eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 بـرادر جـان ببین اقبـال زینـب شکسته شدپس ازتو بال زینب ببین که از سفربر گشته ام من بیـا اکنـون بـه استقبال زینـب نمیدانی چه بگذشت این چهل روز گذشت اما غمت سنگین چهل روز چهل روز از تو دوری شدچهل سال خدا داند که شد چندین چهل روز بـرادر، جـان مـن بــودی و هستی کجـا دیـدی کنـم در کـار سسـتی؟ چرا پس روی نیزه تـا کـه چشمت به چشمان من افتاد دیده بستی? اگرشب رفته زینب روز برگشت به همراه دلی پر سوز بر گشت اگـر چـه قـد خمیده پیر تر شد ولیکـن عـاقبت پیروز بر گشت میـان کـوچه ها و از سـرِ بـام یهـودی ها به ما دادند دشنام بپای نیزه ها رقصیدند ای وای برادرجان، اَمان از شام از شام در این دل خـاطرات نا تمام است اگر چه غصه ام ازشهر شام است ز رنـج و غصـه های مـن نپـرسید بگـویید قبـر محبـوبم کدام است بـرادر قلـب زینـب ریـز ریـز اسـت غمم ازشام واز چشمان هیزاست نفس بنـد آمـد آنـدم تـا شنیـدم میـان شامیان حرف از کنیز است گلی گم کرده ام درجستجویم میـان خـاک هـا دنبـال اویـم به اشک دیده آبش داده ام تا ز خـاک آید برون رویش ببویم گلی گم کرده ام گیرم سراغش همانکه آتشم زد درد و داغش گل من یاردیرینم حسین است شـــدم آواره از دردِ فـــراقـش اگـر چـه کـربلا جـولان شَـرّ بـود اگر چه آتش اینجا شعله ور بود اگـر اینجـا تـو را از مـن گـرفتنـد ولی شام از همه جانسوز تر بود ای بـرادر جان بـه قربانت شوم مـن فـداییِ عـزیـزانـت شــوم این گمان هرگزنمیکردم حسین بـر مـزارت فـاتحه خوانت شوم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
... 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 حسین جان داغ مادرراتوهم دیدی منم دیدم اگرهجرپیمبرراتوهم دیدی منم دیدم شبی که مسجدکوفه پدردرخون خود غلتید غم جانسوزحیدر راتوهم دیدی منم دیدم جگرهای حسن آنشب درون تشت یادت هست میان خون شناورراتوهم دیدی منم دیدم چوعزم کربلاکردی برایت همسفربودم غم گلهای پرپرراتوهم دیدی منم دیدم میان یک عبابردی جوان اِرباً اِربایت تن صدچاک اکبرراتوهم دیدی منم دیدم درآن هنگامه ای که دست عباست زتن افتاد اگرداغ برادر راتوهم دیدی منم دیدم گمان هرگزنمی کردم که اصغرتشنه برگردد اگراین مرغ بی سرراتوهم دیدی منم دیدم تورا باضربه های ناجوانمردانه می کُشتند درآن سواشک مادرراتوهم دیدی منم دیدم به هنگامی که قرآن خوانده ای و خیزران خوردی ز طفلان دیدۀ تر راتوهم دیدی منم دیدم برادر معجر ما پرچم پیروزی ما بود زسرهاحفظ معجرراتوهم دیدی منم دیدم کناررأس خونینت رقیه عاقبت دِق کرد تن بی جان دخترراتوهم دیدی منم دیدم غُل وزنجیربرزین العبادت گریه می کردند اگررنجیده پیکرراتوهم دیدی منم دیدم خجالت کرده آبم پیش زنهامی زدندما را جسارتهای بی مَر راتوهم دیدی منم دیدم حسین جان تاکه صحبت ازکنیزی شد دگرمُردم شماتتهای کافررا توهم دیدی منم دیدم تورادرکربلاکشتندمرادرشام، اَمان از شام پریشان حال خواهرراتوهم دیدی منم دیدم میان این همه غمهاحسین داغ توپیرم کرد به مَحمل می زدم سرراتوهم دیدی منم دیدم شرارآه جانسوزم فتاده در دل «مداح» که بردلهازدآذرراتوهم دیدی منم دیدم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴         شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
... 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 برادر رنج بی مَر را تو هم دیدی منم دیدم به دل داغ پیمبر را تو هم دیدی منم دیدم زبعد داغ جانسوز پیمبر نیلی از سیلی رخ زیبای مادر را تو هم دیدی منم دیدم چو مادر بود پشت در تو هم بودی منم بودم فشار ضربت در را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ زاده ملجم به خون آغشته در بستر سر ساقی کوثر را تو هم دیدی منم دیدم حسن را پاره پاره شد جگر از سوده الله رخ سبز برادر را تو هم دیدی منم دیدم در این سحرای ماتم خیز و عالم سوز در یک روز شکوفه نخل باور را تو هم دیدی منم دیدم الا ای باغبان باغ از باد خزان پرپر گل و سرو سنوبر را توهم دیدی منم دیدم تو خواندی سوره انا فتحنا را منم خواندم تن گلگون اکبر را تو هم دیدی منم دیدم کنار نعش قاسم گریه ها کردی منم کردم شکسته لعل و گوهر را تو همدیدی منم دیدم کنار علقمه لب تشنه غلطان در میان خون اگر جسم برادر را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ حرمله ای زینت دوش نبی از کین دریده حلق اصغررا تو هم دیدی منم دیدم ولی اینک میان ما و تو فرغی است در سودا وگرنه رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به سودای تو سر را میزنم بر چوبه محمل که گویی غرق خون سر را تو هم دیدی منم دید 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 شاعر:؟؟
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴 رفتم از کنارت با دو دست بسته آمدم به کویت با سر شکسته برادر حسینم     برادر حسینم رفتم از سر کویت منزل به منزل تو به روی نیزه من سوار محمل لحظه ای نمی شد دلم ازتو غافل شیرازه ی قلبم از غمت گسسته برادر حسینم     برادر حسینم ای عزیز زهرا جان من فدایت ای فدای رأس از بدن جدایت خیز وتا بگویم شرح غم برایت روشنای قلبم ای مه خجسته برادر حسینم     برادر حسینم مهربان بـرادر بیا جـان مـن باش چون گذشته میر کاروان من باش من ز ره رسیدم میزبان من باش بین غبار غربت بر سرم نشسته برادر حسینم     برادر حسینم آتش فراقت می کشد زبانه بهرت آوردم از این سفر نشانه جسم خودکبود از ضرب تازیانه شدم از فراقت بیقرار و خسته برادر حسینم     برادر حسینم یا حسین فدایت ای که سر نداری اربعین رسیـدم بهـر سـوگـواری تـا ابـد کند خـواهرت بی قـراری دل شکسته«مداح»به ماتم نشسته برادر حسینم     برادر حسینم 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴
تنها خوشی ما به خدا گریه بر توست ایام که غمگین تو باشیم به کام است آقا بطلب این دل مجروح شده تا کی سهمش فقط از فاصله دور سلام است؟ صبحتون حسینی❣ لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۱۸_۱۱_۰۲_۵۱_۷۰۱.mp3
2.67M
زیارت عاشورا 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۱۴_۰۸_۵۴_۵۲_۷۹۲.mp3
2.29M
سلام اربابم 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•باشد مرا نبر ولی آقای.. و توسل تقدیم به جاماندگان از کنگرۀ عظیم اربعین به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● باشد مرا نبر ولی آقای من ببین با کوله بار اشک رسیدم به اربعین باشد دوباره حسرتُ افسوس سهم من سهم مقربان تو آن بزم دلنشین .. یک عمر من به خاکِ درت سر گذاشتم عمری نشان عشق تو مُهر است بر جبین گفتم خودش به وقت خبر میکند مرا امسال هم گذشتُ من این بی خبرترین من هیچ وقت همره خوبان نبودم آه آسمان کجا و من مانده در زمین تو خواستی همیشه فقط خوبی مرا راضی مشو به حال خراب من این چنین هر کار خواستی بکنی با دلم بکن بگذار عاشق تو بمانم فقط همین *نمیدونم از شماها کیا میرن کربلا .. من اینو برا اونایی که نمیتونن برن کربلا اگر شب اربعین نبودید هر کی رفت کربلا .. شب اربعین روضۀ اربعین میخواست گوش بده بسم الله .. ببین گرفته صدایِ من از صدا زدنم مگر به نیزه چه گفتی که بی هوا زدنت تمام خاطره ام از سفر فقط این است تمام راه به پیش نگاه ما زدنت هنوز صدای نالۀ طفلت نرفته از یادم که گفت با نَفَس آخرش چرا زدنت هنوز پیش نگاه من است چون کابوس به زیر دشنه و سر نیزه دست و پا زدنت چگونه با تو بگویم چگونه خواهر رفت تمام سوی دو چشمم پس از برادر رفت بجای آن همه تیری که بر تنت آمد لباس کهنه و انگشتر مطهر رفت صدای حرمله می آمد و نوای رباب کنار نیزه طفلش ز هوش مادر رفت حرم در آتش دختر نفس نفس میزد نگاه ها پی غارت به سمت دختر رفت برای غارت یک گوشوارۀ کوچک دو چشم رفت گل سر شکست معجر رفت