eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
358 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
از دل زینب… امان از دل زینب… ● 😭😭😭🏴🏴🏴 سینه از غصه لبالب؛ ای امان از دل زینب ● روی نی، لاله ی پرپر دیده ● غصه بر غصه مکرر دیده ● داغِ مرگِ علی اکبر دیده ● بس که او داغِ برادر دیده ● گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ● سینه از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ● کربلا گشته سراسر آتش ● خیمه ی خونِ خدا، در آتش ● چوبِ گهواره ی اصغر، آتش ● سینه ی خسته ی مادر، آتش ● دیده اش شد پر کوکب؛ وای امان از دل زینب ● گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ● لاله ها روی زمین افتادند ● فرقه ای کز غم او دلشادند ● مستِ شادی و مبارک بادند ● داغ بر سینه ی او بنهادند ● میزند ناله ی یا رب؛ وای امان از دل زینب ● داغِ عباسِ جوان، پیرش کرد ● آتشِ کینه؛ زمین گیرش کرد ● دشمن از زندگیش، سیرش کرد ● آشنا با غل و زنجیرش کرد ● گشته رنجور و معذب… وای امان از دل زینب ● میزند ناله ی یا رب… وای امان از دل زینب ● یک گلستان گل از او، پرپر شد ● بی برادر شد و بی یاور شد ● بی علی اکبر و بی اصغر شد ● میوه ی باغ دلش؛ بی سر شد ● وای امان از دل زینب… وای امان از دل زینب ● میزند ناله ی یارب؛ وای امان از دل زینب ● گشته از غصه لبالب… وای امان از دل زینب ● فتقبل من الناس القلیل ● غیر از این پنج برادر دادم ● شش جگر گوشه ی پرپر دادم ● پیش خورشیدِ نگاهت یا رب؛ هیجده ماهِ منور دادم ● که همه بودن از آل خلیل ● فتقبل من الناس القلیل ● 🎧 صدای حاج صادق آهنگران http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
4_6030754848092196015.mp3
3.2M
مداح اهل بیت علیهم السلام 🎤 :ای حسرت جان و تنم تنها دلیل بودن 😭😭 سوي شامم مي برند اين كوفيان با شور و شين اي زمين كربلا جان توو جان حسين 🔳آه و واويلا اي زمين كربلا بوديم ما مهمان تو نه دمی خورديم ز آب و نه جویی از نان تو 🔳آه و واويلا ای زمین کربلا ، من شام ویران می روم جان من اینجاست و من با جسم بی جان می روم اي زمين كربلا جان تو جان حسين آفتابت ای زمین امروز بس سوزان بود جسم مجروح حسین روی تو عریان بود  كاش در اين دم بدي يك سايه بر اين آفتاب تانسوزد جسم عريان حسينم زآفتاب 🔳آه و واويلا اي زمين كربلا لب تشنه بوديم ميهمان تشنه اش مپسند و آبي بر گلوي او رسان اي زمين كربلا جان تو وجان حسين 🔳آه و واويلا پیكرش آغشته بر خون است و در خاكش نكن چون نسيم آيد به زير خار و خاشاكش نكن اي زمين كربلا جان تو جان حسين اين تن صد پاره اش افتاده بر روي زمين طاقت جور و جفا ديگر ندارد بيش از اين ما كه رفتيم اي زمين امشب حسين تنها بود اي زمين باشد حسينم عين و اكبر نور عين نور عينم را جدا نگذار ازحسينم پيكر عباس مجروح است و زخمش بی تاب حيف اين گل مي شود پ‍ژمرده ميان افتاب ما كه رفتيم اي زمين كربلا جان تو جان حسين
‍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🏴🏴🏴 السلام علیک یا اباعبدالله زینب آمد سنگها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار باغ گل صفحه ای ز آیات نور نقطه نقطه گشته از سم سطوح دید زینب آن صحیفه دیدنیست یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت بدن و زیر تلی از سنگ تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم کوفه اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته یعنی بدن کاملاً متلاشی شده دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده سر نداره یا صاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند اشک هاشون می ریخت رو سم شون اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم یاد داری در کنار مادرم ماه رخسارم ز من دل می ربود تا برد خوابم نگاهم بر تو بود یاد داری شامگاهی با حسن راه پیمودید دوشادوش من غافل از خواهرنگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن شبانه منو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی حال بین نامحرمان گرد منند خنده بر زخم درونم می زنند حسین نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت حالا میخواد سوار بشه انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد فرمود شما حیا نمی کنید ما بچه‌های پیغمبریم نگاه کردن نداره با این تشر زینبی من سربازامو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمان شو گرفت حضرت فرمودند عمه جان من وظیفمه تو را سوار کنم امام سجاد زانو زد یا صاحب الزمان سنان میگه من داشتم میدیدم تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد حسین 🏴🏴🏴
متن نوحه میباره بارون روی سر مجنون بنی فاطمه 🏴🏴🏴🏴😭😭 میباره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی می باره بارون روی سر مجنون توی خیابون رویایی میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی میلرزه پاهاش بارونیه چشماش میگه خدایی تو آقایی من مانوسم با حرمت آقا حرم تو والله برام بهشته انگار دستی اومده و از غیب روی دلم اینجور برات نوشته کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا صفا و مروه دیده‌ام گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده‌ام هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا میدونم آخر میرسه یه روزه کنار تو آروم بگیرم با چشمای تر یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم با چشمای تر یا که توی هیئت یا وسط روضه بمیرم یادم میاد که مادرم هر شب منو میاوردش میون هیئت یادم میاد مادر من با اشک می گفت تو رو کشتن تو اوج غربت 🏴🏴 کوچیک بودم که مادرم حرز تو گردنم میکرد وقتی محرم میومد لباس سیاه تنم میکرد بزرگترای من منو به مجلس تو برده‌ان هوامو داشته باش آقا منو به تو سپرده‌ان هوامو داشته باش آقا منو به تو سپرده‌ان کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا صدقه سر مادرم آقا که شده دل من مجنونت صدقه سر مادرم آقا که شده دل من مجنونت من که نه کل ایل و تبارم هم تا به ابد آقا مدیونت من که نه کل ایل و تبارم هم تا به ابد آقا مدیونت اومدم تا بابل قبله دخیلمو آقا همونجا بستم اینقدر آقا میباره این اشکا به خدا به قدری که مست مستم مست توام مست توام باده به پیمونه بریز کبوتر باغ توام برای من دونه بریز هر کی به من دونه بده من سر بامش نمیرم اگه تو سنگم بزنی از بوم تو نمیپرم کربلا کربلا کربلا اللهم ارزقنا https://eitaa.com/eetazeinab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.39M
خیمه خیمه خیمه خیمه خیمه ی آتیش خیمه خیمه خیمه خیمه خیمه ی غربت نیزه نیزه نیزه نیزه سر میارن کوفیای کوفیای بی مروت سر خورشید رو بریدن با تموم کهکشونش می ریزه از آسمونا به زمین تشنه خونش گل تشنه گل پرپر روی نیزه مثل ماهه نفسای زینب زار زجّه و ناله و آهه یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر غرق خونه غرق خونه حنجری زخمی بین خاکه بین خاکه پیکری عریان پاره پاره پاره پاره یک تن بی سر زیر و رو شد زیر و رو شد با سم اسبان وقتی پیش چشم خواهر دست و پا زد زیر خنجر دور قتلگاه به پا شد شیون و ناله ی مادر وقتی بین خاک و خون ها پیکر حسین می لرزید قاتلش به روی سینه از قفا سرش رو برّید یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر گریه گریه گریه گریه گریه ی بارون ناله ناله ناله ناله از دل پر خون آسمونا دشت و صحرا در عزا هستند ای واویلا ای واویلا از غم هجرون می رسد ناله ی زهرا کربلا شده یه محشر می خونه نوحه ی جانسوز وای حسین غریب مادر اگه کشتنت حسینم چرا تشنه جان سپردی تن بی سر شدی خاک و با خودت کفن نبردی یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر سینه زنها سینه زنها یا حسین می گن نوحه خونا نوحه خونا شور و می گیرن شال ماتم شال ماتم آبرومونه یا حسین جان عاشقانت بی تو می میرن آرزوی قلب عاشق خاک بین الحرمینه همه هستی دل من عشق عباس و حسینه کاشکی با دست ابوالفضل حاجت دلو بگیرم پای شش گوشه ی ارباب یا حسین بگم بمیرم یا حسین غریب مادر یا حسین عزیز خواهر
مناجات 1 🔸من کیم تا تو بیایی ب سر بالینم ببین حرف دلت هست یا نه... چی میخوای به آقات بگی... 🔸من کیم تا تو بیایی به سر بالینم 🔸چه کنم راه نجاتی نبود جز اینم چه کار کنم... کجا برم... جز در خونه ی شما جایی رو ندارم... 🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ امام زمان آقا جانم... 🔸بر من آنقدر توان بخش که در بستر مرگ اون لحظه ای که ميخوام دیگه نفسهای آخر رو بکشم دم جان دادنم.... 🔸خیزم از جا و به پیش قدمت بنشینم دست بگذارم روی سینه بگم السلام علیک یا بقیه الله.... 🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم آقا نکنه من از این دنیا برم... شما رو نبینم... 🔸نیست انصاف کز این مهلکه بیرون بروم 🔸من که یک عمر تولای تو باشد دینم یه عمری محبت شما رو درسینه نگه داشتم... آقا جانم امام زمان... یه عمری آرزوی دیدن جمال دلربای شما رو در سینه نگه داشتیم... آقا عاشقان شما امشبم به امیدی سر میگذارند... ان شاء الله به همین زودی ها صدای دلنشین شما از مکه، کنار خانه ی خدا بلند بشه... انا بقیه الله... آی شیعیانم... آی اونهایی ک امام زمان رو صدا میزدید... انا المهدی... خدایا ما زنده باشیم... به امیدی که یک روز... صدای آقامون رو بشنویم... هر چقدر با امام زمانت کار داری... در این شب دوازدهم آقات رو صدا بزن... یابن الحسن ... حالا ک امام زمانت رو دعوت کردی توی مجلس با امام زمان هم ناله شو از همین جا دل ها رو روانه کنیم کربلای معلی... نمیدونم کربلا رفتی یا نه.... همچین که داری نزدیک کربلا میشی هی نگاه میکنی... ببینی گنبد ابی عبدالله معلوم میشه یا نه... دیگه دلت طاقت نداره... دلت برا حرم حسین پر میزنه... هی این طرف و اون طرف سوال میکنی... چقدر مونده تا حرم آقام حسین... وقتی بلاخره رسیدی حرم باصفاش... تصور کن ورودی حرم ایستادی... در مقابلت قبر شش گوشه‌ی حسین دستات رو روی سینه میگذاری. .. همش میگی آی حسین... اصلا باورم نميشد منو دعوتم کنی... من کجا... کربلا کجا... حالا میخواهم احترام کنی... از همین جا با پای دل بریم جرم باصفاش... دستات رو روی سینه بگذار... میخای ب اقات حسین سلام بدی... همه باهم... السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
از طرفی هم امشب شب شهادت زین العابدین... امام سجاده... دیگه دلت اینجا نباشه بریم مدینه کنار قبرستان بقیع بنشینیم... برا آقامون امام سجاد زار زار گریه کنیم... وقتی اومدن کنار امام سجاد عرضه داشتند... آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام... 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ای وای... ای وای... ‌من نمیدونم چی به آقا گذشته 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید 🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید یا صاحب الزمان 🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید 🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید امان از اون شبی که... ما رو دم دروازه شام نگه داشتند... شهر رو آذین بندی کردن... ‌ گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن تا وارد شهر شام شدیم .. هرکس هر چی بدست داشت... به ما میزد... یکی با سنگ میزد... یکی خاکستر میریخت... یکی خارجی میگفت... ای وای ای وای ..... 🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید 🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید یا صاحب الزمان منو ببخشید... 🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند خدا لعنتشون کنه... 🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید صلی الله علیک یا مظلوم یا ابا عبدالله
متن روضه 1 🔸امشب شب غریبی اولاد مصطفی است 🔸زینب اسیر شمر و حسین سر ز تن جداست شب دوازدهم ماه محرمه. .. امروز کربلا چه خبر بود خدایا... 🔸طفلان بی پدر به بیابان در آفتاب 🔸آن یک سر برهنه و آن یک برهنه پاست دیشب وقتی مجلس سیدالشهدا تمام شد... هر کدوم از ما دست بچه هامون رو گرفتیم... رفتیم به سمت خونه هامون... مواظب بچه هامون بودیم... مبادا نیمه شب سردشون بشه... مبادا بچه هامون با لب تشنه بخوابند... اما... آی مردم بچه های ابی عبدالله کجا خوابیدن... بچه های حسین چه حالی داشتند... داخل یک خیمه نیم سوخته... الله اکبر... نميدونم بهشون آب دادند یا نه... خیلی از این بچه ها با شکم های گرسنه... 🔸لیلا به آه و ناله چو مجنون به کوه و دشت 🔸اکبر هزار پاره ز شمشیر اشقیاست 🔸گهواره مانده خالی و اصغر به مهد خاک 🔸از سینه رباب ز غم، ناله برسماست 🔸مهر رخ سکینه ز سیلی و تشنگی 🔸نیمی چو ماه نیلی و نیمی چو کهرباست از امروز دیگه اسارت اهل بیت شروع میشه... از امروز دیگه تازیانه ها شروع میشه... مثل یه همچین روزی امام سجاد آمد کنار عمه جانش زینب... صدا زد عمه جان زینب... ببینید این نانجیبا بدن های خودشون رو غسل دادن... کفن کردن... بدنهای نحسشون رو دفن کردند... اما بدن بابای غریبم حسین... روی زمین کربلا... عمه جان بدن بابای غریبم بدون غسل و کفن... وقتی میخواستند به سمت کوفه حرکت کنند... اومدند بچه ها رو سوار محمل ها کنند... خانم زینب کبری فرمودند... خودم بچه ها رو سوار میکنم... با دستان مبارک... یکی یکی این زن و بچه ها رو سوار بر شتران بی جهاز‌ کرد... اما وقتی نوبت خود خانم زینب شد یا صاحب الزمان .... یکدفعه نگاه کرد به اطرافش... یادش اومد از روز ورودش به کربلا... اون موقعی که عباس علمدار اومد و زانو خم کرد... علی اکبر امد... قاسم امد... جوانان بنی هاشم یکی یکی اومدن... دور محمل زینب رو گرفتن... خانوم‌ رو با احترام از محمل پیاده کردن... مبادا نامحرمها ببینند.... ناموس خداست... احترام داره... یادش اومد از اون‌ روزی همه بنی هاشم در کنارش بودند... اما الان تنهای تنها مانده... نگاه کرد به سمت قتلگاه... صدا زد حسینم برادرم... بلند شو ببین دارن خواهرت رو به اسارت میبرن برادر... ببین دورم رو نامحرمها گرفتند... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادرجان... حسین چطوری تو رو تنها بگذارم... 🔸به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند برادر نمیخواستم اما... 🔸نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند 🔸نمیروم ولی مرا... یه اشاره کرد به سمت سر مقدس ابی عبدالله... روی نیزه... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند برادرم حسین نمیدونم با سر برم یا با بدن بمانم... 🔸نمیروم ولی مرا به این بهانه میبرند
|⇦•تمام عمر با گریه... و توسل به راوی دشت‌کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج‌ محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تمام عمر با گریه عجین بود تمام عمر هرلحظه حزین بود سِلاحش گریه بوده در نبردی که در راهِ دفاع از جانِ دین بود سبک‌تر از فرشته، بال می‌زد پر پرواز او، اشک وزین بود نشان مهربانی با ضعیفان به روی شانه‌هایش چون نگین بود دعاهایش برای اهل تقوا همیشه اوّلین و آخرین بود صحیفه، شرح الفت با خدا و فرار از دست ابلیس لعین بود امیرِ نَفْس، در بالاترین وجه سرآمد بر تمام مؤمنین بود غلامش إذن باران داشت وقتی که او در عرش، سجّاده‌نشین بود ملائک، مستمندان نگاهش امام آسمان‌ها و زمین بود قنوتش، وصلِ عرش و فرش می‌کرد جهان در دست زین‌العابدین بود چهل‌ سال آه، جانِ نازنینش دچار زخم‌های سهمگین بود شهیدِ زخم عاشوراست مولا شهیدِ روضه‌ی باباست مولا چهل‌سال است آقا داغ‌دار است چهل‌سال است چَشمش بی‌قرار است چهل‌سال است که تقویمِ این مرد تمامِ فصل‌هایش بی‌بهار است ستون آسمان و جانِ دنیا ولی در تنگ‌نای روزگار است پس از کرب‌وبلا و قتلگاهش همیشه چَشم‌هایش اشکبار است هنوز از هتک‌ حرمت در اسیری دچار زخم‌های بی‌شمار است عبورش از دلِ بازار، سخت است چه رنجی در ضمیرش، یادگار است *به امام سجاد گفتن آقا مختار خروج‌ کرده قتله ی کربلا رو داره میگیره به سزای عملشون میرسونه. فرمود: بگید ببینم از حرمله چه خبر؟ هرموقع او رو‌گرفتن به من اطلاع بدید ما از عزا دربیاییم...* چهل‌سال است خود را می‌کشاند شهید زنده‌ی چشم‌ِ انتظار است گذشته سال‌ها امّا هنوزم شبیه روز اوّل، داغ‌دار است برایش آب و نان و خاک، روضه‌ است همان‌گونه، حصیر و گوشواره است اسیر کوفه‌ای شد که برایش علی‌ کشتن به‌ نوعی افتخار است ندیده تاکنون چَشمانِ غیرت از این‌ها بانویی را در اسارت *امام سجاد علیه السلام تو بازار تشریف میبردن دید یه قصابی میخواد گوسفندی رو ذبح‌کنه. به قصاب فرمود:بگید ببینم آیا به این‌حیوان آب دادین یا نه؟ آری آقاجان!رسم دین ماست شما یاد ما دادین. آری این ذبح سیراب شده .آقا شروع کرد ناله زدن.قصاب گفت آقا من حرف بدی زدم؟حضرت فرمود:نه! بابای غریبم‌ رو با لب تشنه شهید کردن... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
12-maddahi-117.mp3
28.15M
|⇦•تمام عمر با گریه... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج محمود کریمی https://eitaa.com/eetazeinab
+شهادت+امام+سجاد+به+نام+دفتر+بهترین+سجده+ها+بسته+شد+از+محمدرضا+طاهری.mp3
6.98M
|⇦•مقتل زنده ی کربلا.... و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
|⇦•مقتل زنده ی کربلا.... #سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰
|⇦•مقتل زنده ی کربلا .. و توسل به راوی دشت‌کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج‌محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مقتل زنده ی کربلا بسته شد دفترِ بهترین سجده ها بسته شد یادگارِ کربلایی در مدینه شد فدایی بعد از این نمی رسد از قبلهٔ دعا صدایی امام اشک و عزا رفت اسیرِ داغ و بلا رفت به سوی خونِ خدا رفت «علی علی وا اماما...» هر کجا کودکی تشنه دید گریه کرد بین حج در منا دشنه دید گریه کرد دم به دم در این چهل سال ناله زدبه یاد گودال از مقابلش نشد دور عکس پیکرِ لگد مال تن پدر بی کفن بود به زیر پا پیروهن بود چه نیزه ای توی دهن بود «علی علی وا اماما..» خاطره دارد از غربت شهرِ شام جای گُل سنگ و چوب آمد از روی بام هر که محوِ کاروان شد گرم رقص و دف زنان شد منزل امام معصوم مجلس حرامیان شد به تن لباسِ اسارت به دل غمِ قتل و غارت به خواهرش شد جسارت «علی علی وا اماما..»
و توسل به راوی دشت‌کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج‌محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یه وقت دید زینب دست رو شونه اش گذاشت. داداش! اینجا عمه ی سادات فرمود:باخودت داری چیکار میکنی. تو امام زمانی .حضرت سجاد فرمود:عمه‌ جان مگه این بدن امام زمان نیست. فرمود: گویا اینها ما رو‌ مسلمان هم نمیدونن.بدن شهدای ما روخاکهاست.. دلتْ ز داغِ اسارت غمِ فراوان داشت دو پلکِ چشم ترِ تو همیشه باران داشت همیشه خاطرِ تو یادی از شهیدان داشت به سینه روضۀ مکشوف چون هزاران داشت «یه دونه از روضه هاش اینه... سه شعبه دیدی وتیر وگلوی اصغر را تو‌ تیغ دیدی و خنجر به روی حنجر را» به نوک نی سر خورشید ماهِ قافله بود نگاهبانِ سر شیر خواره حرمله بود به دست و پای تو در این مسیر سلسله بود غمی که کشته تو را شام بود وهلهله بود شهادت ارث شما بود و اعـتبار شما به ظلمْ سوی اسارت کـشید کـار شما * از روضه های شام‌ و تو راه شام که حضرت فرموده : هرکجا ما رو‌ سوار بر ناقه های لَنگ کرده بودن همین که راه میرفت این شکنجه ی بچه ها بود. دست وپاهامون رو به زنجیر بسته بودن از همه بدتر سرهای شهدا رو‌ مقابل این بچه ها گذاشته بودن. حضرت فرمود: تا بچه ها نگاه می کردن تا میومدن اشک‌ بربرن با نیزه تو سراشون می زدن کسی جرأت نداشت گریه کنه. امام زمانم فرمود: من برای این روضه خون‌ گریه می کنم.کدوم روضه آقا؟ فرمود: برا روضه ی عمه‌ جانم زینب... پشت دروازه ی ساعات همه رو‌ نگه داشتن تا همه جمعشون تکمیل بشه. رقاصه هارو آوردن. یه عده دارن دست میزنن. یه عده بالا بامها رفتن سنگ‌ میزنن.گفته بودن یه مشت خارجی وارد شهر کردن. مگه روضه بالاتر از این میشه یه عده یهودی خاندان رسالت رو‌ خارجی میخوندند. یه کسی تو‌کوچه‌های یهودیا داد میزد هرکی عقده از علی داره بسم الله.. وقتشه. این روضه رو‌خود امام سجاد نقل کرده. فرمود:میگه دیدم‌ یه پیر زنی اومد بالای بام با سنگ چنان نشانه گرفت سر بابام از رو نیزه شکست.میگه گفت خدا رو شکر خدا شما خارجیا رو رسوا کرد مرداتون رو‌کشتن وزنهاتون رو‌اسیر کردن‌. حضرت نگاه کرد دید غریبه نیست. حضرت فرمود بگو‌ببینم قرآن‌خوندی ؟ بله خوندم، شمارو‌به قرآن‌چه‌مربوط؟ حضرت فرمود :به آیه ی تطهیر رسیدی؟گفت: بله! این آیه در شأن اهل بیت ِپیغمبره. فرمود:مرد! به خدا ما بچه های پیغمبریم. من به این خانواده ارادت دارم شما کی هستین ؟فرمود من علی ابن الحسین هستم .گفت تو‌ پسر حسینی؟!بابات کجاست؟حضرت فرمود:سرت رو بالا بگیری بابام رو‌میبینی.... اون سری که داره قرآن میخونه سر بابای من‌حسینه.. تا این‌خانواده رو شناخت گفت الهی قربونتون برم چیکار میتونم براتون بکنم ؟ حضرت فرمود: پول همرات هست؟بله آقا هست. گفت یه مقدار به این نیزه دارها بده بگو یا این سرها رو‌جلو قافله ببرن،یا پشت سر قافله ، مردم به هوا دیدن این سرها یه وقت چشمشون به ناموس خدا نیوفته. دیدن حرف عمه سادات فرق میکنه.فرمود: بگو‌ چند‌ گام‌ پیشتر آید که چند بوسه بگیرم از آن گلو ی بریده ....حسین.. ↫ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄
حاج محمد رضا طاهری_دهه سوم محرم97 - شب پنجم - روضه امام سجاد علیه السلام-1542110605.mp3
28.05M
|⇦•تو‌ یادگار حسینی.... و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج محمد رضا طاهری•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَناْ بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ وَجَعَلَنا وَاِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الاِْمامِ الْمَهْدِىِّ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ 🏴🏴🏴😭😭😭 اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5740956264.mp3
5.15M
دشتی حضرت زینب س گریز به روضه امام سجاد علیه السلام # زبانحال حضرت زینب ای دل همیشه قلب دشمن سنگ بوده بیداد بیدادم میخوام زینب بخونم گودال ببینم چقد سنگ روضه خوردیا امیدوارم حقشو اداء کنیا همیشه $.... داداش سر پیراهنت هم جنگ بوده بیداد بیدادم آخ داداش ولی شرمنده زینب دیر فهمید بیداد بیدادم وای که انگشتر به دستت تنگ بوده بیداد بیدادم گفت حسین من بخوان قرآن که صوت دلربایت بیداد بیدادم زقرآن علی دارد حکایت امان آخی.... امانم آخ بیا داداش ببین حال خرابم2 زهجرونت ببین در پیچ وتابم داداش سلام من ،به غیرت الله ،آقام علی بن الحسین رسیدند صدا زدآقا جان تو این چهل منزل کدوم منزل به شما سخت گذشت آی بچه غیرتیا فرمودند :سه مرتبه الشام الشام الشام بمیرم الهی به سهل ساعدی فرمودند: (اومد محضر زین العابدین گفت آقا من از محبین شمام ) فرمودند:سهل پول همرات داری یانه؟عرض کرد دارم آقا فرمود: برو پول بده به اینایی که سرها رو نیزه زدن بهشون بگو یا جلو برند یا عقب بیان چرا؟ فرمود انقدر این مردم به بهونه سرا ناموس ما را نگاه نکنن ای وای هان ناله داری یانه؟ ای حسین ... میگه انجام دادم، آمدم محضر زین العابدین آقا تمامه ! فرمود پارچه داری یانه؟عرض کردم عبام را برات پاره میکنم فرمود پارچه زیر این زنجیر بنداز این گرما زنجیر رو داغ کرده میگه قسمتی از عبام رو پاره کردم تا این زنجیر رو از گردن مبارک بلند کردم دیدم خون تازه از گردن مبارک جاریه! 😭😭🏴🏴 آجَرَکَ الله یا صاحب الزمان فی مُصیبَتِ جَدِّکَ الحُسین علیه السلام🏴😭 صلوات