|⇦•خواهش کردم پیرهنت ...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن،ندادن...
نیزه نیزه به کشتنت ادامه دادن...
خواهش کردم وقتی سرُ می بُرن،نباشم
حالا باید چه جوری از بدنت جدا شم
آه به حسین!
دعای هر نیمه شبم الله به حسین
گریه کنید هر سحرگاه به حسین
آه جگرم!
بعد تو سوخت حرمت اهل حرم
زمونه کرده با سرت همسفرم
آه جگرم!
چی به روز خیمه ها آوردند
ای وااای...سرُ بردن...
یادگاری مادرُ بردن
ای وای سرُ بردن
یادم مونده از سر نی سرتُ که دیدم
از رو ناقه از ته دل ناله می کشیدم
قرآن خوندی، مزد کلام تو سنگِ بام شد
بعد از عباس دور و بر خیمه ازدحام شد
آه به حسین!
پاشو بگو اینا همه ش خوابه حسین...
سر تو زیر نورِ مهتابه حسین...
آه تنِ تو...
چقدر نفسگیر شده کشتن تو
من روی سینه میذارم پیرهنتُ
زیر تیغ و شمشیر و سِنان بود
ای وای... نگران بود
خاتمش به دست ساربان بود
ای وای...نگران بود...
نگران کشتنش...
بی امان کشتنش...
ای حسینم!..ای حسینم!
ای ضیاء هر دو عینم
«من زینبِ صبور تو بودم، ولی حسین!
هنگام قتلِ صبرِ تو صبرم تمام شد...»
من و زا به راه نکن...
دست و پا که می زنی مادر و نگاه نکن....
من و چشم به راه نذار
* ابی عبدالله آمد وداع آخر و با زن و بچه ها بکنه.هر وقت می آمد دم خیمه ها اول فقط صدا میزد:یا زینب! انگار با هیچکس حسینکاری نداره. همه ی حرفش با زینبه. لحظه ی آخر که اومد وداع کنه دید همه ی سپر ولباسای حسینش خون آلوده، آخرین باری که اومد وداع کنه یه نگاه به قد وقامتش کرد دید این لبها ترک ترک شده بچه ها دارن نگاه میکنن. عمه ی سادات داره چیکار می کنه با ابی عبدالله هر کاری اینخانوم میکنه برا این بچه هادرسه.تا دید این لبها ترک ترک شده این چادرش رو بلند کرد این گرد و غبار و از صورت حسین پاک کرد.با یه پارچه ای این لبهای ترک ترکو خون آلود و محاسن رو دست کشید این خونها رو پاک کرد.حضرت زینب فرمود: ما رو به کی میسپاری حسین؟یه کاری کرد با دل ابی عبدالله که اگر بیشتر میخواست بایسته کار سخت میشد. دست رو قلب عمه سادات گذاشت آرام باش...آرام باش...وقتی که به سمت میدان راه افتاد دید یه صدایی از پشت سر داره بند دل ابی عبدالله رو پاره میکنه.همین جور که داشت می رفت دید یه صدایی داره میاد...مهلاً مهلا..لحظه ای نگذشت بچه ها صدای شِیهه ی ذوالجناح رو شنیدند.هنوز پرده ی خیمه رو بالا نزده بودن گفتن بابا داره برمیگرده عمه ی سادات دید دوید دید ذوالجناح بدون حسین داره میاد....
چه بلایی سر این بچه ها اومد اون لحظه ای که اسب بی صاحب رسید دست و یال اسب غرق خون بود.....یا ابا عبدالله....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_حسینی
خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن.mp3
33.18M
|⇦•خواهش کردم پیرهنت...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام حسین علیه السلام:
کسی از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.
📚بلاغة الحسین، ص 285
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•خواهش کردم پیرهنت ...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خواهش کردم پیرهنت رو پس بدن،ندادن...
نیزه نیزه به کشتنت ادامه دادن...
خواهش کردم وقتی سرُ می بُرن،نباشم
حالا باید چه جوری از بدنت جدا شم
آه به حسین!
دعای هر نیمه شبم الله به حسین
گریه کنید هر سحرگاه به حسین
آه جگرم!
بعد تو سوخت حرمت اهل حرم
زمونه کرده با سرت همسفرم
آه جگرم!
چی به روز خیمه ها آوردند
ای وااای...سرُ بردن...
یادگاری مادرُ بردن
ای وای سرُ بردن
یادم مونده از سر نی سرتُ که دیدم
از رو ناقه از ته دل ناله می کشیدم
قرآن خوندی، مزد کلام تو سنگِ بام شد
بعد از عباس دور و بر خیمه ازدحام شد
آه به حسین!
پاشو بگو اینا همه ش خوابه حسین...
سر تو زیر نورِ مهتابه حسین...
آه تنِ تو...
چقدر نفسگیر شده کشتن تو
من روی سینه میذارم پیرهنتُ
زیر تیغ و شمشیر و سِنان بود
ای وای... نگران بود
خاتمش به دست ساربان بود
ای وای...نگران بود...
نگران کشتنش...
بی امان کشتنش...
ای حسینم!..ای حسینم!
ای ضیاء هر دو عینم
«من زینبِ صبور تو بودم، ولی حسین!
هنگام قتلِ صبرِ تو صبرم تمام شد...»
من و زا به راه نکن...
دست و پا که می زنی مادر و نگاه نکن....
من و چشم به راه نذار
* ابی عبدالله آمد وداع آخر و با زن و بچه ها بکنه.هر وقت می آمد دم خیمه ها اول فقط صدا میزد:یا زینب! انگار با هیچکس حسینکاری نداره. همه ی حرفش با زینبه. لحظه ی آخر که اومد وداع کنه دید همه ی سپر ولباسای حسینش خون آلوده، آخرین باری که اومد وداع کنه یه نگاه به قد وقامتش کرد دید این لبها ترک ترک شده بچه ها دارن نگاه میکنن. عمه ی سادات داره چیکار می کنه با ابی عبدالله هر کاری اینخانوم میکنه برا این بچه هادرسه.تا دید این لبها ترک ترک شده این چادرش رو بلند کرد این گرد و غبار و از صورت حسین پاک کرد.با یه پارچه ای این لبهای ترک ترکو خون آلود و محاسن رو دست کشید این خونها رو پاک کرد.حضرت زینب فرمود: ما رو به کی میسپاری حسین؟یه کاری کرد با دل ابی عبدالله که اگر بیشتر میخواست بایسته کار سخت میشد. دست رو قلب عمه سادات گذاشت آرام باش...آرام باش...وقتی که به سمت میدان راه افتاد دید یه صدایی از پشت سر داره بند دل ابی عبدالله رو پاره میکنه.همین جور که داشت می رفت دید یه صدایی داره میاد...مهلاً مهلا..لحظه ای نگذشت بچه ها صدای شِیهه ی ذوالجناح رو شنیدند.هنوز پرده ی خیمه رو بالا نزده بودن گفتن بابا داره برمیگرده عمه ی سادات دید دوید دید ذوالجناح بدون حسین داره میاد....
چه بلایی سر این بچه ها اومد اون لحظه ای که اسب بی صاحب رسید دست و یال اسب غرق خون بود.....یا ابا عبدالله....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مهدی_حسینی
خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن.mp3
33.18M
|⇦•خواهش کردم پیرهنت...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام حسین علیه السلام:
کسی از اهوال و شدائد قیامت در أمان نمی باشد، مگر آن که در دنیا ترس از خدا داشته باشد.
📚بلاغة الحسین، ص 285
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•غریب و زخمی و بی حالی...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
غریب و زخمی و بی حالی
به فکر غارت و جنجالی
نفس نمونده برات آقا
سه ساعته توی گودالی
چشمات جایی رو نمیبینه
سینه ی تو چرا سنگینه
میدید که هیچکسی دورت نیست
میزد تو رو با طُمأنینه
سنگدلی شون از حد گذشته
چقدر تو قتلگاه بهت بد گذشته
خیر نبینه اون بی حیا که
از روی پیکر تو با لگد گذشته
«ای وای حسینم...واای حسینم..»
تو پادشاه عالِمینی
حق تو که سنگ و عصا نیست
ای همه ی هستی زینب
جای تو زیر دست و پا نیست
*بلند شو داداش! اینا به این نیزه ها اکتفا نکردن. دستور دادن اسباشون رو نعل تازه بزنن...*
چی بگم از این همه نیزه
امون از این همه جسارت
کار تو وقتی که تموم شد
تازه میان برای غارت
قلبِ زینب چه بی قراره
رسیده وقت بوسه از گلوی پاره
توی گودال افتادی بی حال
پیکر تو یه جای سالمی نداره
«ای وای حسینم...واای حسینم»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
غریب و زخمی و بیحالی.mp3
5.77M
|⇦غریب و زخمی و بی حالی...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام حسین عليه السلام:
ملّتى كه خشنودى مردم را با خشم خدا معامله كند هرگز رستگار نخواهد شد.
📚عوالم ج ۱۷، ص ۲۳۴
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•پا پس نمیکشه...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
پا پس نمیکشه همه رفتند ولی شمر
که دست نمیکشه
زینب رسید و گفت مادر بیا ببین
دیگه نفس نمیکشه
تاختند اونا که مُلک ری رو باختند
بدجوری با هم دیگه ساختند
تو رو توی گودی انداختند
زیر و رو شدی، پشت و رو شدی
چه جوری با مادرت روبه رو شدی
بیهوا زدند، با عصا زدند
جلو خواهر تو با کف پا زدند
«ای حسین من»
بارون نیزه بود
یه مسلمون برا آب دادن اصغرش نبود
لب تشنه کشتنش
وسط روز ولی آسمونا شدند کبود
بردند تو مجلسی که مِی خوردند
خیلی زینبت رو آزردند
بردند آبرو،پس کجاست عمو
که ببینه ما شدیم با کی روبه رو
چشمشون زدند، بی امون زدند
چرا دیگه تو رو با خیزرون زدند
«ای حسین من»
روضهی شام بلا دشواره
ای وای، ای وای
جای زینب مگه تو بازاره
ای وای، ای وای
دق کرد خواهرت
روزگار زینبت شده سیاه
دق کرد خواهرت
وقتی مادرت رسید تو قتلگاه
دختری که پُره از احساسه
ای وای، ای وای
غصّه داره روضههاش عباسه
ای وای، ای وای
حق داشت جون بده
وقتی تو خرابه اومد سر تو
حق داشت جون بده
دستِ زجرِ چرا انگشتر تو؟
حق داشت جون بده
«ای حسین من»
قربون صدا زدنت؛ خیلی بیهوا زدنت
حال و روی چادرمه؛ خاک دست و پا زدنت
من سر قرار اومدم، توی نیزهزار اومدم
از تو دل نکندم حسین، با خودم کنار اومدم
تا چشمم کار میکنه
نیزه، نیزه، نیزه نیزه میبینم
داره با تو چیکار میکنه
نیزه، نیزه، نیزه نیزه میبینم
گریه چشمام رو تار میکنه
کِی دلش اومد بزنه، کِی اومد لگد بزنه
یه نفر یه حرفی به این شمرِ نابلد بزنه
رو خاکِ داغ کربلا
کشته، کشته، کشته، کشته میبینم
من دَفَنَهُ اَهلَ القُری
حتی بالای نیزهها
من برم کجا چه کنم؟
بعد کربلا چه کنم؟
پیکر تو جا بمونه
زیر نیزهها چه کنم؟
از تشنگی دور و بَرو
تیره، تیره، تیره، تیره میبینم
این ساعتهای آخر رو
تیره، تیره، تیره، تیره میبینم
داره خون میریزه از زخم تنت آروم
من فدای غربتت سَیدُنا المَظلوم
تو سر و صدا و ازدحام جمعیّت
پیچیده تو مقتلت ضَجهی یه مظلوم
بمیره مادر برات
که انقدر ناخوش شدی
زیر دست و پاهاشون
یکی ته گودال لباست رو پرت کرد
شلوغی خیمه حواست رو پرت کرد
عذاب کردنت منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت
تمومه حسین روبرومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین؟
«ای حسین من»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_حسین_ستوده
پا پس نمیکشه.mp3
27.04M
|⇦پا پس نمیکشه...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
امام حسین(ع):
نعمت ها تا هستند ناشناخته اند و همین که رفتند قدرشان شناخته مى شوند....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
هدایت شده از آسمان
نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها
ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را این چنین نقل میکند.
تاریخ انتشار : 1398/2/28
بازدید : 25505
ملا محمدهاشم خراسانی(ره) حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آبگرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه(س) در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل میکند:
جناب آقا سیّد ابراهیم دمشقی که نَسَبش به سیّد مرتضی علمالهدی منتهی میشد و سنّ شریفش بیش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبی دختر بزرگ ایشان حضرت رقیّه دختر امام حسین علیهالسلام را در خواب دید که فرمودند: «به پدرت بگو: به والی بگوید: میان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّیت است، بیاید قبر و لحد مرا تعمیر کند.»
دختر به سيّد عرض کرد، ولی سیّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطی سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، ترتیب اثری نداد. شب سوّم دختر کوچک سیّد همین خواب را دید و به پدر گفت، باز ترتیب اثری نداد. شب چهارم خود سیّد حضرت رقیّه را در خواب دید که به طریق عتاب فرمودند: چرا والی را خبردار نکردی؟!
سیّد بیدار شد، صبح نزد والی شام رفت و خوابش را گفت. والی به علماء و صلحاء شام از شیعه و سنّی امر کرد که غسل کنند و لباسهای پاکیزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پیکر را بیرون آورد تا قبر را تعمیر کنند.
صلحاء و بزرگان از شیعه و سنّی در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکیزه پوشیدند، قفل به دست هیچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سیّد، و چون میان حرم آمدند کلنگ هیچ کدام بر زمین اثر نکرد، مگر به دست سیّد ابراهیم.
حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. دیدند بدن نازنین حضرت رقیه سلامالله علیها، میان لحد و کفن صحیح و سالم است اما آب زیادی میان لحد جمع شده است.
سیّدابراهیم در قبر رفت، همین که خشت بالای سر را برداشت دیدند ،سیّد افتاد. زیر بغلش را گرفتند،
هی میگفت: «ای وای بر من.. وای بر من..
به ما گفته بودند یزید لعنةالله علیه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولی اکنون فهمیدم دروغ بوده، چون دختر با پیراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمیکنم، میترسم بدن را منتقل کنم و دیگر به عنوان "رقیّه بنت الحسین" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سیّد بدن شریف را از میان لحد بیرون آورد و بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدین گونه بالای زانو خود نگه داشت و گریه میکرد تا اینکه قبر را تعمیر کردند.
وقت نماز که می شد سیّد بدن حضرت را بالای جایی پاکیزه میگذاشت. پس از فراغ از نماز برمیداشت و بر زانو مینهاد، تا اینکه از تعمیر قبر و لحد فارغ شدند، سید بدن را دفن کرد.
و از معجزه آن حضرت این که سیّد در این سه روز احتیاج به غذا و آب و تجدید وضو پیدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسری به او عطا فرماید.
دعای سیّد به اجابت رسید و در سن پیری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سیّد مصطفی" گذاشت.
آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحمید عثمانی نوشت؛ او هم تولیت زینبیّه و مرقد شریف حضرت رقیّه و امّ کلثوم و سکینه را به سید ابراهیم واگذار کرد.
این قضیه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم این قضیّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ فی قبرها و وَضع علیها ثوباً لفَّها فیه و أخْرجها، فإذا هی بنتٌ صغیرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب»
«آن سیّد جلیل وارد قبر شد و پارچه ای بر او پیچید و او را خارج نمود، دختر کوچکی بود که هنوز به سن بلوغ نرسیده، و پشت شریفش از زیادی ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سیّد ابراهیم، تولیت آن مشاهد مشرفه به پسرش سیّد مصطفی و بعد از او به فرزندش سیّد عبّاس رسید.فرزندان سیّد ابراهیم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند.
منابع:
1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.
هدایت شده از آسمان
چون جدا گردید از پیکر سَرَش
اسب ، راندیم از جفا بر پیکرش
راوی میگوید: ده نفری که بر بدن سید الشهدا اسب تاخته بودند، به مجلس ابن زیاد وارد شدند و در مقابل او ایستادند.
اسید بن مالک، یکی از ده نفر برای اعلام جنایتشان به ابن زیاد شعری را خواند:
ما بودیم که با اسبهای بلندقامت و تندرو بر بدن حسین تاختیم
ابتدا کمر او و سپس سینهاش را خرد کردیم
تا جایی که استخوانهای سینهاش آسیاب شد...
ابن زیاد به آنها جایزه کم ارزشی داد.
ابوعمر زاهد میگوید: به چهره این ده نفر که نگاه کردیم، دیدیم همگی حرام زاده هستند.
مختار این ده نفر را دستگیر کرد. دست و پایشان را با زنجیر آهنی بست و اسب بر پشتشان تازاند تا همگی هلاک شدند.
منبع: اللهوف علی قتلى الطفوف
هدایت شده از آسمان
یا حسین
استاد عالی می فرمودند دو نفر در کربلا هنوز به شهادت نرسیده بودند که بر پیکر آنها اسب تاختند حضرت قاسم سلام الله علیه و آقامون ابا عبدالله الحسین علیه السلام.
فردی از شیخ جعفر شوشتری پرسید محدوده حرم آقا ابا عبدالله تا کجاست ؟
شیخ بعد از تاملی فرمود تا آنجا که اسب ها بر پیکر تاختند و رفتند...
هدایت شده از آسمان
داده خدا مقام مرا خادم الحسین
ارباب خوانده نام مرا خادم الحسین
من بی حسین گمشده ای بی نشانه ام
بنویس پس تمام مرا خادم الحسین
🥀 ز کودکی خادم این تبار محترمم 🥀
هیئت شهدای گمنام «شهرستان الشتر»
انتشارمطالب بدون ذکرمنبع هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است
4_6048809284286811383.mp3
1.92M
#شور_لطمه_ای_اسارت_آل_الله
#دنبال_نیزه_ات
☑️بند اول
دنبال نیزه ت باچشم گریون
می اومدیم با پاهای پرخون
توو هر محل و هرکوی و کوچه
میرفتیم از حال توو شهر کوفه
ما رو با جسارت
بردن بی بهونه
با بی حرمتی و
سیلی تازیونه
واویلاواویلا
☑️بند دوم
تنها سلاحم چشم ترم بود
سایه ت توو هرجا روی سرم بود
چشمم همیشه به سوی نیزه
کاشکی نیفتی از روی نیزه
روو نیزه که خوندی
قران ای برادر
میزدن به لبهات
با سنگ قوم کافر
واویلاواویلا
☑️بند سوم
اون که سرت رو باسنگ شکسته
دستای ما رو با طعنه بسته
بوسه گرفتن سنگا ازون لب
هر چی خطا رفت میخورد به زینب
افتادیم روو خاکا
صد بار ای برادر
کمونیه قدّم
شدم مثل مادر
واویلاواویلا
💠💠💠1⃣1⃣5⃣2⃣💠💠💠
#مجید_مرادزاده
⛈ 🦋
این یتیمان که ز اطعام علی سیر شدند
این یتیمان که ز اطعام علی سیر شدند
کربلا گوشه گودال همه شیر شدند
دستشان ظرف پر از شیر ولی فردایی
در پی قتل حسین دست به شمشیر شدند
بارها پشت علی گرچه نمازی خواندند
کربلا آل علی کافر و تکفیر شدند
این جماعت که علی خورد و خوراکش میداد
از چه بر غارت خلخال سرازیر شدند
نمک سفره حیدر همه خوردند ولی
بهر اولاد علی در پی تزویر شدند
شمر از پشت جدا کرد به سختی سر را
همه خرسند و مشغول به تکبیر شدند
کاروان اسرا کوفه که آمد چه کشید
این زن و بچه ارباب همه پیر شدند
اف بر این کوفه واین مردم نامرد و لعین
مردمانی که به نیرنگ چو تفسیر شدند
سر بریدند و به ناموس علی خندیدند
آخرش با زر و درهم همه تقدیر شدند
برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
Mehdi Rasoli - Rabbana Atena (128).mp3
2.41M
نوحه ربنا آتنا زیارت الحسین یوم الاربعین مهدی رسولی
ربنا آتنا زیاره الحسین یوم الاربعین
ثبت اقدامَنا سجّل اسماءَنا بین الزائرین
حسین ای آب حیات حسین ای جانم فدات
حسین ای راه نجات اهدنا الصراط میمیرم برات
حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات
دانلود مداحی ربنا آتنا زیارت الحسین یوم الاربعین مهدی رسولی
ای ارض کربلا خاک تو شد شفا مهمان آمده
همراه لشکرش عباس و اکبرش سطان آمده
شدی خاک عرشیان رسید آخر کاروان
مدارا کن کربلا با این کودکان
حسین میمیرم برات میمیرم برات میمیرم برات
ای ارض کربلا خاک تو شد شفا مهمان آمده
غزل اول جلسه ای شب پنجم محرم
هر کَس برای تو به تن خود کند سیاه
او را خدا ز عرش مُعلّی کند نگاه
اشکِ برای توست همانند کیمیا
سازد سفید ، رویِ هر آنکه بود سیاه
این خانه مأمنی ست که زهراست صاحبش
چادُر سیاه او به همه هست جان پناه
شوینده تر ز آب بهشتی ست گریه ها
گردد ثواب بار تو باشد اگر گناه
بردار یک قدم تو برای حسین و بعد
بنشین ببین که کوه بخشد خدا به کاه
شانه به شانه مهدی زهرا کنار توست
در بین روضه میکشد او همره تو آه
امشب خدا کند ببرد همره خودش
ما را کنار تشنهء گودال قتلگاه
عبدالله آمده که عمو را کند کمک
جای پدر رسیده سرآسیمه در سپاه
او آمده که دست خودش را سِپَر کند
بر پیکری که پا خورد از هر که بین راه
شاید کمک کند به عمو تا که بیش از این
با نیزه جا بجا نشود جسم پادشاه
با نیزه بر گلوی عمو ضربه میزنند
بازیچه گشته گیسوی یوسف میان چاه
بیرون زده زبین سِپَر دندهء حسین
یا رب برای هیچ شهیدی چنین مخواه
مجتبی صمدی شهاب محرم
🏴سبک زمزمه یا واحد سنگین ایام اسارت آل الله در کوفه
🏴بند اول
قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است
آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است
پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم
باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم
با خطبه هایم،یار تو هستم
غمخوار من غمخوار تو هستم
سالار من پا کار تو هستم
حسین من ای شهید مظلوم
🏴بند دوم
دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه
صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه
کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر
شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر
هر جا روی من،با تو میایم
که گفته از تو،اخا جدایم
با غربت کوفه آشنایم
حسین من ای شهید مظلوم
🏴بند سوم
از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم
از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم
با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه
با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه
بر گریه ی من،خندیدن اینجا
بر طبل شادی،کوبیدن اینجا
اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا
حسین من ای شهید مظلوم
#امیر_حسین_سلطانی
مناجات وروضه حضرت رقیه وسینه زنی(شاهمندی).mp3
29.32M
#غزل و روضه حضرت رقیه (س) و سینه زنی
📼 پیشنهاد دانلود
✅ ای دل اگرکه خواهی دیدار آشنا را (غزل)
✅ خواهم ز خدا که پاک پاکم بکند(مقدمه )
✅ خرابه باغ وسرتوگل و منم بلبل (مرثیه)
✅ دلم سرچشمه جام حسینه (نوحه تک)
✅ بابا ببین بال و پرم شکسته (نوحه تک)
✅ وقتی دلم از هرچی عشقه توی دنیا خسته میشه (شور)
✅ سقای دشت کربلا ابوالفضل (شور)
۹مرداد ۱۴۰۲
هیات تشنگان ماءمعین _اصفهان
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
-
زمزمه
روضه اسارت
بند اول:
چشما پراز اشک و دلا پر از خون
آواره ایم میون این بیابون
نامحرما دور ما رو گرفتن
دیگه نمونده محرمی برامون
نجمه یه گوشه رو خاکا میشینه
با یاد قاسم میزنه به سینه
این نوعروس هر دفعه میره از هوش
تا روی نیزه قاسمو می بینه
میون قافله/ به اشکامون میخنده حرمله
زجرو بیا ببین/ بسته رقیه رو با سلسله
جسمش کبوده و/ پاهاش پرآبله
بند دوم:
از ما پریشونتر دل ربابه
گهواره خالی براش عذابه
معجر میخوام برای دختری که
آستین پاره رو سرش حجابه
دیگه نمازامون شده نشسته
مثل سر تو ، سر من شکسته
خار از پای رقیه در میارم
با چشم گریون با دو دست بسته
به ما نظاره کن/ نگاه به این لباس پاره کن
سکینه رو ببین/ نگاه به گوش بی گوشواره کن
ببین اسیر شدیم/ بیا یه چاره کن
مرتضی کربلایی
4⃣مدينه :👇
ابن سعد صاحب طبقات الكبرى اين ديدگاه را پذيرفته و چنين بيان كرده است :
يزيد سر را براى عمرو بن سعيد حاكم مدينه فرستاد و او پس از تكفين، آن را در قبرستان بقيع در كنار قبر مادرش فاطمه (س) دفن كرد.(۱۵)
اين ديدگاه به وسيله تعدادى ديگر از دانشمندان اهل سنّت (مانند خوارزمى، در مقتل الحسين (ع) و ابن عماد حنبلى در شذرات الذهب) پذيرفته شده است.(۱۶) اشكال مهم اين ديدگاه آن است كه قبر حضرت فاطمه(س) معلوم نبوده تا در كنار آن دفن شود.
5⃣شام :👇
شايد بتوان گفت :
بيشترين گزارشهاى اهل سنّت، حكايت از دفن سر در شام مى كند كه معتقدان به اين ديدگاه نيز در ميان خود اختلاف داشته و اقوال مختلفى ابراز كرده اند همچون :
۱)در كنار دروازه فراديس كه بعدها مسجد الرأس در آن ساخته شد.
۲)در باغى در كنار مسجد جامع اموى
۳)در دارالاماره
۴)در گورستانى در دمشق
۵)در كنار دروازه توما(۱۷)
6⃣ رِقّة :👇
رقّه شهرى در كنار فرات بوده كه گفته شده است :
يزيد سر امام (ع) را براى آل ابى محيط خويشان عثمان كه در آن زمان در اين شهر ساكن بودند فرستاد و آنها، آن را در خانهاى دفن كردند كه بعدها آن خانه به مسجد تبديل شد.(۱۸)
7⃣ مصر (قاهره) :👇
نقل شده است :
خلفاى فاطمى كه از آغاز نيمه دوم قرن چهارم تا آغاز نيمه دوم قرن هفتم در مصر حكم مى راندند و پيرو مذهب شيعى اسماعيلى بودند سر مبارك امام حسين(ع) را از دروازه فراديس شام، به عسقلان و سپس به قاهره منتقل كردند و بر آن مقبره معروف به تاج الحسين(ع) را پس از سال ۵۰۰ بنا كردند.(۱۹)
مقريزى سال دقيق انتقال سر از عسقلان به قاهره را سال ۵۴۸ دانسته و گفته است :
هنگام بيرون آوردن سر از عسقلان چنين مشاهده شد كه خون آن هنوز تازه و نخشكيده است و بويى همچون مشك از آن به مشام مىرسد.(۲۰)
علامه سيدمحسن امين عاملى (از دانشمندان معاصر شيعه) پس از نقل انتقال سر از عسقلان به مصر مى گويد: «در محلّ دفن سر بارگاه بزرگى ساختند و در كنار آن نيز مسجدى بزرگ بنا كردند. من در سال ۱۳۲۱ قمری آنجا را زيارت كرده و مردان و زنان زيادى را در حال زيارت و تضرع در آن مكان ديدم.
سپس مى گويد :
شكى در انتقال سرى از عسقلان به مصر وجود ندارد اما اينكه آن سر از آن امام(ع) يا شخص ديگرى بوده، جاى شك است(۲۱)
علامه مجلسى(ره) نيز به نقل از گروهى از مصريان، به وجود بارگاهى عظيم در مصر با نام «مشهد الكريم» اشاره مى كند.(۲۲)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۵
۲)بحارالانوار مجلسی ،ج۴۵، ص۱۴۰ به نقل از امالى شیخ صدوق، ص۲۳۱
۳)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۵۸۸
۴)کتاب تحقيق درباره اولين اربعين حضرت سيدالشهداء طباطبایی، ج۳، ص۳۰۴
۵)اللهوف ابن طاووس، ص۲۳۲
۶)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۸۸۵
۷)مع الركب الحسينى(ع) امینی، ج۶، ص۳۲۴ به نقل از مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۲، ص۷۵
۸)مع الركب الحسينى امینی، ج۲، ص۳۲۵
۹)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۵
۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۷۸ به نقل از كامل الزيارات ابن قولویه، ص۳۴ و الكافى شیخ کلینی، ج۴، ص۵۷۱
۱۱)مع الركب الحسينى امینی، ج۶، ص۳۲۵
۱۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۵
۱۳)بحارالانوار مجلسی،ج۴۵، ص۱۷۸
۱۴)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۵۹ به نقل از مع الركب الحسينى امینی، ص۳۲۹
۱۵)الطبقات ابن سعد، ج۵، ص۱۱۲
۱۶)مع الركب الحسينى امینی، ج۶، ص۳۳۰
۱۷)مع الركب الحسينى امینی، ج۶، ص۳۳۱
۱۸) مع الركب الحسينى امینی، ج۶، ص۳۳۴ به نقل از تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۶۵
۱۹)البداية و النهاية شهرستانی، ج۸، ص۲۰۵
۲۰)مع الركب الحسينى امینی، ج۶، ص۳۳۷
۲۱)لواعج الاشجان عاملی، ص۲۵۰
۲۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۴۴
🌐منبع : سایت عاشورا
✍پاسخ :
درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين(ع) به خصوص و سرهاى ديگر شهداى كربلا به صورت عموم، در كتابهاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى مشاهده مى شود.
البته اقوال نقل شده نياز به بررسى دارد اما هم اكنون مشهورترين قول كه مورد قبول جامعه شيعى قرار گرفته آن است كه سر مبارك پس از چندى به بدن ملحق شد و در سرزمين كربلا مدفون گرديد.
براى آگاهى بيشتر به بيان اين اقوال مى پردازيم :
1⃣كربلا :👇
♦️اين نظر ديدگاه مشهور بين علماى شيعه است و علامه مجلسى به اين شهرت اشاره كرده است.(۱)
♦️شيخ صدوق با نقل روايتى، الحاق سر به بدن در كربلا را از قول فاطمه دختر على(ع) و خواهر امام حسين(ع) نقل كرده است.(۲)
اما درباره كيفيت و چگونگى الحاق ديدگاه هاى مختلفى ابراز شده است.
♦️برخى همانند سيد بن طاووس آن را امرى الهى مى داند كه خداوند با قدرت خود و به صورت معجزه انجام داده است.
وى از چون و چرا درباره آن نهى كرده است.(۳)
♦️برخى ديگر چنين گفته اند :
امام سجاد (ع) در بازگشت در روز اربعين(۴) يا روزى غير از آن، سر را در كربلا در كنار بدن دفن كرد.(۵)
اما اينكه آيا دقيقاً سر به بدن ملحق شد و يا در كنار ضريح و در نزديكى بدن دفن شد، عبارت روشنى در دست نيست و در اينجا نيز سيد بن طاووس چون و چرا را نهى كرده است.(۶)
♦️عده اى نیز گفته اند :
پس از آنكه سر را در زمان يزيد سه روز به دروازه دمشق آويزان كردند، پايين آورده و آن را در گنجينهاى از گنجينه هاى حكومتى گذاشتند و تا زمان سليمان بن عبدالملك در آنجا بود.
سپس وى آن را بيرون آورده و پس از تكفين، آن را در گورستان مسلمانان در دمشق دفن كرد.
پس از آن جانشين وى عمر بن عبدالعزيز (حكومت۹۹ تا ۱۰۱ قمری) آن را از گورستان درآورده و معلوم نشد كه با آن چه كرد اما با توجه به تقيد او به ظواهر شريعت، به احتمال فراوان آن را به كربلا فرستاده است.(۷)
در پايان متذكّر مى شويم كه برخى از دانشمندان اهل سنّت مانند شبراوى، شبلنجى و سبط ابن حويزى نيز اجمالًا پذيرفته اند كه سر در كربلا دفن شده است.(۸)
2⃣نجف اشرف : 👇
♦️از عبارت علّامه مجلسى و نيز با پژوهش در روايات چنين به دست مى آيد كه رأس مبارك در نجف اشرف و در كنار قبر حضرت على (ع) دفن شده است.(۹)
رواياتى همانند سلام دادن امام صادق(ع) به همراه فرزندش اسماعيل، بر امام حسين (ع) پس از نماز خواندن بر جدشان حضرت على(ع) در نجف به صراحت و روشنى وجود سر را در نجف تا زمان امام صادق(ع) ثابت مى داند.(۱۰)
♦️روايات ديگرى نيز همين مطلب را تأييد مى كند به گونه اى كه حتى در كتابهاى شيعه، زيارتى براى سر امام(ع) در نزد قبر امام على(ع) نقل شده است.(۱۱)
درباره كيفيت انتقال سر به اين مكان، از قول امام صادق(ع) چنين نقل شده است :
يكى از دوستداران اهل بيت(ع) در شام آن را سرقت كرد و به كنار قبر حضرت على (ع) آورد.(۱۲)
البته اشكال اين ديدگاه آن است كه قبر حضرت على(ع) تا زمان امام صادق(ع) براى همگان شناخته شده نبود.
♦️در روايتى ديگر آمده است :
پس از آنكه سر مدّتى در دمشق بود، به كوفه نزد ابن زياد برگردانده شد و او از ترس شورش مردم، دستور داد كه آن را از كوفه خارج كرده و در نزد قبر حضرت على (ع) دفن كنند.(۱۳) اشكال ديدگاه قبلى به اين ديدگاه نيز وارد است.
3⃣ كوفه :👇
سبط ابن جوزى اين ديدگاه را ابراز كرده و گفته است :
عمرو بن حريث مخزومى آن را از ابن زياد گرفت و پس از غسل، تكفين و خوشبو كردن، سر را در خانه خود دفن كرد.(۱۴)
ادامه مطالب :👇