eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
Mirdamad-KeshtiSabr.mp3
620.1K
نوحه کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی کشتی صبر مرتضی کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی چرا پهلو گرفتی مگه نامحرمت شدم مگه نامحرمت شدم از منم رو گرفتی از منم رو گرفتی بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه الهی بعد فاطمه الهی بعد فاطمه علی زنده نمونه علی زنده نمونه بشینه بالا قبر تو شبا قرآن بخونه شبا قرآن بخونه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه بعد تو آزارم میده شبو روز مدینه هرکس که بی زهرا میشه حال روزش همینه حال روزش همینه
کشتی پهلو گرفته از علی هم رو گرفته کار دنیا رو میبینی شوهرت دست بر زانو گرفته چجوری خون رو دیوار و درو پاک کنم تو خودت بگو چطوری تنت و خاک کنم با گلاب دیده هام قبرتو نمناک کنم علی بمیره هرچی یادم بره غسل تنتو یادم نمیره یاد ناله هات می افتم بخدا گریم میگیره علی بمیره فضه نگا گن همه جای بدنش کبود شده زخمشو وا کن کمکم کن حسینین رو ازتنش بیا جدا کن فضه نگاه کن عشق علی خداحافظ رفتی و تنهام گذاشتی درد رو دردام گذاشتی جون من زهرا حلال کن پیش من اگه امنیت نداشتی لکه های خون رو پیراهنت کشت منو تو دل شب گریه های حسنت کشت منو خواب میدید که باز دوباره زدنت کشت منو غمم زیاده هیچکسی بهم نگفت حتی یه تسلیت ساده این عذابم میده بیشتر از همه مغیره شاده واسه فدک خورد جلوچشم همه توی کوچه ها زنم کتک خورد اونی زد که سر سفره علی نون نمک خورد
. فلک دیدی چه خاکی بر سرم شد کفن بر تن تنها یاورم شد شرح بلای او را ، شنیده بودم دیدم کبودی رویش را ، ندیده بودم دیدم یا فاطمه یازهرا  یافاطمه یازهرا ای گل از خانه ام چه زود رفتی یاس بودی ولی کبود رفتی تا به ابد علی خجل ، از این امانت داری ست هنوز از پهلوی تو ، خون تازه جاری ست یا فاطمه یا زهرا  یافاطمه یازهرا غسل و کفن و دفن شبانه تو رسد ارث به طفل دردانه تو زینب تو می بیند ، دوباره داغ لاله را نیمه شب غسل دهد ، زهرای سه ساله را یا فاطمه یازهرا یافاطمه یازهرا .👇
👆. 👈 خداحافظ ای صفای مدینه خداحافظ ای گل بی قرینه خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ نور دیده حیدر خداحافظ غم رسیده حیدر ز داغ تو خون شده دل زینب نگر بر قد خمیده حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ هستی حیدر خداحافظ نور چشم پیمبر که بودی عمری تو یاور حیدر چه سازم بی تو امید دو عالم به حال من فاطمه جان تو بنگر خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ همنشین ولایت خداحافظ کوه صبر و شهامت منم شرمنده ز روی تو زهرا که کردی حمایت زجان امامت خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ ای فدایی مکتب که روز تو شد از ستم ها چنان شب بدون تو خانه بیت الحزن شد بسوزاند ،داغ تو سینه زینب خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ ای پرستوی خسته خداحافظ یار پهلو شکسته کجا رفتی ای صفای دل من علی بی تو در غم تو نشسته خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر خداحافظ یار خوب و حبیبم به درد من بوده ای تو طبیبم کجا رفتی ای ضیاء دو عینم که بی تو کم شد توان و شکیبم خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر حسن گریداز برای تو زهرا حسین نالددر عزای تو زهرا کنار قبرت غمینم و گریان مگر گردم جان فدای تو زهرا خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر .
میرزای محمدی - رنگ پاییز به دیوار بهاری افتاد.mp3
10.96M
سلام_الله_علیها ✍ استاد 🎤 رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد بر درِ خانه‌ی خورشید شراری افتاد فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت وقت افتادن او، ایل و تباری افتاد آنقدر ضربه‌ی پا خورد به در،تا که شکست آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا او کنارِ در و در نیز کناری افتاد بعدِ یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم فضه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد خواست تا زود خودش را برساند به علی سرِ این خواستنِ خود دو سه باری افتاد ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند به روی مسجدیان گرد و غباری افتاد غیرتِ معجرِ او دستِ علی را وا کرد همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد وقت برگشت به خانه همه جا خونی بود چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد آنقدَر فاطمه از دست علی بوسه گرفت بعد از آن روز دگر رفت و کناری افتاد.
1 Haftegi Fatemieh Dovom 1403 Shokri [Mohjat_Net] (1).mp3
2.77M
🎤 آه ای تابوت کی خبر داشت یه روز به تو بیفته کارم بانوی عالمو به دست تو میسپارم آه ای تابوت آه ای تابوت وقت تشییع مراقب تن زهرا باش نزاری تازه شه دوباره دور زخماش آه ای تابوت تو وفا کن آخه در وفا نکرد وقتی دید علی شده تنها تو وفا کن آخه در وفا نکرد کنده شد با یک لگد از جا تو وفا کن آخه در وفا نکرد چی گذشت به پهلوی زهرا آه غرور یه مردو شکوندن همسرش رو تو کوچه کشوندن خونمونو تو آتیش سوزوندن آه بمیرم بمیرم بمیرم **** آه ای تابوت چند روز پیش که اسم تو اومد تو خونه بی بی لبخند زد و دیدم علی گریونه آه ای تابوت آه ای تابوت تو نبودی ببینی پشت در غوغا بود اونکه له شد تو کوچه چادر زهرا بود آه ای تابوت تو وفا کن مسمار که وفا نکرد گُر گرفت تو هُرم آتیشا تو وفا کن مسمار که وفا نکرد فضه میدونه چی شد اونجا تو وفا کن مسمار که وفا نکرد چی گذشت به محسنِ زهرا پا به ما سخته رو خاک بشینی خوب شد اون روز نبودی ببینی یادمه گفت که فضه خذینی آه بمیرم بمیرم بمیرم **** آه ای تابوت تو کمک حال ما هستی میون غمها مثل امروز به دادمون برش عاشورا آه ای تابوت آه ای تابوت به تو میخوام بگم سفارش آخر رو تو باید جمع کنی جسم علی اکبر رو آه ای تابوت تو نمیای اما یک عبا میاد تا کمک حال حسین باشه تو نمیای اما یک عبا میاد نزاره که دستِ تنها شه تو نمیای اما یک عبا میاد تابوت یه ارباً اربا شه یاد اون روز بریده امونم غصه های حسینو میدونم که همش میگه پاشو جوونم آه جوونم جوونم جوونم هفتگی فاطمیه دوم 1403 .
. کمی بعد از هجوم شوم و شیطانی پس از بی احترامی های طولانی کمی بعد از شکستن ها و بستن ها و رفتن ها علی تنها میان خلوتی غمگین علی آرام و اما با غمی سنگین نشست و ذوالفقار در نیامش را نوازش کرد به او فرمود تو میبینی رفیق روزهای سخت من دیدی چه با ما رفت تو هم دیدی غم از دیوار های خانه بالا رفت تو میدانی که من در معرکه خود را نمیبازم تو شاهد بوده ای من پیش روی مرگ میتازم ولی حالا ولی اینجا در این بلوا نه من تنها غرور مردهای خانه غارت شد چه چیزی بدتر از اینکه به گلدانی که زهرا کاشت با دست خودش با پا جسارت شد از این مصرع سکوتی ناگهانی شعر را در خود فرو برد و دلیلش هم همان بغضیست که مولا فرو خورد و سپس سر را کمی پایین آورد و ادامه داد تو میدانی اگر میخواستم بر روی پیکر سر نمیبردند اشاره کرد و سمت در از این در جان سالم در نمیبردند همینکه گفت در انگار حالش دگرگون شد بدون هیچ توضیح اضافی قافیه خون شد علی خیره به در ماند و گمان کردم که بیت آخر شعر است و اما نیست نمیدانم چرا حس میکنم این ماجرا پایانش اینجا نیست از اینجایی که هستیم شعر تصویری نمیبیند جلوتر میروم باید بفهمم که علی در خیره ماندن ها چه میبیند جلوتر رفتم و دیدم که تکیه بر رفیق روزهای سخت خود داده و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده میان شعله ها یک عمر پاییزی نمایان شد ترک برداشت و لبهایش و موهایش پریشان شد علی بر قله ی تقدیر میان آتش و دود و صدای شیون تصویر خودش را دید و در حالی که تکیه داده بر شمشیر خودش را دید و تنها بی برادر رو به یک لشکر و زینب دخترش را دید رو در روی پیغمبر کسانی که به دست خود به آنها نان و خرما داد برگشتند همانها که به دنبال سرش در بیت های بعد میگشتند خودش را دید و تصویری شبیه سرخی یک دشت که زینب گفت یا جدا علی چشمان خود را بست به مردی فکر کن در مرکز تصویر به مردی که به روی زانو و تکیه به شمشیر است به مردی که سکوت او نفسگیر است به مردی که به تنهایی تمام درد تصویر است به مردی که صبورانه در این خانه هزاران بار و صدها بار و ده ها بار در همین لحظه جان داده اگر دقت کنی رو به درِ خاموش و در چشمان خیسش انعکاس شعله افتاده خلاصه اینکه در آشفتگی و سختی ابیات پایانی میان چند قطره اشک پنهانی علی آرام و طوفانی دوباره روی پا برخاست و از بینِ گلدان های افتاده بر زمین سمت درِ خانه به راه افتاد علی میرفت و در حالی که روی شانه ی او نان و خرما بود علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا 🎤 گلچین دوم 1403 👇
. علیه السلام کربلایی [بند اول] همیشه خوبه کربلا سلام مون به کربلا چاره‌سازه دره خونه ی عشقِ که همش بازه شاید بگن حسین کیه اصلا حسین حسین چیه فقط میگم بگیره نفس ام اگه غلط میگم هر کس که زنده اس بی حسین الهی الهی به این عاشقی دچار شه که با نیم‌نگاهی اینجوری بی قرار شه همه دارِ علم تو صحنِ علم تو توی ناامنی دنیا امن حرم تو 🖤🖤 [بند دوم] فراقت هم مشخصِ بهشت ام مشخصِ حرم آقا روی شونه ی تو باشه سرم آقا بلند بلند صدات کنم برم عقب نگات کنم ولی بازم خودم رو توی آغوشِ تو بندازم دنیا خراب از بی حسین چی داره چی داره اونی که حسین نداره دلش که بگیره تا کجا دَوام میاره رو به راهِ با تو حالم آبروی عالم حَرمت خواب و خیالم آبروی دو عالم .👇
4_5949723315026269530.mp3
3.13M
زمینه شام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها/۱۴۰۳ با نوای: کربلایی مجتبی عبدالهی شعر: ✍ 🔹️با حال مناسب گوش کنید. زهرا دردت به جونم داری میری از پیشم برگرد چشمم به راهه بی تو من تنها می‌شم روز و شبم بدون تو نوری نداره و سیاهه نرو بدون تو علی کار دلش همیشه آهه حالا که نیستی علی هم بی یاره، بی پشت و پناهه خانوم خونه بی تو خونم صفا نداره یادم نمیره زهرا بین در و دیواره واویلا یا زهرا ===== حالا بعد تو زهرا چاهه سنگ صبورم اشکام واسه غم توس رفتی من از تو دورم زهرا بگو چه کار کنم با اشکای حسین و زینب زهرا بگو کجا برم دنبال تو توو این دل شب با یاد خاطرات تو اومده جون من روی لب باور نمی‌کنم من، رفتی توو این جوونی اونقدر تو رو زدن که، قد تو شد کمونی واویلا یا زهرا
Shab1Fatemieh2-1403[02].mp3
3.04M
▪️افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی! () 🎙 حاج امشب ای‌کاش غوغا نمی‌شد و..، در وا نمی‌شد و... آتش دخیل چادرِ زهرا نمی‌شد و ... عمر حیدر، پایان نمی‌گیرد چرا؟ دنیا بر من، آسان نمی‌گیرد چرا؟ از اشک من، طوفان نمی‌گیرد چرا؟ افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی! به روی پای خود بایست، بگو دوباره یاعلی (آه، از غریبی) بین کوچه یک لحظه دست او، از من رها نشد یک لحظه حتی از سرش، چادر جدا نشد آه ای هیزم، آتش کجا و آفتاب؟ آتش مانده، در حیرت از بانوی آب آمد اینک، ماه علی چه با حجاب خوشا به من که فاطمه، پناه و یاور من است زمانه با دلش چه کرد، که او به فکر رفتن است (آه از غریبی) باید هر زن باشد چو فاطمه؛ حاشا جز این شود زن می‌تواند با عفاف مرد آفرین شود دارد هرکس از مادرش یک یادگار از زهرا ماند، چادر نمازی وصله دار آن چادر که، بُرد از دل زینب قرار به غیرت علی قسم، که فخر زن حجاب اوست به جای دیده‌های شوم نظاره‌ی خدا به اوست (آه از غریبی) شاعر:
Shab1Fatemieh2-1403[08].mp3
5.74M
▪️تو با علی و با تو علی، نور واحدید (روضه) 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
. 🎤 هر کس هر آن چه دیده، اگر هر کجا، تویی یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی بر تو خدا تجلی هر روزه می کند آیینۀ تمام نمای خدا تویی میلاد تو تولد توحید و روشنی ست ای مادرِ پدر، غرض از روشنا تویی چیزی ندیده ام که تو در آن نبوده ای تا چشم کار می کند ای آشنا تویی نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار سر چشمۀ فقاهت آل عبا تویی غیر از علی نبود کسی هم تراز تو غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی تو با علی و با تو علی، نور واحدید نقش علی ست در دل آیینه یا تویی؟! شوق شریف رابطه های حریم وحی روح الامین روشن غار حرا تویی ایمان خلاصه در تو و مهر تو می شود مکه تویی مدینه تویی کربلا تویی زمزم ظهور زمزمه های زلال توست مروه تویی، قداست قدسی، صفا تویی بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است سوگند خورده است که خیر النسا تویی شوق تلاوت تو شفا می دهد مرا ای کوثر کثیر! حدیث کسا تویی آن منجی بزرگ که در هر سحر به او می گفت مادرم به تضرع بیا تویی آن راز سر به مُهر که حافظ غریب وار می گفت صبح زود به باد صبا تویی هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست تنها تویی شفیعۀ روز جزا تویی در خانۀ تو گوهر بعثت نهفته است راز رسالت همۀ انبیا تویی قرآن ستوده است تو را روشن و صریح یعنی که کاشف همۀ آیه ها تویی درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم ای چلچراغ سبز اجابت! دعا تویی ذکر ذکیۀ تو شب و روز با من است بی تاب و گرم در نفس من رها تویی پیچیده در سراسر هستی ندای تو تنها صدا بماند اگر، آن صدا تویی پهلو شکسته ای تو و من دل شکسته ام دریابم ای کریمه که دار الشفا تویی «آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند» بی تو چه می کنند، تویی کیمیا تویی گفتم «تو» ای بزرگ، خطای مرا ببخش لطفت نمی گذاشت بگویم «شما» تویی باری کجاست بقعۀ سبز غریب تو؟ بر ما بتاب روشنیِ چشم ما تویی شاعر: .👇
Shab1Fatemieh2-1403[08].mp3
5.74M
▪️تو با علی و با تو علی، نور واحدید (روضه) 🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
. _ علیه السلام _کربلایی [بند اول] الهی قربونت برم من اگه قابل باشم آدم خبر نداره دیگه حتی از فرداشم یک اربعین میام ولی یک سال توی رویا لحظه دیدار های ضریح در اومد اشگم گرفت جلو چشمام و اشگام و نمیبخشم تو قلبم نمیتونه کسی جات و بگیره دل من به جز عشق تو رو نمیپذیره یه عاشق امام حسین شو یادش نمیره حسین جان حسین جان 🖤🖤🖤 [بند دوم] کاشکی میشد به بهترین خاطره هام برگردم الهی به قشنگ ترین روز و شب هام برگردم دلم میخواد به اولین کرببلا برگردم من اولین عکسم با ضریح و قاب اش کردم توی اتاق ام هر شب دور حرم میگردم دل من گرفته کاش یه کم بارون بباره که بارون فقط اسم تو رو یادم میاره حسین جان چقدر اسم قشنگ ات گریه .👇
. _ سلام الله علیها _کربلایی _ [بند اول] به مهربونیت قسم به نگاه آسمونی ات قسم بی‌بی جان به جوونی ات قسم به مزارِ بی نشونی ات قسم نور دوعین ات و دوست دارم من حسین ات و دوست دارم با جون و تن دوست دارم حسن ات رو من دوست دارم اِنسیة‌ الحَورا یعنی زهرای علی زهرای علی زهرای علی ای ماه شب های علی زهرای علی زهرای علی زهرای علی 🖤🖤 [بند دوم] به موی حیدر قسم به قد و قامت اکبر قسم به گلوی علی اصغر قسم به طلوع صبح محشر قسم عِطر یاس ات و دوست دارم عباس ات و دوست دارم زیر سایه ات و دوست دارم من رقیه ات و دوست دارم امروز و فردای علی زهرای علی زهرای علی زهرای علی لیلیِ لیلای علی زهرای علی زهرای علی زهرای علی .👇
دست منو عنایت و لطف و عطای فاطمه قلب من و محبّت و مهر و ولای فاطمه طبع من و قصیده ی مدح و ثنای فاطمه جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه به بذله دست فاطمه، به خاک پای فاطمه منم گدای فاطمه، رشته جانم فدای فاطمه. ی مهر فاطمه سوی خدا کشد مرا دل به ولاش داده ام تا به کجا کشد مرا گر به زمین زند مرا وربه سماء کشد مرا درد اگر عطا کند یا به بلا کشد مرا پای برون نمی‌نهم، از سر کوی فاطمه وان شود لبم، به گفتگوی. فاطمه منم گدای فاطمه، جانم فدای فاطمه مهر و محبتش بود طینت من سرشت من ز دوستیش آبرو به روی زشت من روضه ی بی چراغ او مینوی من بهشت ​​من شکر خدا که گشته این قسمت و سرنوشت من سنگ محبّت و را بر سرو سینه میزنم. به یاد خاک قبر او داد مدینه می‌ زنم مرغک طبع من شده طوطی او هزار او کبوتر دلم زند پر به سوی مزار او قلب شکسته‌ام بود در همه، زار زار او شفا گرفت چشم من ز خاک ره او خانه ی کوچکش بود کعبه ی. آرزوی من از آن خوشم که فضه‌اش نظر کند به سوی من منم گدای فاطمه، جانم فدای فاطمه رشته ی چادرش اگر به دست انبیاء می‌گوید فخر انبیاء به عرش کبریا می‌رسد از لب جان فزاش اگر زمزمه ی دعای جان ز نوای گرم او به او برسد. جسم مصطفی کسی را که قدر و هل اتی گفته خدا به وصف او کجا قصیده‌های من بُوَد رسا می‌کند، به وصف او فاطمه‌ای که مصطفی به رتبه مادرش می‌خواند به احترام می‌کند قیام در برابرش به دست و سینه و جبین بوسه زند مکررش بوی بهشت. یافته از دم روح پرورش مادح او کسی به جز خدا شود، نمی‌شود حق سخن به مدح یا ادا شود، نمی‌شود منم گدای فاطمه، جانم فدای فاطمه منم که مُهر داغ او نقش بر دلم سرشته با ولایتش دست حق ازل گِلم اوست. هست تا ابد گره گشای مشکلم ز شعله ی محبتش داد ضیاء به محفلم در آیم از دری دگر گر از دری براندم نمی‌رم ز کوی او چه خواندم چه راندم عصمت داوری نبود اگر فاطمه جنّت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه هیچ پیمبری نبود اگر نبود. فاطمه احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه منم فدای فاطمه، منم گدای فاطمه
47669_1397117191319_4076289.mp3
4.08M
خادم اهل بیت 🌺: همسایه ها به مجلس ختمت نیامدن حاج محمدرضا بذری
خادم اهل بیت 🌺: همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه های تو خیلی به مجتبای تو برخورد فاطمه فامیل کم گذاشت برای عزای تو جایِ تمام شهر خودم گریه می کنم از بس که خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم با شکوه بگیرم برای تو ... ___ علی رو حلال کن ، ورم داره بازوت علی رو حلال کن ، که بشکسته پهلوت علی رو حلال کن برا لحظه ای که تو افتاده بودی در افتاده بود روت .. علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن ، عدو بی حیا شد علی رو حلال کن ، که غوغا به پا شد علی رو حلال کن برا لحظه ای که برا اولین بار که پایِ مغیره به این خونه وا شد علی رو حلال کن .. علی رو حلال کن .. ___ زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم با شکوه بگیرم برای تو ... از دست گریه های تو راحت شد این محل شِکوه نمی کنند به من از صدایِ تو *هر شب میومد کنارِ قبر زهراش .. یکی ازین شبا تا خواست در و ببنده دید صدا گریه میاد .. دید صدا صدایِ حسینِ ... میگه بابا امشب میری میشه منم ببری ؟.. من دلم برا مادر یه ذره شده .. نیمه شب دست حسینُ گرفت . با هم قدم قدم زنان اومدن کنارِ قبرِ بی بی ، چند قدم مونده به قبرِ بی بی دیدن حسین پا برهنه شد .. آروم آروم خودشو رسوند کنارِ قبرِ مادر .. دست به سینه گذاشت سلام داد .. یه وقت خودشو انداخت رو قبر مادر ، صورت به قبر گذاشت .. گفت مادر دلم برات تنگه ... مادر رفتی دیگه خبر از بچه هات نمی گیری .. ( کجا نشستن گریه کنا ، گفتمو التماسِ دعا ...) اینجا یه جا بود نیمه شب حسین صورت به قبرِ مادر گذاشت ... یه نیمه شبی هم بعدِ کربلا ، زینب اومد کنارِ قبرِ مادر ... صورت رو قبرِ مادر گذاشت ... گفت مادر ، یادته یه پیراهن بهم دادی به حسین بدم ؟ .. مادر هر دختری بره سفر ، سوغات می آره ، منم سوغات آوردم ... این پیراهن پاره پاره و خونی رو گذاشت رو قبرِ مادر ... مادر اینم سوغاتِ سفرِ زینب ... *