Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 7 - 2(1).mp3
8.95M
|⇦•سردار شش ماهه.......
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی
🏴🏴🏴
من که به جز گریه در این پایین نمیبینم
سردار شش ماهه تو از بالا چه میبینی؟
تو دلمه مادر، راز نهفته
همش میترسم سرت از نیزه بیفته
🏴🏴🏴
سردار شش ماهه از آن بالا چه میبینی ؟
از روی دست خسته ی بابا چه میبینی؟
از تشنگی یک خواب خوش چشمت ندید اما
با تیر خوابیدی بگو حالا چه میبینی ؟
مادر!سفیدیِ دو تا چشمت پر از خون است
اصغرم پس با چه میبینی ؟
رنج و سفر، داغ و بلا دیدی در این دنیا
مادر بگو حالا در آن دنیا چه میبینی؟
من که در این صحرا سیاهی میرود چشمم
فرزندِ دلبندم تو در گرما چه میبینی ؟
من که به جز گریه در این پایین نمیبینم
سردار شش ماهه تو از بالا چه میبینی؟
تو دلمه مادر، راز نهفته
همش میترسم سرت از نیزه بیفته
حتی اگه من بمیرم
گهواره اتو پس میگیرم
جواب خدا رو چی میدن
سر شیرخواره مو بریدن. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 7 - 5.mp3
17.5M
|⇦•خورشیدم تویی.......
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی
🏴🏴🏴
گریه ببین کجا به کار اومده
پدر با طفل شیرخوار اومده
زلزله افتاده تو کربلا
پیمبری با ذوالفقار اومده
🏴🏴🏴
خورشیدم تویی آواره ات منم
دلداده ی ضریح گهواره ات منم
امّیدم تویی بیچاره ات منم
بیچاره ی مادرِ بیچاره ات منم
گریه ببین کجا به کار اومده
پدر با طفل شیرخوار اومده
زلزله افتاده تو کربلا
پیمبری با ذوالفقار اومده
اگه شهید نمیشدی..
تو رو تو خواب میبستن
تو رو به طناب میبستن
تو رو با رباب میبستن
دستاش خونیه مَردی که تو رو
می بوسه و لبای کوچیک تو رو
بوسید تا دمی که تیر بوسه زد
رگهای رو گلوی باریک تو رو
اگه تو رو ببینن اهل حرم
قبل اسارت میمیرن همه
چی به سرت اومده که از رباب
تو خیمه ها رو میگیرن همه
اگه شهید نمیشدی..
دیدنِ آب میکشتت
حجم طناب میکشتت
رنج و عذاب میکشتت
اگه شهید نمیشدی
حال رباب میکشتت
غم بی حساب میکشتت
بزم شراب میکشتت
جسمت روی نِی غوغا میکنه
دستات داره هنوز گره وا میکنه
روی نیزه ها چشماتو ببند
مادر داره تو رو تماشا میکنه
هر کی سرِ تو رو روی نیزه دید
برا دلِ مادر تو آه کشید
میگن هنوز تو ترکش حرمله ست
همون سه شعبه که گلوتو درید
اگه شهید نمیشدی
بعد قیام میمردی
علی الدّوام میمردی
تو ازدحام میمردی
اگه شهید نمیشدی
تو راه شام میمردی
هر شب باهام میمردی
تو هم کتک میخوردی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 7 - 7(1).mp3
8.56M
|⇦•عمر تو بود.......
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی
🏴🏴🏴
آن که گلوی تو را خراب نموده
تا به ابد خانه اش خراب عزیزم
🏴🏴🏴
عمر تو بود عمر یک حباب عزیزم
شد دلم ز داغ تو کباب عزیزم
بس که خودم را زدم به پای تو عمه
دست مرا بسته با طناب عزیزم
آن که گلوی تو را خراب نموده
تا به ابد خانه اش خراب عزیزم
در بغل من که رنگ خواب ندیدی
بر نوکِ نیزه کمی بخواب عزیزم
دستِ غریبه سر تو دست به دست است
حق بده که دارم اضطراب عزیزم
آمده به جای خودت در بغلِ من
سایه ی سرت در آفتاب عزیزم
حرف زدن بعد تو از خاطر من رفت
با چه زبانی دهم جواب عزیزم
این که تو مَردی شوی برای خودت ماند
آرزویش بر دل رباب عزیزم
آه! بمیرم که زبان باز نکردی
تا که بگویی تو آب آب عزیزم. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mahmoud Karimi - Muharram 1402 Shab 7 - 8.mp3
4.79M
|⇦•عطش بالا گرفته.......
#دودمه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمود کریمی
🏴🏴🏴
و پلک گشودی دنیایی را که برایت کوچک بود
خدا تو را برای تاریخ مقدّر کرد تا چیزی را به ادراک برسیم
خورشید چشمانت را به زمین تاباند
تا دنیا را از دریچه نگاه نافذ تو ببینیم
🏴🏴🏴
عطش بالا گرفته، دل سقا گرفته
که لب ها تشنه ی یک جرعه آب است
«حسین..»
به خیمه قحط آب است، همه دل ها کباب است
علی اصغر به دامان رباب است
«حسین..»
┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بخش نهم روضه (1).mp3
10.84M
|⇦•سری که تا دیشب.....
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید امیر حسینی
🏴🏴🏴
سفیدی گلوتو دوست داشتم
علی ببین نیزه چکارت کرد
تو دست و پا میزدی و
قاتل قهقهه میزد که شکارت کرد
🏴🏴🏴
سری که تا دیشب رو سینه ام بود
حالا روی سر نیزه ها خوابه
داره میسوزه جگرم ای وای
گلم زیر آتیشِ آفتابه
کاکلی که شونه کردم حالا تو دستهای باده
حتی گهواره اتو دشمن، برده و پسم داده
سفیدی گلوتو دوست داشتم
علی ببین نیزه چکارت کرد
تو دست و پا میزدی و
قاتل قهقهه میزد که شکارت کرد
دندون شیریت هم انگار
روی سرِ نیزه شکسته
ای برات بمیره مادر
چه کنم با دست بسته
توی هجوم و غارت خیمه
لباسهای سفیدت هم بردن
گنجِ من و بابا حسینت رو
با نیزه از تو خاک در آوردن
یه کم از خون گلوت رو کاش میشد برام بیارن
مادرای بچه مرده طاقت دوری ندارن
*خواب رسول ترک رو دیدن گفت: رسول چه خبر؟گفت: تا حالا امام حسین چند بار اجازه داده قنداقهٔ علی اصغرش رو بگیرم براش لالایی بخونم.. گفتند چطور همچین اجازه ای بهت داده ؟گفت آخه هر جا میرفتم روضه علی اصغر دستام رو تکون میدادم..هی براش لالایی می خوندم*
آغوش خالیمو تکون میدم
دستام هنوز عَطر تو رو داره
هی دور نیزه ی تو میگردم
مادر تو رو تنها نمیذاره
غرق خاک و خونی اما
روی نیزه میدرخشی
کاش با او چشای نازت
بگی مادر و میبخشی
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید
بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد
صبرش نداشت حوصله در مجلسِ یزید
داغِ دل رباب تازه شد که دید
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید
«حسین،حسین ،حسین..»
زمینه0.mp3
12.43M
|⇦•لالایی میخونم.....
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید امیر حسینی
🏴🏴🏴
امون از دل رباب اینه مشکل رباب
سرت رو میگردونن به دور محمل رباب
🏴🏴🏴
لالا یی میخونم با دستای خونین
سه شعبه شد جوابه إِن لم ترحمونی
آه منَ الاذن الی الاذن
شد مقدمه ی الشمر و جالسن
گریه کن کربلا گریه کن
من و آخرین قنوت خالیه جای عموت
کمکم کنه سه شعبه رو در آرم از گلوت
«واعَلیا واعَلیا اینه مرام کوفیا
واعَلیا واعَلیا رباب از خیمه نیا »
خندیدن به اشکام بین خطبه خونی
سه شعبه شد جوابه إِن لم ترحمونی
بچه ام نفس نمیکشه طوری زد که سرش
از تن جدا بشه من و با رفتنش میکُشه
ای امون از روزگار ای آسمون ببار
میکَنم قبر علی رو با غلافِ ذوالفقار
«واعَلیا واعَلیا اینه مرام کوفیا
واعَلیا واعَلیا رباب از خیمه نیا»
ای کاش زیر پای، مرکبها نمونی
سه شعبه شد جوابه ان لم ترحمونی
میون تشت غرق خون پیش چشم رباب
با چوب خیزران میزنن به لب هردومون
امون از دل رباب اینه مشکل رباب
سرت رو میگردونن به دور محمل رباب
«واعَلیا واعَلیا بین طنابه مادرت
واعَلیا واعَلیا بیا به خواب مادرت» #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mirdamad 1402 shab07 f(8).mp3
10.03M
|⇦•مگه من مادر.....
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
🏴🏴🏴
الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری اینقدِه ناامید نشه
هر کی خواست از من بخونه توی روضه یا کتاب
اولش آه بکشه بعد بگه بیچاره رباب
|⇦•مگه من مادر...
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مهدی میرداماد
🏴🏴🏴
مگه من مادرِ چند تا پسرم که کشتنت
تازه دندون درآوردی اصغرم که کشتنت
هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری
هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت
الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری اینقدِه ناامید نشه
هر کی خواست از من بخونه توی روضه یا کتاب
اولش آه بکشه بعد بگه بیچاره رباب
حرمله غذای من یه ساله خونِ جگره
من نمیگذرم ازت خدا هم از تو نگذره
«علی لای لای علی لای لای»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
Mirdamad 1402 shab07 c.mp3
8.21M
|⇦•دم خیمه مادرت افتاد.....
#سینه_زنی و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مصطفی میرداماد
🏴🏴🏴
راضی بودم یکم دیر بخوابی ولی سیر بخوابی
نه اینکه عزیزم با این تیر بخوابی
لالا لالا گُل پونه ی من، تب خونه ی من
بذار باز سرت رو، روی شونه ی من
راضی بودم یکم دیر بخوابی ولی سیر بخوابی
نه اینکه عزیزم با این تیر بخوابی
دَم خیمه مادرت افتاد توی خیمه خواهرت افتاد
رو دست بابا گُلِ مادر، سرت از پشت سرت افتاد
«علی لای لای ای علی لای لای»
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
.
|⇦•ما کشته ی توییم...
#قسمت_اول #روضه حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
ما کشته ی توییم به جز این گُمان مکن
پروانه های سوخته را امتحان مکن
القصه ما برای تو باید که جان دهیم
فکری برای آخر این داستان مکن
اینجا کسی به غیر تو ما را محل نداد
ما بنده ی توییم فراموش مان مکن
میسوزم از حرارت عشقت مرا ببوس
سر رشته ی محبت مان را نهان مکن
شرمنده ام که دل سببِ رنجش تو شد
صد بار گفته بودمش اینجا فغان مکن
از گَرد راه آمده ام، خوش نشسته ام
دیگر غبار روبی از این آستان مکن
#عطش
*از امشب دیگه آب رو به روی
بچه های حسین میبندن..*
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
ما پای روضه ی عَطَشَت آب میشویم
ای تشنه، روی خود طرف آسمان مکن
تنها پناهِ مانده ی در راهِ یا حسین
من سوختم به پای لبت آه یا حسین
* بچه وقتی تشنه اش باشه خوابش نمیبره....چند تا خیمه زدن، یه خیمه، خیمه ی زینبه، یه خیمه خیمه ی آقا ابی عبدالله ست، یه خیمه خیمه ی اصحابه، یه خیمه خیمه ی ربابه، اما یه خیمه از همه جلوتره اون خیمه ی ابالفضله...یعنی هر کی میخواد به سمت حسین بره باید از عباس گذر کنه، اما هیچکدومِ این زنا تو خیمه ی خودشون نیستن، همه جمعن تو خیمه ی رباب، یکی میگه علی رو بدید من آرومش کنم....*
رقیه نازش میکنه، بخواب گلِ بهارم
داداش کوچولو آب میخوای از چشام آب میارم
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
01-roze.mp3
29.91M
|⇦•ما کشته ی توییم......
#روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
.
|⇦•همینکه دوتایی...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده #شبِ_هفتم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
●━━━━━━───────
همین که دو تایی به میدان رسیدند
روی دست خورشید شش ماهه دیدند
*حالا امام حسین گرفتَتِش، همه رفتن، اباالفضل رفته، علی اکبر رفته، هیشکی براش نمونده، اما فقط یه بچه ی شیرخواره ست انقد تکون خورد خواست بگه بابا منم هستم... *
به واللهِ کارش علی اکبری بود
اگر چه علی اصغرش آفریدند
سرش را روی شانه بالا گرفته ست
کسی را به این سربلندی ندیدند
از این سمت علی که جلوتر می آمد
از آن سمت لشکر عقب میکشیدند
همین که گلوی خودش را نشان داد
تمامیِ دل ها برایش تپیدند
*فرمود ای قوم! با ما جنگ دارین، این بچه چه گناهی داره؟ یه خورده آب بهش بدید، اگه میخواید این بچه رو بگیرید ببرید سیرابش کنید...*
پدر گردنش کج، پسر گردنش کج
چقدر این دو از هم خجالت کشیدند
لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک
چه راحت گلوی علی را بریدند
*بچه ی شیرخواره نمیتونه گردن بگیره، همچین که ابی عبدالله رو دست گرفت، یه وقت نگاه کرد دور و برش رو، صدا زد حرمله...!
تو کوچه وقتی مادر ما کمربند علی رو گرفت، نامرد صدا زد قنفذ، چرا بیکار ایستادی؟ دست زهرا رو کوتاه کن، یجوری به بازوی مادر زد که داد علی بلند شد، گفت اسما نگا بازوی فاطمه رو...
اینجا هم همینطور شد، صدا زد حرمله! بله، گفت چرا بیکار ایستادی؟ گفت چه کنم، گفت مگه سپیدیِ گلوی علی رو نمیبینی؟ حسین همچین که علی رو بغل گرفته بود حرف حسین تموم نشده بود یه وقت دید علی داره بال بال میزنه، پسرم! عزیز دلم!...
هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم
جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم
همه با هم وسط خطبه ی من خندیدند
نسخه ی کودک بی شیر مرا پیچیدند
حرمله، خیر نبینی گلِ من نورَس بود
کشتنش تیر نمی خواست نسیمی بس بود
قدیم وقتی میخواستن قربونی کنن،وقتی قربونی رو ذبح می کردن تا میومدی برداری، هی بال میزد، بعد آروم میشد فکر میکردن جون داده، هی این بال ها رو میکشید، تا میومدن بردارن دوباره تکون میخورد، به لحظه میگن بِسمِل...
برا همین بود آقای من و شما میومد سمت خیمه، میدید این بچه بال بال میزنه برمیگشت، میگفت مادرش نبینه.... شب باب الحوائجه، فریاد بزن بگو، حسین...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها