.
#روضه #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی ....
*یا ام البنین*
ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ....
*ما رو دریاب بی بی*
زهرای سرای بوتراب ادرکنی ....
ما دست به دامان توییم ای بانو...
*درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...."
یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل...
اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟*
ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ...
زهرای سرای بوتراب ادرکنی ...
ما دست به دامان توییم ای بانو
یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ...
*روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!*
باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر 2
تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر...
*پسرم ، پسرم....
عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ......*
حسین .....
روضه متنی #حاج_حسن_خلج
#روضه_حضرت_ام_البنین
🍀
.
#شعر_مرتیه
#زمینه
#واحد
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
السلام ای مادر ایثار! یا ام البنین!
دلخوشی حیدر کرار! یا ام البنین!
وقت توصیف تو ای بانو! زبان ها لال شد
مدح تو بالاتر از گفتار، یا ام البنین!
جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است
بعد زهرا بهترین غمخوار، یا ام البنین!
تو همانی که به عشق قبله عالم، حسین
تربیت کردی سپهسالار، یا ام البنین!
خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین
تا دم آخر ندارد کار، یا ام البنین!
مادر یل ها! سرت را تا ابد بالا بگیر
دست از شرمندگی بردار، یا ام البنین!
جان عباست بیا بس کن، برایت خوب نیست
گریه با این چشم های تار، یا ام البنین!
بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری، تو را
پیری زینب دهد آزار، یا ام البنین!
خوب شد ماندی، ندیدی که حسین افتاده بود
بین مقتل تشنه و بی یار، یا ام البنین!
خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس
از حرم تا قتلگه صد بار، یا ام البنین!
خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در
آتش بین در و دیوار، یا ام البنین!
خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین
در میان کوچه و بازار، یا ام البنین!
خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای
خورده از پهلو سر ِ سردار، یا ام البنین!
خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر
اهل بیت احمد مختار، یا ام البنین!
.
🖤🖤🖤
محمد حسین رحیمیان
👇
اولین شب جمعه بی مادری.mp3
11.49M
❁﷽❁
🎥 #کلیپ_صوتی
•
.
🏴السلام علیکِ اَیتهاالصدیقهُ الشهیده
🔸️ #روضه _اولین شب جمعه بی مادری
•
🎙حجةالاسلام #استاد #میرزامحمدی
.
#زمینه #حضرت_ام_البنین
#وفات_حضرت_ام_بنین_س
#سبک_بهونه
#ای_بانوی_عقیله
🌷🌷131🌷🌷
ای بانوی عقیله
مادرکرم و فضل
فاطمه ی ثانیِ حیدر
ای مادرِ ابالفضل (ع)
🌹
دارم روی لب زمزمه
الحق که هستی فاطمه (س)
مادرِشاه علقمه
🌹
لبریزازاحساسی
چون مادرِ عباسی
🌹
ام البنین بی بی جان
🌹🌹🌹
☑️بنددوم
بودی به بیت حیدر ع
مادر زبعد زهرا س
سنگ صبور زینب س
بودی زبه وقت رنج و غمها
🍀
همدم شدی باروضه ها
تسکین درد مجتبی ع
غمهای شاه کربلا
🌹
برای توخوند حیدر س
روضه ی دیوار و در
😭
ام البنین بی بی جان
🍀🍀🍀🍀🍀
💎1⃣3⃣1⃣💎💎💎
#ڪربلایے_مجید_مراد_زاده
https://eitaa.com/emame3vom/36899
👇
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
#زمینه_یا_شور_ام_بنین_س
#مادرام_الوقار_همسر
🍁🍁132🍁🍁
✅بنداول
مادرام الوقار
همسرحبل المتین
مادرما عامیا
بی بی جان ام البنین(س)
❤️
عمریه که مادرم
دم زنامت میزنم
برا ی عباس تو
پیرهنم رو می درم
وقتی دل غمگینه
ذکرتوتسکینه
رولبم می شینه
ذکرلبهای من یاام البنینه
❤️
بانوی دریا دل رافع هرمشکل
ضربان این دل
مادرِ رشیدِاقام ابوفاضل ع
سیدتی بی بی س
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
☑️بنددوم
مادر ارباب ما
ای مزارت دربقیع
سرمه ی چشمان ماست
گردو خاکای بقیع
❤️
مافدای آن همه
عشق تو احساس تو
هردوعالم یک طرف
یک طرف عباس تو
❤️
اسوه ی احساسی
جانشین یاسی
کوهی از الماسی
مادر دلیرِعباسی
❤️
باوفا پرفضلی
دشمن هررذلی
کریمه ی بذلی
مادر شاهم ابالفضلی
❤️
سیدتی بی بی س
🍁🍁🍁🍁1⃣3⃣2⃣🍁🍁🍁🍁
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
https://eitaa.com/emame3vom/36902
👇👇
.
🏴سبک #زمینه و #شور سالروز وفات حضرت فاطمه ی #ام_البنین سلام الله علیها و #حضرت_عباس علیه السلام
#زمینه_ام_البنین_س
#شور_ام_البنین_س
#شور_حضرت_عباس_ع
#نوکری_که_خادم_در
🏴بند اول
نوکری که خادمِ در،هیئتی
بدون همیشه غرقِ در،نعمتی
امشبو مخصوصاً سر،سفره ی
مادرت ام البنین تو،دعوتی
ام البنین،صدات کرده،آی نوکر ابالفضل
به نوکری،سوات کرده،آی نوکر ابالفضل
اینو بدون،دعات کرده،آی نوکر ابالفضل
سلام حق،سلام ما،به مادرت ابالفضل
🏴بند دوم
به سرور و شاه عرب،همسری
به شیر کرب و بلا تو،مادری
بچه های تو غلامه،زینبن
خودت کنیز خونه ی،حیدری
ام البنین،گداتم من،ای مادر ابالفضل
یه عمره،خاک پاتم من،ای مادر ابالفضل
نوکرِ نوکراتم من،ای مادر ابالفضل
سلام حق،سلام ما،به مادرت ابالفضل
🏴بند سوم
دستِ تو دستِ خدایی،ابالفضل
تویی که مشکل گشایی،ابالفضل
سقای لب تشنه های،کربلا
دل شده واست هوایی،ابالفضل
شاهی و من،فقیر تو،سیدی یا ابالفضل
شده دلم،اسیر تو،سیدی یا ابالفضل
نیومده،نظیر تو،سیدی یا ابالفضل
سلام حق،سلام ما،به غیرتت ابالفضل
سلام حق،سلام ما،به شوکتت ابالفضل
سلام حق،سلام ما،به قدرتت ابالفضل
یاابالفضل...
۱۳۹۹/۱۱/۲
🙏 #حضرت_ام_البنین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
https://eitaa.com/emame3vom/36905
👇👇👇
.
#نوحه_وفات #حضرت_ام_البنین(س)
می رود از دار فانی،مادری با قلب خسته
با غم داغ عزیزان،دلشکسته،دلشکسته
درمدینه مانده تنها،درمیان بحر غمها درمیان بحر غمها
وامصیبت،وامصیبت،وامصیبت وامصیبت، وامصیبت وامصیبت2
@emame3vom
__________________
شهره بر ام البنین است،لیک حالا بی بنین است
در فراق آن شهیدان،او حزین است،او حزین است
نوحه می خواند به احساس،درفراق و سوگ عباس،در فراق وسوگ عباس
وامصیبت...
_____________
یاد آرد در مدینه،خاطرات با حسینش
قد وبالای رشید، نور عینش،نورعینش
یاد آرد کربلا را،آنهمه رنج وبلا را،آنهمه رنج وبلا را
وامصیبت.....
________________
یاد آرد زینبش را،بی حسین آمد مدینه
گریه ها وناله های،آن حزینه،آن حزینه
یاد دارد زینبش گفت، شد جدا دستان عباس،شد جدا دستان عباس
وامصیبت...
________________
دفتر عمرش به پایان، آمد ودر احتضار است
بهر وصل با شهیدان،بیقرارست،بیقرارست
می رود ام شجاعت،می شود از غصه راحت، می شود از غصه راحت
وامصیبت...
شعر:اسماعیل تقوایی
https://eitaa.com/emame3vom/36909
👇
.
#روضه_متنی #حضرت_ام_البنین
روضه وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
کی مدینه ز یاد خواهد برد
صحن چشمان گریه پوشت را
صبح تا شب کنار خاک بقیع
ناله و شیون و خروشت را
چشمهای تو پر شفق میشد
در کنار چهار صورت قبر
مصحف دل ورق ورق میشد
در کنار چهار صورت قبر
خوب فهمیده حال و روزت را
آنکه امُ البکا تو را خوانده
مادر اشک، مادر ناله
پارههای دلت کجا مانده
آه وقت غروب مادر جان
تو و زینب چه عالمی دارید
یکی از دیگری پریشان تر
حال محزون و درهمی دارید
می نشیند عجب غریبانه
ام کلثوم در کنار رباب
می شود روضه خوان مجلستان
روی زرد و نگاه تار رباب
یکی از میهمان نوازی شان
یکی از تیر و دشنه میگوید
یکی از هُرم آفتاب و عطش
یکی از کام تشنه میگوید
پیش چشمان خون گرفته عشق
از نگاهی کبود میگوید
یعنی از ماجرای بی کسی و
خیمهی بی عمود میگوید
حرف سقا که پیش می آمد
گریه های سکینه دیدن داشت
ماجرای شهادت عباس
با لب تشنه اش شنیدن داشت:
او به سمت شریعه میرفت و
روح از پیکر حرم میرفت
همهی دلخوشی خون خدا
صاحب بیرق و علم میرفت
همه در آستانهی خیمه
چشمها خیره سمت علقمه بود
ناگهان عطر و بوی یاس آمد
به گمانم شمیم فاطمه بود
بانگ أدرک أخا در آن لحظه
مثل تیری به قلب بابا خورد
رفت سمت فرات اما حیف
بیقرار و خمیده بر میگشت
کوه غم روی شانههایش بود
با دو دست بریده بر میگشت
ام البنین گفت: بشیر چند تا سوال ازت دارم، فرمود: به من بگو عباسمُ چطوری کشتن؟ گفت: ام البنین رفته بود برای گُلای حسین آب بیاره، اونقده بچه تشنه بودن بعضی از حال رفته بودن، بعضی ها لباس ها رو بالا برده بودن شکماشون رو خاک گذاشته بودن، رفت آب بیاره، مشک زد تو آب، مشک پر کرد،
ام البنین کیف می کرد بشیر اینو می گفت، هی می گفت: باریک الله عباسم، خانم جان مشک گرفت از شریعه بیرون زد، باریک الله عباسم؛ اما خانم جان وسط را یه دست عباس تو بریدن، اما عباس با دست دیگه اش مشک گرفت، باریک الله عباسم؛
@emame3vom
خانم جان تیر به چشمش زدن اما مشک رها نکرد، باریک الله عباسم؛ خانم دست دیگرش بریدن، رنگ ام البنین پرید، گفت: خانم جان اما عباس خم شد، آروم آروم مشک به دندونش گرفت اومد سمت خیمه ها، باریک الله عباسم؛
یه مرتبه یه جمله ای گفت صدای ناله ی ام البنین بلند شد، گفت: تیر به مشک عباس زدن، یه وقت گفت بیچاره عباسم. میگن ام البنین اومد جلو سکینه و رباب گرفت، عباسم حلال کن نتونست برا علی اصغر آب بیاره، هی اینو می خوند
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
وقتی برگشتن مدینه خانم حضرت زینب روضه می گرفت، همه زن ها میومدن شروع می کرد روضه خوندن، مردم نبودید آقام حسین تشنه کشتن، علی اکبر اربعاً اربا کردن، مردم نبودید دستای عباسم بریدن، به شیر خوارمون رحم نکردن؛
یه مرتبه میدیدن از دم در صدای یه خانمی میاد، هی میگه بمیرم برا بچم از خجالت آب شد، نتونست آب بیاره، شاید زیر لب می گفت: خانم جان یا فاطمه الزهرا، شرمنده ام کردی شنیدم از تو کوچه وقتی سیلی خوردی نتونستی تا خونه بیای، اما از زینب شنیدم رفتی علقمه عباسم بغل کردی، حسین...
ام البنین کجایی بشیر خبر آورده
مژده بده که عباس یه قطره آب نخورده
.
.
#زمزمه
#حضرت_ام_البنین
#حاج_رضا_یعقوبیان
ام البنین رفته ز دار دنیا
واویلا واویلا
گریند به جنت مرتضی و زهرا
واویلا واویلا
مدینه در عزای اونشسته
واویلا واویلا
قلب تمام شیعیان شکسته
واویلا واویلا
تالحظه ی آخر به شوروشین است
واویلا واویلا
یاد سر بریده ی حسین است
واویلا واویلا
با سوز غم این بانوی پر احساس
واویلا واویلا
گریدتمام عمر به یاد عباس
واویلا واویلا
شنیده او عباس او فدا شد
واویلا واویلا
دست ابوالفضلش ز تن جدا شد
واویلا واویلا
شنیده او در علقمه رسیده
واویلا واویلا
بالین او زهرای قد خمیده
واویلا واویلا
زین رنج و غم جانش رسیده بر لب
واویلا واویلا
همناله با او غم ر سیده زینب
واویلا واویلا
شنیده او حسین به خون تپیده
واویلا واویلا
ندیده او سرش شده بریده
واویلا واویلا
شنیده او آتش زدند به خیمه
واویلا واویلا
ندیده او سر را زدند به نیزه
واویلا واویلا
شنیده او دشمن چه ظالمانه
واویلا واویلا
بر کودکان میزد به تازیانه
واویلا واویلا
شنیده او زخم همه نمک خورد
واویلا واویلا
زینب کنار قتلگه کتکخورد
واویلا واویلا
شنیده او از کینههای عدوان
واویلا واویلا
جسم حسین شد پایمال اسبان
واویلا واویلا
#سبک_طفل_یتیمی_ز_حسین_گمشده
#نوحه_زبانحال_رحلت_حضرت
#ام_البنین_سلام_الله_علیها
#مشهد_مقدس
#فاطمیه ۹۹
https://eitaa.com/yaghubianreza/4926
.
.
#مرثیه_حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
قسم به گريه ی صاحبْ عزای ام بنين
من آفريده شدم با دعای ام بنين
قسم به كعبه كه از كعبه حُرمتم بيش است
چنان كه سوختم از ماجرای ام بنين
شبيه مشك اباالفضل، می چكد اشكم
به پای غربت بی انتهای ام بنين
اگرچه دست ندارد به تن، ز راه كرم
گرفته دست مرا مرتضای ام بنين
به ياد چادر زهراست بالشان خاكی
كبوتران حريم هوای ام بنين
شِفا شبيه گدایی كه سخت محتاج است
نشسته بر درِ دارالشفایِ ام بنين
ادب به رسم ادب آمده ز سمت فُرات
و سر گذاشته بر خاك پایِ ام بنين
نخورده آب زمانی كه روضه می خوانده
گرفته بوده يقيناً صدای ام بنين
برای دفعه ی سوّم شكسته زينب را
نوا و ناله و واويلتای ام بنين
سه سال سوخت بياد سه ساله و پدرش
فدای آن همه مهر و وفای ام بنين
حسين دست اباالفضل را كه می آورد
رباب سينه زد آن دم به جای ام بنين
خميده بود زمانی كه عزم رفتن داشت
شبيه فاطمه قد رسای ام بنين
مكان گريه برای حسين اگر حرم است
مگو بقيع، بگو کربلای ام بنين
به جان دست قلم، در جزا نمی سوزد
دلی كه سوخته در نينوای ام بنين
پس از ظهور اگر آمدم مدينه! رفيق
قرارمان دمِ ايوان طلایِ ام بنين...
#محمد_قاسمی ✍
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا مولاتی أم البنین...
#حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
https://eitaa.com/emame3vom/36916
.
.
#روضه_متنی _وفات #حضرت_ام_البنین (س)
یا امّ بنین حال گرفتار ندیدی
دستان قلم، اشک علمدار ندیدی
بر پیکر بی دست علمدار رشیدت
آشفتگیِ سیّد و سالار ندیدی
مادر به خدا بس که وفا داشت اباالفضل
غوغای مُواسات سپهدار ندیدی
گر آب نیاورد نگو آبرویش رفت
خون بارش آن دیده و رخسار ندیدی
شق القمر کوفه که در علقمه رخ داد
تکرار رخ حیدر کرار ندیدی
آنقدر ادب داشت که با سر به زمین خورد
سجاده ی خون بر بدن یار ندیدی
پس داد هر آن درس که در نزد تو آموخت
بالندگی مکتب ایثار ندیدی
مادر که شود امّ بنین هیچ غمی نیست
در عهد و وفای پسرش هیچ کمی نیست
▪️شنیدید وقتی می اومد تو قبرستان بقیع چهار صورت قبر درست می کرد، شروع می کرد گریه کردن، طوری گریه می کرد که دشمنُ به گریه می انداخت، بعضی ها تو تاریخ نوشتند مروان می اومد گریه می کرد، همه می گفتند عجب مادری! می گفت مادر بمیرم برات شنیدم عمود به سرت زدند، کی جرأت کرده به پسر ام البنین ضربه بزنه؟! بعد می گفت راستی شنیدم اول دستا ت و جدا کردند
https://eitaa.com/emame3vom/36917
.
.
#مقتل
#حضرت_ام_البنین
🚩 اقامه عزاداری و مرثیه سرایی خانم ام البنین بر اباعبدالله الحسین علیه السلام
◼️ عنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام:
كَانَتْ أُمُّ الْبَنِينِ أُمَّ هَؤُلَاءِ الْأَرْبَعَةِ الْإِخْوَةِ الْقَتْلَى تَخْرُجُ إِلَى الْبَقِيعِ فَتَنْدُبُ بَنِيهَا أَشْجَى نُدْبَةٍ وَ أَحْرَقَهَا فَيَجْتَمِعُ النَّاسُ إِلَيْهَا يَسْمَعُونَ مِنْهَا فَكَانَ مَرْوَانُ يَجِيءُ فِيمَنْ يَجِيءُ لِذَلِكَ فَلَا يَزَالُ يَسْمَعُ نُدْبَتَهَا وَ يَبْكِي (۴)
از امام صادق (علیه السلام) روايت شده است كه خانم ام البنين در بقيع چهار شبه قبر تهيه كرده بود و آن جا مي نشست و بر پسران خويش گريه و ناله مي كرد ؛
ناله اي سوزناك و غم انگيز كه مردم بر گرد او جمع مي شدند و گوش مي دادند و گريه مي كردند .
حتي مروان كه از بزرگترين دشمنان اهل بيت (علیهم السلام) بود ؛ مي آمد و گریه ی خانم ام البنین را مي شنيد و با آن سنگدلي گريه مي كرد.
🚩 خانم ام البنین بقیع را که اجتماع عده ای کثیر از اهالی مدینه بود برای عزاداری و مرثیه سرایی انتخاب کردند؛
ایشان به همراه عبیدالله ، فرزند خردسال حضرت عباس، در بقیع به مرثیه خوانی می پرداختند و با بکاء و مرثیه خوانی مصائب عظمای کربلا را زنده می نمودند.
🚩 ایشان به تاسی از خانم خود حضرت زینب الکبری (علیهاالسلام) به این رسالت بسیار مهم همت می گمارد و با استفاده از زبان شعر و مرثیه مردم را از حقایق آگاه می کرد.
لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ،
تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ،
كَانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ،
وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ،
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى قَدْ،
وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِين،
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ،
فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ
دیگر بعد از این مرا با لقب ام البنین نخوانید....
🚩خانم ام البنین نه تنها خود بر مولای خود می گریستند بلکه شرایط را به گونه ای فراهم می آوردند که اهل مدینه نیز با ایشان در این امر همراه شوند.
🚩 بکاء خانم بکایی بوده است که از معرفتشان نسبت به مولایشان سرچشمه گرفته بود و بکایی زاییده ایمان در قلبشان بوده است
که این بکاء می شود افضل صورت اعانت .
🚩 خانم ام البنین گرچه در کربلا حضور نداشتند و لی آن چنان بر ابا عبدالله گریستند و آن چنان بکائی با معرفت ، بر اباعبدالله داشتند که طبق کلام امام حی ما در زمره نصرت کنندگان و یاری دهندگان ابا عبدالله الحسین علیه السلام قرار گرفتند.
🚩 و اينگونه به احسن وجه اقامه عزاي حضرت اباعبدالله الحسين (علیه السلام ) كردند ؛ تا جايي كه عزاداري و مرثيه سرايي ها و بكاء علي الدوام بي بي ام العباس ، تبديل به يك مكتب براي همه عالم گرديد .
حضرت ام البنين با روضه هايشان ، بني اميه را به زانو درآوردند و آنان را رسوا كردند .
و اينگونه محاربه با اعداء را به همگان آموختند و اسوه و سيره اي شدند براي عزاداري بر حسين بن علي (علیه السلام) .
#امام_زمان 👇
◼️حضرت صاحب العصر و الزمان(علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به جد غریبشان می فرمایند:
«فَلِئِنْ أَخَّرْتَنِی الدُّهوُرُ وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِکَ الْمَقْدُورِ وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَکَ مُحارِباً وَ لِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَداوَةَ مُناصِباً فَلَاَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَلَاَبْکِیَّنَ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً»(۵)
اگر زمانه مرا به تاخیر انداخت و در آن زمان نتوانستم در کنار شما باشم و نتوانستم شما را نصرت دهم ؛ اگر من نبودم که شما را یاری دهم
و در کنار شما محاربه کنم ؛ نبودم که با اعدا شما دشمنی کنم ؛
"عَنْ نُصْرَتِكَ الْمَقْدُورُ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ "
👈پس صبح و شام بر شما می گریم و به جای اشک خون می گریم.
" فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَلَاَبْکِیَّنَ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً "
🚩 خانم ام البنین با بکاء شان و با زمینه سازی بکاء ، کلام ؛ هَلْ مِنْ مُعِينٍ یعیننی؟
مولای خویش را بلی گفتند.
🚩 بکاء خانم بکائی بوده است که در بر گیرنده بیان مصائب عظمای کربلا و حرب آشکار با اعداء آل الله نیز بوده است .
و اینگونه خانم ام البنین با بکاء خویش احسن ، اتم و اکمل صورت اعانت و محاربه با اعداء مولای خویش را به جا آوردند .
📓📓📓📓📓📓📓📓📓📓
(۴)بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج۴۵، ص: ۴۰
(۵) بحارالأنوار، ج٩٨، ص٢٣۸؛ فرازی از زیارت ناحیه مقدسه.
#فاطمیه ۹۹
https://eitaa.com/emame3vom/36918
.