🔰#به_وقت_حاج_قاسم ...
😭به وقت دلتنگی
🟢 "محبت به اهل بیت (علیهمالسلام)"
🔹یکی از شاخصه های ایشان، ارادت و محبتی بود که به اهل بیت(ع) خصوصاً حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه(س) داشت؛ این شاخصه ایشان بود.
🔸شما وقتی نگاه میکنید در صحبت ها و در کلام ایشان و در خاطرات اطرافیانش، ارادت به اهل بیت(ع)، ارادت به اباعبدالله(ع) و ارادت به مادرمان حضرت زهرا (س) را میبیند.
⚠️باید سعی کنیم بچه هایمان را ارادتمند و علاقه مند به مکتب اهل بیت (ع) بار بیاوریم که علاوه بر اینکه رستگار میشوند، رشد پیدا میکنند.
🔺گاهی اوقات ما به اهل بیت (ع) دو نگاه داریم، یک نگاه اینکه روز قیامت شفیع ما بشوند که بتوانیم از پل صراط و منزلگاه ها به راحتی عبور کنیم و وارد بهشت شویم، و نگاه دوم، توسل به اهل بیت (ع) برای رشد است.
✳️بچه های مان را ببریم در خانه اهل بیت (ع) و آنها را با اهل بیت مأنوس کنیم، کاری کنیم که محب اهل بیت (ع) شوند، پیرو اهل بیت (ع) شوند، اگر میخواهیم که در مکتب الهی سر بلند بیرون بیایند.
🌷#شخصیت حاج قاسم یک شخصیتی بود که دنیا را کوچک ندید، دنیا را محل و سکویی برای رشد دید. یعنی از این دنیا به خوبی استفاده کرد برای یک بی نهایتی، و لذا ببینید ما در دنیایی که قفس است، اهل بیت (ع) را در اختیار ما گذاشته اند، محبتشان را، ارادتشان را، همراهیشان را، باید از این فرصت استفاده کنیم."
#اهل_بیت
#الگو_تربیتی
#مکتب_حاج_قاسم
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#امام_شناسی
#تبیین
🔰 کدام مصیبت؟ کدام روضه؟
🔺در واقعهٔ عاشورا، پیکر مطهر امام حسین علیهالسلام آماج زخمهایی شد که نشانهای آشکار از قساوت، بیرحمی و سقوط اخلاقی دشمنان او بود.
🔻اما آنچه بر بدن امام وارد آمد، تنها بخشی از ماجراست. سؤال اینجاست: آیا ضربههایی عمیقتر و جانفرساتر هم وجود داشت که باید در برابرشان از دل خون گریست؟
🔺وقتی میشنویم « مصیبة ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام»، آیا ذهنمان تنها به سوی تیر حرمله که بر قلب امام نشست میرود؟ یا باید جستوجو کرد که فاجعهای ژرفتر، پنهانتر، و سهمگینتر در جریان بوده است؟
🔸گمان میکنم که فاجعهٔ عاشورا تنها در صحرای کربلا شکل نگرفت؛ بلکه آن ضربات سهمگین، پیکرهٔ امامت را در طی نیم قرن پیش از عاشورا زخمی کرد.
🔻در این نگاه، تیر حرمله، نماد بیرونی زخمی است که پیشتر بر هویت، مشروعیت و شخصیت امام وارد شده بود.
🔺کدام فاجعه دل را بیشتر میخراشد؟ ترور #جسم امام، یا ترور #شخصیت امام؟
📍ما برای زخمهایی که عصر عاشورا بر قلب امام نشست، جان میسوزانیم، اما برای تیشههایی که پنجاه سال بر ریشه امامت خورد و آن را تضعیف کرد، تا چه اندازه اشک ریختهایم؟
📍خوارزمی 1️⃣ در مقتل الحسینش مینویسد در نخستین خطبهٔ صبح عاشورا، امام به نصیحت مردم کوفه پرداخت.
🔻عمر سعد با نگرانی گفت: «مگذارید سخن بگوید، که اگر سخن آغاز کند، کسی حریفش نخواهد بود!» و شمر با گستاخی به امام گفت: «ما سخنان تو را نمیفهمیم!» و این "نمیفهمیم"، در واقع «نمیخواهیم بفهمیم» بود.
🔸امام ادامه داد و فرمود: «آیا از پیامبر نشنیدهاید که حسن و حسین، سروران جوانان بهشتاند؟»
🔺و اینجاست که نخستین مصیبت روز عاشورا رخ مینماید؛ مصیبتی که شاید از عصر عاشورا جانکاهتر باشد.
🔻امام حسین علیهالسلام با سوگند میفرماید: «به خدا، من دروغ نمیگویم!»
🔺و چون مخاطبانش به صدق گفتار او ایمان نمیآورند، امام آنها را ارجاع میدهد به صحابهٔ پیامبر: جابر بن عبدالله، سهل بن سعد، زید بن ارقم، انس بن مالک…
🔸این صحنه، خود روضهای است از اعظم مصائب؛ آنجا که حقیقت را از زبان امام نمیپذیرند، و امام ناگزیر است برای اثبات صدق خود، شاهد بیاورد.
🔻این تیر تردید، از کجا بر قلب امام نشست؟
🔻مرحوم آیتالله غروی اصفهانی به زیبایی سرودند:
«سَهمٌ أتی مِن جانِبِ السقیفه – و قَوسُهُ عَلی یَدِ الخَلیفَه» 2️⃣
🔸آری، آغاز این انحراف به آن روز بازمیگردد که برای اثبات مالکیت فدک از فاطمهٔ زهرا علیهاالسلام شاهد خواستند. 3️⃣
🔺پنجاه سال اندیشهسازی انحرافی، جامعه را بهجایی رساند که در روز عاشورا، تیر تهمت و تکذیب، نه به پیکر امام، که به شخصیت او نشست. اگر آن تیرِ نخست فرو نمیرفت، شاید تیر حرمله هم هرگز به سینهٔ حسین علیهالسلام نمیرسید.
🔻امام دوباره میفرماید: «اگر حتی سخنم را نمیپذیرید، دستکم نمیتوانید انکار کنید که من تنها فرزند دختر پیامبر شما هستم!»
▪️و پاسخِ مقابل، چیزی جز سکوت نبود.
🔸وقتی جامعهای در برابر حقیقت چنین خاموش میماند، و در برابر شخصی چون حسین بن علی، او را یا به دروغگویی متهم میکند یا در برابر تهمت سکوت، نشانهٔ آن است که این جامعه، به بیماریای مزمن مبتلاست؛ بیماریای که نه در چند ماههٔ آغاز حکومت یزید و ورود ابنزیاد به کوفه شکل گرفته، بلکه ریشه در انحرافاتی بسیار قدیمیتر دارد.
1️⃣ سماوی، محمد؛ و اخطب خوارزم، موفق بن احمد. (۱۳۸۱–۱۴۲۳). مقتل الحسین علیه السلام (ج ۱–۲). قم - ایران: أنوار الهدی.ج1، ص357
2️⃣ اصفهانی، محمد حسین. (۱۴۰۲–۱۹۸۲). الأنوار القدسیة (ج ۱–۱). بیروت - لبنان: مؤسسة الوفاء.ص130
3️⃣ طبرسی، احمد بن علی؛ و جعفری، بهراد. (۱۳۸۱). ترجمه و متن کتاب شریف احتجاج (ج ۱–۲). تهران - ایران: دار الکتب الإسلامیة. ج1، ص214
📚منبع
کانال حکاکی اشک| پژوهشی در تاریخ اسلام
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir