|#دیداریار|
#حاشیهنگاری حاجرحیم #آبفروش
از دیدار ستایشگران اهلبیت(ع)
با رهبرمعظمانقلاب؛ ۱۴۰۲
🔸(قسمت سیزدهم)
«من عاشق جنگ با توام، اسرائیل!»
جمعیت انتهای حسینیه همه ایستادهاند، عده زیادیشان هم به سمت جلو حرکت میکنند... به جز من که سخت گرفتار کاغذهایم هستند و نگران اینکه برای فرمایشات آقا کم نیایند! امسال با اینکه بسیار بیشتر از سال قبل کاغذ آوردهام، اما به همان نسبت، قطار کلمات هم طولانیتر شد...
با پایانیافتن اجراها و برخاستن افراد، جمعیت زیاد جدیدی از بیرون به داخل وارد میشوند، عدهای هم هستند که از همان درب انتهای حسینیه خارج میشوند... طبیعی است که برخی بعد از چندساعت نشستن، خسته شوند و یا خروجلازم! واقعاً نشستن روی این زیلوها اذیتکننده است... من که همان ابتدا کاپشنم را قشنگ پهن کردم و روی آن جاگیر شدم، خدا به داد پیرمردها برسد...
💠💠💠
#حاج_احمد شعری را که در دیدار سال گذشته، حضرت آقا خواندند، یادآوری میکند:
«گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم
ای عشق دلافروز دل من به تو گرم است»
و خطاب به حضرت آقا، در جواب آن شعر، چند بیت را که خودش سروده، تقدیم میکند:
«ای روشنی خانه، دل ما به تو گرم است
نور دل کاشانه، دل ما به تو گرم است
تو شمع دلافروز و چراغ دل مایی
ما نیز چو پروانه، دل ما به تو گرم است
پشت سرت، ای جان! همه جان بر کف یاریم
در خدمت جانانه، دل ما به تو گرم است
گفتی که دلت، گرم به عشقی است دلافروز
ای رهبر فرزانه، دل ما به تو گرم است»
جمعیت هم واکنش نشان میدهند و تشویق میکنند...
#حاج_احمد، میخواهد در آخرین فرصت، از این جمعیت یک «مرگ بر اسرائیل» دیگری بگیرد و شعر دیگری را میخواند که قبلتر از او شنیدهام... این شعر هم سروده خودش هست:
«با تکیه بر الطاف خداوند جلیل
در خط رسولالله، از نسل خلیل
با عشق حسینبنعلی، نور اصیل
فریاد زنم بر سرت، ای خصم ذلیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل»
و فریاد «مرگ بر اسرائیل» جمعیت بلند میشود...
بخشهایی از شعر اخیر را در جلسه نتوانسته بودم کامل بنویسم، از #حاج_احمد که درخواست میکنم تا نواقص را برایم کامل کند، لطفمیکند و تصویر متن کامل دستنوشتههای شعر را برایم ارسال میکند، من هم عکسها را به متن تبدیل و تقدیم شما میکنم:
«عمری است که از تو کینه دارم، آری
من مهر علی به سینه دارم، آری
در سینه خود دفینه دارم، آری
توفندهتر از قلب فرات و دل نیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
تاریخ بشر از تو شرارت دیده
از نسل کثیف تو جسارت دیده
سرنیزه قتل و خون و غارت دیده
قابیلی و کشتهای هزاران هابیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
القصه که صبر و دل مغموم بس است
آشفتگی مردم محروم بس است
کشتار زن و کودک مظلوم بس است
با خیبر و زلزال و شهاب و سجیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
دنیا همه از ظلم تو حیران شدهاست
خون شهداء بحر خروشان شدهاست
ابر آمده، باد آمده، طوفان شدهاست
سوگند به قدس و کعبه و جبرائیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
از هر طرفی برگ و نوا میگیریم
سر بر روی کف ستاده پا میگیریم
والله قسم، جان تو را میگیریم
اینک بشنو ز هر طرف بانگ رحیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
دلشوره اسلام و فلسطین تا کی؟
غمنامه داغ دیر یاسین تا کی؟
پرپرشده این همه ریاحین تا کی؟
لعنت به تو تا به نفخه اسرافیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
ماییم و صلابت سلیمانیها
حزبالله دلیر لبنانیها
اهل یمن و عراق و افغانیها
پرشورتر از همیشه، بیباک و بدیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل
ما عاشق و سرزنده و پابرجائیم
فرمان بدهد سید ما، میآئیم
درهای جهنم به رُخت بگشائیم
تا روز ظهور و غرق فرعون به نیل
من عاشق جنگ با توام اسرائیل»
شعر را که کامل نوشتم، قالب شعریاش برایم عجیب آمد، هرچه جستوجو کردم، چیزی نیافتم تا اینکه طبق معمول دست به دامان #آقا_یوسف شدم:
«اینطور قالبها اسم معینی ندارند و ما در عنوانگذاری در [وبگاه و کانال] #شعر_هیأت از عبارت «سایر قالبها» استفاده میکنیم.
این قالب اگر مصراع پایانی رو که در همۀ بندها تکرار شده (من عاشق جنگ با توام اسرائیل) نداشت، قالب #مسمط بود، ولی الآن اسم خاصی نمیشه براش گذاشت، معمولاً در آثار شعرا، چنین آثاری دیده میشه که در یک قالب دستکاری میکنند، اگر این قالب تازهساخت فراگیر بشه و دیگران هم ازش استقبال کنند به مرور در ادبیات تثبیت میشه و اسم مستقلی پیدا میکنه، ولی در اکثر موارد این تغییر چندان ثبت و ضبط نمیشه و اقبال عمومی پیدا نمیکنه.»
ما هم به امید اینکه شاید این قالب به نام #حاج_احمد ثبت و ضبط شد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت، در اینجا میآوریم...
ادامه دارد...
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir