eitaa logo
پروانگی 🇵🇸
308 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
739 ویدیو
11 فایل
⚘سلام⚘ اینجا هستم: https://eitaa.com/raji14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ مدهوش کردی مریم پیراهنم را دیوانه کردی یاس‌های دامنم را عطر تو در عمق وجودم رخنه کرده تسخیر کرده سایه‌ات روح و تنم را غرق سرورم می‌کند رؤیای رویت دیگر نخواهد دید دنیا شیونم را می‌خواهم از یادت بدوزم زندگی را چشمم اگر تار است، نخ کن سوزنم را من که به‌ روی ماه‌ها سد بسته بودم خورشید من! پیشت شکستم جوشنم را شب را برای با تو بودن دوست دارم نذر تو کردم صبح‌های روشنم را جز مأمن آغوشت ای زیبا! وطن نیست من هم نمی‌خواهم به غیر از میهنم را☆ ☆و تَرُدَّنی اِلی وطنی... یا حبیبَ مَن تَحَبَّبَ اِلیک @eitaaparvanegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانگی 🇵🇸
🌱 خدا رحمتت کنه بزرگمرد! یاد مولوی هم به خیر! می‌گفت در زمین مردمان خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن‏ ولی حالا توی این اوضاع اگه قرار باشه گندم و برنجمون رو هم توی زمین دیگران بکاریم، خوشحال می‌شیم و افتخار می‌کنیم.... شایدم یه‌جورایی پز می‌دیم که بهمون اجازه می‌دن توی زمینشون بکاریم و بگیم مثلا داریم آب رو صرف‌جویی می‌کنیم... حتما درسته این کارا بزرگ‌ترا بهتر می‌‌دونن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
🍀🌷🍀🌷☀️🌷🍀🌷🍀 "هر روز، تو" شبی که در دل خود آفتاب را دیدم شبیه ماه شدم،  مثل او  درخشیدم شبیه ماه و تماشای آفتاب کجا؟      من از سبوی شما جرعه‌ای ننوشیدم سبو و جرعه کجا؟ قطره‌ای به ما نرسید دو قطره اشک شدم، در سکوت غلتیدم چه شد که قطره‌، شناور به شوق دریا شد؟ منم که قطره شدم، روی آب بوسیدم نمی‌دهم پس از این بوسه، دست با ساحل که تا فدایی دریا شدم، خروشیدم اگر که بوسه به کام بهشت می‌زد لب یقین که بهتر از این، غنچه‌ای نمی‌چیدم درخت باغ خیالم، کشیده سر به فلک مگر به دست کدامین بهار روییدم؟ بگو که فصل بهارم تویی و معجزه‌ات سبب شده‌است که من مثل چشمه جوشیدم گرفت نام قشنگت تمام هفتۀ من همین‌که چشمِ خود از روی غیر پوشیدم طلوع شنبه عجب دلپذیر و رؤیایی است! که آمدم درِ این بارگاه کوبیدم عزیز و خیر و مبارک شده‌ا‌ست یکشنبه چرا که پیش رخت سر به خاک ساییدم دوشنبه خانۀ تاریکِ دل چراغان شد که از دو دست خودت شهد نور نوشیدم سه‌شنبه، جان من از جان من شکایت داشت که پیش چشم تو از دست خویش نالیدم چهارشنبه که یادت به باغ سینه شکفت  شمیم ناب بهشت از گل تو بوییدم بیا و زخم مرا پنج‌شنبه بخیه بزن که تکه تکه شدم، پاره پاره پاشیدم اسیر شب شده بودم که صبح جمعه دمید دوباره بارقه‌ای از امید را دیدم هنوز گرمی آغوش دوست قسمت نیست به قدر وسع خودم در طلب نکوشیدم 🦋 @eitaaparvanegi 🍀🌷🍀🌷☀️🌷🍀🌷🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا