eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•آرزوهای مرا... حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۱ به نفس حاج عباس حیدر زاده ●━━━━━━─────── آرزوهای مرا در پشت در آتش زدند کاش می بستند جای دست چشمان مرا ... *همه ی روضه ی بی بی و امیرالمومنین، توو این یه بیتِ ... * دستِ من بسته ولی دستِ مُغیره باز بود *از همه بیشتر اون روز ، مُغیره مادر رو می زد، اونقدر مادر رو زد، که وقتی امام حسن می دیدش، بدنش می لرزید، گفتند آقا چرا بدنتون می لرزه ؟ فرمود : مگه نمی بینی ، مُغیره داره میآد ...* الهی بشکند دستِ مُغیره که بینِ کوچه ها، بی مادرم کرد ... :استادسازگار *اونچنان بی بی رو زد،توو مقتل می دیدم، مادر با صورت زمین خورد، ... یازهرا یازهرا ... الهی هیچ کسی نبیه مادرش زمین میخوره، حتی زمین خوردن مادرت را هم تحمل نداری، فوری میدوی زیر بغلش رو میگیری، میگی مادر چی شد، چرا زمین خوردی ؟ تا برسه که کسی جلوی چشمت، مادرت رو بزنه ... از اول اهلبیت با صورت زمین خوردن ، مثل اینکه یه رسمی شد، ... مادر، مدینه ، با صورت توو خونه زمین خورد، امیرالمومنین توو محراب کوفه، وقتی ابنِ ملجم ملعون، شمشیر به فرقش زد، با صورت زمین خورد، لذا یه بیت زبان حال امیرالمومنین با اون ابن ملجم معلون هست : بزن طوري بفهمم مثل زهرا كه با صورت زمين خوردن چه سخت است ؟ : علی صالحی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
3. آرزوهای مرا.mp3
4.07M
|⇦• آرزوهای مرا.... سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج عباس حیدرزاده
‍ ❣﷽❣ 🔘 ⚫️ (5) 🔘 حضرت علی اصغر ع ⚫️ 🔘 💥برکوکب آسمان عصمت صلوات 💥بر فاطمه گوهر نبوت صلوات 💥بر مادر یازده  امام  برحق 💥ازصبح ازل تابه قیامت صلوات ⛥(دعای فرج) 💠ومولاتنا.... 🌾اسم زهـرا  آبروی عالم است 🌾 اسم زهـرا چون نگين خاتم است 🌾 اسم زهـرا يادگاری نبی ست 🌾 اسم زهـرا دلخوشیهای علی ست 🔶درجهان تازنده ام گویم ثنای فاطمه 🔶دست حاجت میبرم،سوی خدای فاطمه 🔶گر برای ، درد بی درمان مداوا طالبی 🔶رایگان درمان کند دار و الشفای فاطمه دلتو ببرم مدینه .. بریم در خانه خانم فاطمه زهرا... بریم برا غربت بی بی ناله بزن.. برا غربت امیرالمومنین.. برا غربت یتمان زهرا ناله بزن..  امان از بی مادری .. (شام غریبان بی بی زهراست ..امشب دیگه این محفل روضه خون نمیخاد) چشم سرتو ببند چشم دلتو باز کن بریم دم در خانه خانم فاطمه زهرا س ..زینب سه ساله رو میبینی..حسنین رو میبینی ..ام کلثوم رو میبینی... هر کدوم زانوای غم بغل گرفتن ...  آروم آروم دارن گریه میکنند.. دیگه خونه مولا صفا نداره...بچه ها غریب و تنهان... (یه لحظه رو یاد کنمو التماس دعا..) ⬅️بمیرم برا اون لحظه ای که بچه های فاطمه، از دفن مادر برگشتند،،  چه حالی داشتند .. آقا امیرالمومنین دست بچه ها رو گرفت چجور جلوی در رسیدن  چجور بچه ها میخوان وارد خونه ای بشن که مادر نداره (بخدا خیلی سخته...اونایی که داغ مادر دیدن درک میکنند... میدونن من چی میگم) ♻به یاد همه ی اموات .. گذشتگان اونایی که بودن بین ما اما جاشون الان خالیه امان امان3 بچه ها اومدن کنار هم نشستن سر در گریبان هم فرو بردند (خونه ای که مادر نداره همینه) آخ ناله میکردند ..مظلومانه گریه میکردند.. ◾️آی خوشا آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم 🔺آخ کیا مادر ندارن.. کیا صورت مادرشونو رو خاک گذاشتن.. (ناله داری یا نه) ◾️آی خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم ◾️دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم مادر مادر.. ◾️هر کسی جسم عزیزش روز بردارد ولی ◾️ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم  ⬅️کدوم شب ،همون شبی که بچه های فاطمه مظلومانه بدن مادر تشییع کردن.. زینب تو کوچه ها میدوه ،مادر مادر میگه (اما زبون حال بی بی زینب و التماس دعا) ()(خدایا عاشقان را..)👇 (اوج) 🔅الا ای مادر پهلو شکسته 🔅ببین که زینبت درغم نشسته 🔅ببین مادرکه من گریان و زارم 🔅بجای مادرم من خانه دارم 🔅بیامادر ببین بابا غریبه 🔅بیامادر ببین دل بی شکیبه 🔅زبعد تو پدر خونه نشینه 🔅دل زینب به درد وغم عجینه ای مادر مادر مادر.. 🔅آخ بیامادر حسن قلبش شکسته 🔅حسین یک گوشه ای تنها نشسته 🔅بیامادر ندارم بی تو یاری 🔅ندارد دخترتو غمگساری 🔅به یادت با دلی خونبار، گریم 🔅کنار آن درو دیوار، گریم 🔅به یادمحسن شش ماهه گریم 🔅به یاد مادرم با ناله گریم ✍(یوسف لاطف.آمل) (شعر طولانیه مختصر کنید بهتره👆) 💥امان امان..3 اگه خانمی از دنیا بره. ، غالبا بین ما رسمه میان لباساشو جمع میکنند از خونه بیرون میبرن (یادگاریاشو جمع میکنند) (میگن بچه ها.نبینند داغشون تازه بشه،، بخصوص اگه بچه کوچیک داشته باشه) ♦بمیرم برا غربت امیرالمومنین شاید گفته باشه فاطمه جان شاید بتونم لباساتو مخفی کنم شاید بتونن چادرتو مخفی کنم اما فاطمه جان با درب سوخته چه کنم با خونهای رو در دیوار چه کنم بچه ها می اومدن رد بشن..نگاه میکردند.. یادشون می افتاد.. آخ همین جا مادرمون زمین خورد...آخ همین جا میخ در به سینه مادرمون نشست. 💥امان امان.. آخه فاطمه چند تا یادگاری از خودش بجا گذاشت.. الباب و الجدار و الدما شهود صدق ما به خفا یکی دره.. یکی دیواره ..یکی هم خون های روی در و دیوار .. 🌿آی حاجت دارا.. جوون دارا..آی درد دارا.. آی ناله دارا.. آی دلای کربلایی دلتو ببرم کربلا... اونایی که آرزوی کربلا به سینه دارن کجا نشستن اوتایی که دلتنگ کربلان کجا نشستن این یه یادگاریه که بی بی گذاشت.. یه یادگاریم کربلا بود... آخ امان از دل رباب 2 .. 🌾من میگم..حتما لباسای علی اصغرو بغل میگرفت ...ناله میکرد گریه میکرد.. لای لای میگفت. ⛤لالا لالا لالا ای مهربونم ⛤لالالالالالا آروم جونم ⛤لالا میگم گلم راحت بخوابی ⛤لالالالا گل شیرین زبونم ⛤لالا لالا لالا ای نازنینم ⛤لالا لالا لالا ای مه جبینم ⛤لالا لالا لالا ماه شب افروز ⛤شبم با گریه میشه صبح هر روز ⛤دلم از رفتنت آتش گرفته ⛤دلی از غم همه سوز و همه سوز ♨هر چقدر ناله داری آخ مریض داری ،گرفتاری ،درد داری، حاجت داری، آخ جوون داری..سه مرتبه ناله بزن بگووو 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈    
AUD-20221121-WA0001.
3.05M
🏴 نوحه حضرت فاطمه زهـــــرا زبانحال حضرت زینب (س)👆 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَمان اَمان اَمان اِی دل اَمان اِی دِل اَمان اِی دِل (۴) روز به روز آب میشه مادرِ من (۲) 😭 رنگِ مهتاب میشه مادرِ من لرزه افتاده به دستاش چه کنم (۲) سوُ نمانده توی چشماش چه کنم جای اینکه دستاشو بالا کنه (۲) برای شِفای خود دعا کنه زیرِ لَب میگه خدا منو بِبر(۲) نمیخوام دیگه شفا منو ببر(۲) 😭 دِلِ من با غُصه ها خُو میگیره(۲) مادرم همش زِ من رو میگیره دِلم این روزا همش شور میزنه (۲) غصه هاش قلبمو از جا میکنه(۲) 😭 اِی خدای مهربون مادرمو شِفا بده (۲) مادرم بستریه دردِ اونو دوا بده (۲) اِی خدا دارم میمیرم آه وُ نالهِ کارمه 😭 یه دعا دارم اونم من فقط شِفای مادره(۲) 😭 اِی خدا زِ دردِ پهلو مادرم تاب نداره(۲) چی بِگم شبها همش ناله داره خواب نداره(۲) وقتی از ناله های نیمه شبش یادم میاد(۲) 😭 اشک وُ چشم وُ ناله ایی خدا به فریادم میاد(۲) نکنه مادرِ مهربون میخواد بره سفر (۲) آخه این روزا همش میگه خدا منو بِبر(۲) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هديه محضر بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات 😭🏴 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری 🤲😭
داستان انار روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. علی علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟ گفت: من از شما چیزی نمی خواهم. حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم. فاطمه علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است. حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود؟ آنها گفتند: یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟ گفت: ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است. (5)   (5) ریاحین الشریعة، ج 1، ص142.
. داستان چادر حضرت زهرا و طایفه ای از یهود ☑️☑️ یک‌بار حضرت علی علیه السلام مقداری جو از یک یهودی به وام گرفت، یهودی در گرو وام چیزی طلبید، علی علیه السلام چادری پشمین متعلق به فاطمه سلام الله علیها را نزد یهودی به گرو نهاد. یهودی آن را در اطاقی گذاشت و چون شب شد زن او برای کاری به آن اطاق وارد شد و مشاهده کرد نوری در آنجا می‌درخشد که همه اطاق، از آن روشن است. نزد شوهر خود بازگشت و خبر داد که در آن اطاق نوری بزرگ و درخشان دیده است، یهودی از گفتار زنش شگفت‌زده شد و فراموش کرده‌بود که در آن اطاق چادر فاطمه سلام الله علیها است. باشتاب برخاست و به آن اطاق آمد و مشاهده کرد نور چادر حضرت زهرا (س) است که از هر سو پرتو افکن است، چنان‌که گویی ماه درخشانی از نزدیک می‌تابد! تعجب کرد و بیش از پیش در محل چادر خیره شد و دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) است. از خانه بیرون آمد و نزد وابستگانش شتافت و زنش نیز وابستگان خود را خبر کرد و حدود هشتاد تن از یهودیان گردآمدند و این موضوع را مشاهده کردند و . منتهی الآمال، ص 160. 📚رهروان ولایت .
. ⭕️آیا حضرت فاطمه(س) پس از ظهور می کند؟ ✍️حدیثی در منابع روایی وجود دارد که حکایت از رجعت حضرت زهرا (س) بعد از ظهور امام زمان (عج) دارد. داستان رجعت آن حضرت(س) در ضمن روایتی طولانی که در پرسش مفضل از امام صادق (ع) مطرح شده، آمده است. 🌷مفضل می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم: 🌸آقا، آیا پیامبر (ص) و علی (ع) با قائم (عج)خواهند بود؟ فرمودند: آرى، والله پیامبر(ص) و علی (ع) ناگزیر می باید قدم روى زمین بگذارند.... اى مفضل! گویا مى ‏بینم که ما ائمه(ع) آن موقع جلوی پیامبر(ص) جمع شده و به آن حضرت(ص) شکایت مى ‏کنیم که امت بعد از وى چه به روز ما آوردند، و مى ‏گوییم امت، ما را تکذیب کردند؛ بى ‏اعتنایى، نفرین، لعنت و تهدید به قتل نمودند، حاکمان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس کشتند. 🍀 در این وقت پیغمبر سخت گریه می کند و می فرماید اى فرزندان من! هر چه به شما رسید بیشتر به جد شما رسید. 🌼آن گاه فاطمۀ زهرا (س) مى ‏آید و از ظلم هایی که در حق او همسرش شده و غصب فدک‏، ملک خود توسط آنها، و رفتن به میان مهاجرین و انصار و ایراد خطبه ‏اش در خصوص غصب فدک، شکایت می کندسپس نقل می کند که چگونه جمعى امیر المؤمنین(ع) را از خانه خود براى بیعت گرفتن در سقیفه بنى ساعده بردند،... 💥بنابر این، طبق این روایت که مفضل از امام صادق (ع)نقل می کند، حضرت فاطمه (س) نیز جزو رجعت کنندگان خواهند بود؛ 📚بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷ 📚مهدى موعود، (ترجمه ج ۵۱، بحار الأنوار)، ص۱۱۶۶ 🔻 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣﷽❣ 🔲 قسمت سوم در میان درب و دیوار است زهرا نیمه جان العجل صاحب زمان ناله ی یا مهدی اش پیچیده بین آسمان العجل صاحب زمان شد شکسته بین‌ کوچه بازوی خیرالنساء یا اباصالح بیا هر کسی زد فاطمه را روبه روی مرتضی یا اباصالح بیا شد شکسته‌ گوشوار فاطمه در کوچه ها یا اباصالح بیا خورده سیلی از عدویش روبه روی مجتبی یا اباصالح بیا با لگد شد محتضر در پشت در خیرالنساء یا اباصالح بیا محسن شش ماهه در راه علی گشته فدا یا اباصالح بیا وقت غسل فاطمه، حیدر شده لطمه زنان العجل صاحب زمان در میان غسل،از پهلوی او خون شد روان العجل صاحب زمان مرتضی شد پیر، وقت دفن زهرای جوان العجل صاحب زمان خون به جای اشک از چشمان او گشته روان العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5890868003779643797.mp3
1.48M
🍃🌹🍃 خوانم حدیثِ کسا،در مدح آل عبا بر خَمسهٔ طیّبه،گویم درود و ثنا عشق این ها بُوَد در روح و جانم اِنَّما یُریدُ الله بر زبانم یا فاطمه یا زهرا... بیتِ اُمُّ السَّلَمه،جَنّتِ کبریا شد محل اجتماعِ،جمعِ آل عبا شد تحت کسا به امرِ حیّ دادار شد جای احمد و عترتِ اَطهار یا فاطمه یا زهرا... طبقِ حدیث کسا،که نورِ راهِ همه است مِحوَرِ اهل بیت و،کُلّ عالَم فاطمه است یار رب دلها را غرقِ تَوَلّیٰ کن ما را فداییِ راهِ زهرا کن یا فاطمه یا زهرا... این زهرا با این مقام،با این شُکوه و وَقار پهلویش بشکسته شد،در بین در و دیوار ‌شد در راه علی قَدِّ خمیده محسنش شهید و خودش شهیده یا فاطمه یا زهرا... شاعر:
1_7976459873.mp3
495.3K
❣﷽❣ ⚫️ 🏴 ⚫️ دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد زبان حال حضرت علی ع آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه شد قسمتم که شویم جسم تو را شبانه ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم امشب رسیده دستم بر بازوی شکسته بنشینـم و بگــریم بـر پهلوی شکسته ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم در موسم جوانی از من تو را گرفتند با ضـرب تازیانـه دیگـر چرا گرفتند ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم بر پیکرت بریزیم از اشک خود ستاره غسل تو گشته بر من شهادت دوباره ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم با چشـم بستـه خـود بر من نظاره داری چرا به هر دو گوشت یک گوشواره داری ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم چون من کسی نـدارد مراسم شبانه هم غسل مخفیانه هم دفن مخفیانه ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم بر یار مهربانم خون گریه کن مدینه هم بــر مدال بازو هم بر مدال سینه ⚫️ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم استاد حاج غلامرضا سازگار اجراسبک کربلایی هادی صالحی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_17016014893497244364025.mp3
5.37M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد ...😭😭 🎧 نماهنگ " شب‌های جمعه " کربلایی حسین ستوده🎤 هدیه محضر بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و شهدای صدراسلام صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
21717-1640876989929.mp3
801.8K
حسین جان حسین جان حسین جان حسین بیا این شب جمعهٔ آخری حسین عزیزم بشین روبروم همینکه موهات ونگا می کنم گره می خوره ناله هام توو گلوم سرِ شب شمردم کفن هامون و بمیرم الهی یه دونه کمه هزار تا لباسم برا یوسفی که در بین گرگا بمونه کمه دعا می کنم که شبیه خودم تویِ جای تنگی گرفتار نشی نبیم که در گودی ِ قتلگاه داری پاتو روی زمین می کِشی یه روز آخه دور تو خالی میشه می مونی چه تنها تو و خواهرت همه دسته دسته ته قتلگاه باشمشیر و نیزه می ریزن سرت بزرگ قبیله می گیره وضو یه نیزه می شه بینشون دست به دست لگد میزنه پهلوت و می‌شکنه یکی مثل اونکه پر من شکست شب جمعه ها قول میدم که بیام کنار تو ای یوسف بی سرم خونای گلو رو تمیز می‌کنم باچشمی ترو گوشه معجرم صدا می زنه پیش چشمام حسین با نعلای تازه بهم ریختنت به قدر کف دستی سالم نموند زیر شمشیر و نیزه ها از تنت قاسم نعمتی حضرت زهرا (س) زمزمه
تشییع جنازه ی حضرت زهرا (س) 🏴🏴🏴🏴🏴 😭😭😭😭😭 دل ما آب شده ناله بی تاب شده شهر پیغمبرتان همه درخواب شده پیش چشم تَر ما هستی طاها می رفت برسر دوش علی حضرت زهرا می رفت وای علی وای علی (2) جان ما برلب بود نیمه های شب بود پشت تابوت فقط ذکر ما یارب بود مخفیانه دل شب مادر مارا بردند دل بابای مرا از غم او آزردند وای علی وای علی(2) یاس ما پرپر شد ماتم مادر شد تک وتنها و غریب حضرت حیدر شد کودکان نیمه ی شب ناله و غوغا کردند همگی گریه برای غم مولا کردند وای علی وای علی(2) خانه ماتم شده بود آسمان خم شده بود چشم طفلان علی مثل زمزم شده بود ذکر بابای غریبم همه یاالله بود برسر دوش پدر جان رسول الله بود وای علی وای علی(2) 🏴🏴🏴🏴🏴 😭😭😭😭😭 یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
4_375760963535634543.ogg
147K
با نفس آقا مهدی حق پرست 😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴
. مادر س به امام حسن ع غصمو نخور پسرم بغضتو نبُر پسرم یه دفه نگی به کسی زدنم چطور پسرم زندگی همینه حسن رسم دنیا اینه حسن نکنه یه وقت پدرت چادرو ببینه حسن فدای اشکات حسن خون شده چشمات حسن چقد خجالت کشیدی جلو رفیقات حسن پریدی امااا نشد گوشواره پیدا نشد هر کاری کردی از زمین مادر تو پا نشد غریب مادر حسین #۲ جون من فدات یا علی فدا گریه هات یا علی وقتی که جلوم رو گرفت نزدم صدات یا علی با یه قلب پر منو زد نردیکای ظُر منو زد کسی جز حسن که ندید نانجیب چطور منو زد دیدن که تنهام زدن تو ملا عام زدن منو یه کم جلوتر از خونه ی بابام زدن همینکه رامو گرفت اشک چشامو گرفت صورت من رنگ همین چادر سیامو گرفت غریب عالم علی #۳ ( مادر آمده گودال ) قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت با قد کمون اومدم پسرم بمون اومدم من برای دیدن تو بین خاک و خون اومدم چه بی قراری حسین نفس نداری حسین من که نمردم سرتو زمین بذاری حسین تشنه و بی‌حال شدی راهی گودال شدی واجب الاحترامِ من ، چرا لگدمال شدی غریب مادر حسین
. پاره‌ی قلب نبی مظلومه زهرا کشته‌ی راه علی مظلومه زهرا در شعله یارِ خانه نشین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد عصمت کبرای حق با قلب خسته پشت درِ بیت وحی در خون نشسته از ضربه‌ی پا سقط جنین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد در پیش چشمِ ترِ زینب کبرا رفته ز هوش ای خد همسر مولا بسته دو دستِ حبل المتین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد با چادر غرق خون زهرای اطهر در کوچه‌ها می‌دود دنبال حیدر غلاف قنفذ حربه‌ی کین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد یابن الحسن مادرت در انتظار است یا منتقم انتقم او بی قرار است قم یا اَبالغوت عالم غمین شد الله اکبر فاطمه نقش زمین شد ✍ .👇
. در پشت در یارت اگر غرق خون شد۳ تنها نه یار تو چنین واژگون شد۳ ببین غنچه‌ی باغت رفته از دستم گرفت از من دشمن ثلثی از هستم محسنم شده شهید فدای سرت۳ قامتم اگر خمید فدای سرت۳ ای امام بی کسم علی یاعلی۳ ای امام بی کسم علی یاعلی۳ از زبان مولا (علیه السلام): ای رنگ رخسارت ز سیلی مکدر۳ رویت مکن پنهان ز چشمان حیدر۳ مگیر دستت بر دیوار توان من مسوزانم بانوی جوان من من تک و تنها شدم فدای سرت۳ طعمه‌ی اعدا شدم فدای سرت۳ فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳ فاطمه یافاطمه تویی کوثرم۳ ✍ .
. ▪️بند اول▪️ با عاشقای فاطمه می خونم یااباعبدالله منم با ماه علقمه می خونم یااباعبدالله وقت سوال و جوابم می خونم یااباعبدالله بدون ترس و واهمه می خونم یا اباعبدالله یااباعبدالله آقا تویی واسه دردم مرهم یااباعبدالله با تو آبرودارم تو عالم ساربون دل من یااباعبدالله واسه من تویی جوشن یااباعبدالله هر زمونی که می گم یااباعبدالله ناامیدمی شه دشمن یااباعبدالله یااباعبدالله ▪️بند دوم▪️ وقت تمنای عطا می خونم یااباعبدالله منم با دافع البلا می خونم یااباعبدالله همیشه جای شهدامی خونم یااباعبدالله بین نجف تا کربلا می خونم یااباعبدالله یااباعبدالله آقا باز هوایی هستم امشب یااباعبدالله گفتم کربلایی هستم امشب کن عطا به فقیری یااباعبدالله کی منو می پذیری یااباعبدالله حق بده که بخونم یااباعبدالله بسکه که تو بی نظیری یااباعبدالله یااباعبدالله ✍ .👇