امام حسین ع
. #فاطمیه *** چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟ . با حض
.
#زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا علیهاالسلام
#حضرت_زهرا #چه_کنم
➖➖➖➖➖
چه کنم ، به چه کنم افتادم
چجوری ، رو خاک غم افتادم؟!
چه کنم/ دنیا سرم آواره
میزنم دست روی دست
علی شده بیچاره
این چه آتیشی بود به جون ما افتاد
همه میگن دیدی ، علی از پا افتاد
مُردَم زنده شدم وقتی زهرا افتاد
دیدم ناموسم ، روی خاکا افتاد
خیلی آزار
دید از میخ در و دیوار
هر شب بیدار
بود از درد زخم مسمار
➖➖➖➖➖
چه کنم ، با زخم پهلوت زهرا
چجوری ، خاک بریزم روت زهرا
چه کنم / تا کفن و میبندم
می ریزه خون تازه
بخدا من شرمندم
تو کتک میخوردی جلو چشم مَردِت
من سرم پایین بود ، از نگاه سردت
بخدا حیدر و کُشت رنگ و روی زردت
کاش میشد کاری کرد، برا پهلو دردت
خیلی بد شد
خوردی زمین و حیدر مُرد
سیلی خوردی
خیلی به غیرتم برخورد
➖➖➖➖➖
✍🏻به قلم:
#کربلایی_علی_قاسمی
#مهدیار
https://eitaa.com/emame3vom/111353
.👇
.
#فاطمیه ۱۴۰۳
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شهادت_حضرت_زهرا
#زمینه
بند اول:
ببار بارون ببار
توی دلا پر از غمه
بیار بارون ببار
هرچی بباری باز کمه
ببار بارون ببار
شده عزای فاطمه
عشق علی این روزا هی میکشه آه
حرف میزنه تو خونه اما با نگاه
حتی براش سخت شده وقتی میره راه
اینا شده روضه ی مرتضی با چاه
«الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم عشقم بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند»
وا ببار بارون ۳
بند دوم:
بخون ای روضه خون
باز روضه های مادرو
بخون ای روضه خون
روضه ی کوچه و درو
بخون ای روضه بخون
روضه ی باز بسترو
مادرمون شبا تا صبح درد میکشه
وقتی از این پهلو به اون پهلو میشه
کی فکرشو میکرد یه روز بستریشه
این روضه ها داره علی رو میکُشه
«الهی! سینه من کوی درد است
گلستان سرورم سرد سرد است
عزیزم فاطمه از رنج مسمار
رخ مهتابی اش غمگین و زرد است»
وا ببار بارون ۳
بند سوم:
بخون ای روضه خون
از در و آتیش و طناب
بخون ای روضه خون
تو از غم ابوتراب
بخون از وقتی شد
دعای زهرا مستجاب
ای وای از این مصیبت و از این خبر
که با غمش به قلب دنیا زد شرر
قد علی، با این عزا خمیده شد
روضه میخونه شب ها با سوز جگر
«الهی! کلبه ام را غم گرفته
دل محزون من ماتم گرفته
شرار شعله های در ندیدم
گلم را خصم از دستم گرفته»
وا ببار بارون ۳
✍️به قلم:
#سید_ناصر_اسماعیل_نسب
#طاها_تحقیقی
.👇
Fatemieh Aval 1403 Kiani [Mohjat_Net] (4).mp3
1.48M
#شور_امام_علی
#پیام_کیانی 🎤
#محمدجواد_توحیدی ✍
طبق روایات صدیق اکبر
به نص آیات فاروق اعظم
از شب معراج واسم سواله
خدا یا بنده است الله اعلم
نه خدا توانمش خواند
نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم
شه ملک لافتی را
عادل علی دریادل علی
قرآن با تو شد کامل علی
صفدر علی سرلشکر علی
بدخواه تو کور و کر علی
یا مولا یا حیدر
****
دست خدا و نفس محمد
صاحب فضل و صاحب مناقب
من با لقب هات دنیایی دارم
یا اسدالله یا ابالعجائب
برو ای گدای مسکین
درِ خانه ی علی زن
که نگین پادشاهی
دهد از کرم گدا را
ایمان علی قرآن علی
آقای کل کاشان علی
حتما علی تهمتن علی
فصل الخطاب و متقن علی
#شور
#حضرت_علی
ایام فاطمیه اول 1403
.
.
#فاطمیه
#در_و_دیوار
همدست شد مسمار با دیوار، با در
در بین دود و شعله گیر افتاد، مادر
حال و هوای خانه یکباره عوض شد
افتاد روی مادر ما بیهوا در
باید بسوزد در هوای شمع اما...
این بار سوزانده پَرِ پروانه را در
در پیشِ رو زهرا نبود؟ ای بی حیا میخ
در پشتِ سر زهرا نبود؟ ای بی حیا در
از آن زمان که مادر ما را زمین زد
ما بچههای فاطمه قهریم با در
از پا درآوردند آخر مرتضی را
دیوار، آتش، کوچه و همسایهها، در
مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه
در کربلا باقی چوبش شد عصا، در
در کربلا زینب گلی گم کرده بود و
میگشت در گودال دنبال برادر
#شهادت_حضرت_زهرا
#گروه_یا_مظلوم✍
.
.
#امام_حسین
محشر همان ساعت که تن به نیزه دادی بود
آن لحظه که بر گونه ات از زین فتادی بود
یا که همان ساعات حمله به حرم، که تو
با یاری نیزه شکسته ایستادی بود
ای خاک عالم بر سر دنیای بعد از او
محشر زمانی که پسر از دست دادی بود
پیر و جوان در کشتنت همدست هم بودند
در قتل صبرت بین دشمن اتحادی بود
حجم سلاحی که ته گودال افتادهست
حتی برای قتل یک لشکر زیادی بود
آنقدر آهسته قدم روی تنت می زد
گویا برایش سیر در عرش امر عادی بود
اصراف در قتل تو کرده کوفی نامرد
اینگونه کشتن با چه حکم و اجتهادی بود؟
یک تن نگفت ای شمر بعد از کشتنش دیگر
پیش نگاه خواهرش چه جای شادی بود
غارتگران را دست پر به کوفه برگرداند
جسمت برای دشمنان باب مرادی بود
میریخت خون تازه از حلق تو بر نیزه
چل منزل از کیفیت ذبح تو یادی بودی
معنا ی آیات تو را بر نی نفهمیدند
در شام و کوفه حافظان بی سوادی بود
با دیدن حال ربابت شامیان گفتند
ذبح گلوی اصغرش دیگر زیادی بود
#گودال
#شب_جمعه
#گروه_یا_مظلوم ✍
.
.
#فاطمیه
#بستر_بیماری
خاموش مکن شمع شب انجمنی را
ای زخم دگر زجر مده همچو منی را
منظور من از پلک زدن عرض سلام است
تن خسته ندارد رمق دم زدنی را ...
بگذار نفس تازه کنم، درد حیا کن
آزار مده شب به شب آزرده تنی را
گفتم به مزاری که ندارم بنویسند
چل مرد گرفتند نفس های زنی را
بعد از غم پیغمبر و محسن ، شب آخر
دل گفت شبی گریه کنم بی کفنی را ...
ای کاش نلرزی سحر آخرم، ای دست
تا هدیه کنم بر پسرم پیرهنی را ...
#شهادت_حضرت_زهرا
#ناصر_دودانگه ✍
.
امام حسین ع
. #نوحه #زمینه #حضرت_زهرا سلامٌ علی سیده النسا مدافع علی مادر کربلا سوره ی کوثر بأ
.
#مدح_حضرت_زهرا
بی مزاری و ولی این همه زائر داری
این همه نوکر درباری و شاعر داری
خاک نعلین تو بنشسته به آئینه ما
چه ضریحی توبناکرده ای درسینه ما
نورخورشیدتویی روشنی ماه تویی
به خدا ذکر «توکلت وعلی الله»تویی
درنجابت مثل و شهره ی دریا هستی
برعلی و پدرت ام ابیها هستی
نوری و نور خدا در بدن هستی زهرا
درحقیقت تو خود پنج تن هستی زهرا
آمدم تا که کمی جرعه ی آهم بدهی
آمدم باز در این خانه پناهم بدهی
آمدم مست شوم با نفس مادریت
نوکر حلقه به گوش پسر آخریت
گوهر ناب رسد فاطمه ازهرسخنت
جیره خور کرده مرا سفره ی خان حسنت
گل فقط از قِبَل باغ تو دیدن دارد
مدح زهرا و علی ، به ، چه شنیدن دارد
دل مسیحا شده به آن نفس حیدریت
مرده احیا شده با آن دم پیغمبریت
چارده نور سراسر همه تکثیر تو بود
چارده آینه در آینه تصویر تو بود
چارده شاخه گل یاس به گلزار توبود
چارده نور تماما همه تکرار تو بود
چارده مرتبه چون ماه منور شده ای
چارده بار در آئینه مکرر شده ای
تو فقط در دوجهان این همه منصب داری
تاج و سر دوشی استادی زینب داری
عرش روشن شده با گوشه ای از لبخندت
برده آزاد شده با نخ گردن بندت
درستایش تو صمیمانه سزاوارتری
همسر حیدری و از همه کرار تری
آنقدر بر همه اسرار خدا آگاهی
مانده ام بنده ای یا فاطمه «وجه الله» ی
بی ولای تو که عشق علوی کامل نیست
هرکه دیوانه نام تو نشدعاقل نیست
راه تو راه نجات است خدا می داند
نام تو آب حیات است خدا می داند
#مجید_قاسمی ✍
.
.
#امام_زمان
#واحد_زمزمه_زمینه_شور
#نوحه_مهدوی #فاطمیه
#بستر_بیماری
#گریز_به_گودال
#شب_جمعه
چقد میون من و تو فاصله افتاده آقا
نشد یه بار ببینمت توی مجالس عزا
یه عمره هر روز وشبم بدون یاد تو گذشت
جواب دل شکستنام،برای من کردی دعا
شاه طریدم
عمرم گذشت و روی ماهتو ندیدم
شاه طریدم
من تلخی دنیای بی تو رو چشیدم
دعا دارم به روی لب
با اشک چشم و قلب خون
خدا به حق فاطمه
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زهرا
عجل لولیک الفرج.....
🌸
دلت گرفته این روزا، فدای قلب مضطرت
دقایق تو میگذره، با روضه های مادرت
می بینی لحظه لحظه ی مصائب مادرتو
آتیش به عالم میزنی با دیده ی از خون ترت
می بینی مادر
شده دیگه مثل شَبَه در بین بستر
می بینی مادر
لبریز درده و غمش شد درد حیدر
خدا به حق مرتضی
که قامتش شده کمون
به حقّ اشک پنهونیش
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زهرا
عجل لولیک الفرج.....
🌸
زبان حال حضرت زهرا با امیرالمؤمنین علیهمالسلام در بستر:
علی اگه جدایی از تو انتخاب من شده
غصه های تو باعث درد و عذاب من شده
منو حلال کن که برم،خیلی ازت گرفتم اشک
چندروزه سرفه های من مانع خواب تو شده
برات بمیرم
که زخم قلب تو دیگه نداره مرهم
برات بمیرم
دیگه شدی تنها میون درد عالم
خدا به اشکای علی(خدا به اشک منتقم)
کنار قبر بی نشون
مرهم بزار به قلب او
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زهرا
عجل لولیک الفرج.....
🌸
علی وصیتی دارم، که برده از دلم قرار
شبا کنار بستر حسین یه ظرف آب بزار
یه روزی با لبای خشک، جدا میشه سر از تنش
جلوی من میره تنش، به زیر نعل ده سوار
میون گودال
رها میشه سه روز تنش، شاه غریبم
میون گودال
غارت میشه پیراهنش، شاه غریبم
خدا به حق خواهری
که روی تل شد نیمه جون
به حقّ زینب ای خدا
دیگه فرج رو برسون
به حقّ زینب
عجل لولیک الفرج.....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
اجرا در #واحد #زمزمه #زمینه #شور
👇