eitaa logo
الی الحبیب
3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
31 فایل
👇 «إلی‌الحبیب» 💠 اخبار 💠 بایدها و نبایدهای مداحی 💠 آداب و سلوکِ ستایشگری‌اهلبیت 🔻 خادم کانال: @setayeshgary
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 لات هم لات‌های باغیرت قدیم 📌 طیب رضایی از لات های دوره پهلوی بود و به طور جدی رضاشاه را دوست داشت که تصویر او را در بدنش خالکوبی کرده بود. 📚در کتاب «طیب» از قول خود طیب آمده است که : 🔹«خیلی از رضاخان خوشم اومد. برای همین روی بدنم تصویر سر رضاخان رو خالکوبی کردم. اما وقتی که به قدرت رسید فهمیدم که این نامرد مهره‌ . وقتی شروع کرد چادر رو از سر زن‌ها بگیره، خیلی از لوطی‌های تهران با مامورها و دولت رضاخان درگیر شدند. من هم چند بار با اون درگیر شدم. 🔻 نمی‌گذاشتم توی محله‌ ما کسی به مردم بی حرمتی کنه. نمی‌گذاشتم کسی از سر زن‌ها بگیره. بعد از اون ماجرا رضاخان با (ع) هم درگیر شد. وقتی اجازه‌ برگزاری عزاداری نداد، همون موقع گور خودش را کند. 🔅 من در غیر ایام محرم، مرتب به دنبال دوست و رفیق بودم. ورزش باستانی می‌کردم. شب‌ها هم مرتب از این کافه به او کافه؛ از این قهوه‌خونه به اون قهوه خونه.» 🖋 لات های قدیم هر خلافی مرتکب میشدند اما روی ناموس و مظلوم کشی حساس بودند. ❌ امروزه با اراذلی طرفیم که نه ناموس دارند و نه ظلم و عدل می فهمند! آرمانشان لخت شدن و عادتشان است. 🆔 @elalhabib_ir
الی الحبیب
🔰حاج مهدی تدینی در برنامه شبکه اول: مرحوم ، خاله‌ها و مادرم همه این رو نقل می کنن خودم هم یه چیزایی یادمه که میگم قبل از اینکه بگم اینو اشاره کنم که راه‌پله‌ی خونه‌های قدیم توی هال خونه بود. هر کسی یادشه، الان که مطلبو می‌خونه احتمالا به نشونه‌ی یه سری تکون می‌ده و امّا داستان: همه خاله‌ها و مادرم اینا رو می کردم. همه باید می‌اومدن میشستن پای پله‌های راه پله! یکی از خاله‌هامو برمی‌داشتم و به جای روی دوشم می‌نداختم و می‌رفتم روی پله‌ی دوم یا سوم می‌شستم. یه دوک به جای میکروفون دست می‌گرفتم و شروع می‌کردم به خوندن. همه هم باید سرشون رو می‌نداختن پائین و شده به زور می‌کردن. روضه‌خوانی من از اونجا شروع شد؛ الحمدللّه... امّا می‌دونید از کجا این بهم دست داد و از کجا یاد گرفته بودم؟ از که همیشه خونه مادبزرگم به راه بود... قدیما همیشه خانگی بود. هفته‌ای یه بار بعضی‌ها ماهی یه بار یه روضه‌خون دعوت می‌کردن که معمولاً هم بود و اعضای خانواده دور هم جمع می‌شدن و یه روضه‌ای گوش می‌دادن. می‌گفتن خونه‌است و می‌گفتن. البته روضه‌های خانگی گاهی گسترده‌تر هست و به صورت برگزار می‌شه یعنی بقیه و هم‌محله‎ای ها و چه بسا بیشتر از هم‌محله‌ای ها هم شرکت می‌کنند. الحمدلله زادگاه ما پر است از روضه‌های خانگی. یادمه مرحوم دو تا رفیق داشت که با هم هر شب روضه می‌رفتن. هر شب سال! بالاخره یه خونه‌ای بود که روضه‌ی به قول خودشون سالونه() داشته باشه. روضه سالانه یعنی روضه بی‌مناسبت یعنی 5 شب از سال تو خونه روضه بود مثلاً. خیلی سعی کرد روضه‌های خانگی رو به هم بزنه ولی نتونست... چون پیغمبر ص فرموده: برای ع تو قلوب مؤمنین هست که تا قیامت سرد نمی‌شه. این حرارت کار خودشو می‌کنه... طوری می‌شه که آخر صفر آدم ممکنه تو روز 11-12 تا روضه بره و باز هم بعضی دلخور بشن که چرا به روضه ما سر نزدی! «الهی که روضه‌هات روشن باشه» تو این چند نکاتی در مورد روضه خانگی گفتم که شنیدنش خالی از لطف نیست... 🆔 @elalhabib_ir