🌹🍃🌸🍃🌺🍃
لطف حسین ما را تنها نمیگذارد
گرخلق واگذارد او وا نمیگذارد
ما مستحق ناریم از بس گناهکاریم
باید که سوخت ما را زهرا نمیگذارد #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
👌خواهم ز خدا که بی وِلایم نکند
غرق گنه م ولی رهایم نکند
یک خواسته دارم زخدای تو حسین
در دو جهان از تو جدایم نکند😭 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
😭غروبا تنها دم ویروونه غریبوونه (2)
میگم با گریه که دنیا اینجور نمیمونه
یه روزی پایان میرسه غم های من
میبینید از راه میرسه با بای من
میاره مرحم برای زخم های من
میاد و سوغات برای من میاره
یه چادر رنگی یه کفش (2 )یک گوشواره(2)😭
بابا حسین بابا...باباحسین بابا بابا(2)
سلام ای سر زخمی من ای سر بابا😭
صفا دادی خونه مارو اومدی اینجا
دلم رو بردی با سرت بابا بابا
کجا رفتی بی دخترت بابا بابا
کبودم مثل مادرت بابا بابا
چهل منزل بی بال و پر سخ ته بابا
چهل منزل بی تو سفر سخ ته بابا
سفر با دشمن ای پدر سخ ته بابا
التماس دعا😭😭#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🕊﷽🕊
⚫️روضه_حضرت_زهرا_س
🔹بر نورخدا عصمت کبری صلوات
🔸بر دخت نبی ام ابیها صلوات
🔹بر آن که بود شفیعه در روز جزا
🔸همتای علی حضرت زهراصلوات
(دعای فرج)
#السلام_علیک_یافاطمه_الزهرا_یابنت_محمد_یاقرة_عین_الرسول_یاسیدتنا_ومولاتنا.....
✨گر نگاهی به ما كند زهرا
✨درد ها را دوا كند زهرا
✨بر دل و جان ما صفا بخشد
✨گوشه چشمی به ما کند زهرا
✨كم مخواه از عطای بسيارش
✨آنچه خواهی عطا كند زهرا
✨روز محشر كه ازشفاعت خويش
✨حشر ديگر به پا كند زهرا
✨همچو مرغی كه دانه بر چيند
✨دوستان را جدا كند زهرا...2
یازهرا3
⬅️دلارو روونه کنیم مدینه ...
کنار قبر مخفی حضرت زهرا ...
کنار قبر بی زائر زهرا...
الهی تو مجلسمون کسی داغ مادر جوون ندیده باشه....
داغ مادر سنگینه....
مخصوصا اگه جوون باشه..
آرزو به دل باشه....
(آی اونایی که اولاد دارید
(خدا سایه تونو از سر اولادتون کم نکنه....)
مادر دوست داره بچه شو بزرگ کنه قدوبالاشو ببینه....
یه دل سیر خنده و شادی بچه شو ببینه ....
آخ دختر داره عروسش بکنه...
پسر داره دامادش بکنه....
اما من بمیرم برای بانوی جوون مدینه زهرا....
من بمیرم برا اون خانومی که جوون بود ..
خودشم ناز مادرو ندید...
سایه مادر ندید
امان امان
⬅️مجلس مجلس جوونِ ..
تو مجلس جوون بلند بلند گریه میکنند...
⬅️دیدید وقتی خانمی جوون از دنیا بره مهمونا میان میگن مادرش کجاست ...
خواهرش کجاست....
( خانم جوان از دنیا بره مادر داره خواهر داره....)
اما من بمیرم برا اون خانمی که نه مادر داره نه خواهر...
امروز تو مجلس خانم فاطمه زهرا هم مادری کن ...
هم خواهری کن..
با زینبش هم ناله شو...دلتو بزار کنار دل زینب
کدوم لحظه..
◾️آخ خدا مادرم را کجا میبرند
◾️گمانم برای شفا میبرند
◾️کجا می برندش کجا میبرند
◾️چسان زیر تابوتُ گیرد پدر
◾️خدا یا کمک کن نمیرد پدر
◾️کجا میبرندش کجا میبرند2
✨روضه برات بخونمو التماس دعا
وقتی بدن مادر رو به خاک میسپارند....
میگن صبر کنید عزیزاش بیان بعد بدن نازنین مادررو برداریم.....
اما من بمیرم برای بانوی غریب مدینه زهرا ....
من بمیرم برا اون خانمی که صدا زد...
«يا علي غَسِّلْني فِي اللَيل....كِفِْني فِي الليل.... دَفِّني فِي الليل..
ولا تَُعْلِن اَحَداً»
⬅️ علی جان شبانه بدنمو غسل بده...
علی جان شبانه بدنمو کفن کن...
علی جان شبانه بدنمو به خاک بسپار....
🖤 (تو رو خدا برای خود تجسم کن امیرالمومنین تو دل شب داره از زیر پیراهن بدن زهرا شو غسل میده)
🍂 اسما بریز آب روان..
🍂 بر روی گلبرگ گلم...
🍂 ولی آهسته آهسته ..2
🍂آخ ببین بشکسته پهلویش...
🍂سیه گردیده بازویش ...
🍂بریز آب روان رویش...
🍂ولی آهسته آهسته...
(اسما میگه...)
💔میگه دیدم یتیمان زهرا حسن و حسین یه گوشه آستین دهان گرفتن آروم آروم دارن گریه میکنند...
زینب یه گوشه زانوای غم بغل گرفته
💔آخ فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
💔وای به طفلی رخت ماتم در برم کرد
💔الهی بشکنه دست مغیره
💔میوون کوچه ها بی مادرم کرد
⬅️میگه امیرالمومنین سفارش کرده بود بچه ها نکنه صدای نالتون رو بلند کنید...
میگه یه مرتبه دیدم علی سر گذاشت به دیوار بی کسی...
بلند بلند داره گریه میکنه...
(سردار بدر و حُنینه علی ...)
پرسیدم آقا جان شما به بچه ها سفارش کردید بلند بلند گریه نکنند ...
آقا چرا خودتون دارین بلند بلند گریه میکنید....
(سوز)
صدا زد اسما...دست از دل علی بردار اسما...
اسما فاطمه ام رفت، اما درد دلشو به منِ علی نگفت اسما...
🍁آخ تو میبینی علی را زار و خسته...
🍁وای نمیبینی تو پهلوی شکسته....
(گریز..)
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
AUD-20220726-WA0022.mp3
8.08M
◾نوحه حضرت زینب(س)◾
#حضرت_زینب_س☑️
#شاعره_خانم_علیمحمدی📝
#اجرای_سبک_استاد_پرویزی🎤
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
کربلادیدی تو زینب راکشیده رنج ودرد
آمدم درقتلگاه وُ میکِشیدم آهِ سرد
کربلادیدم حسینم را عدو سر می بُرید
زیرِ بارِ داغِ او دیدی که قدِ من خمید
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
دیده ام تیرسه شعبه رابه حلق اصغرم
دیده ام پاره تنِ رعنا علیِ اکبرم
در کنار علقمه دیدم که یاسم آرمید
هردو دست نازنینش را عدو ازتن بُرید
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
قاسمِ تازه جوان رادیده ام گلگون کفن
پایمالِ سُمِ اسبان نو گُلِ باغ حسن
روزگارم شد سیاه ای سرزمین پُر بلا
راز مظلومیِ ما را کرده ای تو بر ملا
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
کربلا خاک عزا را من بریزم بر سرم
آمده درقتلگاه پهلو شکسته مادرم
کربلا درکوی توگردیده ام خونین جگر
دیدی رفتم دراسارت وُ شدم من دربِدر
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)
روزگاری درمدینه داغ مادر دیده ام
من حسینم را به زیرتیغِ خنجردیده ام
دردیارِ نینوا گلهای پرپر دیده ام
کربلا من زینبم تن های بی سردیده ام
کربلا من زینبم داغ برادر دیده ام(۲)#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•ای جان جهان...
#قسمت_ اول #روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاجمحمد رضا بذری
●━━━━━━───────
“السَّلامُ عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ”
ای جان جهان، جهانِ جان ادرکنی
قیوم زمین و آسمان، ادرکنی
ای زنده کننده ی مسیحا الغوث
یا مهدیِ صاحب الزمان ادرکنی
یا بن الحسن!...
تا شود راضی ز اعمالم خدا گفتم حسن
مادرش بر سینه زد! آرام تا گفتم حسن
خود گرسنه ماند و سگ را با غذایش سیر کرد
هر کسی گفت از کَرَم، گفت از سَخا، گفتم حسن
یا کریم و یا ربِ وقتِ مناجاتم شده
من هم از سوز جگر وقت دعا گفتم حسن
ناامیدِ کوچه ها کِی ناامیدم می کند؟
زود حل شد مشکل من هر کجا گفتم حسن
نام او را می برم زهرا تفضّل می کند
تا بگیرد فاطمه دستِ مرا گفتم حسن
در شلوغیِ حرم ناله زدم ای بی حرم !
هر زمان رفتم به پابوسِ رضا گفتم حسن
«امام زاده ی آبادی هم حرم دارد
ولی حسن برادرِ زینب هنوز بی حرم است»
کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من
با حسین بن علی در کربلا گفتم حسن
*امشب اربعینت رو از امام حسن بگیر، بگو آقاجان! هنوز اربعین من ردیف نشده، من میخوام به نیت شما قدم بردارم، برا من بنویس، ان شاء الله یه روز هم بشه پای پیاده بریم حرمِ امام حسن، قربون اون آقایی برم که بیست و پنج بار پای پیاده سفرِ حج رفت، سه بار همه ی اموالش رو به فقرا داد...*
کربلایی ها همه ذکر حسین گفتند و من
با حسین بن علی در کربلا گفتم حسن
فکر کردم در بقیع ام، گوشه ای کِز کرده ام
بی صدا مرثیه خواندم بی صدا گفتم حسن
کوچه های تنگ یک روزه حسن را پیر کرد
رد شدم با گریه از این کوچه ها گفتم حسن
#شاعر سید پوریا هاشمی
کشت مرا داغ کوثری که شکسته
خاطرهی بغضِ مادری که شکسته
حق بده هرروز زارزار کنم من
خاطرهی کوچه را چکار کنم من؟
آی کسی که سوال میکنی از من
تا به کنون دیدهای کتک بخورد زن؟!
پیش روی مادری که نورِ کهن داشت
یک نفر آمد جلو که دستِ بزن داشت
*خودِ امام حسن در عالم رویا به عبدالزهرا اون روضه خون فرمود: دنبال تاریخ مرگِ من هستی؟ تاریخ مرگ من اون روزی است که من سیلی خوردنِ مادرم زهرا رو دیدم، من اون روز جون دادم...*
غصه همین بس بوَد که شانه به شانه
دست به دیوار آمدیم به خانه
دست پلیدی به ظرفِ کوثرِ من خورد
بشکند آن دست که بر مادر من خورد
داغ زدند عاقبت دلِ پُرِ او را
با لگد انداختند چادر او را
آنکه به کوچه شکست شیشه و بارش
یک پسر هفت ساله بود کنارش
کُشت مرا آهِ سینه سوزِ حسینم
روز کسی نیست مثل روز حسینم
*صدا زد: حسین جان! هر وقت دیدی دستت رو محکم فشار دادم، بدون دیگه کارِ حسن تمام شده، ابی عبدالله کنار بستر امام حسن بود، عرق مرگ بر پیشانیِ امام حسن نشسته بود، یه وقت ابی عبدالله دید امام حسن دستش رو محکم گرفته، فهمید کار برادرش دیگه تمامه، اینجا بود که فرمود: غارت زده کسی نیست که اموالش رو به غارت ببرن، غارت زده منم که برادری مثل حسن رو از دست دادم...
فاخته فرزند معاویه ی ملعونه، میگه: یه وقت دیدم پدرم پشت هم هی میگه: " الله اکبر، الله اکبر..." گفتم: پدر چی شده؟ چه خبر شده؟ گفت: خبر رسیده حسن بن علی کشته شد... گفتم: پسرِ فاطمه جان داده تو تکبیر میگی؟ گفت: از امشب سَرِ راحت بر زمین میگذارم، خلاص شدم از دستِ حسن بن علی...
آی ناله دارا! اینجا یه جا بود فرزند زهرا جان داد، صدای تکبیر بلند شد، یه روزی هم سری کربلا به نیزه رفت صدای تکبیر بلند شد...
ــــــــــــــــــ
#امام_حسن
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#هفتم_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
14000622eheyat-bazri-roze.mp3
7.52M
|⇦ای جان جهان...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمد رضا بذری#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•دامنچشم من ...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #روضه_امام_حسن علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری
●━━━━━━───────
عبدالزهرا روضه خون بود، در عالم رؤيا خواب امام حسن مجتبي عليه السلام رو ديد، آقا! فرمود: عبدالزهرا! چرا روضه ي مارو نمي خوني؟ گفت: آقاجان! من يه عُمري روضه خون شما هستم، مگه روضه ي شما همين نيست كه به ما رسوندن، روضه ي زهر و طشت و پاره هاي جگر شما؟ آقا فرمود: اين روضه مَنِ، اما اون روضه اي كه من رو كشت اين روضه نبود، به گريه كن هاي ما بگيد: بچه بودم مادرم ميخواست از خونه بره بيرون، گفتم: مادر! مگه ميشه بدون من بيرون بري؟ پسر بزرگت منم، كجا بدون من ميخواي بري؟ حتي روايت ميگه: ابي عبدالله هم كوچيك بود اومد جلو گفت: مادر! منم ببر، بي بي يه نگاهي بهش كرد، فرمود:" سَيَقتُلُك " يعني بعداً تو رو ميكُشن، همه با تعجب نگاه مي كردن مگه چه اتفاقي ميخواد بيوفته، اما حسين رو با خودش نبرد يعني موقعِ قتلِ حسنِ...
امام حسن ميگه:با چه غروري دستم رو انداختم توي دستِ مادرم، يه نگاه به بابام كردم، بابا خيالت راحت من دارم با مادرم ميرم، همه جا رو هم نگاه مي كردم كسي نگاهِ چپ به مادرم نكنه، رفتيم مسجد از اونجا برميگشتيم خونه، تا رسيديم به كوچه ي بني هاشم، عبدالزهرا! نانجيبي كه در همه ي عالم مثالش پيدا نميشه، بين راه اومد راهِ من و مادرم رو سد كرد؛ قباله ي فدك دست مادرم بود، نانجيب گفت: فاطمه! قباله ي فدك رو بده من، مادرم گفت: قباله رو نميدم، خدا برا هيچ بچه اي نياره، جلو چشمم چنان به صورت مادرم زد، تا به خودم اومدم ديدم مادرم روي زمين افتاد... عبدالزهرا اينجا بود، گوشواره ي مادرم شكست، واي مادرم! مادرم! مادرم...
عبدالزهرا! تا اينجا دستِ من توي دستِ مادرم بود، اما از اينجا به بعد من عصاي دستِ مادرم شدم، هي ميگفت: مادر چيزي نشده، اما چشمام يه كم تار مي بينه... ديدم مادرم داره راه رو اشتباهي ميره...
ديگه امام حسن بعد اين حادثه روز خوش نديد، تا ساليان سال نيمه ي شب بلند ميشد، شروع مي كرد گريه مي كردن... مي گفت:....*
«مگه يادم ميره من بودم و يه گُلِ پرپر
مگه یادم میره خونابه ی بالِ کبوتر
مگه یادم میره زخمِ رویِ صورت مادر»
دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
پاره هایِ جگرم می چكد از كُنجِ لبم
عاقبت قرعه به نامِ منِ تنها افتاد
باز هم خاطره هایم همگی زنده شدند
راه من باز بر آن كوچه ی غم ها اُفتاد
یاد آن کوچه که با مادر خود می رفتم
به سرم سایه ای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و در دل آن وانفسا
چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد
آنچنان زد که رَهِ خانه ی خود گُم كردیم
آنچنان زد که به رخساره ی گُل جا اُفتاد
گاه می خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زخمی شده از کار تماشا اُفتاد
من از آن دست کشیدن به زمین فهمیدم
گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد
شانه ام بود عصایش ولی از شدت درد
من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد
#شاعر حسن لطفی
* امام حسن تو بستر افتاده، تا شنيد خواهرش زينب ميخواد بياد فرمود: طشتي كه خونآبه و پاره هاي جگرِ من توي اونه رو زود جمع كنيد، زينب نبايد من رو اينجوري ببينه، حسين جان! زير بغل هاي من رو بگيريد من بشينم، زينب من رو نبايد اينجوري ببينه، يه نگاه كرد ديد همه دارن گريه ميكنن، هيچي بهشون نگفت، تا ديد حسين داره گريه ميكنه، صدا زد: حسين جان! تو چرا داري گريه ميكني؟ برا چي گريه نكم، امامم رو دارم از دست ميدم، آقام رو، داداشم دارم از دست ميدم، يه وقت امام حسن فرمود: "لَا یَوْمَ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِالله" حسين جان غصه ي من رو نخور، امروز همه ي شما كنار من جمع شديد، تو هستي، زينب هست، اباالفضل هم هست، اما يه روزي مياد كربلا يه عده نانجيب دوره ات ميكنن، تا تو فرياد ميزني همه هلهله ميكنن...
يا امام حسن! خوب شد گفتيد طشت رو جمع كنن، آخه خواهرتون زينب كبري يه جايِ ديگه اي قرارِ طشتي رو ببينه، اما نه با پاره هاي جگر، وارد مجلس يزيد ملعون كه شد، ديد ميان طشتِ طلا يه سَرِ بريده گذاشتن، يزيد چوب ميزنه، سر قرآن ميخونه …ناله بزن: حسين!...*
ــــــــــــــــــ
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#هفتم_صفر
#کربلایی_حسین_طاهری
#روضه_امام_حسن
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
كربلايی حسين طاهری_صفر1401 - شب شهادت امام حسن مجتبی - روضه - حسین طاهری-1666595461.mp3
16.14M
|⇦دامنچشمجهان...
#روضه و توسل به کریم اهل بیت #امام_حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین طاهری
●━━━━━━───────
اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیَّدَ النَّبِیَینَ وَ وَصِیَّ اَمیرِالْمؤمِنینَ السَّلام ُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیَّدِ الْوَصَیّینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمْؤمِنینَ اَمینُ اللّهِ وَابْنُ اَمیِنِه، عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهیداً واَشْهَدُ اَنَّکَ الْأِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمهْدِیَّ، اَللّهُمَّ صَلَّ عَلَیْهِ وَبَلَّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ الْتَّحِیَّة#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5994372562379866166.mp3
4.16M
✅ #روضه_شب_جمعه
🔊 #روضه_عطش #امام_حسین علیه السلام
🎤" حجت الاسلام استاد #میرزامحمدی
⏲زمان 04:02 دقیقه
الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتله عطشانا
میتونه خودش و با پیغمبر وامیرالمؤمنین معرفی کنه بگه:"ان بن امیرالمومنین" اما بالافاصله اتصال خودش رو به ابی عبدالله بیان یکنه،مردم من پسر حسینم کدوم حسین؟!!*ان جدی الحسین قتلوه عطشانا*اصلا برای ما سواله ، از خود خدا که برای انبیا روضه میخوانه ، این روضه عطش اشاره میشه ؛ تا خود قیامت که فاطمه میخواد روضه بخوانه به این گوشه اشاره میکنه،این چه سریه که از بین این همه مصائب ابی عبدالله، عطش ابی عبدالله از همه بیشتر گفت و بروز داره؟!! فرمود آدم ، اگه باشی و ببینیش چطوری تو گودال دست و پا میزنه *ولوتراه یا آدم و هو یقول واعطشاه واقلّة ناصرا*آیا جوابش میدن نه ولله * فلم یجدهوا احدا الی بسیوف* شمشیرها تشنگی شو برطرف میکنن ....
این جمله اول *الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین طرحوه عریاناً *دیگه ترجمه نکنم ، سالها پا روضه بزرگ شدیا*الا یا اهل العالم انَّ جدّی الحسین سحقوه عدواناً*انقده اسب بر بدنش تازاندن ... آماده ای بگم یا نه ؟!!! این برای معرفیه خود امام زمان ، اما در رجعت اولین کسیکه در رکاب امام تشریف میارن،خود ابی عبدالله به چه کیفیتی ابی عبدالله #رجعت میکنند؛فرمودند به اون کیفیتی که سر در بدن ندارند ...." هنوز از اون رگ ها خون جاریه ..."
دومین نفر مادرشون فاطمه هست تا نگاه زهرا به این رگ های بریده میرسه چنان صیحه و ناله ای میزننحسین.....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
20306_1631542609732.mp3
839.6K
#امام_حسن__ع__زمزمه
سبط پیغمبر اکرم تویی و جان رسول الله
فاطمه مادر تو پدر تو علی ولی الله
شمع هر انجمن تویی
جان زهرا حسن تویی
عرشی مقام توست
زیبا کلام توست
حسن گل زهرا۴
شهر مدینه شده از غم تو ماتمسرا امشب
برپا گردیده ز داغ غم تو بزم عزا امشب
سوزد از درد و ماتمت
شیعه در داغ اعظمت
خون شد همه دل ها
غربت شده معنا
حسن گل زهرا۴
در بین خانه ی تو همسر تو شد قاتلت مولی
با زهر کینه شرر زد همسرت بر حاصلت مولی
بر تو مولی وقت سحر
زهر کینه کرده اثر
کم شد مجال تو
شکسته بال تو
حسن گل زهرا۴
چون حیدر غرق محن بودی حسن ز حق خود محروم
با دست همسر خود گشته ای تو ز زهر کین مسموم
در کنارت دو نور عین
آمده عباس و حسین
آمده جان بر لب
کنار تو زینب
حسن گل زهرا۴
تشییع پیکر تو بوده حسن روی دوش یاران
در مدینه تن و تابوت شما گردیده تیرباران
گشته معلوم غربت تو
در مدینه تربت تو
با غیرت و حساس
خون شد دل عباس
حسن گل زهرا۴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
رضا یعقوبیان