♥️
من بلد نبودم حرف بزنم
من ساده حرفزدن رو هم بلد نبودم
اما تو رو که دیدم نطقم باز شد
حرفم موزون شد
بهش گفتن شعر
من نمیدونستم شعر چیه
شعر یعنی حرفای من با تو
اما هیچوقت حرفای من با دیگران شعر نشد
شد! ولی مخاطبم تو بودی که پشت صورتها پنهان شده بودی
تویی شعر من
من نمیدونستم
خدای فراگیر!
خدای بینهایت!
حالا وقتی با دیگران هم حرف میزنم، حرفام شعر می شه
چون تویی که پشت صورت اونا پنهان شدی
چون تویی که از پنجرهٔ چشم اونا سرک میکشی
چون تویی که همهجا رو پر کردی
منو ببخش که حواسم نیست
منو ببخش که درست نمیبینمت
منو ببخش که خیال میکنم دارم با دیگران حرف میزنم
تو صاحب تمام شعرهایی
تو مالک تمام محبتهایی
#زینب_نجفی
#راجی
@eitaaparvanegi
.
نگاه نافذ او نور آسمانی داشت
همیشه در سبدش عطر مهربانی داشت
علم به خاک دلم هیچ عاشقی نزده است
بهجز یکی که به این قلب حکمرانی داشت
به روی من نشد آغوش مهر او بسته
همیشه حوصله و شوق میزبانی داشت
شبیه من که نبود اهل شعر! اما خب!
به حرفحرف سخنهاش درفشانی داشت
از اینکه عشق شود آشکار میترسید
چه فایده که محبت به من نهانی داشت؟
کنار او غمی از شب نداشتم دیگر
نگاه روشن او مهر آسمانی داشت
چقدر مایهٔ غم بود رفتن تلخش!
چقدر آمدنش قند شادمانی داشت!
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi