.
#حضرت_زینب
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
دیده گریان دل غمین از ماتم آلاله ها
شد روان سوی مدینه دختر شیر خدا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
دیده داغ شش برادر را در این دشت بلا
عقده ها در سینه دارد از جفای اشقیا
آن همه ظلم و ستم کی بوده در حقش روا
شد غریبانه ز یاران و عزیزانش جدا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
با دلی آکنده از غم ها و حیران می رود
از گلستان پر از عطر شهیدان می رود
با قد خم قلب بی تاب و پریشان می رود
کرده پیرش محنت و رنج ره شام بلا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
میرود پیش پیمبر عقده اش را وا کند
آنچه دیده در سفر را نزد او افشا کند
شکوه از نامردمی و کینه ی اعدا کند
بی ابوالفضل رشید و اکبر نیکو لقا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
دختر زهرای اطهر مثل سردار حنین
خطبه هایش کرده احیا نهضت سرخ حسین
کرده دینش را ادا در راه شاه عالمین
بر همه عهدی که بسته با خدا کرده وفا
میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا
بارالها حرمت مظلومی زینب قسم
سینه ی اهل ولا کن خالی از رنج و الم
یک نظر بر "سید" بیچاره فرما از کرم
از غم سالار مظلومان به دل دارد عزا
میرود از کربلا بی حسین و اقربا
#سیدحسین_همایونی
#بازگشت_به_مدینه
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
3.1M
#زمینه
#حضرت_ام_البنین_س
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
صلى الله على الباكين
عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا امبنين
خبر سنگينه، خبر پر درده
خبر آوردن، زينب بىحسين برمىگرده
زینب... ولی دیگه نه اون زینب
زینب با قامتِ کمون میاد
جونش میون قتلگاه مونده
حالا با حال نیمهجون میاد
واى از كربلا، وای از کربلا
واى از كوفه و شام بلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صلى الله على المظلوم
مادری لالایی میخونه، آروم آروم
رباب غم داره، پای گهواره
هنوز مىسوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره
لالا بخواب آروم جون من
انگار هوا هوای بارونه
لالا بخواب عمو توی راهه
الان به خیمه آب میرسونه
واى از كربلا، وای از کربلا
واى از كوفه و شام بلا
شاعر و نغمهپرداز:
#حمید_رمی
#حسین_حاجی
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#بازگشت_به_مدینه
#روضه_بازگشت_به_مدینه
🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت
🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّهوغم ریخت
بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟
گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم.
فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان
🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر میزد
🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر میزد
بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم:
«یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ
اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ»
(اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره.
پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد).
🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند
🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند
على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند
🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم
🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم
بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت)
🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش
🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر
بشیر اومد محضر #حضرت_ام_البنین
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
بگو از حسین چه خبر .. ؟
🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه
🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه
مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند
دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد.
مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛
🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد
🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟!
اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب
آه از ان دم که کاروان امید
دم دروازه مدینه رسید
سوی آن کاروان به صدها آه
بادلی خسته آمد عبدالله
اشک حسرت زدیدگانش سفت
تسلیت برامام چارم گفت
بعد ازآن هرطرف نظر انداخت
زینبش را درآن میان نشناخت
عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده
،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم:
🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار
🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم
🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید
🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم
عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ...
هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد
،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،...
مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟!
گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه
حسین...
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_زائر
#بازگشت_زائر_کربلا #چاوشی
#روضه_بارگشت_زائر
#استقبال_زائر
شاعر: #حسین_ایمانی✍
#روضه_حضرت_ام_البنین
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
#دشتی
#روضه_بازگشت_به_مدینه #حضرت_ام_البنین_س
سید مهدی میرداماد
🍂
اخی .... الا مادر به قربون جمالت
اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت
آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین شیرم حلالت ....
ای حسین .....
گل ام البنین شیرم حلالت .... 2
🍂
شد آسمانم بی ستاره
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
*زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ...
سوغاتی زینب شده یک مشک پاره ....
آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2
رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2
بعد از تو ای ماه مدینه
من ماندم و شرم از سکینه ..... 2
در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه)
در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2
دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2
حسین .....
🍂
کربلا بگو حسین .....
مدینه بگو حسین .....
شفای مریض ها بگو حسین .....
فرج امام زمان(عج) بگو حسین .....
به ابوالفضل (ع) یا الله ....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
سید_مهدی_میرداماد
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_شب_جمعه
#بازگشت_به_مدینه
#الا_مادر_بقربون_جمالت
😭😭😭😭
باز شرمنده ز مادر گشته ام
من که دور قبر اکبر گشته ام
با چه رویی، خاک عالم بر سرم
زنده از کربوبلا برگشته ام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
سلام امام زمانم✋🌸
کجاے این عالمی مهدی جان؟ زمین و زمان بدجور تشنهے آمدن شماست
و یقیناً وظیفهے ماست در این شبها که بعد از هر بار ذکر مصائب حضرت سیدالشهدا ظهور شما را از خداوند تمنا کنیم ... و دعاے شما را که تضمین کنندهے خیر برکت، سعادتمندے و عاقبت بخیریست برای خود رقم بزنیم ...
که فرموده اید :
هر مؤمنی که در مجالس سوگوارے پس از ذکر مصائب حضرت سید الشهدا علیهالسلام براے من دعا کند، من برای او دعا مینمایم.
📚شیوه یاری قائم آل محمد، صفحه۵۷.
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_امام_رضا_ع
😢😢😢
🖤السلام علیک یاامام رضا(ع)🖤
💚وای مادر مددی کن جگرم میسوزد
🍀که نه تنها جگرم پا به سرم میسوزد
💚زهر اثر کرده به زانو و ستون فقرات
🍀جگرم پاره شده تا کمرم میسوزد
💚کسی آید ز وفا چشم جوادم گیرد
🍀پیکرم پیش نگاه پسرم میسوزد
💚همره هر نفسم خون ز لبم میپاشد
🍀تار میبینم و چشمان ترم میسوزد
💚چون مقطع شده حرفم ، پی اخبار ولا
🍀دود میگویم و بر لب جگرم میسوزد
549.2K
🏴نوحه امام حسن مجتبی ع
ای روح روانیم زینب
ای جسمیده جانیم زینب
طشت ایله باجی اماده
یوخ تاب و توانیم زینب
بیلوسن مصیبتلر گلوب باشیمه قلبیم غمله دولوبدی
باجی جان ایویمده محرمیم نامحرم اولوبدی
زینب زینب
صبریم باجی جان تالاندی
یاندی جگریم اوتلاندی
ویر خبر حسینم بیلسین
باغریم باجی لخته قاندی
گل گلشن. عمریم منیم. سولدی باجی زینب
خبر ایت بالام. قاسم یتیم. اولدی باجی زینب
زینب زینب
جگر لریم اولدی پاره
یاندیم باجی جان بو ناره
دی گلسون حسینم زینب
ئولدی حسن نین گی قاره
اوخین منه سیز بیر دویونجا آییه قران
حسنون ویرر جان گل آنام آغلور سنه قربان
زینب زینب
خبر ایله عباسیمه
گلسون باجی جان یاسیمه
دی گلسون علی اکبر
مواظب اولا قاسمه
بالامی حسینیم. دی آلوب آغوشه دیندیرسون
بالاما لباس نو آلوب بایرامدا گیدیر سون
زینب زینب
قویما باجی قاسم گلسین
جان ویر مگیمی او بیلسین
دی گلسین حسینم الان
لبلر ده کی قانی سیلسین
لبلریمده قانی قویما گورسو ن سینه سین داغلار
بو مصیبته تز دور بالام دوزسون گوروب آغلار
زینب زینب
قاسم آتا سیز دای قالدی
فلک منی سیزدن آلدی
دور آغلا باجی باشیوه
قارداش قاراسینی سالدی
باجی جان بو گونده باغ عمریم وای خزان اولدی
آنامز اولندن گوندن ایشیم آه و فغان اولدی
زینب زینب
قویما بالام آغلار قالسین
غم داشینه باشین چالسین
آخشاملار اولان زماندا
عباسه دی گو یلون آلسون
بو مصیبتیمده قویما قاسم سینه داغلاسین
شیرین دیل بالامی قویمیون اوجادان آغلاسین
✍️ شاعر علیرضا علوی زنجانی
بانوای:کربلایی منوچهرحسن زاده
AUD-20220114-WA0070.
4.21M
▪️#بازگشت_كاروان_به_مدینه
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 #حضرت_ام_البنین (س)
دگر این کاروان یاسی ندارد
که با خود شور و احساسی ندارد
بیا ام البنین برگشته زینب
ولی افسوس عباسی ندارد
مزن آتش به جان ای نور عینم
مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم
چه شد در کربلا هستی زهرا؟
حسینم وا حسینم وا حسینم
سرشته از غم زهرا گِلش بود
نگاه تار زینب قاتلش بود
نیفتاد از لبش نام حسینش
اگر چه داغ سقا بر دلش بود ...
... ولی زینب چه با احساس می خواند
از آن بُهبوهه ي حساس می خواند
کنار قبر زهرا نیمه ي شب
چقدر از غیرت عباس می خواند
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شاعر: یوسف رحیمی✍
#5781
.
#مرثیه_امام_حسن_ع
غزل مرثیه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
از بس که زخمهای دلم بی شماره بود
هفت آسمان زچشم ترم پرستاره بود
بیگانه جای خود که مرا آشنا شکست
آیینه ام که همسفرم سنگ خاره بود
تشت از حرارت جگرم داد می کشید
از بس که داغ بر جگر پاره پاره بود
«زهری که می شکافت دل سنگ خاره را »
با من چه کرد که نفسم در شماره بود
خون دهان مجال سخن را زمن گرفت
در بسترم وصیت من با اشاره بود
خاموش بودم از غم غیرت تمام عمر
این راز سر به مهر گریبان پاره بود
درگوش مانده آه پس از سال ها هنوز
آهی که از شکستن یک گوشواره بود
قدم نمی رسید تا سپر مادرم شوم
بر خاستن به پنجه پا کاش چاره بود
دیدم به چشم خویش که مادر دگر ندید
مویم سپید شد اگر از آن نظاره بود
من که نخفته بودم از این غم تمام عمر
تابوت پیش چشم ترم گاهواره بود
قسمت نبود در دل تابوت خفتنم
تشییع تیر روضه این سوگواره بود
تشییع من دومرتبه بود و ولی حسین ...
تشییع جسم پر پر او چند باره بود
بس که ستور از تن او رفت و باز گشت
چون رشته های زلف تنش پاره پاره بود
#موسی_علیمرادی ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5802954339672660319.mp3
17.85M
📋 #نوحه_امام_حسن_ع
#سبک_شور
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم برا تو گریونه حسن جانم
دلخونه حسن جانم
میخونه حسن جانم
تو روز سختی باهامی حسن جانم
آقامی حسن جانم
دنیامی حسن جانم
کی بهتر از تو مادریه
کار تو آقا دلبریه
کار من آقا نوکریه
ظاهراً بیحَرَمی
ولی توو قلب عاشقا حَرَم داری
ظاهراً بیحَرَمی
ولی میون روضههات حَرَم داری
ظاهراً بیحَرَمی
توی تموم عتبات حَرَم داری
« حَرَمت و عشقه حسن
عَلَمت و عشقه حسن
کَرَمت و عشقه حسن»
با درد دوری درگیرم حسن جانم
دلگیرم حسن جانم
میمیرم حسن جانم
من از فراقت بیخوابم حسن جانم
بیتابم حسن جانم
دریابم حسن جانم
توو دل امیدم زیارته
کار تو آقا کَرامته
کار من آقا ارادته
واقعاً داری حَرَم
حرمی که درست شبیه کربلاست
واقعاً داری حَرَم
سقاخونت اهدائیه امام رضاست
واقعاً داری حَرَم
حَرَم تو پناه بچه شیعههاست
« حَرَمت و عشقه حسن
عَلَمت و عشقه حسن
کَرَمت و عشقه حسن»
غریبنوازی ای جانم حسن جانم
جانانم حسن جانم
ایمانم حسن جانم
بدون عشقت غمگینم حسن جانم
تَسکینم حسن جانم
ای دینم حسن جانم
دلم از عشقت هوائیه
کار تو آقا آقائیه
کار من آقا گدائیه
باطناً عاشقتم
سایهی تو همیشه رو سَرِ منه
باطناً عاشقتم
میدونم این دعای مادر منه
باطناً عاشقتم
جانم حسن کلام آخر منه
« حَرَمت و عشقه حسن
عَلَمت و عشقه حسن
کَرَمت و عشقه حسن»
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
مداحی آنلاین - دل محزونه داره میخونه - نریمان پناهی.mp3
3.07M
#نوحه_امام_حسن_ع
#نریمان_پناهی
دل محزونه، داره می خونه
به یاد مادر،چشام بارونه
داغی رو قلبم نشسته
راه گلومو یه بغضِ که
شهر مدینه دلـم رو شکسته
خودم دیدم
تو کوچه راه مادرم رو سد کرد
خودم دیدم
زخم زبون حال و روزش رو بد کرد
خودم دیدم
چادر. مــادر منو لگد کــرد
وای حسن وای حسن وای حسن
حسن جان
با قلبی خــون ، نــدارم سامــون
تا دیدم سوختی ، شدم نیمه جوون
خوب شد که زینب تو کوچه نبوده
حالا کـه مینه چهره ت کبوده
می پرسه مادر گناهت چی بوده!؟
مادر من تو با صورت خوردی زمین واویلا
مادر من تو کوچه پیر شـدم ببین واویلا
مادر من چه زودی خونه نشین واویلا#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها