رفیقهرچیبخوایداریم🦋
°•تممذهبی😍
•°معرفینامهشهدا☺️
•°پروفایلچریکی🙈
•°استوری💜
•°هیئتمجازی✌️
•°شباهمکهمحفلمیگیریم✨
°•فرماندههمکهمولاحسنهستن😇
|°دیگهچیمیخوایازاینبهتر؟؟!!😉|•
بیاوتوسنگرمارزمندهگردانمولاباش🤝💚
نیایضررکردی....
#نگینگفتی😁
#هو_علی_مدد
#بسمالله✨🍃
[°•@hasanjana✨]°
https://eitaa.com/joinchat/1238433853C9d3a658230
*واے😭
حسیـــن
حســن💔😭
ڪوچہاےتنگو
دلۍسنگو . . .
صداےسیلۍ
#غریبگیرآوردنت💔😭
#امام_حسنی_ام
گمان مبر که #حسن بی ضریح و بی حرم است
کریم آل عبا هر چه هست، می بخشد ...
@emam_hasani_ha
خیلی قشنگه
مخصوصا دخترااااااااااا
لطفا بخووووووووونید
داداشم منو دید تو
خیابون.. با یه نگاه تند بهم فهموند برو خونه تا بیام..
خیلی ترسیده بودم.. الان میاد حسابی منو تنبیه میکنه..
نزدیک غروب رسید.. وضو گرفت دو رکعت نماز خوند
بعد از نماز گفت بیا اینجا
خیلی ترسیده بودم
گفت آبجی بشین
نشستم
بی مقدمه شروع کرد یه روضه از خانوم حضرت زهرا خوند حسابی گریه کرد منم گریه ام گرفت
بعد گفت آبجی میدونی بی بی چرا روشو از مولا میپوشوند
از شرم اینکه علی یدفعه دق نکنه
آخه غیرت الله
میدونی بی بی حتی پشت در هم نزاشت چادر از سرش بیفته!
میدونی چرا امام حسن زود پیر شد
بخاطر اینکه تو کوچه بود و نتونست کاری برا ناموسش کنه
آبجی حالا اگه میخوای منو دق مرگ نکنی
تو خیابون که راه میری مواظب روسری و چادرت باش
یدفعه ناخداگاه نره عقب و یه تار موت بیفته بیرون
من نمیتونم فردای قیامت جواب خانوم حضرت زهرا رو بدم
سرو پایین انداخت و شروع کرد به گریه کردن..
اومد سرم رو بوسید و گفت آبجی قسمت میدم بعد از من مواظب چادرت باشی
از برخوردش خیلی تعجب کردم.. احساس شرم میکردم
گفتم داداش ایشاالله سایه ات همیشه بالا سرمه.. پیشونیشو بوسیدم...
سه روز بعد خبر آوردن داداشت تو عملیات والفجر به شهادت رسیده
بعدا" لباساشو که آوردن دیدم جای تیر مونده رو پیشونی بندش...
سربند یا فاطمه الزهرا.س..
حالا هر وقت تو خیابون یه زن بی چادر رو میبینم... اشکم جاری میشه..
پیش خودم میگم حتما" اینا داداش ندارن که....
..یا زهرا.س
مطمئناً شيطون نميذاره اين پستو کپي کني.
امروز می خواهیم تاآخرشب حداقل2میلیون نفر به امام حسين(ع) سلام بفرستند.
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
کپی کردنش عشق میخاد ⚘ اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد. میدونی اگه کپی کنین چند هزار تا صلوات فرستاد میشه
@emam_hasani_ha
کاره هرشبم شده گریه و زاری.mp3
5.6M
🌹بسیار زیبا
🎤مداح: حمید علیمی
🌾کار هرشبم شده گریه و زاری🌷
🌴مداحی
پیشنهاد دانلود⬇️⬇️⬇️
#سلام_بر_محرم
#ماه_محرم
#محرم
#اربعین
@emam_hasani_ha
51.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خلاصه شده برنامه اورست تازه رهیافتگان
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@emam_hasani_ha
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
خاطره ای از #شهید_چمران
🔷🔶🟡🟣
رضا سگ باز!!!
یه لات بود تو مشهد...
هم سگ خرید و فروش می کرد،
هم دعواهاش حسابی سگی بود!!
یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید
یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“
داره تعقیبش میکنه.
شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“
- رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!!
- چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!!
به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......!
مدتی بعد....
شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....!
چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“
رضا شروع کرد به فحش دادن.
(فحشای رکیک!)
اما چمران مشغول نوشتن بود!
وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد:
”آهای کچل با تو ام.....! “
یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت:
بله عزیزم!
چی شده عزیزم؟
چیه آقا رضا؟
چه اتفاقی افتاده؟
- رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!!
چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“
چمران و آقا رضا تنها تو سنگر.....
- رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيدهای، چیزی؟!!
- #شهید_چمران: چرا؟!
- رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....!
تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!!
- شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!!
یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده!
هِی آبرو بهم میده.....
تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی میکردی ولی اون بهت خوبی میکرده.....!
منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....!
تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …!
رضا جا خورد!....
رفت و تو سنگر نشست.
آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمیرفت، زار زار گریه میکرد!
تو گریه هاش میگفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟
اذان شد.
رضا #اولین_نماز عمرش بود.
رفت وضو گرفت.
سرِ نماز،
موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!!
وسط نماز،
صدای سوت خمپاره اومد.
پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد.....
رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......!
(فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش)
یه توبه و نماز واقعی........
به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@emam_hasani_ha
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
#تلنگرانہ🚫🍃
فرد وارد بازار قیامت می شود، فکر می کند خبری است. تعجب می کند😳؛ خدایا پس چه شد❓نماز ها، عمره ها؟ می گویند تو دل شکستی💔. ریا کردی❌. زهر زبان ریختی⭕️.تمامش پرید!🍂🖤
[استاد فاطمی نیا]
#سخن_بزرگان📚
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@emam_hasani_ha
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°| 🕊💔🍃 |°
•سࢪم جز روبروۍ گنبد تو خم نشد
"ارباب"🥺🕌
#حسینجانم♥️
#استوری | #Story 📸
#رضاهلالۍ 🎤
#اربعین🤍
۱۴ روز تا #اربعینحسینی 📆
@emam_hasani_ha
💔
#قرار_عاشقی
رسوای عالمی شدم از شور عاشقی»
«از من مرا بگیر و» نگه دار در حرم!
جز «من» که چشمهام دو تردامنند و بس،
چشمم ندیده است «گنهکار»، در حرم
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
@emam_hasani_ha
همهمیگنکاشکی
ویروسِکروناتوهمونچینازبینمیرفت
وبهبقیهکشورهاسرایتپیدانمیکرد ... !
حاݪافہمیدیچرادخلِداعشوتوهمون
سوریہدراوردن ؟!(:"💔
اگه مے خواے شہید شے
نفستــــ ❤️ رو شهیــد کن
روحتــــــ پر مےگیـره ..... 🍃
⏩@emam_hasani_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سلام از بدترین نوکر به بهترین آقا
#اربعین
#محمدحسینحدادیانــ
#خاطرات_شهدا
🔻 خاطره ای از برخورد شهید ابراهیم هادی با یک معلول
🔅بخوانید:
حوالی میدان #خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. یکباره ابراهیم سرعتش را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟!
🔅همینطور که آرام حرکت می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده #یواش تر بریم تا از این آقا جلو نزنیم.! من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می کشید و آرام را میرفت.
🔅ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی #آهسته برویم تا او ناراحت نشود.گفتم: ابرام جون، ما کار داریم، این حرفا چیه⁉️
🔅بیا #سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم.آنچنان #قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند!
📚 سلام بر ابراهیم۲/ ص۳۱
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮
@emam_hasani_ha
╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
👈پیام#شهیدابراهیمهادیوهمهیشهدا🌻
لطفا در میان #نگاه های مختلفی ڪه
به خود #جلب میڪنید ،
مراقب #چشمان_گریان😭
امام زمان عج الله و شهدا باشید!!!!
#چه_خانوم_هستید_چه_آقا....
پا روی هوای نفستان بگذارید تنها برای رضای خدا کار کنید نه برای جلب توجه و معروفیت یا هر چیز دیگری که بشه ازش نام برد .🌿🌴
دقت کنید رفتارها و کردارهای شما زیر ذره بین امام زمان و شهدا قرار دارد
ان شاءالله خطا و اشتباهی ازتون سر نزند که شرمنده ی امام زمان و شهدا شوید.🌙✨
@emam_hasani_ha
°•♡بـہوقتعـٰاشقے♡°•
درگیر #دفاع_مقدس در #جبهہ_نفس 🤞🏻 @emam_hasani_ha
حال و روز این روزامونہ🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔شهیدعباسدانشگر💔
آآآخخ پیشنهاد میکنم حتما این فیلم رو نگاه کنین...
🎤علی اکبر رائفی پور
@emam_hasani_ha
🦋•|#زندگــےنامه|•🦋
عباس دانشگر فرزند مؤمن در هجدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲ شمسی در شهرستان سمنان و در خانوادهای متدین به دنیا آمد.🌍🌈✨
حضور او در مسجد و پایگاه بسیج باعث شد که رفتار و گفتارش با اخلاق اسلامی آراسته شود و از همان کودکی با احکام و قرآن و تعالیم دینی آشنا شد.📿😇
@emam_hasani_ha
🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
دوران سربازیام بود و هر ۶ روز یکبار باید در دانشگاه پست میدادم.
سحرِ یکروز سرد زمستانی، قرار بود از ساعت 3 تا 5 صبح من پست بدهم
آن شب برف میبارید. ساعت را کوک کردم و خوابیدم اما دیر بیدار شدم.
سریع لباسم را پوشیدم و از بس دیر شده بود از پوشیدن اورکت و دستکش و کلاه صرفنظر کردم.
به سرعت به سمت اسلحهخانه دویدم و اسلحه را گرفتم و رفتم سر پست نگهبانی. هوا به شدت سرد بود. دوساعتی حسابی سرما خوردم و میلرزیدم. نگهبانیام که تمام شد اسلحه را تحویل دادم.
دستهایم بیحس شده بودند. تا دفتر کارم به دنبال جایی میگشتم که دستهایم را گرم کنم. در همین حال بودم که عباس مرا دید.
وقتی متوجه شد سرما امانم را بریده، دستهایم را توی دستهایش گرفت و بوسید.😰😍
گفت:«دستهای نگهبان وطن رو باید بوسید.» پرسید:«چرا دستکش دستت نکردی؟» تا خواستم جواب بدهم سردار اباذری صدایش کرد. گفت میبینمت و رفت.
بعد از یکساعت آمد و یکجفت دستکش برایم آورد.
گفتم:«دستکش دارم، دیشب وقت نکردم دستم کنم.» گفت:«آدم هدیه رو پس نمیده»
این مهربانی را هرگز فراموش نمیکنم...🍃
🔖 لرستانی-سرباز وظیفه دانشگاه
#بخشنده_باشیم😊
#مغرور_و_خودپسند_نباشیم☺️
#خود_را_برتر_از_دیگری_نپنداریم...🙃
@emam_hasani_ha
بسم الله الرحمن الرحیم
آخر من کجا و شهدا کجا
خجالت میکشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم
من ریزهخوار سفرهی آنان هم نیستم.
شهید شهادت را به چنگ میآورد
راه درازی را طی میکند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟!
سیاهیِ گناه چهرهام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده.
حرکت جوهرهی اصلی انسان است و گناه زنجیر.
من سکون را دوست ندارم
عادت به سکـون بـلای بزرگ پیروان حق است.
سکونم مرا بیچاره کرده
در این حرکت عـالم به سمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده.
انسان کر میشود،کور میشود، نفـهم میشود،گنگ میشود و باز هم زندگـی میکند
بعد از مدتی مست میشود و عادت میکند به مستی
و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.
درد را انسان بیهوش نمیکشد
انسان خواب نمیفهمد
درد را انسان باهوش و بیـدار میفهمد.
راستی...! دردهایم کو؟
چرا من بیخیال شدهام؟
نکند بیهوشم؟
نکند خوابم؟
مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم.
قلب چند نفرمان به درد آمد؟
چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟
آیا مست زندگی نیستیم؟
خدایا ، تو هوشیارمان کن
تو مرا بیـدار کن
صدای العطش میشنوم
صدای حرم میآید
گوش عالم کر است
خیام میسوزد اما دلمان آتش نمیگیرد.
مرضی بالاتر از این؟
چرا درمانی برایش جستوجو نمیکنیم؟
روحمان از بین رفته
سرگرم بازیچه دنیاییم
الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ما هستیم.
مردهام
تو مرا دوباره حیات ببخش
خوابم
تو بیدارم کن
خدایا...
به حرمت پای خستهی رقیه(س)
به حرمت نگاه خستهی زینب(س)
به حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج) به ما حرکت بده.
عباس دانشگر-۱۳۹۵/۰۲/۰۲
@emam_hasani_ha
حالا که با این شهید مومن و بسیجی و انقلابی دهه هفتادی آشنا شدیم...
بیایین امشب دسته جمعی یه زیارت عاشورا به نیابت ایشون بخونیم😍
و یه ختم صلوات هدیه بدیم به ایشون
تعداد صلوات هاتون رو به این آیدی بفرستین...
@emam_hasani_am118:)-🌿
ان شاءالله هممون بحق این شهید مهربون حاجت روا بشیم و لیاقت پیدا کنیم شربت شهادت رو بنوشیم🙃💔🤗