4_5791768818904729896.mp3
11.58M
|⇦•من میرمُ..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
زمزمه غم در گوش جان میپیچد، وقتی نام حسن مجتبی (ع) بر زبانها جاری است.
|⇦•حسینگفتم و...
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثممطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربتِ او
دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن
*شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟*
«حسن جآن....حسن جآن...»
پنجره و کبوترا با من...با من...
شلوغیِ کرب و بلا با تو...
خلوتیِ صحن بقیع با من...با من...
*آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...*
ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او
زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنارِ حسن
«حسن جآن...حسن جآن...»
مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
برایِ غربتِ او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن
برای داغِ دو تا ماهپاره اش
یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن
*دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...*
برای روضه یِ او با کنایه می خوانم
مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره،
غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه...
«حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...»
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
* آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟
گدا اومده در خونه ات....*
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقا تو مدینه س ولی حرم نداره
*امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه!
یه کریم برات تعریف کنه کرم رو...
از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...*
ندهد فرصت گفتار به کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست...
»«حسن جآن...حسن جآن...»
من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه...
به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست....
#شاعر: محسن حنیفی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_صفر
#حاج_میثم_مطیعی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Shab08Safar1397[01].mp3
13.46M
|⇦•حسینگفتمو...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمیثممطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چون گلی پژمرده شد حسن، در بستری از زهر و درد. امامی که جان نثار حق کرد، شهادتت جانسوز باد، ای بزرگمرد تاریخ..
روضه عباس۶.mp3
9.96M
🏴#روضه 🤞🤞۱۴۰۳_محرم
🏴#روضه شب_نهم_محرم
🎤مداح :حاج آرمین غلامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حالا عباس کنارِ ابی عبدالله همۀ صحنهها رو دیده همه لحظهها رو دیده کنارِ همۀ بدن ها بوده، اصحاب رفتن، بنی هاشم رفتن .. برادرای عباس رفتن .. دل تو دلِ عباس نیست .. هی به خودش میگه چرا کاری نمیکنی، دیگه نتونست طاقت بیاره .. رفت محضرِ ابی عبدالله، تا به ابی عبدالله فرمود آقاجان سینهم دیگه سنگینِ، گفت آقا دیدم بچه ها دامن هاشونو بالا زدن شکم هاشونُ رو خاک گذاشتن .. دیدم درِ گوشِ هم میگن عمو عباس میره آب میاره، آقا اجازه بده برم .. دیگه نمی تونم بمونم .. تا گفت برم ابی عبدالله فرمود کجا میخوای بری؟! يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي .. تو علمدارِ منی .. عباسم إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي .. حضرت فرمود عباسم اگه تو بری لشگرم از هم می پاشه .. من یه سوال دارم؛ کدوم لشگر!! دیگه برا حسین لشگری باقی نمونده .. نه اصحابی .. نه بنی هاشمی .. همه رفتن .. یعنی عباسم تو یه نفری یه لشکری برا من ..
یه جمله بگم شبِ تاسوعاست .. ابی عبدالله هر بار از صبحِ عاشورا میرفت تو دلِ میدان با خیالِ راحت مینشست بالاسرِ شهدا .. با شهدا حرف میزد، نجوا میکرد .. با خیالِ راحت؛ چرا!! چون دلش آرام بود عباس تو خیمه هست .. اما وقتی اومد کنارِ علقمه دیدن هی بر میگرده عقبُ نگاه میکنه .. دلواپسِ خیمه هاست .. نکنه بریزن سرِ زینب .. ای حسین .. گفت عباسم میخوای بری برو ولی برا جنگیدن نه .. عباسم برا بچه هام آب بیار .. عباسم رباب منتظرِ .. بچه ها منتظرن .. گفت عباسم رسیدی کنارِ نهر آب یه تکبیر میگی من صداتُ بشنوم .. یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ .. مشکُ پر آب کردی یه تکبیر بگو من صداتُ تو میدان بشنوم .. برگشتی به خیمه ها یه تکبیرِ دیگه بگو منم از میدان برگردم .. جدا شدن از هم ..
همۀ شهدا وداع دارن،فقط اباالفضل با بچه ها خداحافظی نکرد .. خودِ ابی عبدالله نوشتن هفت مرتبه وداع کرد وداع با بنی هاشم، وداع با زن ها، وداع با بچه ها، وداع با سکینه .. چرا وداع نکرد؟! من میگم شاید باور نمیکردن عمو بر نمیگرده ..
رفت، چه رفتنی، یا اباعبدالله .. کمک کنید با ناله هاتون .. بعضی نقل ها نوشتن تا رسید کنارِ شریعه فریاد زد الله اکبر .. ابی عبدالله تا صدای عباس رو شنید دلم یه ذره آرام شد .. داره میجنگه اما حواسش پیشِ عباسِ .. زود مشکُ مر آب کرد .. دوباره تکبیر گفت الله اکبر .. بعضیا میگن رجز میخواند انا ابن الحیدر الکرار .. هی میگفت انا ابنُ علی المُرتَضی .. انا ابنُ قَتال العَرب .. رحز میخواند صداش برسه به حسین .. آماده ای بگم یا نه .. دیگه از یه جایی به بعد صدای عباس نیومد .. آی حسین ..
ابی عبدالله نگران شد اومد به سمتِ شریعه .. فهمید یه اتفاقی افتاده .. نزدیکه شریعه شد .. یه مرتبه شنید یکی میگه یا اخا .. داداش به دادم برس .. حسین ..
فهمید عباسی که تا حال یه مرتبه نگفته برادر چی شد یهو لحنش عوض شد .. یه جوری خودشُ رسوند کنار علقمه .. تا رسید نگاهش به عباس افتاد «لمّا قُتل العبّاسُ بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام» یه مرتبه دیدن رنگِ صورتش پرید .. دست به کمرش گرفت .. یا الله ..
صدا زد عباسم کمرم شکست همه شنیدید دومین جمله گفت وَ انقَطَعَ رَجائِي .. امیدم ناامید شد .. وَ قَلَّت حِيلَتِي صبر از کفم رفت .. یه جمله دیگه ام گفت، بگم و از همه التماسِ دعا .. صدا زد وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي .. پاشو ببین دشمن روش به حسین باز شده .. ببین دارن بهم ناسزا میگه .. پاشو ببین دارن به خیمه ها نگاه میکنن .. حسین ..
اومد جلو .. وَ جَلَسَ عَلَی التُّرَابِ .. نشست کنار بدن وَ نَظَر الی عباس .. یه نگاه به عباس کرد .. هر شهیدی رو که رفت با یه دست سرِ شهید رو گرفت گذاشت رو پاش .. اما یه نگاه به سرِ عباس کرد .. دید یه دستی نمیشه این سرُ برداشت .. دیدن با دو دست این سرُ آروم بغل کرد، یه جوری با عمود زده بودن ..
اینجا یه نفر دو دستی سر رو بغل کرد من یکی دیگه ام سراغ دارم یه دختر کوچولو تو خرابۀشام .. اونم دو دستی یه سرِ بریده رو بغل کرد .. دید لباش پاره پاره ست .. دندوناش شکسته ست .. رگایِ گردنش بریدهست .. حالا بگو حسین ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#کانال_نوحه_
نوحه ابالفضل،ع،،،.mp3
1.83M
#نوحه
#حضرت_عباس۱۴۰۳
#شب_نهم_محرم
#مداح.حاج آرمین غلامی
#سبک_زینب_زینب_زینب
هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲
بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲
عباسم فرزند ام البنینم
جان مولی امیرالمؤمنینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲
سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲
من نور دیدگان زینبینم
من غلام خانه زاد حسینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲
هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲
بین هاشمیان ماه تمامم
باب حاجات عالم گشته نامم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲
در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲
از تبار علی ولی اللهم
سردار و علمدار ثار اللهم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
پنجم گل آل آلله(باشد همه ی هستم)۲
در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲
نور دیدگان آل عبایم
جان نثار حسین خون خدایم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲
از ظلم عدوی دین(فرقم شده بشکسته)
دستم افتاد از یسار و یمینم
با پیکر در خون نقش زمینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲
در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲
آمده کنارم یوسف زهرا
ذکر حسین گشته آه و واویلا
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲
با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲
قتلگاه من گردیده علقمه
دیده گریان من گشته فاطمه
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
چایی امام حسین.mp3
8.37M
حکایت چایی ریزی برای امام حسین(ع)
#مداح.حاج آرمین غلامی
قوری روضه که قُل قُل میکند
نغمه چون آوای بلبل میکند
روی دیوار حسینیّه هزار
لاله ی سرخ جنون گل میکند
بالبی غرق حسین از آسمان
حضرت حق هم تنزّل میکند
هم سلیمان نبی بیرون در
کفشداری را تقبُّل میکند
هرکسی کارش گره خورده فقط
برحسین ما توسل می کند
هیأتش دارالشفای عالم است
ملجأِ جامانده های عالم است
چاییِ روضه مِیِ شیرین ماست
مایه ی دلگرمی وتسکین ماست
چایی روضه گلاب جنت است
مرهم زخم دل مسکین ماست
چایی روضه جلای روح ما
صیقلی بهر دل چرکین ماست
چایی روضه فقط دم کرده ی
مادر قامت خمِ،غمگین ماست
چایی روضه اثر کرده ،بدان
مجتهدهایی اگر در دین ماست
مثل اکسیر حیات جنت است
معجزه در روح چای هیأت است
هرکسی اینجا گدایی میکند
باطنا دارد خدایی میکند
هرکسی دردام عشقش می فتد
تازه احساس رهایی میکند
این خدایِ بی سَرِ سرور تبار
از همه مشکل گشایی میکند
هرکسی را اعتنا کرده حسین
از محبت کربلایی میکند
بیشتر ما عاشق او میشویم
هرچقد بی اعتنایی میکند
ناسزا گوید اگر هم نعمت است
سر زما گر بشکند هم لذت است
یکی از مداحان تعریف میکرد چای ریز مسجدمون فوت کرد ، سر مزارش رفتم گفتم یه عمر نوکری کردی برای ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ...،
بیا بهم بگو ارباب برات چه کرد ...!
ایشان میگفت دو سه شب از فوتش گذشته بود خوابش رو دیدم گفتم مشت علی چه خبر؟
گفت الحمدلله جام خوبه
ارباب این باغ و قصر رو بهم داده
دیدم عجب جای قشنگی بهش دادن.
گفتم بگو چی شد؟ چی دیدی ؟
گفت شب اول قبرم امام حسین علیه السلام آمد بالای سرم ،
صدا زد آقا مشهدی علی
خوش آمدی ..
مشهدی علی توی کل عمرت ۱۲ هزار و ۴۲۷ تا برای ما چایی ریختی ...
این عطیه و هدیه ما رو فعلا بگیر تا روز قیامت جبران کنیم ...
میگفت دیدم مشت علی گریه کرد .
گفتم دیگه چرا گریه میکنی ؟
گفت : اگه میدونستم ارباب این قدر دقیق حساب نوکری من رو داره
برای هر نفر شخصا" هم چایی میریختم ، هم چایی میبردم ...
عزیزانم : نوکری خود را دست کم نگیرید...
چیزی در این دستگاه کم و زیاد نمیشود... و هر کاری ولو کوچک برای حضرت زهرا سلام الله علیه و ذریه مطهرش انجام دهیم
مداح#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
حاج آرمین غلامی
روضه ابالفضل۷.mp3
12.39M
#متن روضه حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم۱۴۰۳
#مداح.حاج آرمین غلامی
تا سایه ی تو از سر این کاروان رفت
از ترس رنگ از صورت نیلوفران رفت
اینکه به من خواهر نگفتی بر دلم ماند
حسرت به دل از پیش تو این قد کمان رفت
تیرِ کمان هم داشت شوق ابرویت را
که پر درآورد از کمان تا آن کمان رفت
دست تو که افتاد ، دستِ کوفه سمت
پوشیه ی حوریه ی این خاندان رفت
تو علقمه بودی ندیدی من که دیدم
با خنجری سمت حسینم ساربان رفت
من را به جبرِ کعب نی بردند آخر
بلبل کجا با میل خود از بوستان رفت؟!
فهمیدم از طرز نگاهت روی نیزه
تیری که تیرانداز زد تا استخوان رفت
ای محرم زینب خبر داری که زینب
وقتی نبودی مجلس نامحرمان رفت؟!
ام البنین باور نکرد اما پس از تو
زینب به کوفه با سنان بد دهان رفت
یابن الحسن...
مشرف شد به زیارت بیت الله الحرام اعمال مکه رو که بجا آورد
به رفیقاش گفت من جلوتر میرم تا مقدمات حضور شما رو تو عرفه و تو عرفات فراهم کنم،
هیشکی نمیدونه مرحوم محمدعلی فشندی کجا داره میره
جلوتر از همه اومد وسط صحرای عرفات چادر زد
هر چی اون مامور گفتن زود اومدی ،
امنیت نداره این بیابون،
گفت من اینجا قرار دارم،
مشغول تهجد و شب زندهداری، مناجات با امیرالحاج، حجة بن الحسن شد
نیمه شب دید چند نفر اومدند تو خیمش، محمدعلی فشندی تویی؟
آماده باش امام زمان داره میاد دیدنت، حضرت تشریف آوردن فرمودند ما گرسنمونه،
مقداری نان و ماست داشتم مقابل حضرت گذاشتم
چند لقمه آقا میل کرد،
بلند شدند که از خیمه برند،
بیچاره شدم، افتادم به دست و پای حضرت،
آقاجان کجا دارید میرید،
تازه پیداتون کردم،
فرمود الان خیلیا دارند منو صدا میزنند
باید به اونا هم سرکشی کنم.
آقاجان بازم زیارتتون میکنم یا نه؟
فرمودند آری روز عرفه بازم من مهدی رو میبینی
آقاجان اینهمه زائر تو اون صحرا،
چجوری پیداتون کنم؟
یه نشانی دقیقتری به من بدید
فرمود بیا تو اون خیمهی که روضهی عموم عباس رو میخونند
محمدعلی فشندی با گریه امام زمان رو میگه بدرقه کردم
نشونی یادم رفت تا روز عرفه رسید،
اعمال رو بجا آوردیم،
حاجیا هرکدوم تو چادراشون رفتند
اومدم تو چادر رفقا،
بازم نشانی یادم رفت
همینکه دعاخون و روضه خوان روضهی قمربنی هاشم را خواند
یه مرتبه یاد نشانی آقام افتادم
یه نگاه کردم دیدم یوسف فاطمه ،دم در خیمه رو زمین نشسته
ها، فهمیدی امروز کجا اومدی؟
آقاجان من که آبرو ندارم بگم تو روضهی ما بیا
روضه روضهی عموجانت،
قمربنی هاشمه
السلام علیک یا اباالفضل العباس
السلام علیک یا ابا القِربَه
ای پدر مشک ، که همه امیدت این بود که آب رو به خیمهها برسانی، اما نشد
▪️یارب مکن امید کسی را تو نا امید
دست راستش رو زدن
مشک رو داد به دست چپ
دست چپ رو زدن
مشک رو به دندان گرفت
اما امان از اون ساعتی که تیر به مشک آب خورد
فَقامَ العَباس مُتُحیّرا
دست نداشت که بجنگه، آب نداشت که به خیمهها برسانه
یه لحظه متحیر ماند
اینجا بود ظالمی چنان با عمود آهن...
ساکتی ها
این صداها امروز باید خرج قمربنیهاشم بشه
روضهی این آقا
روضهی شکستگی حسینه
بٰانَ الاِنکِسارُ فِی وَجهِ الحُسین
ابیعبدلله اومد بالینش
اما چه آمدنی
فَقامَ الحُسَین مُنْحَنیا
دست به کمر گرفت
صدا زد
أَلانَ إنکَسَرَ ظَهرِي
حسین...
▪️جلو چشای من، پاتو نکش زمین
▪️تو رو خدا پاشو یل ام البنین
بدون تو چجوری برگردم
▪️خون دل از چشام میاد نمنم
▪️خمیده میشه کمرم کمکم
داداش
▪️جواب زینب خودت پاشو بده
▪️از دم خیمه به اینجا زل زده
▪️پاشو که آبروم داره میره
▪️اگه پاشی علی نمیمیره
▪️باور نمیکنم دستات جدا شده
▪️خونی شده چشات فرقت دوتا شده
▪️تو رو به حق حیدر کرار
▪️پاشو علم رو از زمین بردار
▪️تا بچهها نرن سر بازار
انشالله چشمی ساکت نباشه..
هان..
▪️بعد از تو میزنن به دستشون طناب
▪️زینب رو میبرن به مجلس شراب
حسین...
▪️پاشو نزار هر بیحیایی
▪️به اشک خواهرم بخنده
▪️پاشو نزار هر کی بیادُ
▪️دست رقیهمو ببنده
به قصد تعجیل فرج بگو حسین...
====================
#کانال_متن_روضه_
نوحه ابالفضل،ع۱.mp3
1.41M
#شب_نهم_محرم ۱۴۰۳
#حضرتابالفضل_عزاداری
#تاسوعا
#زمزمه #واحد #تک_ضرب
#مداح.حاج آرمین غلامی
▪️نوحه تاسوعا
ای علمدارم
بودی غمخوارم
رفتی ای یارم
یا ابالفضل
یا ابوفاضل(۳) یا ابالفضل
بی تو غم دارم
ناله شد كارم
ای سپهدارم
یا ابالفضل
یا ابوفاضل(۳) یا ابالفضل
از حرم آید
ناله ی طفلان
بر لبِ آنان
ای عمو جان
یا ابوفاضل(۳) یا اباالفضل
اصغر زارم
با چشمِ گریان
گشته پژمرده
کامِ عطشان
یا ابوفاضل(۳) یا اباالفضل
نوحه ابالفضل۴.mp3
1.24M
#شب_نهم_محرم ۱۴۰۳
#حضرتابالفضل_عزاداری
#تاسوعا
#مداح.حاج آرمین غلامی
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه تاسوعا
🎙
ای آشنا ابالفضل
درد و دوا ابالفضل
شور و نوا ابالفضل
شاه وفا ابالفضل
سیدنا ابالفضل(۴)
آقا به حقِ چشمی
كه غرقِ خون ز تیره
هر ساله تو تاسوعا
دلم برات می گیره
پر می زنه دلِ من
به علقمه دمادم
لحظه ی جون دادنت
آقا میاد به یادم
سیدنا ابالفضل(۴)
وقتی می آد به یادم
كه مرغ دل رها شد
لحظه ای كه آقاجون
دستِ شما جدا شد
وقتی می آد به یادم
كه ناله سر می دادی
از روی زینِ اسبت
سر رو زمین نهادی
سیدنا ابالفضل(۴)
وقتی می آد به یادم
که مشک آب زمین ریخت
میون خیمه ی غم
اشک رباب زمین ریخت
وقتی می آد به یادم
كه با نوای خسته
نقش زمین شدی و
فرقِ سرت شكسته
سیدنا ابالفضل(۴)
وقتی می آد به یادم
علقمه بسترت بود
ناله ای رو شنیدی
كه آه مادرت بود
می گفت منم فاطمه
مادر تو یاسِ من
قربون قد و بالات
حضرتِ عباسِ من
سیدنا ابالفضل(۴)
چرا قدت شكسته
همچو قدِ كمونم
قصه ی مشك پاره
از تو چشات بخوونم
بعد تو روز حرم
تیره و تاره چون شب
وای از حسین تنها
وای از نگاه زینب
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سیدنا ابالفضل(۴)
#روضه_باسبک
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن ویارحیم
صل الله وعلیک یا مولایه یا اباعبدالله
والارواحی التی حلت بفائک
السلام الاحسین والی علی ابن الحسین
والی اولادی الحسین
والی اصحابالحسین
اربعین یعنی تجلای عزای اولیا
اربعین یعنی چهل روز اروزی کربلا
اربعین یعنی علم در دشت پهناور زدن
اربعین یعنی به قربانگاه جانان سر زدن
خانم گلدی قارداش قبرینه
نیچه قدم قالاندا اوقهرمان زینب
خانم ایلشدی یره
گوزونون قاباقیندا واقعه کربلا مجسم اولدی
بیر باخدی گوداله
بیر باخدی تله
من بو یرده اشکمی غمدن قانا دوندرمیشم
تارزلفیمدن بورا فرش مصیبت سرمیشم
بوردا قارداش سینه سیندن آخ دیوب اوخ درمیشم
حسین سنه باجون قربان
آی قارداش ۲
گوردیلر زینب گلدی فراتین کنارینه
خانم بیر کاسه سو دولدوردی
قویدی حسینون قبرینه
حسین
ایشیقلی گون منه سندن صوراقرا گیجه دی
باجون اولسون حسین دی گورم یارالارون نیجه دی
باجی قارداش قبرینه گیدنده تاج گل اپارار
ترمه شال آپارار
اما خانم الین آپاردی اورگینون باشیندا ن بیر اوخلی گوینک
سردی قارداش قبرینه
باجون سنه قربان
حسین
ویرانسرا ده فرش عزا سالمیشام حسین
قمچی گوروب گوینگون اللردن آلمیشام
یارالی قارداش۲
گور نیچه اوغلی اولن ننه گتورمیشم
نیچه قارداش سیز باجی گتورمیشم
خانم بیر باخدی خیملره بیر باخدی قتلگاهه
بیر تله
دیدی حسین
بو خیمه لردن ایریلاندا منه بیر امانت تاپشیردون قارداش
خیمده ایریلاندا رقیه گلدی
سن ات اوسته پای پیاده من
نقدر قاچیم یتوروم بابا
سنی عمه مین جانی بیر دایان
باشوه گلیم دولانیم بابا
ایلشدون بالانی آرام ایلدون
دیدی
بابا منی کیمه تاپشوروب گیدوسن
اشاره ایلدون زینب بالامی سنه تاپشیر دیم
گوزون آچ قارداش۲
اما حسین خجالتم قارداش
بو سن بو مزارون بو خسته قیزلارون
اما
حرملرون کیمی منده سلامتی قارداش
ولی رقیه بالا ندان خجالتم آی قارداش
حسین بالون قالدی خرابده
اونوندا سن کیمی قالدی جنازه سی یرده
کفن تاپیلماد ی بالاما گلدی خاطریم درده
حسین اولدی بالام
اولدی بالام
گل کیمی ویرانده گون گورمه دی اولدی بالام
تیر اهیلن ئوزی ئوز سینه سین بولدی بالام
بیر ئوپوش گوتدی دوداقیدن سنون اولدی بالام یارالی بالا یارالی بالا لای لای بالام ای،،،
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مداحی استاد طالبی :
1. کبوتر که می پری.mp3
5.01M
#نوحه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام)
#کربلایی_جواد_مقدم
کبوتر که می پری
تو حرم امام رضا
میخوری آب و دونه
از کرم امام رضا
تو فضای حرم
عاشقونه پرواز میکنی
با خودت میخونی و
تمرین آواز میکنی
میدونی یه جایی ام
کبوتراش گشنه میشن
سقا خونه نداره
آب بخورن تشنه میشن
( بال و پرهاشون
همش خاکی میشه
دلاشون میسوزه
افلاکی میشه )
بقیعه ، یه دنیا درده
مزارِ چهارتا مرده
غربتش ، ما شیعه هارو
به خدا دیوونه کرده
بقیعه ، نداره بارگاه
می تابه ، شبا بهش ماه
دلگیره ، هوای اونجا
هر کی دید ، فقط کشیده آه
( آه و واویلا واویلا )
اونجایی که نداره
یه خادم و یه زائری
اونجایی که نداره
یه صحنی و یه حائری
اونجا که تاریکه و
شمع و چراغی نداره
داره غصه از
درودیوار اونجا می باره
پنجرش
حکم ضریحو داره و مقدسه
انگاری
توی حصاره و شبیه قفسه
( چی میشه
زائر اون حرم بشیم
زائر آقای با کرم بشیم )
خدا اون روزو بیاره
بسازیم اونجا مناره
ببینیم امام حسن هم
ضریح زیبایی داره
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
یا حسن عزیز زهرا
آقای غریب و تنها
یه عنایتی به ما کن
ببینیم اونروزو آقا
( یا حسن عزیز زهرا )
#شاعر_امیرحسین_سلطانی
بسم الله الرحمن الرحیم
👆روضه و توسل جانسوز به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام
بامداحی..حاج آرمین غلامی
روضه_امام_رضا_علیه_السلام
آمد از راه و کشید آرام عبا روی سرش
یعنی امروز هست روز ناله های آخرش
هر قدم رفت و نشست و دست بر پهلو گرفت
میکشد خود را به سوی خانه مثل مادرش
روی خاک کوچه دنبالش اگر دقت کنید
بنگری آثاری از خاکی ترین بال و پرش
*فرمود:اباصلت! من میرم و برمیگردم...اگر اومدم که هیچ....اما اگه دیدی عبا رو سر کشیدم با من حرفی نزن...فقط دَرِ حجره رو باز کن من وارد بشم...اباصلت میگه: دم در منتظر بودم الان امام رضا میاد....یه وقت دیدم یه فردی داره میاد عبا به سر کشیده....
تاریخ میگه یه زهری به امام رضا دادن پنجاه بار هی می نشست زمین...بلند میشد....فقط صدا میزد جیگرم....اصلا هر کی تو خونه میشینه بلند میشه داد ما بلند میشه....خودشم یاد مادرش افتاد....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بامداحی..حاج آرمین غلامی
روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#امامحسن_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب #واحد
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
سلام ای حجّت حق،رُکن ایمان،معنیِ تقوی
کریم آل طاها،پور حیدر،یوسف زهرا
حسن جانم حسن...
تو والاتر از آنی که شوم من مادح رویت
دو صد همچون منِ عاصی کم از خاکِ سرِ کویت
حسن جانم حسن...
ز درگاهت گذر دارد تمامیِ عنایت ها
مَرانم از درت ای صاحب بَحرِ کرامت ها
حسن جانم حسن...
الا خورشید تابان وِلا جانم به قربانت
امامی بر شهیدِ کربلا جانم به قربانت
حسن جانم حسن...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
به راه دین و قرآن جانِ تو تقدیم داور شد
ز داغ جانگدازت دیدگان عالَمی تر شد
حسن جانم حسن...
#حسین_جان_داغ_مادر_را_تو_هم
#امام_حسین_ع
#نوحه_اربعین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
حسین جان داغ مادرراتوهم دیدی منم دیدم
اگرهجرپیمبرراتوهم دیدی منم دیدم
شبی که مسجدکوفه پدردرخون خود غلتید
غم جانسوزحیدر راتوهم دیدی منم دیدم
جگرهای حسن آنشب درون تشت یادت هست
میان خون شناورراتوهم دیدی منم دیدم
چوعزم کربلاکردی برایت همسفربودم
غم گلهای پرپرراتوهم دیدی منم دیدم
میان یک عبابردی جوان اِرباً اِربایت
تن صدچاک اکبرراتوهم دیدی منم دیدم
درآن هنگامه ای که دست عباست زتن افتاد
اگرداغ برادر راتوهم دیدی منم دیدم
گمان هرگزنمی کردم که اصغرتشنه برگردد
اگراین مرغ بی سرراتوهم دیدی منم دیدم
تورا باضربه های ناجوانمردانه می کُشتند
درآن سواشک مادرراتوهم دیدی منم دیدم
به هنگامی که قرآن خوانده ای و خیزران خوردی
ز طفلان دیدۀ تر راتوهم دیدی منم دیدم
برادر معجر ما پرچم پیروزی ما بود
زسرهاحفظ معجرراتوهم دیدی منم دیدم
کناررأس خونینت رقیه عاقبت دِق کرد
تن بی جان دخترراتوهم دیدی منم دیدم
غُل وزنجیربرزین العبادت گریه می کردند
اگررنجیده پیکرراتوهم دیدی منم دیدم
خجالت کرده آبم پیش زنهامی زدندما را
جسارتهای بی مَر راتوهم دیدی منم دیدم
حسین جان تاکه صحبت ازکنیزی شد دگرمُردم
شماتتهای کافررا توهم دیدی منم دیدم
تورادرکربلاکشتندمرادرشام، اَمان از شام
پریشان حال خواهرراتوهم دیدی منم دیدم
میان این همه غمهاحسین داغ توپیرم کرد
به مَحمل می زدم سرراتوهم دیدی منم دیدم
شرارآه جانسوزم فتاده در دل «مداح»
که بردلهازدآذرراتوهم دیدی منم دیدم
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
4_5924906298205276087.mp3
7.6M
#نوحه_اربعین
حسین جان داغ مادر را
توهم دیدی منم دیدم
#اربعین_آمد_و_زهراست_عزادار...
#نوحه_اربعین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
اربعین آمدو زهراست عزادار حـسین
دل غمین زینب کبراست عزادار حسین
کاروان اسرا می رســد از شـــام بلا
کربلا کعبه ی دلهاست عزادار حسین
کاروانی که چهل منزلش آزار رسید
رنج ها بر سر هر کوچه و بازار رسید
غم به همراهیشان ازدر ودیوار رسید
باشداین قافله پیداست عزادار حسین
آمده قافله ی غم سر قبر شهدا
تا دهد شرح اسیری عزیزان خدا
شمع قبرشهدا تا که شود اشک عزا
شاهدحادثه تنهاست عزادار حسین
بر سرقبر حسین آمده با عشق و امید
عمه ومادروهم خواهروهم دخت شهید
رفته با موی سیاه آمده با موی سپید
روضه خوانی که سراپاست عزادار حسین
آنکه پرخون تن صد چاک برادر دیده
چند گلبوسه ازآن حنجر بی سرچیده
زیر گل بنگرد اکنون که گلش خوابیده
گویدای همسفر اینجاست عزادارحسین
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شاعر:؟؟
بانوای:#کربلای_علی_اکبر_اسفندیار
4_5960596703340921964.m4a
8.11M
#نوحه_اربعین
اربعین آمدو زهراست عزادار حسین
#زینب_ای_مظلومه_یا_اخت_الحسین
#اربعین #آیینه_صبر
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
زینب ای کشتیِ غـم را نـاخـدا
چون حسین ناجی ومصباح الهدا
گرچه پشتت از مصیبت خم شده
عفتت آوازه ی عـالـم شـده
ای زبـانت ذوالفقـار حیـدری
وی حجابت رنگ و بوی مادری
سینه ات آمـاج هر تیر بلا
ای سفیر بـی نظیـر کربلا
ای به دوشت پرچم فتح و ظفر
در دلت عشق خدایی شعله ور
ای که از عشق خدا هو هو زده
بـر سـر قبـر حسین زانـو زده
زینب آن آیینه ی صبر حسین
نـاله ها زد بـر سـر قبـر حسین
بر سر قبر بـرادر تـا نشست
نـاله زد، آیینه ی صبرش شکست
ای که جسمت پاره پاره بی سراست
این که برقبرت نشسته خواهراست
خاطرات خواهرت را گوش کن
آتـش داغ دلـم خـاموش کن
یاحسین برخیز زینب آمده
جانش اما بی تو بر لب آمده
تاکه دیدم تشنه ای ای دل کباب
این دو مشک دیده آوردم پر آب
آمـدم تـا بـا تـو درد دل کنـم
اشک بارم خاک قبرت گِل کنم
ای برادر خواهرت آزار دید
لال گـردم زینبت بـازار دید
قلبش از آزار مردم چنگ خورد
از یهودی های شامی سنگ خورد
یک نگاهی بر قدِ چون دال کن
خیز و از مهمانت استقبال کن
تـا تـو رفتی بـارها داغـم زدنـد
در میـان جمـع شـلاقم زدند
من چه گویم ظلم نامردان چه کرد
پشت زینب خم شده از بار درد
روزگار خوش ز رویم رخت بست
خواهرت در بزم نامردان شکست
این همان زینب که دیدی نیست آه
تـازیانه کـرده پهلـویم سیـاه
لحظه لحظه دوریت تاثیر کرد
داغ رویت خواهرت را پیر کرد
بـا قـدِ خـم آمـدم در کوی تو
من خجالت می کشم از روی تو
یا اَخا شرمنده ات هستم حسین
چـون رقیه رفتـه از دستم حسین
دخترت از گریه هِق هِق کرده بود
از فـراق و دوریت دق کـرده بـود
شـرم دارم زیـن خبـر از محضرت
در خـرابه دفـن کـردم دختـرت
گـر چه زینب از فراقت پیر شد
ای بـرادر مُـردن مـن دیـر شد
بی تو من از زندگی سیرم حسین
شک ندارم زود می میرم حسین
قلب«مداح»گرچه در تاب وتب است
بیت بیتـش شـرح داغ زینب است
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
# شهادت
#امام حسن مجتبی ع
🎧#سید مجید بنی فاطمه
(یارب نصیبِ هیچ غریبی دگر مکن)2😭
دردی که گیسوانِ حسن ع را سپید کرد
با صد امید حامی مادر شدم، ولی
سیلی زنی امید مرا نا امید کرد
* گفت :قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه می کنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری
# آقا جان زائر نداری،
قبرت چراغ نداره،
اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره
گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن ع داشتم یه شمع روشن می کردم ،
تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه 😭
اما من اینجوری بگم دادت بلندشه: غریب اون کسی نیست که زائر نداره، غریب اون کسی نیست که حرم نداره ،
غریب به کسی میگن جلو چشمشش مادرش رو بزنن ، اما چون سن و سالی نداره نمیتونه کاری بکنه ، 😭
آخ مادر ......
یه وقت بی بی زینب س وارد شد دید پاره های جگر حسنش بالا اومده ،
روضۀ من همین یه جمله ست ، ها،
اینقدر به سر و صورت زد ، یه وقت دید حسن ع سرش رو بالا آورد ، لبها خونیِ ، یه نگاه کرد صدا زد : زینب دیگه راحت شدم
#دیگه چشمم به اون کسی که جلو راهِ مادرمُ گرفت نمی افته 😭
گریز
کربلا وقتی ابی عبدالله نامۀ امام حسن رو باز کرد دید نوشته ، حسین جان! من کربلا نیستم کمکت کنم ، بذار قاسم عوض من بره میدان،
چقدحساسه نسبت به حسین ع،......
میخوام دلت رو ببرم کربلا ،
با یه جمله خودت میون داره روضه باش......
بعد کوچه ، یه جمله رو می گفتند:
(الهی بشکنه دستِ مغیره)2
میونِ کوچه ها بی مادرم کرد
*این همیشه ورد زبون بچه های حضرت زهرا س بود ، اما تا رسیدن کربلا این نوحه رو یه نفر عوض کرد ، اونم یه خانمی بود ، هی همیشه می گفت:*
الهی حرمله دستت قلم شه
کبوتر بچه مو از من گرفتی،حسین....
🥀#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها