eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5873043146471900744.mp3
4.46M
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان شب اول ، دوشنبه هفتم بهمن ماه نود و هشت #فاطمیه دوم شور قلبم گرفتارت ... Join → @emame3vom |🏴
🔷️🔷️ نوحه زمینه فاطمیه اول فوق العاده و بسیار بسیار زیبای السلام ، السلام را از دست ندهید **************** ⭐⭐بند اول 🔻السلام ، السلام ، مادرِ کربلا السلام ، السلام ، دُخت بدرُ الدّوجی 🔷️((اُدخُلوها ، بسلام آمنین بیتِ زهرا ، یک بهشته بر زمین این بهشته ، بهر جمع مومنین )) ۲ 🔶️((زِ بعدِ فوت ِ پبغمبر... میاند درِ بیتِ حیدر... با دسته چوبهای هیزم دهند تسلی این قوم ))۲ 🎈گلِ نبی یا زهرا یا فاطمه یا زهرا * ⭐⭐بند دوم 🔻غلغله ، می شود ، دربِ بیتِ علی ملحدی ، ضربه زد ، با لگد تا علی 🔷️((این ستمها ، مزد کاملِ نبی دستِ بسته ، یا نبی ببین علی فاطمه شد ، پشت درب شهید علی )) ۲ 🔶️(حبیبه ی حق زهرا به پشت در زد ندا بیا کنارم ای فضه شدم شهیده ای فضه) ۲ 🎈گلِ نبی یا زهرا یا فاطمه یا زهرا *********** ⭐🔻⭐ 🔻السلام ، السلام ، مادرِ کربلا السلام ، السلام ، دُخت بدرُ الدّوجی 🔷️((اُدخُلوها ، بسلام آمنین بیتِ زهرا ، یک بهشته بر زمین این بهشته ، بهر جمع مومنین )) ۲ 🔶️((زِ بعدِ فوت ِ پبغمبر... میاند درِ بیتِ حیدر... با دسته چوبهای هیزم دهند تسلی این قوم ))۲ 🎈گلِ نبی یا زهرا یا فاطمه یا زهرا ****** ⭐⭐⭐ بند سوم 🔻مادرم ، مادرم ، عشق تو در سرم مادرم ، مادرم ، ذکر تو بر لبم 🔷️باراللها ، از چه رو ستم شده پهلویش را ، بین درب لگد شده محسنش هم ، در رهش شهید شده 🔶️شده کنون این تفسیر ..... جنایت خشم و تکفیر ...... با گفتن یک تکبیر ... بردند علی در زنجیر .... 🎈حبیبه ی حق زهرا .. یا فاطمه یا زهرا ... ****&&&&&****** 🔻السلام ، السلام ، مادرِ کربلا السلام ، السلام ، دُخت بدرُ الدّوجی 🔷️((اُدخُلوها ، بسلام آمنین بیتِ زهرا ، یک بهشته بر زمین این بهشته ، بهر جمع مومنین )) ۲ 🔶️((زِ بعدِ فوت ِ پبغمبر... میاند درِ بیتِ حیدر... با دسته چوبهای هیزم دهند تسلی این قوم ))۲ 🎈گلِ نبی یا زهرا یا فاطمه یا زهرا ****** ⭐⭐⭐بند چهارم کاش میشد ، کاش میشد ، زائرت میشدم کاش میشد،کاش میشد ، در مدینه بودم ((بارالها ، آرزوی ما همین تا بسازیم ، صحن و گنبدی نگین بر مزار ، چار امام و مادرین )) ۲ (((مادرین) حضرت زهرا (س)و ام البنین ) (صفایی داره اونجا شبایی داره اونجا نماز بخونیم ما ها کناره مهدی اونجا)۲ 🎈گلِ نبی یا زهرا یا فاطمه یا زهرا * 🔻السلام ، السلام ، مادرِ کربلا السلام ، السلام ، دُخت بدرُ الدّوجی 🔷️((اُدخُلوها ، بسلام آمنین بیتِ زهرا ، یک بهشته بر زمین این بهشته بهر جمع مومنین )) ۲ 🔶️((زِ بعدِ فوت ِ پبغمبر... میاند درِ بیتِ حیدر... با دسته چوبهای هیزم دهند تسلی این قوم ))۲ 🎈گلِ نبی یا زهرا یا فاطمه یا زهرا ** ۵ دیماه ۹۷ شعر و نوحه و سبک ؛ اصغر نریمانی عاشق حقم و شهادت در مسیر ولایت
. 🏴دیگر آن خنده‌ی زیبا به لب مولا نیست 🏴همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست 🏴قطره‌ی اشک علی تا به ته چاه رسید 🏴چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست 🔺ما‌احاط‌بهی‌علمک🔻 🖤
. السلام علیک یا بنت رسول الله یا فاطمه علیهاالسلام از زبان حضرت زینب علیهاالسلام آستین در دهنم! وقت عزایت مادر من چگونه نزنم ناله برایت مادر شهر،راحت شده از گریه ی هر روز تو در مدینه شده خاموش نوایت مادر از سر ِ ما نه فقط ،از سر ِ کلّ این شهر کم شده سایه ی احسان و عطایت مادر زندگی بی تو عذاب است برای زینب کاش می شد تن من خاک به جایت مادر فاش شد راز مگوی تو به هنگام غسل تا دم مرگ نگفتی ز بلایت مادر نیمه شب دست ،کشیده پدر از غسل تو خورده دستش به روی زخم جفایت مادر من بمیرم وسط کوچه تو مجروح شدی بود جرم تو حمایت ز ولایت مادر قامت کودک تو خم شده مانند تو حق بده زینب تو کرده هوایت مادر پیروهن دادی و شد علّت اشکم دائم روضه ی قتلگه کربوبلایت مادر ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. 🥀🥀🥀🥀 امشب شب جا ماندن و تنها شدن است امشب شب پرواز تو از دست من است این صورت قبرها فقط مال تو نیست قبر من و زینب و حسین و حسن است 😭😭😭😭 @emame3vom .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روح ایمان و وفا ام البنین معدن جود و سخاام البنین همچو زهرا دختر پاک رسول یاوری بر مرتضی ام البنین بسکه ایثار و وفا بنموده ای شد خریدارت خدا ام البنین از سوی حق چون علی و فاطمه دردها را تو دواام البنین شکرلله از ازل گردیده ام بر در کویت گداام البنین دستگیری میکنی چون فاطمه شیعه را روز جزا ام البنین دست پروردتو عباس علی شیر دشت کربلاام البنین کرده حق با دست عباست بما این همه لطف و عطا ام البنین دردمندان جهان را می دهد ذکر عباست شفاء ام البنین باب حاجات تمام شیعیان این جهان و آن سرا ام البنین گشته بر شیعه، خدا باشد گواه کوی تو دارالشفا ام البنین آرزو دارم بیایم در بقیع تا بگریم بر شما ام البنین بوده عباست به دشت کربلا یاور خون خدا ام البنین داده عباست دو دست حیدری در ره دین خدا ام البنین تا بماند زنده آیین حسین کرده جانش را فدا ام البنین گرچه دیدی داغ اما کرده‌ای گریه بر خون خدا ام البنین دارم از داغ تو ای بانوی پاک برلبم شور و نوا ام البنین روز محشر ای عزیز مرتضی کن شفاعت از( رضا) ام البنین @yaghubianreza .
. شد غسل و کفن با دل خون مادرِ خانه تابوت گرفته ست علی(ع) بر روی شانه این اوجِ غریبی ست که آهسته گلش را... باید بسپارد به دل خاک شبانه! @emame3vom .
. کربلایی محل بده به منِ بینوا، فدات شوم دلم شکست ز دوری، بیا... فدات شوم اگر چه دامن تو بارها رها کردم رها نمی کنی آقا مرا، فدات شوم  میان نافله ی نیمه ی شبت آقا برای نوکر خود کن دعا، فدات شوم  (چه حرف ها! سر من فرش راه تو بشود؟! سرم کجا، کف پایت کجا؟! فدات شوم) خوش است کشته شوم در رهت هزاران بار دوباره زنده شوم بارها فدات شوم تو هم شبیه حسینی، سجیّتت کرم است ببر مرا سحری کربلا، فدات شوم  میان سلسله فرمود حضرت سجاد امامِ مانده روی بوریا، فدات شوم  چکید خون حسین از بلندی نیزه عقیله با دل خون زد صدا: فدات شوم عزیزِ بی کفنِ مادرم جُعِلتُ فِداک غریبِ تشنه لبِ سرجدا فدات شوم @emame3vom .
. مناجات قبل ازشروع دعای کمیل دلها براي سوز دعا تنگ ميشود ياد "مجير" در دل ما تنگ ميشود در ازدحام اهل مناجات و بندگي وقت "کميل" جاي گدا تنگ ميشود اين روزها به ياد خدا خو گرفته ام کم کم دلم براي خدا تنگ ميشود بر روح قد کشيده و اهل سخا شده پيراهن خساست ما تنگ ميشود بايد به داد مرغ زمين گير دل رسيد دارد حصارهاي بلا تنگ ميشود آمارهاي معصيتم خجلت آور است حتما که قبر بر تن ما تنگ ميشود راهي که ميرويم به سمت جهنم است يعني که کفش توبه ،به پا تنگ ميشود با سوءظن ما به عطاي زياد تو درهاي رحمت تو خدا! تنگ ميشود بسته نمي شود در رحمت ولي دگر بابِ عروج تا شهدا تنگ ميشود با گريه بر حسين صفا مي کنيم ما وقتي که روزگار به ما تنگ ميشود از خاک تربت است گِل ما، عجيب نيست دلها براي کرب و بلا تنگ ميشود آنقدر ازدحام زياد است روي تل ديگر براي فاطمه جا تنگ ميشود تکيه زده به نيزه و از حال رفته است چشمان تار خون خدا تنگ ميشود محمد کاظمي نيا @emame3vom .
. ‍ ⚫️*روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _استاد حاج محمد نوروزی*⚫️ ◾️▪️🔲▪️◾️ اسماء بنت عميس ميگه:ديدم با تمام عجله اي كه علي براي غسل دادن داشت، زود آب بريز. غسل رو از كجا شروع مي كنند؟ از سر. سر و گردن رو غسل بده؟! همچين كه چادر ِ زهرا رو باز كرد، اسماء بيا ببين صورتش سياهه، ببين چشمش كبوده،"امشب يه غسل دادني برات بخونم كه خودت حظ كني." غسل مي دهم ميت ِ ي حاضر را به نيابت ِ سمت ِراست، اسماء ميگه همچين كه آب ريختم روي ِ كتفش ديدم غسل رو تعطيل كرد،سر به ديوار گذاشت،آقا چرا كارو تموم نمي كنيد؟گفت:اسماء بيا ببين اين استخوان نابجا جوش خورده. آقا بيا كارو تموم كن، با هم بشينيم گريه كنيم،همچين كه اومد سمت چپ رو غسل بده،اينجا ديگه همه طاقت ِ علي رو تاب شده ديدند،آخه پهلو سوراخ ِ،وقتي اومدن دنبال ِ سلمان،سلمان ميگه: من وقتي اومدم از خونه بيرون،سلمان قريب به 300 سال سن داره،يه پير مرد وقتي از خونه بياد بيرون يواش يواش راه مياد، اما بچه مي دوه، ديد حسن و حسين دارن با عجله مي دون، سلمان صدا زد آقا زاده ها صبر كنيد من پا به پاتون نمي تونم بيام،آهسته بريد منم بيام، حسن برگشت گفت: سلمان بابام داره مي ميره، سلمان،سلمان،"مي خوام اين روضه رو برات در بسته بخونم، سر بسته نمي دونم چه جور مي خونن" تا كنار ِ قبر هم اگر جنازه اي رو بيارن، ببينند خون از كفن بيرون زده بايد برگردونند، كفن عوض كنند، گفت: سلمان تا حالا دو بار كفن عوض كردم،بيا،بيا. شايد بگي من دارم زبانحال ميگم، اما وقتي اون نامرد دومي تو صورت مقداد زد،مقداد رو خاك ها افتاد، مقداد گفت: به من زدي طوري نيست، ولي ديشت خون از پهلوش مي اومد، تو چه با فاطمه كردي؟...اصبغ بن نُباته ميگه: نيمه شب صدام زد ، گفت:اصبغ پاشو، گفتم: خانم چه وقت ِ از شب ِ؟ گفت:شب از نيمه گذشته،گفتم:چي ميگي؟ گفت:پاشو دارن گريه مي كنند. گفتم: زن بگير بخواب مادر مرده اند، علي زن مرده است،بگير بخواب آروم باش، همسايه ي ما هستند، حالا دو شب دارن گريه مي كنند طوري نيست تموم ميشه. گفت: اصبغ تو مادر نيستي، من مادرم، من طاقت ندارم صداي ِ بچه ي بي مادر بشنوم،پاشو. اصبغ بن نباته همسايه ي ديوار به ديوار علي ميگه بلند شدم، اومدم در ِ خونه ي علي رو در زدم، تا در زدم در ِ خونه رو ديدم آرام شد صدا"بذار يه دعايي بكنم اينجا:الهي هيچ آبرو مندي رو بي آبرو نكن،الهي هر كسي يه آبرويي رو پيش مردم حفظ كرده،آبروش رو نريز" آرام شد، در و كه باز كرد، يه نگاه كرد،اصبغ ببخشيد،خيلي اذيتت كردم، تا فاطمه كه زنده بود كه خودش، حالا هم كه رفته بچه هاش، مارو ببخش. دستم رو گذاشتم روي شونه هاش ، گفتم:علي چي شده؟ بغض كرده بود علي، گفتم:بلند گريه كن، من همسايه شما هستم اومدم ببينم چي شده؟ علي نشت در آستانه در،گفت: يه شب حسن گريه ميكنه، من وزينب و حسين آرومش مي كنيم، يه شب زينب گريه ميكنه، من و حسين و حسن آرومش مي كنيم، يه شب من گريه مي كنم اونها من و آروم مي كنند. گفتم :امشب چي شده طولاني شده؟ زنم نخوابيد، گفت: امشب حسين بهانه گرفته، هر وقت حسين گريه مي كنه همه ي ما بي طاقت ميشيم"امشب مي خوام روضه ي زنونه بخونم، مردونه گريه كنيم"مادر، امشب حسين مادر مادر ميكنه، همه ي ما بهم ريختيم،گفتم:آقا بچه است، چرا نمي بريش كنار قبر مادرش، ببرش آروم ميشه،گفت:قول دادم ببرمش، صداش كرد: حسين، حسين جان. مي آيي بريم كنار قبر مادرت؟ بلند شد، گفت:شرط داره نبايد بلند بلند گريه كني، آروم.چشم. روي چشمم، ببين علي چه طوري روضه مي خونه، علي ميگه دست ِ كوچكش رو گرفتم، آمديم، همچين كه نزديك ِ قبر رسيديم گفت:بابا دستم رو رها كن، علي ميگه: من گفتم الان ميره رو قبر مادر، شيون مي كنه، ناله مي زنه، اما همچين كه دستش رو رها كردم،قربون ِ ادبت برم حسين، دستش رو گذاشت رو سينه اش، السلام عليك ِ يا اُماه ، مادر سلام، زهرا....علي ميگه:به اون خدايي كه جان علي در يد قدرت اوست،تا حسين سلام داد،شنيدم از دل ِ قبر فاطمه صدا اومد: وعليك السلام يا ولدي يا حسين... مادر سلام، مادر سلام.... @emame3vom .
. ✅ شعر بعد از شهادت حضرت زهرا _______________________ حالا میان خانه اش کوثر ندارد تنهاست مولایم علی، یاور ندارد بی بال و پر مانده است حیدر، پر ندارد زهرا که رفته، زینبش مادر ندارد مولاست با طفلان بی حال و پریشان مولاست با یک قبر مخفی، چشم گریان دائم کنار بستر خالی نشسته چشمان بارانی خود را باز بسته هی روضه می خواند به یاد دست بسته با خاطرات کوچه پهلویش شکسته با چادر خاکی که بر روی سرش داشت زینب دوباره رنگ و بوی مادرش داشت حق علی را هیچ کس باور ندارد مولای عالم مانده و لشکر ندارد این خانه دیگر دست نان آور ندارد «دیگر حسین بن علی مادر ندارد» پروانه ای که پهلویش را در گرفته حالا از این خانه شبانه پر گرفته شب ها کنار قبر زهرای جوانش می سوخت از داغ جوان قد کمانش وقتی رمق می رفت او از زانوانش سر باز می کرد او تمام سوزِ جانش: زهرا چرا از حیدر خود رو گرفتی دیدم که دستت را روی پهلو گرفتی با من نگفتی غصه ی غصب فدک را با من نگفتی ضربه ی سخت کتک را شب ها حسن می خوابد اما با تب آخر در خواب می گوید: نزن سیلی به مادر بر خیز زهرا، بهر زینب مادری کن زهرا، حسین تشنه لب را یاوری کن برخیز تا این خانه را از نو بسازم برگرد تا کاشانه را نو بسازم کج می کنم بانو سرِ مسمارها را خود در میارم سنگِ این دیوارها را دیگر توان دیدنِ ماتم ندارم لولای در را رو به کوچه می گذارم انگار وقت رفتنم نزدیک گشته دنیا دوباره تیره و تاریک گشته نه سال بودی بهر تو کاری نکردم زهرا حلالم کن که باید بازگردم زهرا گمانم غرق تب بیدار گشته حالا حسینم تشنه لب بیدار گشته 🔸شاعر: .
@emame3vom مراســم عـزادارى ايام فاطميه هيأت روضه العباس ( عليه السلام ) با مــداحى حـاج حسين سيب سرخي شنبه٥بهمن‌١٣٩٨ ‏👇👇
1396-08-29_14-00-30_4_315_349_91_325_.mp3
7.9M
🎶 خدا مادرم را کجا میبرند... 😭😭😭
. . سلام الله علیها _ حاج حسن خلج ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی .... *ما رو دریاب بی بی* زهرای سرای بوتراب ادرکنی .... ما دست به دامان توییم ای بانو... *درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...." یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل... اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟* @emame3vom ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ... زهرای سرای بوتراب ادرکنی ... ما دست به دامان توییم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ... *روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!* باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر 2 تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر... *پسرم ، پسرم.... عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ......* حسین ..... 💠✳️💠✳️💠✳️💠 .فاقد صوت
.👆👆 سلام الله علیها 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اولین شبه - که داره بی تو میگذره اولین شبه - که خونمون بی مادره اولین شبه - که نیستی کنارم - همه کس و کارم - آروم و قرارم ۲ درسته بین بستر بودی / ولی بودی درسته بی بال و پر بودی / ولی بودی درسته زخمی در بودی / ولی بودی حالا ببین که بی تو روز من سیاهه می‌بینی همزبون شوهرت یه چاهه انالله / و انا الیه راجعون میباره چشمامون برای داغ تو ای مادر جوون ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ پر کشیدی و - خاطره هات کنارمه این خونه دیگه - بدون تو مزارمه پر کشیدی و - نموندی کنارم - کنار مزارت - ببین بی قرارم درسته تابوتت رو بردم / ولی مُردم تنت رو نیمه شب آوردم / ولی مردم درسته آروم گریه کردم / ولی مردم تو رو با دستای خودم توو خاک گذاشتم رو خاک قبر تو گلای گریه کاشتم انا الله / و انا الیه راجعون بهارم شد خزون حالا موندم من و اشکای بی امون ۲ @emame3vom .