eitaa logo
پروانگی 🇵🇸
314 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
718 ویدیو
11 فایل
⚘سلام⚘ اینجا هستم: https://eitaa.com/raji14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک چشم بارانی برایم آرزو کن گم شد دلم ای دوست آن را جستجو کن نظمی ندارد راه‌راه فکرهایم پیراهن اندیشه‌هایم را اتو کن ای آسمان! بر خاک هم‌ چشمی بینداز آغوش را ای عشق! بر رویم بکن باز بالم شکسته است و قفس بسته است اما هرگز نرفته از دلم امّید پرواز من اول و آخر تو را می‌بینم ای دوست! دارم بساط عشق را می‌چینم ای دوست! در آرزوی لحظه‌ء عطف نگاهت مشغول یارب یارب و آمینم ای دوست! بی هیچ شک و شبهه من مال تو هستم محبوب جانم! جزء اموال تو هستم کودک که می‌گردد پی مادر چطور است؟ من بیشتر از آن به‌دنبال تو هستم دائم به‌دنبال تو می‌گردد دل من یک بار هم بگذار پا در منزل من طوفان دنیا قایقم را خرد کرده بردار تخته‌پاره‌ها را ساحل من! @eitaaparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانگی 🇵🇸
🎥 پخش مجموعۀ مستند جنایت نامرئی از رسانۀ ملی 🗓 از شنبه مورخ ۲۴ دی‌ماه تا چهارشنبه 🕰 هر شب ساعت ۲۰
🍂 اینه اون چیزی که به اسم عِلم در دنیا عَلم کردن و ما در مقابلش اجازه‌ء پرسش نداریم فقط مأمور به کرنش هستیم.... 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡ چه کم دارد از چتر طاووس‌ها پری که برای خودم ساختم خودم را به‌امّید زیباشدن دمی از تقلا نینداختم @eitaaparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم‌هایش شب است و من تا صبح می‌شمارم ستاره‌هایش را گیسویش موج‌موجْ بحر طویل خوانده‌ام استعاره‌هایش را چشم من رازدار خواهش بود نگرفت او اشاره‌هایش را تا نگاهم کند به یادم هست لحظۀ استخاره‌هایش را بوس و آغوش بود چارۀ درد قفل زد راه چاره‌هایش را معدن عشق او نصیبم کرد جای دُر، سنگ‌خاره‌هایش را جای 'نه' کاش در سبد می‌ریخت میوه‌ممنوع آره‌هایش را زیر پای تو ریخته دل من جمع کن پاره‌پاره‌هایش را شاید این‌بار هم بسوزاند شاعری شعرواره‌هایش را @eitaaparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیری است که از عشق تو دلگیر شدم من از چشمه‌ء چشمان تو هم سیر شدم من از جور تو جاری شده خون جگر از چشم این بود که از عشق تو تطهیر شدم من دیگر هوس و قدرت پرواز ندارم چون در قفس عشق تو زنجیر شدم من این دل به کسی راه نمی‌داد عزیزم! عشق آمد و بازیچه‌ء تقدیر شدم من پرپر شدن غنچه به‌دست تو مبارک! نشکفته، به آزار تو تکثیر شدم من ایمان مرا مردم هشیار ندیدند با جرم محبت به تو تکفیر شدم من چون اشک شدم بعد تو ای نور دو دیده! از دیده‌ء عشاق سرازیر شدم من @eitaaparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگرچه دور شدم از مسیر آیینه نرفته خاطره‌ام از ضمیر آیینه نگاه کردم و دیدم که نیست قلب کسی در این ریاکده صادق نظیر آیینه همیشه منتظرم تا که قاصدک برسد همان‌که هست برایم سفیر آیینه مراکه قصد سفر دارم ای نسیم ببر به سوی عشق...به مهمان‌پذیر آیینه مرا کنار همانی که دوستش دارم نشانده دست قضا بر سریر آیینه نوشته‌ام به تو ای عشق دوستت دارم به‌رنگ سرخ جنونم، به زیر آیینه به یک اشاره‌ء چشمش به‌راه می‌آیم اگرچه دور شدم از مسیر آیینه @eitaaparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا