eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
360 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹‌السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ‏... 🔹‌سلام بر آن خورشیدی که همه مردمان تاریخ در انتظارش بوده اند و با طلوعش همگان زیر سایه محبّتش یکدل و یک نوا می شوند. 🔹‌سلام بر او و بر لحظه های طلوعش. لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
یک ✏️ فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می‌پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست ✏️ در عزای مادرت یابن الحسن یک‌دم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می‌کند امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک ✏️ هرکه با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند ✏️ هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می‌ایستد زهرا قیامت می‌کند ✏️ رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری قیامت می‌کند آره والله همین‌طوره__ رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل می‌کنند : یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت یهودیه چادر و برد تو خونه‌اش.. داخل حجره گذاشت.. نیمه‌های شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع می‌شه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایه‌ها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اون‌شب مسلمان شدند چادرت وقتی یهودی را مسلمان می‌کند یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می‌کند اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دست‌وپا افتاده یا زهرا این‌جا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو می‌شناسم.. نیمه‌شب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع می‌شه... زن خولی می‌گه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل می‌شه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا می‌زد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین می‌آید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک ... کشتنت ولی آبت ندادند.. حسین.... ✏️ شب است و مادری پهلو شکسته کنار مطبخ خولی نشسته بریز ای دیده خون دل ز دیده که رنگ از صورت زهرا پریده بگوید از غمت در شور و شینم حسینم وا حسینم وا حسینم مولف فیش:حجت الاسلام سمیعی
4_6021811819943825154.mp3
2.78M
🏴🏴🏴🏴🏴 چه شبا که پای گهوارم بیداری کشیدی مادر😭 بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر (همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه)۲ باشه حتی اگه بین بستر باشه الهی واسه زخمای تنت مرهم شیم الهی دور این سفره دوباره جمع شیم (میشه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر)۲ مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر (تو که روز آخر پا شدی از بستر)۲ فکر می کردم زخمات داره میشه بهتر نمی دونستم که بار سفر می بندی واسه ی آخرین دفعه داری می خندی بمون مادر...😭 آی... (بمیرم درداتو کسی نمیدونه ای مادر من) (دیگه تو این خونه خوشی نمی مونه ای مادر من)۲ (یادمه که وقتی)۲ توی تب می سوختی واسه ی حسینت پیراهن می دوختی)۲... کجا رفتی مادر که ماها رو نبردی دم رفتن حسینو به زینب سپردی...
سلام الله علیها مگه میشه،فاطمیه،بشه آسمون نگیره مگه میشه،بگی زهرا،دل مُرده جون نگیره مگه میشه،غربت تو،گریه مون و در نیاره تقصیر چشمای ما نیست،اسم زهرا گریه داره *چرا داد نزنم؟چرا بی تابی نکنم؟همه ی مادرا وقتی حاضرند بمیرن، که دختر رو عروس کنن،پسر رو داماد کنن،روزگار چی به سر مادر ما آورد،بچه های قد و نیم قد داشت،اما دستش رو بالا آورد صدا زد"اللهم عجل وفاتی سریعا" علامه امینی رو منبر توی مشهد این روضه رو میخوند،آیت الله العظمی میلانی(ره) دیگر علماء نشتن،علامه ی امینی گفت:فاطمه دستش رو بالا آورد صدا زد:"عجل وفاتی سریعا"..آیت الله میلانی بلند شد،آقای امینی! یه سئوال دارم،چی شد روزگار یه کاری کرد فاطمه از خدا طلب مرگ کرد؟صدا زد:آقای میلانی،آدم زنده پهلو میخواد،بعد از در و دیوار پهلوی فاطمه شکست... صدا زد سلمان هر نفسی که میکشم خون تازه..... هر دردی رو باهاش میشه راه رفت،دست بشکنه،پا بشکنه کمک می گیری راه میری می شینی،اما تنها دردی که نفس کشیدن هم سخته درد پهلوست...از بعدِ در و دیوار نه زینب و بغل گرفت نه حسین رو.... مادر همیشه دختر رو کنار خودش می خوابونه،فضه میگه نگاه کردم بی بی اشاره کرد،فرمود:جای زینب رو دور تر از من بنداز...چرا خانوم جان؟دخترِ طاقت نداره میخواد کنار شما باشه،صدا زد فضه! زینب دیگه باید به بی مادر خوابیدن عادت کنه...* دیگر حسین را نتوانم بغل گرفت بازو به ناتوانیِ من گریه می کند در هر قدم نشینم و خیزم میان راه پیری بر این جوانی ِ من گریه می کند *آره،اگه پهلو شکسته باشه،سینه زخمی باشه،چه جوری زندگی میشه...صدا زد زینبم! میدونم نگاه تو،نگاه علی،نگاه حسنین،میگه بمونم،ولی چه جوری بمونم....* بر خشت خشت خانه بُوَد رد دست من دیگر ز دست گیری دیوار خسته ام *علت میدونی چیه؟* از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم دلم میخواست چشمانم نمی دیدند جایی را که خون محسن خود بر در و دیوار می بینم *نمک خلقت علیست،نمک خونه ی علی حسینِ...جایی رو قرار داد به نام بیت الاحزان،که مادر روزا می رفت،حسنین دستاشو می گرفتن می اومد تو بیت الاحزان می نشست زیر یه درخت خشکیده،یه مقدار سایه داشت بی بی گریه می کرد،اما یه روز علی وارد خونه شد دید بچه ها یه جور دیگه صورت هاشون سوخته،گفت:چه خبر شده؟گفت بابا! امروز با مادر رفتیم،به دستور دومی درخت رو بریدن،اما من وحسین دیدیم مادر سیلی خورده است،دستامون رو سایه کردیم صورت مادر آسیب نبینه،آخه صورتی که سیلی می خوره پوست ورم میکنه،اگه آفتاب بخوره میسوزه...از اون به بعد دیگه بچه ها حواسشون بود صورت ها نسوزه، از مدینه هم بیرون زدن مراقب بودن صورتا نسوزه،هر جا هر منزلی هم که می رسیدن،می دیدن تا آفتاب مستقیم میخوره،پایین می اومدن،رباب گوشه ی چادر رو جلو آورده...چرا این کاری میکنی خانوم جان؟ می گفت:پوست بچه شیرخواره ام نسوزه،صورتش نسوزه،تا کربلا مراقب بود آفتاب به صورت علی اصغر نخوره،اما همچین که سرها بالا نیزه رفت،دیدن یه مادر دستش رو بالا آورده،گفت: می بینم آفتاب به صورتت میخوره...حسین...... #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5958727198566254809.mp3
5.52M
ویژۀ ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها / عم اوغلی دل نار غمه داغلاما سنه قربان سن آغلیسان من دوزنمیرم آغلاما سنه قربان عم اوغلی گل محفلی بیرمحفل وصال ایله قاباقکیلار مثلی گینه رفع هر ملال ایله ایاقووا دای دورانمورام گل منی حلال ایله ندیم عم اوغلی یورولموشام چوخ یوروب منی دوران اگرمن ئولسم عذاریوه سیل اشکیوی، آشما فراقیمه صبرایله علی ،قلبه تیرغم ساشما حسن یانندا عم اوغلی چوخ کوچه صحبتین آشما چیخا علی بلکه کوچه نین دردومحنتی یاددان او بلبلم کام آلانمادیم بیردویونجا گلشندن همیشه غم غصه عمروده همره اولدولار مندن اگر چه گیتماقه راضیم دویمادیم ولی سندن ایدیم نه چاره گرک گیدم دعوت ایلیوب جانان بجادی نار فراقیمه سینه یاندیرا زینب اورک خم درد و محنته یا بویاندیرا زینب نه وقتیدی ایندیدن هله ائو دولاندیرا زینب هله بونا تزدی غصه دن نی کیمی ایده افغان بوغم منی نا گران ایدیب ای شهنشه دوران اجازه ویر دل ملالینی ایلیوم سنه اعلان حسینه وقتینده سو ویرین قویمیون قالا عطشان ایچنده سو لبلریندن ئوپ یادایله منی هرآن اگر چه دلگیرم علی وار رمق هله تنده ئورکده وار آرزوم اوتور منده عهد ایدیم سنده حسین دوشنده چوخور یره سنده گل علی منده گلنده بیر کاسه سو گتور؛سوگرک ایچه قربان ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
وصییت حضرت زهرا (س) به امیرالمومنین (ع) سبک : یارالاندیم یارالاندیم یارالاندیم گل عمو اوغلی ائداخ صحبت غنیمتدی نئچه ساعت صورا وقت شهادتدی ‍ اولموشام عمرودن خسته باشیمی آل دیزون اوسته ئولورم من ئولورم من ئولورم من ای ازلدن اولان زهرایه پیرایه منه ای هر ائکی دنیاده سرمایه دوقوز ائیل باشیمه سن سالموسان سایه منیلن گل ائداخ صحبت بولورم یوخ داخی مهلت ئولورم من ئولورم من ئولورم من سن دانیش کسب فیض ائیلوم کلاموندن آلموشام جان تازه هر مراموندن دویمادیم آند اولا زینب سلاموندن دوت الیمدن قیام ائیلوم سنه بیرده سلام ائیلوم ئولورم من ئولورم من ئولورم من گل اورکدن منیم رفع ملال ائیله سوزون اولسا اگر مندن سوال ائیله آز اولوب خدمتیم گرچه ، حلال ائیله داخی یوخدور منه فرصت سنه چوخ وئرمیشم زحمت ئولورم من ئولورم ئولورم من باشیم اوسته اوخی قران سنه قربان اولا بلکه منیم بو دردیمه درمان یئتشوب جان دوداقیمه گلور هجران نئچه آیه اوخی قران صوتیوه فاطمه قربان ئولورم من ئولورم من ئولورم من سنه واردور نئچه عرضیم بو ساعتده بیر بودور غسلیمی وئر جای خلوتده گئجه دفن ائیله بو جسمی نهایتده واردی بو عریضمه برهان قبریمی سن ائله پنهان ئولورم من ئولورم من ئولورم من ائله کی آی ایشقلاندی چیخوب کوکب کشف اولار غسل ائدن وقته سنه مطلب قویما گورسون او دَم رخساریمی زینب بو نئچه وقتیده هرآن آخی یوز دوتموشام اوندان ئولورم من ئولورم من ئولورم من بیرده لطف ائیله ای شاهنشه والا قویما محشر گونی اولا رسوا بیزه خاطر یازور نوحه ائدور نجوا قویوب آدون بیزه نوکر اولما راضی اولا مضطر ئولورم من ئولورم من ئولورم من ✍محمدرضا‌صادقی‌شیدا ۷ آذرماه ۱۴۰۲
زمینه نوجوان؛ خیمۀ عزا.mp3
973.6K
🔹خیمۀ عزا🔹 روضه‌های خونگی برپا می‌شه با سوز و گداز مادرامون خیمۀ عزا چقدر زیبا می‌شه با چادر نماز مادرامون من می‌شم خادم هیأت با نگاه لطف مادر سینه می‌زنم دوباره زیر لب می‌گم یا حیدر یا حیدر می‌گم، که دل فاطمه رو شاد کنم یا حیدر می‌گم، دلو از غصه‌ها آزاد کنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاقبت به خیری‌مون معنا می‌شه با نور دعای مادرامون روضه‌‌خون حضرت زهرا می‌شه اشک و ناله‌های مادرامون داره عطر و بوی غربت اشک و آه بی‌صداشون معنا می‌شه فاطمیه توی بغض و گریه‌هاشون یا زهرا می‌گم، هر جا که روضه‌ای برپا بشه یا زهرا می‌گم، تا دلم خونۀ مولا بشه 📝 .
مداحی آنلاین - صفای خانه مارا سحر از خانه میبردند - عاملی.mp3
5.77M
🖤▪️ صفای خانه ما را سحر از خانه می‌بردند تمام غنچه‌ها گل را به روی شانه می‌بردند 🎤 👌   صفـــــــای خانه ما را سحر از خانه میبردند    تمام غنچه ها ، گل را به روی شــــانه میبردند گهی سلمان گهی مقدادگهی طفلان وگه مولا/به روی شانه زهـرا(س)راچه مظلومانه میبردند دل شبـــ بود و بغض در ، گلو پنهانی حیـــــدر   علی دستش به تابوتـــ دو دست کودکان برسر در و دیوار خانــــــشان همه افغـــــــان زینب بود  که شمـــع خانه را از محفل پــروانه میبردند                                              دلم پر از غمه   هر چی بگم کمه 
✔️زبانحال حضرت فاطمه زهرا عليها السلام در بستر شهادت اگلش باشیم اوستونده عم اوغلی ویرورم جان قرآن اوخی ای ناطق قرآن سنه قربان الله سوزونی سندن ایشتماق نه گوزلدی جان اوسته نظر حسنوه ایتماق نه گوزلدی مدتدی سنه همسرم ای خسرو خوبان بو مدتی قیلدون منه الطاف فراوان گل بیر ده منه لطف و کرم قیل سنه قربان گوگلوم غمین آل رفع ملال ایله عم اوغلی زهرانی کنیزوندی حلال ایله عم اوغلی چوخ عمر دیردیم منه لطف ایلسون الله بو عمری سنه خدمته صرف ایلیم ای شاه افسوس که تیز ایله دیلر عمریمی کوتاه ناحق یره ظلم ائتدی منه اوّل و ثانی ئولدوردی منی محسنیمون سقط زمانی درک ایلیه لی محضریوه فیض تشرف اولموب که اولا حضرتوه عرض تکلف بو آیریلیقا غم یمه چوخ ایتمه تاسف فرض ایله که زهرا یوخوموش دار فناده یا بیر گلیدی سولدی گلستان وفاده هر چند که گلشنده کی گللر گلیم من بو فخر منه بسدی سنه سویگلی یم من خار ستمون حیف اولا خونین دلیم من گللر بوله جاق نسگلیمی خار آراسندا بلبلده غم حسرت دیدار آراسندا مندن صورا گلشنده آچار سوسنی گللر ایستر بوله لر صورتی سوسن منی گللر گتسن چمنه گورسله من سیز سنی گللر انصاف ایلموب باخماسا نرگس گوزی حسرت نه یوزله بنفشه یره تیکمز رخ خجلت غصب ایتدی سنون حقویله ملکیمی دشمن غملندیم اوتوردوم ایلدیم ناله و شیون تا رخصت آلوب حقوی اثبات ایلیم من مسجدده گیدوب ایلدیم حق سوزلری اعلان طغیانیله بوبکر اوزیده اولدی پشیمان گوردوم کمکون یوخ سنون ای شاه ولایت هر کیم یتیشور ایلوری بیر نحو اهانت ایفای وظیفه ایلیوب ایتدیم اعانت ناچار قالوب خلق آرا مسجدده دانشدیم اثبات ایلدیم حقوی جانلار سنه قربان ثانی منیم حق سوزلریمه تاپمادی برهان کسدی یولومی آچدی ال اول دشمن قرآن ای تک یوزومی سالدی خسوفه او ستمکار اولدوم او زماندان من عم اوغلی بیله بیمار الطافوه چوخ شایقیم ای شمس هدایت وی سایه سی عالم لر آرا سایه رحمت دوشسه باشیما لطفویله ظل عنایت عرشه اوجادار باشیمی ای روح روانیم ای عالم آرا روح و روان و دل و جانیم ساین نه گوزل سایه دی ای سرور دوران ساینده سنون دالدالانور عالم امکان سالسان باشیما سایه وی ای سایه رحمان بو سایه چوخ عزت اولی زهرایه حبیبیم گر چه سالارام چوخ باشا من سایه حبیبیم آندا ایچمرم اول جانه اولا نقص ارادت سوگند اولا اول خاکه که کویونده دی تربت قلبیمده سنه موج ویرور مهر و محبت بیر جوهره مهر که اوندا عرض اولماز دنیا هاموسی مهر اولا اونلا عوض اولماز «ذهنی» نه گوزل تاپموسان عالمده سعادت بو تاپماقوا باعث اولوب خالق عزت یاز بو سوزی زهرا دیدی ای شاه ولایت الله سوزونی سنده ایشتماق نه گوزلدی جان اوسته نظر حسنوه سالماق نه گوزلدی ✍️ مرحوم حاج عبدالعظیم ذهنی زاده
روضه جانسوزحضرت زهراس _ گریز روضه حضرت رقیه(س)قسمت اول ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه های بلند ممنوع است *اگه دلت مدینه میخواد اینجا گریه هاتون رو بکنید،اونجا فقط باید نگاه کنی ..." اصلا قانون مدینه اینه،مدینه فقط باید نگاه کنی* خودم دیدم که دشمن مادرم را *اگه مدینه میخوای بری یه دل سیر گریه کن ..."مدینه هر کی گریه کنه میزننش ..." مدینه هر کی گریه کنه بهش اهانت میکنند" یا زهرا،دلمون برای گریه تنگ شده بود* گریه های بلند ممنوع است روضه كه هیچ ، سینه هم نزنید كربلا رفته ها ، كنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید سلام من به بقیع و به چهار قبر خرابش *یاامام حسن مدینه میخوام* زائری خسته ام نگهبانان به خدا زود می روم نزنید زائری داد زد كه نا مردان 3 تازیانه به مادرم نزنید *مادرمو نزنید...؛ منو بزنید...؛ مادرمو نزنید...* غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است كاش درهای صحن وا بشود شوق در سینه ها به پا بشود كاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود كاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل كربلا بشود در كنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود *یا صاحب الزمان،اگه لایق دونستی رو ما حساب کن،لباس کارگری میپوشیم میایم بقیع رو میسازیم،قبل ازاینکه شروع کنیم اگر اجازه بدید با کارگرای حرم های ائمه اطهار همه دور هم جمع میشیم،یه ذره روضه میخونیم،آماده بشیم،دلامون جلا بگیره..." در وسط کوچه،امشب منو رد نکن...؛ با یه امیدی آمدم...* این بقیعی كه این چنین خاكی است رشك پروانه های افلاكی است در هوایش ستاره می سوزد سینه با هر نظاره می سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می سوزد این حرم مثل چادر زهراست كه در اینجا دوباره می سوزد این حرم مثل خیمه ی زینب كه در اوج شراره می سوزد سالها بعد قدری آن سو تر چند قرآن پاره می سوزد *خب روضمو جمع کنم،مسیر رو ضه رو کجا بردن؟حرم بقیع خراب شد،خرابه شد،ویرانه شد،من یه خرابه ی دیگه هم سراغ دارم* دلم از خرابه دیگه خونه امشب ... مزاحم شدم من برا عمه زینب ... *چی میشه منم بیام از حرمت دفاع کنم؟چی میشه منم در این خرابه بایستم؟* دلم از خرابه دیگه خونه امشب مزاحم شدم من برا عمه زینب میسوزم تو این تب ( صورت من کبوده و زرده حرف دلم گلایه و درده یه دختر شامی رو دیدم که روسری منو سرش کرده ) 2 یه دنیا درد دل دارم بابا ازاون شب سرد توی صحرا *چی شد؟! نمیگم بهت بابا* موی سرم سپیده و قدم شده شبیه مادرت زهرا 2 دعا کن بمیرم برم از خرابه برای همیشه سه سالت بخوابه که موندنم عذابه دوری تو طاقتمو برده دیر برسی دختر تو مرده تموم راه شام و بازارو عمه به جای من زمین خورده تو این خرابه نفسم تنگه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖▪▪▪▪▪▪▪▪▪ *بابا ، بابا ، کی به لب هات سنگ زده؟!* (تو این خرابه نفسم تنگه چرا رو لب هات اثر سنگه)2 راستی تو بازار حراجی ها دیدم سر خاتم تو جنگه 2 *روضه ی بقیع میخوندیم چی شد؟دلامون کجا رفت؟اینم برای امام زمان میگم* یکی نیست بپرسه گناهم چی بوده؟ چی بوده که رنگم پریده،کبوده تو آتیش و دوده نگفتی که سه ساله جون میده واسه تصدق یکی نون میده خسته شدم بس که تو این بازار یکی همش ما رو نشون میده جای طناب مونده رو گردن ها حتی حیا نکردن از زن ها از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها 2 *بابا یاد مادرت افتادم که تو کوچه ها تنها گیرش آوردن،بابا امام حسن نتونست کاری برای مادرش کنه* از روی ناقه افتادم ، گفتم الهی هیچ زنی نشه تنها اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
dastato-mibinam-oftade-tu-sahra.mp3
7.05M
دستات و می بینم، افتاده توو صحرا آروم خوابیدی، رو دامن زهرا نفس بکش که دلخوشیم، همین نفسهاته پاشو نگاه یک سپاه، به قد و بالاته همه به تو دل خوشن و، دلای بی‌تاب نمی‌خوان همه لبا خشکه ولی، تورو میخوان آب نمی‌خوان ” ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ” بند دوم بال از بهشت اومد، جای دوتا دستت باگریه میخونم، روضه برا دستت غریبم و با رفتنت، غریب‌ترم کردی چه جوری من خبر بدم، که برنمی‌گردی چه جوری طاقت بیارم، ببین که خونه جگرم ببین پاهام جون نداره، ببین شکسته کمرم ” ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد ”
. |⇦•حرفام اگه یه ذره... وتوسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── حرفام اگه یه ذرّه عامیونه است کار دله، مثل خودم دیوونه است دلم میخواد کبوترِ تو باشم حاجت و این چیزا همه ش بهونه است اکثر خاطرات بچگیمون با مشهد توعه، با سقاخونه است "آمدم ای شاه" یه عمره واسه ات قشنگ تر از شعرای عاشقونه است اون کسی که میاد به پابوس تو دلش رو جا نمیذاره،دیوونه است هر کسی حاجتی داره،پیش تو یکی زمین خورده ی این زمونه است یکی شفای مادرش رو میخواد یکی دیگه لنگِ اجاره خونه است تو اون همه خوش به حال کسی که فقط به فکر خودِ صاحب خونه است اجازه ی تو بوده گریه کردیم برای مادری که بی نشونه است برای مادری که تدفینشم تو اوج بی کسی و مخفیونه است برای مادری که بعد از سه ماه هنوز رو دستش جایِ تازیونه است راستیاتش حال دلامون بده درمونِ دردامون فقط مشهده منو ببر به کربلا آقاجون منو بخر تو رو خدا آقاجون ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
4_5866375742320807685.mp3
17.35M
|⇦حرفام اگه یه ذره... وتوسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس سید رضا نریمانی
. |⇦•گُلِ چادر گلدارت... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج‌محمود کریمی ●━━━━━━─────── پر تب و تابه دل بیقرارم اگه تو بری زهرا جان، کسی رو ندارم گُلِ چادر گلدارت تبِ دستای تب دارت آتیشم زده نَفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن تو که پریشونی دلخوشی کدومه برای علی بعد از تو همه چی تمومه شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس پُرِ اشکِ سکوت تو پُرِ گریه قنوت تو کنج این قفس بیا امشب بذار خودتو جای من چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن ببین می‌توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان چه کم دارد این زندگانی بمان ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1949006.mp3
4.24M
|⇦• گُلِ چادر گلدارت... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه به نفس حاج محمود کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور لطمه زنی فاطمیه خنده های عدو می دیدم‌ شعر رضا نصابی و مجید مراد زاده به نفس کربلایی مجید پناهی استاد کربلایی نریمان پناهی 🔘 ☑️بنداول بین جنجال تورا می دیدم ته گودال تورا می دیدم با لبی خشک و جسمی مجروح رفتی از حال تورا می دیدم به کنارت رسید می دیدم تاکه خنجر کشید می دیدم ضربه می زد به رگ های تو سر تو می برید می دیدم خنده های عدو می دیدم تن تو پشت و رو می دیدم بین آن ازدحام آن لشکر نیزه را در گلو می دیدم غرق به خون شدی تو نیمه جون شدی پیشه نگاهه من حسین (3) روخاکا افتادی/دیدم که جون دادی پیشه نگاهه من حسین (3) ....... سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بنددوم نیزه بر بازو زد می دیدم ضربه بر پهلو زد می دیدم روی سینه نشست با چکمه پنجه بر گیسو زد می دیدم ازجفا میزدش می دیدم بی هوا میزدش می دیدم پیر مردی تورا ای داداش با عصا میزدش می دیدم .... غم به دلم نشست /استخونت شکست به زیر مرکبا حسین (3) بدونه بال و پر /با دیده های تر می زدمت صدا حسین (3) سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• ☑️بندسوم با شرر میزدن زینب را باکمرمی زدن زینب را تیر و شمشیر و نیزه کم بود باسپر میزدن زینب را معجردخترت را بردند زر و انگشترت را بردند تن تو ماند به روی خاک و روی نیزه سرت را بردن سیدنا المظلوم سیدنا العطشان سیدنا الغریب غریب غریب غریب
YEKNET.IR - roze - fatemieh 2 - 1400 -ali pourkaveh.mp3
2.51M
|⇦•دَم بدیدموقع.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی علی پور کاوه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دَم بدید موقع سینه زنیه روضه ی فاطمه ناگفتنیه بچه ها بلند بلند گریه کنید بخدا مادرمون رفتنیه ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی توو برو بیا، می زد فاطمه رو خیلی بی هوا می زد فاطمه رو علی حق داره یه گوشه دق کنه یه غلام سیاه می زد فاطمه رو «آه مادرم .....» *زندگی روبراهی داشتم چشمم زدند زهرا جان! اصلاً بمون، دست بکمر گیر اصلاً تو خونه از علی رو بگیر..* روی تو گر چه ورم کرده ولی با آن خوشم با همین روی بهم پیچیده و درهم بمان آبها از آسیاب افتاد خوبت میکنم یار هیجده ساله هجده سال دیگر هم بمان «آه مادرم.....» ــــــــــــــــــ سلام_الله_علیها
917.2K
های انتظار امام زمان(عج) (ترکی) :ماه پری زنجانی 🎧اجرا: استادپیرزاده 🎤 🦋🦋🦋🦋🦋 نار فراقینده بیز سینه لری داغلاروق جدون حسینه آقا قاره گیوب آغلاروق قلبیمیز هجرونده اولدی قان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋 شیعه لرین قلبینی آل سعود داغلادی شمر زمانه بیزه کعبه یولون باغلادی داده سسلیر سنی عاشقان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋 بیز ولی باش اگمریک دشمنیلن سازشه عرصه نی تنگ ایلروک منطقه ده داعشه ملت ایراندی جاودان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋 فاطمه جانی آقا جان بکفیک مکتبه سینه سپر ایتموشوک بیر حرمه زینبه ویرمریک دشمنه بیز امان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋 درد رقیه منیم صبریمی الدن آلوب زائری یوخ قبرینین باخ حرمی بوش قالوب صحن و ایوانی مثل جنان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان) 🦋🦋🦋🦋🦋 آی حرمی بوش قالان قمچی توانین آلان غصه لرین یورقونی اصغره لای لای چالان اوچ یاشدا زهرای قهرمان لبیک یا صاحب الزمان (جان یا مهدی جان یا مهدی جان)