Shab03Moharram1402[07].mp3
12.6M
|⇦چگونه موی سرت را..
#روضه_حضرت_رقیه سلام الله علیها اجراشب سوممحرم ۱۴۰۲ شده به نفس حاج میثممطیعی
●━━━━━━───────
به حق گریه های حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه ی شام
و به حق ناله ها و اشک های دختران شهدای مدافع حرم و امنیت
#عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•هر جا که به پرچمش...
#نماهنگ و توسل به #حضرت_رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان
●━━━━━━───────
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد
حرم رقیه ست
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه ست
اومدم زیارتت با گریه با زاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه ی نگفته داری وای
سلام خانوم!
ایتها صدیقه الشهیده
ای نوهٔ مادر قد خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد
حرم رقیه ست
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه ست
صورت زائرت اینجا خیسه بارونه
در و دیوار حرم میخونه
دختر شاه کجا ویرونه ؟وای
سلام خانوم!
شرمندتم تو روضه هات نمردم
ولی برات همیشه غصه خورم
ای بی کفن برات کفن آوردم
شنیدم که اربعین جاموندی
دلگیرم من به جای تو زیارت میرم
یا رقیه میگم و میمیرم.. وای
بسوز ای دل
جونی نمونده به تن رقیه
آتیش گرفته دامن رقیه
تفریحشون زدن رقیه
همینجا بود تو بغل رباب سیلی خوردی
حتی میون خواب سیلی خوردی
تو مجلس شراب سیلی خورد
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#پنجم_صفر
#کربلابی_محمدحسین_حدادیان
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_16593090745287926387314.mp3
3.82M
|⇦هرجا که به پرچمش ..
#نماهنگ و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان
●━━━━━━───────
هجده لغت به سوره کوثر نوشته ست
یعنی که عمر فاطمه را هجده سرشته ست
دانی چرا سوره ی کوثر سه آیه است
این سه نشانه ی عمر رقیه است #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امان از دل زینب 🖤🖤 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده
چه تند میرود، این ساربانِ وا مانده
خدا به خیر کند، باز گم شدم بابا
بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده
بگو چه کار کنم، تا به عمه ام برسم؟
توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده
خودت که داخلِ گودال گیر افتادی
عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟
به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم
دوباره چادر من دستِ خارها مانده
بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد
سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده
کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟
به جان سپردن من چند ربنا مانده؟
به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست
پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟
نـوكــر_نـوشـت:
حسین_جـان
من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟
بابا بغل کن باز هم این دخترت را
◼️السلام علیک یا رقیه سلام الله علیها◼️#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•بین بازار راه میرفتند...
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بین بازار راه میرفتند
دست در دست ، دخترو پدری
دخترک گفت میشود بابا
گوشواره برای من بخری
پدر از شوق شادی دختر
رفت تا حجره ی طلا سازی
گوشواره خرید دخترگفت
گوشوار مرا می اندازی؟
پدرش گفت دخترم اینجا
پره نامحرم است عزیز دلم
صبر کن تا به سمت خانه رویم
عمه هم خانه هست عزیز دلم
وقت برگشت سمت خانه ی شان
حجره ی روسری فروشی دید
چندتا روسری گلدارو
گُلِ سرهای دخترانه خرید
حس پرواز،داشت برروی ابر
دخترک روی شانه های پدر
بین پرواز گاه خم میشد
برسد تا به او صدای پدر
در همین حین، یک نفر ناگاه
لگدی زد به پلوی دختر
خواب بود همش
بد زد بی هوا کشیده ای و
ترکی خورد ابروی دختر
دخترک مثل بید میلرزید
*الان بازار بودم...من کجام؟
خوابم رو خراب کرد...*
دخترک مثل بید میلرزید
بین زنجیر بود دستانش
خواب شیرین او خراب شدو
لرزه افتاد در تن و جانش
مردک مست داد میزد هی
دخترک گریه میکرد و میترسید
گِله ها ماند تا زمانی که
سرباباش در طبق میدید
دست خود میکشید بر سر او
بوسه میداد روی بابا را
بود راس پدر در آغوشش
ناز میکرد بوی بابا را
یادان روزهای رؤیایی
بازهم دختر پدر شده بود
هی زبان میگرفت با گریه
روضه خوان سر پدر شده بود
دست خود را گذاشت بر رگها
حنجری ریش ریش را حس کرد
تا که با اشک گفت یاابتا
گلوی پاره پاره خس خس کرد
* رقیه شروع کرد آروم آروم روضه خوندن:*
باپای پُر وَرَمم، دردسر حرمم
همه میگن خیلی، شبیه مادرمم
یادم میاد وداع کردی
چقدر حرم پریشونه
تو خیمه ها که خوابم برد
بابام هنوز تو مِیدونه
از انتظار و از درد
توخیمه رفتم از حال
میگن که آخرکار
کشوندنش تو گودال
میبینم اشکامو بابا
به خنده ها بدل کرده
به هوش میام و میبینم
عمه منو بغل کرده
دیگه شفای دردمو
مگه توخواب ببینم
نه میتونم بخوانم
نه میتونم بشینم
شکایتِ همه بابا
از دست نیزه دارانه
من اما بیشترین ترسم
از ناقه های عریانه
بیا منو بغل کن
بیا منو سوار کن
خدا میدونه دیگه
نه میتونم سوار شم
نه میتونم ببینم
نه میتونم بیدار شم
*عمه جانش از رقیه سئوال کرد: عزیزم! رقیه جانم! همه خوابن تو چرا نمیخوابی؟ گفت: عمه جان از گرسنگی خوابم نمیبره...*
زخانه ها همه بوی طعام بشنیدم
ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم
*همه صدا بزنید: یا حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#ایام_صفر
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
#پنجم_صفر
نه اکبرت رو آوردی
نه اصغرت رو آوردی
حالا که اومدی بابا
فقط سرت رو آوردی
با سر اومدی ... قسمت دادم به مادر اومدی
با سر اومدی ... معلومه از زیر خنجر اومدی
باباحسین
.....
فدای رخ گلگونت
محاسن پر از خونت
بابا مهمون کی بودی
چرا شکسته دندونت
دستش بشکنه ... کی لبِ قاری و با چوب میزنه
دستش بشکنه ... لب تو کبود تر از لب منه
باباحسین
.....
تنم سیاهه باباجون
خیال نکن سیاپوشم
زدن بسکه به من سیلی
دیگه نمیشنوه گوشم
باهم میزدن ... به زمین خوردم و بازم میزدن
باهم میزدن ... آروم ناله میزدم محکم میزد
باباحسین
.....
از اون شبی که زجر اومد
سراغم تو دل صحرا
صدای پا میاد وقتی
تنم میلرزه ای بابا
خیلی بد میزد ... از همون لحظه ای که اومد میزد
خیلی بد میزد ... به عمو عباس حرف بد میزد
باباحسین
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها