eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
430 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5951703148920834346.mp3
زمان: حجم: 1.85M
❣﷽❣ ➖ ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) (حسن ثابت جو) 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🔘 🔘 🔘 🔅بر نام حسین و کربلایش صلوات 🔅بر نام اباالفضل و وفایش صلوات 🔅بر اهل حرم به حق زهرای بتول 🔅بر جمله ی یاوران مهدی صلوات (دعای فرج) السلام علیک یا مظلوم …  یا غریب … یا ذبیح العطشان …عریان بکربلا… یا حسین یا حسین یا حسین ⚡خسته و بی نور عین برگشته ام ⚡سوزم و با شورو‌شین برگشته ام (نوای دل خانم زینب کبری ست وقتی بی برادر برگشت مدینه) ⚡ای پیمبر از شما شرمنده ام 2 ⚡در مدینه بی حسین برگشته ام ⚡زینب اینک آمده یا فاطمه ⚡نور عینت آمده یا فاطمه ⚡دختر خونین دلو غم دیده ات ⚡بی حسین ات آمده یا فاطمه (ایام ایام برگشت برگشت کاروان به مدینه است) ⬅️کاروان نزدیک مدینه که رسیدند خیمه ها رو بپا کردند امام سجاد به بشیر امر فرمود بشیر… برو خبر اومدن کاروان رو به مدینه برسون (بشیر اومد مدینه…) همه رو دعوت کرد کنار قبر پیغمبر (همه اومدن ببینند چه خبره بشیر چه خبری آورده) آی خانما … اول کسی که به استقبال بشیر اومد خانم ام البنینه بشیر بگو ببینم چه خبری آوردی صدا زد خانم جان سرت سلامت عبدالله تو کشتن (بشیر از حسین چه خبر داری …) بی بی جان جعفرت روکشتن عثمان ت رو‌کشتند… (بشیر میگم از حسینم چه خبر …) صدا زد ▪️قاصدم من قاصد کرببلا ام البنین ▪️آمدم از کربلای پر بلا ام‌البنین ▪️شرح حال عزیزان خوداز من مپرس ▪️شد زمین کربلا ماتم سرا ام‌البنین ⏺بگمو همه پدر و مادرا فیض ببرن اونایی که مارو با محبت امام حسین ع بزرگ کردن… اونایی که بودن بین ما و الان اسیر خاک ها هستند (اموات بانی مجلس هم فیض ببره بخصوص( مادر عزیزش)) بی بی جان ▪️4فرزندان تو گشتند قربان حسین ▪️شد دو‌دست از جسم عباست جدا ام البنین ⬅️صدا زد بی بی جان سرت سلامت عباستو کشتن… (صدا زد من باور نمیکنم … کسی حریف عباس من نمیشد) صدا زد بی بی عباست رو همینجوری نکشتند اول دست راستشو از بدن جدا کردند … اشک بی بی سرازیر شد…خانم جان دست چپ عباست رو هم از بدن جدا کردند… (شدت گریه خانم ام‌البنین بیشتر شد) یه جمله گفت بشیر دل خانم ام البنین آتش گرفت صدا زد بی بی عمود آهن به فرق عباست زدن ▪️فرق عباس تو از ضرب عمود آهنین شکست ▪️خورد بر چشمش ز  کین تیر جفا ام البنین ▪️بی پسر گشتی ز جور کوفیان بی حیا ▪️کن به تن از داغشان رخت عزا ام البنین صدا زد بشیر بچه هام فدای حسین بگو ببینم از حسینم چه خبر بی بی جان ▪️گر خبر گیری تواز سلطان مظلومان حسین ▪️شد به ده ضربت جدا  سر از قفا ام البنین ▪️آب مهر مادرش ،عطشان شده آن شه شهید ▪️رأس او شد به نوک نیزه ها ام البنین ▪️تیر بر حلق علی اصغر زدند از بهر آب ▪️شه دلش خون شد از تیر جفا ام البنین صدا ناله خانم ام البنین بلند شد گفتن خانم خدا صبرت بده (داغ سنگینه داغ اولاد دیده) صدا زد گریه ام برا عباسم نیست … گریه ام  برا حسینه …عباس من مادر داره… گریم  برا اون آقاییه که مادر نداره ای وای ای وای ▪️قاسمش پامال اسبان گشت دشت ماریه ▪️نجمه از بهر پسر غرق عزا ام البنین ▪️کودکان بی پدر آورده ام سوی وطن ▪️بین که زینب به غمها مبتلاست ام البنین 🏴صدا زد بی بی دیگه برید لباس عزا به تن کنید این کاروان که دارن میاد عزا داره ⬅️ محفل عزا بپا کردند کاروان وارد مدینه شد بی بی زینب اومد کنار مرقد مطهر پیغمبر (میگن بی بی درهای مسجد پیغمبرو گرفت ناله میکرد گریه میکرد) صدا  یا جدا یا رسول الله برات خبر آوردم خبر شهادت حسینتو آوردم نوشتن یه جمله دیگه هم گفت خانم خطاب به مادرش زهرا … ⬅️(اوج) صدا زد مادر مادر مادر…مادر هر کی سفر بره سوغات میاره مادر… مادر برات سوغاتی آوردم… یه وقت نگاه کردن دیدن بی بی ناله ای زد یه پیراهن خونی رو در آورد  صدا زد مادر پیراهن خونی حسینتو برات آوردم … ای مادر مادر مادر صل الله علیک یا مظلوم … یا غریب … یاسید العطشان … یا اباعبدالله 🔅دلی دارم که دلدارم حسین است 🔅تمام یار غمخوارم حسین است 🔅به وقت حشر گویم من به فریاد 🔅همه هست و مددکارم حسین است (شاعر. علی اصغر بابا) ⚫️هر چقدر ناله داری به ناله های دل زینب کبری صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین … ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
‍ ❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ 🔻همیشه روی لبم ذکر یا ابالفضل است 🔻چرا که حضرت مشگل گشا ابالفضل است 🔻دودست داده به راه خدا پس چه عجب 🔻اگر که معنی دست خدا ابالفضل است اگه مادر داری خدا حفظش کنه ، اگر مادر از دست دادی سر سفره مولا مهمون بشه ( قدر مادراتونو بدونیداا) همیشه به من یاد داد مادرم تنها ، پسرم مادر فدات بشه 🔻دوای درد گرفتارا ابالفضل است 🔻خود امام زمان گفته هست 🔻میاید به مجلسی که دران ذکر یا ابالفضل است روضه ام این یه جمله باشه قافله که بر میگشت سمت مدینه ، امام سجاد گفتن بشیر زود تر از ما یه پرچم سیاهی به دستت بگیر برو مدینه کوجه پس کوچه های شهرو داد بزن بگو ای اهل مدینه چه اروم نشستید اون قافله ای که با حسین رفت بی حسین داره بر میگرده اون قافله ای که علمدار داشت ابالفضل داشت بدون ابالفضل داره بر میگرده این قافله دیگه سه ساله نداره این قافله دیگه علی اصغر نداره قاسم نداره محمد نداره عون نداره این قافله دیگه علی اکبر نداره ،، عبدلله نداره همه رو کشتن بشیر میگه جلوتر اومدم مدینه کوچه پس کوچه ها داد میزدم ای اهل مدینه قافله داره میاد ،، ولی حسین نداره ،، عباس نداره چون از ابالفضل خوندم این جمله رو میخوام بگم ⏺بشیر میگه اومدم به یه جایی رسیدم به بی بی ام البنین برخورد کردم ، تا بی بی نگام کرد یه صدایی زد صدام کرد بشیر از کربلا چه خبر از حسینم چه خبر صدا زدم بی بی جان دستای عباستو قلم کردن خانوم تا این جمله رو گفتم گفت بشیر به من بگو از حسین چخبر دوباره صدا زدم بی بی تیر به چشمای عباست زدن دوباره صدا زد بشیر به من بگو از حسین چخبر چیشد یه نگاهی کردم گفتم بی بی جان مگه مادر ابالفضل نیستی چرا هی سراغ حسین و میگیری یه نگاهی کرد گفت بشیر حسین مادر نداره یاصاحب الزمان دلت اماده هست برات بخونم دلتو ببر اون لحظه ای که صدای ابی عبدالله بلند شد گفت عباسم 🏴نیزه زار امده ام یا تو پر از نیزه شدی یه جمله ای رو میخوام تصور کنی الله اکبر از ادب این بزرگوار از ادب بی بی از ادب مولا ابالفضل،، اگر شد ابالفضل از سر ادب شد تا اومد بالا بدن ابالفضل ببینم حقشو ادا میکنی یا نه ابی عبدالله یه نگاهی کرد دید بدون دست رو زمین افتاده داره دست و پا میزنه بگم یا نه گفت داداش دست ندارم تکیه بدم از جا بلند شم تو از راه رسیدی داداش ناله ات میرسه کربلا یا نه 💥پناه حرم ،،کجا میخوای بری بگو ،،برادرم بدرقه راه تو چشمای ترم ،، اهسته تر برو داداش مضطرم هیچ جا ابی عبدالله دست به کمر نگرفت، اما وقتی از کنار بدن ابالفضل بلند شد دیدن مولا دست به کمر گرفته،، میگه کمرم شکست میدونی چرااا اخه یه نامردی صداشو بلند کرد حالا حمله کنید دیگه ابالفضل نداره یا صاحب الزمان این دوخط رو شاید بعضی ها بلد باشید، ناله شو شما بزنید خیلی شاعرش جانسوز گفته گفته ◾️سر عباس تا سر نی رفت سادات منو ببخشن ◾️سر عباس تا سر نی رفت ◾️خیمه ها گر گرفت بلوا شد همه ناموس داریم ◾️تا که فهمید بی علمدار شده ایم ◾️سر یه گوشواره دعوا شد یا حسین .... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
Voice changer with effects (https://play.google.com/store/apps/details?id=com.baviux.voicechanger)4_5980809437911190124.mp3
زمان: حجم: 2.19M
‍ . # خدا حافظ ای ذکر لبهای زینب داداش خداحافظ ای نور چشمای زینب خدا حافظ ای یادرگار مدینه خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خداحافظ ای یار ودلدار خواهر ای همه کس وکار زینب خداحافظ ای بهترین یارودلبر امام زمان معذرت میخوام خدا حافظ ای پیکر پاره پاره خداحافظ ای غرق در خون برادر خداحافظ ای غرق در خون برادر بگو من چه جوراز کنار تو پا شم داداش دعا کن تا من هم همین جا فدا شم تمام کس وکار زینب تو هستی داداش نمی تونم از توحسینم جدا شم حرفاشوبا ابی عبدالله زد رو کرد به بدن عباس یه حرفی زد خیلی دلا رو می سوزونه نمیدونم با تو چه میکنه خداحافظ ای پهلونه مدینه عموی رشید وقشنگه سکینه عباس الهی میمردم تاچشمام نمی خورد ای وای ای وای به دستی که افتادو رو زمینه به دستی که افتاد وروزمینه خدا حافظ ای بهترین یادگارم ابالفضل دیگه بعد تو میل بودن ندارم من معذرت میخوام برای این یدونه تورو جون زهرا قسم ای اباالفضل بگم منوبین نامحرمان جانزاری حسین #
۲۶ (ورود اهل بیت ع به مدینه) مدینه آمدم من،سفیر کربلایم ز داغ پور زهرا،بود بر لب نوایم امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،به چشم خود بلا را بدیدم ماجرای،غم کرب و بلا را امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،گل بستان لیلا تن پاک علی شد،ز کینه اربا اربا امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،ز کینه علی اصغر به تیر حرمله او،بگشته پاره حنجر امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،شده پرپر گل یاس جدا گشته ز کینه،دو دست از تن عباس امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حسینم شده تنها فتاده بر روی خاک،میان جمع اعدا امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،دل او را شکستند میان مقتل خون،روی سینه نشستند امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حسین افتاده بر خاک میان جمع دشمن،تن بی سر و صد چاک امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،سوی حسین دویدند ز کین خنجر کشیدند،سر او را بریدند امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حرم را بی نظیرند به دست دشمن دین،ز ظلم و کین اسیرند امان از این مصیبت۲ مدینه برده ما را،به شهر کوفه و شام به سنگ کینه مردم،زدند بر ما ز هر بام امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،غم شام بلا را یزید و چوب خزران،سر و تشت طلا را امان از این مصیبت۲ مدینه دیده ام من،حسین دم زد ز محبوب ز ظلم و جور و کینه،یزید زد بر لبش چوب امان از این مصیبت۲
. دیده گریان دل غمین از ماتم آلاله ها شد روان سوی مدینه دختر شیر خدا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا دیده داغ شش برادر را در این دشت بلا عقده ها در سینه دارد از جفای اشقیا آن همه ظلم و ستم کی بوده در حقش روا شد غریبانه ز یاران و عزیزانش جدا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا با دلی آکنده از غم ها و حیران می رود از گلستان پر از عطر شهیدان می رود با قد خم قلب بی تاب و پریشان می رود کرده پیرش محنت و رنج ره شام بلا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا میرود پیش پیمبر عقده اش را وا کند آنچه دیده در سفر را نزد او افشا کند شکوه از نامردمی و کینه ی اعدا کند بی ابوالفضل رشید و اکبر نیکو لقا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا دختر زهرای اطهر مثل سردار حنین خطبه هایش کرده احیا نهضت سرخ حسین کرده دینش را ادا در راه شاه عالمین بر همه عهدی که بسته با خدا کرده وفا میرود از کربلا ، بی حسین و اقربا بارالها حرمت مظلومی زینب قسم سینه ی اهل ولا کن خالی از رنج و الم یک نظر بر "سید" بیچاره فرما از کرم از غم سالار مظلومان به دل دارد عزا میرود از کربلا بی حسین و اقربا .
زمینه؛ عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر.mp3
زمان: حجم: 3.1M
صلى الله على الباكين عَظَّمَ الله لكِ اﻻجر، يا ام‌بنين خبر سنگينه، خبر پر درده خبر آوردن، زينب بى‌حسين برمى‌گرده زینب... ولی دیگه نه اون زینب زینب با قامتِ کمون میاد جونش میون قتلگاه مونده حالا با حال نیمه‌جون میاد واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلى الله على المظلوم مادری لالایی می‌خونه، آروم آروم رباب غم داره، پای گهواره هنوز مى‌سوزه، يادِ خشکیِ لبِ شيرخواره لالا بخواب آروم جون من انگار هوا هوای بارونه لالا بخواب عمو توی راهه الان به خیمه آب می‌رسونه واى از كربلا، وای از کربلا واى از كوفه و شام بلا شاعر و نغمه‌پرداز: .
. 🔸بشیر آمد و شهرِ مدینه بر هم ریخت 🔸مدینه بر سرِ خود خاکِ غصّه‌وغم ریخت بشیر بن جذلم میگه: هنگامى که به مدینه نزدیک شدیم، على بن الحسین دستور داد که ، خیمه ها را برپا کنند و بمن فرمود: اى بشیر! خدا پدرت رو که شاعر بود رحمت کنه، تو هم مى تونى شعر بگى؟ گفتم: آرى، اى پسر رسول خدا، منم شاعرم. فرمود: وارد مدینه شو وخبر شهادت ابى عبدالله(علیه السلام) و ورود ما رو به مردم مدینه برسان 🔸مدینه از غمِ کـرب و بلا به سر می‌زد 🔸صدایِ قاصدِ غم شعله بر جگر می‌زد بشیر میگه به مسجد النبى رسیدم و صدامو به گریه بلند کردم و گفتم: «یا أَهْلَ یَثْرِبَ لا مُقامَ لَکُمْ بِها * قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعی مِدْرارُ اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءَ مُضَرَّجٌ * وَالرَّأسُ مِنْهُ عَلَى الْقَناهِ یُدارُ» (اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، آخه حسین [آقاى شما] کشته شد و اشک من این گونه سرازیره. پیکرش در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد). 🔸آهای شهرِ مـدینه... حسین را کشتند 🔸تمـامِ آبـرویِ عالـَمـین را کشتند على بن الحسین(علیه السلام) با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند 🔸عزیزِ فاطـمه را تشنه سَر بریده ستم 🔸 به یادِ فاطمه و فاطمیّه سوخت حرم بشیر میگه:، حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر صورت هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند. (هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و بعد از وفات رسول خدا، روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت) 🔸بگو به حضرتِ امُّ البنـین چه شد پسرهایش 🔸دو دست و چشم و علمدار و مشکِ سقّا پَر بشیر اومد محضر عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... بگو از حسین چه خبر .. ؟ 🔸 نشسته است سرِ شاهِ دین رویِ نیزه 🔸 تـَنی به زیرِ سمِ اسبها شـده روضه مردم به سرعت به مکانى که کاروان در آنجا بود، رفتند دیدم على بن الحسین بیرون آمد، در حالى که پارچه اى در دست داشت که با آن اشک هایش را پاک مى کرد. کسى چارپایه اى آورد و حضرت روى آن نشست، درحالى که پیوسته اشک هایش جارى بود و نمى توانست جلوى گریه اش را بگیرد. مردم که این صحنه ها را دیدند، صداى گریه آنان بلند شد و از زنان و دختران مدینه نیز ناله و شیون برخاست؛ 🔸 بـِبار تا به قیامت که حرفِ غارت شد 🔸نصیبِ دخـترِ زهرا چرا اسارت شد؟! ‍ اما بشنو از عبدالله جعفر شوهر حضرت زینب آه از ان دم که کاروان امید دم دروازه مدینه رسید سوی آن کاروان به صدها آه بادلی خسته آمد عبدالله اشک حسرت زدیدگانش سفت تسلیت برامام چارم گفت بعد ازآن هرطرف نظر انداخت زینبش را درآن میان نشناخت عبدالله بن جعفر هم اومده و داره دنبال خانمش میگرده ،یک به یک محمل ها رو داره سر میزنه،رسید به محمل زینب،نشناخت خانومش و ،پرسید: خانوم من زینبُ ندیدی ؟بی بی یه نگاه کرد به عبدالله،وگفت: عبدالله، حق داری منو نشناسی آره من اون زینبی نیستم که از پیش تو رفتم: 🔸 آنشب که از مدینه سفر کردم اختیار 🔸 همراه بود؛ قاسم و عباس و اکبرم 🔸 مویم سیاه بود ولی معجرم سپید 🔸مویم سفید شد، سیه گشت معجرم عبدالله جلو چشایِ من سر حسین رو بریدند ... هی روضه خوند و هی عبدالله گریه کرد ،همه حرفا که تموم شد گفت بی بی یه گلایه دارم ازت ... شنیدم برا علی اکبر زودتر از داداشت رفتی ... بالا سر قاسم رفتی،بالا سر شهدای بنی هاشم رفتی،... مگه بچه های من قابل نبودند،چرا نرفتی بالا سرشون؟! گفت عبدالله تو دیگه چرا از من این سوال و میکنی؟بحق داداشم قسم،ترسیدم نگاش به نگاه من بیفته ازمن خجالت بکشه،گفتم حسین ،خجالت زد ام نشه حسین... شاعر: .
1. دشتی 1387.mp3
زمان: حجم: 3.55M
سید مهدی میرداماد 🍂 اخی .... الا مادر به قربون جمالت اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت .... ای حسین ..... گل ام البنین شیرم حلالت .... 2 🍂 شد آسمانم بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... *زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ... سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2 رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2 بعد از تو ای ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه ..... 2 در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه) در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2 دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2 حسین ..... 🍂 کربلا بگو حسین ..... مدینه بگو حسین ..... شفای مریض ها بگو حسین ..... فرج امام زمان(عج) بگو حسین ..... به ابوالفضل (ع) یا الله .... سید_مهدی_میرداماد
AUD-20220114-WA0070.
زمان: حجم: 4.21M
▪️ 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 (س) دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد بیا ام البنین برگشته زینب ولی افسوس عباسی ندارد مزن آتش به جان ای نور عینم مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم چه شد در کربلا هستی زهرا؟ حسینم وا حسینم وا حسینم سرشته از غم زهرا گِلش بود نگاه تار زینب قاتلش بود نیفتاد از لبش نام حسینش اگر چه داغ سقا بر دلش بود ... ... ولی زینب چه با احساس می خواند از آن بُهبوهه ي حساس می خواند کنار قبر زهرا نیمه ي شب چقدر از غیرت عباس می خواند شاعر: یوسف رحیمی✍
زمان: حجم: 449K
تمرین روضه خوانی بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من محمود ژولیده
صدا ۰۰۲_sd--۳۵.m4a
زمان: حجم: 816K
  زمینه. برگشت به مدینه مدینه اومده قافله حسینیا پُر از مصیبته توو دلِ آل مصطفی به یاد اون سَری که شده از بدن جدا غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد دختر مرتضی رسید همون که قامتش به زیر بار غم خمید میون قتلگاه برادرش شده شهید غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد ازون غریب بی کفن با مرثیه میگفت یَزیدیا خیلی بدن با کعب نی همه امّ المصائب و زدن غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد با ناله و با اضطراب ازون دلایی که شده تو کربلا کباب از یه سه شعبه و لالایی خوندنِ رباب غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد برا خانم امّ البنین  کنار علقمه شد پسرت نقش زمین یه بی حیا زدِش با یه عمود آهنین .. غریب کربلا حسین غریب کربلا...