eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۲/۵/۳۰
429.4K
سلام علیکم ببخشید. استاد من چندساله میخام برم پیاده اما بنا به دلایلی هنوز قسمتم نشده . مداح هستم. الحمدالله هرروز میرم روضه های خانگی خیلی به هم ریختم میشه منو. دلداری بدید السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
2.72M
سلام و عرض ادب استاد بزرگوار سوال بنده حقیر چرا نقش حضرت ام الکلثوم در واقعه کربلا کمتر از حضرت زینبه ؟بسیار شنیده شده روضه حضرت زینب و مصیبت وارده بر حضرت را ولی از حضرت ام کلثوم حرفی در میان نیست ... و ممنون میشم در رابطه با همسر حضرت ام کلثوم صحبت بفرمایید السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است
. |⇦•چگونه موی سرت را... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ میثم مطیعی ●━━━━━━─────── چگونه موی سرت را به خون خضاب ببینم؟ سر تو را وسط مجلس شراب ببینم! بنا نبود بخواهد کسی مرا به کنیزی! بنا نبود که من این همه عذاب ببینم چگونه عمهٔ خود را که کوه حُجب و حیا بود میانِ قافله با کمترین حجاب ببینم؟ اگر عموی عزیزم هنوز بود کنارم نمی‌گذاشت که یک ذره اضطراب ببینم منی که یاد گرفتم شبیه فاطمه باشم بگو چگونه به دست علی طناب ببینم؟ چقدر با لب تشنه در آن کویر دویدم نداشت جای تعجب اگر سراب ببینم شنیده‌ام به تو یک قطره آب نیز ندادند برایت آب میارم اگر که آب ببینم گلایه می‌کنم این حق من نبود پدر جان تن بدون سرت را در آفتاب ببینم اگر که زودتر از این تو را به خواب ندیدم برای اینکه نخوابیده‌ام که خواب ببینم دلم برای نشستن به روی پای تو تنگ است دوباره کاش از آن لحظه‌های ناب ببینم خدا کند که دوباره علی اصغرمان را بدون واهمه بر دامن رباب ببینم *با بابا حرف زد"فَلَمّا حَرَّکوها"تکونش دادن... "فَاذا بِها قد فارَقَتِ الدُّنیا"دیدند رقیه از دنیا رفته...اهل خرابه همه نوحه میخوندند می گفتن: سلام ما رو به بابای غریبمون برسون.بگو بینِ کوفه تا شام خیلی سخت بود.بگو سرت رو وسط تشت طلا دیدیم،خیلی برامون سخت بود. رَحِمَ الله مَنْ ناداه یا حسین...* شاعر: آرش براری ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Shab03Moharram1402[07].mp3
12.6M
|⇦چگونه موی سرت را.. سلام الله علیها اجراشب سوم‌محرم ۱۴۰۲ شده به نفس حاج میثم‌مطیعی ●━━━━━━─────── به حق گریه های حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه ی شام و به حق ناله ها و اشک های دختران شهدای مدافع حرم و امنیت
. |⇦•هر جا که به پرچمش... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان ●━━━━━━─────── هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه ست تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه ست اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضه ی نگفته داری وای سلام خانوم! ایتها صدیقه الشهیده ای نوهٔ مادر قد خمیده گنبدتم مثل موهات سفیده هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه ست تنها حرمی که روضه خون نمیخواد حرم رقیه ست صورت زائرت اینجا خیسه بارونه در و دیوار حرم میخونه دختر شاه کجا ویرونه ؟وای سلام خانوم! شرمندتم تو روضه هات نمردم ولی برات همیشه غصه خورم ای بی کفن برات کفن آوردم شنیدم که اربعین جاموندی دلگیرم من به جای تو زیارت میرم یا رقیه میگم و میمیرم.. وای بسوز ای دل جونی نمونده به تن رقیه آتیش گرفته دامن رقیه تفریحشون زدن رقیه همینجا بود تو بغل رباب سیلی خوردی حتی میون خواب سیلی خوردی تو مجلس شراب سیلی خورد ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
enc_16593090745287926387314.mp3
3.82M
|⇦هرجا که به پرچمش .. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان ●━━━━━━─────── هجده لغت به سوره کوثر نوشته ست یعنی که عمر فاطمه را هجده سرشته ست دانی چرا سوره ی کوثر سه آیه است این سه نشانه ی عمر رقیه است
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده چه تند میرود، این ساربانِ وا مانده خدا به خیر کند، باز گم شدم بابا بیا ببین که فقط چند ردِ پا مانده بگو چه کار کنم، تا به عمه ام برسم؟ توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده خودت که داخلِ گودال گیر افتادی عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟ به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم دوباره چادر من دستِ خارها مانده بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده کجاست خنجر کهنه به دادِ من برسد؟ به جان سپردن من چند ربنا مانده؟ به این کفن که سرم هست، اعتباری نیست پدر چه قدر برای تو بوریا مانده؟ نـوكــر_نـوشـت: حسین_جـان من دخترم، باباییم، تقصیر من چیست؟ بابا بغل کن باز هم این دخترت را ◼️السلام علیک یا رقیه سلام الله علیها◼️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•بین بازار راه میرفتند... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمود کریمی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بین بازار راه میرفتند دست در دست ، دخترو پدری دخترک گفت میشود بابا گوشواره برای من بخری پدر از شوق شادی دختر رفت تا حجره ی طلا سازی گوشواره خرید دخترگفت گوشوار مرا می اندازی؟ پدرش گفت دخترم اینجا پره نامحرم است عزیز دلم صبر کن تا به سمت خانه رویم عمه هم خانه هست عزیز دلم وقت برگشت سمت خانه ی شان حجره ی روسری فروشی دید چندتا روسری گلدارو گُلِ سرهای دخترانه خرید حس پرواز،داشت برروی ابر دخترک روی شانه های پدر بین پرواز گاه خم میشد برسد تا به او صدای پدر در همین حین، یک نفر ناگاه لگدی زد به پلوی دختر خواب بود همش بد زد بی هوا کشیده ای و ترکی خورد ابروی دختر دخترک مثل بید میلرزید *الان بازار بودم...من کجام؟ خوابم رو خراب کرد...* دخترک مثل بید میلرزید بین زنجیر بود دستانش خواب شیرین او خراب شدو لرزه افتاد در تن و جانش مردک مست داد میزد هی دخترک گریه میکرد و میترسید گِله ها ماند تا زمانی که سرباباش در طبق میدید دست خود میکشید بر سر او بوسه میداد روی بابا را بود راس پدر در آغوشش ناز میکرد بوی بابا را یادان روزهای رؤیایی بازهم دختر پدر شده بود هی زبان میگرفت با گریه روضه خوان سر پدر شده بود دست خود را گذاشت بر رگها حنجری ریش ریش را حس کرد تا که با اشک گفت یاابتا گلوی پاره پاره خس خس کرد * رقیه شروع کرد آروم آروم روضه خوندن:* باپای پُر وَرَمم، دردسر حرمم همه میگن خیلی، شبیه مادرمم یادم میاد وداع کردی چقدر حرم پریشونه تو خیمه ها که خوابم برد بابام هنوز تو مِیدونه از انتظار و از درد توخیمه رفتم از حال میگن که آخر‌کار کشوندنش تو گودال می‌بینم اشکامو بابا به خنده ها بدل کرده به هوش میام و میبینم عمه منو بغل کرده دیگه شفای دردمو مگه توخواب ببینم نه میتونم بخوانم نه میتونم بشینم شکایتِ همه بابا از دست نیزه دارانه من اما بیشترین ترسم از ناقه های عریانه بیا منو بغل کن بیا منو سوار کن خدا میدونه دیگه نه میتونم سوار شم نه میتونم ببینم نه میتونم بیدار شم *عمه جانش از رقیه سئوال کرد: عزیزم! رقیه جانم! همه خوابن تو چرا نمیخوابی؟ گفت: عمه جان از گرسنگی خوابم نمیبره...* زخانه ها همه بوی طعام بشنیدم ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم *همه صدا بزنید: یا حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅