا صدا نمیکنی
پاشو بابا باز منو یاری کن
مضطر شدم برام یه کاری کن
اومده عمه بین نامحرم
پاشو علی آبرو داری کن
ولدی یا ولدی ____ ای علی جان
#عبدالحسین ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5879635178241920758.mp3
1.32M
.
#واحد
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
#سربند_امام_حسین
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
****
#حضرت_اباالفضل_واحد
شده ام بی کس و یاور چه کنم
من و این خنده ی لشگر چه کنم
قامت خمیدهمو و همه دیدند
بی برادر شدم آخر چه کنم
پاشو داداش خون به دلم کردی
همه میدونن چقدر مردی
بچه ها بی تو آب نمیخوان که
فقط میخوان به خیمه برگردی
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
......
وای من ای قمر ام بنین
فرق تو کجا عمود آهنین
از سر و صورت غرق خون تو
معلومه با صورت افتادی زمین
ببین چجوری میزنم فریاد
برادر تو شده دشمن شاد
حرمله با خنده میگه دیدی
آخر علمدارت زمین افتاد
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
.....
همه دلشورهم اینه شب برسه
جون اهل خیمه بر لب برسه
حرمله فکر جسارته فقط
پس خدا به داد زینب برسه
اینا همه دست بزن دارن
وقت زدن که کم نمیزارن
پاشو برا رقیه کاری کن
اینا پی غارت گوشوارن
یا اخا یا عباس --- یا اباالفضل
#عبدالحسین ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5879710353054502959.mp3
682.8K
.
#شور
#طلیعه_محرم
#امام_حسین_شور
#ورود_به_محرم_شور
خوشبختی - فقط غم حسين
داره مياد صدای طبل ماتم حسين
فقط نگاهمه به رنگ پرچم حسين
سلام من به روضهی محرم حسين
محرما توو روضه ها اباعبدالله
ميخوام ازت يه كربلا اباعبدالله
دستمو ميذارم رو سينه ميگم از دور
صلی الله عليک يا اباعبدالله
يا اباعبدالله ۳
وقت مرگ - بيا كنار من
يه شب بيا با مادرت سر مزار من
فقط همين دو قطره اشكه اعتبار من
برای من بمون ای عشق موندگار من
قلب من توو دنيا تو رو فقط ميشناسه
واسه همينه كه به اسم تو حساسه
روز محشر كه ميرسه همه می بينن
توو دستای رقيه علم عباسه
يا اباعبدالله ۳
از وقتی - كه خادمت شدم
غلام عابس و حبيب و قاسمت شدم
ايشاالله ميبينم يه روزی لازمت شدم
رسيده اربعين و من هم عازمت شدم
كربلا سرزمين مادريمه آقا
من ارادتم به تو از قديمه آقا
علم و طبل و سنج و پرچم و مشک تو
همه ی خاطرات بچگيمه آقا
يا اباعبدالله ۳
#میلاد_قبایی ✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#داره_میاد_صدای_محرم_حسین❤️🏴
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
سلام بر محرم
#ویژه_پروفایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
بفرمایید محفل روضه در کانال نوحه حضرت زینب سلام الله علیها..🌹🏴
#متن_روضه_شب_چهارم_محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یک به یک آمدند کرب و بلا
دور اربابِ عشق جمع شدند
مثل هفتاد و دو گل عاشق
همه پروانه های شمع شدند
زینب آرام میشد آن وقتی
یار سوی غریب می آمد
آن طرف سی هزار میرفتند
این طرف یک حبیب می آمد
🔹لشگر دشمن وقتی نیرو اضافه میکرد، تاریخ مینویسه: دَمّام میزدن، طبل میزدن، جشن می گرفتن برا اضافه شدن نیروهای دشمن، فاصله ای نبود از خیمه دشمن تا خیمه گاه اهل بیت، وقتی دَمّام میزدن زمین می لرزید، می فهمیدن نیرو اضافه شده، بچه ها میومدن دور عمه میگفتن، عمه! چرا به این لشگر نیرو اضافه نمیشه؟ چرا همش نیروی دشمن اضافه میشه؟ خانوممی گفت: صبر کنید نیرویِ لشگرِ حسینم تو راهه داره میاد، حبیب وقتی رسید خبردادن لشگر حسین اومده، نیروی کمکی اومده، همه از خیمه ریختن بیرون دیدن یه پیرمرد محاسن سفید، دلِ زینب رو آرومکرد، بی بی فرمود: سلاممن رو به حبیب برسونید، بگید: ممنونم اومدی حسینِ منو یاری کنی...
زن و فرزند را رها کرد و
رفت با عشق آشنا بشود
عشق یعنی زُهَیرِ عثمانی
خواست صد مرتبه فدا بشود
بیست سالِ تمام هر شب و روز
از اجل خواست تا امان بدهد
آرزوی بُرِیر این بوده
در رکاب حسین جان بدهد
تیرباران شروع شد بعدش
شد فدایی حجِیر با پدرش
دست در دست هم شهید شدند
ای به قربان جُندَب و پسرش
در میان سواره های یزید
این دلاور پیاده می جنگید
بوی صفین داشت شمشیرش
مثل حیدر ،جُناده می جنگید
رفت عابِس برهنه در میدان
مستِ مست از مِیِ سبوی حسین
ما همه عاشقیم اما او
شاهِ دیوانگانِ کوی حسین
آن زمانی که عشق می آید
هیچ چیزی مقابلش سَد نیست
رو سفیدی جُون ثابت کرد
رو سیاهی همیشه هم بد نیست
▪️اومدبالاسرش ،سرش رو بغل کرد، سرش رو گذاشت روی زانوی خودش، هی غلام سیاه سرش رو می انداخت رو خاک، ابی عبدالله گفت :چرا سرت رو از پامجدا میکنی؟ گفت: آقا! سَرِ من کجا؟ ابی عبدالله کجا؟ ابی عبدالله دعا کرد:"اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ" خدایا رو سفیدش کن*
کَم کَمک ظهر شد اذان گفتند
شد فدای نماز خواندنِ او
تیرها را به جان خرید سعید
تا نباشد گزند بر تن او
🔸سعید بن عبدالله پیک بود، نامه میبرد و می آوُرد، چهار بار تو تاریخ هست رفت و برگشت، اول نامه از طرف مردم کوفه برد مکه، سیصد فرسخ رفت نامه رو داد، سیصد فرسخ با مُسلم برگشت، دوباره مسلم نامه نوشت دوباره سیصد فرسخ رفت، دوباره با ابی عبدالله سیصد فرسخ برگشت، یعنی نزدیک شش هزار کیلومتر تو بیابونا رفت و برگشت...
لذا ظهر عاشورا وقتی اصحاب مشورت کردن کی وایسته جلویِ حسین سپر بشه بلند شد، گفت: کی از من بهتر؟ گفتن چرا؟ گفت: من هزار وچهارصد فرسخ در به در شدم تا این لحظه بیام برا حسین فدا بشم...
▪️ ایستاد جلو نمازحسین، دوازده تیر به بدنش اصابت کرد، تیر داره میخوره، بعضی از تیرها مسمومه، بعضی از تیرها خیلی عمیق فرو رفته، اما حواسش به حسینه هی پشت سر ش رو نگاه میکرد، آقا سالمِ یا نه؟ خدارو شکر حسین داره نمازش رو تموم میکنه، من شرمنده فاطمه نشم، حسین داشت سلام میداد، مقتل میگه: تیر سیزدهم پرتاب شد، سعید دیگه بدنش جا نداشت همه تیرها به بدن... دید تیر به سمت ابی عبدالله میاد چیکار کنه؟ میدونی چیکار کرد؟ صورتش رو أورد جلوی تیر، تیر تو صورتش خورد با صورت خورد زمین، ابی عبدالله سلام رو داد دوید اومد بالا سر سعید تیر رو از صورتش بیرون کشید، صورتش رو پاک کرد،خونهارو پاک کرد، میخواست یه جمله بگه گفت چی میخوای بگی؟
🔸 داشت نفس آخر رو میکشید، گفت: آقا راضی شدی یا نه؟ وفا کردم یانه؟ ابی عبدالله یه جمله ای فرمود: "أَنْتَ أَمامِي فِي الْجَنَّةِ" .. یعنی سعید همینجور که الان جلوی من وایستادی بهشتم مقابل حسینی... راحت شد خیالش...
اینجا یه تیر به صورت اصابت کرد یه جا دیگه ام سراغ دارم یه تیر به صورت اصابت کرد
اون ساعتی که عباس دوتا دستاش قلم شده بود، تیر به چشم مبارکش زدن...😭
اینجا ابی عبدالله اومد تیر رو از صورت سعید کشید اما علقمه، هرکاری کرد عباس تیر از چشمش نیومد بیرون...😭
سرش رو خمکرد یه جوری با عمود آهن زدن با صورت افتاد رو زمین.....
آااای
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
#روضه_شب_اول_محرم
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
شمیم عاطفه در کوچه ها
رها شده است
دوباره هر شب من
رنگ کربلا شده است
وزیده در همه جا
عطر سیب حضرت عشق
قسم به ساحت گریه
قسم به ساحت عشق
دوباره شوق حرم
تا خدا دلم را بُرد
به عرش روشن کرب و بلا
دلم را بُرد
دوباره ماه مُحرم ،
رسیده ماه عزا
غروب غربتِ جان کاه
« سیدالشهدا »
برات گریه دوباره
به چشممان دادند
به ما حسینیهی گریه را
نشان دادند
مُحرم آمده
آقا صدایمان کردی
(گریه کنای من بیان ، سینه زنای من بیان ، عزدارای من بیان ، عزدارای حسینم بیان ، حسینم غریبه غریبه غریبه ، این شبا ، صداش با گوش دل شنیده میشه ، غریب مادر حسین ، غریب مادر حسین ، غریب مادر حسین ...)
مُحرم آمده
آقا صدایمان کردی
برای عرض ارادت
جدایمان کردی
از شب اول گفت بیا ، گفتی چشم ، خیلی ها شب عاشورا میان ، شب تاسوعا میان ، اما تو هنوز خیمه بر پانشده بود ، سراغ میگرفتی ، کی میرسه ؟ )
لیاقتی بده
تا روضه خوان تو باشیم
عنایتی که فقط
در امان تو باشیم
( آماده ای برای روضه ؟ آماده ای برای گریه ؟ )
صدای مرثیهی
آب آب می آید
صدای گریهی
طفل رباب می آید
( این صدا همه رو بیقرار کرده )
هنوز علقمه
لب تشنهی لب سقاست
هنوز چشمِ حرم
در مصیبتش دریاست
( خط آخر شعر من ... شب اولی ها خوش به حالتون ، شب اول با شبای دیگه فرق میکنه ، آدم بعد یک سال به محبوبش رسیده ، به اربابش رسیده )
خمیده خواهری
انگار می رود از حال
گمان کنم که رسیده
حوالیِ گودال
#شاعر_یوسف_رحیمی
حسییین ... از امشب دیگه باید نفست روخرج کنی ، ... اگر بدن بی سر مسلم رو از بالای دارالماره به زمین پرتاب کردند ، خواهرش نبود ، دخترش نبود ، اما بمیرم برا اون آقای غریبی که ... راوی میگه دیدم خانم از توو خیمه بیرون دوید ، عین عبارت است ، جگرم سوخت ، وقتی به این عبارت برخوردم ، سیدها ... عمه جانه تون تا دید حسینش روی زمین افتاد ، پا برهنه بیرون دوید ، « وَ خَرَجَتْ زَیْنَبُ بِنْتِ فاطمه » ... هی زمین میخورد ، هی بلند می شد ، هی صدا میزد وا حسینا ... حالا هر کجا نشستی با عمه سادات هم ناله شو ، بگو یاحسین ...
از حرم تا قتلگه
زینب صدا میزد حسین
دست و پا میزد حسین
دید نمیتونه حسینش بلند بشه ، مقتل اینطوری آورده ، اومد بالاسر حسین ، زیر کِتفاشو گرفت بلندش کرد ، تکیه داد به خودش ، داداش بلند شو ، زینبت اومده ، حسین ...
سوی خیمه برگرد
خوار حزینم
تا به زیر خنجر
ننگری چنینم ...
برگرد زینب ، تو طاقت نداری ببینی ، سرِ حسین رو می برند ، حسیییین ...
#روضه_استقبال_از_محرم
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
۱۸ مردادماه ۱۴۰۰
h
.
|⇦•دست خودم نبود ..
#قسمت_پایانی / #زمزمه و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد طاهری
●━━━━━━───────
دست خودم نبود، یدفه پیر شدم
از خواب که پا شدم، دیدم اسیر شدم
دست خودم که نیست، خرابه حال من
بچه هاشون بابا، عمه رومیزنن
دست میندازن منو،
میگن میریم برات، گوشواره میخریم
دست میندازن منو،
دست میزنن بابا، همهش به روسریم
دست میندازن منو میون بازار
دست میندازن منو توی خرابه
میگن آروم بازی کنیم تو کوچه
بابای این دختر رو نیزه خوابه
چشمات و وا کن و، دخترت و ببین
تو صورتم بابا، مادرت و ببین
دیگه نمیشه که، مشکل و حل کنی
دستی نداری تا، من و بغل کنی
دست تو که نبود،
دستم شکسته از، دست یهود شده
یه جوری زجر زده،
که حتی دستای، خودش کبود شده
دستم نمیرسید بابا تا نیزه
زد نیزه دار رو دست من با نیزه
دست کدومشون تو رو کبود کرد
دستای خیزرون بوده یا نیزه
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#حاج_محمد_طاهری
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه
#اربعین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1401050904.mp3
23.82M
|⇦•دست خودم نبود ..
#قسمت_پایانی / #زمزمه و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شب_سوم_محرم_۱۴۰۱ به نفس حاج محمد طاهری
.
#زمزمه #تک #شور
#امام_حسین
#نماهنگ
ندیده کیه که عاشق شه جونیشو پای کسی بزاره
ندیده من عاشقت هستم غریبه هر کی که تورونداره
حسین جان فدای شال عزات
حسین جان فدای سینه زنات
میدونی چقدر دلم تنگ شده
حسین جان برای کرب و بلات
دلم گرفته نمیدونم چه حالیم
دلم گرفته دوباره دست خالیم
دلم گرفته دلم گرفته
کم کم داره میرسه محرم میرسه
کاری برا خودم نکردم
کم کم داره میرسه محرم میرسه
الهی من دورت بگردم
دوباره دلم برات تنگه خراب و بی تابم دلشوره دارم
دوباره برات پریشونم به لب رسید جونم از حال زارم
حسین جان خودم میدونم بدم حسین جان ولی بازم اومدم
هنوزم یادمه کنج حرم با گریه تورو صدا میزدم
دلم شکسته که رو سیاهم حسین
دلم شکسته تویی پناهم حسین
دلم شکسته دلم شکسته
پرچم داره میرسه محرم داره میرسه
پیرهن سیاه برام بیارید
کم کم داره میرسه محرم میرسه
با اربابم تنهام بزارید
کم کم داره میرسه محرم میرسه
کاری برا خودم نکردم
کم کم داره میرسه محرم میرسه
الهی من دورت بگردم
دوباره میخام بیام مشهد یه گوشه ا صحنت شب زیارت
رفیقام یکی یکی میرن دوباره جا موندم میون هییت
تو هستی بانی این روضه ها
تو هستی گریه کنه کرب و بلا
برامون روضه غربت بگو
بگو از شمشیرها و نیزه ها
رسیده زینب کنار گودال خون
تنش میلرزه حسین شده نیمه جون
خنجر داره میکشه حسین و داره میکشه میبینه مادرش رسیده
خنجر داره میکشه حسین و داره میکشه صدای ناله هاش بلنده
کم کم داره میرسه محرم میرسه
کاری برا خودم نکردم
کم کم داره میرسه محرم میرسه
الهی من دورت بگردم
👇
1402032109.mp3
15.19M
#واحد |ندیده کیه که عاشق شه
یکشنبه ۲۱خرداد۱۴۰۲|۲۲ذیالقعده۱۴۴۴
مداح :کربلایی حسین طاهری
.
#حضرت_رقیه
#شور
هر کی باباش بمیره
یا طفلی که اسیره
از خجالت همیشه سر به زیره
منهم بابا ندارم
شبها تا صبح بیدارم
زخمامو مثل ستاره میشمارم
دیدم پاره حنجره
مبهوت مونده دخترت
چقدر عوض شده شکل سرت
رو خاک جای خوابمه
اشکم نون و آبمه
خنده های حرمله عذابمه
من رو با عتاب زدن
به قصد ثواب زدن
تو حساب کن منو بی حساب زدن
روی خارا دویدم
چه حرفایی شنیدم
لباسای پاره پاره پوشیدم
میمیرم از این عذاب
آستینم شده حجاب
دخترت کجا و مجلس شراب
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شب_سوم_محرم
#سبک_خشکیده_لبم_حسین
👇
.
|⇦•وقتی ندارم سرپناهی غیر از...
#قسمت_اول روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شبِ سوم محرم۱۴۰۱ به نفس سیدرضا نریمانی
●━━━━━━───────
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن
وقتی ندارم سرپناهی غیر از اینجا من
دستم به دامانت نکش از دستِ من دامن
شأنی برای خویش قائل نیستم اصلاً
خوب، نوکران بهتر از من داری اما من
پیدا نخواهم کرد بهتر از تو آقایی
تنها تو را دارم حسین! از دارِ دنیا من
خوب و بدِ عالم به زیرِ پرچمت جمع
هستم میانِ گریه کن های تو حتی من
مانند حُر که عاقبت او را بغل کردی
وا میکنی آغوش خود را میرسم تا من
*همه ی مارو حسین بغل گرفته، خبر نداریم، عجب آغوشِ گرمی، حسرت این آغوش به دلِ سه ساله موند، گفت: بابا! حالا که اومدی با سر اومدی...*
از دوستی با غیر تو خیری نمی بینم
تنها تو هستی که رفاقت میکنی با من
سرمایه ای دارم اگر قطعاً خودت هستی
اصلاً که را دارم به جز اولاد زهرا من
کی رو زدم، چیزی طلب کردم به جز اینکه
سالی فقط یک کربلا دارم تمنا من
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_حضرت_رقیه
#سید_رضا_نریمانی
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇