138- SMozenzadeh-Golchin Sine Zani Qadimi (44).mp3
2.67M
دورسنه قربان گئدیرم رقیه رقیه
بیادسلطان والذاکرین حاج سلیم موذن زاده
دور سنه قوربان گئدورم رقیّه ،رقیّه
دور سنه قوربان گئدورم رقیّه ،رقیّه
گور نه پریشان گئدورم رقّیه ،رقیّه
دور بالا عمّون قولونی آچوبلار،آچوبلار
هم صاقینی هم صولون آچوبلار،آچوبلار
کرب و بلانین یولونی آچوبلار،آچوبلار
اکبره مهمان گئدورم رقیّه،رقیّه
دور ئوزوم آلّلام گوزون قاداسین،قاداسین
الده قالوب غارت اولان اساسین، اساسین
من کیمه سوغات آپاروم لباسین، اساسین
دیده سی گریان گئدورم رقیّه،رقیّه
گون که باتار روشن اولار چراغلار، چراغلار
کیم سنی غربتده گلوب سراغلار، چراغلار
قبرورون اوسته اوتوروب کیم آغلار، چراغلار
من که یانوندان گئدورم رقیّه،رقیّه
گئتدون ئوزون قالدی آدون دیلیمده، دیلیمده
یوخدی فراقونده توان دلیمده ، دیلیمده
خورداجا گوشواره قالوب الیمده، دیلیمده
قلبیم اولوب قان گئدورم رقیّه،رقیّه
وای منی گوزدن نیه بس آتوبسان، آتوبسان
خون دلیم گوزیاشیما قاتوبسان، آتوبسان
قبریده یورقون یارالی یاتوبسان، آتوبسان
من ولی نالان گئدورم رقیّه،رقیّه
وادی بطحا یولووی گوزتلور، گوزتلور
عترت طاها یولوی گوزتلور، گوزتلور
غمزده صغرا یولوی گوزتلور، گوزتلور
ایلورم افغان گئدورم رقیّه،رقیّه
گوزلرون آچ بیر بیره وور دوداقون، دوداقون
سویله عزیزیم نجه دی ایاقون ، دوداقون
وای بالا ئولدوردی منی فراقون، دوداقون
مونس هجران گئدورم رقیّه،رقیّه
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_6005846421482243527.mp3
2.05M
زبانحال رباب
ای بوغازین اوچ پراوخ تشنه بیچن اصغریم
ئوز یاراسنان آخان قانی ایچن اصغریم
تشنه ویرن جان بالا؟ جان سنه قربان بالا
گل نجه گور دوتموشام شام غریبان بالا
مونسیم دلبریم هارداسان
اصغریم اصغریم هارداسان
من گچن آخشام بالا صبحه کیمی غم یدیم
ساکت اولوب یاتمادین هی سنه لایلای دیدیم
شب عاشورا نیلیدی اصغری آرام الیه بولموردی
بئله یانا یانا دییردی
لایلای ننه قربان گوزوه صود امر اوغلوم
یات بوگجه نی بلکه سو اولدی سخر اوغلوم
نقدر اله دی آرام الیه بولمدی
من گچن آخشام بالا صبحه کیمی غم یدیم
ساکت اولوب یاتمادین هی سنه لایلای دیدیم
سن منی علت ندور گوزدن آتوبسان بالا
آختارورام بولمورم هاردا یاتوبسان بالا
مونسیم دلبریم هارداسان
اصغریم اصغریم هارداسان
بانوای حاج نادر جوادی اردبیلی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_6005846421482243510.mp3
4.29M
سبک شور
منه ده وار-اولومدن قبریوینن منه ده وار
بو اولمه ده سوزول دن منه ده وار
چتین گوندی بو گونن منه ده وار
یوخودان هچ اویانمادیم
دیدیلر من اینامادیم
گچدی عمریم ولی سنه
یاخچی نوکر اولامادیم
(اقام اقام اقام اقام سنه قربان آتام آنام)
منه ده وار-بو دنیا عبرتینن منه ده وار
قیامت وحشتینن منه ده وار
او قبرین ظلمتینن منه ده وار
عهدیم اوسته دایانمادیم
حرمتین ساخلیامادیم
حیف اولا روضه لرده من
سنه چوخ آغلیامادیم
(اقام اقام اقام اقام سنه قربون آتام آنام)
منه ده وار-سولوپ هر دم سارالماخ منه ده وار
یقینیم وار قوجالماخ منه ده وار
لحد آلتیندا قالماخ منه ده وار
منی اغیاره قاتماران
فکریوی باشدان آتماران
هامی یادان چیخاتسادا
منی یادان چیخاتماران
(اقام اقام اقام اقام سنه قربون اتام انام)
منه ده باخ-قیامت باشلاناندا منه ده باخ
صف محشر ده اقا منه ده باخ
غریبم جان زهرا منه ده باخ
هر گجه آغلارام حسین
یاسیوی ساخلارام حسین
سنده منیم یاسیمه گَل
گلمسن آقلارام حسین
📢حـاج مـــهدی رســـولی
🔶منه ده وار...
#سبک شور
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بانوای حاج مهدی رسولی
1.2M
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#تک_ضرب #سه_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
آمده ماه محرم
ماه درد و رنج و ماتم
آمده کربلا پور حیدر
خون شده قلب زهرای اطهر
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
آمده با نوجوانش
اصغر شیرین زبانش
در کنارش بود روح احساس
شیر یل چون اباالفضل العباس
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
زینبِ او در کنارش
گشته هر دم بی قرارش
گرید و سوزد و ناله دارد
بهر پرپر شدن لاله دارد
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
یا حسین روح و روانم
تو ببین اشک و فغانم
من برایت بمیرم حسین جان
غربتت را نبینم حسین جان
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
کربلا باشد منایم
من در این جا جانفدایم
این زمین جایگاه حسین است
روی آن قتلگاه حسین است
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
می شوم ای نور دیده
من در این جا سر بریده
می رسد جان من بر لب من
کن صبوری تو ای زینب من
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
اندر این جا ظالمانه
دشمنت با تازیانه
می زند بر تو و بچه هایم
روی نیزه به فکر شمایم
یا حسین یا حسین یا حسین جان...
✍حاج رضا یعقوبیان
مداح اهل بیت کربلایی درویشی🎤
.
|⇦•اول راه جمع شدن بسیاری....
#قسمت اول#روضه وتوسل به اصحاب سید الشهدا
علیه السلام اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد
●━━━━━━───────
"اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَاَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعا..
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.."
اول راه جمعِ بسیاری؛ نامه دادن محضر سلطان
بی وفاها یکی یکی رفتند گرچه ماندند بهترین یاران
*امشب، شب بهترین یارانِ، ابی عبدالله یه مدال داد به همه ی این شهدا، یه مدال عمومی برا همه ی اصحابش، که یه جمله ای فرمود: إِنِّي لَا أَعْلَمُ أَصْحَاباً أَبَرُّ وَ أَوْفَى مِن أسْقا..حضرت فرمود من از این شهدا از اینایی که توکربلا در رکابم به شهادت می رسند بهتر وبا وفاتر ندیدم...این مدال عمومی بود.*
یک به یک آمدند کرب و بلا، دور اربابِ عشق جمع شدند
مثل هفتادو دو گلِ عاشق، همه پروانههای شمع شدند
زینب آرام بود وقتی که، یار سوی غریب میآمد
آن طرف سی هزار آمده و، این طرف هم حبیب میآمد
*به لشگر دشمن هی اضافه میشدن. وقتی لشگر اضافه میشد نامردا دَمّام میزدند، طبل میزدند، شادی می کردن، این طرف بچه های حسین توخیمه ها می لرزیدند. هی میگفتن چی شده ؟ میگفتن لشگرِ کمکی برا دشمن اومده. بچه ها بهم میگفتن مگه ما چند نفریم؟! آخه این هشتاد وچهار تا زن و بچه لشگر کمکی می خواد؟ میومدن به عمه اشون میگفتن، عمه پس برا ما کی لشگر کمکی میاد؟چرا برا ما نمیاد؟ عمه میگفت: صبر کنید لشگر ما تو راهه داره میاد. یهو به خانم حضرت زینب خبر دادن دوتا سوار دارن میان. خانم خوشحال شد گفت: بچه ها رو خبر کنید. همه از خیمه ها اومدن بیرون ببینن لشگر کیه. دیدن دوتا پیرمرد دارن میان. خانم فرمودن:اینم لشگر باباتون حسینه، این حبیبِ، اینم مسلم ابن #عوسجه است.ابی عبدالله به بعضی از شهدا جدای از اون جمله، مدال خصوصی داده. یکیش همین حبیبه."مِنَ الغَریبِ إِلی الحَبیب" گفت #حبیب پاشو بیا، آقات، تو بیابون تنها مونده. پاشوبیا حسین رو غریب گیر آوردن. *
با حبیبان که راه میوفتی، عشق را باید انتخاب کرد
مسلم عوسجه به ما آموخت، چهره با خون خّضاب باید کرد
زن و فرزند را رها کردو، رفت با عشق آشنا بشود
عشق یعنی زُهیرِ عثمانی، خواست صد مرتبه فدا بشود
*جَذبه ی امام بود هرکس که می رفت راهش رو عوض می کرد انقدر راهش رو عوض کرد بالاخره ابی عبدالله گرفتش. نقش همسر #زهیر بعضی وقتها ندید گرفته میشه چقدر معرفت داشت همسر زهیر.چند بار فرستاده ی امام رو رد کرد آخرین بار زنش بهش گفت خجالت نمی کشی میدونی کی برات پیغام داده؟ این پسرِ پیغمبره. سراغ همه نمیره ، خیلی خاطرتو خواسته دنبالت فرستاده. راهش انداخت رفت نزد ابی عبدالله .این زهیری که رفت با زهیری که برگشت متفاوت بود با اکراه رفت اما وقتی برگشت رو پاش بند نبود. گفت حسین من رو خرید....*
بیست سالِ تمام هر شبو روز
از اّجل خواست تا امان بدهد
آرزوی بُرِیر این بوده است
در رکاب حسین جان بدهد
در میان سواره های یزید
این دلاور پیاده میجنگید
بوی صِفِین داشت شمشیرش
مثل حیدر جُناده میجنگید
رفت عابِس برهنه در میدان
مستِ مست از می سبوی حسین
ما همه عاشقیم اما او
شاه دیوانگان کوی حسین
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#شب_چهارم_محرم
#اصحاب #روضه_اصحاب
#سید_مهدی_میرداماد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
16430851_614.mp3
27.14M
|⇦•اول راه جمع شدن بسیاری...
#روضه و توسل به سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ چهارم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد
🏴#حضرت_رقیه_سلام_الله
🏴#روضه
🎤مداح :حاج استاد میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السلام علیک یا رحمت الله الواسعه و یا باب نجات الامه
حسین........
من نمیدونم تو اون تاریکی خرابه ،نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم ِ....
انقده بچهها ترسیده بودن ، انقده لرزیده بودن ،از سرمای شب خرابه سقفی نداشت ' نگهبان هایی گذاشته بودن ،لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف میزدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام ِ عالم ِ به همه زبان هاست ، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم...،اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: "یا ابتا....من الذی قطع وریدک"،این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد...
حسین.......
حالا داره با بابا حرف میزنه ،این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده......... ،حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد....،"فیض آماده است " صدازد بابا.... بابا.....
*داری با خود هزار نشونه
لبات به رنگ ارغوونه
نگو که کار خیزرونه*
بابای خوبم.....،حسین ........
چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من يه مشابهتي پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده ،لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم ِ... ،این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، حسين......
#روضه جانسوز خرابه شام
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااااا_ابوالحسنی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
🏴#حضرت_رقیه_سلام_الله
🏴#سبک_واحد_سنگین
🎤مداح :حاج محمدرضا بذری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خدا نیاره تو بیابون
بچه بمونه بین گرگا
مونده رو صورت کوچیکم
جای دست آدم بزرگا
جوری زدن تو صورتم
زیر چشام ورم کنه
حالا که نیستی بابا جون
کی روسری سرم کنه
مادر بزرگم فاطمه
دیشب بهم سر زد و رفت
خسته شدم از دست زجر
اون منو بیشتر زد و رفت
بابا بارونیِ چشمام
بابا بغلتو میخوام
خدا نیاره تو شلوغی
بچه بیفته زیر پاها
بهت بگم سرم چی اومد
بهت بگم رفتیم کجاها
تو از گودال برام بگو
از سنگ و بام برات بگم
خوردی عصا برام بگو
از شهر شام برات بگم
پیره مردا تو رو زدن
منو زدن پیره زنا
هیچ دختری گیر نکنه
وسط این بد دهنا
بابا از داغ تو مردم
مثل سرت زمین خوردم
خدا نیاره توی غربت
یه عده راهتو ببندن
یهودیِ اومد جلو تا
هولم بده همه بخندن
از مجلس حرام نگم
واللهِ بی حرمتیِ
از عمه زینبم بگم
این زن چقدر غیرتیِ
دختراتو بغل میکرد
گوش منو گرفته بود
آخه هنوز اون دلقکه
از توی جمع نرفته بود
بابا سکینه دل خونِ
چشماش ابرای بارونه
قلبش پیش#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها عموجونه_متن_وسبک_مداحی
#رضااااا_ابوالحسنی