eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_net1401050904.mp3
زمان: حجم: 23.82M
|⇦•دست خودم نبود .. / و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد طاهری
@babolharam_net1401050904.mp3
زمان: حجم: 23.82M
|⇦•دست خودم نبود .. / و روضه حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمد طاهری
. 🏷 (عج) 📃 کی ببینیم همو؟! کجا 🎙 از 🗓 در کی ببینیم همو؟! کجا ببینیم همو؟! متی ترانا و نراک؛ کربلا ببینیم همو زیبا میشم، منو می‌بینی برگ‌برگ میشم، تو رو می‌بینم احیا میشم، منو می‌بینی ذوق‌مرگ میشم، تو رو می‌بینم کی می‌بینن تو رو؟! کیا می‌بینن تو رو؟! ببخش نامحرمیم؛ محرما می‌بینن تو رو بیدار میشم، منو می‌بینی مدهوش میشم، تو رو می‌بینم هشیار میشم، منو می‌بینی بی‌هوش میشم، تو رو می‌بینم کی بمیرم برات؟! کجا بمیرم برات؟! ایشالا توو مرقد؛ مجتبی بمیرم برات ویرون میشم، منو می‌بینی آباد میشم، تو رو می‌بینم مجنون میشم، منو می‌بینی آزاد میشم، تو رو می‌بینم چجوری خوب بشم؟! لایق محبوب بشم تجسّم قصّه‌ی؛ یوسف و یعقوب بشم گر می‌گیرم، منو می‌بینی مبهوت میشم، تو رو می‌بینم پر می‌گیرم، منو می‌بینی لاهوت میشم، تو رو می‌بینم 👇
‍ . 📃 نه مراست قدرت آن‌که دم 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (ع) نه مراست قدرت آن‌که دم زنم از جلال تو یاعلی نه مرا زبان که بیان کنم صفت کمال تو یاعلی چو عقول و افئده را نشد ملکوت سرّ تو منکشف ز بیان وصف تو هر کسی رقم گمان زده مختلف همه گفته‌اند و نگفته شد ز کتاب فضل تو، یک الف فُصحای دهر به عجز خود ز ادای وصف تو معترف بلغای عصر به نطق خود شده‌اند لال تو یاعلی تویی آن‌که در همه آیتی نگری به چشم خدای‌بین تویی آن‌که از کشف‌الغطا نشود زیاده تو را یقین شده از وجود مقدّست همه سرّ کنز خفا مبین ز چه رو دم از أنا ربُّکم نزنی؟! بزن به دلیل این که به نور حق شده منتهی شرف کمال تو یا علی مددی کن ای شه لو کشف غم و ابتهال تو یاعلی برسد به گوش من از نجف: قُتِلَ الحسینُ بکربلا .👇
‍ ‍ .       📃  شده شب تار، هر روزم 🎙   🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) شده شب تار، هر روزم به تیغ آه، جان‌سوزم بدون بیرق، سردارم بدون شمشیر، پیروزم فامّا الیتیم؛ یتیم حسین شده سرفراز در عالمین فامّا السّلام؛ فقط یک کلام عشق والسّلام؛ سلام بر حسین به بال عشق، شه‌پرم؛ رقیّه‌ی اطهرم حسین را دخترم، من نوه‌ی حیدرم ما زنده کردیم، اسلام و مستحبّات و، احکام و عمّه چرا، این بی‌دینا کفن نکردن بابام و ببین جان دین، به من سر زده اومد از فراق نجاتم بده شعار تو بر لبم؛ مبلّغ مکتبم فاطمه‌ی قافله؛ من زینبِ زینبم غصّه نخور بابا؛ دردم فقط یه‌کم دل‌گیری بود اگه نخوردم من چیزی فقط دلیلش سیری بود غصّه نخور که دندونام اگر که افتاد، شیری بود موهام شد سفید؛ فدای سرت بذار دق کنم برای سرت فدات بشه دخترت؛ چی اومده بر سرت تو میشی مهمونم و؛ من میشم مادرت .👇
‍ . 📃 عطش رسیده تا قلبم 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) عطش رسیده تا قلبم لبم کویر بی‌آبه ضریح سینه پرخونه دلم شبیه سردابه توو خیمه‌های تو، خدا عزاداره تا روضه‌خون زهراس؛ علی میون‌داره توو این محرّمی، خیمه‌ت شبامو غرق نور کرده چی میشه امسال عاشورا بگن آقا ظهور کرده؟! توو خیمه‌ام؛ یعنی توو آستان تو این عشقو مدیونم به عمّه‌جان تو .👇
‍ . 📃 بین بازار راه می رفتند 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) بین بازار راه می‌رفتند دست در دست، دختر و پدری دخترک گفت: می‌شود بابا؟! گوشواره برای من بخری؟ پدر از شوق شادی دختر رفت تا حجره‌ی طلاسازی گوشواره خرید؛ دختر گفت: گوشوار مرا می‌اندازی؟ پدرش گفت: دخترم این‌جا پر نامحرم است عزیز دلم صبر کن تا به‌سمت خانه رویم عمّه هم، خانه هست عزیز دلم وقت برگشت سمت خانه‌یشان حجره‌ی روسری فروشی دید چندتا روسری گلدار و گل‌سرهای دخترانه خرید حسّ پرواز داشت بر روی ابر دخترک روی شانه‌های پدر بین پرواز، گاه خم میشد برسد تا به او صدای پدر در همین حین، یک‌نفر ناگاه لگدی زد به پهلوی دختر بعد زد بی‌هوا کشیده‌ای و ترکی خورد ابروی دختر دخترک مثل بید می‌لرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او، خراب شد و لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست، داد میزد هی دخترک گریه کرد و می‌ترسید گله‌ها ماند تا زمانی که سر باباش در طبق می‌دید دست خود می‌کشید بر سر او بوسه می‌داد روی بابا را بود رأس پدر در آغوشش ناز می‌کرد موی بابا را یاد آن روزهای رویایی باز هم دختر پدر، شده بود هی زبان می‌گرفت با گریه روضه‌‎خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگ‌ها حنجری ریش‌ریش را حس کرد تا که با اشک گفت: یا ابتا گلوی پاره‌پاره، خس‌خس کرد یادم میاد وداع کردیم چقد حرم پریشون بود توو خیمه‌ها که خوابم برد بابام هنوز توو میدون بود از انتظار و از درد توو خیمه رفتم از حال میگن که آخر کار، کشوندش توو گودال می‌بینم اشکامو بابام به خنده‌ها بدل کرده به هوش میام و می‌بینم عمّه، منو بغل کرده دیگه شفای دردمو مگه توو خواب ببینم نه می‌تونم بخوابم؛ نه می‌تونم بشینم شکایت همه بابا از دست نیزه‌دارانه من امّا بیشترین ترسم از ناقه‌ها‌ی عریانه بیا منو بغل کن؛ بیا منو سوار کن خدا می‌دونه دیگه، نه می‌تونم سوار شم نه می‌تونم ببینم؛ نه می‌تونم بیدار شم .👇
‍ . 📃 تا از غم تو ندادم‌ام جان 🎙 از 🗓 در 📍 "علیه‌السلام" 🏷 (س) تا از غم تو نداده‌ام جان به دیدن من بیا شتابان تب کرده‌ام از ندیدن تو کم حوصله‌ام ز درد هجران گفتم به همه پدر می‌آید گفتم به همه می‌آیی الان شأن تو خرابه نیست بابا با بزم شراب نیست یکسان من رخت مناسبی ندارم شرمنده شدم ز روی مهمان گفتند که در تنور بودی از بوی غذا شدم گریزان من دخترم انتظار دارم که باز ببوسی‌ام دو چندان گفتم که ببوسم از لب تو با این لب پاره نیست امکان رفتی و مرا بغل نکردی باید بغلم کنی کماکان با دیدن روی غرق خونت هم مردم و هم گرفته‌ام جان من چوب یزید را شکستم تا از عملش شود پشیمان کوتاه نیامدم خلاصه در پیش عدو به هیچ‌عنوان دندان تو را شکست چوبش طفل تو گرفت درد دندان افتاد به جان دخترت، زجر شد شام غم تو عید قربان من فاتحه بهر خویش خواندم تا زجر رسید در بیابان پاداش به حرمله ندادند از دختر تو گرفت تاوان در شام زدند بین بازار ناموس تو را دکان به دکّان یک مشت شراب‌خوار کافر گفتند به عمّه نامسلمان تاراج شدی؛ حراج کردند اموال تو را ولی چه ارزان من را ببر از خرابه بابا اوضاع من است نابسامان‏ .👇