آیت الله گرامی قمی:
🔶 من به این عقیده ام که کسی که فلسفه می خواند، نیازی به خواندن کلام ندارد.
فلسفه یک کلام عالی، دقیق و محققانه است
و کلام، فلسفه ای است دانی و نازل.
🔶 ولی در #کلام_جدید مسایل تازه ای وجود دارد که در فلسفه اسلامی مطرح نبوده است؛
لذا باید به کلام جدید هم پرداخت.
🔶 با این وجود، اساتیدی که فلسفه ی قدیم را می دانند، مشکلات کلام جدید را نیز می توانند حل کنند.
🍃 خشت اول، شماره ۱۳و۱۴، ص۹و۱۰
پ ن:
۱. فلسفه اسلامی و کلام اسلامی گرچه هر دو به بحث گرانسنگ الهیات می پردازند. اما تفاوت اساسی آن دو این است که در کلام مستقیما وارد الهیات (الهیات اخص) می شوند ولی در فلسفه، الهیات بعد از ابواب وسیعی از امور عامه قرار گرفته است.
لذاست که فلسفه اسلامی علمی است برهانی ولی کلام علمی است نوعاً اقناعی.
شهید علامه #مطهری در شرح منظومه ی خود چند بار چنین تعابیری را دارنند که: امور عامه کلید ورود به الهیات است... ورود در الهیات اخص بدون امور عامه، بی معناست...
۲. نیاز جدی به پرداختن به کلام جدید البته بعد از مقداری جان گرفتن اساسی در فلسفه اسلامی هم بیانی است استوار.
۳. قدرت پایه ای و ریشه ای محققان فلسفه اسلامی در پاسخگویی به مباحث کلام جدید هم حرفی است دقیق.
♦️ @ejtehad_jame
🔴جامعيت اسلام و مسألة ولايت فقيه از منظر آيتالله بروجردي(رض)
🖊احمدحسين شريفي
🔸آيتالله حسين #بروجردي (1292-1380ق) هم در کتاب #تبيان_الصلاة (ج1، ص91-103) و هم در کتاب #البدر_الزاهر في صلاة الجمعة و المسافر، به مناسبتي بحث #جامعيت_اسلام و مسأله #ولايت_فقيه را مطرح ميکند. در کتاب البدر الزاهر (ص72- 81) با استفاده از مقدمات عقلي و جامعهشناختي و همچنين دلايل نقلي اثبات ميکند که با توجه به روح حاکم بر اسلام و به ويژه مکتب تشيع، هيچ گريز و گزيري از پذيرش ولايت فقيه و حکومت اسلامي نيست.
🔸دوست عزيز و دانشمندم جناب #دکتر_حسن_يوسفيان در کتاب بسيار ارزشمند #کلام_جديد، ص336 خلاصة استدلال آيتالله بروجردي را ذکر کردهاند که بنده هم عيناً از همانجا نقل ميکنم:
1️⃣در هر جامعهاي به مسائلي برميخوريم که از وظايف فردي اشخاص به شمار نميآيند؛ بلکه اموري عمومي و اجتماعياند و بقاي جامعه در گرو اجراي آنهاست
2️⃣با نگاهي گذرا به قوانين اسلام روشن ميگردد که اين دين به عبادات محض بسنده نکرده، بلکه به اجتماع و سياست نيز پرداخته است. حدود شرعي، قصاص و ديات، احکام قضاوت و دادرسي، و قوانين مالي همچون خمس و زکات، همگي بيانگر توجه دين اسلام به مسائل سياسي و حکومتي است.
3️⃣بخش سياسي اسلام از مسائل روحاني و معنوي آن جدا نيست؛ چنانکه #رسول_خدا(ص) خود به تدبير امور مسلمين ميپرداخت و پس از وي نيز همواره پيشواي مسلمانان، امامت جماعت آنان را نيز برعهده داشت.
4️⃣به اعتقاد شيعيان، رسول خدا(ص) مسألة خلافت و رهبري سياسي مسلمانان را ناگفته نگذاشته و پس از خود، امامان دوازدهگانه را شايستة رهبري و زعامت مسلمانان دانسته است.
5️⃣از يک سو امامان معصوم، شيعيان را از مراجعه به خلفاي جور و قاضيان ناحق- و به عبارت ديگر، طاغوتها- بازداشتهاند و از سوي ديگر، اين نکته نيز ترديدناپذير است که در بيشتر دورانها شيعيان دسترسي چنداني به پيشوايان معصوم نداشتهاند.
✅با توجه به اين مقدمات، طبيعي است که معصومان- حتي در زمان حضور خود- کساني را براي رسيدگي به امور اجتماعي مردم منصوب کنند. اين گروه همان فقيهان اسلامشناساند که در زمان غيبت امام معصوم نيز تا آنجا که بتوانند مسؤوليت رهبري سياسي مسلمانان را برعهده ميگيرند.