eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۵ (حضرت ام کلثوم س) ای نور دیده ی حیدر تو گل باغ ولا هستی دختر حیدری چون فاطمه ی خیر النسا هستی نور چشمان حیدری دختر پاک کوثری نور دو عینی تو جان حسینی تو مولاتنا کلثوم۲ تو هستی علی و فاطمه را نور دو عینی تو خواهر زینبی و اخت الحسن اخت الحسینی تو ای گل گلشن ولا خواهر شاه کربلا یگانه ای بانو فرزانه ای بانو مولاتنا کلثوم۲ دیدی در کرب و بلا رنج و بلا از دشمن بی دین از آن رنج و ستم و جور و جفا بانو شدی غمگین دیده ای ظلم اشقیا کرده ای گریه بی صدا دیدی به عاشورا حسین شده تنها مولاتنا کلثوم۲ دیدی اکبر گل لیلا شده از ظلم و ستم پرپر با تیر کین عدو غرق به خون شد گلوی اصغر ظلم و کینه فزون شده کربلا موج خون شده از نسب هاشم کشته شده قاسم مولاتنا کلثوم۲ ای که بودی به حرم نور دو چشم فاطمه حساس خونجگر گشته ای آن لحظه که شد نقش زمین عباس دیده ای فرق او دو تا دست او از بدن جدا در علقمه افتاد لب تشنه او جان داد مولاتنا کلثوم۲ دیدی در کرب و بلا نور دو عین تو شده تنها افتاده از فرس و غرق به خون در بین دشمن ها شمر به سوی حسین دوید خنجرش از کینه کشید دیدی فدا گشته سرش جدا گشته مولاتنا کلثوم۲
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیده ی مظلومه ، تا به ابد بانومه غریب تر از امام مجتبی بی بی کلثومه دل به غمش محکومه ، به کهکشان منظومه تو روضه این بی بی حال دل من آرومه جان منه عمه جان حجت بن الحسنه خطبه میخونه تبر به ریشه ی کفر بزنه دختر فاطمه و دختر خیبر شکنه قلمت حیدری،نفست حیدری می‌کشم من برا شما نعره ی حیدری دم باب الصغیر،قلادمو بگیر امیری ام کلثوم و نعم الامیر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نور تو بی پایانه ، عظمت یزدانه یه جوری خطبه خوندی ترسید پسر مرجانه رحمت تو بارانه ، سلاح تو طوفانه زینِ اَبُ بنت جلاله فاتح دورانه اخت القمره وارث شجاعت‌های پدره صحن زینبیه‌شم دل می‌بره امضای زیارت حضرت زینب دست علی اکبره علی ام زینبه،حسنم زینبه نوای این سینه ی‌‌ سینه زنم زینبه امید آخرم،ببرم تا حرم سگ زینب شدم به عالم امکان سرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شهنشه جاویدان ، طلوع نور یزدان یا علی ای همای رحمت تو بیا جان بستان حکومتت بی پایان ، نوکرت منم ای سلطان بیا و مرحمت بکن مرا نجف برگردان بابامه علی همه دین و همه دنیامه علی من یتیم نمیشم آخه اباالایتامه علی آن نام که بهترین سر آغاز بود نام علی قلمم حیدره،علمم حیدره شهنشه اصیل و با کرمم حیدر جگرم حیدره سپرم حیدره سنی بی پدر ببین پدرم حیدره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
‍#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... بانو زبانزد است حیایی که داشتی تاریخ ثبت کرده وفایی که داشتی نازل شود به وحی خدا مدحِ وصف تو با آن مقام، پیش خدایی که داشتی در آسمانِ حیدر و زهرا پریده ای مهد کمال بود هوایی که داشتی با حضرتِ عقیله شما مو نمی زدی در خُلق و خو وفایی که داشتی دیدند اهل کوفه که حیدر ظهور کرد با خطبه ها و صوتِ رسایی که داشتی دیدی مصیبتی که دگر کَس نمی رسد به ابتدای صبر و رضایی که داشتی عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی *شبِ عاشورا عباس داره مثل شیر نگهبانی میده و دور خیمه ها می گرده، از هر خیمه یه نوایی میاد،خانوم زینب بچه هاش رو آماده کرده، هر کی هر چی داره میخواد برا حسین رو کنه، نجمه خاتون، قاسم و عبدالله رو نشونده و داره باهاشون اتمام حجت میکنه...الهی بمیرم براش، رباب قنداقه رو گرفته...علی جان! یکی یه دونه ی مادر... همه خودشون رو دارن آماده میکنن یه هدیه به حسین بِدن...عباس اومد از کنارِ خیمه ی اُم الکلثوم رد شد،صدایِ ناله ی بی بی اومد،میگفت: خدا! خیلی کم سعادتم که چیزی برا حسین هدیه کنم...توی همین زمزمه ها بود که عابس اومد دَمِ خیمه،گفت: بانویِ من! اجازه میدید چند لحظه ای محضر شما باشم؟ تا خانوم صدا عباس رو شنید،اشکاش رو پاک کرد...فرمود:بیا داداش...بیا همیشه مرهم دردام،بیا همه کَس و کارم... عباس اومد دو زانو نشست،گفت: بی بی جان! گریه کردن شما فقط یه راه داره، اونم اینه که یه روز خبر مرگ عباس رو برات بیارن، مگه من مُردم داری گریه میکنی؟ چی شده؟ فرمود:عباس جان! خواهرم زینب دو تا بچه هاش رو آورده، بچه های داداش حسنم هستن، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده، اُم البنین تو و داداشات رو فرستاده،رُباب علی اصغر داره،من کسی رو ندارم برا حسینم قربونی کنم...یه لبخندی رو لبِ عباس نشست،گفت: بانویِ من! کی از من بهتر..؟ فردا میام دَمِ خیمه ات، دستم رو بگیر ببر پیشِ آقام حسین...بگو آقا یه غلام آوردم برات قربونی کنم...یه غلام آوردم بهت هدیه بدم...* عباس تا که دید نداری تو هدیه ای سهمِ تو شد به کوهِ منایی که داشتی قربانیِ تو نزد خدایت قبول شد یک عُمر ماند رنگ حنایی که داشتی اُم البنین به شهر مدینه که روضه داشت گُل می نمود آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹
1_832793836.mp3
5.85M
بعد از دفنِ حضرت رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟...* 🎙 📋 🥀 ▪️ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹
Daryaye-Bi-Karan.mp3
10.2M
سایه ی مستدام این پرچم تا روزی که رو سر نوکرها ست …. بزرگ نوکرا ابا الفضل و ام بنین مادر نوکرها ست …. دلدارم ابا الفضل …. کس و کارم ابا الفضل …. خوش به حال دل من که تو رو دارم ابا الفضل …‌. دنیامی ابا الفضل …. تو آقامی ابا الفضل …. ته مردونگی و عشق و مرامی ابا الفضل …. تو دلت دریا ست …. لقبت سقا ست …. تا خود محشر علمت بالا ست …. یا ابو فاضل …. میگن قدیمی تر هامون وقتی گره تو کارشون میفتاده …. تو خونه شون یه سفره مینداختن با نون پنیر و سبزی ساده …. سلطانه ابا الفضل …. بیکرانه ابا الفضل …. همه عالم روزی خور سر خانه ابا الفضل ….‌ جنگاور ابا الفضل …. سر و سرور ابا الفضل …. می شه دست تو شفیعم روز محشر ابا الفضل …. کرمت غوغا ست …. حرمت زیبا ست …. تو قد ارباب علمت بالا ست …. یا ابو فاضل …. هر کسی که به غیر تو دل داد یه روز آخرش پشیمون شد …. هر کسی که بهش نگا کردی روزی زندگیش فراوون شد …. ای دلخواه ابا الفضل …. قمر الله ابا الفضل …. می درخشه روی ماه تو مثه ماه ابا الفضل …. محبوبم ابا الفضل …. با تو خوبم ابا الفضل …. تا آخر سنگ تو به سینه می کوبم ابا الفضل …. پا تو پا بر جا ست …. غیرت و احساس …. تو جوون مردی علمت بالا ست …. یا ابو فاضل ______ 🎤سید رضا نریمانی 📝دریای بی کران ⬛️شب نهم محرم۱۴۰۳
وقتی ختم قرآن شما به پایان رسید ، بهتر است این دعا را در انتهای ختم قرآن برای اموات بخوانید. صَدَقَ اللهُ العَلِیُ العَظِیمُ وَ صَدَقَ رَسُولُهُ النَبِیُ الاَمِینُ الکَرِیمُ وَ نَحنُ عَلی ذَالِکَ مِنَ لشَاهِدِینَ وَلشَاکِرینَ وَ لحَمدُ لِلَهِ رَبِ لعَالَمِینَ رَبَنَا تَقَبَل مِنَآ اِنَکَ اَنتَ السَمِیعُ العَلِیمُ وَا هدِ نَا اِلَلحَقِ وَ اِلی طَرِیقِ مُستَقِیم بِبَرَکَتِ خَتمِ القُرآنِ لعَظِیمُ وَاعفُ عَنَا یَا کَرَیمُ وَاغفِرلَنَا ذُنُوبَنَا بِفَضلِکَ وَ جُودِکَ وَ کَرَمِکَ یَا اَکرَمَ لاَ کرَمِینَ وَ یَا اَرحَمَ لرَاحِمِینَ اَللَهُمَ نَوِر قُلُو بَنَا بِالقُرآنِ وَ زَیِن اَخلا قَنَا بِا لقُرآنِ وَ نَجِنَا مِنَ لنَارِ بِالقُرآنِ وَ اَدخِلنَا فِی لجَنَتِ بِالقُر آنِ اَللَهُمَ عَجِل فِی فَرَجِ مَولا نَاصَاحِبَ لعَصرِ وَ لزَمَانِ بِالقُرآنِ اَللَهُم مَشفِ مَرضَا نَا بِالقُرآنِ وَ الرحَم مَو تَا نَا بِا لقُرآنِ وَ سَلِم مُسَافِرِ ینَنَا بِالقُرآنِ اَللَهُمَ جعَلِ القُرآنَ لنَا فِی لدُ نیَا قَرِینَا وَ فِی لقَبرِ مُو نِسا وَ اَنِیسا وَ فِی لقِیَامَتِ شَافِعا وَ شَفِیعا وَ اِلَلخَیرَاتِ کُلِهَا دَلِیلا اَللَهُمَ فتَح لَنَا بَا لخَیرِ ، وَاختِم لَنَا بِالخَیرِ ، وَاجعَل عَوَاقِبَ اُمُورِنَا وَ اُمُورِالمُومِنِینَ لحَاضِرِینَ خَیرا بِحَقِ سُورَه لمُبَارَ کَهِ الفَاتِحَه مَعَ الصَلَوَات متن دعا برای ختم قرآن برای اموات به روایت ائمه و پیامبران دعای ختم قرآن حضرت علی (ع) برای اموات حضرت علی (ع) فرموده اند بعد از ختم قرآن برای اموات این دعا را قرائت کنید ، زیرا پیامبر اکرم (ص) دستور داده اند بعد از ختم قرآنریا ، پروردگار را این گونه صدا کنید : اَللهمَ إنی اَسئلُکَ اِخباتَ المُخبتینَ ، وَ اِخلاصَ المُوقنینَ ، وَ مُرافَقَة الابرارِ ، وَ اِستحقاقَ حقائقِ الایمانِ ، وَ الغَنیمَةَ مِن کُل بِر ، وَ السَلامَةَ مِن کُلِ اِثمٍ وَ وُجُوبَ رَحمَتِکَ ، وَ عَزائمَ مَغفَرَتِکَ ، وَ الفُوزَ بِالجَنَة وَ النَجاةَ مِنَ النارِ “پروردگارا! از تو فروتنی خاشعین و اخلاص اهل یقین را می خواهم ، دوستی و رفاقت خوبان ، و رسیدن به حقایق ایمان را می طلبم. غنیمت بردن از هر کار نیکی و پیراستگی از هر گناه را ، فرود آمدن رحمتت را ، آمرزش گناهان را ، دستیابی به بهشت و نجات از آتش جهنم را از تو درخواست دارم.” دعای ختم قرآن حضرت علی (ع) برای اموات ، به نقل از مرحوم علامه مجلسی : اللهُمَ اشرَح بِالقُرانَ صَدری ، وَ استَعمِل بِاالقُرآنِ بَدَنی ، وَ نَور بِالقُرآنِ بَصَری ، وَ اَطلِق بِالقُرآنِ لِسانی ، وَ اَعِنی عَلَیه ما اَبقَیتَنی ، فَاِنهُ لا حَولَ وَ لا قُوَة اِلا بِکَ “بار خدایا! سینه ام را با قرآن گشاده گردان ، جسمم را با قرآن به خدمت بگیر ، چشمم را با قرآن نورانی نما ، زبانم را با قرآن گویا کن ، و تا زنده ام مرا در راه قرآن یاری کن ، که هیچ نیرو و قدرتی جز تو نیست.”
زمینه؛ راوی غم حسین.mp3
2.76M
علیهاالسلام 🔹راوی غم حسین🔹 چادر تو چادر زهرا خطبۀ تو خطبۀ مولا تو راوی غم حسینی ای یاور زینب کبری هنوزم اشکات دمادمه دلت پر از حُزن و ماتمه غروب هر روز برای تو مثه غروب دهم محرمه بگو برای ما از غربت خون خدا بگو برای ما از روضه‌های کربلا بگو برای ما از مصحف پرپر شده بگو برای ما از خورشید رو نیزه‌ها «وای مظلوم حسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هیبت تو هیبت دریا غیرت تو غیرت سقا شبیه کوهی با صلابت شدی یار زینب کبری همسفر یاس و لاله‌ای هم‌نفس اشک و ناله‌ای تو هجوم تازیانه‌ها سپر بلا برای سه‌ساله‌ای بگو برای ما از غربت شام بلا بگو برای ما از اَلبَلاءُ لِلوِلا بگو برای ما از لب‌های غرق به خون بگو برای ما از قاری و طشت طلا «وای مظلوم حسین» شاعر:
. 🏴 و ایام وفات شهادت گونه اخت الحسین علیه السلام سلام الله علیها 🏴بند اول بیا کنارم،این دم آخر غریب مادر،حسین برادر ببین تو حالم،رو زار و مضطر عزیز خواهر،حسین برادر یه عمره که از غمت شکسته این قلب من دارم میمیرم حسین به خواهرت سر بزن رسیده جونم به لب بیا پیشم یا اخا غریب دور از وطن بی کفنه کربلا حسین مظلومم من ام کلثومم 🏴بند دوم خودم دیدم از،بالای تل ‌که با لب تشنه،سرت جدا شد جسمتو دیدم،‌که زیر سمها پاره و رَاءست،رو نیزه ها شد یه عمره دارم داداش روضه میخونم برات لعنت به اونی که کرد منعت از آب فرات داداش هنوز یادمه اون نگاهه آخرت ای نور دیده بیا منتظره خواهرت حسین مظلومم من ام کلثومم 🏴بند سوم بعدت کشیدم،عذاب دنیا رفتم با زینب،منم اسارت خودت دیدی که،کجاها رفتم بهم میکردن،چقدر جسارت دارم میشم راحت از فکر و خیال و غما از غصه ی کربلا کوفه و شام بلا دارم هنوز رو تنم از اونروزا من نشون بیا که از دوریه تو خواهرت میده جون حسین مظلومم من ام کلثومم ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی
✾ــــ✾﷽✾ــــ✾ [][س] [] []شاعر مثل اقیانوس آروم غربت از اسمت معلوم ای خانوم ای خانوم جان حسین مظلوم مولاتی ام کلثوم ای خانوم ای خانوم عصمت کبری،سومین زهرا السلام علیکِ زینب صغری از بنی هاشم به بنات پیغمبر رسیده ارثیه شجاعت حیدر کربلا تا کوفه کوفه تا شامات زینب عباس شد و تو هم علی اکبر 🥀مولاتی ام کلثوم عالمه ی بِا‌الذاتی عمه جان ساداتی مولاتی مولاتی مستجاب الدعواتی قهرمان شاماتی مولاتی مولاتی خطبه غراء،نبض عاشورا السلام علیکِ زینب صغری شام رو با قدمات به لرزه انداختی به یزید گفتی آل علی نشناختی شمشیر حسن رو میشد تو کلامت دید وقتی که با خطبه از شام جمل ساختی 🥀مولاتی ام کلثوم
429.9K
✾ــــــــــ✾✾ــــــــــ✾ مداح:↓ 💌مثل اقیانوس...
❣﷽❣ ⚫️‍ ⚫️ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رونق گرفت از غم تو زندگانی ام اربابِ با وفا به کجا می کشانیم *ماه رجب داره میاد، دنبالِ یه بهونه بودم بیام برات گریه کنم .. ایام وفاتِ شهادت گونۀ خواهر بزرگوارتون حضرت اُم کلثوم(س) .. کاش میشد ما هم مثه این خانم از غصه جان میدادیم ..* وقتی که پیر شوم کیف میکنم چون خرج روضه‌ بود تمام جوانیم خواب و خوراک و زندگی ام گرفته است حتی خیال اینکه بخواهی برانی ام *ما که خیلی وقته کربلا نرفتیم .. اگه روضه ام نمی اومدیم که بیچاره میشدیم دیگه ..* زهرای مرضیه به سرم دست میکشد وقتی سیاه لشگرِ روضه بدانی ام شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد شرمنده ام حسین که من از شما نی ام بر سینه میزنم که مطهر کنی مرا مشغول گرد گیری و خانه تکانی ام ما را نمیخرد کسی جز تو یا حسین مبهوت ازین بزرگی و این مهربانی ام *واقعا زندگی چه لذتی داشت اگر اشک بر ابی عبدالله نبود! اصلاً دنیای بدون کربلا چه لذتی داره .. میشه یه ماه رجب ما رو حرمت مهمان کنی ..الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَشْهَدَنا مَشْهَدَ أَوْلِيائِهِ فِى رَجَبٍ* هر روز تا غروب به همین فکر میکنم امسال هم پیاده حرم می رسانی ام خستگیه راه و دوست دارم زیارتِ ماهُ و دوست دارم پیرهن سیاهُ و دوست دارم بی تو آقا غم دارم، یه زیارت کم دارم .. *امشب اومدیم گریه کنیم برا یه خانمی که مثه خواهر جانش زینب کبری تازیانه خورده، سرِ رو نیزه دیده .. خیلی مظلومه .. بگو بی بی جان فاطمیه رفت، رجب اومد .. نکنه دستِ خالی برم .. میخوایم شبای قدر بیایم .. علی علی بگیم و برا غربتش گریه کنیم ..* هرچند از خورشیدها کم مینویسیم حالا ولی با اشک نم نم می‌ نویسیم با اسم بی بی اسم اعظم مینویسیم آری ز بانوی محرم مینویسیم در دادگاه عشق محکومیم صد شکر از نوکران ام کلثومیم صد شکر زهرا و احمد بود علیِ مرتضی بود ام المصائب بود و هم ام البکاء بود سر تا به پا مستغرق ذات خدا بود پشت ولی الله وقت فتنه ها بود چادر زِ جنس غیرت زهرا به سر کرد با خطبه هایش شام را زیر و زبر کرد آیات قرآن است سرتاسر کلامش جبرئیل سر خم میکند از احترامش عقل ضعیف ما کجا درکِ مقامش دارد تفاوت با همه نوعِ قیامش گمنام شد اما کرامت تام دارد تا به ابد حق گردنه اسلام دارد به مردی این زن، زمانه زن ندیده اوج جلالش را زمین قطعا ندیده مثلش کسی در مرثیه خواندن ندیده یک روزِ خوش در زندگی اصلا ندیده یادش نرفته روضۀ بیت الولا را میخ و زمین افتادن خیرالانسا را هم کربلا رفته‌ست هم گودال رفته هم به کنارِ پیکری پامال رفته هم مثله زینب سوخته از حال رفته هم ذوالجناح آمد به استقبال رفته شلاق در هم کرد حال پیکرش را بردند دزدان وقت غارت زیورش را بسته به هم بودند زن ها بین کوفه خیلی کتک خوردند اما بین کوفه دائم به راه افتاد دعوا بین کوفه هی پخش میکردند خرما بین کوفه همراه زینب کوچه ها را فتح میکرد برداشت پرده از رخ کوفی نامرد در شام اصلاً قامتش مثلِ کمان بود آنقدر لاغر بود دیگر ناتوان بود آوارۀ هر کوچه‌ و بی آشیان بود راهی به سوی مجلس نامحرمان بود چه روضه هایی قسمت بانوی دین شد بالا نشین آسمان ویران نشین شد .. شاعر: سید پوریا هاشمی هر چی برا حضرت زینب شنیدی اینجا هم تصور کن .. این خانم همه اینها رو دیده .. گفت داداش: باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان باورت می شد ببینی دختر خورشید را کوچه کوچه در کنار سایۀ نامحرمان نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان ای تمامی غرور من فدای غیرتت لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان شاعر: تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن: بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره غریب کشتنت؛ بی یار و بی حبیب کشتنت آقا خیلی عجیب کشتنت ده اسب نانجیب کشتنت ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ⁠⁠⁠⁠⁠
❣﷽❣ ⚫️ (روضه خوانی حضرت ام کلثوم وگریز به روضه ی حضرت رقیه علیهماالسلام) باز هم بر پا شده بزم عزا در میان خانه ی امّ البنین در حیاط خانه زیر آفتاب سفره ای شد پهن بر روی زمین در کنار سفره بین ازدحام هر دلی از ناله ی زینب شکست در میان روضه ی گودال باز زینب ِ قامت کمان از پا نشست تا که زینب خسته شد،شد نوبت ِ روضه های امّ کلثوم ِ حزین گفت: دیدم کربلا تا شام، من داغ روی داغ ای امّ البنین نیم روزی باغ گلهای علی روبه روی چشم من رفته خزان روی نیزه رأسشان را دیده ام کربلا تا شام بودم نیمه جان بس دویدم روی سنگ وخارها بر کف پایم نشسته آبله شد جواب ناله هایم روز وشب خنده های تلخ زجر و حرمله وای از بازار شام و بزم می ما کجا و مجلس نامحرمان روبه روی دختران بی گناه خون دندان حسینم شد روان خارجی خواندند ما را شامیان شد خرابه،خانه ی ما روز و شب دم به دم آزارها دیدیم ما از نگهبانان بی شرم و ادب در میان قحطی آب و غذا کودکان بودند تشنه،نیمه جان وای من از لحظه و از ساعتی که رقیه خواست از من آب و نان گفتم ای شیرین زبان ِ کاروان کام عطشانت مرا داده عذاب من فدای لعل خشکیده ی تو نیست آب و نان دگر اینجا بخواب او بهشتی بود روی دامنم خلق و خویش بود مثل مادرم هر زمان دلتنگ مادر می شدم می شد او آرامش چشم ترم هر زمانی که سخن می گفت او بوی جنت از دهانش می وزید هر زمان که دست من را می گرفت تازه می شد در دل ِخونم امید او شبیه مادر من فاطمه قدکمان چون‌لاله ای پژمرده بود مثل او از کینه های مرتضی از عدوی پست،سیلی خورده بود بس که او طعنه شنید از شامیان شد میان کوچه ها مویش سپید شد شکسته از مصیبتها ولی قامتش از هجر بابایش خمید آن زمان که در خرابه ناگهان نیمه شب بی تاب شد از هجر او از جفای شامیان در بین اشک با سر بابای خود شد روبه رو گفت بابایی فدای حنجرت دشمن از چه رأس پاکت را برید با چه جرمی ای امام مهربان پیکرت در بین خاک و خون تپید لعل تو زخمی،لب من سالم است دیدمش که خورد چوب خیزران می زنم لطمه به لب تا که شود مثل تو خون از لب خشکم روان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ماشاءالله به این دختر مومنه و محجبه یمنی 🔻با این بینش و جهان‌بینی عمیق! ✖️مردان یمنی در دامان چنین مادران، و دخترانی پرورش می یابند...
4_5938067800282107592.mp3
274.9K
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ من علی مظلوم خانه نشینم از آه و از ناله ی بلبل معلوم است چون  ماتم حضرت  اُمّ کُلثوم است ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) ای دختر زهرا و حضرت حیدر ای زینب دوم آل پیـمـبـر ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) مَدینَهُ جَـدّنـا لا تَـقـبَـلیـنا فَبِـالحَـسَراتِ وَالاَحزانِ جِـئنا ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) ای خواهر مظلوم شاه شهیدان ای همسفـر با سر ماه شهیدان ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) شـاه نجف آید امشب در مدینه از بهر کفن و دفن آن بی قرینه ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) ای دختر و جان زهرای شهیده ای همسفر گشته با راس بریده ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) ای شهر پیغمبـر ای شهر مدینه دارم بسی غصه ها بر روی سینه ⚫️واویلا واویلا واویلا واویلا(2) (یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب)) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5935816000468423099.mp3
472.7K
❣﷽❣ 🔳 🌴 کربلا منتظر ماست بیا تا برویم 🔳 نامِ تو چون نامِ زینب زخمِ جانِ کربلاست شاهدِ این دردِ پنهان آسمانِ کربلاست ام کلثومی و در کرب و بلا نقش آفرین مثلِ زینب سینه ات مرثیه خوانِ کربلاست هم رکابِ زینبی در مقتل و گودال و تل شعرهایت روضه ی فصلِ خزانِ کربلاست شعرِ لالایی بخوان در گوشِ اصغر، شعرِ تو داغ و شورانگیز در شعر و زبانِ کربلاست ای که صد مقتل خزانی از تو امّا کم نوشت شِکوه ی ما از جفای راویانِ کربلاست گرچه پنهان گشت نامت بینِ آن جور و جفا لیک نامت تا ابد دردِ نهانِ کربلاست کربلا از عطر و بویت چون گلستان پُر شده ریشه ات اعماقِ باغِ جاودانِ کربلاست ظهرِ عاشورای خونین ناله های شاهِ دین یا حسن(ع) یا زینبین متنِ اذانِ کربلاست ذره ذره سوختی چون شمع از عشقِ حسین(ع) های های مویه ات آه و فغانِ کربلاست گر چه فرقی بینِ ایثارِ تو وُ زینب شده لیک نامت مثلِ زینب قهرمانِ کربلاست! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5936174896525609887.mp3
13.59M
🔳 ▪️محقق و راوی: حجت‌الاسلام 🏴 تحقیقی پیرامون شخصیت والای حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) 1⃣ آیا می‌دانید همسر ایشان چه کسی بوده است؟ 2⃣آیا می‌دانید همسر ایشان در کربلا به شهادت رسیده است؟ 3⃣ برخورد حضرت ام کلثوم و حفصه !!!! ✔️در این صوت می‌توانید مطالب بالا و برخی مصائب حضرت ام کلثوم سلام الله علیها را بشنوید. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5933596215340960786.mp3
612.1K
❣﷽❣ 🔳 🔳 از کوفه تا شام بلا / جونم رسیده بر لبم تو این همه مصیبتا/ منم شریک زینبم برا سر بریده گریه کردم برا مشک دریده گریه کردم منزل به منزل در کنار زینب با قامت خمیده گریه کردم 🔳واویلتا واویلتا واویلا از خیمه گاه به قتلگاه/ رسیدم و دلم شکست رو سینه ی برادرم / دیدم یه بی حیا نشست تو قتلگاه افتاده بود امیدم من ناله های مادرو شنیدم حسینمو تو ازدحام گودال به زیر تیغ و تیر و نیزه دیدم 🔳واویلتا واویلتا واویلا اون شب تو ویرونه ی شام / کار من آه و گریه بود دلیل اشک و ناله هام / تشنگی رقیه بود گرسنه بود یه ذره نون نداشتیم مرهم برای زخم پاش نذاشتیم تنش رو با همون لباس پاره با چشم خون میون خاک گذاشتیم 🔳واویلتا واویلتا واویلا () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5933596215340960789.mp3
1.8M
❣﷽❣ 🔳 ای بانوی قامت خمیده یا ام کلثوم ای عمه ی خوشی ندیده یا ام کلثوم ای غربت و بلا کشیده یا ام کلثوم به مجتبی رفته : غربت تو خانوم برات بمیرم من : هستی چقد مظلوم یا ام کلثوم ۲ پا به پای بی بی زینب کربلا چه غمها دیدی پیکر حسین و بی سر زیر دست و پاها دیدی خیمه هارو غارت بُردن غصه و بلاها دیدی شام و کوفه رفتی بی بی روی نیزه سرها دیدی 🔳(بی بی مظلوم : یا ام کلثوم) امون ز روزای اسارت یا ام کلثوم امون ز خنده و جسارت یا ام کلثوم امون ز لحظه های غارت یا ام کلثوم با دستای بسته : حرم رو می بُردن تو کوچه و بازار : همه کتک خوردن یا ام کلثوم۲ دخترای آل الله و عده ای می دادن دشنام تازیوونه ها جای خود میزدن با سنگ از روو بام بچه های پیغمبر رو خارجی صدا می کردن روی دخترا نیلی شد شامیا چقدر نامردن 🔳(بی بی مظلوم : یا ام کلثوم) () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5933596215340960787.mp3
787.1K
❣﷽❣ ✔️ ✔️ هوای این روزای من هوای سنگره من بر علی و فاطمه نور دوعینم شریک غمهای شریکة الحسینم من روضه خوانِ داغِ ؛ گلهای کربلایم گریه کنِ عزایِ ، حسین سر جدایم ✔️آه و واویلا ؛ آه و واویلا شش ماه بر غمهای زینب گریه کردم شش ماه بر شش ماهه هر شب گریه کردم از خاطرم نرفته ؛ آن طفل شیرخواره گلوی نازکش شد ؛ با تیر پاره پاره ✔️آه و واویلا ؛ آه و واویلا شش ماه گریه کردم و از حال رفتم با یاد آن ساعت که در گودال رفتم با خواهرم رسیدم ؛ محزون و دل شکسته دیدم که شمر ملعون ؛ بالاسرش نشسته ✔️آه و واویلا ؛ آه و واویلا زینب به سر بر تلّ زینبیّه میزد مادر ما ناله یا بنیّ میزد یادم نرفته زینب ؛ پیر و شکسته تر گشت به خیمه مو سفید و ؛ قامت خمیده برگشت ✔️آه و واویلا ؛ آه و واویلا اشک مخدرات از یادم نرفته دروازه ساعات از یادم نرفته معجر پاره ام را ؛ بر رخ گرفته بودم من که میان بازار ؛ هرگز نرفته بودم ✔️آه و واویلا ؛ آه و واویلا () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5933596215340960788.mp3
915.4K
❣﷽❣ 🔘 🔘 🔘 تشنه لب عالمین گریه کن ای دیده در ، عزای ام کلثوم آه بکش ای جگر ، برای ام کلثوم از غم کرببلا ، دگر زمینگیر شد بسکه برای حسین ، به سینه زد پیر شد 🔘واویلا واویلا… روز و شب از دیده اش ، خون جگر چکیده مصیبتی که دیده ، هیچ کسی ندیده دیده به چشم خودش ، صحنه گودال را به خاک صحرا تنی ، زخمی و پامال را 🔘واویلا واویلا… گرفته اشک غم از، چشم تر کودکان ز کربلا تا به شام،شد سپر کودکان چقدر گریه کرده،پای سر روی نی دیده رقیه را که،خیره شده سوی نی 🔘واویلا واویلا… چه غصه ها که نخورد،چه طعنه ها که شنید چه شهرها که نرفت،چه کوچه ها که ندید شبیه زینب ز دست،رفت همه هست او با که بگویم طناب،بستند بر دست او 🔘واویلا واویلا… شام بلا زخمها،بر جگر او زده بمیرم از بی کسی،به شمر دون رو زده میان بازار شام،به بی کسی خو گرفت نبود پوشیه اش،به آستین رو گرفت 🔘واویلا واویلا… خرابه شام شد، منزل او وای من داغ سه ساله شده، قاتل او وای من به یاد این غصه بود، مدام اشکش روان رقیه میگفت که، گرسنه ام عمه جان 🔘واویلا واویلا… () ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5933596215340960790.mp3
566.8K
❣﷽❣ 🥀 🥀 من علی مظلوم خانه نشینم خواهر مظلومه شاه مظلومم عزادار کربلا ام کلثومم 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا باغ مرا کربلا در خون کشیدند هجده عزیزم را پیشم سر بریدند 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا همراه زینب رفتم با دست بسته کوفه و شام بلا دل شکسته 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا ام کلثومم دیدم با اشک دیده بوسه زینب بر گلوی بریده 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا ام کلثومم دیدم باغ پرپر را اربااربا در خیمه جسم اکبر را 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا دیدم رباب و اشک حال مضطر را غرقه به خون قنداق علی اصغر را 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا دیدم سکینه با دلی پر از احساس می گفت ابتاه این عمی العباس 🥀واویلا واویلا واویلا واویلا ( ) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈