#روضه_امام_باقر_علیه_السلام
متن روضه ۲
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ...
🔸هجوم موجِ بلا را به چشمِ خود دیدم
🔸غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم
🔸به سر زنان پیِ عمّه به روی تل رفتم
🔸ذبیحِ دشتِ منا را به چشمِ خود دیدم
🔸عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد
🔸تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم
مصیبت امام باقر...
مصیبت کربلاست...
آخه این آقا یادگار دشت بلاست...
همه مصیبتهای کربلا رو دیده امام باقر...
🔸زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس
🔸غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم
🔸سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد
🔸تنِ به خاک، رها را، به چشم خود دیدم
خودم دیدم...
بدنِ جدِ غریبم حسین...
رویِ زمین کربلا...
حسین...
🔸فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا
🔸میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم
خودم دیدم اون لحظه ای رو که...
خیمه هامون رو آتیش زدند...
عُلیا مخدّره زینب...
اومد خیمه آقا زین العابدین...
صدا زد عزیزِ برادرم...
دارن خیمه هامون رو آتیش میزنند...
ای ولیّ خدا چه کنیم...
فرمود عمه جان...
عَلَیکُنَّ بِالفِرار
🔸با چشم اشک بار علَیکُنَّ بِالفِرار
🔸با قلب داغ دار علَیکُنَّ بِالفِرار
🔸وقتی کمان حرمله شلاق دست شد
🔸پنهان و آشکار علَیکُنَّ بِالفِرار
امان از اون لحظه ای که...
این زن و بچه ها با پای برهنه...
توی بیابون ها فرار میکردند...
انقدر این بچه ها وحشت کرده بودند...
همدیگه رو از ترس در آغوش می گرفتند...
🔸بار بلا به شانه کشیدم به کودکی
🔸از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی
🔸از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه
🔸دنبالِ عمّه هام دویدم به کودکی
هیچوقت یادم نمیره...
🔸آن شب که در مقابل من عمّه را زدند
🔸فریاد الفِرار شنیدم به کودکی
🔸عمه اگرچه در همه جا سپر شد ولی
🔸من ضربِ دستِ شمر چشیدم به کودکی
حسین...
بیت آخرم باشه...
یاصاحب الزمان منو ببخشید...
🔸با کعبِ نی لباس همه پاره پاره شد
🔸بدتر ز اهلِ شام ندیدم به کودکی
(#شاعر: قاسم_نعمتی)
🔸حسین حسین ای بی کفن
🔸حسین حسین حسین
🔸دور از وطن حسین حسین حسین
🔸حسین حسین ای تشنه لب
🔸حسین حسین حسین
🔸جان زینب حسین حسین حسین
فایل صوتی
⚘گمنام⚘:
|⇦•تمامِ دلخوشی زندگی ..
#روضه و توسل به حضرت زهرا (س) _ اذان گفتن بلال حبشی _ محمدحسین پویانفر •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
تمامِ دلخوشی زندگی من این است
که وقتِ مرگ می آیی و مرگ شیرین است
مگر نگفتی علی جان، فَمَن یَمُت یَرَنی
بیا که وقتٓ وفایت به عهدِ دیرین است
به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش
سبک شدم چو پرِ کاه، سینه سنگین است
شهادتین مرا فاطمه تقبل کرد
بیا همه کس و کارم زمانِ تلقین است
سلام وادی من وادیُ الَسلام علی
کجاست مَسکن اَمنِ کسی که مسکین است
رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان
مرا دو بوسه به رویِ ضریح تسکین است
کفن کنید مرا رو به قبلۀ حرمش
نجف چه جایِ قشنگی برای تدفین است
فراق و وصل مرا می کشد به یک میزان
سرم به دامن حیدر به روی بالین است
سَرم مقابل ایوان طلای شاه نجف
سَرم مقابل زهرا همیشه پایین است
علی که اَبرویِ او قابِ قَوسِ اَو اَدنی ست
اگر مرا نرساند به عرش غمگین است
بخواه روزی از این پادشاه، بندۀ خدا
گدایِ خانه ی او هر که هست تضمین است
مَمات عین حیات است و نار عِین بهشت
کسی که دل به علی بسته است خوشبین است
علی امام مَن است و منم غلام علی
هزار جان گرامی فدایِ نام علی
برو به کار خود ای دون که در دیار علی
به عالمی نفروشند تارِ مویِ زهرا را
*یاصاحب الزمان! برای مادرت دورِ هم جمع شدیم .. مگه میشه مجلسِ مادر پسر دم در نیاد و نباشه؟
اینقدر فضایِ مدینه براش سنگین شده بود، بعد از شهادت پیامبر از مدینه بیرون رفت، توی صحرا زندگی کرد، شب تو عالم رؤیا پیامبر رو دید.. سلام عرض کرد آقا جواب سلام داد.. اما تحویلش نگرفت، دید پیامبر گرد و خاک به چهره داره.. شب دوم دوباره همین حال.. شب سوم دوباره همین خواب .. خودشُ روی پایِ پیامبر انداخت، گفت: آقا! از من دل خورید؟ پیامبر فرمود: به فاطمۀ ما سر نمی زنی؟ از خواب بیدار شد، بُقچَش رو جمع کرد ، رفت طرف مدینه، وارد شهر شد، خدایا این شهر همون شهرِ .. چرا پیامبر اینطور گرد و غبار به صورت داشت .. کوچه ها رو رد می کنه، انگار نه انگار اتفاقی افتاده .. همه مشغول کار خودشونن .. وارد کوچۀ بنی هاشم شد ، رسید دمِ در ..."الله اکبر".. چرا درِ خانه سوخته؟ دَقُ الباب کرد ، اَسماء در رو باز کرد .. تا چشمش افتاد به چشم بلال صدا زد ؛ یا اهل خانه جمع شید مهمان آمده .. بلال سؤال کرد: اسماء در چرا سوخته؟ خاکستر اینجا چه میکنه؟ بی بی فاطمه کجاست؟
بلال! فاطمه میانِ حجره بینِ بستر افتاده ..
بلال وارد حجره شد، برگشت اسماء کسی میانِ حجره نیست.. یه وقت صدا از حجره بلند شد، بیا بلال ..«بیخود نمی گن "نَحَلَ جِسْمُهَا حَتَّى صَارت كَالْخَيَال"، یه شبهه ای از بی بی مونده بود.. یه نگاه کرد ، تا چشمش افتاد به بی بی صدا زد: خانم جان!:
در بسترت به چشم من انگار زینبی
«آخه ، آدم سه ماهه اینقدر لاغر نمی شود»
نشست کنار بستر، فرمود؛ بلال! صدایِ اذان گفتنت رو دوست دارم.. خیلی وقتِ صدای اذانت رو نشنیدم .. برام اذان بگو ، وقت، وقت نماز نیست .. اما یه وقت اهل مدینه دیدن صدا از ماذنه بلند شد (*1) الله اکبر..
اهل خونه دیدن بی بی داره بسترش رو جمع میکنه، سجاده پهن میکنه .. همه خوشحال شدن"
اَشهَدُ اَن لا اِله اِلا الله ..
اَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا رَسولُ الله"
اهل مدینه جمع شدن، یه وقت دیدن دوتا آقازاده صدا می زنن بسه بلال .. به خدا مادرمون میانِ سجاده از حال رفت ..
میخوام بگم بی بی جان ! اسم باباتون رو از بالایِ مناره شنیدی دلت تاب نیاورد ..
بمیرم برای اون دختر سه ساله ای که صدا زد :*
آن دم که من از ناقه افتادم و غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
آن دم که تو از ناقه افتادی و غش کردی
من بر روی نی بودم کِی از تو جدا بودم
آن دم که مرا ظالم اظهار کنیزی کرد
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
*بی بی جان! کجا بودید؟ یه دختر سه ساله هر وقت صدا میزد: "یا اَبتاه" یا با کعبِ نی و تازیانه..*
عدو بهانه گرفت و زد ، به او گفتم بزن
بزن که برای یتیم زدن بهانه لازم نیست
*برا هر دو تا خانم میتونی با این یه خط گریه کنی .. هر دو صدا می زدن:*
سیلی گرفته قوت بینایی مرا
دیوار می کند کمکم راه می روم
منبع:
1_ ابن بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۴
2_ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۶-۲۳۷؛
ابن قتیبه، کتاب المعارف، ص۸۸
مفید، الاختصاص، ص۷۳
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
1. سلام من به مدینه.mp3
3.44M
#حاج_اسماعیل_مهری_فخر
سلام من به مدینه
به آستان رفیعش
به مسجد نبوی
به لاله های بقیعش
سلام من به علی و
به حلم و صبر عجیبش
سلام من به بقیع و
چهار قبر غریبش
نشسته باز دلم
پشت درب بسته آنجا
گرفته باز دلم
بهر قبر مخفی زهرا
تو ای مسافر شهر مدینه
در دل شبها
نبود هر چه که گشتم
نشان ز مرقد زهرا
#یا_زهرا
سلام من به تو ای
بانویی که مرد نبردی
ز غیر هر چه که دیدی
به یار شکوه نکردی
سلام من به بازو
کبودی رویت
به سرخ فامی اشک تو و
سپیدی مویت
مدینه منزل قرآن
مدینه محفل قرآن
درون دل خبر داری
تو از درد دل قرآن
مدینه شهر پیغمبر
مدینه شهر پیغمبر
خدا بر تو نظر دارد
که هستی شهر پیغمبر
مدینه شهر گلهایی
چه گلهایی همه پرپر
مدینه شهر پیغمبر
مدینه شهر پیغمبر ...
6/10/1400
کارگاه_آموزش_مداحی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
375.3K
زمزمه_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
نرو زهرا ،ـــــــــ دل من بی تو می لرزه
دیـگه دنیا ـــــــ، بــدون تو نمــی ارزه
نرو.زهرا. نرو زهرا گوشواره
بزار سایه ات ــــــــ، بمونه رو سر زینب
آخـه زوده، ــــــــ کـه بی مادر بشه زینب
پناهـم باش ، مـرا بی تـو پناهی نیست
به غیر از تو ، برا من تکیه گاهی نیست
ببـین چشمــام شبیــه ابـر بارونـه
بمون بامن بمون با من تو این خونه
حلالم کن دشمن حرف بد می زد
حلالم کن که در رو با لگد می زد
حلالم کن که در روی تنت افتاد
حلالم کن که محسن پشت در جون داد
شاعر: حسین_نجفی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
542K
مناجات امام زمان عجج اللّه
یک نظر کن سوی من خیلی گرفتارم هنوز
زار و مضطر آمدم محتاج غمخوارم هنوز
من به امید آمدم رو برنگردان از گدا
حال و روزم را عوض کن تا نفس دارم هنوز
صبح تا شب هم برای تو اگر گریه کنم
خوب میدانم به تو خیلی بدهکارم هنوز
با وجودی که دویدم زیر این بیرق ولی
در مسیر نوکری ات وای کم کارم هنوز
دائما داری هوایم را ولی افسوس من
بازهم رفتم به بیراهه گنه کارم هنوز
خوش به حال بنده ای که زیر لب نجوا کند:
از فراقت ای حبیبم سخت بیمارم هنوز
نیمه شبها فرق دارد گریه و حال دعا
من به شوق دیدن روی تو بیدارم هنوز
روبه راهم کن برس آقا به فریادم که من
بیقرار کربلا,صحن علمدارم هنوز
گریه های من دم باب الحسین یادش بخیر
همچو ابرم از غم دوریست میبارم هنوز
روضه ی مادر به قلب زار من آتش زد و
داغدار خون زهرا روی دیوارم هنوز
روح الله پیدایی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
276.6K
زمینه تلفیقی چند سبک
شهادت حضرت زهرا سلام اللّه علیها
چشام از غصه گریونه،دلم گرفته
واسه مادر پریشونه،دلم گرفته
شب شام غریبونه،دلم گرفته
دلم گرفته
وای مادر،چرا چشاتو بستی
قلبمونو شکستی
،فرشته بودی رفتی،
پیش خدا نشستی
وای مادر،جونم رسیده بر لب
چرا باید بری شب
،برای تو میخونه
با آه و ناله زینب
الهی بشکنه دست مغیره
میون کوچه ها بی مادرم کرد
الهی خیر نبینه دشمن تو
که اومد بی هوا بی مادرم کرد
(بسوز ای دل بسوز ای دل واویلا)
دیگه آروم گرفتی و،دردی نداری
نمیگه دیگه همسایه،که بیقراری
بگو زهرا،علی رو به،کی میسپاری
کی میسپاری
وای زهرا،بازوت چرا کبوده
مرگ تو خیلی زوده،
حالا فهمیده حیدر
راز حسن چی بوده
وای زهرا،زخمیه پیکر تو
بمیره حیدر تو
،بگو کی پا گذاشته
رو تن لاغر تو
بریز آهسته اسما آب رو زهرا
مبادا باز بشه زخمای بازوش
نکنه خون بریزه از رو سینه
دوباره باز بگیره درد پهلوش
(بسوز ای دل بسوز ای دل واویلا)
حسن آهسته میسوزه،برای مادر
سر میذاره حسین روی،پاهای مادر
داره میلرزه عرش امشب،به پای مادر
به پای مادر
وای مادر،به ما بکن نظاره
نفس بکش دوباره
،بابا داره میمیره
. بهش بکن اشاره
وای مادر،درد و به جون خریدی
خوشی ز عمر ندیدی
این روزا از بابامون
چجور تو دل بریدی
لالایی مادر غم پرور من
دیگه راحت شدی از درد سینه
لالایی ای عزیز خورده سیلی
حسنت موند با اشرار مدینه
(بسوز ای دل بسوز ای دل واویلا)
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
593.6K
مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
حالا که بی پناه شدم
یابن فاطمه
محتاجِ یک نگاه شدم
یابن فاطمه
با دستِ خویش
آبرویِ خویش بُرده ام
بیچارۀ گناه شدم
یابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم
با دعایِ تو
هر بار رو به راه شدم
یابن فاطمه
عمرم به سر رسید ،
ولی تو نیامدی
خیره به قبلگاه شدم
یابن فاطمه ..
ای کاش همچنانِ شهدا
وقت رفتنم
بینم چو قرصِ ماه شدم
یابن فاطمه
هر بار وقتِ گریه
به غمهای مادرت
در زمرۀ سپاه شدم
یابن فاطمه
یادِ غریبیِ علی و
بُغضِ در گلو
سر در میانِ چاه شدم
یابن فاطمه
مادر ، میانِ کوچه
صدا زد حسن بیا
محتاجِ تکیه گاه شدم
یابن فاطمه
اما بدونِ کرب و بلا
شعر ناقص است
دلخون شبیهِ آه شدم
یابن فاطمه
با گریه بر حسین
عزیزِ تو می شوم
با آنکه روسیاه شدم
یابن فاطمه
هنگامِ روضه
چشمِ مرا گریه باز کرد
راهیِ قتلگاه شدم
یابن فاطمه
قاسم_نعمتی
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
288.4K
مناجات خوانی
در می زنم کــــه سائل این خانه ام کنی
دلبــــــــاخته ام که با همه بیگانه ام کنی
عمری بـــه دور شمع وجود تو گشته ام
تــــــــــا شعله ای ببخشی و ویرانه کنی
خـــــــود را تمام عمر، به دیوانگی زدم
تنهــــــــــا به این امید که دیوانه ام کنی
غلاده ام به گردن و زنجیر محکم است
در دست تُست تا سگ این خانه ام کنی
9129.mp3
312.9K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__زمینه
زهرا چرا دست به پهلو گرفتی
زهرا چرا از علی رو گرفتی
زهرا چرا قامت تو کمان شد
زهرا چقدر زود بهارت خزان شد
داد از این غم از این رنج بسیار
داد ز کوچه ز سیلی ز دیوار
داد ز درب و ز آتش ز مسمار
مادر یا زهرا یا زهرا یا زهرا(-)
بند دوم
قلب علی شد شکسته چو قدت
درد میکشیدی یقیناً به شدت
زینب پرستار خوبیست برایت
دائم به سجده کند او دعایت
شد به پا از غم اینجا بساطی
گر به فکر دل بچه هاتی
پس نگو دیگر عجل وفاتی
مادر یا زهرا یا زهرا یا زهرا (-)
بند سوم
کردی سفارش به زینب حسین را
تنها نذاری تو را جان زهرا
تو در کنارش بمان تا به آخر
بوسه بزن جای مادر به حنجر
وای از این غصه ها و مصائب
وای تنی زیر سم مراکب
شد دگر خیمه ها بی مراقب
ای وای حسین وای حسین وای حسین وای(-)
علی صمدی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_ام_البنین__س__شور
عباس پسر قهرمانم ، عباس رسیده به لب جانم
به یاد چشم تو - چشامو رو هم میذارم
به یاد دست تو- دوباره بارون می بارم
واویلا واویلا
یه نیگا کن به حال و روزم - ز غم تو دارم میسوزم
پسرم یا ابالفضل 5
*
سقا به یاد مشک پاره ، چشمام هوای گریه داره
بگو تو نهر آب - با چشم خون چی میدیدی
به زیر تیغ و تیر- حماسه می آفریدی
واویلا واویلا
دوباره روضتو میگیرم - با یاد تو دارم میمیرم
پسرم یا اباالفضل 5
*
ذکر زیر لبم همیشه ، سقا بدون آب نمیشه
حلالیت برات - گرفتم از خود رباب
دلاورم نکش - تو قبر کوچیکت عذاب
واویلا واویلا
آفرین ای مه مودب - که شدی جان نثار زینب(س)
پسرم یا اباالفضل 5
رضا تاجيك
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__روضه
دو سه روزیست ناتوان شده ای
مثل یک پوست و استخوان شده ای
قوت زانوان من برخیز
سرو من از چه قد کمان شده ای
با منه خسته جان تکلم کن
علت اشک دیدگان شده ای
جان اطفال کوچکت نروی
باعث لرز کودکان شده ای
تا قیامت نمی برم از یاد
که لگد مال این و آن شده ای
سینه ات شد سپر برای علی
زخمی پای دیگران شده ای
قصد پرواز تا خدا داری
بسکه دلتنگ آسمان شده ای
پرو بالت شکسته شرمندم
خون به بالت نشسته شرمندم
محمد حبیب زاده
هدایت شده از اسماعیل مهری فخر
524.5K
#شور
#امام_حسین_علیه_السلام
آوازه ات دنیا رو گرفت.............
ای دنیای بچگیام
پر کردی روز و شبمو
از فکرت بیرون نمیام
حسین تو قلبم داره ریشه
حسین که تکراری نمیشه
حسین اون عشق موندگاره
حسین کی تنهامون میـــــــــذاره
زمان مرگم بیا اباعبدالله
دوست دارم خیلی یا اباعبدالله
ندارم حرفی به جز همین یک جمله
و صلی الله علی اباعبدالله۲
(حسین مولا حسین مولا حسین مولا
حسین مولا) ۳
حسین مولا.حسین مولا حسین مولا مولا حسین مولا) ۳
(((سبک آوازه ات دنیا رو گرفت))
بعد از مرگم عاشقتم
من حتی زیر لحدم
هر چی گفتن میگم حسین
آداب عشقو بلدم
حسین قبرم بی تو سیاهه
حسین آقا چشمم به راهه
حسین تو اوج بی قراری
میای یا ناکامم میــــــذاری
بریدم از خیلیا اباعبدالله
به جز تو دارم کیو اباعبدالله
میخواهم حرف آخرم تو دنیا باشه
و صلی الله علی اباعبدالله
حسین مولا حسین مولا حسین مولا
حسین مولا) ۳
حسین مولا.حسین مولا حسین مولا مولا حسین مولا) ۳
ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرتِ زهرا سلام الله
مگه میشه،فاطمیه،بشه آسمون نگیره
مگه میشه،بگی زهرا،دل مُرده جون نگیره
مگه میشه،غربت تو،گریه مون و در نیاره
تقصیر چشمای ما نیست،اسم زهرا گریه داره
*چرا داد نزنم؟چرا بی تابی نکنم؟همه ی مادرا وقتی حاضرند بمیرن، که دختر رو عروس کنن،پسر رو داماد کنن،روزگار چی به سر مادر ما آورد،بچه های قد و نیم قد داشت،اما دستش رو بالا آورد صدا زد"اللهم عجل وفاتی سریعا"
علامه امینی رو منبر توی مشهد این روضه رو میخوند،آیت الله العظمی میلانی(ره) دیگر علماء نشتن،علامه ی امینی گفت:فاطمه دستش رو بالا آورد صدا زد:"عجل وفاتی سریعا"..آیت الله میلانی بلند شد،آقای امینی! یه سئوال دارم،چی شد روزگار یه کاری کرد فاطمه از خدا طلب مرگ کرد؟صدا زد:آقای میلانی،آدم زنده پهلو میخواد،بعد از در و دیوار پهلوی فاطمه شکست...
صدا زد سلمان هر نفسی که میکشم خون تازه.....
هر دردی رو باهاش میشه راه رفت،دست بشکنه،پا بشکنه کمک می گیری راه میری می شینی،اما تنها دردی که نفس کشیدن هم سخته درد پهلوست...از بعدِ در و دیوار نه زینب و بغل گرفت نه حسین رو....
مادر همیشه دختر رو کنار خودش می خوابونه،فضه میگه نگاه کردم بی بی اشاره کرد،فرمود:جای زینب رو دور تر از من بنداز...چرا خانوم جان؟دخترِ طاقت نداره میخواد کنار شما باشه،صدا زد فضه! زینب دیگه باید به بی مادر خوابیدن عادت کنه...*
دیگر حسین را نتوانم بغل گرفت
بازو به ناتوانیِ من گریه می کند
در هر قدم نشینم و خیزم میان راه
پیری بر این جوانی ِ من گریه می کند
*آره،اگه پهلو شکسته باشه،سینه زخمی باشه،چه جوری زندگی میشه...صدا زد زینبم! میدونم نگاه تو،نگاه علی،نگاه حسنین،میگه بمونم،ولی چه جوری بمونم....*
بر خشت خشت خانه بُوَد رد دست من
دیگر ز دست گیری دیوار خسته ام
*علت میدونی چیه؟*
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم
دلم میخواست چشمانم نمی دیدند جایی را
که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم
*نمک خلقت علیست،نمک خونه ی علی حسینِ...جایی رو قرار داد به نام بیت الاحزان،که مادر روزا می رفت،حسنین دستاشو می گرفتن می اومد تو بیت الاحزان می نشست زیر یه درخت خشکیده،یه مقدار سایه داشت بی بی گریه می کرد،اما یه روز علی وارد خونه شد دید بچه ها یه جور دیگه صورت هاشون سوخته،گفت:چه خبر شده؟گفت بابا! امروز با مادر رفتیم،به دستور دومی درخت رو بریدن،اما من وحسین دیدیم مادر سیلی خورده است،دستامون رو سایه کردیم صورت مادر آسیب نبینه،آخه صورتی که سیلی می خوره پوست ورم میکنه،اگه آفتاب بخوره میسوزه...از اون به بعد دیگه بچه ها حواسشون بود صورت ها نسوزه، از مدینه هم بیرون زدن مراقب بودن صورتا نسوزه،هر جا هر منزلی هم که می رسیدن،می دیدن تا آفتاب مستقیم میخوره،پایین می اومدن،رباب گوشه ی چادر رو جلو آورده...چرا این کاری میکنی خانوم جان؟ می گفت:پوست بچه شیرخواره ام نسوزه،صورتش نسوزه،تا کربلا مراقب بود آفتاب به صورت علی اصغر نخوره،اما همچین که سرها بالا نیزه رفت،دیدن یه مادر دستش رو بالا آورده،گفت: می بینم آفتاب به صورتت میخوره...حسین......
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
6476-1637900331362.mp3
1.47M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__نوحه
ز آهت آتش زدی تو بر سرا پای من
من به تماشای تو تو به تماشای من
غروبت ای آفتابم - می كند از غم كبابم
رفتنت از خانه ی من - می كند خانه خرابم
یازهرا زهرا یازهرا
**
چرا همه هست من بار سفر بسته ای
مگر جوان علی كه از علی خسته ای
منم كه بی تو غریبم - نگاهت باشد طبیبم
كنار بستر نشستم - به ذكر ام یجیبم
یا زهرا زهرا یازهرا
**
تمام صبرم ولی نمانده صبر و تابم
منم كه از بعد تو سلام بی جوابم
جوانم كردی تو پیرم - در بغل زانو بگیرم
لب گشا امشب دعا كن - بعد تو من هم بمیرم
یا زهرا زهرا یازهرا
**
منم كه از بعد تو از همه تنهاترم
ای همه لشگرم ببین كه بی لشگرم
می زنی آتش بجانم - مرو از باغ خزانم
می كنم من التماست - مرو ای قامت كمانم
یازهرا زهرا یازهرا
شاعر : سید محسن حسینی #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
✍شاعر:محمد مهدی سیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یازهرا، یازهرا یازهرا
یازهرا، یازهرا یازهرا
جان مرا دم به دم، میسوزد
شمعی که در خانه ام، میسوزد
غصه میبارد، از در و دیوار
کودکان ماتِ، مادری تبدار
دلگیر است و گریه آور
خانه بی لبخند مادر
ای وای از غمهای حیدر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زین پرسش، چشمم تر میشود:
که مادر، کی بهتر میشود
میبینی زینبت را، میگرید
آن سو حسن بی صدا، میگرید
بر لب نیاور، حرف رفتن را
میدانم هستی، دلتنگ بابا
میمانم سرگردان بی تو
حیران و بی سامان بی تو
با اشک کودکان بی تو
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خاموشی ست، پاسخت این شبها
وقتی که، میپرسم حالت را
بر صورتت رنگ غم نشسته
چون پهلوی تو دلم شکسته
پوشاندی از من، روی نیلی را
تا که نبینم، رد سیلی را
بر فلک شعله زد آهم
روی از من میپوشد ماهم
مرگ خود از خدا خواهم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5787540900343186392.mp3
11.24M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
✍شاعر:محمد مهدی سیار
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حجت الاسلام مومنی
▪️روضه حضرت زهرا، گریز به حضرت قاسم ابن الحسن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دختر طلحه یه پیراهنی برای مادر ما زهرا سلام الله علیها به سوغات آورده،این پیراهن هم برای فاطمه بلند بود و هم گشاد . اسماء میگه:چند بار به بی بی عرض کردم:بی بی جان! این پیرهن رو بدید به من،چون به درد شما نمیخوره؟حضرت فرمود:نه اسماء این مال منه . اگه پیراهن میخوای به علی بگم برات بخره؟“
گذشت،تا اون روزی که خونه رو آب و جارو کرد،بچه ها رو فرستاد رفتن بیرون. گفت:اسماء بچه ها رفتن، من بدنم رو شست و شو میدم،بدن رو شست و شو داد،اسماء! اون پیرهنی که دختر طلحه برام به سوغات آورده برام بیار،میگه: عرض کردم بی بی جان این پیرهن هم برا شما بلنده و هم گشاد؟
فرمود:اسماء بیار،میخوام امشب علی بدنم رو غسل میده از زیرلباس،راحت غسلم بده،اسماء میگه:اومدم پیرهن رو از سر بی بی عبور دادم،اما هر کاری کردم این دست تو آستین گیر کرد ….” میگه با کمال تعجب دیدم پیراهن اندازه قامت زهرا شده” حالا بیا کربلا” قاسم داشت می رفت میدان،پاش به رکاب اسب نمی رسیده، ولی وقتی حسین داشت قاسم رو بر می گردوند،سینه ی قاسم به سینه حسین ِ،پاهای قاسم به زمین کشیده میشه،قاسم رو زیر پا پر پر نکردن …….
رفقا بزارید بگم،به این کار میگن، “رضض” ، رضض یعنی شکسته شده ….” اما به این کار میگن:هَضَمَ( له شده)، دو تا هضمَ میبینی ….” یکی تو مدینه …. یکی تو مدینه …. یکی تو کربلا …. بدن قاسم ….. زنده ….. زیر سم اسب
4_5931376271299709638.mp3
928.9K
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#روضه
🎤مداح :حجت الاسلام مومنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
▪️روضه حضرت زهرا، گریز به حضرت قاسم ابن الحسن
#امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا
به انتظار نشستم به اشک چشم ، به راهت
عنایتی بنما بر گدای چشم به راهت
چنان شبی که اسیر سیاهی ست دمادم
مرا اسیر خودت کن شبی به زلف سیاهت
تو را ندیدم و نادیده دل شدست اسیرت
بود مرا که نمایم نظر به صورت ماهت ؟
تویی که یوسف زهرانشان هر دو جهانی
خوشا هر آنکه بیفتد به نام عشق به چاهت
خوشا هرآنکه نشسته ست زیر سایه لطفت
خوشا هر آنکه پناهنده می شود به پناهت
گناهکارم اگر چه ولی به کار می آیم
بیا قبول خودت کن مرا میان سپاهت
رسید روضه ی مادر ، اگر رسیده ای امشب
بیا بیا و بسوزان مرا به شعله ی آهت
بخوان تو روضه بخوان از شرار غربت حیدر
بخوان تو از غم ناگفته ی کبودی مادر
ناصر شهریاری#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
واحد سنگین - روضه ای فاطمیه
شاعر : حسین بابانیا
قرآن بخون ای همسرم (با دیدهی تر)۳
قرآن بخون برای من (از نور و کوثر)۳
هجده بهار زندگیم (فصل خزونه)۳
گریه نکن دیگه علی (جون پیمبر)۳
اون باغ بی خزون که داشتی (یادته حیدر)۳
دستای مهربون که داشتی (یادته حیدر)۳
دیدم به روت همسایه ها که (در وا نکردند)۳
کیسهی پر زنون که داشتی (یادته حیدر)۳
علی ببین همسایه ها - دیگه براشون گریه هام عذابه
میگن دعاهات تو نماز - نمیذاره که بچمون بخوابه
* وای وای مظلوم عالم علی *
صحابهی نبی ولی (دنیا پرستند)۳
تو شهر علم مصطفی (درو شکستند)۳
باَی ذَنب قُتِلَت (محسنو کشتند)۳
ای کاش میمردم علی (دستاتو بستند)۳
دیدم تموم ناشده حرفام (دور و برم سوخت)۳
در گُر گرفته وُ سرانجام (بال و پرم سوخت)۳
من بودم و غلاف شمشیر (میون مردم)۳
تو بودی و قنفذ بدنام (آخ جگرم سوخت)۳
کی دیده آخه لونهی - پرستو آتیش بگیره بمیره
بال و پرش بسوزه و - یواش یواش رو خاک آروم بگیره
* وای وای مظلوم عالم علی *
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5857141639943818225.mp3
4.32M
#واحد_سنگین
#شهادت_حضرت_زهرا_س
🎤کربلایی حسین بابا
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی امیر برومند
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉
روضـه خـون روضـه بخـون
سخـتـه امـا از لب میـخ بگـو
بگو که فاطمه رو کیـا زدن
از مـرور سخـتِ تـاریـخ بگـو
چنـد تا مـرد پلیـد
قنفـذ و مغیـره و خـالد ابن ولیـد
مادر و کشتن با ضربه های شـدیـد
چنـد تا مـرد پلیـد
عـلی رو کشتـه این صبـر فـاطمـه
رَفـَس عُمــر عَلی صــدر فـاطمـه
تـرجـمـهی رفـس یـعـنـی چـی؟
یعـنـی که بـا بغـض و کینـش میـزد
وقتـی که فـاطمـه افتـاد رو زمیـن
بـا لگــد عمــر، به سینـش میـزد
{وا امـــاه}
روضـه خـون روضـه بخـون
بگـو تو کـوچـه چهـل نفـر نبـود
روایـت میـگه سیـصـد نفـر بـودن
بگـو از درے که شـد خـون آلـود
جـلوی مـردم
دومـی دستـور داد ببـرید هیـزم
بیـن این جمعیـت فـاطمـه گم شـد
جـلوی مـردم
چـرا میلـرزه خدا لحن فـاطمـه
ضَـرَبَ عُمــر عَلی بطـن فـاطمـه
یعنـی که محسنـشم کشتـه شـده
مـادرے که فـاضله و کامله اسـت
اے کاش اونجا یکی به عمـر میگفت
بـا لگـد نزن که زهـرا حـامله اسـت😭
___________
کمک کنید
به بابام حیــدر کمک کنید
آتیـش گرفت در، کمک کنید
چــادر مــادر، کمک کنید😭
چهـل نفـر به یک نفـر
خـدا رو خـوش نمیـاد
---------------------------------------
آه دستت بشکنـه
این که داری میزنیـش نـاموس منـه😭
کجـا مـردی بی هـوا زن رو میـزنه؟!
دستت بشکنـه...
آه تو آتیـش و دود
همه پیـدا بودن، فـاطمـه نبود
زیر دست و پـا گل یاسـم شد کبـود
آه تو آتیـش و دود...
خونیه پیکـرش
مجـروحـه کل تنـش
تـوی اون کشمکش
خـورد به دیـوار سـرش😭
آه تـا در رو شکست
بـا لگـد پهلـوے مـادر رو شکست
نا نجیـبی قلب حیـدر رو شکست
آه تا در رو شکست...
نـاله میـزد کمک
صـاحب قبـالهی بـاغ فـدک
بـا غـلاف قنفـذ میـزدش کتـک
نـاله میـزد کمک
نمیشه بـاورم پیش چشمـای ترم
چـادر نمـاز تو سوخت زهـرا در برابرم
اگه که راه داره بمـون
اگه که ممکنه نـرو😭
تو که میدونی که علـی
نداره هیشکی جـز تو رو
بمـون پیشـم
بهـار من، کنـار من
یه کاری کن نشم تنهـا
توی غـم ها
[مظلومه آی مظلومه]
آروم جـونـم
خـانـوم خـونمم
حرفی بزن با شوهـرت
یـار جـوونـم
قـد کمونـم
چی اومـده اخه سـرت
بمـون پیشـم بهـار من
کنـار من
یه کاری کن نشم تنهـا
توی غـم ها
اگه که راه داره بمـون
اگه که ممکنه نـرو😭
تو که میدونی که علی
نداره هیشکی جز تو رو
تو شـب بـارون، چشـامه گریون
از غـم بی صـداے تو
چه شب سختی! رسیده خـانوم
برای بچـه هاے تو
خـودم دیـدم
شکست ابروت، شکست پهلوت
خـودم دیـدم
چه کاری کرد، زدت نـامـرد😭
شب جـدایی تلخـه و کاشکی میشـد نری سفـر
به جـون تو علـی میخواست که نبینی داغ پسـر
{وای مظلومه، وای مظلومه}
✍تایپ:ya118#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها