چرا ای بیوفا عشق مرا انکار میکردی؟
چرا نامهربان! چشم مرا نمدار میکردی؟
تو هم مانند من هرصبح عاشق میشدی اما
نمیدانم چرا هرشام استغفار میکردی
خودم را کنده بودم از خیال عشقورزیدن
تو بودی که برای عاشقی اصرار میکردی
برای آنکه قربانی کنی عشق مرا، هر روز-
به لبخند خودت این بره را پروار میکردی
من استنکاف میکردم بگویم دوستت دارم
'تو' هی این جمله را در گوش من تکرار میکردی
درون قلب خود خوابانده بودم عشق را آری
نباید اژدهای خفته را بیدار میکردی
همیشه پاک میشد اشک تو با دست مهر من
تو با قهرت ولی چشم مرا نمدار میکردی
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi
.
بیا که صورت روزم شبیه شام شده
درون کوچۀ دل از غم ازدحام شده
بیا که بی تو به لبهای خشکم ای ساقی
شراب را که نگو! آب هم حرام شده
بهجای آنکه به آغوش آسمان برود
عقاب غمزده با خاک همکلام شده
بهجای سایۀ تو بر سرم عزیز دلم!
ببین که سایۀ اندوه مستدام شده!
به داس وحشی دنیا، تمام کاشتههام
سرور و عاطفه و شوق... قتلعام شده
شبیه چشم تو بادام نیست ای زیبا!
برای صید دلم دیدۀ تو دام شده
اگرچه دیر به دیدارت آمدم ای ماه
نگو که فرصت بوسیدنت تمام شده
#زینب_نجفی
#پروانگی
https://eitaa.com/eitaaparvanegi
پروانگی 🇵🇸
. بیا که صورت روزم شبیه شام شده درون کوچۀ دل از غم ازدحام شده بیا که بی تو به لبهای خشکم ای ساقی
🍀
ولی سایۀ تو که همۀ زندگیم رو فرا گرفته
لایمکن الفرار من حکومتک...