Fadaeian-Marasem-Haftegi-14030908-06.mp3
8.48M
تا چشم بهم زدیم باز 👇متن
https://eitaa.com/emame3vom/12061
Fadaeian-Marasem-Haftegi-14030908-07.mp3
7.02M
راه تو آزادگیه مسلک دلدادگیه
Fadaeian-Marasem-Haftegi-14030908-08.mp3
13.06M
یه جوری زندگی کن تا وقتی که میمیری
سرت رو پیش آقات حسین بالا بگیری
یه جوری زندگی کن مثل غلام سیاهش
عاقبتت بخیر شه شهید بشی تو راهش
Fadaeian-Marasem-Haftegi-14030908-09.mp3
11.3M
🔊 بخش نهم #شور | میدونی تورو بی حد و اندازه دوست دارم
متن 👇
https://eitaa.com/emame3vom/93334
.
#زمینه
#حضرت_زهرا
بیتو چه کند مولا؟! یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
وقتست که از رحمت، دستی ز علی گیری
افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا
بعد از تو علی از پای افتاد و ز غم خو کرد
با خانهنشینیها، یا فاطمة الزهرا
رفتی و علی بیتو بیت الحزنی دارد
پُرناله و پُرغوغا، یا فاطمة الزهرا
چو مَحرم رازی نیست، با چاه سخن گوید
تنهاست علی تنها، یا فاطمة الزهرا
شبها به مزار تو، میگرید و میسوزد
چون شمع ز سر تا پا، یا فاطمة الزهرا
بر خاک مزار تو، خون ریخت به جای اشک
از دیدهی خون پالا، یا فاطمة الزهرا
بر خرمن جان او، چون شعله شرر میزد
میریخت چو آب اَسما، یا فاطمة الزهرا
دامان علی از اشک پُرکوکب و اختر شد
در آن شب محنتزا، یا فاطمة الزهرا
هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم
هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا
#مرتضی_حیدری_آل_کثیر✍
#فاطمیه اول ۲۴آبان۱۴۰۳
حاجابوذربیوکافی🎤
.👇
1732970097221_-2147483648_-212762.ogg
2.48M
زمزمه یا #زمینه یا واحد
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#زبانحال_مولا علیه السلام
خدا بزرگه میگذره این روزا هم
خدا بزرگه خوب میشه حالت کم کم
خدا بزرگه می گذره این دردامون
خدابزرگه عوض میشه اوضامون
خودت که بهتر از همه
خبر داری از حالم
یه روز میاد که باز خودت
میای به استقبالم
می خندی و با خنده هات
عوض میشه احوالم
اما اینا همش خیاله
تو رفتی از کنار حیدر
از تو برام مونده نشونی
یه چند تا قطره خون رو در
خداحافظ یاور حیدر
خداحافظ دلبر حیدر
خداحافظ همسر حیدر
__
خدا بزرگه میفته درد بازوت
خدا بزرگه خوب میشه زخم پهلوت
خدا بزرگه پا میشی از توو بستر
خدا بزرگه کم میشه این دردِ سر
یه روز میاد که باز خودت
بغل کنی زینب رو
بدون درد دنده سر
کنی گلم یک شب رو
یه کم دیگه دووم بیار
میگذرونی این تب رو
اما اینا همش خیاله
تو رفتی از خونه ی حیدر
تابوتتو دنیای نامرد
گذاشته روو شونه ی حیدر
خداحافظ یاور حیدر
خداحافظ دلبر حیدر
خداحافظ همسر حیدر
✍#حامد_محمدی، #وحید_محمدی ✍
آذر ۱۴٠۳
#وداع_با_حضرت_زهرا
#زمینه_فاطمیه
#فاطمیه_زمینه
#زمزمه
#واحد
.
#واحد
#فاطمیه
#زبانحال_مولا
#ابراهیم_همتی ✍
➖➖➖
امید زندگیم چشماتو وا کن
پاشو زهرای من منو نگا کن
بی تو این دل من آروم نداره
پاشو علی رو از غصه رها کن
ببین علی به بالینت رسیده
شده از داغ تو قدم خمیده
نرو زهرا،نرو زهرا که من تنها میمونم
بمون پیشم بمون پیشم گلم آروم جونم
یا فاطمه،یافاطمه،یافاطمه یازهرا
---
سه ماهه از علی تو رو گرفتی
کمر خم کردی از زانو گرفتی
برای اینکه شرمندت نشم من
به زیر چادر از پهلو از گرفتی
شدی پژمرده ای یاس کبودم
از داغ محسن ای بود و نبودم
منم زهرا،منم زهرا همون یار قدیمی
نداره زینبـم تابـه غـم و درد یـتیمی
یا فاطمه،یافاطمه،یافاطمه یازهرا
---
ببین حسن شده محزون و خاموش
تو میری زینبت میشه سیاه پوش
چطور جلوی چشمای حسینت
بگیرم پیکرت رو بر سر دوش
علی میشه غریبه تو مدینه
نباشی تو دیگه خونه نشینه
بهار من،بهار من،چه زود خزون شدی تو
نگار من،کنار من،گل بی جون شدی تو
یا فاطمه،یافاطمه،یافاطمه یازهرا
➖➖➖
.👇
368K
🔳 #ملودی
🔻 واحد #ایام_فاطمیه (زبان حال امیرالمومنین)
📜 امید زندگیم چشماتو وا کن
🖊به قلم #ابراهیم_همتی
🔹 کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــرۍ 🔸
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_خانه_وحی
#عبدالله_باقری ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در و دیوار خونی
چشم ما شبیه بابا - بارونی
در و دیوار خونی
پشت در اُفتادی مادر - بی جونی
دوست داری خودت بلندشی - از رو خاک (نمیتونی ۲)
سرْ صداشون که اومد / شنیدم مادر
در و با لگد که زد / شنیدم مادر
نالهْ بیهوا زدی / چی شده مادر؟
فضه رو صدا زدی / چی شده مادر؟ ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
با قد خم میری
انگاری با زخم پهلوت - درگیری
با قد خم میری
شال بابا رو به زحمت - میگیری
یه زن و چهل تا نامرد - میترسم (که بمیری۲)
توو کوچه به هم زدن / همه دنیامو
بارِ اوّله دیدم / بغض بابامو
یه غلام سیاه تو رو / پیش بابا زد
زن بودی ولی تو رو / مثل مردا زد ۲
.
#فاطمیه
#هجوم_به_بیت_وحی
.👇
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#زمزمه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#شهادت
#حسین_مومنی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دیگه کم کم داره دنیا - برام عین عذاب میشه
تموم عشق و امیدم - جلوی چشمم آب میشه
خونه مادر میخواد
ولی واسه زنده موندن کبوتر پر میخواد
این خونه دیگه نمیشه اون که حیدر میخواد
خونه مادر میخواد
خونه دیوارش سوخت
پشت در باغ بهار علی با بارش سوخت
جلوی چشم علی همه کس و کارش سوخت
خونه دیوارش سوخت
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وضو که میگیری خونه - پر از عطر گلاب میشه
نگاه کن التماسم رو - بری خونم خراب میشه
میسوزی بین تب
داری عجل وفاتی میخونی هی زیر لب
نمیتونی بزنی شونه به موی زینب
میسوزی بین تب
التماس حیدر:
کاش میشد یکم دیگه بمونی واسه حیدر
چی گذشت بهت که نیلی شدی یاس حیدر
التماس حیدر
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نرو زهرا که میمیرم - نگیر از من نگاهت رو
بمون گریه کنیم باهم - بدوز پیرهن شاهت رو
چشمامون می باره
چشمای حسین ببین برات چه بغضی داره
بعد تو بالا سر حسین کی آب میذاره
چشمامون می باره
برا بار آخر
بیا که گریه کنیم برا حسین بی سر
زیر و رو میشه تنش جلو چشای خواهر
برا بار آخر
.
#وداع_با_حضرت_زهرا
.👇
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#واحد
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
#مهدی_ستارزاده ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
میخوام بخونم / قصه غربت
غربت مردی که بود / خدای غیرت
این مرد مظلوم / یه پهلوون بود
معروف به خیبر شکن / توو شهرشون بود
اما حالا یه کوهه // پر از اندوه و ماتم
بعد زن جوونش // دو تا زانوش شده خم
چه سخته بی یار و همدم شی
که اول مظلوم عالم شی ۲
[ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
از اهل این شهر / دلش شکسته
شد بعد زهراش از این / زندگی خسته
زمونه خیلی / تلخه به کامش
آخه نمیده کسی / جواب سلامش
غصه و غم هاش اونجاس // که بی اندازه میشه
تا میرسه به خونه // داغش باز تازه میشه
همینجا بود لاله پرپر شد
که میخ در آخرش شر شد ۲
[ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نامردایی که / حقشو خوردن
پشت در خونهاش؛ آه ... / هیزم آوردن
یک زن تنها / هجوم لشکر
انگاری که کوچه شد / غوغای محشر
یه بی حیا لگد زد // که در رو زهرا افتاد
الهی من بمیرم // علی همونجا جون داد
نه که زد سنگ صبورش رو
لگد کرد اونجا غرورش رو ۲
[ امون ای دل آه امون ای دل ] ۳
.
👇
.
🏴 #فاطمیه۱۴۰۳
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#هجوم_به_بیت_وحی
#سبک_من_و_داغ_جانكاه_فاطميه
#رضا_تاجیک ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سربند:
من و داغ جانكاه فاطميه
مى كشم از جان آه فاطميه
مى دهم جان در راه #فاطمیه
انشالله - باذن ولی الله ۲
مثل زهرا مرد این میدانیم
ما تا آخر پای حق می مانیم
جانم زهرا جانم زهرا ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هیزم آورده نانجیب ملعون
مرغ عشق حیدر فتاده در خون
درِ باغ جنت ز کینه گلگون
ای وای مادر - فتاده پشت در ۲
زانوی حیدر از غم می لرزید
آمد به سرش آنچه می ترسید
ای وای من ای وای من ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
آتش افتاده به جان گل یاس
آمده سردمدار قوم خنّاس
تا بچیند گل را به ضربه ی داس
ای وای مادر - فتاده پشت در ۲
این صحنه ی پر غم داغ عظماست
عبای حیدر چادر زهراست
ای وای من ای وای من ۲
.
👇
.
#فاطمیه
#زمینه
بند1⃣
خونه تاریکه و سرده
تو دلم خیلی غم ریخته
جای خالیِ تو زهرا
منو بدجور بهم ریخته
بعدِ تو خیلی تنهامو
تنها چاره م فقط صبره
تو که نیستی دیگه خونه
برای من مث قبره
بگو با این همه درد و بلا چیکار کنم
بگو با گریه های مجتبی چیکار کنم
بگو با خنده های دشمنا چیکار کنم
چیکار کنم بدون تو،چیکار کنم بدون تو
بند2⃣
برای غربت حیدر
اولین سینه زن بودی
کمرت خم شد اما باز
مث کوه پشت من بودی
ولی ای تکیه گاهِ من
تورو زود از پا انداختن
از این دنیای بی زهرا
واسه من یک قفس ساختن
دنیا داره با حیدر سر جنگ چیکار کنم
آینه ی من با این دلای سنگ چیکار کنم
برام مونده فقط یک دل تنگ چیکار کنم
چیکار کنم بدون تو،چیکار کنم بدون تو
بند3⃣
زخم قلب من از یاد
در و دیوار نمک خورده
شیشه ی عمر من مثلِ
بازوی تو ترک خورده
نمکِ خلقتی،بی تو
برکت از سفره ها رفته
همه مردم بهم میگن
علی،زهرا کجا رفته
نشونیتو میخوان همسایه ها چیکار کنم
بگو باید با این گلایه ها چیکار کنم
حالا قرآن من با آیه ها چیکار کنم
چیکار کنم بدون تو،چیکار کنم بدون تو
شعر و سبک:محمدجواد ابوتراب زاده
انجمن تکیه نوکری مشهد
👇
بخش_دوم_زمینه_روزم_سیاه_شده_مثل_شام_عزا.mp3
21.13M
.
📋 روزم سیاه شده مثه شام عزات
#زمینه
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روزم سیاه شده مثه شام عزات
کسی نیومده منم و بچههات
نماز آخره که میخونیم برات
اَللّٰهمَّ لَا نَعلَمُ مِنها إلّا خَیرا
دیدی چه جوری زهرام و کشتن، آه از دنیا
من خونهخراب میشم با این غم، برگرد زهرا
آی دنیا / میبینی / دنیام از دستم رفت
زانوهام / بیجونه / زهرام از دستم رفت
«زهرام از دستم رفت، زهرام از دستم رفت»
مگه قرار نبود بمونی پیش ما
خوشیِ حیدر و نمیخوان خیلیا
برا همین سه بار زدنت بیهوا
زخمایی رو که پنهون میکردی، دیدم زهرا
خیلی به تو زحمت دادم خیلی، نُه سال، اما
أللهمَّ لَا نَعلَمُ مِنها إلّا خیرا
تنهای / تنهام و / مأوام از دستم رفت
چشمام تار / میبینه / زهرام از دستم رفت
«زهرام از دستم رفت، زهرام از دستم رفت»
*شاعر: #حمید_رمی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
#زمزمه_فاطمیه
عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم
بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم
اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم
اگه بری با یاد مهربونیت می میرم
هوای گریه دارم با یاد غربت تو
هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو
کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره
یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره
خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی
جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی
جراحتهای سیلی رو صورتت زیاده
امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده
وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت
سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت
فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی
با زخم باز مسمار دنبال من دویدی
قلاف و تازیانه امون تو بریدن
با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن
من بمیرم برای اون قلب بی قرارت
چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#زمزمه
#حسن_کردی ✍
#سبک_غریب_رو_نیزه
...........
.
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بستر_بیماری
#علی_انسانی✍
اظهار درد دل به زبان آشنا نشد
دل شد زخون لبالب واین غنچه وانشد
آن جان ازآن زمان که جداازتنم شده ست
یکدم سر من از سر زانو جدا نشد
باآنکه دست دشمن دون بازویم شکست
دیدی که دامن تو ز دستم رها نشد
شرمنده ام،حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شکست وبند زدست تووانشد
بسیاردیده اند که پیران خمیده اند
امایکی چومن به جوانی دو تا نشد
از ما کسی سراغ ندارد غریب تر
در این میانه درد ز پهلو جدا نشد
............
.
.
📋 فاطمیه عشقِ مُعَظَّم شیعههاست
#زمینه #فاطمیه
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فاطمیه، عشقِ مُعَظَّم شیعههاست
فاطمیه، ذکر دَمادمِ شیعههاست
فاطمیه، مرز حقیقت و باطله
فاطمیه، خط مُقَدَّم شیعههاست
به خدا به هیچ قیمتی، حیدر و رها نمیکنیم
تا به قیامت دامنِ، مادر و رها نمیکنیم
به چادرِ خاکی قسم، سنگر و رها نمیکنیم
« رَحِمَ الله، رَحِمَ الله، ناصِریکِ یا زهرا
لَعنَ الله، لَعَنَ الله، ظالِمیکِ یا زهرا»
فاطمیه، تیغ بُرَّندهی شیعههاست
فاطمیه، تاریخ زندهی شیعههاست
فاطمیه، رکن حیاتیِ دین ماست
فاطمیه، قلب تپندهی شیعه هاست
تا همیشه توو نَسلمون، فاطمیه زنده میمونه
منکرِ امامت بدون، فاطمیه زنده میمونه
وَ لَو کَرِهَ المُشرِکون، فاطمیه زنده میمونه
« رَحِمَ الله، رَحِمَ الله، حامیکِ یا زهرا
لَعَنَ الله، لَعَنَ الله، قاتِلِیکِ یا زهرا»
فاطمیه، رمز شهادت شیعههاست
فاطمیه، درس شهامت شیعههاست
فاطمیه، شرطِ اساسیِ انقلاب
فاطمیه، اصل ولایت شیعههاست
فاطمیه رو با شکوه، عاشورایی برپا میکنیم
با دَمِ یا زهرا مدد، دینمون رو احیا میکنیم
زمینه رو واسه ظهور، این جوری مُهَیا میکنیم
« رَحِمَ الله، رَحِمَ الله، ناصِریکِ یا زهرا
لَعَنَ الله، لَعَنَ الله، ظالِمیکِ یا زهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 شب است و در سکوت شب صدای باد میپیچد
#واحد
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شب است و در سکوت شب صدای باد میپیچد
شب است و در مدینه گریههای باد میپیچد
کسی در کوچههای سنگیِ تاریک اینجا نیست
کسی در راههای خاکیِ باریک آیا نیست؟
کسی در شهر پیدا نیست
ولی انگار میآید صدای رفتنی این بار
صدای رفتنِ جمعی میان کوچهای تبدار
چرا اینگونه میآیند
اگرچه غرق دردند
چرا این چار تَن اینگونه میگردند
به روی مرکبی خانومِ پیری است رنجیده
گمانم سالها از داغهایی سخت کاهیده
به خود از درد پیچیده
به هر گامی که مرکب راه میآید
صدای آه میآید
خدایا این که است این قدر بیمار است؟
چرا از درد سرشار است
غریبی یا عزادار است
گَهی بر یک طرف خَم میشود پهلوش میگیرد
زمانی دست بر سر میگذارد روش میگیرد
به هر گامی که میآیند با سرفه نفس گیرد
توانش نیست جانش نیست
میآید تا که حق را باز پَس گیرد
به رویِ مرکبی خانومِ پیری هست اما نه
هرآن کس هست باشد ای مدینه لیک زهرا نه
و مَردی پیش مرکب بندِ افسار است در دستش
ببین جای طنابی هست بر دستش
چرا اینقدر غمگین است
چقدر این داغ سنگین است
خودش را میخورد هرچند گریان نیست
ولی شرمندگیِ مرد آسان نیست
خودش را میخورَد او با دلی پُر خون
خودش را میخورَد آورده او ناموس حق را باز هم بیرون
اگرچه غم فراوان است
ولی باور کنید این مردِ خیبر قبلهگاه شیر مردان است
ولی باور کنید او پهلوان جنگجویان است
همه باور کنید از یک نگاهش کوه میریزد
چرا امشب از این رو این همه اندوه میریزد
چرا او سر به زیر است
مثلِ بانویش خودش پیر است
عَرقها از جبینِ خیس آن مظلوم میآیند
و در پشت سرش دو کودک معصوم میآیند
دو کودک با حواسِ جمع تا مادر نیافتد از رویِ مَرکب دلِ این شب
مبادا باز این شیشه ترک بردارد از غمها خدایا بارِ شیشه دارد او آیا؟
حسین از آن طرف با قلب پُر آتش
حسن از این طرف میآید و هِی میتپد قلبش
دوباره پیشِ مادر هست خدایا شکر حیدر هست…
چهل شب میشود اینگونه میآیند در شبها
چهل شب میشود خانه به خانه میروند اما
فقط یک خانواده نیمه شب آوارهاند اینجا
علی شاهد برای خویش آورده
علی شاهد برای اینهمه مردم
منم مَردِ غدیرِ خُم و این است شاهدم زهرا
و زهرا شاهد آورده است با آن حال
که من هم ارث میگیرم
که من هم دختر پیغمبرم
این است تقصیرم؟
علی در میزند، در باز میکردند انصار و مهاجرها
نگو یارانِ پیغمبر، بگو اغیار و تاجرها
یکی در باز کرد و گفت شرمنده نمیآیم
یکی هم گفت یادِ من نمیآید غدیر خم
امان از حرف نامردم
یکی در باز کرد و روی خود را آن طرف کرد و
یکی هم داشت مولا حرف میزد بِینِ حرفش زود در را بست
دلِ زهرا چه بد بشکست
علی ماند و سلام او، فقط زهرا جوابش داد
اگرچه گریهاش اُفتاد، فقط زهرا جوابش داد
علی با فاطمه تنها به پشتِ دربها بودند
چهل شب پشت درها در پِیِ یک آشنا بودند
چهل شب رَدِ غم پیداست از خانه به هر کوچه
چهل شب رفتهاند و جز سه تَن یک یار و یاورنیست
بجز سلمان و مقداد و ابوذر نیست
ولی آنروز در کوچه، ولی آن روز در خانه
میانِ جمع اوباش و اراذِلها و بیگانه
چهل تَن یا که سیصد تَن روایتها فراوان است
خدایا کینه عریان است
غلافِ تیغ پنهان است حرامی هم رجز خوان است
تلافیِ غدیرِ خُم فقط آتش فقط هیزم
امان از دستِ نامردم به پیش طفلِ سر در گُم
حسن چشمانِ زینب بست
که مادر پشت دربِ خانهی خود هست
زمین اُفتاد و در اُفتاد
امان از چادر زهرا، امان از رد شدنها و
امان از پا زدنها و، امان از رفت و آمدها
خدایا میخ لج کرده، خدایا راه کج کرده
*شاعر: #حسن_لطفی✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇