کوزۀ قلبم پر از آب محبت بود و نیست
روزی گلبرگ احساسم طراوت بود و نیست
من تو را ای عشق! بیعلت نکردم متهم
قبل نیشت پیکر روحم سلامت بود و نیست
استخوانم خرد شد زیر فشار بار یار
پایتاسر سروِ دل را استقامت بود و نیست
یخ زده گلهای رؤیایی که عمری کاشتم
آسمان! خورشید جانم پرحرارت بود و نیست
دور میاندازمت ای قلب! ای بیچاره! ای...!
عشق در چشم بشر باقدر و قیمت بود و نیست
دیگر از من انتظار عاشقی بیهوده است
در من، این دیوانه، صد کوه ارادت بود و نیست
مرگ! ای همزاد پنهانم! بگیرم در بغل
در دلم از روز دیدار تو وحشت بود و نیست
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi