eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
. تو این روزا که درد بی رفیقیه رفیق روزگار بی کسی نمیزاری که نوکرت غم بخوره وقتی همه میرن، تو میرسی یه کاری کردی با دلم،رفیق من که من فقط میخوام تو فکر تو باشم منو بگیر از بازی دنیا یه کاری کن که گرم ذکر تو باشم میخوام که سایت بمونه روی سرم بجز همین ندارم هیچ توقعی من از همه کندم آقا به عشق تو تموم دلخوشیم شده روضه تو چه لذتی هست توی اشکِ بر غمت کاشکی شب و روز توی روضه ها بودیم کاش بخوره به ما نسیم پرچمت چه عالم قشنگیه عالم تو ما با تو طعم عشقو میچشیم جذبه ی عشق تو دلامونو گرفت نمیشه بیخیال تو بشیم حسین ما جونمونم که بدیم برای تو حالا حالا خیلی بدهکار توییم مارو کنار نزار به دردت میخوریم با اشکامون، گرمیه بازار توییم جوونیه ما داره با تو میگذره چی بهتر از این از خدا بخواییم یه آرزو مونده فقط تو سینمون یه اربعین پیاده کربلا بیاییم خیلی خرابه حالم این روزا حال خرابمو خراب ترش نکن تا اسم کربلا میاد دق میکنم زمان این فراقو بیشترش نکن دلم فقط کربلا آروم میگیره یه کاری کن دل من آروم بشه آخر قصه رو خودت رقم بزن بزار پایین پات، عمرمم تموم بشه 🔹سیدناالغریب...حسین 🔹سیدناالعطشان...حسین 🔹سیدناالعریان...حسین 💠نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت 💠نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت 💠هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید 💠عزیز فاطمه از اسب،سرنگون گردید حسین... بلند مرتبه ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد ❇️ ❇️ ❇️ این صدای شکستن سینه هست زیر مرکب شد استخوان خرد یاد پهلوی مادرش افتاد بی هوا زد به پهلویش تا خورد پیش چشمان نیمه بازش،آه چشم نامحرمی به زن ها خورد تشنه بود آب خواست، اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد پیش و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد شاه را هتک حرمتش کردن غارت پیکرش بفرما خورد 😭😭😭 👈 در نمی آمد از تنش، چقدر چنگ بر یادگار زهرا خورد در نمی آمد از تنش، چقدر چنگ بر یادگار زهرا خورد 😭😭 👈بعضی از ابیاتو راحت ازش میگذریم 💠پیش چشمان نیمه بازش... هرچی قدرت داشت،تکیه زد به یه نیزه شکسته گفت آی نامردا هنوز من زندم 🔹مرد باشید تا من زندم،سمت خیمه ها نرید پیش چشمان نیمه بازش،آه چشم نامحرمی به زن ها خورد 👈همچین که حسین افتاده بود،نانجیبا میترسیدن که حسین،جون داده یا نه 👈یکی گفت من بلدم... میتونم بفهمونم به شما که پسر پیغمبر جون داده یا نه 👈گفت همه حمله کنن سمت خیمه ها که امام حسین تکیه به نیزه غریبی داد گفت هنوز من زندم 💠یه گودال و این همه نامرد این همه بی حیا لحظه آخر سرش رو زانوی مادرش،فاطمس 👈نانجیب هی خنجر به حنجر حسین میزنه صدای مادرش میاد ای حسین... 😭😭 یه وقت دیدن آسمون کربلا تیره و تار شده رو کرد به برادرزاده، زین العابدین چه اتفاقی افتاده؟! 🔸عمه، پَرِ خیمه رو کنار بزن 🔸همچین که پرده رو کنار زد... عمه جان👇 👈 زیور آلات از بچه ها جدا کن 👈گوشواره هارو جدا کن 👈خلخالا رو جدا کن 👈عمه بابامو کشتن... 🎤 والعافیه والنصر http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
@rozehajabbas1 (6).mp3
زمان: حجم: 4.79M
مولای من... روسیاهم بپذیرم 🔰 🔰 🔸روسیاهم بپذیرم که غلامت باشم 🔸خواهشاً فکر کن اینبار،که قنبر داری 🔸بیشتر از همه محتاج دعایت هستم 🔸در سحرگاه که دستی به دعا برداری 🔹میدونم همیشه برام،ریش گرو میزاری پیش خدا 🔹میدونم همیشه میگی خدا به آبروی منه مهدی از این شیعه ای که تو خلوتاش،گناه میکنه بگذر 🔸در قنوت سحر خویش،بیادم هستی 🔸مهربان،ارثیه از حضرت مادر داری 🔰مریض بود،،، روزای آخر عمرش بود میگفت بچه ها برید وضو بگیرید بیایید بشینید 💠بچه ها با یه امید و آرزویی میرفتن وضو میگرفتن میومدن 💠فکر میکردن مادر میخواد برا خودش دعا کنه شروع میکرد برا همسایه ها دعا کردن 😔یه دعا برا خودش کرد اونم این بود خدا مرگ منو برسون آقا... 🔸نَفَسم تنگ شده،عطر حرم میخواهم 🔸ای که در خال لبت،سیب معطر داری 🔸بین صف منتظرم تا که مرا هم ببری 🔸نجف و کرببلا،هرچه مُقدّر داری 🔹بهترین ذکر شب و روز، است 🔹به خدا،نام جگر سوز است 🎤 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
‍ 🕊﷽🕊 🏴 🏁 🏴 ع 🏁 🏴 🚩.. ⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ... جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند... حالا که حال خوبی داری میگم.... ⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی... هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ... این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا.. خسته ، گرسنه، تشنه... همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم... ،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره.... با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست... ♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ... یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید... ⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود.. رحمت خدا بر این ناله ها... وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ... فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،، اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند .. بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،، نگران برزخ و قیامتم هم هستم.. با همون خستگی اومد وارد حرم شد.. ✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم .. دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد.. عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد... 💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ... هم سفرات هم بیدار کن .. گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون.. همه رو بیدار کرد.. ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم.. 🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید .. 🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید... 🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ... چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه... تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد .. 💔... چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟ 📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ... اما دید رمقی به زانوهاش نمونده.. دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره... هی صدا میزنه: وا ولدا ... عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ... وقتی اومد کنار بدن علی اکبر فبکی بکاءا عالیا دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه ♻️.... 🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔆 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ◈ 🖤◈✱🖤◈ ✱🖤◈ ﷽ (ع) گریز_به_حضرت زهرا(س) 😭 ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ شمارو می طلبم تو این ثواب شریک باشین شماهمه بگید یا اباعبدالله کم کم میان روضه تان پیرمی شوم آقا از زندگی بدون شماسیرمی شوم وقتی دلم برای شما تنگ می شود. هرجا که روضه ست سرازیرمی شوم من با حسین زنده به اشکم خداگواست با گریه بر شماست.که تکثیر می شود. وقتی که اشک دادی .اینجانشستم. یعنی که با نگاهی تو تقدیر می شوم یک روز پای عکس ضریح تو دق کنم.یک روز پای تو تصویر می شود جان2 نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ.بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه///، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید 😭😭😭 ⬅️ یادآوری کنم اون لحظه ایی که جنازه مادر رو تشیع می کردن حسنین وزینب وعلی (ع) مقدادو سلمان وابوذر یه وقت دیدن از پشت تابوت صدای ناله ایی میاد این ناله کیه سلمان گفت علی جان این زینب داره خودش و میکشه😭😭 آه ///جنازه رو زمین گذاشتن حسنین واومدن بالا سر جنازه زینب. حسن سمت راست جنازه. زینب سمت چپ. ((یا بر عکس )) اما دیدن حسین رفت پایین پای مادر. آه///اومد کف پای مادر بوسید حسین گفت مادر می بوسم کف پای تو یه جا به فریادم برسی کجابود منظور اباعبدالله کجا بود عاشقای حسین آری حالا می فهمیم چرا حسین می گفت به فریادم یه جا برسی اونم ظهر عاشورا گودال قتلگاه😭 آه ///هلال میگه جنگ خاتمه پیداکرد. داشتم می رفتم به سمت گودال قتلگاه .دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون اومد. هلال کجا میری. گفتم میرم اون آقای رو سیرابش کنم چون لباش مثل تخته به هم می خورد می گفتن از سلالی از رسول الله گفت هلال زحمت نکش 😭 من سیرابش کردم گفتم چگونه سیرابش کردیی دیدم پیراهن عربی کنار زد یک سر بریده ایی 😭 نشونم داد گفت هلال اینگونه سیرابش کردم 😭 آه///هلال میگه دیدم تن شمر می لرزه دستهاش می لرزه رنگش پریده گفتم یا شمر حالا که سر از بدنش جدا کردی چرا تنت می لرزه چرا دستت می لرزه ؟گفت هلال نمی دونی ضربه دوازدهم تو مقتل برید مطالعه کنید بزرگواران ضربه اول زدم گفت فریاد الهی به به رضای تو دوم سوم تا ضربه دوازدهم زدم بر گردوندم سر از قفا ذبیع کنم دیدم یه صدای گودی قتلگاه گرفت 😭 صدای شبیه صدای مادرش بود زهرا 😭هی می گفت غریب مادرحسین عزیز مادر حسین حسین .. 😭😭😭 آه ///ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش 😭😭😭 می گفت علی دوجا چشمان زهرا رو گرفت یکی گودال قتلگاه اون لحظه ایی که شمر سراز تن امام حسین جدا می کرد😭 یکی هم تو تنور خولی بود مادرش چنگ می زند به رخش دخترش جیغ می زند... نزنید. این یک خط بزار باز کنم براتون دخترش چگونه جیغ میکشه😭 آی/// لحظه آخر گفت یا شمر صدای مادرم می ایدبا شیون یا شمر شیون خواهرم می آید خدا نکنه جلوی چشم خواهر سر از بدن برادر جدا کنه 😭 یا شمرصدای مادرم می آیدبا شیون 😭 یا شمرصدای شیون خواهرم می آید😭 از حنجر من خنجر خودرا بر دارزیرا که رقیه دخترم می آید😭😭 امان امان امان امان همه بگید ای حسین آه///دلشو داری بشنوه ایی روضه بازه یا امام زمان (عج) کجا نشستی داسهای بلند را می دید بین دسته جماعتی خوشحال رازهای بلند را می دید می کشیدن تا ته گودال دلش رو داری 😭😭 نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال 😭😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند اوج روضه ...شمر دستش پُر است و باپایش😭 بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند 😭😭😭 این وسط چندتا حرامزاده ایی بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند وای ای وای😭😭😭 ((آخرش هم زمزمه یا وسط روضه)) الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ✍ اکبر لطیفیان دعای فرج #
‍ ﷽ (ع) گریز_به_حضرت زهرا(س) 😭 ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ شمارو می طلبم تو این ثواب شریک باشین شماهمه بگید یا اباعبدالله کم کم میان روضه تان پیرمی شوم آقا از زندگی بدون شماسیرمی شوم وقتی دلم برای شما تنگ می شود. هرجا که روضه ست سرازیرمی شوم من با حسین زنده به اشکم خداگواست با گریه بر شماست.که تکثیر می شود. وقتی که اشک دادی .اینجانشستم. یعنی که با نگاهی تو تقدیر می شوم یک روز پای عکس ضریح تو دق کنم.یک روز پای تو تصویر می شود جان2 نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ.بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه///، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید 😭😭😭 ⬅️ یادآوری کنم اون لحظه ایی که جنازه مادر رو تشیع می کردن حسنین وزینب وعلی (ع) مقدادو سلمان وابوذر یه وقت دیدن از پشت تابوت صدای ناله ایی میاد این ناله کیه سلمان گفت علی جان این زینب داره خودش و میکشه😭😭 آه ///جنازه رو زمین گذاشتن حسنین واومدن بالا سر جنازه زینب. حسن سمت راست جنازه. زینب سمت چپ. ((یا بر عکس )) اما دیدن حسین رفت پایین پای مادر. آه///اومد کف پای مادر بوسید حسین گفت مادر می بوسم کف پای تو یه جا به فریادم برسی کجابود منظور اباعبدالله کجا بود عاشقای حسین آری حالا می فهمیم چرا حسین می گفت به فریادم یه جا برسی اونم ظهر عاشورا گودال قتلگاه😭 آه ///هلال میگه جنگ خاتمه پیداکرد. داشتم می رفتم به سمت گودال قتلگاه .دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون اومد. هلال کجا میری. گفتم میرم اون آقای رو سیرابش کنم چون لباش مثل تخته به هم می خورد می گفتن از سلالی از رسول الله گفت هلال زحمت نکش 😭 من سیرابش کردم گفتم چگونه سیرابش کردیی دیدم پیراهن عربی کنار زد یک سر بریده ایی 😭 نشونم داد گفت هلال اینگونه سیرابش کردم 😭 آه///هلال میگه دیدم تن شمر می لرزه دستهاش می لرزه رنگش پریده گفتم یا شمر حالا که سر از بدنش جدا کردی چرا تنت می لرزه چرا دستت می لرزه ؟گفت هلال نمی دونی ضربه دوازدهم تو مقتل برید مطالعه کنید بزرگواران ضربه اول زدم گفت فریاد الهی به به رضای تو دوم سوم تا ضربه دوازدهم زدم بر گردوندم سر از قفا ذبیع کنم دیدم یه صدای گودی قتلگاه گرفت 😭 صدای شبیه صدای مادرش بود زهرا 😭هی می گفت غریب مادرحسین عزیز مادر حسین حسین .. 😭😭😭 آه ///ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش 😭😭😭 می گفت علی دوجا چشمان زهرا رو گرفت یکی گودال قتلگاه اون لحظه ایی که شمر سراز تن امام حسین جدا می کرد😭 یکی هم تو تنور خولی بود مادرش چنگ می زند به رخش دخترش جیغ می زند... نزنید. این یک خط بزار باز کنم براتون دخترش چگونه جیغ میکشه😭 آی/// لحظه آخر گفت یا شمر صدای مادرم می ایدبا شیون یا شمر شیون خواهرم می آید خدا نکنه جلوی چشم خواهر سر از بدن برادر جدا کنه 😭 یا شمرصدای مادرم می آیدبا شیون 😭 یا شمرصدای شیون خواهرم می آید😭 از حنجر من خنجر خودرا بر دارزیرا که رقیه دخترم می آید😭😭 امان امان امان امان همه بگید ای حسین آه///دلشو داری بشنوه ایی روضه بازه یا امام زمان (عج) کجا نشستی داسهای بلند را می دید بین دسته جماعتی خوشحال رازهای بلند را می دید می کشیدن تا ته گودال دلش رو داری 😭😭 نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال 😭😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند اوج روضه ...شمر دستش پُر است و باپایش😭 بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند 😭😭😭 این وسط چندتا حرامزاده ایی بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند وای ای وای😭😭😭 ((آخرش هم زمزمه یا وسط روضه)) الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ✍ اکبر لطیفیان دعای فرج #
‍ ﷽ (ع) گریز_به_حضرت زهرا(س) 😭 ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ ⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللهِ وَابْنَ ثارِهِ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، یا اَباعَبْدِاللهِ شمارو می طلبم تو این ثواب شریک باشین شماهمه بگید یا اباعبدالله کم کم میان روضه تان پیرمی شوم آقا از زندگی بدون شماسیرمی شوم وقتی دلم برای شما تنگ می شود. هرجا که روضه ست سرازیرمی شوم من با حسین زنده به اشکم خداگواست با گریه بر شماست.که تکثیر می شود. وقتی که اشک دادی .اینجانشستم. یعنی که با نگاهی تو تقدیر می شوم یک روز پای عکس ضریح تو دق کنم.یک روز پای تو تصویر می شود جان2 نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ.بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه///، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید 😭😭😭 ⬅️ یادآوری کنم اون لحظه ایی که جنازه مادر رو تشیع می کردن حسنین وزینب وعلی (ع) مقدادو سلمان وابوذر یه وقت دیدن از پشت تابوت صدای ناله ایی میاد این ناله کیه سلمان گفت علی جان این زینب داره خودش و میکشه😭😭 آه ///جنازه رو زمین گذاشتن حسنین واومدن بالا سر جنازه زینب. حسن سمت راست جنازه. زینب سمت چپ. ((یا بر عکس )) اما دیدن حسین رفت پایین پای مادر. آه///اومد کف پای مادر بوسید حسین گفت مادر می بوسم کف پای تو یه جا به فریادم برسی کجابود منظور اباعبدالله کجا بود عاشقای حسین آری حالا می فهمیم چرا حسین می گفت به فریادم یه جا برسی اونم ظهر عاشورا گودال قتلگاه😭 آه ///هلال میگه جنگ خاتمه پیداکرد. داشتم می رفتم به سمت گودال قتلگاه .دیدم شمر از گودال قتلگاه بیرون اومد. هلال کجا میری. گفتم میرم اون آقای رو سیرابش کنم چون لباش مثل تخته به هم می خورد می گفتن از سلالی از رسول الله گفت هلال زحمت نکش 😭 من سیرابش کردم گفتم چگونه سیرابش کردیی دیدم پیراهن عربی کنار زد یک سر بریده ایی 😭 نشونم داد گفت هلال اینگونه سیرابش کردم 😭 آه///هلال میگه دیدم تن شمر می لرزه دستهاش می لرزه رنگش پریده گفتم یا شمر حالا که سر از بدنش جدا کردی چرا تنت می لرزه چرا دستت می لرزه ؟گفت هلال نمی دونی ضربه دوازدهم تو مقتل برید مطالعه کنید بزرگواران ضربه اول زدم گفت فریاد الهی به به رضای تو دوم سوم تا ضربه دوازدهم زدم بر گردوندم سر از قفا ذبیع کنم دیدم یه صدای گودی قتلگاه گرفت 😭 صدای شبیه صدای مادرش بود زهرا 😭هی می گفت غریب مادرحسین عزیز مادر حسین حسین .. 😭😭😭 آه ///ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش 😭😭😭 می گفت علی دوجا چشمان زهرا رو گرفت یکی گودال قتلگاه اون لحظه ایی که شمر سراز تن امام حسین جدا می کرد😭 یکی هم تو تنور خولی بود مادرش چنگ می زند به رخش دخترش جیغ می زند... نزنید. این یک خط بزار باز کنم براتون دخترش چگونه جیغ میکشه😭 آی/// لحظه آخر گفت یا شمر صدای مادرم می ایدبا شیون یا شمر شیون خواهرم می آید خدا نکنه جلوی چشم خواهر سر از بدن برادر جدا کنه 😭 یا شمرصدای مادرم می آیدبا شیون 😭 یا شمرصدای شیون خواهرم می آید😭 از حنجر من خنجر خودرا بر دارزیرا که رقیه دخترم می آید😭😭 امان امان امان امان همه بگید ای حسین آه///دلشو داری بشنوه ایی روضه بازه یا امام زمان (عج) کجا نشستی داسهای بلند را می دید بین دسته جماعتی خوشحال رازهای بلند را می دید می کشیدن تا ته گودال دلش رو داری 😭😭 نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال 😭😭 تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند اوج روضه ...شمر دستش پُر است و باپایش😭 بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند 😭😭😭 این وسط چندتا حرامزاده ایی بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند وای ای وای😭😭😭 ((آخرش هم زمزمه یا وسط روضه)) الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) ✍ اکبر لطیفیان دعای فرج
🏴🏴 امام ع اقا ع اکبر ع ♠️💔♠️ اگر که دل شکسته ای فاطمه را صدا بزن اگر ملول و خسته ای فاطمه را صدا بزن بگو یا فاطمه تو مادری از درد دل من مادر خبر داری فاطمه جان مادرا حرف مادرا رو خوب میفهمن ، امروز اومدم سفره دلم رو پیش تو باز کنم ،، امروز اومدم دردامو تو دوا کنی خانوم ،، تو رو به جان حسینت یه نگاه به مجلس ما بیانداز راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره داداش پس داداش ابالفضلم کو اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم تایپ : سادات همه بگید یا حسین .. الا لعنه الله علی القوم الظالمین ••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozehajabbasای دار و ندار قلبم.mp3
زمان: حجم: 5.22M
💠 ای دار و ندار قلبم ای پشت و پناه زینب 😭 🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب 🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب 🔹بیا و راحت از غمم کن 🔹نظاره ای به ماتمم کن 🍁 که جان من به لب رسیده ♻️به گیسوی سپید زینب ♻️نظر به قامت خمم کن 🍁که جان من به لب رسیده .... ❇️کن تماشا،بین نامحرم اسیرم ❇️طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم 💔 ... 😭😭😭😭😭😭😭
4_5938466476326389535.ogg
زمان: حجم: 1.09M
‍ ❖◈ ❖◈ ◈❖◈❖ ﷽ خودم دیدم که صحرا لاله گون بود زمین از خون یاران غرق خون بود خودم دیدم فضای آسمانها پر از انا الیه راجعون بود خودم دیدم که نور چشم زهرا جراحات تنش از حد فزون بود خودم دیدم که بر هر برگ لاله نوشته این سخن با خط خون بود گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل می رسم می بویم اورا2 اگر چه در کنار نهر علقم زگریه منع کردم خواهرم را خودم دیدم که زهرا ناله میکرد خودم دیدم سرشک مادرم را از دل زینب😭 مکن منعم که با این همه داغ زنم بر چوبه ی محمل سرم را وایی😭 گلی گم..... خودم دیدم که دلها مرده بودند خودم دیدم همه افسرده بودند خودم دیدم کبوتر های معصوم همه سر زیر پرها برده بودند خودم دیدم که گلهای نبوت زبی آبی همه پژ مرده بودند همان جایی که فرزندان زهرا بجرم عشق سیلی خورده بودند گم کرده ام... خودم دیدم زمین دریای خون بود خودم دیدم که عالم لا له گون بود خودم دیدم گلوی اصغرم را خودم در بر کشیدم اکبرم را خودم دیدم حسینم تشنه جان داد چه جانی بر لب آب روان داد خودم دیدم کنار نعش اکبر حسبنم می زند بر سینه وسر خودم دیدم زبالای بلندی که محبوب خدا راسر بریدند خودم دیدم طناب ظلم بستند به دست وبازوی آن شیر زنها میان این همه گلگون کفن ها کنون من مانده ام تنهای تنها کنار قتلگه آمد به یادم که بی خود گشتم واز پافتادم به رگهای برادر بوسه دادم به جای مادرم زهرا حسینم جانم حسین جانم .... 🎤
😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 سلسله رو دستام روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام 😭😭😭😭 کجا بودی عباس؟؟ وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭😭😭
😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 🔰 🔰خلاصه بدترین لحظات 🔰 🔰روضه ی باز عمه ی سادات 🔰 🔺 🔺زینبی که مظهر عفافه، زخمیه احساسه 🔺دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه 🔺 سلسله رو دستام روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام محله ی یهودیا شنیدم ناسزا و دشنام 😭😭😭😭 کجا بودی عباس؟؟ وقتی که بردن منو تو بازار، کجا بودی عباس؟؟ همه منو دیدن توی انظار، کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭😭😭
چهل ساله که ساکتی دیگه بس نیست؟؟ چقد زجر کشیدی تو جات این قفس نیس لبت غرق خون، تو سینت نفس نیست بگو از همه حرفایی که شنیدی بگو از همه صحنه هایی که دیدی بگو از غم و غربتی که شنیدی اینا که به جز خوبی از تو ندیدن سر سفره ی تو به هرجا رسیدن چرا جا نماز از زیر پات کشیدن بمیرم نشد هیچکسی همکلامت بمیرم ندادند جواب سلامت بمیرم برای غم ناتمامت 🔥همه رو مقدمه گفتم برا این بند.. یکم حرف بزن تا سبک شی برادر چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر 😭؟؟ .. یکم حرف تا سبک شی برادر چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر میری کوچه میشه غمت چند برابر چی دیدی،،،مگه کی باهاتون در افتاد؟ چی دیدی،،، نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی مگه مادرم با سر افتاد ... از در راهو گم کرد از رو چادر، رد شد نامرد بس بود بخدا یه ضربه زد که کاری شد گوشواره شکست، دیدم چی خونی جاری شد میزنه دور از چشای بابا به صورت سیلی، به سینه با پا 😭😭😭😭😭😭 ... ... شکسته دلم تو غمت مثل شیشه میدونی که اینو میگم من همیشه آخه روزی مث روز تو نمیشه برادر میشینن رو سینت تو گودال یه نیزه میاد و دیگه میری از حال به زیر سُم اسبا میشی تو پامال 😭😭😭 مگه یادم میره شَرّی که شمر اینجا به پا کرد مگه یادم میره با چکمه هاش، رو سینه جا کرد