eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام 🏴🏴 بند اول: مدینه دوباره شده تداعی می سوزه توی آتیشا یه خونه بدون عمامه و دست بسته یه آقا رو میبرنش شبونه می برنش تازیونه تو کوچه ها می زننش دیگه نایی نمونده توی بدنش، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق بند دوم: رو خاکا میکشنش پشت مرکب نداره پایی واسه ی دویدن میفته وقتی رو زمین با صورت😭 میخندن، چه بی حیا و دریدن سوخته پرش از وقتی اومدن اینا دور و برش جلوش حرف بد می زنن به مادرش، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق بند سوم: واویلا زنده شده واسه آقا غمای کربلا و کوفه و شام می بینه اهل بیتو انگار الان از مردم دارن میشنون هی دشنام بزم شراب اومده افتاده یادِ داغِ رباب میدنش با تعارف مشروب، عذاب، واویلا واویلا واویلا واویلا یا، مظلوم امام صادق شعر و ملودی: (یاحسین) 👇
. 🏴 یا شهادت حضرت علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول بازم حرفه هجومه،عده ای تو مدینه است بازم حرفه هیزم و،دود و آتیش کینه است میشه انگاری تکرار،قصه ی فاطمیه درِ اون خونه ای که،برا شیخ مدینه است مدینه،شده باز،فتنه ای دیگه بر پا ولیکن،ایندفعه،واسه فرزند زهرا شکسته،حرمته،آقایی تو کوچه ها بُردنش از تو خونش،آقامونو شبونه جلو اهل و عیالش،زدنش تازیونه نمیگن پیرمرده،واجبه احترامش سن و سالش زیاده،ضعیفه،نیمه جونه غریب آقام یا صادق 🏴بند دوم نفسش بند اومده،آقا زیر دست و پا میکِشید از دلش آه،وقتی میشنید ناسزا بی عصا پا برهنه،میدُوید از رو خاکا تا زمین میخورد پامیشد و میگفت یا زهرا به حاله زار و مضطره آقا خندیدن به اشکای چشماش بی حیاها خندیدن تا اومد،رو لبهاش،نام زهرا خندیدن بمیرم که رو گونش،نشسته گرده کوچه جونشو رو لب آورد،هوای سرده کوچه میخونه روضه هربار،از غم و رنج کوچه واسه این خونواده،پُره از درده کوچه غریب آقام یا صادق 🏴بند سوم تا شدی روبرو با،شخصه ملعونه منصور سه بار اون بی حیا به،روی تو شمشیر کشید هر سه بارم میدید که،شده ظاهر پیمبر خشم پیغمبرو دید و اون از ترس میلرزید یا رسول الله کاش بودی آقا کربلا تو بودی،نمیشد،که حسینت سر جدا نمیرفت،چهل منزل سرش رو نیزه ها نبودی که بُریدن،لبه تشنه سرش رو نبودی که به غارت،بُردن انگشترش رو نبودی که زدن به،اسباشون نعل تازه تو نبودی که پامال،کردن اون پیکرش رو غریب آقام حسین جان ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
❁﷽❁ ❤️ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نام تو ذکر خوش وقت سحرهای من است کربلای تو حســین ! آخرِ دنیـــای من است بارهـــا زاِئــر تو باشـــم اگـر ، باز کم است حـــرم پاک تو هر لحـــظه تمنـای من است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ .
متن شعر و روضه شهادت حتی قلم ز شرح چنین غصه قاصر است قبر امام تولیتش دست کافر است حین قدم زدن به امامت سلام کن کمتر بایست! زائر این خاک عابر است ما شیعه ی حلاوت یک قال صادقیم نَقل حدیث اوست که نُقل منابر است شیخ الائمه، عالم آل محمد اوست یعنی یمی که یک نم از آن، علم جابر است فرموده حضرتش که "نوحوا علی الحسین" بانی گریه اوست اگر روضه دایر است در شیوه ی جسارت ابن ربیع ها نسل علی و فاطمه بودن مؤثر است آتش، طناب، کوچه و مأمور بد دهن دشمن چه در شکنجه ی معصوم ماهر است بانوی پا به ماه ندارد به خانه اش حداقل از این جهت آسوده خاطر است هرجا دری یا جگری سوخت شک نکن آتش بیار شهر مدینه مقصّر است...
نوحوا علی الحسین که این کار فاطمه است این اشک دیده ها همگی یار فاطمه است نوحوا علی الحسین که جدم غریب بود گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود نوحوا علی الحسین که لب تشنه جان سپرد بیش از هزار و نهصد و پنجاه ضربه خورد نوحوا علی الحسین در خاک و خون نشست هرکه رسید در بدنش نیزه را شکست نوحوا علی الحسین که مویش کشیده شد جان داشت جد من که گلویش بریده شد نوحوا علی الحسین که در بین ازدحام با ضربه ی دوازدهم کار شد تمام نوحوا علی الحسین که ذبحش حرام بود چشمان او هنوز به سوی خیام بود نوحوا علی الحسین که میدید خواهرش تاراج میشود همه هستش برابرش نوحوا علی الحسین که با صورتی کبود چشم سر بریده ی او باز مانده بود نوحوا علی الحسین که با زجر کشتنش چیزی نمانده بود ز رگهای گردنش با نوای حاج حسین سیب سرخی شهادت امام جعفر صادق ۱۴۰۱.
Shahadat Emam Sadegh 1401 Sibsorkhi [Mohjat_Net] (1) (1).mp3
2.54M
با نوای حاج حسین سیب سرخی شهادت امام جعفر صادق ۱۴۰۱
. علیه السلام بند اول: باز خدا روضه خونه دوباره سوخت یه خونه دوباره حمله کردن خونه ای رو شبونه آسمون تیره تر شد خونه تا شعله ور شد انگاری باز تداعی روضه ی میخ و در شد باز هیزم و باز طناب باز بوی آتیش و دود باز تازیونه زدن باز شونه ای شد کبود تو کوچه آقای ما همه دیدن می برید پیره مردی شصت ساله پشت مرکب می دوید امون از این روزگار بند دوم: بدونِ یار و یاور با حالِ زار و مضطر کشیدنش تو کوچه شبیهِ باباش حیدر ناسزا می شنید و خونِ دل می کشید و با پاهای برهنه روی خاک می دوید و نه عمامه روی سر نه توی دستش عصا دائم میخورد رو زمین امام مظلومِ ما نفس نفس میزد و توون نداشت دست و پاش شکستن حُرمتشو جلو چِشِ بچه هاش امون از این روزگار بند سوم: میونِ کاخِ منصور روضه خونه با زهرا شده زنده دوباره کربلا واسه آقا تا که میبینه خنجر میباره اشکِ ماتم یاده راسِ بریده میسوزه تو تب و غم توون نداره تنش خونی شده پیرهَنش از شدته سَم داره ‌میاد خون از دهنش خدا رو شکر که نشد تنش دیگه بی کفن خدا رو شکر که سرش جدا نشد از بدن امون از این روزگار ✍️به قلم: (یاحسین) .👇
بسمه تعالی‌ج! حدیثی ودرسی ازفرمایشات امام صادق علیه السلام: امام صادق علیه السلام می فرماید: إنَّ الْمُؤْمِنَ أَشَدُّ مِنْ زُبُرِ الْحَدِیْدِ إنَّ زُبُرَ الْحَدِیْدِ إذأُ دْخِلَ النّارَ تَغَیَّرَ وإنَّ الْمُؤْمِنَ لَوْقُتِل ثُمَّ نُشِرَثُمَّ قُتِلَ لَمْ یَتَغَیَّرْ قَلْبُهُ.۱ افراد با ایمان از قطعات آهن محکمترند چه اینکه؛ آهن هنگامی که وارد آتش شود تغییر می کند، اما مؤمنان اگر کشته شوند و سپس زنده شوند و باز کشته شوند، تغییری در روحیه آنها پیدا نمی شود. توضیح اندک حدیث شریف: زندگی مجموعه‌ی است از مشکلات و مسائل پیچیده، که افراد کم استقامت بزودی در برابر آن زانو می زنند و از میدان فرار می کنند، اما آنها که در پرتو ایمان، استقامت دارند به هیچ وجه در برابر انبوه مشکلات تسلیم نمی گردند. چون آنها می دانند در راه اطاعت فرمان پروردگار، درراه پرهیز و دوری از گناه، و درراه سربلندی و عظمت، همیشه موانعی وجود دارد، و رسیدن به این افتخا رات، نیازمند به خویشتن داری و فدا کاری و ایستادگی در برابر هوس های سرکش و در برابر مشکلات دیگر است، لذا در راه دین از هیچ نوع تلاش و کوششی نمی ایستند و از حوادث نمی هراسند. بسیاری از ما انسان ها در طول زندگی با مشکلاتی مواجه شده و اساساً زندگی بدون مشکل و رنج وجود نداشته و نخواهد داشت؛ کما اینکه خداوند تبارک وتعالی در قرآن کریم در آیه ۴ سوره مبارکه "بلد" می‌فرماید: *لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ.* ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقّت آفریدیم و به بلا و محنتش آزمودیم، ابن عبّاس و سعید بن جبیر از مفسران قرآن کریم در تفسیر این آیه شریفه می‌گویند: یعنی در تعب و سختی و رنج؛ انسان مصیبت‌های دنیا و سختی‌ های آخرت را متحمّل می‌شود، و فرزند آدم همواره متحمّل سختی و ناراحتی می‌ شود تا از دنیا بیرون رود، که این سختی ها ابعاد مختلفی داشته و در دوره‌ های متعدد، حتی هنگامی که در شکم مادر بوده‌ایم را نیز شامل می‌شود. براین اساس در زندگی گریزی از سختی و رنج نیست و همه افراد حتی انسان های ثروتمند و باصطلاح پولدار نیز دچار مشکل خواهند شد، و از این قاعده مستثنی نیستند، اما آنچه در برخورد با مشکلات باعث سختی و تلخی زندگی یا آسانی و شیرینی آن در کام ما می‌ شود، نحوه تعامل ما با این مشکلات است، اگر ما فردی منفی نگر، ضعیف، بی ایمان و کم اعتماد بنفس در برابر مشکلات باشیم، قطعاً زندگی در کام ما تلخ خواهد بود، و همواره زندگی روی ناخوش خود را به ما نشان خواهد داد، اما اگر ما مشکلات را نعمتی از خداوند برای خود بدانیم، برای حل آن به خدای متعال توکل و اتکا داشته باشیم، ضعیف النفس نباشیم و افکار منفی و عوامل درونی تقویت کننده مشکلات را از خود دور کنیم، به فضل الهی نه فقط زندگی شیرینی خواهیم داشت بلکه بر تمام مشکلات فائق خواهیم آمد و آنها را برطرف می‌کنیم. منبع: ۱- سفینه البحار، جلد ۱، صفحه ۳۷. اللهم عجل لولیک الفرج.
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔥نمیخوام اول روضه، تیر خلاصو بزنم آخه روضه ی امام صادق، میمونی بین کربلا و مدینه ☑️شیخ جعفر میگه حسنین دنبال باباشون میدویدن نمیدونم همون صحنه بود.. ☄مادرمون یه دست به پهلو یه دست به دیوار اومده کمربند آقا رو گرفته 😭هرچی غلاف زدن، نشد تازیانه زدن نشد جداش کنن فاطمه س ☑️یه بی حیایی گفت من میدونم این خونواده رو عفت خیلی حساسه گرفتی دیگه ها؟؟ 😭😭😭 🔸زِ هُرم شعله ي در ياس را كه پژمردند 🔸در آن هجوم علي را به ريسمان بردند 🔹ميان تلخي آن صحنه ي غبارآلود 🔹شكست قامت مرد و مدينه شاهد بود 🔰از اینجا میتونم گریز بزنم نوشتن برا امام صادق، 4هزارتا شاگرد بود تو مدینه 4هزارتا شوخی نیست ☑️از یه طرف میگی 72تن یاران امام حسین، غوغا کردن تو کربلا... 💠اون لحظه ای که دستای آقارو بستن این پیرمرد رو میبردن این 4هزارتا شاگرد کجا بودن ارث برد از جد غریبش امیرالمومنین ☑️کجا بودن اوناییکه سر سفره ی پیغمبر بزرگ شدن نون و نمک علی رو خوردن کجا بودن اون صحنه ای که جلو چشم مولا... 😭😭😭 🍃از آن غروب غم انگير، چند سال گذشت 🍃كه باز خاطره ي كوچه از خيال گذشت 🔘مدينه همدم اندوه دودمان 🔘و باز شاهد مردي ز خاندان ◀️كه باز آمده آتش در آستانه ي او 💠همچین که آتیش زدن در خونه ی آقارو، نازدانه های امام صادق،،، زن و بچه های امام صادق تا دیدن آتیش زبانه میزد مث بید میلرزیدن 😭😭😭 🔰آی قربون دلت برم اما کسی آسیب ندید کسی جراحتی بهش وارد نشد خیمه ها میسوزن و معجرا میسوزنو دامنا ... 😭😭😭 🔹كه باز آمده آتش در آستانه ي او 🔹هزار شكر كه محسن نداشت خانه ي او رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند ☑️گفت با هرحالی که هست، آقارو بیارید امشب میخوام کارو تموم کنم رسيده اند كه از باغ، لاله را ببرند امام صادق هفتاد ساله را ببرند 🔸تصورش چقدر سخت مي شود اي واي 🔸بزرگ طايفه در كوچه مي دود اي واي 🔹كسي نگفت مگر پيرمرد بُردن داشت؟ 🔹تَن نحيف مگر تازيانه خوردن داشت؟ 🔸ميان گريه ي آرام او بلند نخند 🔸به دست بي رمقش لااقل طناب مبند 😭😭😭😭😭 ☑️من دارم میگم پیرمرد هفتاد ساله رو پشت ناقه میکشوندن ✔️آقامون سن و سالی داشت... درست اما مرد بوده یه دختر سه ساله،چهل منزل پشت ناقه دَووندنش ✔️یه دختر سه ساله ی یتیم، با تازیانه میزدنش 😭😭 از آقایی داریم میخونیم، میگفت روضه بخون ما گریه کنیم دلم برا روضه ی جد غریبم حسین، تنگ شده این همه آوازه ها از شهر بود گرچه از حلقوم عبدلله بود.
▪️نوحه حضرت ابوالفضل(ع) گلدیم هرایه قارداش ، ای قهرمان ابوالفضل سیندی بِلیم غمیندن ،یاتما اویان ابوالفضل بزم وصاله قارداش ، باشین یارا گئدیرسن سن بیل رقیه جانی ، من سیز هارا گئدیرسن باب المراد ابوالفضل باب النجاه ابوالفضل گلدیم هرایه قارداش ، ای قهرمان ابوالفضل سندی بلیم غمیندن ، یاتما اویان ابوالفضل بزم وصاله قارداش ، باشین یارا گئدیرسن سن بیل رقیه جانی ، من سیز هارا گئدیرسن بیر بوسه وئر حسینه ، گولدن گوزل ئوزوندن قولسوز نچه چکیب سن ، اوچ پراوخی گوزندن ای کاش یئره آتایدون ، مشکی اوزون گلیدون اصغر اولیدی سنده ، گوزیاشیوی الیدون باب المراد ابوالفضل باب النجاه ابوالفضل اوخ سینه وی اوپوبدی ، مین دفعه مین طرفدن اوچ شعبه اوخدان آرتیق ، داشلار اپوب هدفدن باش کاسه سی سینیبدی ، آهن عمود دینده گویا اولوب دی پر پر، گول شاخه سی چمنده کربوبلایه قارداش ، آتش ووران سسیمدور آز اوپ ایاقلاریمدان ، شرمنده لیق بسیمدور صدپاره سینه ن اوسته، دشمن باخیر سورونمه قلبیم آلیشدی قارداش ، گوزیاشیوه بورونمه باب المراد ابوالفضل باب النجاه ابوالفضل قالسام اگر یانیندا ، بیکس رقیه م آغلار گئتسم اگر خیامه ، بس کیم گوزووی باغلار بیر دسته تشنه جیران ، الان یولا باخیلار سقّانی آختاریرلار ، هِی ساق سولا باخیلار گلدیم هرایه قارداش ، ای قهرمان ابوالفضل سندی بلیم غمیندن ، یاتما اویان ابوالفضل بزم وصاله قارداش ، باشین یارا گئدیرسن سن بیل رقیه جانی من سیز هارا گدیرسن باب المراد ابوالفضل باب النجاه ابوالفضل گلدی سسون خیامه ، دیل دوشدی پیچ و تابه قیزلار بیر آیری نوحه ، اورگَدیلر ربابه بیر عدّه سی دییردی ،قولسوز سواره لای لای بیر عدّه سی دییردی ،وای شیرخواره لای لای باب المراد ابوالفضل باب النجاه ابوالفضل ✍بقلم استاد کلامی زنجانی
بسم‌الله الرحمن الرحیم روضه امام صادق ع (ترکی) زهرا باش آچوب صادقه نوحه دیر اوغلوم بو غمده یانار شیعه ی اثنا عشر اوغلوم چوخ ائتدی جفا او مولایه اذیت اوت ویردیلار ظلمیله یانوب بیت امامت یاندیردی دل عالمی بو غملی حکایت بو غمله بئله شیعه اولار نوحه خوان آغلار یا صاحب الزمان 😭 امام صادقی شبانه گتدی لر نزد منصور دوانقی منصور دوانقی لعنت الله اوچ مرتبه شمشیری چکیب امامی شهید ایلیه بار سوم شمشیری غلاف الدی ددی احترامینان اقانی قیترون منزله سوال الدیلر اوزی دستور وئرمیشدی امامی گتیرک نه اولدی منصرف اولوبسان ددی اوچ مرتبه شمشیری چکدیم امام صادقی شهید ایلیم اما هر اوچ مرتبه ده گوردیم پیغمبری کسدی ددی اگر منیم بالامین اوستونه شمشیر چکسن دودمانوی کن فیکون ایلرم یا رسول الله ایستیم دیم بوردا بیر شمشیر برهنه گوردون طاقت گتیره بیلمدون مانع اولدی. اما کربلاده زینب گلیب ،بالای تله زینبیه باخدی بیر سمت قتلگاه گوردی شمشیر گلر یوخاری گلیب ،نیزه لر گوه گلیب ،گینه هامیسی بیر نقطیه فرود گلیر یا الله😭 زینب اللرین قویدی باشینا هی سسلنوردور وا محمدا ، وا علیا ، وا اماما ، وا حسینا 😭 یا رسول الله قارداشیم حسینی قریب یره سالیبلار ایسیرم دیم یا امام صادق ،آقا جانم اوچ مرتبه سنون اوستوه شمشیر چکدیلر اما داهی چوب خیزران دوداخلاروا ویرمادیلار آقای من درستی سنی زهرینن مسموم الدیلر سنه زهر وردیلر سنی شهید الدیلر اما امام هفتم سنون بدنوی غسل ائتدی ، نماز قیلدی، تشییع جنازه ائتدی ،،تمام شاگردلرون گلدی،، هاموسی سنه آغلادیلار ، اما یا اباعبدالله قربان جانوه 😭 اوچ گون بدنی قالدی گونلر قاباقیندا کربلا تپراقین اوستونده ، او عریان بدن او باشسیز بدن .اوچ گون قالیب کربلا چولونده بارماقی کسیلیب ، لباسلاری غارت اولونوب سسله یا حسین التماس دعا ۱۴۰۳/۲/۱۱ 🌴🌴🌴🌴🌴🌴
شهادت حضرت امام صادق علیه السلام ✍️ حاج اصغر فرشچی ( عدلی تبریزی) سبک : ازوم گوردوم...اگرصبح قیامت را.. امام صادقه آغلا عدو ظلمی عیان اولدی اسوب باد جفائیله گل عمری خزان اولدی یوموب گوز ناطق قرآن قویوبدی شیعه سین نالان ایدوب تفسیرقرآنی نمازی ساخلیوب برپا مسلمان قشرینه مذهب نهالین ایلیوب معنا ویروب علامه لرتعلیم اولا شرع نبی اجرا دایانسون گردش دوران ایشی آه و فغان اولدی درِ دانشگه دینه یازون استاد دین اولدی گلسـتان باغبانیدی ولی آفاتیدن سولدی ویروبلر زهر کین قلبی شرار دردیلن دولدی اثرسالدی جفا زهری گیدوب سلب توان اولدی جسارت ایلدی منصورویروب آفاقه اود سالدی یدیردوب جبریلن انگورامامدان تاب دل آلدی امام عصری اولدوردی بالالاری یتیم قالدی سالوب اود قلب اطفاله وجودی غنچه قان اولدی جوار باقر و سجّاد بقیعده بو امام یاتدی اولیدی عالمی ویران گوزوندن عالمی آتدی گیدوب گورسون نیه زهرا اوگوزیاشین قانا قاتدی وجودون گرغم آلموشدی ندن قدی کمان اولدی ایدوب ایثارجان اولدی محّمد مکتبی احیا او مکتبدن چخوب دورت مین اولوب استاد دین دانا بیله دانشگه واستاد گورنمز واردی تا دنیا ولی افسوس خموش اولدی مزار ایچره نهان اولدی بقا یوخ دور بوعالمده بودنیا فانی دور فانی تمام خلق اولونموشلار گید للرراه عقبانی خدایه آندولا «عدلی» یوولماز اصغرین قانی نه اتموشدی او شش ماهه اونون جانین آلان اولدی ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
402.7K
رفیق اربعین فصل غم یادته؟! تو جاده میرفتیم با هم یادته؟! تو هیئت دعامون فقط کربلا چه راحت میرفتیم حرم یادته؟! کفران نعمت کردم ببخش آقا اگر اذیت کردم ببخش آقا با هر کسی به غیر از تو اگر رفاقت کردم ببخش آقا قسم به مادرت نزار که راه بسته بشه قسم به مادرت نزار دلم شکسته بشه قسم به مادرت نزار که راه بسته بشه آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت میدونم که از دست تو بر میاد ترحم به این نوکر خونه زاد مگه من قراره چقدر عمر کنم دلم روضه های محرم میخواهد کفران نعمت کردم ببخش آقا رو سینه پاکت رد پا چی بود؟ بریدن سرت از قفا چی بود؟ تو که تموم شد کارت زیر دشنه نعل های تازه دیگه برای چی بود؟ کشته بی سر و عریان نمیکنن به خدا کشته بی کس رو خاک نمیکنن رها
123.6K
چه شب هائی که نان دادم به سائل ها و بشنیدم که می گفتند یا رب از علی برگیر داد ما
145K
نه آن سائل مرا بشناخت در دامان تاریکی نه من در نزد او کردم برایش نام خود افشا
.👆 الا ای تیرگی های شب ای خاموشی صحرا زمین ها آسمانها کهکشان ها گوش سر تا پا ببینید از دل بشکسته آوای که می آید که نزدیک است بنیاد فلک را بر کند از جا کدام افتاده از پائی به خاک تیره افتاد که گوئی خاک ، معشوق است و او چون عاشقی شیدا به پای نخل های کوفه اشک کیست میبارد ؟ که آب از چشمه چشمش بنوشد نخله خرما به گرد نخل ها در ظلمت شب گشتم و دیدم امیر المومنین را محوذات خالق یکتا نه خوفش از حجیم و نی هوای جنتش بر سر نه در افسوس دیروز و نه در اندیشه فردا ز خشم افکنده بر اعضای دنیا لرزه و گوید که ای دنیا چه خواهی از علی عالی اعلا منه پوسیده دامت را به زیر پنجه شاهین میفشان دانه های پوچ خود را جانب عنقا تو و این خط و خال و عاشقان سینه چاک تو من و این اشک و آه و ناله و بیداری شب ها من از آغاز عمر خود طلاق دائمت گفتم ز چشم دورتر شو دور ، غری غیری ای دنیا نه سیراب از تو می گردند بلکه تشنه تر گردند اگر ریزی به کام تشنگان خود و صد دریا خدا داند ز کل گنج هایت دوست تر دارم که طفلی بی پدر لب وا کند گوید به من بابا بگرد ای آسمان دیگر نیابی رهبری چون من که با اشک فقیری شهریاری کند سودا به روز از تیغه شمشیر او خون عدو ریزد به شب از چشم گریانش ببارد اشک در صحرا ندارم بیم خیزد گر همه عالم به جنگ من ولی از گریه طفل یتیمی لرزدم اعضا اگر با حلقه های آهنینم سخت بر بسته کشانندم به اوج کوه ها بر سخره صما و گر از سیم و زر پر گردد این گردون و گویندم که از آن تو دنیا و تمام هست آن یکجا به مزد اینکه گیرم دانه ای را از دم موری به حق حق نیازارم ز خود مور ضعیفی را امیر مومنان و ظلم بر افتادگان هرگز علی مرتضی و رنج بر بیچارگان حاشا با مهر و وفا مردم زمن دیدند بی وقفه بی در پاسخم جور و جفا کردند بی پروا میان دوستان خود چنان تنهای تنهایم که شب با چاه ، دور از چشم یاران میکنم نجوا از آن کودک که دارد شوق بر پستان مام خود علی را مرگ خوشتر با چنین غم های جان فرسا چه شب هائی که نان دادم به سائل ها و بشنیدم که می گفتند یا رب از علی برگیر داد ما نه آن سائل مرا بشناخت در دامان تاریکی نه من در نزد او کردم برایش نام خود افشا تو هم دنیا چو آن سائل مرا نشناختی هرگز که خون کردی دل زار مرا پیوسته بی پروا تو ، بین دشمنان ، دست توانای مرا بستی تو حقم را گرفتی و نهادی در کف اعدا تو فرزند مرا در بین آن دیوار و در کشتی تو پیش چشم من سیلی زدی بر صورت زهرا تو دست ظلم بگشودی زدی برخانه ام آتش تو تنها حامیم را پشت در انداختی از پا ز من مخفی مکن ای چرخ دون پرور که می دانم همین شب ها به خون سر شود مظلومیم امضا همین شب ها به محراب دعا در مسجد کوفه به خاموشی گراید مشعل تابنده تقوی مکن مخفی زمن دنیا که خود آگاهم و دانم شود فرقم دو تا در راه ذات خالق یکتا همین شب ها چو شب های سیاه مسجد کوفه شود در ماتمم نیلی لباس زینب کبری علی از شدت عدل و مروت کشته شد (میثم) که جاوید است تا صبح قیامت عدل آن مولا ✍ .
مداحی_آنلاین_امام_رضا_خیلی_دوست_دارم_کرمانشاهی.mp3
1.65M
⏯ استودیویی احساسی 🍃قدم قدم داره دلم میزنه فریاد 🍃با چشم گریون جلوی پنجره فولاد . 🎙 امیر_کرمانشاهی 👌بسیار دلنشین السلطان_اباالحسن💚 💚