نوحه حضرت رقیه سلام الله علیها
کنج ویرانسرا میمیرم امشب
دیگر از زندگانی سیرم امشب
جان میدهم جان، در کنج ویران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
روی من از ستم گردیده نیلی
شمر دون بر رُخم زد ضرب سیلی
چشمانم از غم گردیده باران
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر بر تنم باشد نشانه
ضربه ی کعب نی با تازیانه
پس کو تنت ای سلطان خوبان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین کُشته ی صوم و صلاتی
بر همه شیعیان باب نجاتی
جانت فدا شد با کام عطشان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
یا حسین دستُ میگیرم به دیوار
راه رفتن به من سخت است و دشوار
از غم رسیده بر لب دگر جان
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
ای پدر جان چه شد طفل صغیرت
اصغر ان کودک نا خورده شیرت
در این عزا شد ( فرج) نوا خوان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ای ماه تابان، مظلوم حسین جان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ع:
*🏴نوحه حضرت رقـــیه(س)*
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲*ذ
*اوزاده پیغمبراست نزنید رقیه را*
*ای بخداجان حسین نزنید رقیه را*
*سربریده دیده است نزنید رقیه را*
*آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را*
*شام وخرابه دیده است نزنیدرقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را*
*پاهای اوتاول زده نزنیدرقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنید رقیه را*
*اوتازیانه خورده است نزنیدرقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنید رقیهرا*
*ای شامیان بی حیا نزنیدرقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را*
*خارمغیلان دیده است نزنیدرقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را*
*داغ پدررادیده است نزنیدرقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را*
*داغ برادردیده است نزنید رقیه را*
*آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را*
*رقیه بی باباشده نزنید رقیه را*
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را*
*ای کافران بی خدا نزنیدرقیه را*
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
*آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲*
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
4_6026066925648348014.mp3
7.54M
.
#حضرت_زینب
#شور_روضه_ای
#اسارت #شام
حسین
بعد تو چی کشیده زینب
ز دنیا دل بریده زینب
دیگه قدش خمیده زینب
داداش حسین ۳
زینب و غم شاه خوبان
زینب و قد از غم کمان
زینب و بزم نامحرمان
ای وای ای وای ای وای
سر تو در نی
خواهرت از پی
چهل منزل شد طی
با دست بسته
زینب و بردن
تو مجلسی از می
یا حسین یا حسین. یاحسین
داداش
چی بگم از مردای شامی
از بازارو بی احترامی
از نگاه یه مشت حرامی
داداش حسین ۳
به چشم کنیز مارو دیدن
دورو بر ما میرقصیدن
به اشکای ما میخندیدن
ای وای ای وای ای وای
سرتو در نی
خواهرت در پی
چهل منزل شد طی
با دست بسته
زینب و بردن
تو مجلسی از می
یا حسین یا حسین
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#رضا_نصابی ✍
روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج
روضه جانسوز_شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام_ گریز روضه حضرت زهرا سلام الله علیها _ حاج حسن خلج
به پای مرگ نشسته،که برسرش برسد
خدا کند که کمی زود خواهرش برسد
*یه جوری به چشمات التماس کن که خدانکرده کم نیاریا ..." امروز برا امام حسن گریه کن،اینا این شرط و شروط رو عیب نمیدونن"چون میدونن ما رعیتیم دستمون هم فقط به دامن این خانوادس ..."شرط کن بگو آقا ، امروز برات زار میزنم اما دلم میخواد تمام راه کربلارو برای امام حسین زار بزنم ...*
به پای مرگ نشسته که بر سرش برسد
خدا کند که کمی زود خواهرش برسد ...
چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی
*یعنی چی؟!من یه خرده معنا کنم ... یعنی اگر بی تابی فقط باشه آدم جیگرش که میسوزه داد میزنه ... آی ... مُردم سوختم ... ولی صبر بی تابی یعنی این که زبان بستس ... وقتی حسین اومد تو ، چشمش به زینب افتاد ... حالا از آتش زهر ؟! نه نه نه والله نه .....*
چه احتضار غریبی ، چه صبر بی تابی
چه بیقرار شده تا به مادرش برسد
مادر مادر ......
*گاهی وقتا سرشو بلند میکرد میگفت: خوب شد شماها اون روز نیمدید ...وقتی میرفتم اون دست منو گرفته بود .... وقتی برمی گشتیم من دستشو گرفته بودم ...*
طبیب عالم و آدم زدرد بستری است
به خویش پیچد وجان دادنش کبوتری است
شبیه فاطمه چیزی به صورتش انداخت
چقدر مرگ شبیهی ، چقدر مادری است
*خوش به حال چشمات،خیالت دیگه راحت باشه امروز گریه کردی برا حسن، مادرش ضمانت کرده،اون روزی که همه توی محشر گریانند،من نمیذارم تو گریان باشی ... خیالت راحت باشه ..."دلم میخواد خیلی گریه کنید حالاکه نشستید ، حتما هم کار و زندگی دارید و زدی گفتی ولش کن زندگیرو ... آقامو عشقه ...*
زینب از راه رسید ... زینب جان بدو طشت رو بردار بیار ...
میان طشت پر از خاطرات کوچه شده ...
مادرم گفت حسن پاشو بریم ... یه مرد همراهم باشه ... اینا خیال نکنند علی رو خونه نشین کردن... فاطمه تنهاست ... دستم توی دست مادرم بود ... اینقدر مادرم خوشحال بود ... گفت حسن فدک رو گرفتم ... داشتم جلو جلو میرفتم مادرم هم پشت سرم میومد ... یه مرتبه دیدم کوچه تاریک شد ... یه لندهور بی ادب از روبرو داره میاد ... مادرم زود از پشت سر پیراهنمو گرفت ... حسن جان بیا عقب این خیلی بی تربیته ...*
میان طشت پر از خاطرات کوچه شده
بپرس از جگر پاره اش بگو چه شده ...
*همینقدر بهتون بگم رفقا ... صدای ناله حسن بلند بود همیشه ......*
یارب نصیب هیچ غریبی دگر مکن
داغی که گیسوان حسن را سپید کرد ....
ای غریب آقام ......#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
آهسته آستین به دهن گریه میکنم
گاهی میان لطمه زدن گریه میکنم
از بین بچه های تو ای مادر غریب
امشب برای حسن گریه میکنم
حسن جان حسن جان ..........
نام تو چیست؟گفت :به نام خدا کریم
از ابتدای واقعه تا انتها کریم
مشغول ذکر خیر توامشب شدم چه خوب
لبهای خسته جمله بسازید با کریم
یا کریم ابن الکریم ادرکنا یا مولا
*عرض کردم عبدالزهرا آقا رو به خواب دید آقا فرمود:عبدالزهرا چرا روضه ی منو نمیخونی؟ عرض کردم آقاجان من کارم روضه خونیه،مکرر روضه شما رو خوندم،شما کدوم روضه منظور نظر شماست بفرمایید من همون و بخونم فرمود:*
غروب بودو یک کوچه ی تنگ و باریک
غروب بود و من بودم و مادر من
*عبدالزهرا،دستم تو دست مادرم بود، نمیدونی مادرم چه قندی تو دلش آب میکرد،میگفت حسن جان؛فدکم و گرفتم ...."یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد،یه لندهور بی قواره از روبرو داره میاد، مادرم به سمت راست رفت،از سمت راست اومد راه مادرم و گرفت"
مادرم به سمت چپ رفت"عبدالزهرا،"
ببین کینه با دین چه کرده به مادر
ببین بغض دیرین چه کرده به مادر
باید روضه مقداد براتون بخونه بگه:
دست سنگین چه کرده به مادر ...."
*عبدالزهرا،دیدم مادرم داره با دست دنبال من میگرده ....." میگه حسن جان بیا کنار مادر این خیلی وحشیه ...." حسن جان بیا کنار مادر این حیا نداره ...." زن و مرد سرش نمیشه ....."
یه مدتی گذشت از ماجرای شهادت،بی بی . زینب دید حسن هی میره یه گوشه کز میکنه ... تنهایی میشینه گریه میکنه زیر لب میگه وای مادرم .....
دستها رو انداخت دور گردن حسن،حسن جان داغ مادر دیدی،منم دیدم؛حسن جان سینه ی شکسته دیدی،منم دیدم،حسن جان پهلوی ......." منم دیدم" چته اینجور کز میکنی ؟!! سرش و بلند کرد گفت،اما زینب من یه چیز دیدم شما ندیدی ..."
روزی که به کوچه خصم راهم بگرفت
ابر سیهی چهره ی ماه م بگرفت
*دیدم مادرم داره با دست دنبالم میگرده،جیگرم آب شد"میخوام عرض کنم آقا بله درسته مقام بی بی مقامیست هیچ احدی زیر این آسمون به اون مقام نمیرسه پس به ظاهر دارم عرض میکنم،یکی بود،یه نفر بود،یه مادر بود،جلوی چشمت یه سیلی زدن،یه دونه،تا عمر داشتی اون لحظه ای که زهر پاره کرد قلب و گفتی خوب شد این زهر قلب منو پاره کرد دیگه طاقت دیدن قاتل های مادرم و نداشتم ..." آقاجان شما بگید چی گذشت به دل حسین چهل منزل از بالای نیزه نگاه کرد هشتاد و چهار زن و بچه، یکی با تازیانه میزنه، یکی با کعب نی میزنه .....
حسین ......از همه ی اینا جانسوز تر از بین دخترا و نوامیس حسین جانسوزتر از همه،اون خانومیه که امروز روز سومشه،سیلی خوردن زهرا رو دیدی،کجا بودی بیای ببینی زهرا کوچولوی خرابه ......."
گفت بابا :
ازضرب دست زجر تنم درد میکند ....
*اگراین است تاثیرشنیدن شنیدن کی بود*
از ضرب دست زجر تنم درد میکند
انقدر زد مرا،که گمان کرد مرده ام .....
*اما برادرا،بعضی غمها سنگین تر از تازیانه و شلاق و سیلی میشه،کدوم غمه هزارتا به آدم سیلی بزنن آدم و تحقیر نکنند ...." آدم و کوچیک نکنند ...." این خانم شاهزاده بوده چطور مگه گفت بابا:
بابا آهسته شکوه میکنم از من به دل نگیر
امروز هم گذشت و غذایی نخورده ام ...
*بابا با نون و خرما اومدن سراغ ما اما بابا لب نزدم ......*
امروز هم گذشت و غذایی نخوردم ....
*امام حسن،سرتو زمین گذاشتی قاسم سه ساله داشتی،اما خیالت راحت بود برادرات امام حسین،عباس، عون،جعفر اینا سایه شون بالا سر پسرت هست آقا،خواهری مثل زینب بالا سرش هست مادرش هست،کجا بودی بیای سه ساله حسین و ببینی ....."
گفت بابا ....
بس که دویدم عقب قافله ...
مردم از این الم که نمردم برای تو
ای خاک بر سرم که نشد خاک پای تو .....#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_1131542398.mp3
7.81M
اسمتو نگیر از صدای من من برای تو تو برای من توی قلب من کربلای تو توی دست تو کربلای من من محاله بی تو باشم لحظه ای ازت جدا شم چقدر خدا کریمه که حسین توزند گیمه کاری با کسی ندارم با تو خوبه روزگارم ای آقا حرم حرم نمیره فکرش از سرم می خوام برم منم با پدر و مادرم خرابم نکن جوابم نکن با یه یا حسین به تو میرسم عاشقت شدم به خدا قسم تو زیاد داری مثل من ولی من بدون تو خیلی بی کسم التماسمو نگاه کن به شبی منو صدا کن همه زندگیم برا تو ولی عشق کربلاتو از دلم نگیری آقا قسمت میدم به سقا ای آقا آقا فقط می مونی تو برام بذار بیام آخه دیوونه ی کربلام می خوامت تو رو نگو که برو...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
کربلا کربلا💔🥀💔🥀
|⇦•چیکار کردی ...
#نماهنگ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاجمهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
چیکار کردی!
تا اسم کربلات میاد دلم میره
دلم تو جادهها قدم قدم میره
تا میشنوم یکی داره حرم میره
چیکار کردم!
میگن اجازه نیست که زائرت باشم
اجازه نیست دیگه مسافرت باشم
یه شب تو کربلا مجاورت باشم
گدا مگه جز تو کی و داره
چشام فقط برا تو میباره
«یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ...»
دلا خونه، مگه به غیر کربلا پناه داریم
راهی مگه به غیر اشک و آه داریم
ما اربعین نرفتهها گناه داریم
دلم خونه، خوشا به زائری که کربلا رفته
که پای اون ضریحِ باصفا رفته
کسی که کربلا نره کجا رفته
حسین آقام...
همه میرن تو میمونی برام...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#اربعین
#کربلایی_مهدی_رسولی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
enc_16792403087933019747709.mp3
3.02M
|⇦چیکار کردی..
#نماهنگ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
کربلا، عمیق ترین زخمی است که بر پیکر زمین نشسته، و رساترین فریادی است که در دهلیز تاریخ پیچیده است
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Mahmoud-Karimi-Sari-Be-Neyze-Boland-Ast.mp3
7.98M
حاج محمود کریمی
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا كند كه نباشد سر برادر زینب
امان ای دل ای دل ای دل وای…
نه قوتی نه توانی
میان آن همه دشمن
نه مرهمی كه نشیند
به قلب مضطر زینب
امان ای دل ای دل ای دل وای…
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا كند كه نباشد سر برادر زینب
امان ای دل ای دل ای دل وای…
به حیرتم زچه عالم
به هم نمی پاشد
به روی نیزه نشسته
تمام باور زینب
نمانده تن كه نلرزد
نمانده دل كه نسوزد
مگر ز قتلگه آید
صدای مادر زینب
نه مركبی نه ركابی
امان ز ناقه عریان
چرا دوباره نیامد
امید لشگر زینب
» مداحی شور محمود کریمی به نام سری به نیزه بلند است «
امان ای دل ای دل ای دل وای…
من كه افسرده حالم چون ننالم
شكسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند زینب ناله كم كن
تو آیی در خیالم چون ننالم
چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا عمامه ای بر سر نداری
مگو عمامه ای بر سر ندارم
چرا خواهر به سر معجر نداری
امان ای دل ای دل ای دل وای…
خودم دیدم غزالان حرم را
ز چنگ گرگها چون می رمیدند
گهی آتش به دامن می دویدند
گهی در دامن آتش فتادند
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر ندار #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هدایت شده از کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
Mahmoud-Karimi-Sari-Be-Neyze-Boland-Ast.mp3
7.98M
حاج محمود کریمی
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا كند كه نباشد سر برادر زینب
امان ای دل ای دل ای دل وای…
نه قوتی نه توانی
میان آن همه دشمن
نه مرهمی كه نشیند
به قلب مضطر زینب
امان ای دل ای دل ای دل وای…
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا كند كه نباشد سر برادر زینب
امان ای دل ای دل ای دل وای…
به حیرتم زچه عالم
به هم نمی پاشد
به روی نیزه نشسته
تمام باور زینب
نمانده تن كه نلرزد
نمانده دل كه نسوزد
مگر ز قتلگه آید
صدای مادر زینب
نه مركبی نه ركابی
امان ز ناقه عریان
چرا دوباره نیامد
امید لشگر زینب
» مداحی شور محمود کریمی به نام سری به نیزه بلند است «
امان ای دل ای دل ای دل وای…
من كه افسرده حالم چون ننالم
شكسته پر و بالم چون ننالم
همه گویند زینب ناله كم كن
تو آیی در خیالم چون ننالم
چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا عمامه ای بر سر نداری
مگو عمامه ای بر سر ندارم
چرا خواهر به سر معجر نداری
امان ای دل ای دل ای دل وای…
خودم دیدم غزالان حرم را
ز چنگ گرگها چون می رمیدند
گهی آتش به دامن می دویدند
گهی در دامن آتش فتادند
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر ندار #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سَر آوردند...
برای دختر آوردند...
سَری بدون عمّامه...
بُریده حنجر آوردند...
ای وای ای وای ای وای
گُل آوردند...
برای بلبل آوردند...
میان خون و خاکستر...
کبود و پَرپَر آوردند...
ای وای ای وای ای وای
شب خرابه...
دخترکی دلش کبابه...
سَر بُریده ای برایش
بدون پیکر آوردند...
ای وای ای وای ای وای
لالا لالا...
بغل گرفته بابا را...
داره میبوسه رگها را...
بگو که محشر آوردند...
کجا بودی؟
چرا ز ما جدا بودی؟
میشد یه چند شب زودتر..
تو را که آخر آوردند...
ای وای ای وای ای وای
کتک خوردم...
بابا تو هر نَفَس مُردم...
رقیه تو اسیر کردن...
میان لشکر آوردند...
می لرزیدم
جون خودت می ترسیدم
بابا کشیدن از گوشم
گوشواره مو در آوردند
ای وای ای وای ای وای
موهام رو ببین...
بیا و زانوهامو ببین...
کف پاهام...فدای سَرت
تو را که دیگر آوردند...
نمی تونم...
بدون تو نمی مونم...
بریم که وقت پروازه...
برای من پَر آوردند...
ای وای ای وای ای وای
#هادی_همتی
#رقیه #واحد #شور #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها