eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
@Ebnehydar.mp3
9.48M
هوای این روزای من هوای سنگره 🎙سید رضا نریمانی پ‌ن: تک تک کلمات این نوحه وصف حالِ این لحظاتِ بچه شیعه‌هاییه که نگران زینبیه‌ان...💔🥀 گروه اشعار وروضه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 مادر شهید قربانخانی: از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم 🔸مادر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی: واقعاً ناراحتیم که چنین اتفاقاتی در سوریه رخ داده اما در این شرایط به شهدایمان افتخار می‌کنیم. 🔸ما پشت ولایت فقیه می‌مانیم و میدان را خالی نمی‌کنیم. رهبر عزیزمان هرچه امر کند، ما همان را اجرا می‌کنیم. 🔸ما هیچ‌وقت از راهی که رفتیم پشیمان نیستیم، تسلیم نمی‌شویم و محکم خواهیم ایستاد تا آخر. 🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5895348887324986787.mp3
20.46M
ماבر گفتـے برات روضـہ بخونم سید_رضا _نریمانی مادر گفتی برات روضه بخونم باشه ولی بعید می‌دونم دووم بیاری به جای روضه‌ی بچه‌هات گفتی بگم از حسین برات دلش رو داری دلش رو داری داداشم غریب شد زدن تکیه‌گاهش و که رو خاک، خد التریب شد دور از چشای خونی عباس، شیب الخضیب شد داداشم غریب شد تنها نبود توی گودال، غلغله بود اگه عباست رفت، شمر بود، حرمله بود « آه! از روزگار بی علمدار آه! از روزگار بی علمدار» ✅ بند دوم مادر حسین که اومد از علقمه وقتی دیدم که قدش خمه یهو دلم ریخت وقتی سرو به روی نیزه بستن دل رقیه رو شکستن حرم بهم ریخت، حرم بهم ریخت دلم رو سوزوندن نبودی ببینی پای ما رو، کجا کشوندن دختر امام و توی بزم، حروم نشوندن دلم رو سوزوندن گریه نکن مادر، مرد با غافله بود اگه عباست رفت، شمر بود، حرمله بود « آه! از روزگار بی علمدار آه! از روزگار بی علمدار» ✅ بند سوم مادر برات بگم از اون ازدحام از ماجرای کوفه به شام از تعنه‌هاشون با دست بسته می‌بردنم کوچه به کوچه آزردنم با خنده‌هاشون، با خنده‌هاشون توو هر کوچه بازار کتک می‌زدن زن و بچه رو، جلوی انظار تحمل نداشت سه ساله دیگه، این همه آزار تو‌و هر کوچه بازار رو دستامون جای، زخم سلسله بود اگه عباست رفت، شمر بود، حرمله بود « آه! از روزگار بی علمدار آه! از روزگار بی علمدار» https://eitaa.com/eetazeinab
. زبانحال س ای مدینه یاد داری پیش از این یک مدینه بود ویک ام البنین دربر خود باغ وبستان داشتم هفده سرو خرامان داشتم یاد آن کانون احساسم بخیر ای مدینه یاد عباسم بخیر الا مادر بقربون جمالت رخ چون بدر وابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی (وای)گل ام البنین شیرم حلالت وابی امانت دار باغ یاس هستم همه عشق وهمه احساس هستم (وای)چنان شرمنده ی روی ربابم که همدرد دل عباس هستم (وای،آخ) شنیدم دستهایت را بریدند به تیری چشم نازت را دریدند وای چو طفلان این سخنها را شنیدند همه ازهم خجالت می کشیدند
. |⇦• به لطف نانِ سفره ی اُم بَنین .. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ حاج ●━━━━━━─────── به لطف نانِ سفره‌ی ام بنین چقدر سفره‌ها که شاهانه شدند به لطفِ معجزات او و بچه‌هاش مریض‌خانه‌ها، شفاخانه شدند به احترامِ احترامش به رقیه به احترامِ احترامش به سکینه به احترامی که گذاشت به بی‌بی زینب رزق جهان تو سفره‌ی اُم البنینِ تموم چاه زمزم‌ها عوض نمی‌کنیم ما با یه قطره آب الکفیل به قول مردم عراق اُم البدور اربع اُنظر الیَ الدخیل بستم به چادرت دخیل دخیل دخیل... دور سر یتیمهای فاطمه بانو و بچه‌هاش، پروانه شدن به برکت نام مبارکش ببین یتیم‌خانه‌ها، کرم‌خانه شدند به پاسِ تربیت حضرتِ اباالفضل به پاس معرفت به نسبت امامش خدا گذاشت رزق جهانُ توی سُفرش شفا میده مردم و هم به احترامش متون تاریخ و ببین میشه به تعبیری بگی موسس محرمه خالق مجلس عزا خالق اشک نم‌نم و خالق موج پرچمه .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
به لطف نان سفره‌ی ام بنین.mp3
7.89M
|⇦•به لطف نانِ سفره‌ی اُم بَنین .. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفسِ حاج حسن عطایی
۷ دسامبر، ۱۳.۰۵​.m4a
3.66M
وفات ‌‌حضرت اُم البنین (س)  .👆 هر روز غروب توی بقیع میشکنه بغض آسمون ستاره ها داد می زنن امُّ الْبَنین روضه نخوون هر روز صدای گریه هاش میرسه تا عرش خدا از سوز روضه خوندنش قیامتی میشه به پا «أُمُّ البَنین.. أُم‌ِّ بی بَنین...» مدینه کربلا میشه شهر فرشته ها میشه آدم و یعقوبم میان مدینةُ البُکاء میشه فرقی نمی کنه براش کسی نیاد تو روضه هاش عالم و بر هم می زنه بغضِ نشسته تو صداش به سینه و سر می زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه هاش حسینِ من بی کفنه   «أُمُّ البَنین.. أُم‌ِّ بی بَنین...» رو خاکایِ  سرد بقیع صورت چار قبرکشیده طوری غریب حسین میگه انگارکه گودال و دیده از پسراش نشد یه بار با کسی حرفی بزنه زمزمه ی لبش شده حسین من بی کفنه طاقت نداره، کارشه شبا میره سئوال کنه با گریه می خواد از رباب عباسش وحلال کنه طفلی سکینه رو بگو دل نداره نگاش کنه روُش نمیشه مثل قدیم أُمُّ البَنین صداش کنه
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش.. سلام الله علیها به نفسِ کربلایی ●━━━━━━─────── صل الله علیک یا ام البنین پیرزن آمده هنگام خزانش چه‌کند اینهمه داغ ربوده است توانش چه‌کند خبر آمد که پسرهای تو را نیزه زدند رفت از دست خدایا ضربانش چه‌کند هرچه گفتند چه آمد سرشان گفت: حسین گفت بی سایه‌ی آن سروِ روانش چه‌کند تا که گفتند عصای تو هم اُفتاد زمین خم شد و ماند که با قدِ کمانش چه‌کند پیشِ طفلانِ حرم پیش رُباب و زینب غمِ شرمندگی اُفتاده به جانش چه‌کند روضه‌ها را همه خواندند و فقط داد کشید اشک آبش شد و غم تکه‌ی نانش ، چه‌کند بعد از آن هیچ زمان پیشِ تنوری ننشست جگرش سوخته و... سوخته جانش چه‌کند *در مکاشفه ای به مرحوم میرزای نائینی ، خانم ام البنین رو دیدن ، فرمودن میرزای نایینی اگر در شدائد و مصائب گرفتار شدی از یاد و ذکر من قافل نشید، صدیقه‌ی طاهره خیلی به من آبرو داده .. لذا میرزای نایینی به شاگردانش دستور داده بود مشکلات بزرگی که گرفتار می‌شید از این ذکر قافل نشید ، کدام ذکر ؟! دخیلک یا مولاتی ، یا ام البنین اغیثینی .. بانی برپایی جلسات روضه ابی عبدالله خانم ام البنین بوده .. میگه زن ها از منازلشون حرکت میکردن به سمت خانه ام البنین ، خانم خودش دم در می نشست بی بی زینب میومدن مجلس روضه میگرفتن .. * خواند زینب دو سه خط روضه و اُفتاد زمین مانده با خاطره‌ی چند جوانش چه‌کند خواهری که به برش پنج برادر را داشت پنج، سرنیزه نشین بُرده امانش چه‌کند همسفر بودنِ با شمر برایش کم نیست آه با حرمله و زخم زبانش چه‌کند این سر از چند جهت وا شده ، آهسته بران وای اگر نیزه دهد باز تکانش چه‌کند می‌رود شامِ پُر از سنگ و غم و زخم ولی مانده با جمعیت چشم چرانش چه‌کند نفس آخر و چشمش به در و بی پسر است پیرزن مانده که بی فاتحه‌خوانش چه‌کند آنکه نامادری‌اش آبروی مادرهاست گر نیایند دگر گریه کنانش چه‌کند شاعر : حسن لطفی *عمۀ سادات به همه بنی هاشم می‌فرمود هرکسی واقعه ای رو تو کربلا دیده بازگو کنه، صدای ناله ها بالا می رفت ، وقتی روضه خوان از عباس میخواند میگن خانم سرش رو پایین می‌انداخت سکوت میکرد این دستاش رو جمع میکرد تا حرف از عباس میشد میدیدن دختر امیرالمومنین دستاش داره میلرزه .. ام البنین اومد صدا زد چیه زینب جان چرا به روضه عباس میرسه به این وضع می افتی و پریشان میشی؟ .. نوشتن خانم غش میکرد انقدر گریه میکرد .. ساعتی بعد که به هوش میآمد فقط بنی هاشم مونده بودن میگفت بزارید مصیبت عباس رو من نقل کنم .. وقتی رسیدیم به کربلا من خودمو انداختم رو قبر حسین ، هرکی یه قبری رو بغل گرفت یه گوشه ای زبون گرفت .. همینجور که ناله میزدیم دیدیم یه صدای گریه ای همه رو بهم ریخته پرسیدیم از امام سجاد و دیگران کیه داره ناله میزنه .. فرمودن بی بی جان از کنار نهر علقمه ست ، سکینه رفته داره با عموش درد و دل میکنه .. میگه همه هاشمیان دویدیم سمت قبر عباس .. این جای مصیبت که رسید تو مدینه مقتل میگه هی به صورتش میزد هی موهاش رو میکشید .. صدا زد ام البنین رفتیم سمت قبر همه صدا میزدیم عباس موقع غارت و آتش خیمه ها کجا بودی .. عباس وقتی بچه اومدن تو مجلس اون حرومی کجا بودی .. عباس وقتی رفتیم تو بازار کجا بودی .. عباس موقع ذبح حسینم کجا بودی .. میگه والله از زیر قبر یه صدایی شنیدم یا خجلتا .. وا حسرتا یا عزیزت امیر .. صدای خجالت عباس به گوش همه رسید .. دیگه باید مردونه گریه کنی .. بزرگان ما میگن هرکی میخواد تو زندگیش مشتش وا نشه برا عباس داد بزنه .. دیگه امام سجاد توان از کف داد جواب عمه ما رو داد والله به خدا عمه جان عباس دیگه کاری از دستش بر نمی اومد .. امام سجاد می فرمایید وقتی من به کمک بنی اسد ابدان مطهر رو دفن کردم رفتیم سمت نهر علقمه عباس رو دفن کنیم والله دیدم بدن مبارکش مثه شیرخواره ها شده بود .. آخه چرا ؟؟ قطعت يداه ورجلاه في واقعة الطف .. وقتی ابی عبدالله اومد دید سری نمونده .. سر از هم پاشیده .. حسین ..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
سید مهدی حسینی.mp3
19.56M
|⇦•پیرزن آمده هنگام خزانش.. سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید مهدی حسینی
. |⇦•آه، چه شد عباس آب آور .. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفس کربلایی سید مهدی حسینی ●━━━━━━─────── بی پناهم ، غرق آهم در مدینه شرمند‌م، از ربابُ و از سکینه دل شکستم زار و خسته‌م دل حزینم من همان اُم البنینم .. آه ، اَیْنَ عثمان ، اَیْنَ جعفر .. آه ، چه شد عباس آب آور .. آه ، مادر ای مادر .. اباالفضل ، بر دردم تسکینی گل باغِ اُم البنینی شنیدم ، رجز خواندی اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني اباالفضل ، سقای طفلانم .. کربلا و قحط آب و مشکِ پاره کشته من را روضه هایِ شیرخواره بی قرارم، گریه دارم سر پیری یک پسر هم من ندارم، در کنارم آه، روضه می‌خوانم روز و شب آه، پسرانم نذر زینب آه ، جان شده بر لب تو رفتی ، تشنه لب برگردی جدا کرد ، دستت را نامردی اباالفضل ، شیرم حلالِ تو امان نامه را پاره کردی اباالفضل ، سقای طفلانم .. ای بشیر از عصر عاشورا نگفتی از حسینِ یکه و تنها نگفتی نیزه باران شد تنی که زار و زخمی زیر مرکب مانده بی سر در بیابان آه ، در بیابانِ طف دیده آه ، پیکرش را زینب دیده آه ، لب خشکیده .. نبودم من همراهِ زینب فدای اشک و آه زینب شنیدم در تنور خولی سیه شد روی ماه زینب حسین جان، جانم جانم جانم .. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
سید مهدی حسینی زمینه.mp3
13.58M
|⇦•آه، چه شد عباس آب آور .. و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها به نفس کربلایی سید مهدی حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
938.1K
‍ زبانحال حضرت ام البنین سلام الله علیها عباسیم ای غم پروریم بنددلیم تاج سریم گل جان وئرورامّ البنین یولداقالوبدی گوزلریم آخر نفسدی آی بالا گل چال منه لایلای بالا دلده قراریم هارداسان زیبانگاریم هارداسان آچ شهپرون پرواز ائله باز شکاریم هارداسان زیبا جمالی آی بالا گل چال منه لایلای بالا ام البنینم خستیم اوغلوم سنه دلبستیم گل قاز بقیعده قبریمی زهراجانی جان اوستیم یوخ بیر کسیم ایوای بالا گل چال منه لایلای بالا گوز یاشلی عاشق قان اوتار تئزگل بوهجرانی قوتار گلسنده یوخدوراللرون تابوتیمی بس کیم دوتار سالّام حجازه های بالا گل چال منه لایلای بالا من آه اکوب وای درمیشم جنگه اوغول گوندرمیشم ایندی گلن یوخ یاسیمه یوزقبلیه دوندرمیشم بیربیر ملالیم سای بالا گل چال منه لایلای بالا گوز یولدا قالدیم گلمدون هی دردون آلدیم گلمدون گئتدون اوجاقامت بالا سنسیزقوجالدیم گلمدون گوندر منه بیر پای بالا گل چال منه لایلای بالا گل باشیمی آل دامنه روحیم گلور مهمان سنه قانلی علم سینمده دی بوبیر نشان بسدور منه گلمز بالاما تای بالا گل چال منه لایلای بالا جواب حضرت ابوالفضل علیه السلام ای قامتی چوگان آنا آلدیم پیامون جان آنا گل میزبان اولّام سنه ای جنته مهمان آنا دینجلدی روحون آی آنا لایلای آنا لایلای آنا معناده یار اولّام سنه باز شکار اولّام سنه جنتده حزن اولماز ولی من سوگوار اولّام سنه آغلار گوزون یوم دای آنا لایلای آنا لایلای آنا بیلّم آناجان خسته سن عباسیوه دلبسته سن جسمون اَریتدی غصه لر چوخ آغلاما جان اوسته شاعراستاد کلامی
4_5866318387327547836.mp3
4.49M
هدیه. به حضرت ام البنین صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل لولیک فرج زمینه واحد. شور. حضرت. عباس.  پهلوونم بلند شو. تمومه لشگرم.  ابالفضل پهلوونم بلند شو امید خواهرم. ابالفضل پاشو. از جا پاشو ای همه سپاهه من ابالفضل بی پناهم. پاشو ای همه پناهه من ابالفضل یه طرف. مشک.    یه طرف. افتاده.  عباس. علمه تو از رو خاکا بر می دارم. دو تا دسته قلمه تو پیچیده تو تمامه صحرا بوی عطر گل یاس چجوری من تن تو از رو زمین. جمع کنم عباس ابو فاضل.     ابو فاضل. ابو فاضل. ابو فاضل توی خیمه سکینه چشم براته تا که بیایی. داره میگه رقیه با گریه که عمو کجایی. به شماره نفست افتاده دیگه اخراشه ای ماهه من چقدر تنت پر از زخم. و خراشه تو نباشی به زینب خیلی میشه جسارت عباس تو نباشی می برن زینب و به اسارت عباس سره تو تا بینه ابروهای تو.  وا شده. عباس تیرو نیره چقدر تو تنه تو جا شده عباس. ابو فاضل.   ابو. فاضل.  ابو فاضل. ابو فاضل می بوسم من با گریه دو چشم از خون تره تو من روی زانوم می زارم. لحظه ی آخر سره تو من غرق خونی غرق خونی غرق خونی. ای علمدار می خوای از جا پاشی. اما نمی تونی ای علمدار ابو فاضل.   ابو فاضل.   ابو. فاضل.  ابو. فاضل رضا نصابی
بنام خدا "" "" "" "" " لطف و احسان شما دریاست یا ام البنین رتبه و شأن شما والاست یا ام البنین بعد زهرای بتول گشتی انیس مرتضی منصبت چون فاطمه اولاست یا ام البنین سالها بودی تو بانو؛مونس مولا علی همت و سعی تو بی همتاست یا ام البنین تا که بستی با علی پیمان و عهد زندگی جمله ای از تو بسی زیباست یا ام النین گفتی یا مولا؛ مرا هرگز مخوانید فاطمه این سخن پر راز و پر معناست یا ام البنین دادی بر دردانه های فاطمه تو بال و پر راضی از تو علی و زهراست یا ام البنین غرق بودند در یم مهرت حسین و مجتبا بحر مهرت؛ بحر پر غوغاست یا ام البنین ام اِلاحساس؛ ام الابرارید و دریای ادب دامنت جولانگه عنقاست یا ام البنین پروریدید اسوهٔ شور و شهامت را شما این یل عشق آفرین؛ هیجاست یا ام البنین بر نوشتند هر چه از شأن ومقاماتش کم است او بصیرت پیشه و ؛بیناست یا ام البنین در تمام عمر خود؛گامش نشد لرزان دمی او دلش همواره با مولاست یا ام البنین نی حسین را؛ او برادر؛ بلکه بودش جان نثار زین سبب؛ او حاکم دلهاست یا ام البنین ام العباس؛ فاخرم در زمرهٔ عشاق او او چو مولایش حسین آقاست یا ام البنین مرد و زن پیرو جوان داریم ارادت بر شما چونکه اوغلون تاج سر بر ماست یا ام البنین یکصد و سی و سه بار گوئیم ابوفاضل مدد بهر ما نامش دم عیساست یاام البنین هرکه دل بندد بر او آسوده خاطر جان دهد این دلاور؛ شافع عقباست یا ام البنین "" "" "" "" "" "" "" "" مسلم فرتوت گلهین