#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹غریب🔹
مانند تو غریب، زمین و زمان نداشت
انبوه دردهای تو را آسمان نداشت
افسوس... با تمام بزرگی، زمین ما
جایی برای ماندن تو در میان نداشت..
محراب مانده بود در آن صبح فتنهخیز
میخواست نعره سر دهد امّا توان نداشت
بعد از شهادت تو سخاوت به خاک رفت
دستان مهربان تو را آسمان نداشت
پیش از تو ای بهانۀ هر آفرینشی!
هستی هنوز هستی خود را گمان نداشت
آری عدالتی که بنا ریخت در جهان
جز کینه از برای علی ارمغان نداشت
گاهی کنار نخل و زمانی کنار چاه
شبهای سوگ فاطمه چشمت امان نداشت
یا مرتضی! پس از تو جهان تیرهروز شد
زیرا بدون تو پدری مهربان نداشت
من خاک را قدم زدم و هیچ جا دلم
جز سایهسار مِهر علی سایهبان نداشت
یا مرتضی! ببخش اگر در رثای تو
شعر «خروش»، قدرت شرح و بیان نداشت
📝 #عباس_شاهزیدی
✅ @ehsantabriziyan
🌙 لماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمیدانم
شب قدر است او یا لیلةُ الاسری نمیدانم...
#شب_قدر
🆔 @ehsantabriziyan
#مناجات
#روضه
بنده های تو امتحان دادند
گاه سود و گهی زیان دادند
عده ای دشمنان هم شده و
عده ای هم به هم امان دادند
نان بریدند عده ای از هم
عده ای رحم کرده ، نان دادند
بعضی از دیدنت گریزان و
بعضی از دیدن تو جان دادند
عده ای دل به نفس و دل بعضی
به دل صاحب الزمان دادند
من از آن عده ام که با خواری
دست در دست کوفیان دادند
من از آن عده ام که ثارالله
تشنه بود و به او سنان دادند
من از آن عده ام که در گودال
خاتمش را به ساربان دادند
من از آن عده ام که زینب را
در غمش قامت کمان دادند
آخرش هم ز فرط رسوایی
همه من را به هم نشان دادند
تو کریمی ، کریم ها حتی
دشمن خویش را امان دادند
بگذر از من چنان کریمانی
که به آواره آشیان دادند
#محسن_ناصحی
🆔@ehsantabriziyan
📜 #متن |🔰دل های شکسته
❤️🩹 اگر بچۀ شما هنگام شستن قورى، آن را بشكند و در جواب شما كه مى پرسى: قورى كو؟ با قدرت جواب دهد كه شكستم!
❤️🩹 هنگامى كه مى گويى چرا شكستى؟ مى گويد: خب، ديگر شكست! در اين صورت او را رها نمىكنى و بر او سخت مىگيرى.
❤️🩹 ولى اگر ببينى كه با شكستن قورى، همۀ وجود او شكسته است و نمى تواند سرش را بلند كند؛ يعنى تفريط كرده، ولى احساس شكستگى و شرمندگى مى كند، تو با او چه مى كنى؟
❤️🩹 تنبيه براى اين است كه او بشكند. تندى براى اين است كه بفهمد بدى كرده است، ولى وقتى كه او خود شكسته است، حتى به او پاداش هم مى دهى و از او دلجويى هم مىكنى و به او مىگويى عيبى ندارد.
❤️🩹 ما با مكتبى روبرو هستيم كه از تفريط، اميد مزد و پاداش دارد و از طاعت هاى چند هزار ساله، انتظار هبوط و رجم.
❤️🩹 با اين تحليل، خيلى از چيزها به هم مىخورد.مسائل شكل جديدى مىگيرد و وضعيت ديگرى مىطلبد؛ كه از تو، نه طاعت و نه عصيان، كه انكسار و شكستگى مىخرند.
❤️🩹 ...و خدا در دلهاى شكسته جاى دارد!
❛❛ عینصاد
📚 #اخبات | ص ۴۷
#⃣ #بریده_کتاب #سیر_و_سلوک
از متن نامه حضرت امیر (علیه السلام ) به مالک اشتر:
[با برخورد خوب و محبّت آميز] عقدهی مردمی که به تو کینه دارند را از دلهایشان بگشا و ریشه اموری که باعث عداوت و دشمنى با تو میشود را قطع نما. از آنچه براى تو روشن نيست تغافل کن (خود را به غفلت بزن) و سخنان سخنچینان را به سرعت نپذیر چرا که سخنچین خیانت پیشه است.
أَطْلِقْ عَنِ النَّاسِ عُقْدَةَ کُلِّ حِقْد، وَاقْطَعْ عَنْکَ سَبَبَ کُلِّ وِتْر، وَتَغَابَ عَنْ کُلِّ مَا لاَ يَضِحُ لَکَ، وَلاَ تَعْجَلَنَّ إِلَى تَصْدِيقِ سَاعٍ، فَإِنَّ السَّاعِيَ غَاشٌّ وَ إِنْ تَشَبَّهَ بِالنَّاصِحِينَ
#مرگ_بر_اسرائیل
گرچه آرامیم ، گاهی هم هیاهو لازم است
ما اگر طوفان شدیم آن وقت هوهو لازم است
شب به تاریکی فرو رفته است و موسی منتظر
در بیابان نور می خواهیم ، سوسو لازم است
خِیل قالو ربُّنَااللهیم در آغوش نیل
تا عبور از رود یک ثمَّ استقامو لازم است
پای پیمان ایستادن زخم خوردن دارد و
گیرم از ما بشکند هربار پهلو ، لازم است
شهر ، خاک آلودِ اسرائیلیات است ای دریغ
تا غبار از قدس برداریم ، جارو لازم است
*
قبله ی این رود از اول رو به دریا بود و هست
قدس از ما قدس از ما قدس از ما بود و هست
ما به سوی خانه ی خود می رویم این روزها
ما پر از شوریم و با سر می دویم این روزها
روز و شب آماده تر ، هر روز محکم می شویم
یک به یک داریم تهرانی مقدم می شویم
نقشه هاتان یک به یک دارند کوچک می شوند
سنگهای ما ولی دارند موشک می شوند
در کنار یکدگر ماندیم و چون آهن شدیم
ای شب صهیون ! ببین ما احمدی روشن شدیم
از خروش غیرت مردان ایرانی بترس
قاتل سردار ! از خون سلیمانی بترس
چشم وا کن ای سپاه فیل ابابیل آمده
جان پناه اصلا نمی یابی که سجیل آمده
چشم وا کن تا ببینی لشکر این راه را
بیخ گوش خود ببین شمشیر حزب الله را
از یمن تا شام شمشیر شهادت صیقلی است
گوش صد لشگر پی فرمان یک سیدعلی است
ماجراجویی نکن جایت بمان ، آگاه باش
روز و شب لرزان ز یک فرمان نصرالله باش
غیرت لبنان به جوش آمد اگر ، بیچاره ای
سرزمین دیگر نمی ماند تو را ، آواره ای
هرگز از ایران و لبنان سر نخواهی شد ، بترس
تو حریف غزه هم دیگر نخواهی شد ، بترس
جای خود بنشین که دنیا را به آتش می کشیم
جای خود بنشین که حیفا را به آتش می کشیم
از تلاویو شما ویرانهمی سازیم ما
باز در بیت المقدس خانه می سازیم ما
دیدن قدس از بلندی های جولان ، دیدنی است
اشک شادی گر چکد از چشم لبنان ، دیدنی است
می شود این روزها در شوری بازارتان
بند پوتین سلیمانی طناب دارتان
پای پیمانی که می بندیم ما آماده ایم
یک به یک قاسم سلیمانی و فخری زاده ایم
پهنه ی دنیای ما را عرصه ی قابیل نیست
در میان نقشه ی ما جای اسرائیل نیست
نعره ی جاءالحقیم این دشت غرشگاه ماست
راه ما سرخ است آری پس شهادت راه ماست
*
گیرم از ما ناقه پی کردی ، فسویها که هست
صبح را از ما کرفتی ، ظهر عاشورا که هست
وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست
عالمی با ما نمی ماند ؟ خدا با ما که هست
در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق
هرچه از میدان مین گفتند ، گفتم پا که هست
لیله الاسرای ما معراج می خواهد ، چه غم
هیبت صهیون شکست و مسجدالاقصی که هست
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
غم ندارم ، کان امر الله مفعولا که هست
#محسن_ناصحی
🆔@ehsantabriziyan
#مناجات
بازاومدم نجواکنم وَاسمَع نِدایی
سفره ی دل رو واکنم وَاسمَع دُعایی
ازمن نداری بنده ای بدترمیدونم
جزتوندارم من کسی رو مهربونم
توپرده پوشی کردی ومن بی حیایی
چوب خط من پُره دیگه ازبی وفایی
اون یخ فروشم که رودستش مونده یخهاش
عمرم داره آب میشه می فهمیدم ای کاش
عمری دویدم تا رسیدم به سرابی
دیراومدم اَفنیتُ عُمری وَشَبابی
من ازخودم ازاین دل وامونده خستم
هرروزتوبه کردم وفرداش شکستم
دنیازمینم زدبگیر دستم روپاشم
خیلی میترسم ازچشت افتاده باشم
اُنظُر اِلَیَّ حال زارم رونگاکن
اَقبِل عَلَیَّ اومدم آغوش واکن
توی بساط من نمونده حتا آهی
یاسَیِّدی مُولایَ رَبّی وَ اِلهی
محشرکه زنجیرگناهام بسته پامو
من مطمئنم میشناسه مادرصدامو
هرچی باشه گریه کن داغ عزاشم
گریه کن بغض گلوی مجتبا شم
سخته پسرباشه وباچشماش ببینه
که مادرش افتاده و نقش زمینه
علی اصغر شاهسنایی
🆔@ehsantabriziyan
#شعر_تعلیمی
#غزل
🔹انا الیه راجعون🔹
آری همین امروز و فردا باز میگردیم
ما اهل آنجاییم، از اینجا باز میگردیم
با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف
با پای خود یک روز اما باز میگردیم
چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد
چون رودها صحرا به صحرا باز میگردیم
این زندگی مکثیست مابین دو تا سجده
استغفراللهی بگو، ما باز میگردیم
بین جماعت هم نماز ما فُرادا بود
عمریست تنهاییم و تنها باز میگردیم*
ما عاقبت «انا الیه راجعون» بر لب
از کوچۀ بنبست دنیا باز میگردیم
📝 #محمدمهدی_سیار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* «وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ؛
همانا تنها به سوی ما آمدید، آنسان که در آغاز آفریدیمتان.»
سوره انعام، آیه۹۴
🆔@ehsantabriziyan
#امام_عصر علیهالسلام
#غزل
🔹محض یار🔹
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
از یک خروش نالۀ عشاق کوی تو
«حاجت روا شوند هزاران هزارها»
یک بار نیز پشت سرت را نگاه کن
دل بسته این پیاده به لطف سوارها...
ما را به جبر هم که شده سر به زیر کن
خیری ندیدهایم از این اختیارها
باید برای دیدن تو «مهزیار» شد
یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها...
یک بار هم مسیر دلم سوی تو نبود
اما مسیر تو به من افتاده بارها
شبها بدون آمدنت صبح ظلمتاند
برگرد ای توسل شب زندهدارها
این دستها به لطف تو ظرف گداییاند
ای أیّهاالعزیز تمام ندارها
📝 #علی_اکبر_لطیفیان
🆔@ehsantabriziyan
#امام_عصر علیهالسلام
#شب_قدر
#غزل
🔹تو حاضری🔹
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه، مانند پدر، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت، استراحت کرده باشی
گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا
آیینهای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال، دوری و صبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بیآن که مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یا در لباس ناشناسی در شب قدر
از خود حدیثی را روایت کرده باشی
یا در میان کوچههای تنگ و خسته
نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی
پس بودهای و هستی و میآیی از راه
تا حق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عقیماند
تو حاضری بیآن که غیبت کرده باشی!
📝 #نغمه_مستشارنظامی
🆔@ehsantabriziyan
#امام_علی علیهالسلام
#غزل
🔹طنین خطبههایت🔹
لهیب ذوالفقارت بر تن گردنکشان ماندهست
طنین خطبههایت در گلوگاه زمان ماندهست
یداللهی و گشته دست عقل از وصف تو کوتاه
گواه عجز ما انگشتهای بر دهان ماندهست..
«سَلُونی» گفتی و با ریشخندی جهل پاسخ داد
تو را که رد پایت ماورای آسمان ماندهست
مُزیّن شد اذانم با تمسک بر ولای تو
شهادت میدهم از برکت نامت اذان ماندهست
شب تنهایی کوفه چه بر روز دلت آورد
که بغضی استخوانی در گلویت همچنان ماندهست
یقین دارم که نزدیک است رستاخیز عشاقت
همانا فصل شورانگیزی از این داستان ماندهست
📝 #حسین_عباسپور
🆔@ehsantabriziyan
در راهِ مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!
به شیخ بهایی که اَسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی عرضه است اَسبش دائِم عقب میماند.
شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کِشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد شیخ بهائی عقب ماند، به میرداماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو میتازد.
میرداماد گفت: اسبِ او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق، بال در آورد.
در غیابِ یکدیگر حافظِ آبروی هم باشیم
این است "رسم رفاقت"
🆔@ehsantabriziyan
من یک زنم آزادی ام را دوست دارم
ایرانی ام، آبادی ام را دوست دارم
در سایه ای مردانه دلگرمم به فردا
من همسر مردادی ام را دوست دارم
هم مادر و مادربزرگم خانه دارند
این شغل مادرزادی ام را دوست دارم
مُهر مرا از جانمازم باز برداشت
با کودک خود شادی ام را دوست دارم
می گیرمت ای بچّه آهوی گریزان
آهویی و صیّادی ام را دوست دارم
دور اتاقش عکس های حاج قاسم
طفل دهه هشتادی ام را دوست دارم
در شهر، آزادی اسیر این و آن است
در خانه ام آزادی ام را دوست دارم
#زهرا_سپهکار
(قرائت شده در دیدار شاعران با مقام معظم رهبری )
🆔@ehsantabriziyan
🌷استاد #صفایی_حائری:
همه فرعونيم، فقط مصرهاى ما كوچك و بزرگ مىشود. من در محدودۀ خانهام، مادر و پدرم، فرزند و عيالم، فرعونى هستم و «أَنَا رَبُّكُمُ الاَعْلى» را در آن حد دارم و در اين زمينه قدم برمىدارم.
📚 اخبات، ص۹
صحیفة المحبة - سائل کاشانی.pdf
610.7K
📚 فایل پی دی اف رساله صحیفة المحبة تالیف مرحوم سائل کاشانی از شعرای قرن نهم
📝 سائل کاشانی در این رساله کوتاه، چهل حدیث در فضائل امیر المومنین علیه السلام آورده که پس از نقل از هر حدیث، ترجمه آن را به شعر سروده است. این رساله در مجموعه میراث حدیث شیعه، جلد ۲، صفحه ۲۱۱-۲۳۱ توسط انتشارات دار الحدیث به چاپ رسیده است.
🆔@ehsantabriziyan
1_3938755487.pdf
24.48M
📗ترجمه مدینة المعاجز
📝سید هاشم بحرانی
📜از جمله کتب نگاشته شده در فضائل حضرات معصومین است ،این فایل اختصاص به بخش حضرت سیدالشهدا دارد.
🆔@ehsantabriziyan
1_3687615612.pdf
14.16M
📗تذکرة الشهدا
📝ملا حبیبالله شریف ساوجی کاشانی (۱۲۶۲-۱۳۴۰ق) فقیه، مفسر، عارف واز عالمان شیعه اهل کاشان در قرن سیزدهم
📜اثر یکی از علمای بارز در دوره قاجار است.
#قاجار
#فارسی
🆔@ehsantabriziyan
1_3687827065.pdf
8.28M
📗فیض الدموع
📝محمد ابراهیم نواب
📜مقتلی به زبان فارسی
این اثر با نثری ساده و به فارسی فصیح و بلیغ، ماجرای عاشورا را بازگفته است. ماجرای کتاب با تولد امام حسین(ع) آغاز و با بازگشت کاروان اسرا به مدینه پایان یافته است. نویسنده به تفصیل به وقایع عاشورا پرداخته و از منابع شیعی بهویژه لهوف سید بن طاووس بسیار نقل کرده است، تا آنجا که برخی فیض الدموع را ترجمه اللُهوف دانستهاند.
#قاجار
#فارسی
🆔@ehsantabriziyan
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
در خانه، جماعتی پیِ معجزهها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
📝 #میلاد_عرفانپور
✅@ehsantabriziyan
با جانِ شمع هوهوی طوفان چه میکند؟
با تختهپاره سیل خروشان چه میکند؟
از حال من سراغ گرفتی، بیا ببین
با خاک مرده باد غزلخوان چه میکند؟
گفتی میان آتش عشقم چه میکنی؟
گفتم خلیل بین گلستان چه میکند؟
شوق وصال کشته مرا، بیم هجر هم
جایی که خیر این نرسد، آن چه میکند؟
من قطره قطره اشک شدم بعد رفتنت
با تو صدای چک چک باران چه میکند؟
در خواب دیدمت به مزار من آمدی
در حیرتم که در تن من جان چه میکند
شاعر: رباب کلامی فرد
🆔@ehsantabriziyan
شعر تعلیمی
بنشین شبی به خلوت خود در حضور خویش
روشن کن آسمان و زمین را به نور خویش
توفان اگر گرفت تو کشتی نوح باش
رو کن به وقت خشم، چو موسی به طور خویش
گمگشتۀ تو در تو نهان است و غافلی
در غیبتش بکوش برای ظهور خویش
دلخوش به صید ماهی دریا مشو که تور
گاهی شود اسیر گرههای کور خویش
تا بگذری ز درۀ صعبالعبور عمر
از خود پلی بساز برای عبور خویش
اقلیم توست مُلک سلیمان چرا شدی
قانع به سعی و همت کمتر ز مور خویش؟
از گور خفتگان به تغافل گذر مکن
داری عبور میکنی از سنگ گور خویش
افشین علا
🆔@ehsantabriziyan
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
در خانه، جماعتی پی معجزهها
بر طاقچه، قرآن فراموش شده
::
در این همه رنگ، آنچه می خواهی نیست
در این همه راه، غیر گمراهی نیست
در شهر خیابان به خیابان گشتم
آنقدر که آگهی ست آگاهی نیست
::
در اوج، خدا را سر ساعت خواندند
ما را به تماشای قیامت خواندند
از کوچ پرندگان سخن گفتی و من
دیدم که نمازی به جماعت خواندند
::
آن مست همیشه با حیا چشم تو بود
آن آینه ی رو به خدا چشم تو بود
دنیا همه شعر است به چشمم اما
شعری که تکان داد مرا چشم تو بود
::
ما سینه زدیم بی صدا باریدند
از هر چه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند..
میلاد عرفان پور
🆔@ehsantabriziyan
کوه باشی سیل یا باران... چه فرقی میکند
سرو باشی باد یا توفان.... چه فرقی میکند
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند
مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی میکند
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان چه فرقی میکند
هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند
شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی
لحظه ی آغاز با پایان چه فرقی می کند
سید محمد مهدی شفیعی
🆔@ehsantabriziyan
پوشش و عفاف
می سوزد و می تابد و می افروزد
از نور برای خود قبا می دوزد
از شرم و حیاست هر چه دارد خورشید
چشمی که به او خیره شود می سوزد
میلاد عرفان پور
🆔@ehsantabriziyan
#زندگی_پس_از_زندگی
#یاد_مرگ
صبر کن استراحت کنم بعد
یا به چشم تو عادت کنم بعد
صبر کن با تو الفت بگیرم
صبر کن با تو صحبت کنم بعد
با رفیقان رفیقی نکردم
چند روزی رفاقت کنم بعد
کم از این عمر سختی ندیدم
صبر کن تا شکایت کنم بعد
صبر کن لااقل وقت رفتن
یک نگاهی به ساعت کنم بعد
یعنی اینقدر فرصت ندارم
آرزوی شهادت کنم، بعد...؟
آه ای مرگ! ای آخرین برگ
صبر کن تا وصیّت کنم...
#مهدی_جهاندار
🆔@ehsantabriziyan
سلام و عرض محبت
❤️استاد عزیز و صدیق مکرم
🔶برگزیده شدن شما به به عنوان چهره سال شعر انقلاب را به شما دوست عزیز تر از جان تبریک عرض می کنم.
🔹ان شاء الله تحت لوای حضرت مولا عزیز و پایدار باشید.
❤️ارادتمند همیشگی شما احسان تبریزیان
🆔@ehsantabriziyan
آه ای شهر دوست داشتنی
کوچه پس کوچه های عطرآگین
ای مرور تمام خاطره هات
چون دهین ابوعلی شیرین
سرخوشی های بی حدم می زد
پرسه در کوچه های بی هدفی
دعوتم کرد سمت طعم بهشت
ناگهان عطر قیمه ی نجفی
سیدی ! گم شدم ، حرم ، مولا
از کجا می شود به او برگشت ؟
عربی گفت و من نفهمیدم
باید از شارع الرسول گذشت
زخمی ام التیام می خواهم
التیام از امام می خواهم
السلام علیک یا ساقی
من علیک السلام می خواهم
سنگ دُر می شود در این وادی
صاحبان جواهرند همه
واژه واژه با امین الله
زائران تو شاعرند همه
در حرم گم شدم که می دیدم
بین دریای بیکران دریا
ریخت مضمون تازه در شعرم
صحن نو ، صحن حضرت زهرا
فرصت با تو بودنم چون ابر
لحظه در لحظه می شود سپری
غرق آرامش پر از رویا
حرم توست خانه ی پدری
لنگر آسمان، ستون زمین
تو به جبریل داده ای پر و بال
مستی ام را خودت دو چندان کن
یا علی یا محول الاحوال
باز هم در شکوه ایوانت
مستم، آشفته ام، پریشانم
دارم آن شعر روی ایوان را
جای اذن ورود میخوانم:
” زائران درگهت را بر در خلد برین
می دهند آواز طبتم فادخلوها خالدین “
بین این چارپاره خوابم برد
رفتم از خویش و دفترم جا ماند
یک نفر مثل من درون حرم
داشت شعری برایتان می خواند:
” علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من ، به خدا قسم ، خدا را “
#سیدحمیدرضا_برقعی
🆔@ehsantabriziyan
#مناجات_با_خدا
تو پادشاهی و من مستمند دربارم
مگر تو رحم کنی بر دو چشم خونبارم
مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست
هنوز نعره برآرم که دوستت دارم
ردای عفو، برازندهی بزرگی توست
وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم
امید من به خطاپوشی تو آنقدر است
که در شمار نیاید گناه بسیارم
تو را به فضل تو میخوانم و امیدم هست
اگر به قدر تمام جهان خطاکارم
شاعر: سجاد سامانی
🆔@ehsantabriziyan
#مناجات_با_امام_عصر
در میان جمعم اما باز غربت میکشم
جرم من این است که بار محبت میکشم
من همین در کنج عزلت آخرش میبینمت
دودمان هجر را بعدش به عزلت میکشم
با محبت میکِشی و با محبت میکُشی
هر چه دارم میکشم از این محبت میکشم
هر چهام دارم درِ این خانه خدمت میکنم
هر کهام دارم در این خانه رحمت میکشم
آبرویم را بگیر و آب رویم را نگیر
گریهام وقتی نمیگیرد خجالت میکشم
تا که من یک روز در هفته بیایم پیش تو
جان زهرات مادرت شش روز منت میکشم
سمت روضه آمدن طی طریقت کردن است
وقت مُردن هم خودم را سمت هیئت میکشم
بچههای ما به قربان زن و فرزند تو
با تو دور بچههای خویش را خط میکشم
#علی_اکبر_لطیفیان
🆔@ehsantabriziyan