📚فهرست کتب #مجموعه_مهارت_های_طلبگی
جلد 1| آیین طلبگی
جلد 2| جلسه درس
جلد 3| مباحثه
جلد 4| برنامه ریزی تحصیلی
جلد 5|پاسخ به شبهه و پرسش
جلد 6|تبلیغ مجازی
جلد 7|روش تدریس
جلد 8|دوران عقد
جلد 9|همسرداری
جلد 10|فعالیت سیاسی
جلد 11|رازهای نماز
جلد 12|بصیرت سیاسی
جلد 13|چالش های طلبگی
جلد 14|حافظه و فنون یادگیری
جلد 15|خودآگاهی و مدیریت خویشتن
جلد 16|الفبای مقاله نویسی
جلد 17|شادابی خانواده
جلد 18|چگونه مطالعه کنیم؟
جلد 19|فرزندآوری
جلد 20|روند تحصیلی حوزه
جلد 21|راز بندگی
جلد 22|زبان دوم
جلد 23|خودسازی به زبان ساده
جلد 24|تبلیغ شیرین شورانگیز
جلد 25|مدیریت زمان
جلد 26|دخل <=> خرج
جلد 27|شاگرد استاد
جلد 28|دوستان و دوستی ها
جلد 29|مشاوران شریف
جلد 30|چگونه پژوهش کنم؟
جلد 31|خوشه ای از زبان خوش؛ مهارت مدیریت فرهنگی - تبلیغی
جلد 32|بیرون از متن؛ طلبه و فعالیت های فرابرنامه ای
جلد 33|همسری سرسری نیست؛ مهارت انتخاب همسر
جلد 34|حجره نشینی
جلد 35|اسلوب مسئله گویی
جلد 36|درد بی درد؛ مهارت های بهداشت و سلامت جسم
جلد 37|پیچ بچگی؛ مهارت هایی جهت تربیت بهتر کودک
جلد 38|ترمیم یک روح مجروح؛ مهارت هایی درباره سلامت روح
جلد 39| آرامش به وقت آزمایش؛ مهارت آمادگی و مقابله با اضطراب و استرس در امتحان
جلد 40|باب ازدواج؛ مهارت هایی درباره پیش نیازهای ازدواج
جلد 41| رموز روضه خوانی
جلد 42|کوچه بچه ها؛ مهارت ارتباط با کودک
━━💠🍃🌺🍃💠━━
معاونت تهذیب وتربیت حوزه علمیه استان یزد
@tahzib_yazd
پیامآوران و دینآوران
نامگذاری دینها در عصر پیامبران نبوده است. «زرتشت»، نام پیامبر است، نه دین؛ «یهود»، قوم است، نه دین؛ «مسیحی»، منسوب به عیسی مسیح است، نه نامی که عیسی برای دین خویش برگزید؛ «حنیف» صفتی عام برای پیروان ابراهیم بود؛ کلمۀ «اسلام» در متون نخست اسلامی(قرآن و احادیث نبوی) قابل حمل بر معنای لغوی است و بلکه گاه جز این ممکن نیست.
دینها را پیامبران نامگذاری نکردند، زیرا آنچه آنان آوردند، پیام بود، و «نبوت» نیز از ریشۀ «نبأ = خبر»، به معنای «اطلاعرسانی» است. دینها بر پایۀ این پیامها – در فرایندی بسیار پیچیده و ظریف، در کوتاهمدت یا درازمدت- پدید آمدند. پیامبران در بزنگاههای تاریخ ظهور کردند تا بشر را از درّههای تباهی و انقراض برهانند(آل عمران/ 103). اما ستونها و سقف دین را کسانی افراشتند که پاسداری از آن پیام نجاتبخش را ممکن نمیدیدند مگر در پناه دین و آیین. پس نخست نامی بر آن نهادند و سپس بر وجوه فرعی و مناسکی آن افزودند. آنچه پایدار است، پیام است و آنچه تختهبند زمانه و زمینه است، آیین پاسداری است.
آری؛ ماجرای نامگذاری اسلام اندکی متفاوت است. اختلاف در این است که استعمال کلمۀ «اسلام» و «مسلمین» در قرآن، مانند استعمال این کلمات در دوران پس از نزول قرآن است، یا نه. به اصطلاح اهل فن، آیا «دین اسلام» به معنایی که ما امروز میفهمیم، حقیقت شرعیه است یا حقیقت عرفیه(متشرعیه). حقیقت شرعیه، به کلماتی میگویند که معنا و کاربرد مشهور آنها در زمان شارع تکوّن یافته است، مانند کلمات جهاد و روزه و قیامت. اما حقیقت عرفیه(متشرعه/متشرعیه)، کلمهای است که معنای عرفی و مشهور آن با معنای زمان تشریع، بیشوکم متفاوت است؛ مانند کلمات «نجس» و «فقه».
به زعم نویسنده، کلمۀ اسلام، حقیقت عرفیه/متشرعیه است و ما اکنون این کلمه را در همان معنایی بهکار نمیبریم که در قرآن و احادیث معتبر نبوی به کار رفته است؛ بلکه «اسلام اصطلاحی» در متون نخستین غایب است؛ بر خلاف اسلام لغوی و بین الادیانی.
کاربرد کلمات اسلام و مسلم در معنای غیر مصطلح، در برخی آیات قرآن، تقریبا قطعی است؛ مثلا در آیهای از قرآن، ابراهیم(ع) و یعقوب(ع)، به فرزندانشان وصیت میکنند که مسلمان از دنیا بروید(بقره/ 132)، قطعا نمیتوان گفت که منظور ابراهیم و یعقوب این است که بدون شهادتین از دنیا نروید. از این دست آیات که در آنها اسلام در معنای وصفی(نه اسمی) به کار رفته است(همچون: آل عمران/67؛ بقره/ 128؛ همان/ 130-131؛ مائده. 44؛ حج/78؛ یونس/ 84) چنین برمیآید که «اسلام» کلمهای متداول در میان پیروان ادیان پیشین بوده است؛ مانند کلمات ایمان و تقوا. به عبارت دیگر، همچنانکه کلمۀ «مؤمن»، صفت است، نه نام پیرو دینی خاص، مسلم نیز وصف کسی است که در برابر حقیقت معنوی جهان سر تسلیم فرود میآورد و کفر نمیورزد. به گفتۀ آیتالله جوادی آملی: «اصطلاح اسلام در قرآن کریم غیر از اسلام به معنای رایج، یعنی دین پیامبر خاتم است. قرآن کریم دین مقبول را اسلام و همۀ پیامبران الهی و پیروانشان را مسلمان میداند.»(تسنیم، ج14، ص730) البته به اعقتاد ایشان، «قرآن حکیم، هدایت اسلام مصطلح(دین پیامبر خاتم) را معیار میداند»(همان، ص733) که نقض چندین نص قرآنی است.
قرآن کریم میفرماید: «اگر کسی دینی غیر از اسلام را برگزیند، از او پذیرفته نیست.»(آل عمران/ 85) اگر اسلام در این آیه، در معنای اصطلاحیاش به کار رفته باشد، اعمال پیروان ادیان دیگر، نباید مقبول افتد؛ در حالی که قرآن دو بار گفته است که یهودیان و مسیحان و صابئین، اگر ایمان و عمل صالح داشته باشند، اجرشان در نزد خدا محفوظ است(بقره/ 62؛ مائده/ 69). همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است که در آیۀ «من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه» مراد از اسلام، توحید و تسلیم است(ترجمۀ تفسیر المیزان، ج3، ص556).
اسلام در قرآن، معمولا در برابر کفر به کار میرود، نه در برابر ادیان دیگر. در لغت نیز این دو کلمه، ضد یکدیگرند. کفر یعنی پوشاندن حقیقت و اسلام یعنی پذیرفتن آن. همچنانکه کفر معنای وصفی دارد، و اسم گروهی خاص نیست، اسلام نیز همینگونه است. مثلا پس از آیۀ «دین در نزد خدا اسلام است و بس»، سخن از کسانی میرود که اسلام را وانهادند و «کفر» را برگزیدند، نه دینی از ادیان پیشین را(آل عمران، آیات 19 تا 22).
همچنین اگر اسلام، اسم خاص دین پیامبر خاتم(ص) است، چرا قرآن هیچ گاه مسلمانان را به این اسم خطاب نکرده و مثلا نفرموده است «یا ایها المسلمون» یا «یا ایها الذین اسلموا...»؟
افزون بر این، اگر بپذیریم که اسلام در قرآن در معنای اصطلاحی آن به کار رفته و حقیقت شرعیه است، آنگاه باید بپذیریم که روش پیامبر اسلام با سایر پیامبران فرق داشته است؛ زیرا نامگذاری ادیان دیگر در زمان پیامبران و در ادبیات کتب آسمانی آنان نبوده است.
33.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلنگر
روایت زندگی روحانی معروف یزدی حاج آقا راشد یزدی
#گزارش_تحلیلی
✅نقش و جایگاه مجلس خبرگان رهبری از نگاه استاد حسینی نسب
گزیده ای از سخنان استاد #حسینی_نسب (کاندیدای مجلس #خبرگان رهبری در استان یزد) درباره نقش و جایگاه مجلس خبرگان رهبری:
"فعالیت، پویایی و مطالبه گری"
۱-ثمره انقلاب ملت ایران و حضرت امام در سال 57 تشکیل نظام جمهوری اسلامی بود.
۲-مهمترین ثمره #معنوی جمهوری اسلامی این بود که جامعه را از زیر ولایت طاغوت و شیطان، تحت ولایت الله و اهلبیت علیهم السلام برد از طریق حاکمیت ولایت فقیه که استمرار ولایت انبیاء و اهلبیت علیهم السلام بود.
۳-ثمرات مادی و دنیوی جمهوری اسلامی هم استقلال و پیشرفت همه جانبه در عرصه های مختلف اجتماع بود.
۴-در جمهوری اسلامی هر جا و هر نهادی که ولایت فقیه را جدی پذیرفته و عمل کرده پیشرفت کرده مثل نهادهای نظامی، اتمی، صنعت، هوافضا، نانو، موسسه رویان، و هزاران مورد دیگر.
هر جا و هر نهادی که زیر بار ولایت نرفته نارضایتی مردم را به وجود آورده.
۵-وظیفه خبرگان نظارت بر اِعمال ولایت رهبر جامعه بر نهادهای مختلف است. خبرگان باید عملکرد نهادهایی مثل خودروسازی را رصد کند و هر جا احساس می کند ولایت رهبری اِعمال نشده و به نارضایتی عمومی کشیده و حرف رهبری در حد توصیه به آن نهادها روی زمین مانده، خبرگان بعد رصد باید هم از رهبری مطالبه اِعمال ولایت بیشتر کند و هم آن نهاد مربوطه را مستمرا مورد بازخواست قرار دهد و تا حصول نتیجه دست از رصد، نظارت و پیگیری برندارد و مدام مطالبه گری کند تا به نتیجه برسد.
۶-در این راستا باید برای رصد نهادها تشکیلات قویتری ایجاد کند و مدام با نهادهای مهم جلسه بگیرد بازخواست کند و طوری عمل کند که رهبری بتواند به پشتوانه حمایت و مطالبه خبرگان، بعضی نهادهای متخلف را تحت فشار قرار دهد تا به وظایف خود عمل کنند.
۷-از طرف دیگر خبرگان باید در راستای اِعمال ولایت رهبری جلسات جهادتبیین برای عموم مردم را جدی بگیرد و مطالبه گری را به سمت و سوی عموم مردم بکشاند. و سعی در تبیین حرف های رهبر داشته باشد.
۸-خبرگان باید نتیجه رصدها، پیگیری ها و مطالبات و اقدامات انجام شده را به اطلاع مردم برساند. حتی اگر این مطالبه و پیگیری به نتیجه نرسید علت آنرا شفاف با مردم در میان بگذارد. تا تصویری چابک، پویا، فعال، پیگیر و دلسوز و مؤثر از مجلس خبرگان و رهبری در اذهان مردم شکل بگیرد.
🔺سخنرانی در مدرسه علمیه خان یزد/ چهارشنبه ۰۲ اسفند
┄┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄┄
#انتخابات #انتخاب_مردم #ایران
در فرازهای قرآن کریم به صورت مکرر، از وجود تمثیل در ضمن آیات، خبر داده شده است چنانچه فرموده است:«و لقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل لعلهم یتذکرون» (۲۷/زمر)
فارابی در این زمینه می گوید: «هر علمی که در فلسفه به صورت واقعی آن و به طور معقول ارائه می شود، دین همان را به صورت تخییلی و تمثیلی اعطا می کند».( فارابی، ابو نصر، تحصیل السعاده، ص 89)
در کلمات علامه طباطبایی نیز مشاهده می شود که ایشان قرآن را مشتمل بر تمثیل می دانند و فرموده اند:
«بیانات لفظی قرآن مثل هایی است برای معارف حقه الهیه و خدای تعالی برای اینکه آن معارف را بیان کند آنها را تا سطح افکار عامه مردم تنزل داده است»( طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج 3، ص 96)
از جمله آیاتی که می توان در این زمینه مطرح کرد این است: «ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ» که شیخ طوسى در تفسیر تبیان، بر تمثیلی و نمادین بودن آن تاکید می کند. ایشان بر این منظور، دو دلیل ارائه کرده است: ۱- خداى متعال، چیز معدومی که هنوز خلق نشده را مخاطب نمى سازد ۲- خداوند با جماد به گفتگو نمى نشیند زیرا او حکیم است و این کارها از ساحت او منزّه است. (طوسى، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج9 صص 110-111)
در این زمینه روایتی به این شرح بیان می گردد:
عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ قَالَ قَالَ لِی أَبُوعَبْدِ اللَّه عَلَیهِ السَلام هَلْ لَکَ فِی قَبْرِ الْحُسَیْنِ عَلَیهِ السَلام قُلْتُ وَ تَزُورُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ وَ کَیْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ یَزُورُهُ کُلَّ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ یَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِکَةِ إِلَیْهِ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَوْصِیَاءُ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِیَاءِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَنَزُورُهُ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ نُدْرِکُ زِیَارَةَ الرَّبِّ قَالَ نَعَمْ یَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِکَ یُکْتَبْ لَکَ زِیَارَةُ قَبْرِ الْحُسَیْنِ ع وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ وَ ذَلِکَ تَفْضِیلٌ
کامل الزیارات ، ص247 وسائل الشیعه , جلد 14 , صفحه 480
صفوان جمال می گوید: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: آیا قبر امام حسین علیه السلام را در می یابی؟ عرض کردم: آیا شما زیارتش می کنید؟ فرمود: چگونه نکنم در حالی که خدا در هر شب جمعه زیارتش می کند و با فرشتگان و پیامبران و جانشینان آنها و با محمد (ص) که برترین پیامبران است جهت زیارتش فرود می آیند. گفتم : فدایت شوم پس با زیارت او زیارت پرورگار را درک می کنیم؟ فرمود: بله ای صفوان بر این امر ملزم باش که برایت زیارت قبر امام حسین علیه السلام نوشته می شود و این برتری است و این برتری است.»
دراین روایت، بیان تمثیلی و غیر واقعی را به سهولت می توان یافت که در آن، خدا به صورت جسم هبوط کننده معرفی شده است.
الکافي , ج 1 , ص 23 كِتَابُ اَلْعَقْلِ وَ اَلْجَهْلِ :
جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
«مَا كَلَّمَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّا مَعَاشِرَ اَلْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ اَلنَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ .»
حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هيچ گاه پيغمبر با مردم از عمق عقل خويش سخن نگفت بلكه ميفرمود: ما گروه پيغمبران مأموريم كه با مردم باندازه عقل خودشان سخن گوئيم.
با توجه به مجموع این آیات و روایات و آنچه علما و محققان راجع آن بیان فرمودند نتیجه گرفته می شود که به خاطر مخاطب قرار گرفتن مردم و از آن جهت که فهم معانی معقول برای مردم مشکل است، اصل در آیات و روایاتی که مربوط به امور متافیزیکی از جمله خدا، عقل و ... می باشد، تمثیلی بودن آن است و آیات و روایات در این زمینه به قدر عقل مردم سخن گفته، نه از کنه واقعیت. بنابراین نمی شود هر لازمه ای را از آن استنتاج کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم کامل بیانات صبح امروز حضرت آیتالله خامنهای پس از انداختن رای به صندوق
#ایران_قوی
#انتخابات
#همه_با_هم
،،،_____________________،،،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 قطعاتی کوتاه از حواشی درس خارج یک مرجع تقلید ۹۸ ساله!
حضرت آیت الله نوری همدانی در مهرماه ۱۴۰۰ در دیدار با وزیر ورزش و جوانان:
▫️بنده ۹۶ سال سن دارم و از ۷۰ سال قبل ورزش را ترک نکرده ام و امروز هرچیزی که دارم از استمرار در ورزش است.
🔹بنده به دلیل پایبندی و استمرار بر ورزش هم اکنون از نظر فشارهای قلبی و عروقی، نشاط یک جوان ۴۰ ساله را در خود احساس میکنم و پزشکان نیز اخیرا بر این مسئله صحه گذاشته اند.
ادب توحیدی انبیاء در قرآن. انسان از مرتبه نفس فَعولی تا مرتبه روح ملکوتی. معیار طلبه آرمانی.mp3
3.89M
✅ ادب توحیدی انبیاء در قرآن
✅ انسان از مرتبه نفس فَعولی تا مرتبه روح ملکوتی
✅ معیار طلبه آرمانی
مباحثی مهم درباره جایگاه قواعد فقهیه در منظومه فکری اجتهاد.mp3
11.84M
مباحثی مهم درباره جایگاه قواعد فقهیه در منظومه فکری اجتهاد
تعریف قاعده فقهی
تفاوت قاعده فقهی، مسأله فقهی، قاعده اصولی
مهمترین کتب قواعد فقهی(موجز، متوسط، مبسوط)
روش شناسی استنباط فقه با توجه به جایگاه قواعد فقهی در روایات
معرفی مهمترین کتاب قواعد فقهی که می تواند جایگزین مکاسب شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری:«اگر مبلغان در برابر نواقص دینی مردم ساکت باشند؛ مسئولند.»
💥بیانات حضرت آیتالله بهجت در باب ضرورت اصلاح انحرافات دینی جامعه توسط اهل علم!
🔹 خدا توفیق بدهد که ایشان(مبلغان) بتوانند، خرابیهای مردم را اصلاح کنند، آباد کنند به نحوی که محذوری نداشته باشد، اشکالی نداشته باشد.
🔸و اگر بخواهند اهل علم از نواقص دینیه مردم چشم پوشی بکنند، گرگها میآیند و به بهترین وجه رفع میکنند نقائص را، [و] با رشوهها و با آن کارهایی که بلدند مردم را بالکلیه منحرف میکنند.
⚠️ آن وقت مسئولیتش برای ما میماند!!
🔻 ما نباید ساکت باشیم؛ در جایی که میتوانستیم ساکت نباشیم، میتوانستیم راه احتیاط را به مردم القاء بکنیم و حال آنکه میدانیم صحبت احتیاط نیست؛ صحبت یقین است...🍂
🛑 و علی هذا اگر ما غافل شدیم و تغافل کردیم از میل مردم به دنیای دانیه فانیهای که هیچ معلوم نیست، آن وقت مسئولیتش برای ما میماند.
📌 ما نباید ساکت باشیم در جایی که میتوانستیم ساکت نباشیم.⚠️
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
✅ حضرت آیتالله بهجت (قدّسسرّه):
🍃 اشخاصی را (به عنوان منتظر واقعی) میخواهند که #تنها برای آن #حضرت باشند.
🌟کسانی منتظر فرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، #نه برای برآوردن حاجات #شخصی خود!
🔸 چقدر سخت است، اگر برای ما این امر ملکه نشود که در هر کاری که میخواهیم اقدام کنیم و انجام دهیم، ابتدا رضایت و عدم رضایت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را در نظر نگیریم و رضایت و خشنودی او را جلب ننماییم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🎙#پادکست: «الان در دنیا معنویت، دین و اخلاق شرعیه، مشتری ندارد»
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🍀 در ادعیه هم، شیعه ملازمتشان عجیب و غریب بوده است. ولو اینکه الان دیگر در دنیا معنویت، دین و اخلاق شرعیه مشتری ندارد، مشتریش کم شده!
🔸 وإلا بنده دیده بودم، آن آقایی را که خودش گفته بود که رفتم [در] ماه رمضان، شنیده بودم هفتاد نفر، خواستم خودم حساب بکنم؛ رفتم شمردم در حرم حضرت امیر علیهالسلام و رواقهایش و نمیدانم ایوان را، همه این حدود را شماره کردم، دیدم پنجاه نفر مشغول نماز وترند(رکعت آخر نماز شب)، و در قنوتش مشغول دعای ابوحمزه ثمالی (از ادعیه سفارش شده در ماه رمضان و با مضامین عالی معرفتی) هستند.
🔸بالاخره، الآن چقدر ضعیف شده است معنویت و دین ...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🎙#پادکست: «توصیههای آیتالله بهجت به اهل منبر و مبلغان دینی»
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸انشاالله تعالی آقایان که توفیق پیدا میکنند برای تبلیغ بروند، انشاالله خودشان را اول مخاطب میدانند در بیاناتی که میکنند، تا نتیجه بگیرند.
🔹اگر نتیجه نگرفتند، مستند به مستمعین و مردم شد خُب آنها مختارند، اجبار که نمیشود به آنها [کرد]، اما به خود گوینده نباید اشکال وارد باشد، که تو چرا اینطور وارد شدی؟ قول لین (زبان نرم) نیاوردی؟ اهم و مهم را رعایت نکردی؟ کاری نکردی که بدانی یقیناً شارع راضی است؟
🔻[با گفتن] سب و طعن و فلان، که چرا شما ها منحرف میشوید [کار درست نمیشود]، با سب و طعن که اینها [هدایت نمیشوند]. از این مجلس که خارج شدند سب و طعن یادشان میرود. و یکی هم [اینکه] برای سب و طعنِ شما ترتیب اثری قائل نمیشوند، در دلشان رد به مثل میکنند.
🔸مقصود این است که باید طوری باشد که طریقهای که به دست ما داده شده است – [یعنی] تشبه به خود انبیا و اوصیا در ابلاغات و نصیحتها- را داشته باشیم. اینها را از دست ندهیم. از یقینیات تجاوز نکنیم و آنها را به یقینیات بعث و تحریض (تشویق و ترغیب) کنیم تا بفهمند که همین یقینیات کافی است. [یقینیات] تولید میکند، غیر یقینیات را هم میفهماند، به همان دلیلی که خودشان یقینیات شدهاند.
🔹بالاخره طوری باشد که غانما [و با دست پر] برگردیم یعنی کاری کرده باشیم.
🎙بیانات در بین جمعی از طلاب حوزه علمیه قم
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
✨ 🎙#پادکست: «توصیههای آیتالله بهجت به اهل منبر و مبلغان دینی»
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸انشاالله تعالی آقایان که توفیق پیدا میکنند برای تبلیغ بروند، انشاالله خودشان را اول مخاطب میدانند در بیاناتی که میکنند، تا نتیجه بگیرند.
🔹اگر نتیجه نگرفتند، مستند به مستمعین و مردم شد خُب آنها مختارند، اجبار که نمیشود به آنها [کرد]، اما به خود گوینده نباید اشکال وارد باشد، که تو چرا اینطور وارد شدی؟ قول لین (زبان نرم) نیاوردی؟ اهم و مهم را رعایت نکردی؟ کاری نکردی که بدانی یقیناً شارع راضی است؟
🔻[با گفتن] سب و طعن و فلان، که چرا شما ها منحرف میشوید [کار درست نمیشود]، با سب و طعن که اینها [هدایت نمیشوند]. از این مجلس که خارج شدند سب و طعن یادشان میرود. و یکی هم [اینکه] برای سب و طعنِ شما ترتیب اثری قائل نمیشوند، در دلشان رد به مثل میکنند.
🔸مقصود این است که باید طوری باشد که طریقهای که به دست ما داده شده است – [یعنی] تشبه به خود انبیا و اوصیا در ابلاغات و نصیحتها- را داشته باشیم. اینها را از دست ندهیم. از یقینیات تجاوز نکنیم و آنها را به یقینیات بعث و تحریض (تشویق و ترغیب) کنیم تا بفهمند که همین یقینیات کافی است. [یقینیات] تولید میکند، غیر یقینیات را هم میفهماند، به همان دلیلی که خودشان یقینیات شدهاند.
🔹بالاخره طوری باشد که غانما [و با دست پر] برگردیم یعنی کاری کرده باشیم. این تبلیغات و این تعلیمات، همان تبلیغاتی است که به بزرگان ما نسبت داده شده [است]. مثل اینکه به سید مهدی قزوینی در حله نسبت داده شده که در یک مجلس و یک منبری که رفته است، چهار هزار [نفر] مستبصر شدند. از همان یک مجلس، از اهل حله.
🔸بالاخره [کار تبلیغات] تا به آن جا میرسد. باید جوری [تبلیغ] کند که مطابق شرع باشد، اشکال شرعی به آن وارد نشود، اگر یک نفر غیرمسلمان، مسلمان شود، یا غیرشیعی، شیعی شود، یا غیرمستبصر، مستبصر شود «خیرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیهِ الشَّمسُ» (از آنچه خورشيد بر آن تابيده است برای تو بهتر است). خدا میداند چه مقامی دارد کسی که این کار را کرده باشد.
🔹«مَن أَحیَا نَفساً فَکَأنَّما أَحیَا النّاسَ جَمیعاً» (و هر کس نفسی را حیات بخشد، مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده.) [مائده، ٣٢] شاید یک روزی [از] همین یک [نفر] سرایت کرد به خیر، به استبصار، به اسلام، به عده کثیری. تا یک وقتی بشود [که] یک جماعتی از ناحیه او مسلمان شوند. خدا بر توفیقات همه بیافزاید.
🎙بیانات در بین جمعی از طلاب حوزه علمیه قم
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
34.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ضمن طرح سوالاتی خطاب به برخی روحانیونی که بدون حجت موضع گرفتند، مطرح شد؛
📽 تحلیل دقیق آیت الله حسینی قزوینی از ماجرای درمانگاه قم
▫️ما تصویری که دال بر عکسبرداری روحانی درمانگاه قم باشد ندیدیم؛ سندی مبنی بر جرم بودن عکسبرداری هم نیافتیم.
🔹 شیخ بزرگوار اینکه می گویید به من اینطوری گفته اند و بعد موضع می گیری می کنی درست نیست؛ الخبر یحتمل الصدق والکذب!
🔸آقایان حوزوی؛ آیا شما علم داشتید که این طلبه از آن زن هتاک، عکس گرفته است؟!
▫️چرا نسبت به لزوم حمایت از آمرین به معروف و ناهیان از منکر در کنار بیان نقطه نظرات خودتان، هیچ اشاره ای نداشتید؟!
🔹بی شک نهی از منکر در مواردی که احتمال تأثیر ندارد یا ممکن است به فتنه منجر شود، بخصوص در جاهایی مثل درمانگاه صحیح نیست.
خطای راهبردی در تبلیغ
ما یک خطای راهبردی در تبلیغ داشتیم؛ «تبلیغ خطابی» به جای «زیست مشترک».
یعنی گزاره های دینی را دایما از شبکه های تلویزیون و منبر و ... مستقیما و مکررا بیان کردیم اما زیست مشترک یعنی همزیستی اخلاقی بلند مدت در زندگی روزمره در کنار مردم را فراموش کردیم.
شما الان تلویزیون را ببین...
سمت خدا، محفل، معلی، عمو روحانی، سخنرانی های صبحگاهی، شبکه قرآن
در کنار اعزام مبلغ
رادیو معارف
تریبون های نماز جمعه
و .....
(همه بیان دین به صورت لخت و مستقیم)
اما قدم زدن روزمره یک روحانی در محله و سلام کردن به کسبه، گاهی اثر دیگری دارد
سفری که به روسیه داشتم، یک امام جماعت سنی در بزرگترین مسجد سن پترزبورگ مارا به خود جلب کرد. اصالتا تاجیکی بود.
دوساعت با او بودیم. یک گزاره دینی بیان نکرد. فقط ادب و متانت و ناهار و ...
نهایتا او را به حرف اوردیم، گفت ایران سکولار می شود. گفتیم چرا؟ گفت «شما گزاره های دینی را دایما به مردم می گویید. اما پیامبر فقط روز جمعه خطبه ای داشت اما در طول هفته با مردم زندگی می کرد. »
نکته اش برای ما جالب بود.
📚نکته زیبای قرآنی
#فرق بین (الزوجة = همسر) و (المَرأة = زن) در قرآن کریم، عقلهای باز و سلیم را مبهوت می کند:
👈چه وقت (امرأة) به (زوج) تبدیل می شود و چه وقت با هم متفاوت خواهند بود؟
هنگام بررسی و دقت در آیات قرآنی که این دو لفظ در آنها آمده اند، ملاحضه می کنیم که؛هرگاه زوجیت بین زن و بین شوهرش کامل شده باشد، و توافق و نزدیکی و انسجام بین آنها بدون هرگونه اختلاف دینی یا نفسی یا جنسی کامل شده است، لفظ "زوج" بر "امرأة" اطلاق می شود.( یعنی در این شرایط قرآن بجای استفاده از لفظ مرأة از لفظ زوج استفاده کرده است)
ولی چنانکه توافق و انسجام بین آنها کامل نشده باشد و هنوز زوجیت (و اتحاد) بین آنها محقق نشده است، در آنصورت قرآن بجای لفظ "زوج" از لفظ "امرأة" استفاده می کند (و آنها را زوج هم نمی خواند)، همانند زمانی که بین آنها اختلافی دینی عقیدتی یا جنسی باشد (که باعث عدم توافق و انسجام آن دو شود).
بعنوان مثال، در این فرموده ی الله تعالی دقت کنید که می فرماید:
«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»(روم 21)
یعنی: و از نشانههاى او اينست که همسرانى(زوجهایی) از جنس خودتان را براى شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ براستی که در اين امر نشانههايى است براى گروهى که تفکّر مىکنند.
و نیز می فرماید:
«وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا»(فرقان 74)
یعنی: و کسانى که مىگويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان».
و با این اعتبار، قرآن حواء را بعنوان زوج آدم علیهما السلام قرار داده، چنانکه می فرماید:
«وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ»(بقره 35)
یعنی: و گفتيم: اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن.
و همچنین بر همین اساس قرآن زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم را بعنوان زوجهای ایشان نام برده است؛
«النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ»(احزاب 6)
یعنی: پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [ مؤمنان] محسوب مىشوند؛
و هرگاه انسجام و توافق و تشابه (در عقیده) به هر دلیلی بین زوجین محقق نشد، پس آنگاه قرآن همسر مرد را با لفظ "امرأة" نام می برد و او را "زوج" شوهرش نمی نامد.
مثلا قرآن می فرماید: (امرأة نوح - زن نوح) و (امرأة لوط - زن لوط) و نمی فرماید: (زوج نوح) یا (زوج لوط)!
چنانکه در آیه ی زیر آمده:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا»(تحریم 10)
یعنی: خداوند براى کسانى که کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مَثََل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت کردند.
زن نوح و لوط علیهما السلام کافر بودند، هرچند که هر یک از آنها زن پیامبری بود، اما کفر آنها موجب عدم انسجام و توافق با شوهرانشان بود و لذا آنها زوج شوهرانشان نیستند بلکه فقط زن تحت امر آنهایند.
و به همین اعتبار نیز، قرآن می فرماید: (امرأة فرعون – یعنی زن فرعون)؛ «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ»(تحریم 11)
یعنی: و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است.
زیرا بین زن فرعون و خود فرعون مانعی در زوجیت وجود داشت و آن منع این بود که فرعون کافر بود در حالیکه زنش مومن بود و به همین دلیل انسجام بین آنها تحقق نمی یابد و آن زن مومنه در حقیقت زن فرعون است نه زوج او.
و از جمله زیباییهای تعبیر قرآن در تفریق بین (زوج) و (امرأة)، اخبار قرآن در مورد دعای زکریا علیه السلام است؛ که او از الله تعالی می خواست تا به وی فرزندی عطا فرماید تا وارث او شود زیرا زن او نازا بود، و خداوند تبارک و تعالی دعای او را اجابت فرمود و زن وی را بر ولادت فرزند توانا کرد.
هنگامی که زن زکریا نازا بود، قرآن لفظ "امرأة" را بر او نهاد، چنانکه الله تعالی سخن زکریا علیه السلام را نقل می کند:«قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا»(مریم 8)
یعنی: گفت: «پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود؟ در حالى که همسرم نازا و عقيم است، و من نيز از شدّت پيرى افتاده شدهام»
ولی هنگامی که الله تعالی او را باخبر کرد که دعایش را اجابت کرده است و بزودی به وی پسری عطا خواهد نمود، زکریا علیه السلام دوباره کلام خود را مبنی بر عقیم بودن زنش تکرار می کند و می گوید چگونه ممکن است او فرزندی بدنیا آورد در حالیکه نازاست، الله تعالی می فرماید: «قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلاَمٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء»(آل عمران 40)
یعنی: زکریا گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد، در حالى که پيرى به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدين گونه خداوند هر کارى را بخواهد انجام مى دهد.»
و حکمت از اطلاق کلمه ی (امرأة) بر زن زکریا علیه السلام اینست که زوجیت آندو بصورت کامل و تمام محقق نشده بود، با وجود اینکه زکریا پیامبر بود و زنش نیز مومنه بود، و هر دو از ناحیه ی دینی و اعتقادی توافق کامل داشتند، اما نبود توافق و انسجام کامل بین آنها به سبب آن بود که زن زکریا علیه السلام نازا بود( و در این مورد توافق نداشتند) چرا که هدف نسلی از ازدواج، در حقیقت تداوم نسل و داشتن ذریه است و چنانچه مانعی بیولوژی در یکی از زوجین وجود داشته باشد این امر باعث عدم فرزند آوری خواهد شد، و لذا در این حالت زوجیت بصورت کامل محقق نمی شود. و چون زن زکریا علیه السلام عقیم و نازا بود، پس این امر مانع زوجیت کامل آنها در تمامی حالتها شده بود و به همین علت می بینیم که قرآن بر زن زکریا لفظ (امرأة) اطلاق کرد.
ولی بعد از آنکه مانع نازایی از بین رفت و خداوند تبارک و تعالی زن زکریا را اصلاح نمود و برای زکریا پسرش یحیی را بدنیا آورد، اینبار قرآن لفظ (امرأة) برای زن زکریا بکار نمی برد بلکه بر او لفظ (زوج) اطلاق کرده، زیرا بعد از رفع مانع نازایی، زوجیت بین آندو بصورت تمام و کمال محقق گشت.
چنانکه الله تعالی می فرماید:
« وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ»(انبیاء 89-90)
یعنی: و هنگامی که زکريا پروردگارش را خواند: «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا کن)؛ چرا که تو بهترين وارثانى» ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم؛ و همسرش را (که نازا بود) برايش آماده (باردارى) کرديم؛
و خلاصه اینکه؛ زن زکریا علیه السلام قبل از ولادت یحیی، در قرآن بعنوان (امرأة - زن) زکریا بود اما بعد از ولادت یحیی او بعنوان (زوج) زکریا نام نهاده می شود و بعد از آن فقط زنی برای زکریا نبود (بلکه زوجی برای او بود).
پس فرق دقیق بین (زوج) و (امرأة) را در تعبیر قرآن عظیم شناختیم و دانستیم که آن دو لفظ مترادف هم نیستند.
سبحان الله بحمده ..سبحان الله العظيم.
هدایت شده از آوای معرفت
کلام الامیر(علیه السلام).pdf
3.02M
کتاب شریف«کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام)»
نوشته استاد مصطفی نیک اقبال
بسیار زیبا و دلنشین🌹
آیت الله بهجت(رحمت الله علیه):
خواندن روایات اهلبیت(علیهم السلام) درک مراتبی از ظهور و حضور آنهاست.
@avaymarefat