در درد میغلطی دوایت نیست
فریاد میخواهی صدایت نیست
پر داری و آزاد از بندی
پرواز میخواهی هوایت نیست
چشمانتظار زنگ بارانی
آیینهای اما صفایت نیست
قصدت عبور از نیل اندوه است
اما شکیبایی... عصایت... نیست
شهر وجودت شاه میخواهد
دیوانهای! فرمانروایت نیست
بین هزاران چشم میگردی
میگردی اما آشنایت نیست
در عشق هم ماندی بلاتکلیف
دیگر دلیل شعرهایت نیست
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi