eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
13.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
334 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1677287118.mp3
11.62M
یاحسین از صبح ازل تا نام قشنگت شنیده‌ام به خدا تا شام ابد ناز غم عشقت خریده‌ام اللهم عجل لولیک الفرج
گویند فقیری به مدینه به دلی زار آمد به در خانه ی عباس علمدار   زد بوسه بر ان درگه و استاد مؤدب گفتا به ادب با پسر حیدر کرار   کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار   هر سال در این فصل از این خانه گرفتم بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار   گفتا به زنان اُم بنین مادرِ عباس با سوزِ دلِ سوخته و دیدۀ خون بار   کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید بخشید بر این مردِ فقیر از ره ایثار   خود سائل هر سالۀ عباس من است این عباس دل آزرده شود گر برود زار   دادند بدو زیور و زر هر چه که می بود از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار   سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد بگذاشت ز غم گریه کنان چهره به دیوار   گفتند همه هستیِ این خانه همین بود ای مرد عرب اشک مَیَفشان تو به رخسار   آن سائلِ دلباخته با گریه چنین گفت: کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار بر من در این خانه گدائیست بهانه من عاشقِ عباسم ، نه عاشق دینار   من آمده ام بازویِ عباس ببوسم من در پی گل روی نهادم سوی گلزار   هر سال زدم بوسه بر آن دستِ مبارک هر بار شدم محو رخِ صاحب این دار   یک لحظه بگوئید که عباس بیاید باشد که برم فیض از آن چهره دگر بار   ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون گفتند : فروبند لب ای مرد گرفتار   ای عاشق دلسوخته ، ای محو رخ دوست ای سائل دلباخته ، ای طالب دیدار  دستی که زدی بوسه جدا گشت زِ پیکر ماهی که تو دیدی به زمین گشت نگونسار   آن دست کزو خرجی یکساله گرفتی شد قطع زِ تیغ ستم دشمن خونخوار سر بر سر نی، دست جدا، تن به روی خاک لب تشنه، جگر سوخته، دل شعله ای از نار   این طایفه هستند در این خانه سیه پوش این خانه بود در غم عباس عزادار   این مادر پیری که قدش گشته خمیده سر تا به قدم سوخته، چون شمع شب تار  این مادر دلسوختۀ چهار شهید است گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار   این مادر عباس همان اُم بنین است دادند بنینش همه جان در ره دادار   *کاروان رسید مدینه ، اینجور نقل کردن یه بچۀ خردسال داره عباس این آقازاده سوارِ بر دوشِ اُم البنینِ .. کنارِ قبرِ پیغمبر شلوغِ مردا یه طرف ، زن ها یه طرف یه وقت دیدن این خانم آمد .. زن ها این صفوف رو شکافتند همه کنار رفتن یه عده ای اشاره می کنن بَشیر .. مراعات کن ... اومد مقابلِ بشیر ، بشیر یه بشارتُ مژده بده یه خبرِ خوش بده .. بشیر حسینم برگشته ؟ خیلی وقته چشم به راهشم از حسینم چه خبر ؟ اُم البنین خبر داری عون رو کشتن ؟_فدایِ حسین از حسینم بگو ..جعفرت رو کشن ؛ _فدایِ حسین میگم از حسینم بگو ..عثمانتُ کشتن ؛ _میگم فدایِ حسین از حسین بگو .. دید هرجوری حرف میزنه حماسه در حماسه متجلی ست .. گفت بزار براش روضه بخوانم .. اُم البنین خبر داری عمودِ آهنین به فرقِ عباست زدن ؟.. ناراحت شد ، بشیر میدونی داری چی میگی؟ پسرِ من قدِ رشیدی داشت ، دست هایِ بلند و قوی داشت ، مگه کسی میتونست انقدر بهش نزدیک بشه ؟.. عمود به فرقش بزنه ؟.. اگه بگی تیر باران شد کشته شد قبول میکنم .. پسرم یَلِ بی نظیرِ عربُ و عجمِ .. یه وقت دیدن شونه هایِ بشیر داره میلرزه .. صدا زد اُم البنین راست میگی به خدا ، اما اول کمین کردن پشتِ نخل هایِ علقمه .. دونه دونه دستاشُ بریدن .. تیر به چشمش زدن .. خبر داری رفته بود آب برا بچه هایِ حسین بیاره؟ .. تیر به مشکش زدن .. دیگه اینجا بود عمود به فرقش زدن .. یه دفعه همه زن هایِ مدینه صدایِ شیونُ و گریه شون بلند شد .. دیدن اُم البنین سلام الله علیها با همون جلالتُ جبروت ایستاده ، خم به ابرو نیاورده فقط نگاه کرد به بزرگانِ زن ها ؛ دیدید ، میبینید چی داره میگه: دیگر مرا اُم البنین مخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم همه گریه کردن ، اُم البنین هنوز اشک نریخته .. تو احوالاتِ امام راحل هست وقتی خبر آقا مصطفی رو بهش دادن دیدن امام اصلاً گریه نمی کنه (این شوکت و بزرگیِ یه نفر) گفتن می خواید گریه کنه ؟یکی بیاد روضه بخواند.. تا اسم امام حسین اومد دیدن به پهنایِ صورت گریه می کرد این درسیِ که ما از اُم البنین یاد گرفتیم .. فرمود بشیر پسرام روگفتی ، منو پسرهامُ و هر کسی زیرِ این گنبد کبوده ، همه فدایِ حسین .. دیگه بیا از حسین بگو .. همچین که گفت بینِ دو نهرِ آب ذبح الحسین من القفا .. قتل الحسین عطشانا ..* ای حسین ..
449K
تمرین روضه خوانی بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه به آغوش مدینه عاقبت مادر رسیدم من اگر چه قد کمان و مو سپیدم،روسفیدم من تو میدانی چه آمد بر سرم، ای مادر خسته هر آنچه از مدینه تا مدینه بود، دیدم من مپرس از من، چرا پس کاروانت بی حسین آمد که دیدم ذبح اعظم را به گودال و خمیدم من چه اوضاعی، چه احوالی، چه طوفانی، چه گودالی غباری آمد و دیگر حسینم را ندیدم من خدا میخواست او را کشته، من را دربدر بیند به امر حق بلا و داغ را بر جان خریدم من دمی که اسب بی صاحب به خیمه غرقِ خون آمد ز خود بیخود شدم مادر، گریبان می دریدم من چه گویم مادر مظلومه، بهتر که ندیدی تو چه جوری از حرم تا قتلگه را میدویدم من محمود ژولیده
صدا ۰۰۲_sd--۳۵.m4a
816K
  زمینه. برگشت به مدینه مدینه اومده قافله حسینیا پُر از مصیبته توو دلِ آل مصطفی به یاد اون سَری که شده از بدن جدا غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد دختر مرتضی رسید همون که قامتش به زیر بار غم خمید میون قتلگاه برادرش شده شهید غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد ازون غریب بی کفن با مرثیه میگفت یَزیدیا خیلی بدن با کعب نی همه امّ المصائب و زدن غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد با ناله و با اضطراب ازون دلایی که شده تو کربلا کباب از یه سه شعبه و لالایی خوندنِ رباب غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد برا خانم امّ البنین  کنار علقمه شد پسرت نقش زمین یه بی حیا زدِش با یه عمود آهنین .. غریب کربلا حسین غریب کربلا...
صدا ۰۰۲_sd--۳۳.m4a
3.72M
کاروانِ بی‌قراری‌هایِ زهرا آمده جایِ سقّا یادگاری‌هایِ سقّا آمده یاد داری کاروان می‌رفت از شهرِ رسول وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین زینب به اینجا آمده اُم‌ِّلیلا از جوانی که اَذانش آرزوست روضه‌هایی تکّه‌تکّه اِرْباً اِرْباٰ آمده این کنیزِ کاروان نَه که عروسِ فاطمه‌َست کودکش مانده میانِ دشت تنها آمده نجمه رویِ سینه می‌کوبید قاسم قد کشید زیرِ سُم‌ها چه بلایی بر سرِ ما آمده جعفر و عثمان و عبداللّه را کشتند آه شاهِ دین از علقمه با قامتی تا آمده وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین عبّاس اُفتاده زمین خنجری کهنه پسِ سر ضربه زد از رویِ کین از حسینِ تو خبر داریم از گودال تا..... رویِ نیزه... دِیْرِ راهب... تا تنور و زیرِ پا رویِ نیزه سنگ خورده پیشِ چشمِ خواهرش در تنور و دِیْرِ راهب بر سرش آمد چه‌ها؟! پیکرِ عریانِ او بر رویِ ریگِ داغ بود ضربه‌یِ شلّاق شد داغِ دلِ آلِ عبا بر سرِ اَنگشتر و پیراهنَش دعوا شده بعدِ عبّاسِ تو معجر در حرم شد کیمیا وای از نانی که کوفی پیش‌ِ ما ها پَرت کرد بی‌حیا پا می‌کشیده بر سر‍ِ خونین چرا؟! وَیْلُکِ اُمُّ‌البنین زینب اِسارت رفته است جایِ ناموسِ اباالفضلِ غیورت شد کجا؟! دخترت را پیر کرده غصّه‌هایِ کاروان پیشِ چشمَم خورده بر دندان و لبها خیزران از سفر آمد حرم امّا غریبه... بی‌حرم با سرِ یارم چه شد آمد چه‌ها مادر سرم پایِ سر پیشِ نگاهِ ماهِ رویِ نیزه‌ها بی‌حیایی گفت من این دخترک را می‌خرم پایِ سر بر چوبه‌یِ محمل سرم کوبیده‌ام سر شکستم تا بدانی داغدارِ دلبرم حسین ایمانی #
4_5780793008504965083.mp3
516.1K
❣﷽❣ 🕋 🔳 🕋 از کربلا خبر میاد قافله از سفر میاد با قلبی غرق آه و تب برگشته از سفر زینب میاد اما تک و تنها بدون بال و پر نه قاسم نه علی اکبر نه یار و نه یاور نه امید دل زینب امیر آب‌آور ولی ام البنین می‌گه کجاست نور دو عین من نداره قلب من طاقت بگو چی شد حسین من 🔳حسین من حسین من هر روز غروب دلش خونه هر روز غروب پریشونه کنج بقیع غریبونه می‌شینه روضه می‌خونه می‌گه زینب ، بگو با من که روز عاشورا چی‌شد آخه اباالفضلم میون اون غوغا نشد مشک و بیاره تا به خیمه ، واویلا یل نام‌آورم آخه چطوری از رو زین افتاد چرا شرمنده شد ماهم چی شد که رو زمین افتاد 🔳ابوفاضل ابوفاضل 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺
4_5988008288430591338.mp3
847.4K
❣﷽❣ می گذرد کاروان ام البنین افغان کند/روسوی قبرستان کند آمدبشیرازکربلا/بنموده اعلام عزا 🔳شد بی پسرام البنین-خونین جگرام البنین یااهل یثرب السلام/برماحسین داردپیام عباس،حسین برادرش/شهیدراه داورش 🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین گشته خزان گلزاراو/آه ازدل افکاراو مادربسی زحمت کشید/تابه چهارفرزندرسید زنهاپی غمخواری اش/آیندوبردلداری اش 🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین گویندای بانوی دین/کن صبریاام البنین ازدل کشیدآهی حزین/دیگرندارم نورعین رفته عزیزانم زبین/جانهابقربان حسین 🔳شدبی پسرام البنین-خونین جگرام البنین
AUD-20220114-WA0070.
4.21M
▪️بیا ام البنین برگشته زینب (روضه) 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی 🏴 (س) دگر این کاروان یاسی ندارد که با خود شور و احساسی ندارد بیا ام البنین برگشته زینب ولی افسوس عباسی ندارد مزن آتش به جان ای نور عینم مخوان از ماهِ مَـقطُوع الیدَینم چه شد در کربلا هستی زهرا؟ حسینم وا حسینم وا حسینم سرشته از غم زهرا گِلش بود نگاه تار زینب قاتلش بود نیفتاد از لبش نام حسینش اگر چه داغ سقا بر دلش بود ... ... ولی زینب چه با احساس می خواند از آن بُهبوهه ي حساس می خواند کنار قبر زهرا نیمه ي شب چقدر از غیرت عباس می خواند شاعر: یوسف رحیمی✍
narimani-52.mp3
9.12M
(س) زینب بیا روضه بخون از کربلا برام بگو۳ از موقعی که آب نبود ازشاه تشنه‌کام بگو از کربلا برام بگو۲ بگو ببینم ، از نور عینم چجوری دشمن ، سر رو برید وقتی میرفتی ، اینجور نبودی چرا عزیزم ، قدت خمید بگو ببینم ، کجاست حسینم علی اکبر ، علی اصغر کجاها رفتی ، چیا رو دیدی چرا نمیگی ، چی شده معجر زینبم بگو از کرببلا از اون جسارت ، خیمه و غارت دارم میمیرم وقتی میبینم لباس پاره‌ت ، 'رفتی اسارت۲' " واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا " خوب شد نبودی کربلا بگم برات چیا دیدم۳ از مردم کوفه و شام گوشه‌کنایه شنیدم گوشه‌کنایه شنیدم۲ بذار بگم از ، سر حسینم کجاهارفته ، کجاها بوده بزم شراب و ، تنور خولی همه‌ش سوار نیزه‌ها بوده بذار بگم از ، دست ابالفضل که هردوتا از ، تن جدا شد عمود آهن ، زدن به فرقش از پیشونی تا ، به ابرو وا شد وقتی عباست، رو زمین افتاد نیزه آوردن ، نیزه آوردن گوشواره بردن، گهواره بردن علم رو بردن۳ " واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا " ام‌البنین تو میدونی من اسوه‌ی حجاب بودم۳ اما بگم کجا بودم تومجلس شراب بودم تومجلس شراب بودم۲ ماهارو بردن ، به شهر شام و دم درِ دروازه‌ی ساعات گفتن که اینها ، خارجی هستن اصلا نکردن ، با ما مراعات توکوچه بازار ، مارو کشوندن از پشت‌بوما میزدن سنگ به صورت بچه‌های معصوم‌ مردم شهر هی ، میزدن چنگ چوب خیزرون به لب و دندون میزد میخندید۳
‍ . # خدا حافظ ای ذکر لبهای زینب داداش خداحافظ ای نور چشمای زینب خدا حافظ ای یادرگار مدینه خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خداحافظ ای یار ودلدار خواهر ای همه کس وکار زینب خداحافظ ای بهترین یارودلبر امام زمان معذرت میخوام خدا حافظ ای پیکر پاره پاره خداحافظ ای غرق در خون برادر خداحافظ ای غرق در خون برادر بگو من چه جوراز کنار تو پا شم داداش دعا کن تا من هم همین جا فدا شم تمام کس وکار زینب تو هستی داداش نمی تونم از توحسینم جدا شم حرفاشوبا ابی عبدالله زد رو کرد به بدن عباس یه حرفی زد خیلی دلا رو می سوزونه نمیدونم با تو چه میکنه خداحافظ ای پهلونه مدینه عموی رشید وقشنگه سکینه عباس الهی میمردم تاچشمام نمی خورد ای وای ای وای به دستی که افتادو رو زمینه به دستی که افتاد وروزمینه خدا حافظ ای بهترین یادگارم ابالفضل دیگه بعد تو میل بودن ندارم من معذرت میخوام برای این یدونه تورو جون زهرا قسم ای اباالفضل بگم منوبین نامحرمان جانزاری حسین
4_5980809437911190124.mp3
2.19M
‍ . # خدا حافظ ای ذکر لبهای زینب داداش خداحافظ ای نور چشمای زینب خدا حافظ ای یادرگار مدینه خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خدا حافظ ای عشق تنهای زینب خداحافظ ای یار ودلدار خواهر ای همه کس وکار زینب خداحافظ ای بهترین یارودلبر امام زمان معذرت میخوام خدا حافظ ای پیکر پاره پاره خداحافظ ای غرق در خون برادر خداحافظ ای غرق در خون برادر بگو من چه جوراز کنار تو پا شم داداش دعا کن تا من هم همین جا فدا شم تمام کس وکار زینب تو هستی داداش نمی تونم از توحسینم جدا شم حرفاشوبا ابی عبدالله زد رو کرد به بدن عباس یه حرفی زد خیلی دلا رو می سوزونه نمیدونم با تو چه میکنه خداحافظ ای پهلونه مدینه عموی رشید وقشنگه سکینه عباس الهی میمردم تاچشمام نمی خورد ای وای ای وای به دستی که افتادو رو زمینه به دستی که افتاد وروزمینه خدا حافظ ای بهترین یادگارم ابالفضل دیگه بعد تو میل بودن ندارم من معذرت میخوام برای این یدونه تورو جون زهرا قسم ای اباالفضل بگم منوبین نامحرمان جانزاری حسین
Fadaeian_Arbaein1403_Shab9 (4).mp3
23.43M
🏴 🎤[] ببخش اگه نشناختمت عزیزم حال و روز سرت برام عجیب بود بوی تنوربدجوریگمراهم کرد آخه حواسم پیه عطر سیب بود
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «اَلسَّلٰامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن» پس از تو جان برادر، چه رنج‏ها که کشیدم چه شهرها که نگشتم، چه کوچه ‏ها که ندیدم‏ به سخت‌جانی خود آن قدَر نبود گمانم که بی تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم‏ برون نمود در آن‌دم که خصم، پیرهنت را به تن ز پنجه‏‌ی غم، جامه هر زمان بدریدم‏ چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی هلال ‏وار ز بار مصیبت تو، خمیدم‏ زدم به چوبه‏‌ی محمل سر، آن زمان که سر نی به نوک نیزه‏‌ی خولی، سر چو ماه تو دیدم‏ ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‏‌ی دشمن دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم میان کوچه و بازار شام، پای پیاده سر از خجالت نامحرمان به جیب کشیدم‏ شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم‏ هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست ز راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم‏ ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم از این حکایت جانسوز، (جودیا) صف محشر به نزد شاه شهیدان، شریک همچو شهیدم شاعر: جودی خراسانی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
Ali Malaekeh - Ey Safaye Ghalbe Zaram.mp3
4.74M
|⇦•ای صفای قلب زارم..‌ و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج علی ملائکه •✾• ●━━━━━ نور باشد سایه‌ای در پای دیوار شما کور بینا می‌شود با یاد دیدار شما با کلاف جان به بازار محبت بسته صف صد هزاران یوسف مصری خریدار شما از چه بنشستید با ما خاکیان تیره روز ای چراغ عرشیان، خورشید رخسار شما امام رضا ... سر خط آزادی خلق است در دست کسی کز دو عالم پا کشیده و شدخریدار شما نی عجب گر با همه خواری عزیزم کرده ای از ازل بوده است ذره پروری کار شما  ای صفای قلب زارم هرچه دارم از تو دارم تا قیامتهای رضا جان سر ز خاکت بر ندارم منم خاک درت، غلام و نوکرت مران از در مرا، به زهرا مادرت رضا جانم رضا ... رضا جانم رضا رضا جانم رضا ... رضا جانم رضا
586.7K
♦السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع)♦ ❣﷽❣ 🌟 🌑 🌑 🌟 کجایی ای شهیدان خدایی مدینه آمدم یارم نیامد اباالفضل علمدارم نیامد مدینه یاور و دلبر ندارم دگر من قاسم و اکبر ندارم گل آل رسولم عزادار و  ملولم تو ای شهر پیمبر مکن دیگر قبولم 🌑حسینم وا حسینم وا حسینم گئدنده قاسم و اکبر واریدی اباالفضل علم پرور واریدی یوخیدی هئچ غمی بیکس ربابین قوجاقینده علی اصغر واریدی سه پر اوخ دگدی اصغر، دوشوبدی پیچ و تابه نشانه قانلی قنداق قالوب غملی ربابه 🌑حسینم وا حسینم وا حسینم گلنموردوم بو غملی سرزمینه نه دیوم ایندی صغرای حزینه الیمه آلمیشام بیر قانلی پرچم اونی گتدیم وئرم امّ البنینه بلا و درد و غمدن دئمه دینجلمیشم من تفاقیم اولدی برهم حسین سیز گلمیشم من 🌑حسینم وا حسینم وا حسینم حسینون غصّه سی دللرده قالدی او قانلی کوینگی اللرده قالدی دوشوب عریان بدن ایستی قوم اوسته یارالی پیکری چوللرده قالدی دیار کربلاده یارالی بیکفن وای دوشن میدانه باشسیز سوسوز الده ئولن وای 🌑حسینم وا حسینم وا حسینم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
۲۴ (ورود اهل بیت ع به مدینه) ختم رسل دخت علی زینبم من بی حسین برگشته جان بر لبم برفتم با حسین آمدم بی حسین یا رسول الله۲ ختم رسل من دیده ام بلا را تمام ماجرای کربلا را چه ها من کشیدم به جز غم ندیدم یا رسول الله۲ من از مدینه رفته با نور عین برگشته ام اما بدون حسین دیده بر نیزه ها سر از تن جدا یا رسول الله۲ ختم رسل دیده ام اربا اربا علی اکبر گل ام لیلا دیده ام پرپر است غرق خون اکبر است یا رسول الله۲ ختم رسل بر روی دست بابا علی اصغرش نموده مأوا ز کینه اصغرش پاره شد حنجرش یا رسول الله۲ ختم رسل دیدم زمین گل یاس در راه دین بی دست و سر شد عباس دیده ام بر زمین گل ام البنین یا رسول الله۲ ختم رسل دیدم برادر من غرق به خون گشته برابر من از فرس فتاده سر به خاک نهاده یا رسول الله۲ ختم رسل دیدم فتاده بر خاک حسین گل فاطمه با تن چاک سوی او دویدند سرش را بریدند یا رسول الله۲ ختم رسل با ستم کثیری رفتیم ما از کربلا اسیری شده ظلم تمام به ما کوفه و شام یا رسول الله۲ ختم رسل دیدم به شام بلا سر برادرم به تشت طلا دم زده ز محبوب بر لبش خورده چوب یا رسول الله۲
Bavar qalat.ogg
1.91M
🚫 باورهای غلط در 🚫 غلط بودن این باورها تجربه شخصی و متقن حقیر در بیش از 20 سالی است که تدریس میکنم و برای تک تک آنها دلیل و مصداق دارم. 📛 امیدوارم این باورها، رشد شما را متوقف نکند! 💥باور غلط اول: بدون صدای زیبا، نمیتوان مداح خوبی شد! 💥2. باید از داخل دهان، یا سر یا شکم یا جای مشخصی بخوانم! 💥3. بدون استاد نمیتوان مداح خوبی شد. 💥4. حتما باید دستگاه آوازی بلد باشم!! 💥5. حتما باید از کسی تقلید کنم! 💥6. مداحان معروف، بسیار خوب و حرفه‌ای میخوانند! 💥7. مداحان معروف و روحانی‌ها تمام روضه‌هایشان راست است!! 💥8. با صدای تو دماغی نمیتوان از بهترین مداحان کشور شد! 💥9. خجالت و استرس را نمیتوان کنترل کرد!!! 💥10. اگر صدای گریه جمعیت بلند شد، مجلس عالی می‌شود! [﷽][﷽][﷽][﷽]
4_6033117784479629697.mp3
3.97M
تحلیل مداحی روضه با نوای: شاعر شعر اول: شاعر شعر دوم: : لطائف و ظرائف در روضه غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشکر چو بي كسم ديدند به اشك بي كسي ام ناكسانه خنديدند از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی دل کنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی می خواستم به پات سرم را فدا کنم اما به خواهر تو ندادند مهلتی بهتر نبود جای تو من کشته می شدم؟ بی تو چگونه صبر کنم،با چه طاقتی؟ از بس برای زخم لبت گریه کرده‌ایم چشمی ندیده‌ام که ندیده جراحتی تو رفتی و غرور حریمت شکسته شد هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی کم مانده بودخم بشوم، کم بیاورم از دست تازیانۀ بیرحم لعنتی
ای کاروان اربعین، دل را سوی دلدار کن برخیز و با یاد خدا عزم سفر تا یار کن از خانه ها تا شهرها، تا آنسوی این بحرها هرکس دلش راهی شده، با کاروانت یار کن بنگر جهان را یکسره برده‌است غم در سیطره پیمانه های خالیِ میخانه ها را بار کن ای لشکر صاحب زمان، گامی بزن بر آسمان خود را برای فتح شب، آماده پیکار کن هم با طنین گام ها، هم نعره بر بدنام ها یک ‌عالم از خواب گران،پبش از سحر بیدار کن اندوه ها، افسوس ها، بگذار با مأیوس ها سربازهای خسته را با حکم دل سردار کن در ازدحام سایه ها، دریاب بانگ آیه ها در مقدم خورشید حق، افسون شب بر دار کن با ذکر مادر همنوا، راهی شو سوی نینوا خار مغیلان رهت، پیش نگاهش خوار کن با نور ایوان نجف، دردانه کن دل در صدف با خاک راه کربلا، شایسته دیدار کن در امتداد خط نور، تا مرز فردوس ظهور از این ستون تا آن ستون، راه فرج هموار کن پای عمود آخرین، تاریخ را باز آفرین این گام ها را حائلی، بین در و دیوار کن بوی مزار بی نشان، سوی مشام دل رسان بعد از گذار قرن ها، زخم کهن تیمار کن از اولین تا آخرین، بر سفره مادر نشین دنباله این سفره را تا قدس مهمان دار کن در کام اسرائیلیان، از غزوه خیبر چشان کاخ طـواغیت زمان، بر فرقشان آوار کن زیر و زبر کن عالمی، از نو بیاور آدمی تا ساحل آغوش یار، این جمله را تکرار کن: یا رب به حق آرزوهای اولوالعزمِ رسُل این عزم های اندکِ ناچیز را بسیار کن “حامد رازانی” 🚩 لبیک یاحسین علیه السلام
کُلُ خَیرٍ فی بابُ الْحُسین عَلَیهِ السّلام در بارگاه شاه، گدا را چه حاجت است؟!  بر خلق عالمِین، کرم ش بی نهایت است عیسی(ع) اگر به عرش الهی عروج کرد  یک جلوه ی حسین(ع) برایش کفایت است یحیی(ع) که سر بریده ی عشق و فدای اوست آری به جسم و روح، فِنا در ولایت است غرقِ نگاهِ روی کریمانم آرزوست بوسه به بارگاه رفیع ش، سعادت است یک اربعین پیاده روا گشته حاجتم سوسویِ نور گنبدِ زردش هدایت است بر نیزه شد ز کین، سر مصباح عالمین خون بر دل مُخَدّره از این جنایت است بابُ الحسین(ع) قبله ی حاجات عاشقان در آستانِ قدسی اش عباس(ع)، رایت است حمید  خان محمدی 🚩 لبیک یاحسین علیه السلام 🇮🇷🏴
کدام چلّه‌نشین است این چنین که منم علم‌به‌دوش در این ظهر اربعین که منم اویس، دست تکان می‌دهد بر اهل یمن چهل عمود بیایید از یمین که منم چهل عمود نرفتم که دست حرمله‌ای کمان‌به‌دست فرود آمد از کمین که منم ببین در آینهٔ شط شکوه ساقی را خدا که دست برآرد از آستین که منم چهل عمود، شبی از فرات رد شده‌ام به‌روی دست، ورق‌های یاسمین که منم سکوت تشنه‌لبانیم، ساقیا مددی أَدِر، و ناوِلُنی مثلَ ساتكين كه منم امام خوانده تو را "نافذالبصیره" و بس برآر دست از آن چشمهٔ یقین که منم علم‌به‌دوش، شهیدان کیستند به دشت؟ به لاله‌پوش‌ترین قسمت زمین که منم کجاست سورهٔ یاسین سربریده به طف به نیزه می‌شنوم شرح یا و سین که منم میان معرکه "هل من معین" کیست به دشت؟ به نیزه، شعشعهٔ ماه بی‌معین که منم نشسته جلوهٔ ثاراللَّهی به پیرهنش نشسته نقش هو الله بر نگین که منم خموش رد شدی از خیمه‌گاه سوخته‌ای شکسته بشنو از این تار بی‌طنین که منم کنار علقمه ساعت به وقت مرثیه است در این قصیده ببین داغ بر جبین که منم #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
Jamae-Mastan-E39.mp3
3.29M
کدام چلّه‌نشین است این چنین که منم شاعر: محمدحسین انصاری‌نژاد با صدای: محمدجواد الهی‌پور